مواضع كشورها بعد از فتح خرمشهر
یكی از آثار مهم عملیات
بیتالمقدس، واكنش كشورهای منطقه و جهان در برابر پیروزی رزمندگان اسلام است.
اگرچه پرداختن به تمامی مواضع كشورها از حوصله این بحث خارج است، اما اشاره به
مواضع كشورهایی كه خود را در این جنگ بیطرف و یا حتی مخالف رژیم عراق میدانستند،
حائز اهمیّت بسیار است.
دولت امریكا كه در آغاز تجاوز رژیم عراق خود را بیطرف
جلوه میداد، بعد از فتح خرمشهر نتوانست خشم و ناراحتی خود را از پیروزیهای
رزمندگان اسلام پنهان كند، لذا ژنرال هیگ، وزیر خارجه وقت امریكا در اقدامی
شتابزده اعلام كرد:
امریكا در برابر هرگونه تغییر اساسی در منطقه خلیج فارس كه
ناشی از جنگ ایران و عراق باشد، بیتفاوت نخواهد بود.
همچنین وزیر خارج امریكا
در نطقی بسیار مهم در مقابل شورای روابط خارجی امریكا در شیكاگو اعلام
داشت:
اینك لحظه اقدام امریكا برای متوقف كردن جنگ ایران و عراق و برقراری صلح
در سراسر منطقه فرا رسیدن است.
آیا زمانی كه صدام حسین هجوم سراسری را به خاك
ایران آغاز كرد و بسیاری از شهرهای مرزی ایران را بر سر ساكنین بیدفاع آن خراب كرد
و قریب به بیست ماه به تاخت و تاز در سرزمینهای اشغالی ادامه داد، زمان برقراری
صلح در منطقه نبوده است؟ آیا داعیه صلحخواهی امریكا پس از عملیات بیتالمقدس نشانه
نقض بیطرفی و حمایت از رژیم عراق نیست؟
دكتر عظمی اِلباز مشاور شخصی حسنی مبارك
رئیس جمهور مصر هشدار داد:
اگر ایرانیها دست به یك هجوم جدی به داخل عراق
بزنند، بدون شك درگیری مصر در جنگ را افزایش خواهد داد.
همچنین ولیعهد اردن از
امریكا خواست تا موضع بیطرفی خود در جنگ ایران و عراق را رها نموده و به خاطر
اینكه ایران در جنگ به پیش میرود، از عراق حمایت كند.
تسخیر برقآسای بندر
حیاتی خرمشهر توسط رزمندگان اسلام، ضربه گیجكنندهای را بر عراق و همه كشورهای
متحدش وارد ساخت. به طوری كه پس از مدتها خاموشی، تماماً برای نجات صدام حسین به
تكافو افتادند و با فشارهای تبلیغی و سیاسی بر ایران خواهان برقراری آتشبس فوری
شدند. تا اینكه در فاصلهای بسیار كوتاه دستهای پیدا و پنهان دولتها در حمایت از
رژیم متجاوز عراق آشكار شد. امام راحل( رحمت الله علیه ) در این باره
میگوید:
این صدام كه تا حال این قدر ادعا میكرد كه من وابستگی به امریكا ندارم
و من با اسرائیل دشمنم و با مصر دشمن هستم و من یك عربی هستم كه فقط عربیت را
میفهمم و امریكا و فرانسه و دیگران را اصلاً كاری ندارم و قبول ندارم، حالا معلوم
شد كه قضیه چی است، حالا معلوم شد كه این مرد، هم امریكایی بوده است، هم اسرائیلی
بوده است و هم در غیاب آنها شوروی پست و بند داشته است.
مواضع سازمانهای منطقهای و بینالمللی
پس از فتح خرمشهر مجامع
و سازمانهای منطقهای و بینالمللی سكوت خود را شكستند و تصمیمات گوناگونی را اتخاذ
نمودند:
شورای همكاری خلیج فارس به ریاست شاهزاده فهد ولیعهد وقت كشور عربستان
در تاریخ 9/3/1361 تشكیل جلسه داد و خواهان توقف جنگ شد. ناظران مطلع نیز اظهار
كردهاند كه مقامات عربستان سعودی در نظر دارند از فرانسه و مقامات این كشور
درخواست نمایند تا برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق اقداماتی را آغاز نمایند.
سازمان كنفرانس اسلامی نیز با تشكیل كمیته میانجیگری درصدد برآمد كه جنگ بین
ایران و عراق را متوقف كند، حبیب شطی دبیر كل وقت سازمان كنفرانس اسلامی در این بار
میگوید:
در ارتباط با جنگ ایران و عراق چهل و سه كشور عضو كنفرانس اسلامی تلاش
خواهند كرد كه این دو كشور، ملت اسلامی را كه بیش از یك سال قبل درگیر یك جنگ
خانمانسوز هستند، با یكدیگر آشتی دهند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد كه طبق
منشور سازمان مسئولیت دفع تجاوز به كشورها را عهدهدار است، به طور جدی قضیه جنگ
ایران و عراق را دنبال نكرده است. اعضای شورای امنیت تنها در جلسه 6 مهر ماه 1359
(28 سپتامبر 1980) تشكیل جلسه داد و به اتفاق آراء قطعنامه 479 را تصویب كرد.
به طوری كه ملاحظه میشود این قطعنامه با عنوان «وضعیت میان ایران و عراق» با
اظهار نگرانی از دو كشور درخواست میكند كه از هرگونه كاربرد بیشتر زور خودداری
میكنند. جای بسی تعجب است كه درخواست عدم استفاده از زور (حتی به صورت مشروع)
زمانی مطرح شده است كه قسمت اعظمی از غرب و جنوب غربی ایران در اشغال نیروهای عراقی
بود و شورا با حكم آتشبس در خاك ایران، از نیروهای متجاوز درخواست نكرده است كه به
مرزهای بینالمللی بازگردند، بلكه خواسته واقعی شورا آن بود كه دولت قربانی تجاوز
(ایران) از دفاع مشروع برای دفع تجاوز دست بردارد. این امر خود نقص صریح ماده 51
منشور ملل متحد است.
پس از قطعنامه 479 شورای امنیت سازمان ملل به مدت 22 ماه
سكوت كرد و این در ایّامی است كه رژیم عراق در اوج پیروزی است، امّا پس از عملیات
بیتالمقدس، شورای امنیت همصدا با سایر كشورهای متحد عراق برای توقف جنگ سكوت خود
را شكست و در پی درخواست كشور اردن و امریكا (دو متحد عراق در جنگ با ایران) تشكیل
جلسه داد و در 21/4/1361 (12 ژوئیه 1982) قطعنامه 514 را به اتفاق آرا تصویب كرد.
در این قطعنامه برخلاف قطعنامه 479 برای نخستین بار از برقراری آتشبس و
عقبنشینی نیروها به مرزهای شناختهشده بینالمللی و تشكیل نیروهای پاسدار صلح و
استقرار آنها سخن رفته است و احترام به حاكمیت، استقلال، تمامیت ارزش و عدم مداخله
در امور داخلی كشورها مورد توجه قرار گرفته است.
بدیهی است كه این موارد ضرورت
داشت كه در زمان برتری نیروهای عراقی و اشغال بخشی از مناطق و شهرهای مرزی ایران هم
به طور جدی از سوی شورای امنیت سازمان ملل مطرح و تعقیب شود، حال به چه علتی شورای
امنیت پس از 22 ماه سكوت به فكر وظایف اولیه و ابتدایی خود افتاده است، جای بسی
سؤال و تعجب است.
ایران قطعنامه 514 را نپذیرفت، زیرا هنوز تا خواستههای مشروع
خویش نظیر: معرفی متجاوز و پرداخت خسارت و تضمین صلح، راه درازی را در پیش رو داشت
و قطعنامه 514 هیچ راهكاری را برای تحقق مقاصد مشروع ایران پیشنهاد نكرد.
طرح چند سؤال و پاسخ آن
سؤالاتی كه در این مقطع یعنی بعد از فتح
خرمشهر به ذهن میرسد، میتواند مشتمل بر موارد زیر باشد:
الف ـ چرا ایران پس
از فتح خرمشهر پیشنهاد صلح شورای امنیت را نپذیرفت؟
ب ـ آیا مسؤول ادامه جنگ پس
از فتح خرمشهر ایران نیست؟
ج ـ اینكه گفته میشود امام خمینی خواهان خاتمه دادن
به جنگ پس از فتح خرمشهر بود، آیا صحت دارد؟
اگرچه خواننده محترم با مطالعه این
كتاب میتواند به پاسخ سؤالات خود برسد، امّا اختصاصاً به دلیل طرح مشخص این
سؤالات، بویژه از سوی شبههافكنان به جواب آن میپردازیم:
سؤال اول ـ چرا ایران
پس از فتح خرمشهر پیشنهاد صلح از سوی كشورها و مجامع بینالمللی را
نپذیرفت؟
جمهوری اسلامی ایران از آغاز تجاوز رژیم عراق خواهان صلح بوده است،
امّا صلح حقیقی و شرافتمندانه. بدیهی است صلح از نظر حقوق بینالملل باید حاوی
مقدمات زیر باشد:
ـ دفع آتش تجاوز
ـ شناسایی متجاوز
ـ تعیین خسارات و
تنبیه متجاوز
ـ تضمین صلح و بقای آن به كشور مورد تجاوز
با توجه به این
مقدمات در كلیه نظرها و بیانیههای شخصیتها و رؤسای دولتها و مجامع بینالمللی كه
هیاهوی صلح و آتشبس بعد از فتح خرمشهر به راه انداختند، تماماً فاقد موارد فوق
بودند. شورای امنیت سازمان ملل كه بر اساس منشور سازمان در این رابطه مسئول بوده
است، در قطعنامه 514 و قطعنامههای بعدی به جای لفظ «منازعه» بین ایران و عراق از
كلمه «وضعیت» استفاده میكرد، این دو واژه از نظر حقوق بینالملل تعریف خاص خود را
دارند، در اعلان «وضعیت» هیچ مسئولیتی متوجه شورای امنیت سازمان نمیشود، ولی اعلان
«منازعه» برای شورای امنیت مسئولیتآور میشد، به همین دلیل از كاربرد واژه
«منازعه» در صدور قطعنامهها خودداری میكرد. بنابراین شورایی كه دفع مخاصمه بین
كشورها را به عهده دارد تا این اندازه كه از مسئولیتش طفره میرود. ایران به امید
كدام مرجع دیگری دست از دفاع مقدس خود میكشید؟ آیا شعار صلح را بدون توجه به
مقدمات و راهكاری عملی آن با آب و تاب مطرح نمودن خیانت به واژه مقدس صلح نیست؟ آیا
با این وجود عدم پذیرش صلحفریبان مدعی از سوی ایران كار خردمندانهای نبوده
است؟
سؤال دوم: آیا مسئول ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، ایران نیست؟
در جنگ
رژیم عراق علیه ایران سه نوع پایان قابل تصور بود، اوّلاً ایران ملغوب و رژیم عراق
غالب شود. ثانیاً عراق مغلوب و ایران غالب شود. ثالثاً یك تصمیم بینالمللی جنگ را
خاتمه دهد.
فرض اوّل تحقیقاً منتفی است، زیرا اگر قرار بود كه ایران مغلوب شود،
در همان روزهای اول جنگ كه غافلگیر شده بود و در اثر درگیری با مشكلات طبیعی بعد از
انقلاب آمادگی مقابله با تهاجم گسترده رژیم عراق را نداشت، میبایست از پا
درمیآمد، امّا دیدیم كه چگونه توانست به طرز معجزهآسایی خود را تجهیز كند و در
فاصلهای كوتاه نه تنها تمامی اراضی اشغالی را از دشمن پس بگیرد، بلكه به تعقیب
متجاوز در خاك او نیز بپردازد. و از طرفی به فرموده امام راحل( رحمت الله علیه )
ملتی كه با تكیه بر ایمان و اراده الهی میجنگید، شكست در منطق او راه ندارد. در
قرآن كریم به همین مضمون آمده است.
فرض دوّم اینكه رژیم عراق مغلوب شود، كه این
فرض هم محققالوقوع نبود، زیرا حامیان و متحدان رژیم عراق به هر قیمتی اجازه شكست
رژیم عراق را نمیدادند ودیدیم كه در راستای حمایت از او تمامی قوانین بینالمللی
را نقض نمیكردند و سلاحهای مخرب میكروبی و شیمیایی را در اختیار او قرار دادند،
صدام حسین هم با آرامش خاطر آنها را علیه رزمندگان ما وقیحانه به كار گرفت. فرض سوم
تصمیمات بینالمللی بود كه تا صدور قطعنامه 598 اقدام به این كار نشده بود. از این
رو برابر ماده 51 منشور سازمان ملل متحد كشوری كه مورد تجاوز قرار گرفت تا زمانی كه
شورای امنیت تدابیر اجرایی جهت دفع تجاوز اتخاذ نكند، حق دارد از خود دفاع كند،
امّا به محض اینكه شورای امنیت تدابیر لازم را اتخاذ كرد، باید كشور مورد تجاوز از
ادامه حملات خودداری كند تا شورای امنیت بتواند با طیب خاطر به فعالیت خود در زمینه
شناسایی و تنبیه متجاوز ادامه دهد. از این رو برابر ماده یكم قطعنامه تعریف متجاوز،
جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 31 شهریور 1359 از زمین، هوا و دریا مورد تجاوز ارتش
عراق قرار گرفت و تا زمان صدور قطعنامه 598 چون تصمیم روشنی از سوی شورای امنیت
برای دفع تجاوز اتخاذ نشد، حق داشت از خود دفاع كند و از نظر حقوقی این دفاع حتی در
داخل خاك كشور متجاوز مجاز میباشد. امّا قید تعیین مسئول مخاصمه در بند 6 قطعنامه
598 حق دفاع مشروع را از ایران سلب نمود. دقیقاً ملاحظه میكنیم كه بعد از این حجم
تبلیغات دشمن و حامیان او حول این محور كه ایران ناقض حقوق بینالملل است، متمركز
میشود، در حالی كه قبل از آن میدانستند دفاع مشروع حق ایران است.
بدین ترتیب
ایران نه آغازگر جنگ بود و نه مسئولیتی در ادامه آن داشته است، آنچه كه مسلم است
مسئولین ادامه جنگ به عهده شورای امنیت سازمان ملل است كه به خاطر فشار حامیان صدام
بویژه امریكا در تصمیمگیری تعلل میورزید كما اینكه اكنون در اجرای مفاد
قطعنامه 598 كوتاهی میكند.
سؤال سوم: آیا امام خمینی( رحمت الله علیه ) پس از
فتح خرمشهر خواهان خاتمه دادن به جنگ بود؟
امام خمینی( رحمت الله علیه ) همواره
خواهان پایان دادن به جنگ بود، امّا پایانی كه متضمن حقوق ملت مظلوم ایران باشد،
امّا از اینكه پس از فتح خرمشهر مصراً خواهان پایان بخشیدن به جنگ بود هیچ مدرك و
سندی در دست نیست وانگهی امام راحل( رحمت الله علیه ) در هر كاری به نظر كارشناسان
و متخصصان بسیار اهمیت میداد، تحقیقاً اگر نظر فرماندهان و كارشناسان جنگ مبتنی بر
ادامه دفاع مقدس بود. امام راحل( رحمت الله علیه ) همان نظر را میپذیرفتند، و از
همه مهمتر لحن سخنان و محتوای رهنمودهای امام خمینی بویژه بعد از فتح خرمشهر گویای
صلحی عادلانه بود كه از اركان حقوقی صلح حكایت میكرد. برای مثال معظمله طی سخنانی
در جمع گروهی از دانشجویان دانشكده افسری ارتش و مسئولین این دانشكده
فرمودند:
از اوّل هم صلحطلب بودیم و صلح یكی از اموری است كه ما به تبع از
اسلام قبول كردی. صلح اسلامی، صلحی كه برادر میشوند بعد از صلح، و ما طالب این
هستیم. اما صلحی كه اصلاً اعتنا نكنند به اینكه جنایت كردند در اینجا و اعتنا نكنند
به اینكه غراماتی وارد شده است و باید جبران بكنند، خساراتی وارد شده است و باید
جبران بكنند. این اسمش صلح نیست، این اسمش را میتوانیم بگذاریم صلح صدامی.
امام راحل( رحمت الله علیه ) همین منطق را تا پایان جنگ دنبال نمودند و حتی
مفاد قطعنامه 598 را كه پذیرفتند متضمن صلح واقعی و عادلانه ندانستند، از این جهت
پذیرش آن را چون نوشیدن جام زهر دانستند.
بخش دوم: وادار كردن مجامع بینالمللی
برای تصمیمی عادلانه (استراتژی عدل)
جمهوری اسلامی ایران پس از آزادسازی بخش
اعظمی از شهرها و مناطق اشغالی از چنگال قوای دشمن، در برابر هیاهوی صلحخواهان و
فشار همهجانبه آنان تصمیم گرفت كه استراتژی عدل را در پیش گیرد، یعنی مجامع رسمی
بینالمللی را كه در ایجاد صلح و همزیستی مسالمتآمیز كشورها مسئول هستند، وادار به
تصمیمی عادلانه كند كه در آن حقوق كشور مورد تجاوز تضمین شود. برای تحقق این هدف
مهم عمل به موارد ذیل به عنوان مؤلفههای استراتژی عدل ضروری بود:
1 ـ تثبیت
مواضع دفاعی
اگرچه رزمندگان اسلام پس از فتح خرمشهر ابتكار عمل در جبههها را به
دست گرفتند، امّا تدبیر ضروری و مهم در این مقطع ترسیم هندسه مقاومت بود، یعنی
اتخاذ استراتژی دفاعی برای حفظ موازنه قوا در خطوط درگیری. بر اساس این تدبیر دو
كار لزوماً باید انجام میشد. اوّل تثبیت مواضع دفاعی یعنی دور كردن دشمن از مواضع
رزمندگان و بستن خطوط نفوذی و از همه مهمتر دور كردن آتش سلاحهای سنگین و دوربرد
دشمن از مواضع دفاعی رزمندگان كه اضلاع خط استوار و هندسه مقاومت را در خاك دشمن
طلب میكرد و این از نظر علم استراتژیك نظامی كاملاً پذیرفته شده است كه اگر ضلعی
از مثلث دفاعی در خاك دشمن واقع شد، ناچاراً باید از خاك او عبور كرد، این قاعده به
اعتقاد كارشناسان و ناظران بینالمللی هم در آن شرایط دور از انتظار نبود، چنانكه
گفتند:
به اعتقاد ناظران بینالمللی ایران در حال حاضر در تدارك حملهای جهت
تصرف بصره است كه توپخانههای دوربرد این كشور پس از سقوط خرمشهر اقدام به
گلولهباران آن نمودهاند.
زیرا شهر بصره علاوه بر خطوط مواصلاتی و پشتیبانی
دشمن دقیقاً مواضع رزمندگان اسلام را زیر آتش سنگین خود داشت كه دور كردن دشمن از
این مواضع و خطوط ارتباطی در راستای تدابیر تثبیت مواضع دفاعی ایران بوده
است.
تصمیم دوم مهلت ندادن به دشمن برای سازماندهی مجدد بود، چرا كه بعد از شكست
سنگین دشمن در عملیات بیتالمقدس كه موجب سردرگمی فرماندهان و مسئولین ارتش عراق
شد، تدبیر دفاعی برای ایران حكم میكرد كه به دشمن فرصت اندیشیدن و سازماندهی مجدد
را ندهد و با استفاده از شور و ذوق و توان دفاعی رزمندگان به نقطه اطمینان و خط
استوار دفاعی كه امروزه در فنون نظامی جایگاه خاصی دارد برسد. نظریه كارشناسان
دفاعی چنین اقداماتی را از سوی ایران قابل پیش بینی و از بدیهیات علوم دفاعی
دانستد، بطوریكه لسآنجلس تامیز طی تحلیل كارشناسی در این زمینه گزارش
داد:
اكنون كه سكه بر روی دیگرش قرار دارد، ایران بیش از یك چهارم ارتش عراق را
منهم و تسخیر نموده است، نیروی هوایی از لحاظ عملیاتی، آمادگی عراق را تا دو سوم
كاهش داده و ظاهراً روحیه ارتش صدام حسین را شكسته است، جاده اصلی به بغداد باز
میباشد و نیروهای ایران در مقابل پایتخت عراق از پیروزی و شوق در هیجان میباشند.
2 ـ فعال كردن حركت دیپلماسی
برای وارد كردن مجامع رسمی بینالمللی به
تصمیمی عادلانه در مورد تجاوز رژیم عراق علیه ایران فعال كردن حركت دیپلماسی و جلب
توجه محافل سیاسی جهان به قدرت دفاعی ایران ضروری بود. متأسفانه شورای امنیت سازمان
ملل كه تحت تأثیر قدرتهای بزرگ بود بیتوجه به قدرت دفاعی رزمندگان اسلام همچنان به
واكنشهای بازدارنده خود ادامه میداد بطوریكه بفاصله كمتر از دو ماه و نیم پس از
صدور قطعنامه 514 مبادرت به صدور قطعنامه 522 اقدام مینماید:
قطعنامه 522
در 4 اكتبر 1982 (12 مهر 1361) به اتفاق آرا تصویب
شد.
شورای امنیت، بعد از رسیدگی مجدد به موضوع دارای عنوان «وضعیت بین ایران و
عراق»، با ابراز تاسف از طولانی شدن و شدت یافتن منازعه بین دو كشور كه منجر به
تلفات سنگین انسانی و خسارات مادی قابل توجه شده و صلح و امنیت را دچار مخاطره كرده
است، با تأیید مجدد این امر كه بازگرداندن صلح و امنیت به منطقه مستلزم آن است كه
كلیه كشورهای عضو دقیقاً بر طبق تعهداتشان در منشور ملل متحد عمل كنند، با یادآوری
قطعنامه 479 (1980) خود كه در 28 سپتامبر 1980 به اتفاق آرا تصویب شد و بیانیه رئیس
شورای امنیت در 15 نوامبر 1980، به علاوه، با یادآوری قطعنامه 514 (1982) خود كه در
12 ژوئیه 1982 به اتفاق آرا تصویب شد و بیانیه رییس شورای امنیت در 15 ژوئیه 1982،
با در نظر گرفتن گزارش 15 ژوئیه 1982 دبیر كل،
1 ـ بار دیگر مصراً خواهان آتش بس
فوری و خاتمه كلیه عملیات نظامی میباشد؛
2 ـ درخواست خود را برای عقبنشینی
نیروها به مرزهای شناخته شده بینالمللی مجدداً تائید میكند؛
3 ـ از این واقعیت
كه یكی از طرفها آمادگی خود را برای همكاری در اجرای قطعنامه 514 (1982) اظهار
داشته است استقبال میكند و از طرف دیگر میخواهد كه چنین كند؛
4 ـ لزوم اجرای
بدون تأخیر بیشتر تصمیم خود را در مورد اعزام ناظران سازمان ملل برای تأیید، تحكیم
و نظارت بر آتش بس و عقب نشینی تأیید میكند؛
5 ـ فوریت ادامه كوششهای میانجیگری
كنونی را مجدداً تأیید میكند؛
6 ـ درخواست خود را از كلیه كشورهای دیگر در مورد
خودداری از انجام هر عملی كه ممكن است به ادامه منازعه كمك كند و تسهیل اجرای
قطعنامه حاضر را مجددا تأیید میكند؛
7 ـ به علاوه، از دبیر كل درخواست میكند
كه اجرای قطعنامه حاضر را در ظرف 72 ساعت به شورای امنیت گزارش دهد.
تنها تفاوت
این قطعنامه با قطعنامههای قبلی شورا در آن بود كه شورا برای خوشایندی عراق و
متحدین او در بند 3 اجرایی قطعنامه مقرر میدارد اگر یكی از طرفین درگیر آمادگی خود
را جهت همكاری برای اجرای قطعنامه 514 اعلام كند، حسن استقبال مینماید.
صدام
حسین با تمسك به این پیشنهاد شورای امنیت شعار صلحخواهی سر میدهد در تبلیغات
متحدان و دوستانش نیز به این بهانه صلحطلب و ایران آتشافروز معرفی
میشود.
جمهوری اسلامی ایران بمنظور كاستن فشارهای تبلیغی دشمن و متحدانش و نیز
جلب توجه افكار جهانیان به دلائل استنكاف ایران از پذیرش قطعنامههای شورای امنیت
علاوه بر فعالیت همه جانبه وزارت خارجه ایران نیاز به اهرمهای مؤثرتری در میدان
عملیاتی داشت، بگونهایكه شورای امنیت را بدور از فشارهای سیاسی و تبلیغی وادار به
تصمیمی عادلانه بر اساس موازین بینالمللی نماید.
همه این عوامل تدبیر فرماندهان
در جنگ را به یك سلسله عملیات برون مرزی هدایت كرد، تا در احقاق حق ملت مظلوم ایران
و تنبیه متجاوز توانمندیهای تازهای از قدرت رزمندگان اسلام را به نمایش
گذاردند.
سلسله عملیات برونمرزی یا انهدامی
جمهوری اسلامی ایران بمنظور
تثبیت مواضع دفاعی رزمندگان اسلام و سلب فرصت از دشمن جهت سازماندهی مجدد و نیز
فعال كردن محافل سیاسی در راستای تصمیمگیری جدی و عادلانه در حل مناقشه، در بعضی
از خطوط دفاعی، عبور از مرزها و تصرف مناطق استراتژیك دشمن را هدف قرار داد. این
تدبیر نه تنها خردمندانه بلكه منطبق بر فنون دفاعی و حتی موازین بینالمللی بوده
است. سلسله عملیات مهم انهدامی عبارتند از:
1 ـ عملیات رمضان
در شرق بصره كه
به منظور دور كردن آتش دشمن از شهرهای جنوبی كشور و انهدام نیروهای رژیم عراق صورت
گرفت.
2 ـ عملیات ثارالله
در منطقه عملیاتی قصر شیرین انجام گرفت كه منجر به
آزاد شدن دو ارتفاع مهم مشرف به قصر شیرین گردید.
3 ـ عملیات مسلم بن عقیل
در
غرب سومار و ارتفاعات مسلط بر شهر مندلی عراق صورت گرفت كه در آن ارتفاعات مشرف به
شهر مندلی عراق و پاسگاه مرزی ایران آزد و پاكسازی شدند.
4 ـ عملیات محرم
در
منطقه شرهانی، زبیدات و بیات ـ جنوب شرقی دهلران در غرب عین خوش انجام شد كه منجر
به آزادسازی جاده عین خوش ـ دهلران و تأمین امنیت شهرهای موسیان، دهلران و پادگان
عین خوش و دهكدههای اطراف آن گردید.
5 ـ عملیات والفجر مقدماتی
در منطقه
عملیاتی فكه ـ چزابه بمنظور انهدام نیروهای دشمن انجام گرفت كه حاصل آن آزادی
پاسگاههای ایرانی سویله، صفریه، رشیده، و طاووسیه و پاسگاههای عراقی وهب، كرامه و
صفریه بوده است.
6 ـ عملیات والفجر 1
در منطقه عملیاتی شمال غرب فكه با هدف
انهدام نیروهای دشمن و آزادسازی بخشی از نوار مرزی انجام شد كه نتایج آن آزادسازی
چندین ارتفاعات و روستا در حاشیه رودخانه دویرج بوده است.
7 ـ عملیات والفجر
2
در منطقه عملیاتی حاج عمران بمنظور خارج كردن شهرهای كردنشین ایران از زیر آتش
دشمن و آزادسازی ارتفاعات مهم منطقه و مسدود كردن راه ضد انقلاب و تصرف پادگان حاج
عمران بوده است. در این عملیات علاوه بر پادگان حاج عمران و تنگه دربند و تنگه
چومان مصطفی، منطقهای به وسعت 200 كیلومتر مربع از چنگ دشمن آزاد شد.
8 ـ
عملیات والفجر 3 تا 6
كه به ترتیب در مناطق عملیاتی مهران، دره شیلر در شمال
مریوان و پنجوین، منطقه عملیاتی چنگوله (حد فاصل مهران و دهلران) و منطقه عملیاتی
چزابه و چیلات (در جنوب دهلران) انجام گرفت كه عموماً با هدف انهدام نیروها و
تجهیزات دشمن و آزادسازی ارتفاعات منطقه و مسدود كردن راه ضد انقلاب به اجرا
درآمدند.
9 ـ عملیات خیبر
در منطقه هورالهویزه و جزایر مجنون انجام شد كه
نتایج آن آزادسازی جزیره مجنون به مساحت 160 كیلومتر مربع با 50 حلقه چاه نفت و
چندین روستای منطقه بوده است. در این عملیات خسارات سنگینی به تجهیزات و یگانهای
دشمن وارد آمد.
10 ـ عملیات میمك
در ارتفاعات مرزی میمك به اجراء درآمد كه
منجر به آزادسازی ارتفاعات مهم منطقه و چندین پاسگاه مرزی گردید.
11 ـ عملیات
بدر
در شرق رودخانه دجله انجام شد كه منجر به آزادسازی بخش وسیعی از مناطق مهم و
نفتخیز هورالهویزه و چندین روستای منطقه و دهها پاسگاه دشمن در هورالهویزه و جاده
الحجرده (معروف به خندق) گردید.
12 ـ سلسله عملیات (ایذائی) ظفر 1 تا 4
به
ترتیب در جزیره مینو، پنجوین، شمال غرب كشور و فكّه انجام گرفت كه عمده اهداف در
این عملیات ضربه زدن به بخشی از نیروی دشمن و تصرف نقاط استراتژیك عملیاتی بوده
است.
13 ـ سلسله عملیات قدس 1 تا 5
به ترتیب در منطقه هورالهویزه و شرق
رودخانه دجله، جنوب دهلران، جنوب شرقی العماره در هورالهویزه و غرب هورالهویزه
انجام شد كه عمدتاً به منظور دفع حملات دشمن و انهدام بخشی از نیروی دشمن بوده
است.
14 ـ سلسله عملیات عاشورای 1 تا 4
به ترتیب در تكاب و صائین دژ در شمال
كردستان، منطقه چنگوله در جنوب مهران، شمال فكه و غرب دریاچه امالنعاج در
هورالهویزه، انجام شد كه عمدتاً به منظور انهدام تجهیزات و نیروهای دشمن صورت
گرفت.
15 ـ عملیات والفجر 8 (معروف به فتح فاو)
عملیات والفجر هشت در شبه
جزیره فاو به منظور كوتاه كردن دست رژیم متجاوز عراق از آبهای خلیج فارس توسط دلیر
مردان نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اجرا درآمد. در این عملیات مهم
علاوه بر تاكتیكهای جدید بكار گرفته شده از سوی رزمندگان اسلام، از موقعیت
جغرافیایی و سوقالجیشی خاصی برخوردار است، بطوریكه عبور سپاهیان اسلام از رود
اروند حیرت همه كارشناسان نظامی را برانگیخت، و به لحاظ سیاسی نگرانی عمیقی را در
حامیان رژیم عراق ایجاد كرد تا آنجا كه همگان بیم داشتند با سقوط صدام حسین، فرایند
جهانی شدن انقلاب اسلامی سپری گسترده پیدا كند، و بیش از همه دولت غاصب اسرائیل را
بكام نابودی بسپارد.
همزمان با فتح فاو عملیات والفجر 9 در شرق چوارته عراق توسط
رزمندگان دلیر اسلام صورت گرفت ك منجر به آزادسازی ارتفاعات مهم منطقه از جمله
ارتفاعات كانا و تنگه سور گردید. این همزمانی علاوه بر اثبات اقتدار دفاعی رزمندگان
اسلام ضربه روانی محكمی بر دشمن به شمار میآمد.
بازتاب پیروزی رزمندگان اسلام
در عملیات والفجر 8 و والفجر 9 در رسانههای گروهی جهان به حدی بود كه همگان ضمن
اعتراف به توانایی نیروهای ایرانی از ضعف توان نظامی و روانی ارتش عراق سخن
میگفتند. برای نمونه نیوزویك گزارش داد:
تصرف فاو توسط نیروهایی صورت گرفت كه
در شرایط سختی بسر میبردند و سربازانی كه به اینكار دست زدند اطلاعات پیچیدهای از
رزم شبانه و تاكتیكهای جنگهای آبی ـ خاكی داشتند ـ هفته گذشته نیروهای ایرانی حمله
دومی را از كوههای كردستان عراق به طرف مركز استان سلیمانیه آغاز كردند ـ ایران كه
از درّههای باران زده و گلآلود یعنی جایی كه عراق از كاربرد نیروی زمینی و عوامل
برترش نمیتواند سود جوید و استفاده كند به پیروزی دیگری دست یافت، این حملات بدان
لحاظ ثابت میكند كه ایران قادر است همزمان به چند حمله دست بزند و این برای عراق
یك ضربه روانی به شمار میرفت.
16 ـ سلسله عملیات كربلا
كربلای یك در منطقه
عملیاتی مهران انجام شد كه منجر به آزادسازی شهر مهران گردید این شهر در عملیات
والفجر 3 آزاد شده بود، امّا پس از عملیات والفجر 8 كه منجر به آزادی شهر فاو گردید
دشمن مبادرت به اشغال این شهر نمود كه رزمندگان اسلام در عملیات كربلای یك مجدداً
آنرا از دشمن بازپس گرفتند.
عملیات كربلای 2 در منطقه حاج عمران عراق به اجراء
درآمد كه منجر به آزادسازی ارتفاعات مهم منطقه گردید. عملیات كربلای 3 در ترمینال
الامیه و البكر در شمال غربی خلیجفارس صورت گرفت. در این عملیات اسكله الأمیه كه
مركز جاسوسی عراق در خلیجفارس بود، تصرف و پس از خارج ساختن كلیه تجهیزات به آتش
كشیده شد.
عملیات كربلای 4 در غرب اروندرود به منظور انهدام نیروی دشمن به
اجراء درآمد. عملیات كربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه و شرق بصره به اجرا
درآمد.
این عملیات كه بنام انهدام ماشین جنگی دشمن معروف شد به مدت 45 روز به
طول انجامید و 81 تیپ و گردان مستقل دشمن منهدم و 34 تیپ و گردان مستقل نیز آسب كلی
دیدند و همچنین 220 دستگاه تانك و نفربر و 500 دستگاه انواع خودرو و هزاران قبضه
انواع سلاحهای سبك و نیمهسنگین و مقدار زیادی مهمات به غنیمت رزمندگان اسلام
درآمد.
و همچنین عملیات كربلای 6 در شمال سومار و كربلای 7 در حاجعمران و
كربلای 8 در شرق بصره و كربلای 9 در منطقه عملیاتی قصرشیرین و كربلای 10 در منطقه
عمومی ماهوت عراق به اجرا درآمدند كه هدف عمده آنها انهدام نیروی دشمن و تصرف نقاط
استراتژیك و ارتفاعات مهم منطقه بوده است.
17 ـ سلسله عمیلات (نامنظم) فتح 1 تا
10
عملیات فتح 1 تا 10 بطور نامنظم عموماً در داخل خاك عراق به منظور انهدام
توان نظامی دشمن و تصرف ارتفاعات استراتژیك منطقه به اجرا درآمدند.
18 ـ سلسله
عملیات نصر 1 تا 9
كه عمدتاً در داخل خاك عراق و شهرهای مرزی آن به منظور انهدام
نیروهای دشمن و آزادسازی دامنهها و ارتفاعات مهم آن بوده است.
19 ـ سلسله
عملیات (نامنظم) ظفر 1 تا 7
این سلسله عملیات نامنظم در داخل خاك عراق در
استانهایی چون سلیمانیه و دهوك و كركوك به اجرا درآمدند كه عموماً با هدف انهدام
مراكز نظامی و تأسیسات اقتصادی دشمن همراه بوده است.
نتایج عملیات برون مرزی
بعد از فتح خرمشهر فرایند دفاعی
رزمندگان بر اساس تصمیم فرماندهان و مسئولین نظام، جهت خاصی را دنبال نمود كه مبتنی
بر واقعیات روز جبهههای نبرد و شرایط سیاسی منطقه و جهان بوده است. نتایجی كه از
سلسله عملیات انهدامی یا برونمرزی رزمندگان اسلام بدست آمد خود بیانگر ضرورت این
اهداف بوده است كه مهمترین آنها عبارتند از:
1 ـ انهدام نیروها و مراكز تأسیسات
نظامی ـ اقتصادی و پایگاههای حفاظتی و پشتیبانی دشمن
2 ـ سلب اختیار آفندی از
ارتش رژیم عراق با استفاده از اصل غافلگیری و عملیات شبانه در تمامی خطوط
درگیر.
3 ـ اثبات اقتدار و توان دفاعی رزمندگان اسلام اعم از ارتش، سپاه و
نیروهای مردمی بعنوان قدرت فعال و تصمیمگیر در جبهههای نبرد
4 ـ وادار كردن
مجامع بینالمللی بویژه شورای امنیت سازمان ملل به قبول مسئولیت حل مناقشه و تحكیم
صلحی عادلانه با تنبیه و مجازات متجاوز
5 ـ سلب فرصت سازماندهی و آرایش منظم
نیروها از دشمن و ایجاد فضایی روانی بمنظور تضعیف روحیه ارتش عراق در مقابله با
رزمندگان اسلام.
6 ـ تقویت فعالیت دیپلماسی وزارت خارجه و حضور پرقدرت آتی در
مذاكرات صلح با تكیه بر خواستههای مشروع جمهوری اسلامی ایران
7 ـ تسلیم شدن
شورای امنیت سازمان ملل در برابر اراده جمهوری اسلامی ایران با صدور قطعنامه 598
اگر چه در اجرای مفاد قطعنامه تعلل و بیتوجهی میشود.
8 ـ مشخص شدن ماهیت حامیان
پیدا و پنهان رژیم عراق و نقض بیطرفی در جنگ بویژه دولت امریكا كه طرف اصلی ما در
جنگ شناخته شد.
9 ـ خنثی كردن جو ارعاب ناشی از حمله به مناطق مسكونی، كاربرد
سلاحهای شیمیایی و میكروبی در جبههها و ایجاد آرامش در فضای عمومی كشور.
10 ـ
ایجاد انگیزه و احساس غرور و امید به پیروزی در هوادران جهانی انقلاب اسلامی و جلب
توجه اندیشمندان و آزاد اندیشان به تأثیر ایمان و روحیه ایثار و شهادتطلبی در
صلابت و پایداری ملتها.
11 ـ شكست منطق زور و تصمیم یكسویه ابرقدرتها در حوادث
جهانی و ایجاد خودباوری و اعتماد به نفس در مبارزه با قدرتهای بزرگ.
منبع: پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس
/خ