• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 23
زمان آخرین مطلب : 4817روز قبل
اهل بیت
  طوفان حماسهآماده ایم هستی خود را فدا كنیم
یعنی فدای مكتب خون خدا كنیم

آماده ایم بیرق ثاراللهی به كف
بایك اشاره معركه راكربلا كنیم

درخون ماست غیرت سردار علقمه
هیهات اگر حسین زمان رارها كنیم

درجان ماست شوق شهادت الی الابد
وقتی به سیدالشهدا اقتدا كنیم

«قالوا بلی»ولایت مولایمان علی است
باید به عهد روز نخستین وفا كنیم

آسودگی ماعدم ماست،موج موج
طوفان شدیم تاكه قیامت بپا كنیم

چون كوه درمصاف ستم ایستاده ایم
هیهات اگر كمر به برِخصم تا كنیم

دشمن به گور می برد این خواب شوم را
امروز دیده های بصیرت كه واكنیم

درسایه نفاق،منافق بَرنده است
باید مسیر باطل وحق را جدا كنیم

فردا چه ایمنی زلهیب جهنم است
خود را اگر كه هیزم این فتنه ها كنیم

دیگر مجال رفق ومدارا گذشته است
تاكی به صبر،زخم جگر را دواكنیم

توهین به سیدالشهدا روز مرگ ماست
دل را اگر حسینی ودردآشنا كنیم

باید برای عزت توحید سردهیم
شاید كه حق خون خدا را ادا كنیم

هركس شود فدایی رهبر مقدس است
آماده ایم هستی خود را فدا كنیم


حالا كنار غربت زینب نشسته ایم
تاكه برای روز ظهورش دعا كنیم

دوشنبه 22/9/1389 - 12:33
اهل بیت

حجت‌الاسلام واحد جوان

آیاتی از قرآن مجید كه از آنها فضیلت و عظمت مقام حسین (ع) استفاده می‏شود فراوان است كه در این یادداشت به چهار نمونه از آن‌ها اشاره می‌شود.

۱. آیه مودّت
خداوند در قرآن كریم می فرماید: قُلْ لا أَسْألُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلّا المَوَدَّةَ فِی القُرْبی‏ (الشوری: ۲۳)
(بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‏كنم جز دوست‏داشتن نزدیكانم [اهل بیتم‏])
احمد بن حنبل در مسند، ابو نعیم حافظ، ثعلبی، طبرانی، حاكم، رازی ، شبراوی، ابن حجر، زمخشری ، ابن منذر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه ، سیوطی و گروهی دیگر از علماء اهل سنت از ابن عباس روایت كرده‏اند كه زمانی كه این آیه نازل شد اصحاب گفتند: ای پیامبر خدا، این خویشاوندان تو كه واجب گردیده بر ما مودّت و دوستی آنان كیستند؟
حضرت پیامبر (ص) فرمود: علی، فاطمه و دو پسر آنها یعنی حسن و حسین. (الغدیر ۲/۳۰۷) 

جالب اینكه امام شافعی در مورد حب اهل بیت (ع) گفته است:
یا أَهلَ بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ حُبُّكُمْ / فَرْضٌ مِنَ اللَّهِ فِی القُرآنِ أَنزَلَهُ‏
كَفاكُمْ مِنْ عَظِیِم القَدرِانَّكُمْ / مَنْ لَم یُصَلِّ عَلَیكُم لا صَلوةَ لَهُ
(ای اهل بیت رسول خدا محبت شما از سوی خداوند در قرآنش واجب شده است. در عظمت قدر و منزلت شما همین بس كه هركس در نماز بر شما صلوات نفرستد نماز نخوانده است)
(در كتاب الغدیر آمده كه انتساب این ابیات به امام شافعی از شرح المواهب زرقانی جلد ۷ ص ۷ و جمعی دیگر است) 

مفسر معروف علامه طبرسی از شواهد التنزیل حاكم حسكانی كه از مفسران و محدثان معروف اهل سنت است نقل می‏كند كه پیامبر اسلام (ص) فرمود:
ان اللَّه خلق الانبیاء من اشجار شتی، و انا و علی (ع) من شجرة واحدة، فانا اصلها، و علی فرعها، و فاطمة لقاحها، و الحسن و الحسین ثمارها، و اشیاعنا اوراقها ـ تا آنجا كه فرمود ـ لو ان عبدا عبدالله بین الصفا و المروة الف عام، ثم الف عام، ثم الف عام، حتی یصیر كالشن البالی، ثم لم یدرك محبتنا كبه اللَّه علی منخریه فی النار، ثم تلا: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً
(خداوند انبیاء را از درختان مختلفی آفرید، و من و علی را از درخت واحدی، من اصل آنم، و علی شاخه آن، فاطمه موجب باروری آن است، و حسن و حسین میوه‏های آن، و شیعیان ما برگهای آنند ... سپس افزود: اگر كسی خدا را در میان صفا و مروه هزار سال، و سپس هزار سال، و از آن پس هزار سال، عبادت كند، تا همچون مشك كهنه شود، اما محبت ما را نداشته باشد خداوند او را به صورت در آتش می‏افكند، سپس این آیه را تلاوت فرمود: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی‏) (مجمع البیان ۹/۴۳) 

همچنین زمخشری در كشاف درباره محبت اهل بیت (ع) حدیثی نقل كرده كه خیلی ارزنده و پرمعناست و فخر رازی و قرطبی نیز از او اقتباس كرده‏اند: حدیث مزبور به وضوح مقام آل محمد (ص) و اهمیت حب آنها را بیان می‏دارد. رسول خدا (ص) فرمود:
من مات علی حب آل محمد مات شهیدا الا و من مات علی حب آل محمد (ص) مغفورا له الا و من مات علی حب آل محمد مات تائبا الا و من مات علی حب آل محمد مات مؤمنا مستكمل الایمان الا و من مات علی حب آل محمد بشره ملك الموت بالجنة ثم منكر و نكیر الا و من مات علی حب آل محمد یزف الی الجنة كما تزف العروس الی بیت زوجها الا و من مات علی حب آل محمد فتح له فی قبره بابان الی الجنة الا و من مات علی حب آل محمد جعل اللَّه قبره مزار ملائكة الرحمة الا و من مات علی حب آل محمد مات علی السنة و الجماعة الا و من مات علی بغض آل محمد جاء یوم القیامه مكتوب بین عینیه آیس من رحمة الله الا و من مات علی بغض آل محمد مات كافرا الا و من مات علی بغض آل محمد لم یشم رائحة الجنة. (كشاف ۴/۲۲۰، تفسیر فخر رازی ۲۷/۱۶۵ ، تفسر قرطبی ۸/۵۸۴۳ ، نمونه ۲۰/۴۱۴ )
(هر كس با محبت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته، آگاه باشید هر كس با محبت آل محمد از دنیا رود بخشوده است، آگاه باشید هر كس با محبت آل محمد از دنیا رود با توبه از دنیا رفته، آگاه باشید هر كس با محبت آل محمد از دنیا رود مؤمن كامل الایمان از دنیا رفته، آگاه باشید هر كس با محبت آل محمد از دنیا رود فرشته مرگ او را بشارت به بهشت می‏دهد، و سپس منكر و نكیر (فرشتگان مامور سؤال در برزخ) به او بشارت دهند، آگاه باشید هر كس با محبت آل محمد از دنیا رود او را با احترام به سوی بهشت می‏برند آن چنان كه عروس به خانه داماد، آگاه باشید هر كس با محبت آل محمد از دنیا رود در قبر او دو در به سوی بهشت گشوده می‏شود، آگاه باشید هر كس با محبت آل محمد از دنیا رود قبر او را زیارتگاه فرشتگان رحمت قرار می‏دهد، آگاه باشید هر كس با محبت آل محمد از دنیا رود بر سنت و جماعت اسلام از دنیا رفته، آگاه باشید هر كس با عداوت آل محمد از دنیا رود روز قیامت در حالی وارد عرصه محشر می‏شود كه در پیشانی او نوشته شده: مایوس از رحمت خدا، آگاه باشید هر كس با بغض آل محمد از دنیا برود كافر از دنیا رفته، آگاه باشید هر كس با عداوت آل محمد از دنیا برود بوی بهشت را استشمام نخواهد كرد.)

۲. آیه تطهیر
خداوند می فرماید: انَّما یُرِیْدُ اللَّه لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً (احزاب: ۳۳)
(خداوند فقط می‏خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور كند و كاملًا شما را پاك سازد)
واژه «رجس» به معنای شی‏ء ناپاك است اعم از اینكه از نظر طبع آدمی ناپاك باشد یا به حكم عقل یا شرع و یا همه اینها (مفردات راغب، ماده رجس)
و اینكه در بعضی موارد رجس به معنای گناه یا شرك یا بخل و حسد و یا اعتقاد باطل و مانند آن تفسیر شده، در حقیقت بیان مصداقهایی از آن است وگرنه مفهوم این كلمه، مفهومی عام و فراگیر است، و همه انواع پلیدیها را شامل می‏شود. دلیلش هم این است كه الف و لام رجس در این آیه الف و لام جنس است.
تطهیر به معنای پاك ساختن است و در حقیقت تاكیدی بر مساله اذهاب رجس و نفی پلیدیها است، و ذكر آن به صورت مفعول مطلق نیز تاكید دیگری بر این معنی محسوب می‏شود.
و اما تعبیر اهل البیت به اتفاق همه علمای اسلام و مفسران، اشاره به اهل بیت پیامبر (ص) است، و این چیزی است كه از ظاهر خود آیه نیز فهمیده می‏شود، چرا كه بیت گرچه به صورت مطلق در اینجا ذكر شده، اما به قرینه آیات قبل و بعد، منظور از آن، بیت و خانه پیامبر (ص) است و روایات بسیار زیادی در منابع اهل سنت و شیعه وارد شده كه می‏گوید: مخاطب در آیه فوق منحصرا پنج نفرند: پیامبر (ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام.
با وجود این نصوص فراوان كه قرینه روشنی بر تفسیر مفهوم آیه است تنها تفسیر قابل قبول برای این آیه همین است. (نمونه ۱۷/۲۹۳)
بر حسب احادیث متواتر بین شیعه و سنی، آیه تطهیر در مورد اجتماع آن پنج شخصیت ممتاز عالم آفرینش در زیر كساء و صلوات پیغمبر (ص) بر آنها نازل شد، و آیه شریفه و احادیثی كه در تفسیر آن وارد شده دلالت بر عصمت و جلالت شأن حضرت سید الشهداء (ع) دارد.
روایات بسیار فراوانی در مورد حدیث كساء به طور اجمال وارد شده كه از همه آنها استفاده می‏شود، پیامبر (ص) علی، فاطمه، حسن و حسین را فرا خواند- و یا به خدمت او آمدند- و عبایی بر آنها افكند، و دعا كرد:
خداوندا! اینها خاندان من هستند، رجس و آلودگی را از آنها دور كن. در این هنگام آیه إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ نازل گردید.
دانشمند معروف حاكم حسكانی نیشابوری در شواهد التنزیل این روایات را به طرق متعدد از راویان مختلفی گرد آوری كرده است. (شواهد التنزیل ۲/۳۱)
بعد از جریان عاشورا وقتی به سر مبارك امام حسین (ع) جسارت شد واثلة بن اسقع برخاست و گفت:
سوگند به خدا من همواره علی، حسن، حسین و فاطمه را دوست می‏دارم بعد از اینكه شنیدم پیغمبر (ص) در حق آنها چه چیزهایی فرمود؛ یك روز در خانه ام سلمه در خدمت پیغمبر مشرف بودم كه حسن آمد پیغمبر او را بر زانوی راستش نشانید و بوسید پس حسین آمد و او را بر زانوی چپش نشانید و بوسید پس فاطمه آمد و او را پیش روی خود نشانید پس علی را طلب كرد و گفت: «انَما یُرِیْدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً» (صحیح مسلم ۷/۱۳۰)
واحدی در اسباب النزول، احمد در مناقب و طبرانی نقل كرده‏اند كه آیه «انَّما یُرِیدُ اللهُ» در حق پنج نفر نازل شد: رسول خدا، علی، فاطمه حسن و حسین (ع) (اسباب النزول ۱/۳۶۸، فرائد السمطین ۱/۲۴ )
این آیه و احادیث متواتر دلالت بر عصمت حضرت سید الشهداء (ع) دارد و اثبات می كند هر عمل ، اقدام و نهضتی كه آن حضرت و دیگر ائمه اهل بیت انجام دهند صواب و حق است.

۳. آیه مباهله‏
خداوند می فرماید: فَمَنْ حاجَّكَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَی الْكاذِبِینَ (آل عمران: ۶۱)
(هر گاه بعد از علم و دانشی كه (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) كسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت كنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت كنیم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله كنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم‏
از جمله آیاتی كه بر فضیلت، و بلندی رتبه و مقام سید الشهداء (ع) به اتفاق مسلمانان گویا و ناطق است، آیه مباهله است.
از مظاهر و دلائل قوت ایمان پیغمبر (ص) به رسالتش داستان مباهله است زیرا پیشنهاد مباهله از طرف آن حضرت اگر مؤمن به دعوت خود نبود یك انتحار واقعی و دادن سند بطلان دعوت به دست دشمن بود. زیرا اگر نفرین نصارای نجران در حق آن جناب مستجاب می‏شد و یا آنكه نفرین پیغمبر (ص) به آنها مستجاب نمی‏گشت ، بطلان ادعاء آن حضرت آشكار می‏گشت لذا هیچ خردمندی چنین پیشنهادی نمی‏دهد مگر آنكه صد در صد اطمینان به استجابت دعای خود و هلاك دشمن داشته باشد، و پیغمبر اكرم (ص) چون یقین جزمی به صحت رسالت و استجابت دعاء خود و نابودی دشمن در صورت مباهله داشت با كمال شجاعت و صراحت، پیشنهاد مباهله داد.
شركت دادن علی، حسن ، حسین و فاطمه زهرا (ع) در مباهله كه به تعیین و امر خداوند بود نیز دلیل بر این است كه این چهار نور مقدس كه با پیغمبر در مباهله حاضر شدند شایسته‏ترین و گرامی‏ترین خلق در نزد خدا، و عزیزترین انسانها در نزد پیغمبر خدا بودند.

۴. سوره «والفجر» و آیه «یا ایتها النفس المطمئنة»
در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: سوره فجر را در هر نماز واجب و مستحبّ بخوانید كه سوره حسین بن علی است، هر كس آن را بخواند با حسین بن علی (ع) در قیامت در درجه او از بهشت خواهد بود. (مجمع البیان ۱۰/۴۸۱)
لازم به ذكر است كه معرفی این سوره به عنوان سوره امام حسین بن علی (ع) ممكن است به این خاطر باشد كه اباعبدالله الحسین (ع) مصداق روشن «نفس مطمئنه» است كه در آخرین آیات این سوره مخاطب واقع شده است، همانگونه كه در حدیثی ذیل همین آیات آمده است. (البرهان فی تفسیر القرآن ۵/۶۵۸)
و یا به خاطر اینكه لیالی عشر (شبهای دهگانه) یكی از تفسیرهایش شبهای دهگانه آغاز محرم است كه رابطه خاصی با حسین بن علی (ع) دارد. (نمونه ۲۶/۴۳۹ )
دوشنبه 22/9/1389 - 12:33
اهل بیت
چهل حدیث نورانی درباره امام حسین علیه‌السلام

پیامبر اسلام (ص) فرمود: كربلا پاك‌ترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگ‌ترین بقعه‌ها است و الحق كه كربلا از بساط‌هاى بهشت است.

به گزارش فارس، شخصیت، قیام و نهضت امام حسین (ع) همیشه در كلام معصومین (ع) وجود داشته است و عجب آنكه حتی معصومین پیش از امام حسین (ع) نیز اشاراتی به این واقعه و سرزمینی كه در آن مصائب عاشورا رخ داد، داشته‌اند. در این نوشتار 40 حدیث در باره امام حسین (ع) كه در سایت آیت‌الله محمدتقی بهجت آمده، منتشر می‌شود.

1- حریم پاك
عن النبى (ص) قال: ... و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة. (1)
پیامبر اسلام (ص) در ضمن حدیث بلندى مى‌فرماید: كربلا پاك‌ترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگ‌ترین بقعه‏‌ها است والحق كه كربلا از بساط هاى بهشت است.

2- سرزمین نجات
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: یقبر ابنى بأرض یقال لها كربلا هى البقعة التى كانت فیها قبة الاسلام نجا الله التى علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فى الطوفان. (2)
پیامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسین در سرزمینى به خاك سپرده مى‏شود كه به آن كربلا گویند، زمین ممتازى كه همواره گنبد اسلام بوده است، چنانكه خدا یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.

3- مسلخ عشق‏
قال على علیه السلام: هذا ... مصارع عشاق شهداء لا یسبقهم من كان قبلهم ولا یلحقهم من كان بعدهم. (3)
حضرت على علیه السلام روزى گذرش از كربلا افتاد و فرمود: اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است. شهیدانى كه نه شهداى گذشته و نه شهداى آینده به پاى آنها نمى‏رسند.

4- عطر عشق‏
قال على علیه السلام: واها لك ایتها التربة لیحشرن منك قوم یدخلون الجنة بغیر حساب. (4)
امیرالمومنین علیه السلام خطاب به خاك كربلا فرمود: چه خوش‌بویى اى خاك! در روز قیامت قومى از تو به پا خیزند كه بدون حساب و بى‌درنگ به بهشت روند.

5- ستاره سرخ محشر
قال على بن الحسین علیه السلام: تزهر أرض كربلا یوم القیامة كالكوكب الدرى و تنادى انا ارض الله المقدسة الطیبة المباركة التى تضمنت سیدالشهداء و سید شباب اهل الجنة. (5)
امام سجاد علیه السلام فرمود: زمین كربلا در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مى‏درخشد و ندا مى‏دهد كه من زمین مقدس خدایم، زمین پاك و مباركى كه پیشواى شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است.

6- كربلا وبیت المقدس‏
قال ابوعبدالله علیه السلام: الغاضریة من تربة بیت المقدس. (6)
امام صادق علیه السلام فرمود: كربلا از خاك بیت المقدس است.

7- فرات و كربلا
قال ابوعبدالله: ان أرض كربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارك و تعالى... (7)
امام صادق علیه السلام فرمود: سرزمین كربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبى بودند كه خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید.

8- كربلا كعبه انبیاء
قال ابوعبدالله علیه السلام: لیس نبى فى السموات والارض و الا یسألون الله تبارك و تعالى ان یوذن لهم فى زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل و فوج یعرج. (8)
امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ پیامبرى در آسمان‌ها و زمین نیست مگر این كه مى‏خواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است كه گروهى به كربلا فرود آیند و گروهى از آنجا عروج كنند.

9- كربلا، مطاف فرشتگان‏
قال ابوعبدالله علیه السلام: لیس من ملك فى السموات والارض إلا یسألون الله تبارك و تعالى ان یوذن لهم فى زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل و فوج یعرج. (9)
امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ فرشته‏اى در آسمان‌ها و زمین نیست مگر این كه مى‏خواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است كه همواره فوجى از فرشتگان به كربلا فرود آیند و فوجى دیگرعروج كنند و از آنجا اوج گیرند.

10- راه بهشت‏
قال ابوعبدالله علیه السلام: موضع قبرالحسین علیه السلام ترعة من ترع الجنة. (10)
امام صادق علیه السلام فرمود: جایگاه قبر امام حسین علیه السلام درى از درهاى بهشت است.

11- كربلا حرم امن‏
قال ابوعبدالله علیه السلام: ان الله اتخذ كربلا حرما آمنا مباركا قبل ان یتخذ مكة حرماً. (11)
امام صادق (ع) فرمود: به راستى كه خدا كربلا را حرم امن و با بركت قرار داد پیش از آن كه مكه را حرم قرار دهد. (شایان ذكر است منظور از این روایت درعالم بالا است كه قبل از مكه، كربلا حرم امن الهی قرار گرفت)

12- زیارت مداوم‏
قال الصادق علیه السلام: زوروا كربلا ولا تقطعوه فان خیر أولاد الانبیاء ضمنته... (12)
امام صادق (ع) فرمود: كربلا را زیارت كنید و این كار را ادامه دهید، چرا كه كربلا بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است.

13- بارگاه مبارك‏
قال الصادق علیه السلام: «شاطى‏ء الوادى الایمن» الذى ذكره الله فى القرآن،( قصص/30) هو الفرات و «البقعة المباركة» هى كربلا. (13)
امام صادق (ع) فرمود: آن «ساحل وادى ایمن» كه خدا در قرآن یاد كرده فرات است و «بارگاه با بركت» نیز كربلا است.

14- شوق زیارت‏
قال الامام باقرعلیه السلام: لو یعلم الناس ما فى زیارة قبرالحسین علیه السلام من الفضل، لماتوا شوقاً. (14)
امام باقرعلیه السلام فرمود: اگر مردم مى‏دانستند كه چه فضیلتى در زیارت مرقد امام حسین علیه السلام است از شوق زیارت مى‏مردند.

15- حج مقبول و ممتاز
قال ابوجعفرعلیه السلام: زیارة قبر رسول الله صلى الله علیه و آله و زیارة قبور الشهداء، و زیارة قبرالحسین بن على علیهما السلام تعدل حجة مبرورة مع رسول الله صلى الله علیه و آله. (15)
امام باقر علیه السلام فرمودند: زیارت قبر رسول خدا (ص) و زیارت مزار شهیدان، و زیارت مرقد امام حسین علیه السلام معادل است با حج مقبولى كه همراه رسول خدا (ص) بجا آورده شود.

16- تولدى تازه‏
عن حمران قال: زرت قبرالحسین علیه السلام فلما قدمت جاء نى ابو جعفر محمد بن على علیه السلام ... فقال علیه السلام ابشر یا حمران فمن زار قبور شهداء آل محمد (ص) یرید الله بذلك وصلة نبیه حرج من ذنوبه كیوم ولدته امه. (16)
حمران مى‏گوید هنگامى كه از سفر زیارت امام حسین (ع) برگشتم، امام باقر علیه السلام به دیدارم آمد و فرمود: اى حمران! به تو مژده مى‌دهم كه هر كس قبور شهیدان آل محمد (ص) را زیارت كند و مرادش از این كار رضایت خدا و تقرب به پیامبر (ص) باشد، از گناهانش بیرون مى‏آید مانند روزى كه مادرش او را زاده است.

17- زیارت مظلوم‏
عن ابى جعفر و ابى عبدالله علیهماالسلام یقولان: من احب أن یكون مسكنه و مأواه الجنة، فلا یدع زیارة المظلوم. (17)
از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نقل شده كه فرمودند: هر كس كه مى‏خواهد مسكن و مأوایش بهشت باشد، زیارت مظلوم ـ امام حسین ـ را ترك نكند.

18- شهادت و زیارت‏
قال الامام الصادق علیه السلام: زوروا قبرالحسین علیه السلام ولا تجفوه فانه سید شباب أهل الجنة من الخلق و سید شباب الشهداء. (18)
امام صادق (ع) فرمود: مرقد امام حسین علیه السلام را زیارت كنید و با ترك زیارتش به او ستم نورزید، چرا كه او سید جوانان بهشت از مردم و سالار جوانان شهید است.

19- زیارت، بهترین كار
قال ابوعبدالله علیه السلام: زیارة قبرالحسین بن على علیهماالسلام من أفضل ما یكون من الأعمال. (19)
امام صادق (ع) فرمود: زیارت قبر امام حسین علیه السلام از بهترین كارهاست كه مى‏تواند انجام یابد.

20- سفره‏هاى نور
قال الامام الصادق علیه السلام: من سره ان یكون على موائد النور یوم القیامة فلیكن من زوارالحسین بن على علیهماالسلام. (20)
امام صادق (ع) فرمود: هر كس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفره‏هاى نور بنشیند باید از زائران امام حسین علیه السلام باشد.

21- شرط شرافت‏
قال الصادق علیه السلام: من اراد ان یكون فى جوار نبیه و جوارعلى و فاطمه علیهم السلام فلا یدع زیارة الحسین علیه السلام. (21)
امام صادق (ع) فرمود: كسى كه مى‏خواهد در همسایگى پیامبر (ص) و در كنارعلى (ع) و فاطمه (س) باشد زیارت امام حسین (ع) را ترك نكند.

22- زیارت، فریضه الهى‏
قال ابوعبدالله علیه السلام: لو ان احدكم حج دهره ثم لم یزرالحسین بن على علیهماالسلام لكان تاركا حقا من حقوق رسول الله (ص) لان حق الحسین فریضة من الله تعالى واجبه على كل مسلم. (22)
امام صادق (ع) فرمود: اگر یكى از شما تمام عمرش را احرام حج ببندد اما امام حسین علیه السلام را زیارت نكند حقى از حقوق رسول خدا (ص) را ترك كرده است؛ چرا كه حق حسین (ع) فریضه الهى و بر هر مسلمانى واجب و لازم است.

23- كربلا كعبه كمال‏
قال ابوعبدالله علیه السلام: من لم یأت قبرالحسین علیه السلام حتى یموت كان منتقص الایمان منتقص الدین، ان ادخل الجنة كان دون المؤمنین فیها. (23)
امام صادق (ع) فرمود: هر كس به زیارت قبر امام حسین (ع) نرود تا بمیرد، ایمانش ناتمام و دینش ناقص خواهد بود به بهشت هم كه برود پایین‌تر از مؤمنان در آنجا خواهد بود.

24- از زیارت تا شهادت‏
قال ابوعبدالله علیه السلام: لا تدع زیارة الحسین بن على علیهماالسلام و مُرّ أصحابك بذلك یمدالله فى عمرك و یزید فى رزقك و یحییك‏ الله سعیدا ولا تموت الا شهیدا. (24)
امام صادق (ع) فرمود: زیارت امام حسین علیه السلام را ترك نكن و به دوستان و یارانت نیز همین را سفارش كن! تا خدا عمرت را دراز و روزى و رزقت را زیاد كند و خدا تو را با سعادت زنده دارد و نمیرى مگر با شهادت.

25- حدیث محبت‏
عن ابى عبدالله قال: من اراد الله به الخیر قذف فى قلبه حب الحسین علیه السلام و زیارته و من اراد الله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسین علیه السلام و بغض زیارته. (25)
امام صادق (ع) فرمود: هر كس كه خدا خیر خواه او باشد محبت حسین (ع) و زیارتش را در دل او مى‏اندازد و هر كس كه خدا بدخواه او باشد كینه و خشم حسین (ع) و خشم زیارتش را در دل او مى‏اندازد.

26- نشان شیعه بودن‏
قال الصادق علیه السلام: من لم یأت قبرالحسین علیه السلام و هو یزعم انه لنا شیعة حتى یموت فلیس هو لنا شیعة و ان كان من اهل الجنة فهو من ضیفان اهل الجنة. (26)
امام صادق علیه السلام فرمود: كسى كه به زیارت قبر امام حسین نرود و خیال كند كه شیعه ما است و با این حال و خیال بمیرد او شیعه ما نیست و اگر هم از اهل بهشت باشد از میهمانان اهل بهشت خواهد بود.

27- سكوى معراج‏
قال الصادق علیه السلام: من اتى قبرالحسین علیه السلام عارفا بحقه كتبه الله عزوجل فى اعلى علیین. (27)
امام صادق (ع) فرمود: هر كس كه به زیارت قبر حسین علیه السلام نایل شود و به حق آن حضرت معرفت داشته باشد خداى متعال او را در بلندترین درجه عالى مقامان ثبت مى‏كند.

28- مكتب معرفت‏
قال ابوالحسن موسى بن جعفرعلیه السلام: أدنى ما یثاب به زائر ابى عبدالله علیه السلام بشط فرات إذا عرف حقه و حرمته و ولایته ان یغفر له ما تقدم من ذنبه و ما تأخز. (28)
حضرت امام موسى كاظم علیه السلام فرمود: كمترین ثوابى كه به زائر امام حسین علیه السلام در كرانه فرات داده مى‏شود این است كه تمام گناهان بخشوده مى‏شود. بشرط این كه حق و حرمت ولایت آن حضرت را شناخته باشد.

29- همچون زیارت خدا
قال الرضا علیه السلام: من زار قبرالحسین (ع) بشط الفرات كان كمن زار الله. (29)
امام رضا علیه السلام فرمود: كسى كه قبر امام حسین علیه السلام را در كرانه فرات زیارت كند، مثل كسى است كه خدا را زیارت كرده است.

30- زیارت عاشورا
قال الصادق علیه السلام: من زارالحسین علیه السلام یوم عاشورا وجبت له الجنة. (30)
امام صادق (ع) فرمود: هر كس كه امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا زیارت كند بهشت بر او واجب مى‏شود.

31- بالاتر از روسپیدى
قال ابوعبدالله علیه السلام: من باب عند قبرالحسین علیه السلام لیلة عاشورا لقى الله یوم القیامة ملطخا بدمه كأنما قتل معه فى عرصة كربلا. (31)
امام صادق (ع) فرمود: كسى كه شب عاشورا در كنار مرقد امام حسین علیه السلام سحر كند روز قیامت در حالى به پیشگاه خدا خواهد شتافت كه به خونش آغشته باشد، مثل كسى كه در میدان كربلا و در كنار امام حسین علیه السلام كشته شده باشد.

32- نشانه‌هاى ایمان‏
قال ابو محمدالحسن العسكرى علیه السلام: علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسین، و زیارة الاربعین، والتختم فى الیمین، و تعفیر الجبین والجهر ببسم الله الرحمن الرحیم. (32)
امام حسن عسكرى علیه السلام فرمود: نشانه‏هاى مؤمن پنج چیز است: 1 ـ پنجاه ركعت نماز (نماز یومیه و نمازهای نافله) 2 ـ زیارت اربعین 3 ـ انگشتر به دست راست كردن 4 ـ بر خاك سجده كردن 5 ـ بسم الله الرحمن الرحیم را در نماز بلند گفتن.

33- رواق منظر یار
قال رسول الله (ص): الا و ان الإجابة تحت قبته والشفاء فى تربته، و الائمة علیهم السلام من ولده. (33)
پیامبر خدا(ص) فرمود: بدانید كه اجابت دعا، زیر گنبد حرم او و شفاء در تربت او، و امامان علیهم السلام از فرزندان اوست.‏

34- تربت و تربیت‏
قال الصادق علیه السلام: حنكوا اولادكم بتربة الحسین (ع) فإنها امان. (34)
امام صادق (ع) فرمود: كام كودكانتان را با تربت حسین (ع) بردارید چرا كه خاك كربلا فرزندانتان را بیمه مى‏كند.

35- بزرگترین دارو
قال ابوعبدالله علیه السلام: فى طین قبرالحسین علیه السلام الشفاء من كل داء و هو الدواء الاكبر. (35)
امام صادق (ع) فرمود: شفاى هر دردى در تربت قبر حسین علیه السلام است و همان است كه بزرگ‌ترین داروست.

36- تربت و هفت حجاب‏
قال الصادق علیه السلام: السجود على تربة الحسین علیه السلام یخرق الحجب السبع. (36)
امام صادق (ع) فرمود: سجده بر تربت حسین علیه السلام حجاب‌هاى هفتگانه را پاره مى‏كند.

37- سجده بر تربت عشق‏
كان الصادق (ع) لا یسجد الا على تربة الحسین (ع) تذللا لله و إستكانة الیه. (37)
رسم حضرت امام صادق (ع) چنین بود كه: جز بر تربت حسین (ع) به خاك دیگرى سجده نمى‏كرد و این كار را از سر خشوع و خضوع براى خدا مى‏كرد.

38- تسبیح تربت
قال الصادق (ع): السجود على طین قبرالحسین (ع) ینور الى الارض السابعة و من كان معه سبحة من طین قبرالحسین (ع) كتب مسبحا و ان لم یسبح بها ... (38)
امام صادق (ع) فرمود: سجده بر تربت قبر حسین (ع) تا زمین هفتم را نور باران مى‏كند و كسى كه تسبیحى از خاك مرقد حسین (ع) را با خود داشته باشد، تسبیح گوى حق محسوب مى‏شود، اگر چه با آن تسبیح هم نگوید.

39- تربت شفا بخش
عن موسى بن جعفرعلیه السلام قال: ولا تأخذوا من تربتى شیئا لتبركوا به فأن كل تربة لنا محرمة الا تربة جدى الحسین بن على علیهماالسلام فأن الله عزوجل جعلها شفاء لشیعتنا و أولیائنا. (39)
حضرت امام كاظم (ع) در ضمن حدیثى كه از رحلت خویش خبر مى‏داد، فرمود: چیزى از خاك قبر من برندارید تا به آن تبرك جویید؛ چرا كه خوردن هر خاكى جز تربت جدم حسین (ع) بر ما حرام است، خداى متعال تنها تربت كربلا را براى شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.

40- یكى از چهار نیاز
قال الامام موسى الكاظم (ع): لا تستغنى شیعتنا عن أربع: خمرة یصلى علیها و خاتم یتختم به و سواك یستاك به و سبحة من طین قبر أبى عبدالله علیه السلام ... (40)
حضرت امام موسى بن جعفر علیهماالسلام فرمود: پیروان ما از چهار چیز بى‏نیاز نیستند: 1 ـ سجاده‏اى كه بر روى آن نماز خوانده شود2 ـ انگشترى كه در انگشت باشد 3 ـ مسواكى كه با آن دندان‌ها را مسواك كنند 4 ـ تسبیحى از خاك مرقد امام حسین (ع)

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
پی نوشت ها:
1- بحارالانوار، ج 98، ص 115/ كامل الزیارات، ص 264.
2- كامل الزیارات، ص269، باب 88، ح 8 .
3- تهذیب، ج 6، ص73 / بحارالانوار، ج 98، ص 116.
4- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 4، ص 169.
5- ادب الطف، ج 1، ص 236، به نقل از كامل الزیارات، ص 268.
6- كامل الزیارات، ص 269، باب 88، ح7 .
7- بحارالانوار، ج 98، ص 109/ كامل الزیارات، ص 269 .
8- مستدرك الوسائل، ج 10، ص 244 به نقل از كامل الزیارات، ص 111.
9- مستدرك الوسائل، ج 10، ص 244 به نقل از كامل الزیارات، ص 111.
10- كامل الزیارات، ص 271، باب 89، ح 1.
11- كامل الزیارات، ص 267/ بحارالانوار، ج 98، ص 110.
12- كامل الزیارات، ص 269.
13- بحارالانوار، ج 57، ص 203؛ به نقل از تهذیب. ‏
14- ثواب الاعمال، ص 319؛ به نقل از كامل الزیارات.
15- مستدرك الوسائل، ج 1 ص 266/ كامل الزیارات، ص 156.
16- امالى شیخ طوسى، ج 2، ص 28، چاپ نجف/ بحارالانوار، ج 98، ص 20.
17- مستدرك الوسائل، ج 10، ص 253.
18- مستدرك الوسائل ج 10، ص 256 / كامل الزیارات ، ص 109.
19- مستدرك الوسائل، ج 10، ص 311.
20- وسائل الشیعه، ج 10، ص 330/ بحارالانوار، ج 98، ص 72.
21- وسائل الشیعه، ج 10، ص 331، ح 39.
22- وسائل الشیعه، ج 10، ص 333.
23- وسائل الشیعه، ج 10، ص 335.
24- وسائل الشیعه، ج10، ص335.
25- وسائل الشیعه، ج 10، ص 388/ بحارالانوار، ج 98، ص 76 .
26- كامل الزیارات، ص 193/ بحارالانوار، ج 98، ص 4.
27- من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص581.
28- مستدرك الوسائل، ج 10، ص 236، به نقل از كامل الزیارات، ص 138.
29- مستدرك الوسائل، ج 10، ص250؛ به نقل از كامل الزیارات.‏
30- اقبال الاعمال، ص 568.
31- وسائل الشیعه، ج 10، ص 372.
32- وسائل الشیعه، ج 10، ص 373 / التهذیب، ج 6، ص 52 .
33- مستدرك الوسائل، ج 10، ص 335.
34- وسائل الشیعه، ج 10، ص 410.
35- كامل الزیارات، ص 275 / وسائل الشیعه، ج 10، ص 410.
36- مصباح التمهجد، ص 511/ بحارالانوار، ج 98، ص 135.
37- وسائل الشیعه، ج 3، ص 608.
38- من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 268/ وسائل الشیعه، ج 3 ص 608.
39- جامع الاحادیث الشیعه، ج 12، ص 533.
40- تهذیب الاحكام، ج 6، ص 75.

يکشنبه 21/9/1389 - 8:53
شعر و قطعات ادبی
چه جمعه ها كه یك به یك غروب شد نیامدی

چه بغضها كه در گلو رسوب شد نیامدی

 خلیل آتشین سخن ، تبر به دوش بت شكن

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی...

 برای ما كه خسته ایم و دل شكسته ایم نه!

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی...

 

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام

دوبار صبح و ظهر نه! غروب شد نیامدی...

 مهدی جهاندار
چهارشنبه 17/9/1389 - 10:53
قرآن

 لطفاً با آرامش بخوانید:

 

1-    گفتم: خسته‌ام     2-    گفت: لاتقنطوا من رحمة الله     3-            .:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::. 4-      5-    گفتم: انگار، مرا فراموش كرده ای!  6-    گفت: فاذكرونی اذكركم      7-             .:: منو یاد كنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::. 8-      9-    گفتم: تا كی باید صبر كرد؟  10-          گفت: و ما یدریك لعل الساعة تكون قریبا 11-              .:: تو چه می‌دانی! شاید موعدش نزدیك باشد (احزاب/63) ::. 12-        13-      گفتم: تو بزرگی و نزدیكیت برای منِِِ كوچك، خیلی دوره! تا آن موقع چه كار كنم؟  14-         گفت: واتبع ما یوحی الیك واصبر حتی یحكم الله 15-             .:: كاراهایی كه به تو گفتم انجام بده و صبر كن تا خدا خودش حكم كند (یونس/109) ::. 16-        17-      گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم كوچك است... یك اشاره‌ كنی تمامه! 18-      گفت: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لكم     19-               .:: شاید چیزی كه تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::. 20-        21-      گفتم: انا عبدك الضعیف الذلیل...  اصلا چطور دلت میاد؟    22-      گفت: ان الله بالناس لرئوف رحیم      23-              .:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه مهربان است (بقره/143) ::. 24-        25-      گفتم: دلم گرفته   26-      گفت: بفضل الله و برحمته فبذلك فلیفرحوا      27-             .:: (مردم به چی دلخوش كردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا  شاد باشند (یونس/58) ::. 28-        29-      گفتم: اصلا بی‌خیال! توكلت علی الله    30-      گفت: ان الله یحب المتوكلین      31-            .:: خدا آنهایی را كه توكل می‌كنند دوست دارد (آل عمران/159) ::. 32-        33-      گفتم: خیلی چاكریم!    34-      ولی این بار، انگار گفتی: حواست را  خوب جمع كن! یادت باشد كه: 35-            گفت: و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره 36-           .:: بعضی از مردم خدا را  فقط به زبان عبادت می‌كنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا می‌كنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر می‌كنند (حج/11) :: 37-        38-      گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم ؛ 39-           گفت: فانی قریب 40-               .:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::. 41-        42-      گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم... كاش می‌شد به تو نزدیك بشوم 43-           گفت: و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال  44-                .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::. 45-        46-      گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!  47-            گفت: ألا تحبون ان یغفرالله لكم 48-                 .:: دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/۲۲) ::. 49-        50-      گفتم: معلومه كه دوست دارم مرا ببخشی 51-           گفت: و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه 52-               .:: پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::. 53-        54-      گفتم: با این همه گناه... آخر چه كاری  می‌توانم بكنم؟      55-           گفت: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده 56-              .:: مگر نمی‌دانید خداست كه توبه را از بنده‌هایش قبول می‌كند؟! (توبه/۱۰۴) ::. 57-        58-      گفتم: دیگر روی توبه ندارم  59-           گفت: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب     60-               .:: (ولی) خدا عزیزو دانا است، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::. 61-        62-      گفتم: با این همه گناه، برای كدام گناهم توبه كنم؟  63-             گفت: ان الله یغفر الذنوب جمیعا 64-                  .:: خدا همه‌ی گناه‌ها را می‌بخشد (زمر/۵۳) ::. 65-        66-      گفتم: یعنی اگر بازهم بیابم؟ بازهم مرا می‌بخشی؟  67-      گفت: و من یغفر الذنوب الا الله       68-                 .:: به جز خدا كیه كه گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/۱۳۵) ::. 69-        70-      گفتم: نمی‌دانم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتشم می‌زند؛ ذوبم می‌كند؛ عاشق می‌شوم! ...   توبه می‌كنم 71-            گفت: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین 72-               .:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم آنهایی كه پاك هستند را دوست دارد (بقره/۲۲۲) ::. 73-        74-      ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك      75-           گفت: الیس الله بكاف عبده 76-                .:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/ ۳۶) ::. 77-        78-      گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه كار می‌توانم بكنم؟  79-            گفت:یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما 80-               .:: ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هایش بر شما درود و رحمت می‌فرستند تا شما را از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان  است. (احزاب/۴۱-۴۳) ::. 81-        82-      گفتم: هیچ كسی نمی‌داند تو دلم چه می‌گذرد  83-           گفت: ان الله یحول بین المرء و قلبه    84-               .:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::. 85-        86-      گفتم: غیر از تو كسی را ندارم  87-            گفت : نحن اقرب الیه من حبل الورید 88-               .:: ما از رگ گردن به انسان نزدیك‌تریم (ق/16) ::. 89-        90-      گفتم : ... 91-            گفت : ... 
چهارشنبه 17/9/1389 - 10:47
اهل بیت

به زودی در كنار ساختمانی نیمه ساز در مدینه تابلوی زیر را می بینیم:

پروژه :حرم مطهر حضرت زهرا(س)

 

كار فرما : حضرت ولی الله الاعظم(عج)

 

مساحت: وسعت دل شیعیان عالم

تعجیل در فرجش صلوات

چهارشنبه 17/9/1389 - 10:43
قرآن
نخستین در قرآن كریم 
     به نام خدا     متن زیر طولانی می باشد چنانچه مایل به خواندن  آن نیستید ووقت ندارید در فرصتی مناسب مطالعه كنید  
     
     
     
 بحث علمی درمورد تناسب عددی نخستین آیه قرآن كریم مهندس:عبد الدائم الكحیلبرگردان:‌ دكترمحمدهادی مؤذن جامی   پیشگفتار    معجزه ابدی پیامبر صلی الله علیه وسلم ابعادی گوناگون دارد كه بعد عددی آن درعصرحاضر- كه سیطره   كمیت وریاضی گرایی علامت آن است - بیشتر خودنمایی می كند.گذشتگان ما می دانستند كه عدد حروف    سوره توحید كه به تعبیرروایات نسب یا شناسنامه خداست   66 حرف دارد    كه برابرارزش ابجدی اسم جلاله "الله" است .یاتعداد حروف سوره نوح علیه السلام 950 وبرابرسالهای   دعوت اوست (الف سنه الا خسمین عاما)   .تعدادحروف بسمله (یعنی19 حرف) درسالهای اخیرموجب بازكاوی این امرشده است      درمقاله حاضرازابعاد اعجاز وعرفانی واشراقی وكاربردهای اهل دل وسایرعجائب بسمله تنهابه بعد ظاهری    وآشكارعددی اكتفامی كنیم وبه رابطه حروف بسمله وعدد كامل ومشهورورازآمیز 7 پرداخته می شود. این   مقاله مبین این امراست كه حتی یك حرف ازقرآن را نمی توان زائد دانست وكاهش هیچ حرفی دررسم  الخط توقیفی قرآن بی حكمت نیست كه فرمود : واحصی كل شیء عددا(الجن/28).    بسمله اقرب آیات به اسم اعظم     بل اسم الله الاكبر وافضل سبع المثانی     وامان الهی   واكرم واعظم    آیات قرآن است.آغازهركتاب آسمانی به آن بوده است   ازتمام سوره حمد كه مختص پیامبر صلی الله علْه وسلم است  تنهااین آیه به سلیمان رضی الله عنه داده   شدوآن رابرترازملك خویش دید  كه :    بسم الله الرحمن الرحیم  هست كلید درگنج حكیم   ثقل بسمله درمیزان عمل برهرعملی فائق است   اما ازاهل قرآن به سرقت رفته است   .هم باگفتنش بنایی دربهشت ساخته می شود  وهم جوازورودبه بهشت باآن آغازمی شود    وبرلواء حمد سه كلمه نوشته ونخستین آنها بسمله است   واولین نوشته خدا بابسمله آغاز شده است.   اگرچهاركلمه بسمله    را به ترتیب بنویسیم خواهیم داشت :
بسم الله الرحمن الرحیم
3 4 6 6
عددحاصل  به ترتیبی كه به دست آمده از مضارب 7 می باشد :    6643 = 7 × 949 بسامد حروف اسم (الله)درنخستین آیه كتاب الله دراینجا نیز نظم عددی 7 تایی به چشم می خورد .اگربسامدهركلمه بسمله را نسبت به حروف غیرتكراری اسم جلاله یعنی " الف ولام وهاء  " درنظرگیریم نتیجه شمارش چنین است : جدول كلی بسامد حروف " الف ولام وهاء "  دربسمله
بسم الله الرحمن الرحیم
0 4 2 2
عدد حاصل مضرب 7 می باشد :     2240 = 7 × 320 أسْمَاء الله جلَّ وعلا آنچه درمورد اسم جلاله "الله " آمد درمورد دواسم دیگرجاری است ؟ توزیع ریاضی دراینجا نیزفرید وشگفت آوراست .قبلا باید بگویم كه شدت عكس رحمت است ودرآیه صفت تنْزیه وشدت وعَظَمت در كلمة (الرَّحْمنِ)،وصفت رحمت ومغفرت ورأفت در كلمة (الرَّحِیمِ) جمع شده است. در كتاب الله كلمة (الرَّحْمنِ)غالباً درمواضع شدت ومواضع تنْزیه خداوندتعالى می آید، مثل:  (وَمَا یَنبَغِی لِلرَّحْمَنِأَن یَتَّخِذَ وَلَداً)[مریم: 19/92].  وقوله تعالى: (وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنِوَلَداً سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ)[الأنبیاء: 21/26]. وقوله تعالى: (یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفّاً لَّا یَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنِوَقَالَ صَوَاباً)[النبأ: 78/38]. و كلمة (الرَّحِیمِ)غالباً درمواضع رحمت  ومغفرت ، مثلا: (قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُالرَّحِیمِ)[الزمر: 39/53]. وقوله تعالى: (أَلَمْ یَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمِ)[التوبة: 9/104].     حال اگراین دوصفت متعاكس ازحیث دلالت لغوی وبلاغی راازنظرعددی بررسی كنیم چه می شود؟ این حالت تعاكس درنظم عددی هم هست !

 

توزیع حروف اسم (الرَّحْمنِ) اسم مبارك "الرحمن" وبسامد حروف آن را درتناسب با حروف بسمله می نویسیم:   جدول كلی بسامد حروف " الرحمن "  دربسمله
بسم الله الرحمن الرحیم
1 3 6 5
عدد حاصل رااگربه ترتیب معكوس بنویسیم مضرب 7 می باشد:     1365 = 7 × 195 توزیع حروف اسم (الرَّحِیمِ) این كاررابرای اسم مبارك "الرحیم "‌انجام می دهیم: جدول كلی بسامد حروف " الرحیم "  دربسمله
بسم الله الرحمن الرحیم
1 3 5 6
  عدد حاصل باهمان ترتیبی كه دارد ازمضارب 7 می باشد: 6531 = 7 × 933 چقدرزیباست كه نظام عددی ونظام معنوی ونظام لغوی منعكس كننده یك حقیقت هستند. الرَّحْمنِ             الرَّحِیمِ ¬                ® آیایكی ازمعانی "مثانی" این امر است ؟ یقول تعالى: (اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ كِتَاباً مُّتَشَابِهاًمَّثَانِیَتَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَمَن یُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ)[الزمر: 39/23],  والله تعالى أعلم. باردیگرتامل فرمایید تا ازنظم شگفت آورقرآنی مبتهج شوید وجبهه خشوع برآستان حق بگذارید: توزیع حـروف (الله)           0    4      2       2 ®  توزیع حروف(الرَّحْمنِ)        1    3      6       5   ¬          توزیع حروف(الرَّحِیمِ)        1    3      5       6®  آیااین معجزه نیست وآیه ای درآفاق كه: (سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ) [فصلت: 41/53]. حروف أولین كلمة وآخرین كلمة نظم محكم عددی شامل أول وآخر بسملة نیزهست ، اولین كلمـة  (بسم) 3حرف وآخـرین  (الرَّحِیمِ) 6حرف دارد، می نویسیم : 
بسم الله الرحمن الرحیم
3     6
این عدد كه برابرسن پیامبر(ص) است نیزازمضارب 7 می باشد (الله اكبر): 63= 7 × 9 نظم تكرار حروف (بسامد حرفی بسمله) درآیه (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ)10 حرف ازحروف الفبا بكاررفته است كه بسامد آنها به قرارذیل است  : جدول كلی بسامد حروف بسمله
ب س م ا ل هـ ر ح ن ی
1 1 3 3 4 1 2 2 1 1
اگربسامدهای به دست آمده ازكوچك به بزرگ بنویسیم خواهیم داشت : جدول ترتیبی بسامد حروف بسمله
ل م ا ح ر ن ی هـ س ب
4 3 3 2 2 1 2 2 1 1
واقعا" شگفت آوراست كه این عدد 10 رقمی هم مضرب 7 می باشد (الله اكبر) : 1111122334 = 7 × 158731762 آیااین كاربشراست ؟ این جز معجزه الهی چیست ؟ نظم انباشتی (تراكمی یا تجمعی) حروف اگربه روش انباشتی به حروف هركلمه بسمله بپردازیم خواهیم داشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
3 7 13 19
عدد حاصل ازاین روش نیز ازمضارب 7 می باشد: 191373 = 7 × 27339 اگراین كاررابرعكس كنیم نیز چنین خواهدشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
19 16 12 6
عدد حاصل نیز مضرب 7 می باشد : 6121619 = 7 × 874517 اینجاست كه باید تسلیم حق شد وپذیرفت كه تحدی باقرآن كارهیچ موجودی نیست كه: (قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَـذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً )[الإسراء: 17/88]. ارتباط بسملة با معوذتین در ( بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ)استعانت به خدا واستعاذة به او مستتر است   .اگربه رابطه آن با دوسوره پایانی قرآن بپردازیم نیز نكات شگفت آوری به دست می آید . ســورة الفـلـق ازعجائب بسملة ارتباط حروف آن به سور قرآنی است   ,حال ترتیبی راكه ازبسامد حروف بسمله ذكرشد رابا آیات سوره فلق مقایسه می كنیم نتیجه به قرار ذیل است :  
ل م ا ح ر ن ی هـ س ب
 
قل أعوذ برب الفلق من شرّ ما خلق
1 1 3 3 2 1 2 1
 
و من شرّ غاسق إذا وقب و من شرّ النفثت
0 2 1 2 2 1 0 2 1 3
 
فی العقد و من شرّ حاسد إذا حسد
1 2 0 2 1 3 2 2
اگرعدد مذكوررا به ترتیب بنویسیم می بینیم كه این عدد 26رقمی نیزازمضارب 7 می باشد:                                 گمان نكنیدكه تصادفی است .اگردوقطعه مرتبط سوره رادرنظرگیریم نیزهمین امرهویداست: 1 ـ استعاذة بالله: این قطعه درآیة أول سورة متجلی است: (قل أعوذ برب الفلق).  2ـ استعاذة من شر خلق الله: درمابقی سوره متجلی است : (من شرّ ما خلق *ومن شرّغاسق إذا وقب  *ومن شرّ النفاثات فی العقد*  ومن شرّ حاسد إذا حسد). عجیب آنكه نظم عددی باین دوقطعه منطبق است:
قل أعوذ برب الفلق
1 1 3 3
  عدداین قطعه مضرب 7 می باشد :   3311 = 7 × 473 درمورد قطعه دوم نیز چنین است :
من شرّ ما خلق و من شرّ غاسق إذا وقب
2 1 2 1 0 2 1 2 2 1
 
و من شرّ النفثت فی العقد و من شرّ حاسد إذا حسد
0 2 1 3 1 2 0 2 1 3 2 2
وعدد 22رقمی حاصل بازهم مضرب 7 می باشد (الله اكبر) :    بازمی توان گفت كه قطعه دوم خود دوبخش دارد یكی استعاذه ازشرخلق ودومی ازشراعمال آنها : استعاذة از شرِّ ما خلق واستعاذة از شرِّ أعمال خلق ، عجیب آنكه دراین دوبخش هم اعداد حاصل مضارب 7 می باشند :
من شرّ ما خلق و من شرّ غاسق إذا وقب
2 1 2 1 0 2 1 2 2 1
1221201212 = 7 × 174457316
و من شرّ النفثت فی العقد و من شرّ  حاسد إذا حسد
0 2 1 3 1 2 0 2 1 3 2 2
223120213120 = 7 ×31874316160 این امرنمی تواند نتیجه یك تصادف كورباشد وآنكه نمی پذیرد مصداق شعرمولاناست كه چشم باز وگوش باز وین عمی   حیرتم ازچشم بندی خدا بسامد حروف بسمله درسوره فلق     اگربه بسامد حروف بسمله درسوره توجه كنیم می یابیم كه در9 كلمه آن یك حرف بسمله ودر10 كلمه  آن دوحرف ودر4 كلمه آن سه حرف بسمله تكرارشده است ، پس داریم:
یك حرف دو حرف سه حروف
9 10 4
عددحاصل نیز ازمضارب 7 می باشد: 4109= 7 × 587 سورة الناس براساس روش پیشگفته نتیجه به قرارذیل است:
قل أعوذ برب الناس ملك الناس إله الناس
1 1 3 5 2 5 3 5
 
من شرّ الوسواس الخناس الذی یوسوس فی
2 1 5 5 3 3 1
 
صدور الناس من الجنة و الناس
1 5 2 4 0 5
 عدد 21 رقمی حاصل مضرب 7 می باشد:    این امرتصادفی نیست كه اعداد حاصل ازهردو قطعه این سوره نیزمضارب7 می باشند: 1 ـ استعاذة بالله تعالى وصفاته:(قل أعوذ برب الناس *ملك الناس *إله الناس).
 قل أعوذ برب الناس ملك الناس إله الناس
1 1 3 5 2 5 3 5
53525311 = 7 × 7646473 2 ـ استعاذة من الشیطان وصفاته: (من شرّ الوسواس الخناس *الذی یوسوس فی صدور الناس *من الجنة والناس).
من شرّ الوسواس الخناس الذی یوسوس فی
2 1 5 5 3 3 1
 
صدور الناس من الجنة و الناس
1 5 2 4 0 5
5042511335512 =7 × 720358762216 بسامد حروف بسمله درسورهناس : چنانچه بسامد حروف بسمله رادركلمات سوره حساب كنیم داریم :
یك حرف دو حرف سه حرف 4حرفی 5 حرف
5 3 4 1 7
عدد این بسامد نیزمضرب 7 می باشد: 71435 =7 × 10205   ارتباط بسمله با آیه الكرسی (بسامد حروف بسمله درآیه الكرسی)  وبه نقل ازرسول الله (ص)، أعظم آیات قرآن آیه الكرسی است كه مشتمل بر50 كلمه است : (اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ) [آیة 255  سورة البقرة]. چنانچه بسامدحروف بسمله رادرآیه الكرسی حساب كنیم نتیجه به قرارذیل است :
اللّهُ لاَ إِلَـه إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ
4 2 3 3 1 4 4 2 2 3
 
وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَوَتِ وَ مَا فِی الأَرْضِ
0 2 2 2 2 1 4 0 2 1 4
 
مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ
2 1 3 1 2 3 4 3 2 3
 
أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ
5 0 2 3 0 2 4 2 2
 
عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّمَوَتِ وَ الأَرْضَ
3 3 3 1 1 4 4 0 4
 
وَ لاَ یَؤُدُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
0 2 2 4 0 1 4 4
  این عدد 56 رقمی نیز ازمضارب 7 می باشد! جالب است كه اگر كلمة (السماوات) بدون ألف (السَّمَوَتِ) نبود این نتیجه به دست نمی آمد ونظم عددی مختل می شد.پس آنها كه می خواهند رسم الخط جدید رادرقرآن بكارگیرند باید بدانند كه به نوعی تحریف دست یازیده اند. توزیع شگفت آور  درقرآن كریم 114 بسملة بانظمی خاص وجودارد اما سوره توبه فاقدبسمله است وسوره نمل دو بسمله داردیكی درابتدا ودومی قوله تعالى: (إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ) [النمل: 27/30]. واقعا" بسیارشگفت آوراست كه این توزیع بسمله درسوره ها نیز حاوی حقیقتی عددی ومعجزه ای قرآنی است . اگربه تعداد سوره های قرآن عددی114 رقمی بنویسیم ومتناظرهربسمله عدد یك بگذاریم ودرمحل عدد نهم كه متناظرسوره توبه است عدد صفرودرمحل عدد بیست وهفتم كه متناظرسوره نمل است عدد 2 رابگذاریم خواهیم دید كه این عدد بسیاربزرگ 114 رقمی نیز مضرب 7 می باشد:       عجیب آنكه عملیات تقسیم این عدد برهفت 19 بارتكرارشدنی است وپس ازآن باقیمانده غیرقابل تقسیم می شود (الله اكبر) وعدد19 تعداد حروف بسمله است . والحمدلله اولا وآخرا وظاهرا وباطنا. منابع : ـ برگرفته ازمقاله " عجائب بسم الله الرحمن الرحیم " بقلم مهندس عبد الدائم الكحیل  در موسوعة الإعجاز     العلمی فی القرآن والسنة
 
چهارشنبه 17/9/1389 - 10:41
داستان و حکایت
سلیمان نبى(ع) را فرزندى بود نیك‏سیرت و با جمال. در كودكى درگذشت و پدر را در ماتم خود گذاشت. سلیمان، سخت رنجور شد و مدّتى در غم او مى‏سوخت.روزى دو مرد نزد او آمدند و گفتند: «اى پیامبر خدا! میان ما نزاعى افتاده است. خواهیم كه حُكم كنى و ظالم را كیفر دهى و مظلوم را غرامت بستانى».سلیمان گفت: «نزاع خود بگویید».یكى گفت: «من در زمین، تخم افكندم تا برویَد و برگ و بار دهد. این مرد بیامد و پاى بر آن گذاشت و تخم را تباه كرد».آن دیگر گفت: «وى، بذر در شاهْ‏راه افكنده بود و چون از چپ و راست، راه نبود، من پا بر آن نهادم و گذشتم».سلیمان گفت: «تو این قدر نمى‏دانى كه تخم در شاه‏راه نمى‏افكنند كه از روندگان، خالى نیست».همان دم، مرد به سلیمان گفت: «تو نیز این‏قدر نمى‏دانى كه آدمى به شاه‏راهِ مرگ است و چندان نگذرد كه مرگ بر او پاى خواهد نهاد، كه به مرگ پسر، جامه ماتم پوشیده‏اى؟».سلیمان دانست كه آن دو مرد، فرشتگان خدایند كه به تعلیم و تربیت او آمده‏اند. پس توبه كرد و استغفار گفت.

منبع:

كیمیاى سعادت، محمّد غزالى، به كوشش: حسین خدیو جم، تهران: علمى و فرهنگى، 1361، ج 2، ص 383

سه شنبه 16/9/1389 - 13:35
اهل بیت
ضیافت آب، شعر و روضه  خواستم بگویم آب، بیت اول محرم است؛ولی...ناگهان الف، قامتش شكست و گفت:باز این چه شورش است كه در خلق عالم است؟پاسخش نوشت، مرد خنده‌های بزمِ عاشقان بُرَیر و گفت:شور نیست؛شهدی از شهادت است؛از جناح دشمنان جنایت است؛از برای دوستان شفاعت است؛البته برای بنده هم، حور العین جنت است!!!و بعد از این مزاح مشتیانه‌ی بشر،الفبای زندگی،در حضور اسم و فعل و حرف و قید، خنده زد، پس از تمام سال‌ها خستگی...مثل پهلوانِ كوچه‌ی بلا،كربلا!و كلاس درسمان،  واژه‌ای شنید، آشنا.هان چه شد؟دل شما شكست...!؟من هنوز، روضه‌ای نخوانده‌ام كه های‌های گریه می‌كنید و می‌روید!!كجا؟گفت: رخصتی بده بروم.فرصتی به وسعت تمامی اسارتم.آقا ! اجازه هست حُر شوم؟ اجازه هست؟و كاش این اجازه را حُر نه، حَرمله می‌گرفت...ناگهان كلاس اخم شد.آهان.خیر و شر را به نوبت جلو نرفته‌ام؟ببخشید، هنوز كلاس اولم. ولی، باور كنید حرف حرمله سین سه شعبه است.درست مثل سین سینه‌ی پدر، سر عمو، سیبك گلوی پسر.و این بار كلاسِ درس، سیاه شد از این همه عزا.و هم كلاسی‌ام جویبار اشكِ كربلا.گفتم:نه، ببین!گریه را شروع نكن، هنوز به كاف و گاف ماجرا مانده است.ما هنوز حرف صبر را نخوانده‌ایم.عین عباس هم به جای خود.قاف قصه را چگونه ول كنیم؟پس، با اجازه‌ی معلمم! دوباره دوره می‌كنم:الف، آب.ب ، بریر.ت، تفنگ.نه به سال شصت و یك ، بل به وقت جنگ!همین صبح روز قبل...كجا؟غزه، جبل العامل، نینوا.هویزه، شلمچه، دشت لاله‌ها.خوب بس است، حاشیه نمی‌روم!!! و ادامه می‌دهم...جیم، جَون رو سفید.ح، حبیب.خ، خیام سوخته.دال، دست تشنه‌ی فرات.ذال، ظلم ظالمان!!!معلم گفت:نه، نخوان...!اشتباه داشتی. یك غلط گرفته شد.19...دقتت كم است، حواست كجاست؟بخوان.ر، روز اشك و گریه و جنون.ز، زهیر، غرق خاك و خون.سین، سلام تا قیامت قیام.شین، شمر بر سر عمارت خیام.صاد ، صبر بانوی حرم، زنیب، آن دلاور خاندان كَرَم.ضاد، ظلم در غروب روزِ غم.و باز تذكر معلمم:صبر كن، نخوان، نخوان.تو باز هم غلط خوانده‌ای!ببینم؛مگر به غیر ظاء ظلم را ندیده‌ای، كه هرچه ذال و ضاد و ظاء هست را یكی می‌كنی؟و گفتم:آقا اجازه!چرا دیده‌ام.ولی؛طا، طلسمِ.ظا، ظلمِ. عین، عصرِ كربلا؛و غین، غارتِ خیام؛و فا،  فتنه زمان.امانِ قاف این قبیله را بریده است...اِ.آقا اجازه هست!چرا شما، گریه می‌كنید؟و بغض معلم، امان نداد بگوید برای بچه‌ها.كاف كربِ والبلا، حكایتی‌ست كه لام تا كام آن برای هر كسی شنیدنی‌ست...ولی اندكی بعد؛بلند و بی‌دریغ گفت:تو بشین، درس را ادامه می‌دهیم.بچه‌ها، به یاد می‌آورید، داستان درس میم منتظر تا كجا ادامه داشت؟مبحث من الغریب تا، الی الحبیب روزگار؟یكی گفت:تا سر نزاع نونِِ جان و نان و مال و دشمن و وطن!دیگری ادامه داد:واوِ وای؛ وای مردم به خواب رفته را، حسرت گذشته را و آه پای تخته را هم اشاره كرده‌اید.سومی دست بالا گرفت و گفت:و آخر كلاس كه شد، فرد منتظر از خودش سوال كرد:چرا وَ چرا ظلمی و مُحَرمی و غفلتی؟و چرا خالی است، حرف حجتی؟و در غربت است، هـ مثل هادی هدایتِ امتی؟معلم تشكر نمود و گفت:بعد ازاین، منتظر ادامه داد راه را با ندای:یاءِ ، یا حسین، یا فارس الحجاز!مكث كرد و ادامه داد:...خوب بچه‌ها؛تمام شد درس شما.به آخر، زمان الفبا، رسیده‌ایم.اما...گچ پژِ اصیل آب و خاكمان رنگ كربلا نگشته است!!! راه حل چیست؟و سكوت پر تلاطم كلاس، در پی جواب، اشاره كرد به من، كه می‌خواستم بگویم:آب،  بیت اول محرم است.و گفت: غذای روضه با تو است كه شور را شروع نموده‌ای.حال؛ شیرین، تمام كن!و گفتم:گ ،گِلِ محبت وجودتان.چ ،چای و قند روضه تان.پ، پلو وَ قیمه‌ی ظهرتان.ژ، ژرفنای نگاهتان.و تمام كرد این ضیافت قشنگِ آب و شعر و روضه را!

 فاطمه حجازی

سه شنبه 16/9/1389 - 13:29
داستان و حکایت

یكى در پیش بزرگى از فقر خود شكایت می كرد و سخت می نالید. 
گفت : خواهى كه ده هزار درهم داشته باشى و چشم نداشته باشى ؟ گفت : البته كه نه . دو چشم خود را با همه دنیا عوض نمی ‏كنم .
گفت : عقلت را با ده هزار درهم ، معاوضه می كنى ؟
گفت : نه .
گفت : گوش و دست و پاى خود را چطور ؟
گفت : هرگز .
بزرگ گفت : پس هم اكنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است، باز شكایت دارى و گله می كنى ؟! بلكه تو حاضر نخواهى بود كه حال خویش را با حال بسیارى از مردمان عوض كنى و خود را خوش ‏تر و خوشبخت ‏تر از بسیارى از انسان ‏هاى اطراف خود می بینى. پس آنچه تو را داده ‏اند، بسیار بیش ‏تر از آن است كه دیگران را داده ‏اند و تو هنوز شكر این همه را به جاى نیاورده، خواهان نعمت بیش‏ ترى هستى ؟!

شنبه 13/9/1389 - 15:47
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته