• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 23
زمان آخرین مطلب : 4818روز قبل
تغذیه و تناسب اندام

نکته ۱ - چه مقدار کالری روزانه باید مصرف کنیم تا چاق نشویم؟
این سوال یک فرمول خیلی ساده دارد؛
 ۱/ وزنتان را به پوند (هر پوند= ۴۵۳ گرم) در ۲/۲ تقسیم کنید.
۲/ آنرا در ۲۴ ضرب کنید. (این مقدار کالری است که برای زنده ماندن باید استفاده کنید)
۳/ با ضرب عددی که در شماره ۲ به دست آورده اید در ۱/۶ می توانید میزان کالری فعالیت خود را به دست آورید. این آن مقدار کالری است که باید روزانه مصرف کنید و چاق هم نخواهید شد. برای کاهش وزن، باید میزان کالری هایی که می سوزانید از مقدار کالری هایی که مصرف می کنید کمتر باشد، حال چه با ورزش کردن باشد چه با کمتر خوردن.

نکته ۲ - ساده ترین راه برای پایین آوردن کلسترول:
۱/ انگور بخورید. پوست انگور حاوی ترکیبی است که به پایین آوردن کلسترول کمک می کند.
۲/ سیر بخورید. سیر ماده ای است که به طرز نیرومندی کلسترول را پایین می آورد. همچنین به پایین آوردن فشارخون نیز کمک می کند.
۳/ در روز دو عدد هویج بخورید. همین به تنهایی کلسترول شما را ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین خواهد آورد.
۴/ حداقل سه بار در هفته پیاده روی ۳۰ دقیقه ای داشته باشید.

نکته ۳ - ۶ راز لاغری:
همه انسانها در طول زندگی خود یک رژیم غذایی را امتحان می کنند و تقریباً همه آنها در آن شکست می خورند. در دنیای واقعی، برای همه ما دشوار است که به یک رژیم غذایی پایبند بمانیم. آنها که از طریق رژیم غذایی وزن کم میکنند، بعد از مدتی بیشتر از آن وزن از دست رفته را اضافه می کنند. بهترین راه برای دستیابی به کاهش و کنترل وزن ایجاد تغییرات کوچکی در شیوه زندگی تان است.
در زیر به چند راه عالی اشاره می کنیم که به شما کمک میکند بدون هیچگونه رنج و عذاب وزن کم کنید.
۱/ از خوردن صبحانه غفلت نکنید.
تحقیقات ثابت کرده است که افرادیکه صبحانه می خورند، بیشترین موفقیت را در کنترل وزن خود دارند. خوردن صبحانه قند خون شما را تثبیت کرده، چربی سوزی شما را تقویت کرده و اشتهایتان را سرکوب می کند.
۲/ کمی طعم به زندگیتان بدهید.
خردل و فلفل قرمز را به برنامه غذاییتان اضافه کنید. همچنین سیر و پیاز را. این موادغذایی حس چشایی شما را ارضاء کرده و باعث می شود کمتر غذا بخورید. و بالاتر از همه اینها، این موادغذایی ۴۵ تا ۷۵ کالری از کالری های مصرفیتان را پس از هر غذا می سوزاند.
۳/ اشتهایتان را از بین ببرید.
۳۰ دقیقه قبل از غذا، یک خوراک مختصر، سبک و کم کالری بخورید (یک برش طالبی، یک هویج، یک پرتقال، یک گلابی، یک تکه نان گندم کامل و …). ۲۰ دقیقه طول می کشد تا مغزتان از معده تان پیامی دریافت کند. زمانیکه برای خوردن غذا می نشینید، مغر شما این پیام را دریافت کرده است که دیگر گرسنه نیستید. و با این روش خیلی کمتر غذا خواهید خورد.
۴/ به موسیقی مناسب گوش کنید.
قبل از اینکه برای خوردن غذا پشت میز بنشینید، موسیقی آرامبخش را روشن کنید. تحقیقات ثابت می کند که با گوش دادن به موسیقی ملایم شما خیلی آرامتر غذا خواهید خورد. کمتر هم غذا خواهید خورد.
۵/ بلافاصله بعد از خوردن غذا دندانهایتان را مسواک کنید.
مسواک زدن دندانها بعد از خوردن غذا، اشتهایتان را فروخواهد نشاند. چرا؟ به خاطر اینکه خمیردندان نعنایی حس چشایی شما را ارضاء کرده و تمایل کمتری به غذا و تنقلات بیشتر پیدا خواهید کرد.
۶/ خواب کافی داشته باشید.
خیلی از آدم ها از روی گرسنگی غذا نمی خورند، بلکه از روی خستگی به سمت غذا روی می آورند. پس به جای اینکه ۱۵ دقیقه برای خوردن یک کاسه بستنی وقت بگذارید آن ۱۵ دقیقه را صرف یک استراحت کوتاه کنید. همچنین اطمینان یابید که ۷ الی ۸ ساعت خواب شب را به طور کامل داشته باشید.

نکته ۴ -حرکات کششی:
اگر تصور می کنید که حرکات کششی بهترین راه برای شروع تمریناتتان است، کاملاً در اشتباهید. انجام حرکات کششی روی عضلات سرد ممکن است منجر به آسیب دیدگی شود. مهم نیست که چه ورزشی می خواهید انجام دهید، بهتر است قبل از شروع ابتدا بدنتان را گرم کنید و بعد حرکات کششی را انجام دهید. بهترین روش برای گرم کردن نوع سبکی از همان ورزشی است که می خواهید انجام دهید. مثلاً اگر میخواهید پیاده روی کنید، ورزشتان را با ۵-۳ دقیقه پیاده روی کند شروع کنید. تمرینات کششی ملایم را نیز بعد از تمریناتتان انجام دهید نه قبل از آن.

نکته ۵ - برای متناسب شدن اندامتان هیچوقت دیر نیست.
اگر سنتان بالای ۵۰ سال باشد دلیل بر این نیست که نمی توانید ورزش کنید، حتی اگر هیچوقت در طول عمرتان ورزش نکرده باشید. باوجود سالهای سال زندگی یکجانشینی، هنوز هم می توانید به ورزش و تناسب اندام روی بیاورید. در یک تحقیق مشخص شد افرادیکه در زندگی گذشته خود ندرتاً ورزش می کرده اند، به همان اندازه کسانیکه ۱۰ سال به طور منظم ورزش می کرده اند، می توانند به تناسب اندام دست یابند.

نکته ۶ - چرا با بالا رفتن سن کاهش وزن دشوارتر می شود؟
تغییراتی که با بالا رفتن سن در متابولیسم، ساخت بدن، نیازهای غذایی، و میزان فعالیت بدن ایجاد می شود، کاهش وزن را کمی دشوارتر می کند. با بالا رفتن سن، متابولیسم بدن کندتر می شود و بدن کالری کمتری می سوزاند. اما، دلیل دیگر این سوزاندن کمتر کالری، این است که میزان فعالیت ما نیز کاهش می یابد. فعالیت جسمانی و ورزش بدون شک بهترین راه برای مقابله با کند شدن متابولیسم بدن میباشد.

نکته ۷ - چه مقدار باید ورزش کنیم تا بدن به چربی سوزی برسد؟
گرچه ۱۵ دقیقه ورزش کمی چربی می سوزاند، به طور کل ۳۰ دقیقه طول می کشد تا بدن به سراع ذخیره چربی های بدن برود. اگر قصد دارید وزنتان را پایین بیاورید، باید ۳۰ دقیقه تمرین با شدت متوسط مثل پیاده روی، را سه روز در هفته در برنامه خود قرار دهید.

نکته ۸ - بهترین ورزش برای کاهش وزن کدام است، پیاده روی یا دو؟
یک مایل پیاده روی به همان اندازه یک مایل دویدن کالری می سوزاند. بعلاوه، پیاده روی فواید خاصی برای کاهش وزن دارد. نیمی از سوخت بدن در حین پیاده روی از چربی ها تامین می شود. اما طی دویدن، کمتر از یک سوم کالری های سوخته شده از چربی ها تامین می شود.

نکته ۹ - بیشترین منبع چربی برای خانم ها کدام است؟
برخلاف آنچه که تصور می کنید، چربی های بدن شما به خاطر خوردن گوشت یا شیرینی جات نیست. مقصر اصلی همان سس سالادتان است که %۹ از چربی مصرفی شما را تشکیل می دهد. به جای سس سعی کنید از آبلیمو، فلفل و کمی نمک برای چاشنی سالاد استفاده کنید.

نکته ۱۰ - سیریال: شکل هم اهمیت دارد.
فیبر موجود در پوست گندم سالیان سال است که دفاع مکمی در مقابل سرطان به ویژه سرطان روده بزرگ به حساب می آید. تحقیقات جدید نشان می دهد که در سیریال های صبحانه، شکل اهمیت بسیار زیادی دارد. بااینکه پوست گندم برای مقابله با سرطان روده آلت دفاعی خوبی است، این تحقیق دریافته است که پوست گندم گرم شده و فراورده ای تاثیر بیشتری دارد. پوست گندمی که برای مصارف تجاری به شکل نوارهای کوتاه و ترد درآمده است در جلوگیری از سرطان روده کارآمدتر است.

نکته ۱۱ - سایز میانتنه تان را کم کنید.
خانم هایی که ورزش می کنند کمتر از خانم هایی که ورزش نمی کنند دچار چربی شکم می شوند. یک تحقیق جدید نشان داد که خانم هایی که ۵ روز در هفته به مدت ۳۰ دقیقه ورزش کرده اند، ۱۷ درصد کمتر از خانم هایی که ورزش نکردند دچار چربی شکم شده اند. بهترین ورزش هم همانطور که قبلاً ذکر شد پیاده روی است.

نکته ۱۲ - آیا عادت دارید شب ها غذا بخورید؟
شما می توانید هر وقت که میل داشتید غذا بخورید. اکثر خانم ها تصور می کنند که اگر شامشان را درهنگام بخورند مستقیماً در بدنشان تبدیل به چربی خواهد شد. طبق یک تحقیق جدید، هیچ جای نگرانی نیست. محققان دریافته اند، خانم هایی که بیش از %۵۲ از کالری های مصرفیشان را بعد از ساعت ۵ عصر مصرف می کنند، درمقایسه با افرادیکه بیشتر کالری های مصرفیشان را در طول روز مصرف می کنند، چربی بیشتری به دست نمی آورند. مهم مقدار کالری هایی است که در روز مصرف میکنید نه ساعت مصرف آن.

نکته ۱۳ - آب بخورید و وزن کم کنید.
خیلی از افراد نمی دانند که آب راه بسیار خوبی برای از بین بردن اشتهاست. افراد زیادی تشنگی را با گرسنگی اشتباه می گیرند و درنتیجه پرخوری می کنند. دفعه بعد که خواستید به خوردن تنقلات روی بیاورید، به جای آن یک لیوان بزرگ آب بنوشید. اگر هنوز گرسنه تان بود، احتمالاً یک خوراک مختصر می تواند گرسنگیتان را تا وعده غذای بعد از بین ببرد.

نکته ۱۴ - مصرف آجیل و قلبی سالم.
اکثر ما خوب می دانیم که آجیل حاوی میزان زیادی چربی است. از اینرو آنهایی که خیلی نگران وزنشان هستند، از خوردن آن خودداری می کنند. اما آیا می دانستید که چربی موجود در آجیل از جمله چربی های غیراشباع بسیار سالم است؟ تحقیقی جدید نشان می دهد که افرادیکه بیشترین میزان آجیل را می خورند، کمترین احتمال ابتلا به بیماری های قلبی را دارد.

نکته ۱۵ - از خوردن چیپس اجتناب کنید.
چیپس ها هم مثل همان چیپس های سیب زمینی هستند شاید بدتر هم باشند. هر ۳۰ گرم از این چیپس ها چیزی درحدود ۱۵۰ کالری دارد که تقریباً ۱۰ گرم آن چربی است.

نکته ۱۶ - خمیر بادام زمینی و موز؟
درست است. خمیر بادام زمینی و ساندویچ موز که با نان گندم کامل درست شده باشد، برای سلامت قلب شما بسیار مفید است. بادام زمینی، موز و گندم حاوی میزان زیادی ویتامین B6 می باشند. طبق تحقیقات جدید، افرادیکه بالاترین میزان ویتامین B6 را دارا هستند، کمتر در معرض ابتلا به بیماری های قلبی قرار دارند. منابع خوب دیگر برای این ویتامین عبارت است از: سینه مرغ و سیب زمینی پخته.

نکته ۱۷ - بهترین راه برای کسب آنتی اکسیدان های ضد پیری
آب انگور بنوشید. آنتی اکسیدان موجود در یک لیوان آب انگور معادل آنتی اکسیدان موجود در ۱۲ موز، ۱۱ هلو، و ۴۱ فنجان کاهو می باشد.

 
سه شنبه 14/10/1389 - 8:56
سخنان ماندگار
 

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،
و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی.
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،
بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.
برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی،
از جمله دوستان بد و ناپایدار،
برخی نادوست، و برخی دوستدار
که دست کم یکی در میانشان
بی تردید مورد اعتمادت باشد.
و چون زندگی بدین گونه است،
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،
نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،
که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد،
تا که زیاده به خودت غرّه نشوی.
و نیز آرزومندم مفید فایده باشی
نه خیلی غیرضروری،
تا در لحظات سخت
وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است
همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد.
همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی
نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند
چون این کارِ ساده ای است،
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند
و با کاربرد درست صبوری ات برای دیگران نمونه شوی.
و امیدوام اگر جوان كه هستی
خیلی به تعجیل، رسیده نشوی
و اگر رسیده ای، به جوان نمائی اصرار نورزی
و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی
چرا که هر سنّی خوشی و ناخوشی خودش را دارد
و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.
امیدوارم حیوانی را نوازش کنی
به پرنده ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی
وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می دهد.
چرا که به این طریق
احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.
امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی
هرچند خُرد بوده باشد
و با روئیدنش همراه شوی
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد..
بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی
زیرا در عمل به آن نیازمندی
و برای اینکه سالی یک بار
پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: این مالِ من است.
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است!
و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی
و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی
که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان
باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید.
اگر همه ی اینها که گفتم فراهم شد
دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم

ویكتور هوگو

سه شنبه 14/10/1389 - 8:55
داستان و حکایت

زمانی که در یکی از اتاق های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه ی بی پایانی را ادامه می دادند. زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می خواست او همان جا بماند.
از حرف های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است.در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است. در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه شان زنگ می زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می شد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی کرد: گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون می روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می شود. بزودی برمی گردیم...
چند روز بعد پزشک ها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند. زن پیش از آنکه وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه می کرد گفت: « اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچه ها باش.» مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.» اما من احساس کردم که چهره اش کمی درهم رفت. بعد از گذشت ده ساعت که زیرسیگاری جلوی مرد پر از ته سیگار شده بود، پرستاران، زن بی حس و حرکت را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمی شناخت و وقتی همه چیز روبراه شد، بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت. مرد آن شب مثل شب های گذشته به خانه زنگ نزد. فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بی هوش بود. صبح روز بعد زن به هوش آمد. با آن که هنوز نمی توانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود. از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. زن می خواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد می خواست او همان جا بماند. همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ می زد. همان صدای بلند و همان حرف هایی که تکرار می شد. روزی در راهرو قدم می زدم. وقتی از کنار مرد می گذشتم داشت می گفت: گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آنها برسید. حال مادر به زودی خوب می شود و ما برمی گردیم.
یک بار اتفاقی نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. مرد درحالی که اشاره می کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد. بعد آهسته به من گفت: خواهش می کنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلا برای هزینه عمل جراحیش فروخته ام. برای این که نگران آینده مان نشود، وانمود می کنم که دارم با تلفن حرف می زنم.
در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن برای خانه نبود، بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود. از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازی های رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن و ابراز تعهد و شمع روشن کردن و کادو پیچی و از اینجور جفنگ بازیها نداشت، اما قلب دو نفر را گرم می کرد.

سه شنبه 14/10/1389 - 8:55
داستان و حکایت
 

تاکنون پیش آمده که به فردى هم سن وسال خود نگاه کرده باشید و پیش خود گفته باشید: نه، من مطمئناً اینقدرپیر و شکسته نشده‌ام؟
اگر جوابتان مثبت است از داستان زیر خوشتان خواهد آمد:

من یکروز در اتاق انتظار یک دندانپزشک  نشسته بودم. بار اولى بود که پیش او مى‌رفتم. به مدارکش که در اتاق انتظار قاب کرده بود وبه دیوار زده بود نگاه کردم و اسم کاملش را دیدم.
ناگهان به یادم آمد که ٣٠ سال پیش، در دوران دبیرستان، پسر بلندقد، مو مشکى و مهربانى به همین اسم درکلاس ما بود.
وقتى که نوبتم شد و وارد اتاق او شدم به سرعت متوجه شدم که اشتباه کرده‌ام. این آدم خمیده، موخاکسترى و با صورت پر چین و چروک نمى‌توانست همکلاسى من باشد.
بعد از این که کارش بر روى  دندانهایم تمام شد و آماده ترک مطب بودم از او پرسیدم که آیا به مدرسه البرز مى ‌رفته است؟
او گفت:  بله. بله.. من البرزى هستم. پرسیدم: چه سالى فارغ‌ التحصیل شدید؟
گفت: ١٣٥٩.
چرا این سوال را مى‌پرسید؟
گفتم: براى این که شما در همان کلاسى بودید که من بودم. او چشمانش را تنگ کرد و کمى به من خیره شد و بعد مردک گفت: شما چى درس مى‌دادید؟؟ 

سه شنبه 14/10/1389 - 8:53
داستان و حکایت
 

جك از یک مزرعه‌دار در تکزاس یک الاغ خرید به قیمت ۱۰۰ دلار. قرار شد که مزرعه‌دار الاغ را روز بعد تحویل بدهد. اما روز بعد مزرعه‌دار سراغ جك آمد و گفت: «متأسفم جوون. خبر بدی برات دارم. الاغه مرد.»
جك جواب داد: «ایرادی نداره. همون پولم رو پس بده.»
مزرعه‌دار گفت: «نمی‌شه. آخه همه پول رو خرج کردم.»
جك گفت: «باشه. پس همون الاغ مرده رو بهم بده.»
مزرعه‌دار گفت: «می‌خوای باهاش چی کار کنی؟»
جك گفت: «می‌خوام باهاش قرعه‌کشی برگزار کنم.»
مزرعه‌دار گفت: «نمی‌شه که یه الاغ مرده رو به قرعه‌کشی گذاشت!»
جك گفت: «معلومه که می‌تونم. حالا ببین. فقط به کسی نمی‌گم که الاغ مرده است.»
یک ماه بعد مزرعه‌دار جك رو دید و پرسید: «از اون الاغ مرده چه خبر؟»
جك گفت: «به قرعه‌کشی گذاشتمش. ۵۰۰ تا بلیت ۲ دلاری فروختم و 998 دلار سود کردم.»
مزرعه‌دار پرسید: «هیچ کس هم شکایتی نکرد؟»
جك گفت: «فقط همونی که الاغ رو برده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم.»


نتیجه اخلاقی: همیشه در هر شكستی یك فرصت جهت بهره‌برداری هست.

سه شنبه 14/10/1389 - 8:52
داستان و حکایت
 

روزی من با یک تاکسی به فرودگاه می رفتم. ما داشتیم در خط عبوری صحیح رانندگی می کردیم که ناگهان یک ماشین درست در جلوی ما از جای پارک بیرون پرید. راننده تاکسی ام محکم ترمز گرفت. ماشین سر خورد، و دقیقاً به فاصله چند سانتیمتر از ماشین دیگر متوقف شد!
راننده ماشین دیگر سرش را ناگهان برگرداند و شروع کرد به ما فریاد زدن. راننده تاکسی ام فقط لبخند زد و برای آن شخص دست تکان داد. منظورم این است که او واقعاً دوستانه برخورد کرد.
بنابراین پرسیدم: "چرا شما تنها آن رفتار را کردید؟ آن شخص نزدیک بود ماشین تان را از بین ببرد و ما را به بیمارستان بفرستد!" در آن هنگام بود که راننده تاکسی درسی را به من داد که اینک به آن می گویم:
"قانون کامیون حمل زباله" او توضیح داد که بسیاری از افراد مانند کامیون های حمل زباله هستند. آنها سرشار از آشغال،  ناکامی،  خشم، و ناامیدی در اطراف می گردند. وقتی آشغال در اعماق وجودشان تلنبار می شود، آنها به جایی احتیاج دارند تا آن را تخلیه کنند و گاهی اوقات روی شما خالی می کنند.
به خودتان نگیرید. فقط لبخند بزنید، دست تکان بدهید، برایشان آرزوی خیر بکنید، و بروید.
آشغال های آنها را نگیرید و پخش کنید به افراد دیگری در سرکار، در منزل، یا توی خیابان ها.

حرف آخر این است که افراد موفق اجازه نمی دهند که کامیون های آشغال روزشان را بگیرند و خراب کنند.
زندگی خیلی کوتاه است که صبح با تأسف ها از خواب برخیزید، از این رو..... "افرادی را که با شما خوب رفتار می کنند دوست داشته باشید. برای آنهایی که رفتار مناسبی ندارند دعا کنید."
زندگی ده درصد چیزی است که شما می سازید و نود درصد نحوه برداشت شماست.

سه شنبه 14/10/1389 - 8:52
بهداشت روانی
 

فكر نكنیم همچی را میدانیم

* وقتی به شدت عصبانی شدی دستهایت را در جیبهایت بگذار.  
*  یادت باشد بهترین رابطه میان تو و همسرت زمانی است که میزان عشق و علاقه تان به هم بیش از میزان نیازتان به یکدیگر باشد. 
* مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر.
* هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو " می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی دانی . 
* یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است.
* از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.
* در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای قضاوت نکن. 
* وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو:  "برای چه می خواهید بدانید؟"
* هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن.
* هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن. 
* وقتی احساس خستگی می کنی اما ناچاری که به کارت ادامه بدهی، دست و صورتت را بشوی و یک جفت جوراب و یک پیراهن تمیز بپوش. آن وقت خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای. 
* هرگز پیش از سخنرانی غذای سنگین نخور. 
* راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن. 
* شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.  
* سعی کن از آن افرادی نباشی که می گویند : " آماده، هدف، آتش "  
* هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر. به زودی زمانی خواهد رسید که او اجازه این کار را به تو نخواهد داد. 
* چتری با رنگ روشن بخر. پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است و به روزهای غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد.  
* هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن. 
* در حمام آواز بخوان. 
* در روز تولدت درختی بکار.
* طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند. 
* بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر.
* فقط آن کتابهایی را امانت بده که از نداشتن شان ناراحت نمی شوی. 
* ساعتت را پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن. 
* هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند. 
* شیر کم چرب بنوش.
* هرگز در هنگام گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو. اضافه بر احتیاج خرید خواهی کرد. 
* فروتن باش، پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود.  
* از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس.
* فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند.


منبع: کتاب نکته های کوچک زندگی. اچ جکسون براون. ترجمه: زهره زاهدی

سه شنبه 14/10/1389 - 8:51
ورزش و تحرک
 

شاید برای شما هم پیش آمده که ورزشهای منظمی را داشته باشید اما نه تنها نتیجه ی دلخواه را برای تناسب اندام کسب نکردید، بلکه با گرفتگی عضلات و  خستگی های مفرط روبرو شدید.
ناامید نشوید، با بکارگیری روش صحیح در تمرینهای خود می توانید دوباره شروع کنید.
در اینجا به 20 نکته اشاره می کنیم که با بکارگیری آنها و درک اشتباهات در انجام آنها و در ادامه اصلاح این تمرینها، انگیزه ی دوباره ای را برای نیل به هدف تناسب اندام خود کسب خواهید کرد.

دستگاههای ورزش های هوازی
1- امروزه بیشتر مردم با خرید دستگاههایی همچون، تریدمیل، گام زن، ... ساعتها در هفته با روش ایستادن اشتباه بروی آنها، سعی در رسیدن به تناسب اندام را دارند، اگر دقت کنید می بینید که اکثر آنها با تکیه دادن و انداختن سنگینی خود بروی دستگاه، به مرور زمان دچار مشکل می شوند، روش درست، این است که به هنگام ایستادن بروی این دستگاهها، بدن و کمر خود را در حالتی راست و قائم نگاه دارید تا به ستون فقرات شما فشار نیاید و صدمه نبیند.
2- مادامی که با این دستگاهها کار می کند، میله ی حفاظتی را سفت و محکم در دست نگیرید، این باعث می شود که بازوها و دیگر عضلات دستها به اندازه ی کافی تحرک نداشته و کالری کمتری بسوزانند. اگر از افتادن از روی دستگاه می ترسید، این روش را اجرا کنید؛ ابتدا تمامی انگشتان خود را راحت روی میله قرار دهید و میله را محکم فشار ندهید! سپس پس از شروع اندک زمانی از انجام تمرین ها، به ترتیب انگشتان خود را از میله رها کنید و تنها انگشتان اشاره شما بر میله تکیه کند تا علاوه بر تحرک بیشتر عضلات مچ تا بازو، تعادل خود را نیز بروی دستگاه حفظ کنید.
3- اگر از دستگاههای و ورزشهایی استفاده می کنید که طبق دستور باید بین هر سه یا چهار دقیقه، دقایقی کم را فاصله بیاندازید، این دقایق را به استراحت مطلق نپردازید! در این فاصله نفسی عمیق بکشید، عضلات را شل کنید، به آهستگی چند گام بردارید، سپس دوباره به ادامه ی تمرینها بپردازید.
4- یکی از روشهای اشتباه این است که برخی به هنگام پیاده روی با جمع کردن دستهای خود، سنگینی آن را با خود حمل می کنند، شاید این کار با فشار بیشتر منجر به سوزاندن کالری بیشتری شود اما متأسفانه به مرور زمان باعث فشار بروی اندام های پا ( شامل زانو، ماهیچه های ران، ساق پا، ...) می شود، پس بهتر است ابتدا پیاده روی خود را انجام دهید، و بعد از آن به ورزشهای استقامتی عضلات بپردازید.
5- بیشتر افراد فکر می کنند که انجام ورزشهای هوازی همچون پیاده روی، دویدن،...کافیست، درحالی که از سی سالگی به بعد ماهیچه ها و عضلات ضعیف می شوند، بنابراین باید علاوه بر ورزشهای فوق، به تمرینهای عضلانی و تقویت آنها نیز پرداخت، در نتیجه سرعت متابولیسم بدن افزایش یافته و موجب سوخت کالری بیشتری در بدن می شود.

تقویت عضلانی
6- متأسفانه بارها دیده شده که برخی از افراد، لیفتینگ و ورزشهای عضلانی را آنقدر سریع انجام می دهند که نه تنها نتیجه ی مثبتی در پی نخواهد داشت، بلکه سبب افزایش بیش از حد فشار خون و آسیب های جسمانی می شود. روش صحیح این است که بین مراحل لیفیتگ و ورزشهای عضلانی بطور متناوب عمل دم را دو بار و بازدم را چهار بار انجام دهید.
7- به هنگام تمرین با دستگاههای تقویت عضلات شکم، حتماً عضلات شکم را سفت نگاه دارید، بیشتر افراد به جای این کار، با فشار بروی عضلات گردن، و سر و قسمت بالایی تنه، نتیجه ی دلخواه را کسب نخواهند کرد، پس همواره طی هر حرکت بروی سفت کردن عضلات شکم تمرکز کنید و از فشار بر عضلات دیگر قسمتها خودداری کنید.
8- در هنگام کار با دستگاههای کششی، برخی افراد به اشتباه روی صندلی می نشینند و سر خود را به سمت جلو متمایل نگه میدارند و بعد میله را بالا و پایین می برند، این حرکت به دلیل اینکه قسمت پشت بدن شما به  حالت عدد هفت قرار نگرفته است، به عصبهای گردن و ستون فقرات فشار می آورد، روش صحیح این است که، سر خود را عقب نگه دارید و میله را از جلوی شانه و چانه ی خودحرکت دهید و در حین حال کاملاً بروی ثابت نگه داشتن عضلات پشت خود ( بصورت عدد هفت) تمرکز کنید.
9- بعضی از دستگاهها به نسبت وزن و حجم اندام، تنظیم می شوند، عدم تنظیم مناسب این دستگاهها برای افراد مختلف، مطمئناً طی مدت کوتاهی منجر به آسیب های جسمانی می شود.
برای مثال، اگر آن را طبق حجم عضلات پا درجه بندی نکنید، علاوه بر فشار وارده بر زانو، تمامی ماهیچه ها و عضلاتی که باید حین تمرین روی آنها کار شود، بطور کامل حرکت نمی کنند و عمل سوخت و ساخت چربی در برخی قسمتها ناقص انجام می شود. (بهتر است در تمرینهای عضلانی و لیفتینگ از یک مربی کمک بگیرید)

حرکت های کششی و انعطافی
10-حرکت های کششی و انعطافی را حتماً در مرحله آخر تمرینها قرار دهید، چرا که در ابتدای ورزش با وجود سرد بودن ماهیچه ها، کشش آنها، منجر به پارگی تاندوم ها و مویرگها می شود.
11- در هنگام تمرینهای کششی،  نباید بر عضلات فشار بیش از حد وارد شود، در واقع در هر تمرین، مدت زمان آن تا وقتیست که  کشش بروی عضلات باعث درد نشود.

تنوع و ایجاد انگیزه ی دوباره 
12-گاهی اوقات انجام ورزشهای مستمر در هفته چون، تردمیل، گام زن، و...آنقدر خسته کننده می شود که دیگر انگیزه ای برای ادامه ی آن ندارید، حالا وقت آن است که با تنوعی در روش تکراری روزهای گذشته، به همراه دوستان یا خانواده ی خود کمی تفریح کنید، به سینما، پارک، رستوران،... بروید و خوش بگذارنید تا با روحیه ای تازه، دوباره تمرین های خود را آغاز کنید.
13- شاید شما هم از آن دسته از افرادی هستید که همچنان به چند تمرینی که در نوجوانی خود یاد گرفته اید، اکتفا کرده اید، پیشنهاد می کنیم با مطالعه و مراجعه به باشگاهها، تمرینات جدیدتر را فرا بگیرید.
14- با انجام تمرینهای حرفه ای امّا تکراری، ماهیچه ها و عضلات شما با تکرار یک عمل، با سرعتی یکسان و خسته کننده، تحلیل می روند و در نتیجه کالری کمتری می سوزانند. با مشورت یک مربی بدنسازی، در نوع، سرعت تمرینهای خود، تغییراتی را ایجاد کنید، این کار همچون موتور محرک جدیدی برای بدن عمل می کند.
15- دست از خیالات بردارید! طبق توصیه های کارشناسان بدنسازی، تنها برای عدم اضافه وزن، سه یا چهار ساعت ورزش در هفته الزامیست، درحالی که بیشتر مردم تنها با 30 دقیقه پیاده روی و عدم رعایت رژیم غذایی در پی کاهش وزنی خیالی هستند! کاهش وزن، تنها با رعایت رژیم همراه با ورزش امکان پذیراست.
16- برای تمرینهای خود زمان بندی کنید، برخی افراد به اشتباه، دو روز آخر هفته را به ورزش می پردازند، وقت خود را طوری تنظیم کنید که تعطیلات آخر هفته را به کارهای دلخواه و تفریحات خود نیز برسید تا شنبه با روحیه ای تازه هفته خود را آغاز کنید.
17- متأسفانه بیشتر مردم به محض خرید دستگاههای چون تریدمیل و ... با سرعت و زمانی چون حرفه ای ها شروع به تمرین می کنند و در ابتدای کار با دردهای مفصلی روبرو می شوند، با تنظیم دستگاه و برنامه ای تدریجی به سرعت و زمان کار با آنها، نظم دهید.
18- اگر بدون گرم کردن بدن و عضلات، شروع به ورزش کنید، با عدم جریان کافی خون در ماهیچه ها و عدم اکسیژن رسانی مناسب به اندام ها، باعث اختلال در تنفس و ضربان قلب می شوید، قبل از شروع تمرینهای اصلی، 5 تا 10 دقیقه بدن خود را گرم کنید تا انجام و ادامه ورزش برای شما آسان تر شود.
19- هیچ گاه بطور ناگهانی از ادامه ی تمرینها در انتهای ورزش، دست نکشید، با این کار اسید لاکتیک لازم در بدن شما آزاد نخواهد شد و گرفتگی عضلات را در پی دارد، بنابراین به مدت 10 دقیقه با کاهش سرعت و حرکات و نرمشهای سبک  به تدریج به ورزش خود پایان دهید.
20- ماهیچه ها و عضلات برای سوخت و ساز چربی، نیاز به آب کافی دارند، بنابراین اگر احساس تشنگی می کنید، قبل و بعد تمرین مقداری آب بنوشید. (مگر اینکه در حد حرفه ای و بدنسازی فعالیت کنید که با مشورت مربی خود باید تنظیم پتاسیم و ... را در بدن خود کنترل کنید)، لازم به یادآوریست، نوشیدن آب اجباری نیست.

سه شنبه 14/10/1389 - 8:50
دانستنی های علمی
. چرا موقع خندیدن گریه می کنیم؟
کارشناسان هنوز علت آن را نمی دانند اما یک نکته به نظر می رسد و آن اینکه خندیدن و گریه کردن شبیه واکنش های روانشناسی است.
روبرت پرووین روانشناس دانشگاه مری لند می گوید: هر دو آنها زمانی اتفاق می افتد که احساسات تا حد زیادی تحریک می شود. لی دووفنر استاد دانشگاه میامی و چشم پزشک انستیتو باسکون می گوید: معمولا گریه با ناراحتی همراه است اما گریه کردن یک واکنش پیچیده ترِ انسان است. اشک با احساسات مختلفی تحریک می شود ازجمله: درد، ناراحتی، و در بعضی موارد خوشحالی بیش از حد.
وقتی چنین اتفاقی افتاد، بسیار خوب است زیرا هر دو خندیدن و گریه کردن با بی اثر کردن هورمون کورتیزول و آدرنالین، استرس را از بین می برد. بنابراین اگر موقع خندیدن گریه کردید، شانس به شما رو کرده است.
 
2- چرا پیاز اشک چشم ها را در می آورد؟
وقتی که شما پیاز را پوست کنده و قاچ می کنید، سلول های پیاز را پاره می کنید، و آنزیم هایی که گازی به نام پروپانتیل سولفکسید تولید می کنند آزاد می شوند. وقتی که گاز به چشمان شما می رسد، اشک چشمهایتان جاری می شود و اسید سولفوریک بسیار رقیقی تولید می شود و چشم را می سوزاند. در این موقع مغز به چشم پیغام میدهد که اشك بیشتری جاری شود و چشم ها قرمز و متورم شود. هرچه بیشتر پیاز خرد کنید، گاز بیشتری تولید شده و بیشتر اشک می ریزید. واکنش شیمیایی پیاز مکانیسم دفاعی است که در برابر آسیب دیدن خود مقاومت می کند.
قبل از اینکه پیاز را خرد کنید آن را داخل فریزر بگذارید تا از سوزش و اشک چشمانتان جلوگیری کند. دمای سرد، روند آزاد شدن آنزیم ها را کند می کند. بنابراین در سوزش و اشک چشمهایتان تاخیر ایجاد می کند.
 
3. چرا مفصلهایتان صدا می دهد؟
بیشتر مفصل های بدن انسانها، مفاصل دوتایی متحرک مثل بند انگشتها و شانه ها هستند که دو استخوان را با پوششی به نام كپسول مفصلی به هم وصل کرده اند. داخل پوشش مفصل ها مایع لغزنده و زلالی است که مقداری نیز گازهای نامحلول در آن وجود دارد. وقتی که شما مفصل هایتان را می کِشید، درواقع به آنها و مایع بین شان فشار وارد می کنید و با وارد شدن فشار گاز نیتروژن محلول رها می شود. آزاد شدن هوا بین پوشش مفصل ها همان صدایی است که شما می شنوید. وقتی که گاز آزاد می شود، مفصل ها انعطاف پذیرتر می شوند مثلا در یوگا شما قادر هستید مفصل هایتان را خوب بکشید.
اما ممکن است متوجه شوید که مفصل هایتان بعد از یک بار صدا کردن فورا صدا نمی دهند. به این دلیل است که گازی که آزاد می شود باید دوباره در مایع حل شود، و این فرآیند حدود 15 الی 30 دقیقه طول می کشد. اگر شما از روی عادت مفصلهایتان را به صدا در می آورید تا تنش تان را از بین ببرید، به جای این 30 ثانیه روی نفس کشیدن تان تمرکز کنید. صدا کردن مفصل ها به آتروز منجر نمی شود اما می تواند منجر به گرفتگی مفصل ها و کم کردن توان و قدرت آنها شود.

4. چرا موهایتان سیخ می شود؟
سیخ شدن موها زمانی اتفاق می افتد که شما یا سردتان است یا ترسیده اید. در پایه ی هر مو یک ماهیچه کوچک وجود دارد كه منقبض می شود، و برجستگی كوچكی روی پوست ایجاد می کند و پوست شبیه پوست مرغ پركنده می شود. این واكنش منجر می شود كه گرما در لابه لای موها محبوس شود و دما حفظ شود. این حالت زمانی كه شما آماده واكنشهای سریع هستید نیز روی می دهد. سیخ شدن موها یک مشكل پزشکی نیست. اگر از نمایان شدن اثرات آن ناراحت هستید، لباس گرم بپوشید، در محیط های آرام قرار بگیرید و از هر گونه ترس و وحشتی جلوگیری کنید.
 
5. چرا پلک چشمتان می زند؟

این وضعیت ناراحت كننده خیلی شایع است. این اتفاق بیشتر مواقع برای پلک پایینی چشم ها می افتد. کارشناسان معتقدند که خستگی، استرس، مصرف کافئین زیاد منجر به این شرایط می شود. بنابراین خستگی چشم، تغذیه نامناسب، مصرف مشروبات الکلی، و آلرژی ها هم به این موضوع دامن می زند. خوشبختانه این مورد هیچ تاثیر مضری ندارد و خود به خود از بین می رود. برای اینکه به این موقعیت ناراحت کننده خاتمه دهید، مصرف الکل را قطع کنید و خوب استراحت کنید.
 
6. چرا همیشه دمای بدنتان سرد است؟

دمای بدن با فعالیت هیپوتالاموس در مغز تنظیم می شود. هیپوتالاموس به بدن پیغام می رساند تا گرما را بیرون کند و سرما جایگزین شود. آهن در این فرآیند نقش بسزایی دارد بنابراین افرادی که کم خونی دارند بیشتر احساس سرما می کنند. گردش ضعیف خون، که بر اثر فشار خون بالا یا مصرف دارو اتفاق می افتد در میان بیماران می تواند منجر به احساس سرما شود.
تیروئید کم کار هم متابولیسم افراد را تا حدی پایین می آورد که بدن گرمای لازم را تولید نمی کند. مطالعه اخیر نشان داده که حتی ممکن است زمینه های ژنتیکی در احساس سرمای افراد موثر باشد. اگر شما جزء آن دسته از افرادی هستید که مدام نیاز دارید ژاکت یا لباس های پشمی حتی در تابستان بپوشید، غذاهای آهن دار مانند گوشت قرمز کم چرب، لوبیا، سبزیجات برگ دار سبز بخورید تا با کم خونی شما مقابله کند. همچنین از مصرف نیکوتین که رگهای خون را منقبض می کند و گردش خون را ضعیف می کند خودداری کنید.

7. آیا گوشهایتان هنوز رشد می کند؟
بله، گوش خارجی رشد می کند. طبق مطالعه ای که توسط پزشکان عمومی کالج بریتانیا انجام شد، وقتی که به دنیا می آییم، سایز گوش ها به تناسب همان موقع است، هرچه بدن بزرگتر می شود، گوش ها هم بزرگتر و برجسته تر می شوند. تا 10 سالگی به سرعت رشد می کنند سپس سالانه 0.22 میلی متر رشد می کنند. مطالعات دیگر نشان می دهد که لاله گوش به خودی خود در طول زندگی مان بزرگ می شود(لاله گوش مردها بزرگتر از خانم هاست). بنابراین، سایز مجرای گوش که با استخوان و غضروف شکل می گیرد تا سن پیری رشد نمی کند.
 
8. آیا همه بچه ها بدون خال یا لک به دنیا می آیند؟
البته بعضی از نوزادان، با خال مادر زادی یا ماه گرفتگی به دنیا می آیند اما این درست است که تا زمانی که پا به این دنیا نگذاشته اند هیچ گونه خالی ندارند و در معرض نور آفتاب ممکن است لک و خال در پوستشان ایجاد شود. اگر نوزادان زیاد در معرض نور آفتاب قرار بگیرند، مخصوصا آنهایی که پوست زیبا و چشم های روشنی دارند بیشتر در معرض لک پوستی قرار دارند و احتمال سرطان پوست برای آنها بیشتر است.
رابین آشینوف سرپرست مرکز جراحی های پوست می گوید: لک هایی که روی گونه های بچه های با موهای قرمز وجود دارد جزء زیبایی آنها نیست بلکه لک های پوست آنها به دلیل آسیب های ناشی از آفتاب است و ممكن است به مولكولDNA  سلولها آسیب دیده باشد. بچه ها و بزرگسالانی که لک دارند بایستی به صورت مداوم تحت نظر متخصص پوست باشند و از کرم های ضد آفتاب با اس پی اف 30 یا حتی بالاتر استفاده کنند.
 
9. چه چیزی باعث خواب رفتگی و مورمور شدن می شود؟
مورمور شدن به علت نرسیدن جریان خون به عصب تحت فشار ایجاد می شود به وجود می آید. اگر به مدت طولانی در یک جا بنشینید یا حتی وقتی که پاهایتان را روی هم انداخته اید، ممكن است روی عصب هایتان زیاد فشار وارد کنید و باعث می شوید که مثلا پایتان خواب رود یا احساس کرختی کنید. مورمور شدن بیشتر در دست ها، پاها، و قوزک پا اتفاق می افتد. این حس آزاردهنده پیامی را به مغز می رساند. عوض کردن حالت نشستن تان تقریبا همیشه راه حلی است تا این مشکل برطرف شود. اما این احساس دلخراش به ندرت می تواند نشانه بیماری هایی مانند دیابت، لوپوس و ام اس باشد. اگر مور مور شدن بدنتان با تغییر دادن حالت نشستن تان برطرف نشد، به پزشک مراجعه کنید.

10. چرا اطراف لامپ ها هاله نور می بینیم؟
این پدیده به علت خطای کروی اتفاق می افتد. خطای کروی یکی از خطاهای بصری انسان است.
در روز، مردمک چشم، تنگ می شود و اجازه می دهد که نور با عدسی چشم برخورد کند. در شب، وقتی که مردمک های چشم گشاد می شود تا نور بیشتری را وارد کند، چشمان شما مسیر بزرگتری برای لنز درنظر می گیرد. هرچه لنز دورتر رود، از وضوح نور کاسته می شود. اگر شما از مرکز دور شوید، اشعه های نور به مرکز چشم شما متمرکز نمی شود. این چرخه را حس می کنید، زیرا لنز گرد است. تقریبا همه این حلقه ها را می بینند، اگر شما همیشه آن را می بینید، به احتمال زیاد چشمان شما خوب است. اما هاله هایی که در اثر تاری لنز به وجود می آیند، یکی از نشانه های آب مروارید است. ممكن است دیدن ناگهانی هاله نشانه ی گلوكوم یا افزایش فشار چشم باشد. بنابراین اگر هاله جدیدی را می بینید برای تست و آزمایش های مختلف به پزشک مراجعه کنید.

11. آیا مچ پای چاق برای شما خوب است؟
شاید باشد. اگرچه دانشمندان اهمیت شکل قوزک پا را مورد مطالعه قرار نداده اند اما تحقیقات دیگری در زمینه چربی ممکن است به این سوال پاسخ دهد. چربی های شکمی و اعضای دیگر بدن، به میزان زیادی با اختلال متابولیسم مرتبط است. مانند دیابت نوع دو که چربی های پا با این بیماری در ارتباط است.
وندی کورت استاد دانشگاه کلورادو، در مطالعه ای دریافته است که خانم های یائسه ای كه چربی بیشتری در پاهای خود دارند و خطر كمتری برای بیماری های قلبی، فشار خون، و دیابت نوع دو داشته اند. احتمالا چربی های جمع شده در پا، تری گلیسریدها را از گردش خون بیرونكشیده و ذخیره كرده است. او می گوید كه احتمالا خارج كردن این سلولها از بدن مثلا به وسیله ی لیپوساكشن ایده ی خوبی نیست و این تاثیر را از بین می برد.

12. آیا آدامس و پنیر برای دندان های شما خوب است؟
هر زمانی که چیزی را می خورید، باکتری های دهانتان نسبت به غذاها واکنش شیمیایی نشان می دهند و اسید آلی تولید می کنند که باعث پوسیدگی دندان می شود. با خارج كردن بقایای غذا از بین دندانها ،شستن دندان ها با آب ، و رقیق كردن اسید تولید شده ، بزاق با این فرآیند مقابله می کند. جیمز وفل رئیس انستیتو تحقیقات دندانپزشکی می گوید: ما متوجه شدیم که عمل مكانیكی جویدن، ترشح بزاق را تحریک می کند.
اما در مورد پنیر، چربی های آن به عنوان یک عامل حفاظتی برای دندان ها عمل می کند. به علاوه پنیر حاوی کلسیم و فسفات است که از پوسیدگی دندان ها جلوگیری می کند و دندان ها را محکم می کند. میان وعده های غذایی تان را محدود کنید تا تعداد دفعات مواجهه دندانها با اسید كاهش پیدا كند. آدامس های بدون قند را بعد از غذا بجوید. یا غذایتان را با تکه های کوچک پنیر تمام کنید.

13. چرا در ناحیه پهلو احساس گرفتگی می کنید؟
روبرت گتلین یک پزشک نیویورکی می گوید: دو دلیل معمول این گرفتگی در پهلو شامل دویدن و خنده های مداوم است. این فعالیت ها حداقل یک چیز مشترک دارند: فشار بر دیافراگم. وقتی به شدت می خندید، هوای زیادی را وارد ریه می کنید که ریه ها را پر می کند و وقتی که ماهیچه های شکمی منقبض می شوند به دیافراگم فشار وارد می آید. چنین موقعیتی زمان جیغ کشیدن شما هم به وجود می آید. زیرا در ماهیچه ها گرفتگی و اسپاسمی به وجود می آید که همه ما آن را می شناسیم.
گاهی اوقات وقتی که زیاد می خندید، ممکن است دردی در ناحیه بازوی سمت راستتان احساس کنید. به این علت است که عصبی که دیافراگم را تغذیه می کند به سمت شانه سمت راست هم می رود. علاوه بر این، خنده از ته دل ممکن است حالتی ایجاد كند كه شما فكر كنید دچار حمله قلبی شده اید! بنابراین با آهسته تر خندیدن فشار بر دیافراگم را متوقف كنید. سعی كنید نفس آرام و عمیق بكشید و  از خوردن وعده های حجیم اجتناب کنید تا خون زیادی به سمت روده ی شما جریان پیدا نكند و دچار مشكل نشوید.

سه شنبه 14/10/1389 - 8:49
معرفی کتاب و بازی های آموزشی
 

به گزارش کتاب‌نیوز، سایت Amazon  لیست 1001 کتابی که باید قبل از مرگ خواند را به پیشنهاد بیش از 20 نفر از منتقدین ادبی‌اش تنظیم کرده است. این کتاب هزار صفحه‌ای ضمن معرفی هر یک از کتابهای انتخاب شده، اطلاعاتی درباره نویسنده کتاب و همچنین علت اهمیت آن (اینکه چرا باید تا پیش از مردن حتما کتاب را خواند!) به خواننده ارائه می‌کند.
آنچه در ادامه می‌آید 220 کتابی است که در این کتاب مرجع وجود داشته و در ایران ترجمه شده است، در فهرست زیر شماره‌ ردیف‌های درج شده مربوط به شماره ردیف‌های فهرست موجود در سایت Listology است که ماخذ اصلی تهیه فهرست زیر بوده است. سایت «جیره کتاب» عنوان کتاب‌ها و ناشران آن را از سایت
www.ketab.ir استخراج کرده و در مورد کتابهایی که چندین ناشر آنها را چاپ کرده‌اند تلاش کرده تا ناشر چاپ جدیدتر و یا ناشر معروف‌تر و صاحب‌نام‌تر را درج کند. در بعضی موارد هم نام چند ناشر ذکر شده است.

1- هرگز رهایم مکن - کازوئو ایشی گورو (ققنوس)
19- ماجرای عجیب سگی در شب - مایک هادون (افق)
50- سور بز - ماریو وارگاس یوسا (علم)
52- شیطان و دوشیزه پریم - پائولو کوئیلو (کاروان)
57- بی‌خبری - میلان کوندرا (روشنگران)
63- آدمکش کور - مارگارت آتوود (ققنوس)
70- تیمبوکتو - پل استر (افق)
89- ساعتها - مایکل کانینگهام (کاروان)
90- ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد - پائولو کوئیلو (کاروان)
92- خدای چیزهای کوچک - آرونداتی روی (علم)

93- خاطرات یک گیشا - آرتور گلدن (سخن)
145- عروس فریبکار - مارگارت اتوود (ققنوس)
155- جاز - تونی موریسون (آفرینه)
189- بیلی بت‌گیت - ای.ال. دکتروف (طرح‌‌نو)
190- بازمانده روز - کازوئو ایشیگورو (کارنامه)
194- تاریخ محاصره لیسبون - خوزه ساراماگو (علم)
195- مثل آب برای شکلات - لورا اسکوئیل (روشنگران)
215- کبوتر - پاتریک زوسکیند (مرکز)
219- سه گانه نیویورک - پل استر (افق)
223- دلبند - تونی موریسون (روشنگران و چشمه)

236- عشق در زمان (سال‌های) وبا - گابریل گارسیا مارکز (ققنوس)
242- سرگذشت ندیمه - مارگارت اتوود (ققنوس)
251- سال مرگ ریکاردو ریش - خوزه ساراماگو (هاشمی)
252- عاشق - مارگاریت دوراس (نیلوفر)
253- امپراطوری خورشید - جی.جی. بالارد (چشمه)
256- بار هستی - میلان کوندرا (گفتار / قطره)
266- زندگی و زمانه مایکل ک - جی.ام. کوتسیا (فرهنگ نشر نو)
274- منظره پریده رنگ تپه‌ها - کازوئو ایشی گورو (نیلا)
276- خانه ارواح - ایزابل آلنده (قطره)

286- آوریل شکسته - اسماعیل کاداره (مرکز)
287- در انتظار بربرها - جی.ام. کوتسیا (پلک)
294- نام گل سرخ - اومبرتو اکو (شباویز)
294- کتاب خنده و فراموشی - میلان کوندرا (روشنگران)
300- اگر شبی از شبهای زمستان مسافری - ایتالو کالوینو (آگاه)
322- آماتورها - ریچارد بارتلمی (کلاغ سفید)
331- برج - جی.جی. بالارد (چشمه)
335- رگتایم - ای. ال دکتروف (خوارزمی)
324- پاییز پدرسالار - گابریل گارسیا مارکز (حکایتی دیگر)

338- آبروی از دست رفته کاترینا بلوم - هاینریش بل (نیلوفر)
346- مامور معتمد - گراهام گرین (نیلوفر)
349- سولا - تونی موریسون (قله)
350- شهرهای نامرئی - ایتالو کالوینو (باغ نو / پاپیروس)
359- سیمای زنی در میان جمع - هاینریش بول (آگاه)
365- آبی‌ترین چشم - تونی موریسون (ویستار)
366- ترس دروازه‌بان از ضربه پنالتی - پتر هاندکه (فصل سبز)
375- سلاخ‌خانه شماره 5 - کورت ونه‌گات (روشنگران و مطالعات زنان)
389- 2001، یک ادیسه فضایی - آرتور سی. کلارک (نقطه)
390- آیا آدم مصنوعی‌ها خواب گوسفند برقی می‌بینند؟ - فیلیپ ک. دیک (روشنگران)

393- در قند هندوانه - ریچارد براتیگان (چشمه)
399- صد سال تنهایی - گابریل گارسیا مارکز (امیرکبیر)
400- مرشد و مارگاریتا - میخائیل بولگاکف (فرهنگ نشر نو)
402- شوخی - میلان کوندرا (روشنگران)
410- نایب کنسول - مارگاریت دوراس (نیلوفر)
424- شیدائی لول و. اشتاین - مارگاریت دوراس (نیلوفر)
427- گهواره گربه - کورت ونه‌گات (افق)
433- حباب شیشه - سیلویا پلات (نشر باغ)
436- پرواز بر فراز آشیانه فاخته - کن کیسی (هاشمی)
439- منطقه مصیبت‌زده شهر - جی.جی. بالارد (جوانه رشد)

441- هزارتوهای بورخس - خورخه لوئیس بورخس (کتاب زمان)
445- فرنی و زوئی - جی.دی. سالینجر (نیلا)
448- سولاریس - استانسیلاو لم (فاریاب)
449- موش و گربه - گونتر گراس (فرزان روز)
462- طبل حلبی - گونتر گراس (نیلوفر)
466- بیلیارد در ساعت نه و نیم - هاینریش بل (سروش)
468- یوزپلنگ- جوزپه تومازی دی لامپه دوزا (ققنوس)
472- همه چیز فرو می‌پاشد - چینوا آچیه (جوانه رشد / سروش / آستان قدس رضوی)
485- پنین - ولادیمیر ناباکوف (شوقستان)
486- دکتر ژیواگو - بوریس پاسترناک (ساحل)
494- ارباب حلقه‌ها - جی. آر. آر. تالکین (نگاه)

495- معمای آقای ریپلی - پاتریشیا های اسمیت (طرح نو)
499- آمریکایی آرام - گراهام گرین (خوارزمی)
500- آخرین وسوسه مسیح - نیکوس کازانتزاکیس (نیلوفر)
503- سلام بر غم - فرانسواز ساگان (هرم)
508- سالار مگس‌ها - ویلیام گلدینگ (رهنما)
511- خداحافظی طولانی - ریموند چندلر (روزنه‌کار)
519- قاضی و جلادش - فردریش دورنمات (ماهی)
521- مرد پیر و دریا - ارنست همینگوی (نگاه)
522- شهود - فلنری اوکانر (نشر نو)
525- مالون می‌میرد - ساموئل بکت (پژوهه)

527- امپراطوری کهشکشانها (سه کتاب) - ایزاک آسیموف (شقایق)
529- ناطوردشت - جی.دی. سالینجر (نیلا)
530- انسان طاقی - آلبر کامو (قطره)
535- مرد سوم - گراهام گرین (برگ / نی)
539- من، روبوت - ایزاک آسیموف (پاسارگاد)
547- 1984 - جورج اورول (نیلوفر)
559- طاعون - آلبر کامو (نیلوفر)
564- قلعه (مزرعه) حیوانات - جورج اورول (جامی)
551- جان کلام - گراهام گرین (نیلوفر)
569- مسیح هرگز به اینجا نرسید - کارلو لوی (هرمس)

570- لبه تیغ - ویلیام سامرست موام (فرزان روز)
579- بیگانه - آلبر کامو (نیلوفر)
589- جلال و قدرت - گراهام گرین (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)
592- خوشه‌های خشم - جان استاین‌بک (امیرکبیر)
574- شازده کوچولو - آنتوان دو سنت اگزوپری (امیرکبیر)
576- بازی مهره شیشه‌ای - هرمان هسه (فردوس)
578- برخیز ای موسی - ویلیام فاکنر (نیلوفر)
587- زنگها برای که به صدا در می‌آیند - ارنست همینگوی (صفی علیشاه)
599- خواب گران - ریموند چندلر (کتاب ایران)
602- تهوع - ژان پل سارتر (نیلوفر)

603- ربه‌کا - دافنه دو موریه (جامی / جاویدان)
605- صخره برایتون - گراهام گرین (ثالث)
606- ینگه دنیا - جان دس‌پس (هاشمی)
608- موشها و آدمها - جان استاین‌بک (اساطیر)
610- هابیت - جی. آر. آر. تالکین (پنجره)
611- سال‌ها - ویرجینیا وولف (امیرکبیر)
615- داشتن و نداشتن - ارنست همینگوی (امیرکبیر)
619- بر باد رفته - مارگارت میچل (نگاه)
622- ابشالوم، ابشالوم - ویلیام فاکنر (نیلوفر)
628- آنها به اسبها شلیک می‌کنند - هوراس مکوی (باغ نو / نشر نو)

643- اتوبیوگرافی آلیس بی. تکلاس - گرترود استاین (آگاه)
648- سفر به انتهای شب - لوئی فردینان سلین (جامی)
649- دنیای قشنگ نو - آلدوس هاکسلی (نیلوفر)
654- امواج - ویرجینیا وولف (مهیا)
655- کلید شیشه‌ی - داشیل همت (روزنه‌کار)
663- وداع با اسلحه - ارنست همینگ‌‌وی (نیلوفر)
664- خرمن سرخ - داشیل همت (روزنه‌کار)
667- در غرب خبری نیست - اریک ماریا رمارک (جویا / ناهید)
671- خشم و هیاهو - ویلیام فاکنر (نگاه)
675- ارلاندو - ویرجینیا وولف (امیرکبیر)

683- نادیا - آندره برتون (افق)
684- گرگ بیابان - هرمان هسه (اساطیر)
685- در جستجوی زمان از دست رفته - مارسل پروست (مرکز)
686- به سوی فانوس دریایی - ویرجینیا وولف (نیلوفر)
688- آمریکا - فرانتس کافکا (هاشمی)
691- قصر - فرانتس کافکا (نیلوفر)
692- شوایک - یاروسلاو هاشک (چشمه)
698- خانم دالو ری - ویرجینیا وولف (رواق زمان نو)
699- گتسبی بزرگ - اف. اسکات فیتز جرالد (نیلوفر)
701- محاکمه - فرانتس کافکا (نیلوفر)

704- بیلی باد ملوان - هرمان ملویل (فردا)
706- کوه جادو - توماس نان (نگاه)
707- ما - یوگنی زامیاتین (نشر دیگر)
714- گاردن پارتی - کاترین منسفیلد (خانه آفتاب)
717- سیذارتا - هرمان هسه (اساطیر)
722- ببیت - سینکلر لوییس (نیلوفر چشمه)
724- روباه - دی.اچ.لارنس (باغ نو)
726- عصر بیگناهی - ادیت وارتون (جار / فاخته)
736- چهره مرد هنرمند در جوانی - جیمز جویس (نیلوفر)
741- پایبندیهای انسانی - ویلیام سامرست موام (چشمه)

746- روزالده - هرمان هسه (دبیر)
750- مرگ در ونیز - توماس مان (نگاه)
757- مارتین ایدن - جک لندن (تندر)
762- پاشنه آهنین - جک لندن (نشر خیزاب)
765- مادر - ماکسیم گورکی (هیرمند)
766- مامور سری - جوزف کنراد (بزرگمهر)
780- دل تاریکی - جوزف کنراد (نیلوفر)
781- درنده باسکرویل - سر آرتور کونان دویل (هرمس)
782- بودنبروک‌ها (زوال یک خاندان) - توماس مان (ماهی)
785- لرد جیم - جوزف کنراد (نیلوفر)

795- کجا می‌روی - هنریک سینکویچ (سمیر)
797- ماشین زمان - هربرت جورج ولز (انتشارت علمی و فرهنگی)
799- جود گمنام - تامس هاردی (گل مریم / شقایق)
808- تس - تامس هاردی (دنیای نو)
809- تصویر دوریان گری - اسکار وایلد (دبیر / کمانگیر)
813- گرسنه - کنوت هامسون (نگاه)
824- ژرمینال - امیل زولا (نیلوفر)
825- ماجراهای هاکلبری فین - مارک تواین (خوارزمی)
826- بل آمی - گی دو موپوسان (مجید)
829- مرگ ایوان ایلیچ - لئون تولستوی (نیلوفر)
831- جزیره گنج - رابرت لوئی استیونسون (هرمس)

837- برادران کارامازوف - فئودور داستایوسکی (ناهید)
839- بازگشت بومی - تامس هاردی (نشر نو)
840- آنا کارنینا - لئون تولستوی (نیلوفر)
842- خاک بکر - ایوان‌سرگی‌یویچ تورگنیف (امیرکبیر)
844- دست تکیده - تامس هاردی (تجربه)
846- بدور از مردم شوریده - تامس هاردی (نشر نو)
848- دور دنیا در هشتاد روز - ژول ورن (دنیای کتاب)
853- مدیل مارچ - جورج الیوت (دنیای نو)
857- جنگ و صلح - لئون تولستوی (نیلوفر)
858- تربیت احساسات - گوستاو فلوبر (مرکز)

861- ابله - فئودور داستایوسکی (چشمه)
862- ماهسنگ (سنگ ماه) - ویلکی کالینز (سنبله / مجرد)
863- زنان کوچک - لوئییز می آلکوت (قدیانی)
866- سفر به مرکز زمین - ژول ورن (دنیای کتاب)
867- جنایت و مکافات - فئودور داستایوسکی (خوارزمی)
868- آلیس در سرزمین عجایب - لوئیس کارول (مرکز)
871- یادداشتهای زیرزمینی - فئودور داستایوسکی (علمی و فرهنگی)
873- بینوایان - ویکتور هوگو (جاویدان / امیرکبیر / توسن)
874- پدران و پسران - تورگنیف (علمی و فرهنگی)
875- سیلاس ماینر - جورج الیوت (دنیای نو)

876- آرزوهای بزرگ - چارلز دیکنز (علمی و فرهنگی)
879- آسیاب کنار فلوس (آسیاب رودخانه فلاس) - جورج الیوت (نگاه / واژه)
883- داستان دو شهر - چارلز دیکنز (فرزان روز)
884- ابلوموف - ایوان گنچاروف (امیرکبیر)
886- مادام بواری - گوستاو فلوبر (مجید)
891- ویلت - شارلوت برونته (پیمان)
893- کلبه عمو توم - هریت بیچر استو (امیرکبیر)
896- موبی‌دیک - هرمان ملویل (امیرکبیر)
898- دیوید کاپرفیلد - چارلز دیکنز (امیرکبیر)
902- بلندیهای بادگیر - امیلی برونته (نگاه)

903- آگنس گری - آن برونته (آفرینگان)
904- جین ایر - شارلوت برونته (جامی)
906- کنت مونت کریستو - الکساندر دوما (هرمس)
908- سه تفنگدار - الکساندر دوما (هرمس / زرین، گوتنبرگ)
912- آرزوهای بر باد رفته - انوره دو بالزاک (امیرکبیر)
918- اولیور تویست - چارلز دیکنز (مرکز)
920- بابا گوریو - اونوره دو بالزاک (ققنوس)
921- اوژنی گرانده - اونوره دو بالزاک (جاده ابریشم / سپیده)
922- گوژپشت نوتردام - ویکتور هوگو (جاودان خرد)
923- سرخ و سیاه - استاندال (نیلوفر)

930- آیوانهو - سر والتر اسکات (توسن)
933- وسوسه - جین اوستین (اکباتان)
936- اما - جین اوستین (فکر روز)
937- پارک منسفیلد - جین اوستین (کوشش)
938- غرور و تعصب - جین اوستین (نشر نی)
940- عقل و احساس - جین اوستین (نشر نی)
953- زندگانی و عقاید آقای تریسترام شندی - لارنس اشترن (تجربه)
955- اعترافات - ژان ژاک روسو (نیلوفر)
959- رنج‌های ورتر جوان - یوهان ولف‌گانگ فون گوته (موسسه نشر تیر)
966- امیل: رساله‌ای در باب آموزش و پرورش - ژان ژاک روسو (ناهید)

967- برادرزاده رامو - دنیس دیدرو (البرز)
970- کاندید - ولتر (جوانه توس / دستان / بهنود)
975- سرگذشت تام جونز: کودک سر راهی - هنری فیلدینگ (نیلوفر)
983- سفرهای گالیور - جوناتان سویفت (انتشارات علمی و فرهنگی)
987- رابینسون کروزوئه - دانیل دفو (جامی)
992- دن کیشوت - سر وانتس (روایت + نیل)
996- هزار و یکشب - عبداللطیف تسوجی تبریزی (هرمس)
1001- حکایتهای ازوپ - ازوپ (هرمس)

به گزارش کتاب‌نیوز، در سایت آمازون غیر از این کتاب، مجموعه کتاب‌هایی با همین عنوان «هزار و یک» وجود دارد که برخی از آنها بدین شرح‌اند: 1001 قطعه موسیقی کلاسیک که قبل از مرگ باید شنید، 1001 شگفتی طبیعی که قبل از مرگ باید دید، 1001 روزی که دنیا را تکان داد، 1001 مکان تاریخی که قبل از مرگ باید تماشا کرد، 1001 آلبوم موسیقی که قبل از مرگ باید گوش کرد، 1001 اختراعی که جهان را تغییر داد، 1001 کتاب کودکی که قبل از بزرگ‌شدن باید خواند، 1001 فیلم سینمایی که قبل از مرگ باید تماشا کرد، 1001 نقاشی که قبل از مرگ باید نگاه کرد، 1001 فیلم سینمایی که زندگی را تغییر داد، 1001 نوشیدنی که قبل از مرگ باید چشید، 1001 یک غذایی که قبل از مرگ باید خورد!

سه شنبه 14/10/1389 - 8:47
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته