• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 319
تعداد نظرات : 59
زمان آخرین مطلب : 5429روز قبل
بیوگرافی و تصاویر بازیگران
افسانه‌ای كه افسانه نبود!
 
در عین حال او سال‌ها از عمرش را صرف پیدا كردن تكه‌هایی از دیوار برلین كرده بود كه مردم كَنده و به جاهای دیگر دنیا برده بودند؛ برای همین هم بالاخره چند وقت پیش تصمیم گرفت...
 
در قصه‌ها و افسانه‌ها آمده بود كه در زمان‌های دور، دورتادور شهرها را دیوار می‌كشیدند تا از شهر و مردم آن در برابر دشمن محافظت كنند، اما این بار همه چیز فرق می‌كرد.
نَه افسانه‌ای در كار بود و نه قصه‌ای؛ یازده سال از نیمه قرن بیستم می‌گذشت و چند سالی از جنگ میان دو نیروی بزرگ جهانی، و حالا آلمان و پایتخت آن «برلین»، به دو نیمه شرقی و غربی تقسیم شده بود؛ دیواری ضخیم، سرد و سخت، در میانه شهر كشیده و مردم دو نیمه را از هم جدا كرده بودند: پدر و مادرها را از فرزندشان، زن و شوهرها را از هم و مردمی را كه با هم خویشاوند، دوست، همسایه و همشهری بودند. این اتفاق برای هیچ‌كس خوشایند نبود، حتی برای غیر آلمانی‌ها، و هر كسی به هر شیوه‌ای كه می‌توانست، اعتراضش را نشان می‌داد، اگر جرأت می‌كرد و جانش را به خطر می انداخت.

«نوآر»
، نقاش فرانسوی، اولین كسی بود كه این خطر را به جان خرید و در كنار سربازان مسلح نگهبان، كه دستور شلیك به كسانی را داشتند كه به دیوار نزدیك می‌شدند، شروع كرد به نقاشی كشیدن روی آن. او سر آدم‌هایی را در حالت‌های مختلف و به‌شیوه‌ای خاص  روی این دیوار نقاشی كرد؛ نقاشی‌هایی با خط‌‌ها و رنگ‌آمیزی بسیار ساده و در عین حال بسیار گویا، در اندازه‌های خیلی بزرگ.
 
 آدمك‌های معروف نوآر بر دیوار برلین
 
پنج سال بعد، سال 1989، همه چیز تغییر كرد؛ اَبَرقدرت شرق و به همراه آن، دیوار برلین فرو ریخت؛ دو بخش آلمان باز به هم پیوستند و مردم جهان این اتفاق را جشن گرفتند؛ اتفاقی كه بخش باقی مانده دیوار برلین را به یكی از مطرح‌ترین آثار تاریخی آلمان و جهان تبدیل كرد.
 
اما باقی‌مانده دیوار برلین فقط یك اثر تاریخی نبود، یك اثر هنری خیلی بزرگ هم بود. بعد از فرو ریختن دیوار، هنرمندهای زیادی نقاشی‌هایشان را روی آن ثبت و آن را به یك اثر منحصر به فرد تبدیل كردند. یكی از این آثار، نقاشی معروفی بود كه «ترابانت»، اتومبیل شناخته شده ساخت آلمان شرقی را نشان می‌داد كه دیوار را شكافته و داشت وارد بخش غربی برلین می‌شد؛ «بریجیت كیندر»، هنرمندی كه این نقاشی را كشیده بود، درست پشت آن، در بخش شرقی دیوار، قسمت عقب ماشین را نقاشی كرده بود و این دو نقاشی با هم عبور اتومبیل را از دیوار، تداعی می‌كردند. نقاشی‌های دیگری هم كه روی دیوار كشیده شده بودند، هركدام جذابیت‌های خاص خودشان را داشتند، اما متأسفانه بخش زیادی از آنها، به مرور زمان خراب شدند؛‌ فرسایش طبیعی، یادگاری‌هایی كه مردم روی دیوارمی‌نوشتند و حتی این كه تكه‌هایی از دیوار را به عنوان سوغاتی با خودشان می‌بردند، همه باعث از بین رفتن این نقاشی‌ها شد.
 
 
 نقاشی‌های بریجیت كیندراز ترابانت
 
دیگر تقریباً چیزی از نقاشی اولیه كیندر پیدا نیست
 
این اتفاق برای هنرمندی مثل نوآر، كه زمانی جانش را بر سر این نقاشی‌ها گذاشته بود، خوشایند نبود؛ او روی حدود پنج كیلومتر از این دیوار، مجموعه‌ای را  به وجود آورده بود كه در تمام دنیا آن را می‌شناختند و حتی در فیلم مشهور «ویم وندرز»، به نام «بهشت بر فراز برلین»، هم به نمایش در آمده بود؛ در عین حال او سال‌ها از عمرش را صرف پیدا كردن تكه‌هایی از دیوار برلین كرده بود كه مردم كَنده و به جاهای دیگر دنیا برده بودند؛ برای همین هم بالاخره  چند وقت پیش تصمیم گرفت برنامه بازسازی نقاشی‌های دیوار را راه‌اندازی كند. چیزی كه برای او مهم بود، تنها بازسازی نقاشی‌های خودش نبود، از نظر او این دیوار یك یادبود تاریخی ارزشمند بودكه به نسل‌های آینده یادآوری می‌كرد در آن دوران چه اتفاق‌های هولناكی افتاده است. او می‌گفت: «ما باید این دیوار را برای نسل‌های آینده بازسازی كنیم، نه به عنوان یك اثر هنری زیبا، چون این اثر اصلاً زیبا نبوده و نخواهد بود، تعداد زیادی از آدم‌ها به خاطر این دیوار جانشان را از دست دادند و این دیوار باید آنجا بماند تا این اتفاق‌ها را به یاد آیندگان بیاورد.»
 
نمای دیورا برلین از دور 
 
یادگاری بازدیدكننده‌های دیوار برلین، نقاشی‌های روی آن را كاملاً پوشانده است
 
نوآر 120 نقاش را كه 20 سال پیش روی این دیوار نقاشی كشیده بودند، از 21 كشور مختلف پیدا و از آنها دعوت كرد به آلمان بیایند و نقاشی‌هایشان را بازسازی كنند. بعضی از این نقاش‌ها از این برنامه استقبال كردند. «جرارد لاهر»، تصویرگر كتاب‌های كودكان، كه حالا 70 سال دارد، اولین نقاشی بود كه كار بازسازی را شروع كرد. او در حالی كه نقاشی «برلین زیر آسمان آفتابی» را بازسازی می‌كند، ترسی را به یاد می آورد كه سال 1990 تجربه كرده، زمانی كه همین نقاشی را روی دیوار می‌كشیده، درست جایی كه چند ماه پیش از آن، سربازان مسلح نگهبانی می‌داده‌اند: «باوركردنی نبود كه بالاخره اجازه پیدا كرده بودیم پا به آن منطقه بگذاریم!». اما خیلی از نقاش‌ها هم از این برنامه استقبال نكردند. یكی از آنها «دیمیتری روبِل»، نقاش روس است. نقاشی مشهور او از روبوسی «اریش هانكر» و همتای او در اتحاد جماهیر شوروی یعنی «برژنف»، تا سال‌ها روی تی‌شرت‌ها، لیوان‌ها، پوسترها در همه جای اروپا دیده می‌شد.
 
اما روبِل حاضر نیست دوباره همان نقاشی را بكشد و معتقد است این نقاشی دیگر آن كار قبلی نمی‌شود. بعضی از نقا‌ش‌ها هم از پول كمی كه قرار است در برابر این كار به آنها پرداخت شود، ناراضی هستند و می‌گویند در این برنامه با آنها مثل نقاش‌های تازه‌كاری برخورد شده كه روزهای تعطیل كنار خیابان‌ها نقاشی می‌كنند. اما دغدغه نوآر چیز دیگری است: یك ورزشگاه خیلی بزرگ در كنار دیوار برلین ساخته شده و قرار است آن ناحیه به منطقه‌ای تبلیغاتی تبدیل شود؛ آنجا پر شده از آگهی‌های بازرگانی كه دیوار را كاملاً تحت الشعاع قرار داده‌اند. نوآر از این كه دست‌اندركاران تنها به مسئله مالی توجه دارند، ناراحت است، در حالی كه دیوار برلین خیلی از آدم‌ها را از هم جدا كرد، خیلی از زندگی‌ها را زیر و رو كرد،  خیلی از آدم‌ها را از بین برد. نوآر می‌گوید: «ما نیاز داریم به یاد بیاوریم در این منطقه چه اتفاق‌هایی افتاده است، اگر نه، این اتفاق باز هم تكرار می‌شود، این بار بدتر از بار پیش.»
حالا قرار است حدود 60 هنرمند، در طول تابستان نقاشی‌هایشان را روی دیوار برلین بازسازی كنند؛ 1300 متر از دیوار تراشیده و برای این كار آماده شده و برنامه طوری تنظیم شده كه دیوارِ نقاشی شده، برای ماه نوامبر، جشن سالگرد فروریختن دیوار، آماده شود.
 
دوشنبه 15/4/1388 - 15:56
دانستنی های علمی
كودكانی كه از صحبت كردن در جمع می ترسند
 
«علی» هشت ساله در حالی كه سر كلاس نشسته است، امیدوار است كه معلم اسمش را نخواند. او پاسخ سؤال معلم را می داند، اما از اینكه بخواهد در برابر همه دانش آموزان كلاس صحبت كند، هراسان است...
 
 «علی» هشت ساله در حالی كه سر كلاس نشسته است، امیدوار است كه معلم اسمش را نخواند. او پاسخ سؤال معلم را می داند، اما از اینكه بخواهد در برابر همه دانش آموزان كلاس صحبت كند، هراسان است. او در برابر دیگران نه تنها پاسخ سوال را فراموش می كند بلكه دچار تپش قلب و خشكی دهان می شود پاسخ اشتباه با خنده های زیرزیركی همكلاسی ها به تجربه بسیار تلخی می انجامد كه اضطراب كودك را در حین صحبت كردن میان عموم تشدید می كند.

برای برخی كودكان، صحبت كردن در جمع فرصتی برای نشان دادن افكار آنهاست، ولی برای برخی دیگر، یك فشار روانی شدید است.

بسیاری از بزرگسالان ترس «علی» را درك می كنند. در صورت عدم درمان ، این ترس می تواند بقدری شدت یابد كه به فوبی (ترس غیرواقعی) تبدیل می شود. این نوع ترس یكی از معمولترین ترسهای كودكان و حتی بزرگسالان به شمار می رود كه معمولاً از دبستان شروع می شود. بدین صورت كه چند بار تپق زدن هنگام خواندن متن درس با صدای بلند آغازگر اضطراب است. بعضی از دانش آموزان به عمد پشت سر قدبلندترین دانش آموز كلاس می نشینند تا معلم آنها را نبیند. ما حتی دانشجویانی را دیده ایم كه برای دفاع از پایان نامه كه محتاج صحبت كردن در جمع است هنوز فارغ التحصیل نشده اند. از آنجا كه این نوع ترس موجب فشار روانی شدیدی است و می تواند به آسانی به دوره بلوغ و پس از آن نیز كشیده شود كمك به فرزندتان در غلبه بر آن بسیار اهمیت دارد. كسب آرامش را به كودك بیاموزید؛ گام آغازین در غلبه بر این نوع نرس آموختن روشی است كه واكنشهای  اضطراب را كنترل می كند.

بر روی روشهای كنترل تنفس بیشتر تأكید كنید. سپس كودك را مجبور كنید تا آرام تنفس كند. بدنش را شل كند و نزد خود كلمه ای (نظیر آروم باش) را زمزمه كنند و پس از آن بایستد و شروع به صحبت كند

علت ترس را تشخیص دهید
بكوشید علت ترس كودك را از صحبت كردن در جمع دریابید آیا از اینكه تپق بزند نگران است و یا از اینكه احمق یا عصبی به نظر برسد؟ عامل ترس كودك را معین كنید . برای بعضی از كودكان خواندن یك متن با صدای بلند در حضور دیگران نگران كننده است اما برای برخی دیگر، صحبت كردن بدون داشتن نوشته ای كه به آن مراجعه كنند، عامل اصلی اضطراب است. در اغلب موارد تعداد حاضران هم در این میان نقش مؤثری ایفا می كند. هر چه تعداد آنها بیشتر شود كار كودك سخت تر خواهد شد و گاهی از نوجوانی این ترس به شكل ترس از صحبت كردن با نوجوانان و یا بزرگسالانی از جنس مخالف بروز می كند. كودك را زیر نظر داشته باشید و در صورت لزوم، معلمش را در جریان بگذارید. كودك ممكن است مانند یك هنرپیشه نقش بازی كند و شما نتوانید به نگرانی او پی ببرید. اما گاهی ترس او آن چنان شدید است كه كودك آن را بروز می دهد.

آموزش مهارت صحبت كردن
با افزایش اعتماد به نفس كودك و تقویت توانایی هایش به او كمك كنید تا بر این ترس غالب شود. برای صحبت كردن فرصتهایی را در اختیار كودك قرار دهید از همان سنین كم از او بخواهید سر میز شام چیزی را برای دیگران تعریف كند تا علاوه بر تمرین در صحبت كردن احساس كند كه افكارش برای دیگران اهمیت دارد.
اكثر بچه های كوچك به خودنمایی علاقه دارند.
 بنابراین بكوشید از این علاقه آنها سود ببرید بگذارید در حضور خانواده شعر بخوانند یا لطیفه تعریف كنند. این تجربیات از آنجا كه مفرح هستند بهتر می توانند اعتماد به نفس را در كودك شكل دهند.
كودك را برای صحبت كردن در جمع آماده كنید.
اگر هنوز مشكل كودك برطرف نشده است مهارت های پایه را به او بیاموزید. او را تشویق كنید تا موضوعی را كه هم دوست دارد و هم درباره آن اطلاعاتی دارد انتخاب كند. درباره مواردی كه یك سخنرانی یا گزارش را برای شنوندگان جالب توجه می كند، صحبت كنید. مطمئن شوید كه او می داند درباره چه موضوعی می خواهد صحبت كند. سپس اطلاعات مورد نیاز را روی كاغذ بنویسید و از او بخواهید چندین بار آنها را تمرین كند.
او را از پیش برای تپقها آماده كنید.
 به او بگویید در صورتی كه مطلبی را فراموش كند و دستپاچه شود چه كار كند راه حل آن است كه نفس عمیقی بكشد و سپس جمله آخرش را دوباره تكرار كند و یا به مطالبی كه روی كاغذ نوشته است مراجعه كند. او می تواند به سادگی اعتراف كند كه حرفش را فراموش كرده است و یا حتی با حضار چنین شوخی كند «من همیشه از صحبت كردن در جمع می ترسیدم» این روش موجب نزدیك تر شدن ارتباط شنوندگان با او می شود اما در هر صورت باید سخنرانی را ادامه دهد. برای آمادگی كودك چندین بار روی این وضعیت تمرین كنید. حتی می توانید خودتان نقش كودك را بازی كنید و كودك نقش شنونده را.

كودك را به ترس مقاوم كنید
الف. فهرستی تهیه كنید: فهرستی از موقعیت هایی را كه كودك از صحبت كردن در آنها می ترسد، تهیه كنید و آن را براساس میزان ترس كودك به كار گیرید كار را از پایین فهرست آغاز كنید. برای مثال اگر فرزندتان از بلند خواندن می ترسد موقعیت هایی را برایش مهیا كنید تا بر روی این مهارت تمرین كند. در ابتدا خواندن یك داستان با صدای بلند برای برادر كوچكترش می تواند تمرین خوبی باشد سپس شما هم به جمع شنوندگان اضافه شوید تا این كه بتدریج با افزایش تعداد شنوندگان كودك را عادت دهید.

ب. قبل از هر كار كودك را وادارید تا با انجام روشهای كسب آرامش از نظر روانی خود را آماده كند. در هنگام اجرای آن از او بخواهید در صورتی كه احساس ناراحتی می كند تمرین را قطع و خود را آرام كند. از او بخواهید خود را در حال صحبت میان جمعی كه از آن می ترسد تصور كند. برای مثال ابتدا در ذهنش تصور كند كه برای معلمش صحبت می كند. بعد برای معلم و یك دانش آموز و پس از آن معلم و 2 دانش آموز و... سپس به دنبال كاهش اضطراب به تمرین ادامه دهد.

ج. كلاس درس را در خانه بازسازی كنید. وقتی كودك با موفقیت مراحل قبل را پشت سر گذاشت. 10 سوال از درسش طرح كنید تا در مورد آنها مطالعه كند و پاسخ ها را بیابد، سپس نقش معلم را در مدرسه بازی كنید. بدین صورت كه نام و نام خانوادگی فرزندتان را با صدای بلند بخوانید. سپس از كودك بخواهید بایستد و به سوالات شما یكی یكی پاسخ دهد. صدایش را ضبط كنید و بگذارید قبل از پاسخگوییی به سوال بعدی چندی بار آن را گوش دهد. در صورت امكان بهتر است به جای ضبط كردن صدای كودك از او فیلمبرداری كنید تا بتواند چهره و حركات خود را نیز مشاهده كنند. بتدریج از كودك بخواهید خلاصه یك كتاب داستان و یا بخشی از كتاب درسی اش را به صورت سخنرانی در حضور افراد خانواده ارائه دهد. همیشه او را تشویق كنید تا از روشهای كسب آرامش استفاده كند. ضبط صوتی و یا تصویری از سخنرانی های تمرینی، كودك را در اصلاح نواقصش كمك خواهد كرد.

د. مثبت نگر و صبور باشید. او را تشویق كنید تا به جای تكرار جمله های منفی بر راه حل ها تمركز كند. به جای این كه بگوید من نمی تونم حتماً خراب می كنم، بگوید می دونم كه سخته اما باید سعی كنید كودك را تحت فشار نگذارید، بلكه بكوشید اعتماد به نفسش را افزایش دهید.

كاهش حساسیت كودك
وقتی كودك بتواند خود را در حال صحبت كردن در جمع تصور كند بكوشید حساسیت او را به اشتباهات گفتاری اش كاهش دهید. به كودك بگویید كه همه مردم از آن كه احمق یا كودن به نظر بیایند می ترسند اما گفتار هیچ یك از آنها عاری از اشتباه نیست.

توجه او را به اشتباهات گفتاری دیگران جلب كنید از كودك بخواهید با دقتت به صحبت كردن معلم، شخصیت های تلویزیونی، بستگان و سایر كودكان، گوش دهد. اگر كودك از لرزش صدا یا دستهایش در حضور دیگران می ترسد از او بخواهید قبل از سخنرانی یا صحبت كردن در حضور دیگران در تنهایی حالات فوق را به صورتی مبالغه آمیز از خود نشان دهد و در حین صحبت كردن نیز با خود بگوید هر كسی ممكن است اشتباه كند و یا اگه دستام بلرزه، بازم همه دوستم دارن. به كودك بیاموزید در صورتی كه مرتكب اشتباهی می شود به شوخی بگوید «می خواستم ببینم حواستون هست یا نه» این روش رابطه احساسی كودك را با جمعی كه در حال صحبت كردن با آنها است، تقویت می كند.

تمرین در موقعیت های واقعی
اكنون وقت آن رسیده است تا كودك پیشرفته های خود را در موقعیت های واقعی نشان دهد. از معلم فرزندتان بخواهید شما را در این زمینه یاری كند. برای نمونه در چند هفته اول فقط سوالهایی با پاسخهای كوتاه از او بپرسید و یا از او بخواهید بخشهای كوتاهی از كتاب درسی را با صدای بلند برای سایر همكلاسی ها بخواند. سپس به تدریج مدت زمان صحبت كردن كودك را در كلاس طولانی تر كنید تا جایی كه بتواند در مقابل گروهی از دانش آموزان كنفرانس بدهد.
دوشنبه 15/4/1388 - 15:52
دانستنی های علمی
 

 

بسیاری از افراد موفق به هر مسئله ای یک رویکرد بسیار عقلی، و مثبت دارند و این بخشی از علت موفقیت آنان می باشد. با اینحال این افراد غالباً مسائل را از زاویه حس هیجانی، شهودی، خلاقانه، و یا منفی مورد توجه قرار نمی دهند. این میتواند بدانمعنی باشد که این افراد، مقاومت دربرابرتغییر را نادیده می گیرند، جهش های خلاقانه ای ایجاد نمی کنند، و ناتوان از ایجاد برنامه های مرتبط هستند.

به همین ترتیب افراد بدبین ممکن است بیش از حد در حالت دفاعی قرار داشته، و افرادیکه برای حل مسئله مقید به یک رویکرد منطقی باشند، شاید نتوانند خلاقیت خود را به کار گرفته یا ندای درونی خویش را بشنوند.

اگر با استفاده از تکنیک "شش طرز فکر" به مسئله نگاه کنید، آنگاه از تمامی این رویکردها برای به دست آوردن بهترین راه حل برای آن، استفاده کرده اید. تصمیمات و برنامه های شما شامل مجموعه ای از بلند پروازی، مهارت اجرائی، حساسیت، خلاقیت و برنامه ریزی به هم پیوسته، خواهد بود. این روش توسط "Edward de Bono" در کتاب" 6 Thinking Hats" ابداع گردیده است.

چگونه از این ابزار استفاده کنیم: برای استفاده از "شش طرز فکر" و به منظور بهبود کیفیت تصمیم گیری خود، به "نقش" های تصمیم گیری در هر یک از این موارد توجه کنید. هر طرز فکر یک سبک فکری است که در زیر به توضیح آن می پردازیم:

نقش سفید:
با این طرز فکر شما بر داده های موجود متمرکز خواهید شد. به اطلاعاتی که دارید توجه نمائید و ببینید که چه می توان از آن فهمید. به شکاف بین دانسته ها و نادانسته های خود توجه کنید، سعی نمائید این شکاف و فاصله را پر کنید و یا آن را به نحوی در محاسبات خود وارد نمائید. شما در اینجا به تحلیل روندها گذشته می پردازید و سعی می کنید از داده های تاریخی و سوابق، استنتاج کنید.

نقش قرمز:

با گرفتن این نقش، شما با استفاده از بصیرت، عکس العمل طبیعی به هنگام قرار گرفتن در خطر، و حس هیجانی خویش به مسئله نگاه خواهید کرد. همچنین سعی کنید در مورد اینکه چگونه دیگران در چنین شرایطی از خود عکس العمل نشان می دهند بیندیشید و تلاش کنید پاسخهای شهودی و نه استدلالی افرادی که از دلایل شما اطلاع کاملی ندارند را بفهمید.

نقش سیاه:

وقتی نقش سیاه را بر عهده می گیرید، بایستی همه چیز را بدبینانه، محتاطانه، و به حالت دفاعی، مورد بررسی و توجه قرار دهید. سعی کنید بفهمید چرا ممکن است این ایده ها و رویکردها کار نکنند و همه چیز خراب شود. این موضوع مهم است زیرا نقاط ضعف برنامه در مرحله عمل را، به تصویر می کشاند. بدینترتیب خواهید توانست این نقاط ضعف را کاهش داده ، رویکرد خود را مورد بازنگری قرار داده، و یا به تدارک برنامه های مرتبطی بپردازید که در هنگام بروز این مسائل به حل آنها کمک نماید. این نقش سیاه به شما کمک می کند تا برنامه های منسجم تر و پایدارتری را تهیه کنید.این روش همچنین به شما کمک می کند تا مخاطرات و نقاط ضعف مهم را قبل از به اجراء در آوردن برنامه، ملاحظه نمائید. نقش سیاه، یکی از قسمتهای بسیار مفید تکنیک "شش طرز فکر" می باشد بخصوص برای بسیاری از افراد موفق که به خوش بینی عادت کرده اند و اغلب مسائل پیش رو را مورد بی توجهی قرار می دهند، باعث می شود تا از قبل برای مسائل یک راه حل آماده داشته باشند.

نقش زرد:

در نقش زرد شما می توانید کلیه منافع یک تصمیم گیری و ارزشهای موجود در آن را مشاهده نمائید و فرصتهای حاصل از آن تصمیم گیری را تعیین کنید. نقش زرد به شما کمک می کند تا در شرایطی که اوضاع به نظر وخیم می رسد، به پیگیری و مداومت بپردازید.

نقش سبز:

نقش سبز به خلاقیت مربوط می شود. این نقش در شرایطی می تواند به کار آید که راه حل های خلاقانه برای یک مسئله مورد نیاز باشد. این یک روش رها سازی فکر است که در آن کمی نقادی از ایده ها وجود دارد. در اینجا تمامی ابزارهای خلاقیت را می توان به کار گرفت.

نقش آبی:

در این نقش به کنترل روند می پردازید. این نقش توسط گردانندگان و رؤسای جلسات به اجراء در می آید. در زمانی که هر کس حرف خودش را می زند می توان جلسه را به نقش سبز هدایت نمود. وقتیکه ارتباط برنامه ها مورد نیاز باشد ، می توان از آنان خواست تا نقش سیاه را بر عهده بگیرند و همینطور دیگر نقش ها با توجه به نیاز و هدایت و کنترل جلسه را می توان به اجراء در آورد.

شش طرز فکر را می توانید به صورت جمعی در جلسات و یا به صورت فردی توسط خودتان مورد استفاده قرار دهید. منافع حاصل از بکارگیری آن در جلسات را می توان در خنثی سازی عدم توافقهای احتمالی به هنگام مذاکرات افراد دارای سبک فکری متفاوت بر سر یک مسئله، مشاهده نمود.

رویکرد دیگر مشابه با شش طرز فکر وجود دارد که مسائل را از منظر حرفه های مختلف ( مانند پزشک، آرشیتکت، مدیر فروش) یا مشتریان گوناگون مورد بررسی قرار می دهد.

مثال:
مدیر یک شرکت مالی در پی پاسخ به این سؤال است که آیا دستور ساخت یک ساختمان اداری جدید را صادر نماید یا نه؟ شرکت وی از نظر اقتصادی در شرایط روبه رشد و خوبی قرار دارد و فضاهای اداری به شدت رو به کاهش می باشند.وی تصمیم گرفته است که به عنوان بخشی از روند تصمیم گیری فوق از روش شش طرز فکر در طی یک جلسه برنامه ریزی استفاده نماید.

آنان با استفاده از نقش سفید، به تجزیه تحلیل داده ها ی موجود و بررسی روند فضای خالی اداری که شیب شدیداً رو به کاهشی را نشان می دهد، می پردازند. آنان پیش بینی می نمایند که با اتمام این ساختمان اداری، با کمبود بسیار شدید فضای اداری مواجه خواهند بود. پروژه های دولتی جاری نشانگر رشد ثابت لااقل در این دوره ساخت می باشد.

با نقش قرمز، برخی از مدیران به این می اندیشند که ساختمان پیشنهادی کاملاً زشت به نظر می رسد. آنان نگران هستند در عین اینکه این معماری بسیار از نظر هزینه ای دارای اثر بخشی بوده و اقتصادی می باشد ، اما افراد ممکن است دوست نداشته باشند تا در آن کار کنند.

آنان وقتی نقش سیاه را برعهده می گیرند نگران این مطلب می شوند که مبادا پروژه های دولتی غلط از آب در آید. اقتصاد ممکن است در شرف ورود به دوره رکود باشد که در اینصورت این ساختمان اداری برای یک دوره بلند مدت بدون استفاده باقی خواهد ماند و مورد استفاده قرار نخواهد گرفت. اگر ساختمان جذاب نباشد، آنگاه شرکت می تواند جای دیگری را با هزینه مشابه و معماری بهتر مورد استفاده قرار دهد.

شرکت با نقش زرد اینگونه می اندیشد که اگر اقتصاد با همین اوضاع خوب ادامه داشته باشد و پروژه ها صحیح به پیش برده شوند، شرکت به سود آوری بسیار بالائی خواهد رسید. اگر آنها شانس بیاورند ممکن است ساختمان را قبل از دوره بی رونقی بعدی به فروش رسانیده یا به مدت طولانی که تمام دوره رکود را پوشش دهد، به اجاره برسانند.

آنان با نقش سبز، به این گزینه فکر می کنند که آیا با تغییر طراحی و معماری ساختمان می توان آنجا را یه یک محیط کار جذاب تبدیل کرد؟ شاید بتوان از آن یک فضای اداری معتبر و با پرستیژ ایجاد نمود تا همه بخواهند آن را در هر شرایط اقتصادی اجاره نمایند. شاید آنها پول را به عنوان آخرین راه حل طی دوره ای کوتاه برای خرید برخی اموال با قیمت نازل در دوره رکود، سرمایه گذاری کنند.

نقش آبی توسط رئیس جلسه مورد استفاده قرار می گیرد تا استفاده از نقش های گوناگون را مدیریت نماید. رئیس جلسه ممکن است بخواهد دیگر اعضاء را در همان نقش قبلی نگاهدارد، یا آنان را از انتقاد نظرات دیگران منع نماید.

نکات مهم :

شش طرز فکر تکنیک خوبی برای دیدن اثرات یک تصمیم گیری در زوایای گوناگون می باشد. این تکنیک اجازه می دهد تا هیجانات و تردیدهای لازم که در غیر اینصورت ممکن بود تصمیم گیری را به یک روند کاملاً عقلانی مبدل نماید، به حساب آورده شوند. این تکنیک فرصت خلاقیت در تصمیم گیری را فراهم می آورد. این تکنیک همچنین کمک می کند تا به عنوان مثال افراد کاملاً بدبین با دیگر سناریوهای احتمالی مواجه شده و مثبت نگر و خلاق شوند.

برنامه هائی که از فیلتر شش طرز فکر می گذرند برنامه هائی روان تر و مقاوم تر می باشند. این تکنیک همچنین می تواند به شما کمک کند تا از اشتباهات روابط عمومی بپرهیزید، و به دلایل خوبی برای عدم ورود به مرحله اجرائی قبل از تصمیم گیری، برسید.
دوشنبه 15/4/1388 - 15:52
خواستگاری و نامزدی
نمی‌توانم خانواده همسرم  را تحمل کنم!
 
چند سال است ازدواج کرده و بچه دار شده ام اما هنوز نمی‌توانم خانواده همسرم را تحمل کنم. مادرش مدام دنبال نصیحت کردن من است
 
روانشناس ما به سئوالات شما پاسخ می‌دهد
Q:
چند سال است ازدواج کرده و بچه دار شده ام اما هنوز نمی‌توانم خانواده همسرم را تحمل کنم. مادرش مدام دنبال نصیحت کردن من است ، و خواهرش هم آدم افاده ای است و همیشه از خودش تعریف و تمجیدهای عذاب آور می‌کند. وقتی که به شوهرم می‌گویم که چه احساسی دارم، می‌گوید آنها همیشه همینطور بوده‌اند. باید چکار کنم تا از دست خانواده اش دیوانه نشوم؟
 
حالا به حرف‌های "کاترین مارشال بیین" مشاور و روان شناس خانوادگی مرکز مشاوره فیلادلفیا گوش می‌کنیم:

زوج‌ها در اوایل ازدواج اغلب تصور می‌کنند که رابطه شان با خانواده همسر باید یکی از بهترین رابطه‌ها باشد.اما وقتی بچه دار می‌شوند، ناچارا درگیر کارها و وظایف بیشتری می‌شوند و نوع رابطه شان تغییر می‌یابد. در این بین مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها و همچنین دیگر بستگان سعی می‌کنند که بفهمند چگونه می‌توانند خودشان را با این وضعیت وفق دهند.اگر زمانی تعارضی بوجود آمد ، هیچ وقت نگذارید همسرتان احساس کند که باید بین شما و خانواده اش یکی را انتخاب کند.
 
سعی کنید با مادرشوهرتان رابطه مخصوصی ایجاد کنید. زمانی را با همدیگر بگذرانید – شاید هر دوتان دوست داشته باشید بچه‌ها را به پارک ببرید. بگذارید او بفهمد که شما چقدر به نظرات و عقایدش احترام می‌گذارید. مطمئن باشید به حمایت‌های وی نیاز پیدا خواهید کرد.

خواهر شوهرشما وضعیت خاصی دارد. کسانی که احساس کمبود محبت و توجه می‌کنند معمولا از خودشان مطمئن نیستند. زمانیکه وی راجع به موضوعی حرف می‌زند که شما را ناراحت می‌کند، - سخت است – اما دندان‌هایتان را بهم فشار دهید، لبخند بزنید، و موضوع را عوض کنید.
 
به این راه فکر کنید:
داشتن یک رابطه خوب با خانواده همسرتان نعمتی است که در آینده فرزندانتان به شما هم خواهند داد.
 
دوشنبه 15/4/1388 - 15:52
تزیینات و دکوراسیون
از قانون دو سوم در دکوراسیون داخلی خود بهره ببرید!
تنها چیزی که در اطمینان از صحت دکوراسیون به آن نیاز دارید ریاضیات پایه است.فقط یک کسر ساده را به خاطر داشته باشید...

شاید یادتان نیاید چند مرتبه سعی کرده‌اید چیدمان یک میز قهوه را عوض کنید یا تعدادی وسیله جانبی به اتاق بیافزایید ولی هر بار یک چیز درست از آب در نمی‌آمده است. ممكن است شما از نفیس‌ترین وسایل تزیینی در خانه خود استفاده کنید ولی اگر جای آنها درست نباشد یا تناسب كافی نسبت به هم نداشته باشند، طراحی شما هرگز درست و تاثیرگذار نخواهد بود.

تنها چیزی که در اطمینان از صحت دکوراسیون به آن نیاز دارید ریاضیات پایه است.فقط یک کسر ساده را به خاطر داشته باشید. این قانون در مورد همه چیز، از تقسیم پرده‌ها تا حجم مبلمان در یک اتاق، پوشش شومینه، کاغذ دیواری، یا حتی تعداد وسایل میز قهوه صدق می‌کند.

هنگام بررسی پرده‌ها، فاصله لبه‌های پنجره تا دیوار، باید یک‌سوم پنجره باشد. شومینه و پوشش آن باید یک‌سوم اندازه دیوار باشد. آیینه یا وسایل تزیینی که بالای تختخواب یا مبل قرار دارند، باید در حدود دوسوم پهنای مبل یا تختخواب باشد.

بیشتر مردم، کاناپه‌های بسیار بزرگ و قالیچه‌های بسیار کوچک برای منازل خود می‌خرند. در حالی كه مبلمان شما باید دوسوم فضای خانه را اشغال کرده و یک سوم را برای رفت و آمد خالی بگذارد.

یک میز آرایش بزرگ در یک اتاق کوچک چندان بد نیست، البته اگر رنگ تیره‌ای برای دیوار و وسایل گرانقیمت تزیینی و وسایل بزرگ برای اطراف آن انتخاب کنید.

یکی از بزرگترین اشتباهات دکوراسیون، آویختن یک چلچراغ کوچک در اتاقی بزرگ است. قطر اتاق را با دو برابر کردن عرض آن به دست آورید. اندازه قطر اتاق در واحد متر هر چقدر بود، چلچراغ باید همان قطر را در واحد سانتی‌متر داشته باشد.

شما می‌توانید از قانون دوسوم برای گل‌آرایی نیز استفاده کنید. اندازه گلدان باید یک سوم ارتفاع فضای در دسترس باشد.

هنگامی که قصد چسباندن حاشیه‌های کاغذ دیواری را دارید، ارتفاع دیوارها را اندازه گرفته و تقسیم بر سه کنید. حاشیه را در فاصله یک‌سوم از بالا یا دو سوم از پایین نصب کنید.

من به شما قول نمی‌دهم که همیشه دکوراسیون‌تان موفق ار آب درآید ولی حداقل از قانون دو سوم برای رعایت تناسب استفاده کنید.
دوشنبه 15/4/1388 - 15:52
موسيقي
موسیقی در آثار ابوعلی سینا
 
برخی از مورخان بر این عقیده هستند که آثار ابن سینا در زمینه موسیقی، ترجمه‌ای است از نوشته‌های اقلیدس ولی در مقابل، بسیاری دیگر از تاریخ‌نویسان و محققان این نظریه را قبول ندارند زیرا ...
 
ابوعلی شیخ الرئیس شرف الملک حسین ابن عبدالله ابن علی ابن سینا (370-428) در افشنه از دهکده‌های بخارا بدنیا آمد. تحصیلات مقدماتی خود را در بخارا شروع کرد و بنا به آنچه خود می‌نویسد در ده سالگی قرآن و علوم ادب را فرا می‌گیرد. سپس به تحصیل فلسفه، فقه، هندسه، منطق، طبیعیات، الهیات و طب می‌پردازد و در شانزده سالگی از کلیه استادان خود بی نیاز می‌گردد.
... آنچه مسلم است این که ابن سینا در سه فقره از آثار خود راجع به موسیقی به تفصیل صحبت کرده است. مهمتر از همه اینها فصلی است که در کتاب شفا راجع به موسیقی دارد. این رساله با عنوان "الفن الثامن من کتاب الشفاء و هوالموسیقی" است. این فن شامل شش مقاله است و هر مقاله مشتمل بر چند فصل، به این ترتیب:
1- صوت، 2- ابعاد، 3- اجناس، 4- جموع و انتقال، 5- ایقاع و 6- تالیف
 
در دیباچه کتاب "نجات" نیز ضمن ذکر فهرست فصول کتاب بعد از فصل "علوم الریاضیه" از فصلی با عنوان "کتاب الموسیقی للشیخ الرئیس ابوعلی بن سینا من جمله کتاب نجات" نام می‌برد، ولی در اغلب نسخ کتاب ذکر شده این فصل دیده نمی‌شود. این فصل در کتاب نجات تقسیم بندی نشده است ولی مطالبی که شرح داده بطور کلی عبارت است از:
1- صوت، 2- ابعاد، 3- اجناس، 4- جموع و ایقاع و انتقال آلات موسیقی از قبیل چنگ، طنبور و ... 5- مزمار و پرده بندی برربط و 6- تالبف الاحان.
 
همچنین در "دانشنامه علایی" که به زبان فارسی برای علاء الدوله نوشته شده است فصلی در ارتباط با موسیقی مشاهده می‌شود. بعضی عقیده دارند که نظر به شباهتی که بین فصل موسیقی در "دانشنامه علایی" و کتاب "نجات" موجود است، احتمال دارد که فصل موسیقی در دانشنامه علایی بعد از مرگ ابن سینا توسط شاگردانش به عبدالله جوزجانی نوشته شده باشد.
در "رساله فی تقاسیم الحکمه" نیز فصل کوچکی راجع به موسیقی و تعریف اصطلاحات مربوط به آن دیده می‌شود. بنا به قول ابن ابی اصیبعه، ابن سینا رساله دیگری نیز بنام "مدخل الی صناعت الموسیقی" نوشته است.

برداشت از اقلیدس؟

برخی از مورخان بر این عقیده هستند که آثار ابن سینا در زمینه موسیقی، ترجمه ای است از نوشته‌های اقلیدس ولی در مقابل، بسیاری دیگر از تاریخ نویسان و محققان این نظریه را قبول ندارند زیرا در متن این رسالات ذکری در این خصوص دیده نمی‌شود و خیلی عجیب بنظر می‌آید که شخصی مانند ابن سینا با همت و وسعت نظر فوق العاده ای که داشته است از ذکر این مطلب خودداری کند.

مقدمات‌هارمونی

... ابن سینا در کتاب "شفا" خود به مسئله "ترکیب و تالیف و تضعیف" اشاره می‌کند و آن عبارت است از تمهیدی که نوازندگان برای ازدیاد تاثیر موسیقی بکار می‌برند. مقصود از ترکیب این است که ما یک صوت را با صوت چهارم یا پنجم آن تواماً بنوازیم. بی مورد نیست که در اینجا در خصوص تاثیر این عمل در تحول موسیقی غرب و پیدایش فن ارغنون (ارگانوم) و علوم کنترپوآن و‌هارمونی صحبت کنیم.
در واقع مقدمه پیدایش‌هارمونی همین ترکیب اصوات یا organum یا ارغنون است و چنانچه اشاره شد بدون شک از مشرق زمین شروع شده است. زیرا اولاً از قرن ششم تا نهم میلادی در کشورهای متمدن اروپا هیچ کتابی راجع به موسیقی نظری انتشار نیافته است و از طرف دیگر در شهر قرطبه (Cordoba) در اسپانیا که دارالعلم غرب و از مراکز مهم ترویج علوم و فلسفه اسلامی‌بوده، در مدارس موسیقی "فن ارغنون" تدریس می‌شده است.
ذکر این نکته بسیار حائز اهمیت است که یکی از مشاهیر علمای موسیقی ایران بنام زیریاب {یا زریاب} فارسی ("ابوالحسن علی ابن نافع") موسس مدرسه موسیقی قرطبه بوده است.

ارغنون یا ارک و یا همان ارگ امروزی

ابن سینا در باره "ارک" یا ارعنون فقط اشاره مختصری در کتاب شفا می‌کند و این هم شاید از این جهت بوده که این ساز تا آنجایی که تحقیق شده است ابتدا در نواحی آسیای صغیر ساخته شده است. علمای جهان اسلام که راجع به آلات موسیقی رسالاتی نوشته اند همیشه اسم هر سازی را با محل اصلی آن معرفی و ذکر می‌کرده اند و چنانچه ملاحظه می‌شود در قصه هزار و یک شب نیز این قانون بکار رفته است.
مثلاً عود حیلیقی (عود دمشق) یا چنگ عجم یا قانون مصری، نی تاتاری و ... به همین علت هرگاه که راجع به ارگ مطلبی نوشته اند آنرا به بیزانس یا یونان نسبت داده اند. به همین علت شاید بتوان حدس زد که این ساز از اختراعات مردم آسیای صغیر باشد.
 
به هر حال ابن سینا در کتاب "شفا" راجع به ارگ می‌گوید: "بعضی اوقات سازهایی ساخته می‌شود که در آن می‌دمند و از جمله آنها سازی است که اصلش از بیزانس و معروف به ارگ است". همچنین در کتاب دیگری بنام "رساله فی الحکمه" که منسوب به وی است آمده است: "از جمله ابتکارات خارق‌العاده در عالم موسیقی ایجاد سازهای ترکیبی مثل ارکان (اورگانوم) و نظار آن است."

قسمتی از فصل پرده بندی کتاب شفا

"آلات موسیقی را اقسامی‌ا ست. از جمله سازهایی که دارای تار و دستان (پرده) و آنها را با مضراب می‌نوازند، مثل بربط و طنبور. ولی مشهورتر و متداولتر از همه، همان بربط است و اگر سازی بهتر از این وجود داشته باشد، مسلماً نوازندگان از آن بی اطلاع هستند. بنابراین لازم است که ما درباره ساختمان و نسبت بین پرده‌های آن صحبت کنیم. توضیح راجع به سازهای دیگر را به اشخاص دیگر واگذار می‌کنیم که بعد از اطلاع به شرح آنها بپردازند."
"بنابراین می‌گوییم که عود (بربط) سازی است که بین مشطه و انف (جای گوشی‌ها) آن به فاصله یک چهارم طول یک سیم پرده ای بسته باشند برای انگشت خنصر. بنابراین بین مطلق (دست باز) و خنصر فاصله چهارم یعنی نسبت چهار به سه (4/3) است. سپس طول سیم را به نه قسمت تقسیم کرده و یک نهم آنرا از انف جدا کرده پرده ای می‌بندیم که سبابه می‌نامیم و بن مطلق و سبابه که معادل هشت به نه است را فاصله طنینی (یک پرده) گوییم ..." 
دوشنبه 15/4/1388 - 15:52
بیماری ها
رژیم غذائی مناسب در پوكی استخوان
 
به نظر می‌رسد افزایش كلسیم و پروتئین مصرفی، مكمل، املاح و ویتامین‌ها به ویژه ویتامین D كه با كمی تغییر در رژیم غذائی امكان‌پذیر است، بتواند روند پیشرفت بیماری را كند و عوارض ناشی از آن را به حداقل برساند.
 
پوکی استخوان (استئوپروز) یكی از بیماری‌های شایع در سنین پیری است كه به دلیل كاهش تراكم استخوان بروز می‌كند. یك بیماری جدی ولی بدون علامت است، به همین دلیل مبتلایان توجه چندانی به آن نمی‌كنند تا زمانی كه به صورتی آشكار نظیر شكستن استخوان لگن، ران، مفاصل كمر و كمردرد ظاهر شود. عوامل متعددی در بروز این بیماری نقش دارند ولی كاهش فعالیت‌های بدنی، دریافت ناكافی كلسیم، كمبود ویتامینD و كمبود پروتئین و برخی بیماری‌ها نظیر پركاری غده تیروئید و غدد فوق كلیوی از مهمترین علت‌های بروز آن به شمار می‌رود. پوكی استخوان بیش از همه در زنان یائسه به دلیل كاهش ترشح هورمون استروژن و كاهش ذخیره كلسیم استخوانی بروز می‌كند.
 
یكی از مواردی كه در درمان پوكی استخوان باید مورد توجه قرار گیرد، گرچه درمان قطعی ندارد، جلوگیری از پیشرفت و كمك به بهبود آن است. به نظر می‌رسد افزایش كلسیم و پروتئین مصرفی، مكمل، املاح و ویتامین‌ها به ویژه ویتامین D كه با كمی تغییر در رژیم غذائی امكان‌پذیر است، بتواند روند پیشرفت بیماری را كند و عوارض ناشی از آن را به حداقل برساند. در زیر نظر شما را به یك نمونه رژیم غذائی مناسب در پوكی استخوان و به كار رفته در مركز تغذیه‌ای آمریكا جلب می‌كنیم.
● صبحانه:
آرد جودوسر ۱ فنجان، شیر بدون چربی یك دوم فنجان، میوه‌های تازه یا خشك خرد شده (سیب یا موز یا هلو یا آناناس) ۵ تكه، دانه‌های گیاهی (بادام زمینی، پسته، فندق، گردو و...) یك قاشق، آب پرتقال غنی شده با كلسیم یك دوم فنجان.
▪ طرز تهیه : ابتدا آرد و شیر را با هم مخلوط كرده تا فرنی از آن تهیه شود، سپس دانه‌های گیاهی را با آن مخلوط كرده و به آن آب پرتقال را اضافه می‌كنیم، سپس در ظرف كشیده و با میوه‌ها آن را سرو می‌كنیم.
▪ میان وعده صبح:
یك لیوان شیر كم چرب، دانه‌های كدوتنبل خشك شده، یك عدد سیب با پوست

● ناهار:

پنیر چدار یك دوم فنجان،پرتقال خرد شده (پره شده و پوست گرفته) یك دوم فنجان،انگور یك چهارم فنجان،دانه‌های كنجد یك قاشق، گوجه‌فرنگی ۲ عدد، برگ‌های مناسب سالاد (خرد شده) ۲ لیوان،چاودار یا گندم سیاه یك دوم فنجان
▪ دستور تهیه: ابتدا پنیر را به قطعات مربعی بریده، سپس با پرتقال و انگور مخلوط می‌كنید، برگ‌های سالاد را در كاسه ریخته و مواد فوق را به آن اضافه كنید، سپس كنجدها را روی پنیرها بپاشید و آن را با گوجه‌فرنگی و چاودار تزئین كنید.
▪ میان وعده:
آجیل سویا، شام، سینه مرغ بدون پوست ۱۲۰ گرم، سیرخردشده یا له شده ۲-۱ حبه،روغن زیتون ۱ قاشق،سس گوجه‌فرنگی تازه یك دوم فنجان ،بروكلی یك دوم فنجان ،اسفناج ۱ فنجان ،پنیر پارمزان ۱ قاشق، پاستا (نپخته) ۳۰ گرم
▪ دستور تهیه: مرغ‌ها را بدون پوست كنید و سپس به شكل نوارهای باریك برش دهید، در یك ماهیتابه مقداری روغن ریخته و مرغ‌ها و سیر را اضافه كنید، بعد از اینكه مرغ‌ها طلائی شد، بعد از ۳-۲ دقیقه، سس گوجه‌فرنگی را اضافه كنید. سپس بروكلی را ریخته و اجازه دهید به مدت ۵ دقیقه بپزد. پاستاها را در ظرفی مجزا پخته و آبكش كنید، مواد فوق را روی پاستاها ریخته و به آن پنیر اضافه كنید و با اسفناج در كنار آن سرو كنید. می‌توانید كمی هم آویشن به آن اضافه كنید.

● قبل از خواب:

یك لیوان شیر ،یك عدد موز یا یك عدد سیب، در زیر یك میان وعده مغذی برای پیشگیری از پوكی استخوان ذكر می‌كنیم كه می‌توانید جایگزین كنید:
موز متوسط رسیده یك عدد،سیب خرد شده دو عدد،پرتقال (پره شده و پوست گرفته) یك عدد،كیوی (بریده شده به شكل دایره) یك عدد،آناناس (خرد شده به شكل مربع) یك چهارم فنجان و یك چهارم فنجان گیلاس (كنسروی، هسته گرفته)،آب كمپوت آناناس یا گیلاس یك دوم فنجان ،پسته یك قاشق ،گردو و بادام یك قاشق،كنجد یك قاشق ،یك لیوان بستنی وانیلی.
میوه‌ها را با هم مخلوط می‌كنیم، دانه‌های گیاهی را روی آنها پاشیده و یك لایه بستنی، یك لایه ژله، یك لایه میوه قرار می‌دهیم. در پایان می‌توانیم دانه‌های انار و كنجد را برای تزئین به كار بریم مواد فوق برای ۴ نفر كافی است.
 
دوشنبه 15/4/1388 - 15:52
سينمای ایران و جهان

 

جای خالی نبوغ در سینمای امروز

 

 

نسلی كه سینما را روی نوارویدئوی بزرگ شناخت، حالا به سن40تا45سالگی رسیده و مجبور است روی بهترین و باكیفیت‌ترین‌دی‌وی‌دی‌ها بی‌ارزش‌ترین فیلم‌ها را ببیند...

 

هر كدام از ما به گونه‌ای دنبال فیلم‌های جدید و قدیم هستیم.
ایرانی جماعت عاشق و شیفته سینما، در هر سطح  و قشری سینما را دوست دارد و هرگز با آن بیگانه نیست.

 
از همین قدیمی‌های دور و برمان كه در مورد سینمای آن ور آب بپرسیم، سرضرب اسم «بن‌هور»، «ال‌سید» و «10فرمان» را می‌آورند و به این فیلم‌ها دلخوش هستند و نسل خودمان هم دلخوش به پدرخوانده‌ها و بعد به كارهای اسكورسیزی و بعد از آن هم قصه‌های عامه‌پسند و تولد موجودی غریب و عجیب به نام كوئینتین تارانتینو
حضور گاه‌‌وبیگاه دی‌پالما و مایكل‌مان و همچنین غرغرهای كلینت ایستوود و...  را با تاریخ كه كنار هم می‌گذاریم یك دلزدگی و افسردگی مثل خوره به جانمان می‌افتد؛ همراه با یك ترس دور و دراز كه چرا مدتی است فیلم خوبی شبیه آثاری كه قبلا می‌دیدیم به تورمان نمی‌افتد. نسلی كه سینما را روی نوارویدئوی بزرگ  شناخت، حالا به سن40تا45سالگی رسیده و مجبور است روی بهترین و باكیفیت‌ترین‌دی‌وی‌دی‌ها بی‌ارزش‌ترین فیلم‌ها را ببیند.
راجر ایبرت، قبل از سال نوی جدید و حتی بعد از آن، آنچه در سایت‌اش درباره فیلم‌ها نوشته همگی مضمونی غم‌زده دارند و براین مبنا كه آهای كجایی دهه 60 و70؟! كجایند فیلم‌هایی كه تماشاگران با دیدن‌شان به بالاترین حظ  و درك می‌رسیدند؟
وقتی كسی مثل ایبرت، در میانه سال‌2009 این نوا را سر می‌دهد، به عنوان كسی كه 35سال است هیچ فیلمی از زیر دستش ردنشده و هیچ فیلمساز سیاهكار و طمعكاری نتوانسته از دستش قسر دربرود، معنایش این است كه بله، روزگار سیاه بی‌فیلمی ما علی‌الظاهر طولانی خواهدشد.
 اگر یادتان باشد باز هم بحث نجات سینما به وسیله بازیگران مطرح شده بود. آن وقت‌ها به موازات هر  فیلم خوب و راستكی 10 تا فیلم مزخرف ساخته می‌شد و این 10تا از مجموعه‌ای به عنوان كارگردان و هنرپیشه‌ها سود می‌بردند كه سال‌های سال دوستشان داشتیم اما اجبارا فیلم‌های بی‌سروته‌شان را هم می‌دیدیم.

مثالی بزنم:
در اواخر دهه 80 بازیگری به سینمای جهان معرفی شد كه حتی در ایران خودمان هم كارش تركاند؛ یعنی به معنای واقعی كلمه این بازیگر اولین و بزرگ‌ترین هنرپیشه‌ای بود از سینمای هالیوود كه پس از انقلاب اسلامی در ایران مطرح می‌شد. منظورم «كوین كاستنر» است با فیلمش «رقصنده با گرگ‌ها»! این بازیگر در سال 1987‌،  2 فیلم داشت؛ یكی با هدایت برایان دی‌پالما (كه قرار بود برای ما یك كاپولای دیگر باشد) كه در «تسخیر ناپذیران» بازی كرد و دیگری به كارگردانی مایك نیكولز و فیلمی به نام «راه فراری نیست».
 
«تسخیر ناپذیران» در 13ژوئن 87 اكران شد و تركاند و «راه فراری نیست» 2ماه بعد در 17‌آگوست به اكران سراسری رسید و گند زد. این یك مثال بود؛  دیگر كسی به بازیگر اعتماد نمی‌كند كه سینما را نجات دهد. این 2فیلم را سینمادوستان 3یا4سال بعد در ته همان زنبیل‌ها و زیرپیراهن‌ها گیر می‌آوردند و در تعجب می‌ماندند پس از دیدن كه چرا این‌قدر تفاوت؟ داستان اینجاست كه هالیوود از یك هنرپیشه 32ساله در سال87 كه تازه رده  بین‌المللی پیدا كرده، برای نجات سینما و ساختن فیلم‌های هنری استفاده نمی‌كند ‌این وسط می‌مانند پیرمردانی كه الحق‌والانصاف دین خود را به تمام نسل‌ها ادا كرده‌اند: كاپولا (البته با كمی اغماض)، اسكورسیزی و كلینت ایستوود و چند تای دیگر از این زمره خوشنامان هستند و دیگران هم به كپی‌كاری تمام‌وقت مشغولند.
به قول راجر ایبرت: «... از بس در این‌روزها و سال‌ها در هر فیلمی بیلدینگ و هایدپارك و آسمانخراش و نشان ذبح پلیس در خیابان‌های نیویورك می‌بینیم، چیزی نمانده كه تمام این فیلم‌ها و اسم‌ها را با هم قاطی كنیم؛ اتفاقی كه اگر هم روی بدهد فرقی نمی‌كند؛ حتی كارگردانش نیز متوجه نمی‌شود. و اگرچه این اتفاق در ظاهر خنده‌دار است اما دورنمایی عجیب اندوهگین هم روایت می‌كند...»
اگرچه این سخنان ایبرت غم‌افزاست اما خود او پیش از برگزاری فستیوال فیلم كن 62 بارها و به كنایه گفته بود: «وقتی فیلم «جایی برای پیرمردها نیست»‌ را می‌بینم با آن لوكیشن‌های سخت و طاقت‌فرسا همراه با داستانی نازنین، چشمانم را می‌مالم و وقتی از نشئگی هنر هفتم بیرون می‌آیم در خلسه‌ای آنی ناگهان به این فكر فرو می‌روم كه نه! هنوز نه؛ هنوز سینما نمرده است و هنوز می‌توان فیلم خوب ساخت و می‌شود فیلم خوب دید...»
به هر حال اوضاع اینگونه است كه ایبرت برای دنیای سینما تصویر كرده؛ به هر حال فیلم خوب هم ساخته می‌شود؛ همانگونه كه فیلم بی‌سروته ساخته می‌شود اما بدبختی اینجاست كه هنرپیشه‌ای كه سرش به تن‌اش می‌‌ارزد سرضرب در  7 یا 8 فیلم مزخرف بازی می‌كند و آخ هم نمی‌گوید. آن افسردگی جك نیكلسن را  به یاد دارید وقتی در سال 1994 فیلم «گرگ» ‌اكران شد؟ نیكلسن با آن  همه كبكبه و دبدبه  فكر نمی‌كرد آبرویش را سر این فیلم بگذارد اما پس از این فیلم، نیكلسن درهر چه بازی كرد كارش روال سابق را نداشت. حتی او 3سال بعد باز هم توی بورس رفت و پشت سر هم 3-2سالی رفت كه توی فهرست بهترین بازیگران؛ آن هم از نوعی كه سرشان به تنشان بیارزد و حواشی نداشته باشند.
 
نكته دیگر اینكه اگر به موازات هر 10 فیلم بد در اوایل سال‌های 90 یك فیلم خوب هم تولید می‌شد همان یكی آن‌قدر عالی بود كه به همان دل‌خوش كنیم. آن فیلم كه ذكر كردم (فیلم گرگ) سمبل 160‌فیلم مزخرف محصول سال 1994 بود كه همپای چند اثر نازنین دیگر اكران شدند در این سال‌ها كه در میان این خوب‌ها فارست گامپی  هم بود كه محبوب دل‌ها شد و سینمای واقعی بود و مرهم بود.
و در همین روزهای سال 1994 یكهو موجودی هم به دنیای سینما معرفی شد به نام كوئینتین تارانتینو با «قصه‌های عامه‌پسند»ش. و این فیلم به‌قدری تركاند كه هنوز هم بعد از  15سال آرزویمان دیدن یك «پالپ فیكشن» دیگر است. مدتی بعد «كوئن»‌ها كه چند سالی تثبیت شده بودند با «فارگو» آمدند؛ قدیمی‌ترها هم به میدان آمدند و جدید‌ترها هم فیلم ساختند. برایان سینگر مظنونین همیشگی را ساخت در همین سال 1994؛ فهرست شیندلر بعد از اكرانش هنوز سروصدا داشت تا اینكه هزاره سوم سررسید و آشغال‌سازی شدت گرفت.
«دارودسته‌های نیویوركی‌» توسط عالیجناب اسكورسیزی به مردم هدیه شد؛ «ارباب حلقه‌ها» نور امید به قلب عاشقان سینما تابانید؛ «تصادف»‌ ملت‌ها را به هم نزدیك كرد؛ دوباره عالیجناب با «هوارد» و سه‌باره با «مرحوم»‌ به نجات تیفوسی‌های سینما آمد تا اینكه سرانجام «جایی برای پیرمردها نیست» كوئن‌ها رونمایی شد. و بعد از آن نیز هیچی. حالا در كنار همین 4 یا  5 نام، صددوجین فیلم مزخرف بالای 75میلیون دلار هزینه ردیف كنید. رقم سرسام‌آور است. هیچ اكسیژنی به سینما دمیده نمی‌شود. پیرمردها احساس خطر كردند كه دوباره به میدان آمدند؛ از كلینت ایستوود با «بچه عوض‌شده» و «گران‌تورینو» بگیرید تا دیوید فنیچربنجامین باتن»‌اش!
كم‌كار بدجنس با «
حالا اگر دیگر نه به ستاره‌ها می‌توان دل‌خوش كرد نه به كارگردان‌ها .حالا اگر دیگر خود تارانتینو‌ هم نمی‌تواند «پالپ فیكشن» بسازد و برادران كوئن‌ هم بعد از «جایی برای پیرمردها نیست» می‌روند سراغ «خوندیش بسوزونش» چاره‌ای جز دل‌خوش‌كردن نیست. دیگر آبی از قدیمی‌‌ها گرم نخواهد شد و فیلمسازان متولد 45-1935 هم سهمشان را انجام داده‌اند و ادای دینشان به سینما صورت گرفته. یا باید سرمان را با سریال  لاست گرم كنیم یا برویم به هر ضرب و زوری شده سی‌دی‌های بی‌كیفیت اكران جدید ماه‌های می و ژوئن را ببینیم كه فیلم‌هایی صدبرابر بدتر به لحاظ محتوا دارند.
از سویی هم با دنیای فانتزی، هنر و خلاقیت طرفیم. از كجا معلوم؟ شاید همین حالا یك شاهكار سینمایی درحال ساخت باشد؛ آن‌هم توسط فیلمسازی بی‌نام و نشان؛ همانگونه كه در اوایل دهه70 و اواخر دهه60، اسكورسیزی روی كارآمد و همین‌گونه قبلی‌ها و بعدی‌ها. این هم گونه‌ای دیگر از دلخوشی‌ برای شیفتگان (با عرض معذرت یا تیفوسی‌های خوش‌قلب دوستدار سینما) هنر هفتم است. صبر می‌‌كنیم و امید به آینده سینما داریم.
دوشنبه 15/4/1388 - 15:52
بیماری ها
اصول رسیدن به تناسب اندام در سالن‌های ورزشی
 
بیشتر مراجعان این سالن‌ها کسانی هستند که یا ورزش نمی‌کنند یا مدت‌هاست ورزش را کنار گذاشته‌اند.از دیگران می‌شنوند افرادی که در سالن‌ها ورزش می‌کنند اندام زیبایی دارند،پس در سالن‌های ورزشی ثبت‌نام می‌کنند و خوب، می‌خواهند ره صد ساله را یک شبه طی کنند...
مراجعه این گونه افراد به سالن‌های ورزشی نه تنها برای سلامت‌شان مفید نیست بلکه به احتمال زیاد به خودشان آسیب خواهند رساند.
وقتی در یک سالن ورزشی ثبت‌نام می‌کنید،به توصیه‌های زیر عمل کنید تا سلامتی‌تان به خطر نیفتد:

*
 از اولین روز شروع تمرینات در یک دفتر مخصوص وضعیت فیزیکی خود را یادداشت کنید. 

* هر چند وقت یک بار خود را چکاپ کلی کنید.این چکاپ به شما کمک می‌کند از خطرهای بزرگ سلامت به ویژه ناراحتی‌های قلبی عروقی دور بمانید و در مورد نیازهای بدن‌تان اطلاعات بیشتری پیدا کنید.

* مطلع کردن مسوول سالن از پیشینه سلامت و ورزشی شما و دادن تست‌هایی در رابطه با قدرت بدنی می‌تواند موثر باشد. 

* در صورتی که برای لاغر شدن به این سالن‌ها مراجعه می‌کنید در رابطه با نحوه و نوع ورزش و میزان آن برای کم کردن چربی‌های اضافه با مسوول صحبت کنید.آزمایشی برای مشخص کردن میزان چربی و اضافه‌وزن خود بگیرید و هر چند ماه یک بار آن را تکرار کنید تا ببینید پیشرفتی داشته‌اید و اگر خیر بهتر است نحوه تمرینات را تغییر دهید. 

* همگی ما به خوبی می‌دانیم که پیش از انجام حرکات ورزشی باید بدن‌مان را گرم کنیم.برای گرم کردن بدن به منظور انجام حرکات ورزشی مناسب با تناسب اندام می‌توانید 7 الی 10 دقیقه روی دستگاه‌های استقامتی تمرین کنید تا دچار تورم تاندون نشوید.دوچرخه درجا،استپر،دستگاه‌های راه رفتن در جا و... به شما کمک می‌کنند قلب و سایر اندام‌ها را برای یک ورزش سنگین آماده کنید. 

* اگر می‌خواهید شکم‌تان را فلت کنید،ران‌ها یا باسن‌تان را کوچک کنید،بهتر است درباره اهداف‌تان با یک متخصص صحبت کنید.بهترین فعالیت مناسب با هدف‌تان را بیابید. 

* پایین کمرتان را به دستگاه بچسبانید تا احتمال شکستن مهره‌های کمرتان به پایین‌ترین حد برسد. 

* تمرینات قرینه‌ای مانع از درد کمر می‌شوند.در حین تمرینات به خمیدگی‌های طبیعی بدن‌تان احترام بگذارید و برخلاف آنها کاری انجام ندهید.

* به مرور زمان میزان تمرینات را افزایش دهید تا موثر باشند.

* در صورتی که روی دستگاه‌های راه رفتن درجا تمرین می‌کنید حتما کفش مناسب بپوشید تا از دردهای سطحی در امان بمانید. 

* اگر درد زانو دارید،دنبال کارهای پرجنب و جوش نباشید و اگر دچار دردهای مفصلی یا کمری هستید از مسوول سالن بخواهید دستگاه‌های بیضوی شکل را به شما معرفی کند.

*
برای آنکه به راحتی به تمرینات‌تان بپردازید حتما طی جلسه مایعات شیرین بنوشید.
دوشنبه 15/4/1388 - 15:52
سياست
اطلاعات شخصی رییس آتی
 
جزییات مربوط به زندگی شخصی سر "جان ساورز" رییس آینده سازمان جاسوسی خارجی انگلیس "ام آی 6" به همراه تصاویر خانوادگی او توسط همسرش در اینترنت منتشر شد.
 

روزنامه "میل آن ساندی" امروز (یکشنبه) نوشت: همسر ساورز جزییاتی درباره زندگی شخصی و کودکان آنها و همچنین موقعیت مکانی منزل مسکونی شان را در وب سایت "فیس بوک" منتشر کرده است.

جزییات مربوط به زندگی شخصی سر "جان ساورز" رییس آینده سازمان جاسوسی خارجی انگلیس "ام آی 6" به همراه تصاویر خانوادگی او توسط همسرش در اینترنت منتشر شد.

 روزنامه "میل آن ساندی" امروز (یکشنبه) نوشت: همسر ساورز جزییاتی درباره زندگی شخصی و کودکان آنها و همچنین موقعیت مکانی منزل مسکونی شان را در وب سایت "فیس بوک" منتشر کرده است.

"پاتریک مرسر" نماینده پارلمان انگلیس در واکنش به این خبر گفت: من متاسفم که همسر ساورز اطلاعات شخصی رییس بعدی "ام آی 6" را در اینترنت منتشر کرده است.

وی افزود: این خانواده به مدت چندین دهه در قلب اطلاعاتی-امنیتی انگلیس بوده اند و انتشار این جزییات و تصاویر برای عموم یک اشتباه بوده و نگران کننده است.

"ادوارد دیوی" عضو دیگر پارلمان انگلیس از گوردون براون نخست وزیر این کشور خواسته است تحقیقی درباره اینکه سر جان ساورز صلاحیت ریاست "ام آی 6" را دارد یا نه انجام دهد. این درحالی است که دیوید میلیبند وزیر امورخارجه انگلیس گفته است هیچ تجدید نظری درباره این موضوع انجام نخواهد شد.

روزنامه "میل آن ساندی" نوشت: مطالب منتشر شده حاوی اطلاعاتی درباره روابط شخصی ساورز با دیپلمات های ارشد است.

سر جان ساورز 62 ساله هم اکنون سفیر انگلیس در سازمان ملل است و قرار است از نوامبر سال جاری هدایت سازمان اطلاعات و امنیت خارجی انگلیس موسوم به "ام آی 6" را در دست بگیرد و جانشین سر "جان اسکارلت" شود.

ساورز همچنین عضو تیم مذاکره کننده اتمی انگلیس با ایران بود.

وی پیشتر همچنین مدیرکل سیاسی وزارت امور خارجه، عضو هیات دیپلماتیک انگلیس در عراق و مشاور امور خارجی تونی بلر، نخست وزیر پیشین انگلیس، بوده است.

200 میلیون کاربر اینترنتی به فیس بوک دسترسی دارند. 
دوشنبه 15/4/1388 - 15:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته