• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 319
تعداد نظرات : 59
زمان آخرین مطلب : 5429روز قبل
ورزش و تحرک
منصور بهرامی (متولد ۱۳۳۵ در اراک) تنیسور حرفه‌ای ایرانی‌الاصل مقیم کشور فرانسه است.
از سن ۶ سالگی با توپ تنیس آشنا گردید.او ابتدا به دلیل نبودن امکانات و راکت با جارو و ماهی تابه تنیس را تمرین می‌کرده و از بازیکنان مورد علاقه اش شیرزاد اکبری است . تمرینات جدی خود را در زمینه تنیس از سن ۱۳ سالگی شروع کرد و در سن ۱۵ سالگی قهرمان جوانان ایران و به همراه محرم خدائی قهرمان دو نفره آسیا در رده جوانان گردید و در سن ۱۶ سالگی به عضویت تیم ملی بزرگسالان در آمد .
در سال ۱۳۵۴ در بازیهای آسیائی شرکت نمود و در مسابقات دو نفره قهرمان آسیا گردید و همچنین در مسابقات متعدد بین المللی از جمله مسابقات گالیا کاپ در چکسلواکی به همراهی علی مدنی و محرم خدائی با شکست دادن تیمهای تنیس هلند ؛ رومانی و فرانسه به همراه تیم تنیس چکسلواکی در شهر ماریا نسک لازنه به فینال مسابقات راه یافتند . وی یکی از بدترین خاطراتش را که در مسابقات بین المللی تهران در سال ۱۳۵۶ تهران با (باب هیویت) در مسابقات انفرادی رخ داد و مقصر اصلی اش را فدراسیون وقت می‌داند هرگز فراموش نخواهد کرد .وی در همان سال قهرمان مسابقات جام «دنیای ورزش» گردید و در سال ۱۳۵۹ در مسابقات جام انقلاب که برای اولین بار در استادیوم تازه تاسیس مجموعه ورزشی انقلاب برگزار گردید شرکت نمود و به همراه علی مدنی به فینال مسابقات راه یافتند که در پایان برنده مسابقه گردید و جایزه آن که یک بلیط رفت و برگشت به آتن بود را با بلیط رفت و برگشت به فرانسه عوض کرد و بدین ترتیب به فرانسه رفت......
و در شهر پاریس با مشقت های فراوان (بدلیل عدم قبول عنوان پناهنده سیاسی که بالاخره نتیجه گرفت) توانست خود را بین تنیس بازان فرانسوی مطرح نماید . وی در فرانسه بمدت ۶ سال متوالی در مسابقات متعدد شرکت نمود و بعد از آن در سن ۳۰ سالگی توانسته در مسابقات( ا-تی -پی ) شرکت نماید و در انفرادی توانسته تا رده ۱۸۰دنیا دست یابد و در مسابقات دو نفره برنده ۶ مسابقه (ا-تی -پی ) و ۱۵ بار فینالیست بوده که مهمترین آنها (رولند گاروس ۱۹۸۹-مونت کارلو۱۹۸۷-پاریس اپن۱۹۸۶)می باشد . در سال ۱۹۹۳سینیور تور را شروع کرد که در سال ۲۰۰۰ نفر اول دنیا و مجموعا ۱۲ مسابقه سینیور تور را برده‌است ۲۰۰۲-۲۰۰۳ یواس اپن -۶سال فینال و در هفتمین سال برنده مسابقات فرنچ اپن-۱۹۹۵ فینالیست مسابقات ویمبلدون-فرنچ اپن در مسابقات دو نفره و در حال حاضر بصورت تنیس نمایشی در سطح دنیا مشغول می‌باشد که دو سال پیاپی به ایران امد و به اجرای تنیس نمایشی در مجموعه انقلاب پرداخت اما مشکلاتی را سر راه دید و دیگر به ایران نیامد. منصور بهرامی یکی از قدرتمند ترین بازیکنان ایران بحساب می‌آید.
دوشنبه 15/4/1388 - 18:30
دعا و زیارت
نام‌های خدا در قرآن مجموعه‌ای از بیش از ۲۰۰ نام خداوند است که در قرآن ذکر شده‌اند و اصطلاحا، ۹۹ تای آن «اسماء الحسنی» یا نام‌های نیکوی خداوند خوانده می‌شوند. هر چند که تعداد نام‌های خدا، شامل صفت‌ها و کلمه‌های مرکب، در قرآن و سنت از ۹۹ عدد خیلی بیشتر هستند، ولی مسلمانان اعتقاد دارند که گروه برگزیده‌ای از نام‌ها (نام‌های نیکو)، تعدادشان ۹۹ عدد است.
از میان این ۹۹ نام‌، ۸۵ تای آن مستقیما در قرآن ذکر شده است. اما تعدادی از این نام‌ها مستقیما در قرآن وجود ندارد. بعضی از محققان با رجوع به احادیث تا ۲۰۰ مورد از این نام‌ها را یافته‌اند
فهرست نام‌های نیکوی خداوند
نوشتار اصلی: نام‌های نیکوی خداوند
۹۹ نام خدا بر طبق سنت اسلام، به نامهای نیکوی خداوند معروفند. باید توجه داشت که در هیچ مرجعی فهرست زیبایی‌شناسانهٔ یکسانی که به ترتیب نام‌ها را در خود ذکر کرده باشد وجود ندارد.
عموما بر سر اغلب این نام‌ها با هم توافق دارند؛ هر چند که در مورد تعدادی از آن‌ها همچنان اختلاف وجود دارد
 ن . ب . و نام‌های نیکوی خداوند در قرآن
الله • رحمن • رحیم • ملک • قدّوس • سلام • مؤمن • مهیمن • عزیز • جبّار • متکبّر • خالق • باری • مصوّر • غفّار • قهّار • وهّاب • رزّاق • فتّاح • علیم • قابض • باسط • خافض • رافع • معزّ • مذلّ • سمیع • بصیر • حکم • عدل • لطیف • خبیر • حلیم • عظیم • غفور • شکور • علیّ • کبیر • حفیظ • مقیت • حسیب • جلیل • کریم • رقیب • مجیب • واسع • حکیم • ودود • مجید • باعث • شهید • حق • وکیل • قویّ • متین • ولیّ • حمید • محصی • مبدى • معید • محیی • ممیت • حیّ • قیوم • واجد • ماجد • واحد • صمد • قادر • مقتدر • مقدّم • مؤخّر • اول • آخر • ظاهر • باطن • والی • متعال • بر • توّاب • منتقم • عفو • رئوف • مقسط • جامع • غنیّ • مغنی • مانع • ضار • نافع • نور • هادی • بدیع • باقی • وارث • رشید • صبور • مالک الملک • ذو جلال و اکرام
دیگر نام‌های خدا در قرآن
نامهای دیگری برای خداوند در قرآن یافت می‌شود اما جزء لیست ۹۹ نام نیکوی معروف خداوند ذکر نشده است.
لیست زیر شامل نام‌هایی است که در لیست آن ۹۹ نام قرار ندارند.
شماره عربی فارسی برخی آیات ذکر شده
۱ المالک صاحب یا دارندهٔ هر چیز 
۲ الملیک مالک همیشگی 
۳ ذو الفضل العظیم دارای لطف و شان بیکران ۲:۱۰۵، ۳:۷۴، ۸:۲۹، ۵۷:۲۱، ۵۷:۲۹، ۶۲:۴
۴ ذو انتقام صاحب انتقام (منسوب به انتقام گیرنده) سوره آل‌عمران آیه ۴، سوره مائده آیه ۹۵، سوره ابراهیم آیه ۴۷
۵ شدید ‌العقاب سخت کیفر (مجازات کنندهٔ شدید) سوره غافر آیه ۲۲
 
دوشنبه 15/4/1388 - 18:29
ایرانگردی
فرهنگ ایرانی ریشه در تاریخ دارد. عوامل اصلی شکل گرفتن فرهنگ ایران را می‌توان در امپراتوری پارس‌ها (هخامنشیان)، دوران ساسانیان، سلطه اعراب، حملات مغول و دوران صفوی جستجو کرد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشه‌ای از فرهنگ ایران را به ارث برده‌اند. حتی سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است.در مجموع می‌توان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای جمهوری اسلامی ایران است را به اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی که از شاخصه‌های اصلی فرهنگ ایرانی است. ۲- اعیاد ملی از جمله نوروز و شب یلدا و تقویم هجری شمسی ۳-مذهب تشیع و شاخه‌های مختلف آن ۴- دین‌ها و آیین‌های زرتشتی، مهرپرستی و بهائی ۵- هنر ایرانی (ادبیات و شعر پارسی، معماری ایرانی و غذای ایرانی)، ۶-فرهنگهای کردی وآذربایجانیافتخارات و امتیازات فرهنگی
فرهنگ ایرانی با داشتن سنن مخصوص خود همچون تقویم خورشیدی خاص خود، از بسیاری از فرهنگهای دیگر مجزا می‌شود. در حالی که تقریباً همه کشورهای دنیا از یکی از سه تقویم میلادی (خورشیدی)، هجری قمری (بر اساس ماه)و تقویم چینی (بر اساس ماه) استفاده می‌کنند، تقویم ایرانی به عنوان یکی از دقیق ترین این تقویم‌ها با داشتن نقطه شروع بسیار دلپذیر (آغاز بهار) از نقاط برجسته فرهنگی ایران می‌باشد.ایرانیان چندین بار با تأثیر گذاشتن بسیار بر روی قوم مهاجم قدرت فرهنگ خود را به رخ قوم مهاجم کشانده‌اند. تأثیر شدید فرهنگ ایرانی بر اعراب و به وجود آمدن مذهب شیعه و تأثیر بسیار بر قوم بدوی مغول انکار ناپذیر است.
 
ایرانیان صاحب دومین زن وزیر در جهان بوده‌اند.
جدا از افتخارات تاریخی، فرهنگ ایرانی از دو مشخصه بارز فرهنگی برخوردار است که به این فرهنگ هویتی ممتاز می دهد. این دو مشخصه، یکی «هنر و ظرافت در لذت» و دیگری « سطح بالای هیجان در زندگی» می باشد. فرهنگ ایرانی به شدت غنی است در تولید لذت، هنر و شادی، و مملو از ظرافت هایی است که بسیاری از فرهنگهای حاکم بر کشورهای پیشرفته فاقد آن هستند. ظرافت هایی که در راستای افزایش شادی و هیجان و در نتیجه لذت بیشتر بشر از زندگی تعبیه شده اند. از این ظرافت های فرهنگی می توان به شعر و ادبیات ایرانی و شهرت و نفوذ جهانی آن و یا به جایگاه طنز و موسیقی در فرهنگ ایرانی اشاره کرد. جدا از این هنرهای تجسمی و لذت های بصری جایگاه ویژه خود را در فرهنگ ایرانی دارد. از فرش ایرانی که در همه دنیا به زیبایی معروف است تا هنرهای میناکاری ، خاتم کاری ، منبت کاری ، معرق کاری و ده ها هنر دیگر ایرانی نشانگر علاقه قابل ملاحظه ایرانیان به زیبایی و ظرافت است . یکی دیگر از سمبل‌های ظرافت فرهنگ ایرانی، غذاهای متنوع ایرانی می‌باشد. با اینکه خورشت‌های ایرانی تا حدی شبیه به بعضی از غذاهای هندی است و کباب‌های ایرانی هم دارای شباهت‌هایی به کباب‌های یونانی و عربی است، غذای ایرانی دارای بسیاری عناصر منحصر به فرد خود می‌باشد.اهمیت لذت، هنر و هیجان در فرهنگ ایرانی از بعدی دیگر هم قابل بررسی است. در حالی که یک ایرانی در ایران، به علت وجود اختلال در بسیاری از سیستم های زندگی خود، معمولاً اضطراب بالایی در زندگی خود تحمل می کند، در عوض به دلایل فراوان در زندگی خود هیجان زیادی حس می کند و کمتر دچار حس تنهایی و گوشه گیری می شود. کم بودن شاخص فردگرایی در ایران، در مقایسه با بسیاری از کشورهای مغرب زمین، جدا از اینکه حکایت از سنتی بودن بسیاری از ساختارهای فرهنگ ایرانی دارد، علامت وجود روحیه همدلی در ایرانیان است. جدا از این، بسیاری از رفتارهای آنارشی وار در فرهنگ های گرم و از جمله ایران، ریشه در روحیه هیجان جو ایرانیان دارد که از دیدگاهی به میزان بالای تابش آفتاب مرتبط است. این هیجانات به نوعی باعث افزایش نشاط در زندگی بسیاری از ایرانیان و در نتیجه کاهش افسردگی می شود.

نقاط ضعف
در اثر حملات بسیار گسترده‌ای که بر ایران در طول تاریخ وارد شده‌است و در کنار آن آب و هوای گرم و خشک ایران، فرهنگ ایران دچار مشکلات عدیده‌ای شده‌است که از دیدگاهی ریشه عقب ماندگی فعلی ملت ایران است. منظور از حمله، تهاجمی است که به سلطه قومی خارجی با منافع متفاوت، و تامین اهداف آن قوم برای مدتی طولانی منتهی شده‌است (که حملات اعراب، تیمور و مغول از این دسته‌اند). حملاتی که به سلطه قوم خارجی با منافع متفاوت منجر می‌شود به صورت‌های گوناگون بر فرهنگ یک کشور تأثیر می‌گذارد که می‌توان به ایجاد ترس و روحیه محافظه کاری و در کنار آن افزایش خشونت در جامعه اشاره کرد

عناصر اصلی فرهنگ ایرانی
نوروز و تقویم هجری شمسی: نوروز از جشن‌های باستانی ایرانیان است که امروزه در محدوده جغرافیایی فلات ایران یعنی در کشورهای ایران، آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و بخش‌های کردنشین کشورهای عراق و ترکیه و سوریه، در روز ۱ فروردین (۲۱ مارس) هرسال برگزار می‌شود. برگزاری جشن نوروز همچنین در زنگبار واقع در افریقای شرقی که در قدیم سکونتگاه ایرانیان مهاجر بوده رواج دارد. از جشن‌های متعددی که در ایران باستان مرسوم بوده، یا از جشن‌های اندکی که از آن عهد به یادگار مانده، هیچ یک به طول و تفصیل نوروز نیست. نوروز جشنی است که یک جشن کوچک‌تر (چهارشنبه سوری) به پیشواز آن می‌آید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه آن. و نماد آن انداختن سفره هفت سین است. در تقویم جلالی روز اول سال طوری تنظیم می‌شده‌است که با اعتدال ربیعی همگام شود و در نتیجه سال‌ها ۳۶۵ یا ۳۶۶ روز داشته‌اند. تقویم رسمی ایران و تقویم رسمی افغانستان بر اساس تقویم جلالی ساخته شده‌اند ولی هم طول ماه‌هایشان و هم مبدأ تاریخشان با تقویم جلالی متفاوت است.

زبان پارسی (دری و تاجیک):فارسی، پارسی، یا فارسی دری (در برخی متون قدیم: پارسی دری) زبان رسمی کشور ایران و تاجکستان و یکی از زبان‌های رسمی کشور افغانستان است. در ایران نزدیک به ۷۰ میلیون، در افغانستان ۲۰ میلیون، در تاجیکستان ۵ میلیون، و در ازبکستان پیرامون ۷ میلیون نفر سخنور دارد. زبان فارسی گویش‌ورانی نیز در هندوستان و پاکستان دارد (نگا:زبان فارسی در شبه قاره هندوستان). رویهمرفته می‌توان شمار فارسی‌دانان جهان را پیرامون ۱۱۰ میلیون نفر برآورد کرد. با وجود اینکه فارسی در حال حاضر زبان رسمی پاکستان نیست. ولی قبل از استعمار انگلیس .زبان رسمی و فرهنگی شبه‌قاره هند در زمان سلسله گورکانیان یا امپراتوری مغولی هند بوده‌است. زبان رسمی کنونی پاکستان، اردو است که در واقع «ایرانی‌شده» زبان هندی و به شدت تحت‌ تأثیر فارسی است و واژه‌های فارسی بسیار زیادی در آن موجود می‌باشد. اکنون نیز به عنوان یک زبان فاخر در بین نخبگان به خصوص در زمینه هنر و موسیقی (موسیقی قوالی) رواج دارد. به خاطر تأثیر بسیار زیاد زبان فارسی در پاکستان، بنیان‌گذاران پاکستان تصمیم گرفتند که سرود ملی کاملاً به زبان فارسی سروده شود. در زبان فارسی به خط فارسی حدود ۳۲ حرف اصلی وجود دارد که به مجموع آنها الفبای فارسی گفته می‌شود.اسلام و مذهب تشیع و شاخه‌های مختلف آن: اکثریت ایرانیان بعد از حمله اعراب در طول زمان به آیین اسلام گرویدند و مسلمان شدند. مسلمانان بر این باورند که خدا مستقیماً بر بسیاری از پیامبران وحی فرستاده و محمد آخرین آنها است. نزدیک به ۸۹٪ ایرانیان شیعه می‌باشند. شیعیان علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. در حالی که مذهب شیعه دسته کم از قرن دوم هجری با این نام به معنای پیرو شناخته شده بود و در زمان امام ششم شیعیان رشد قابل ملاحظه‌ای داشت، ولی گسترش و ظهور شیعه دوازده امامه به سبک فعلی از زمان حکومت صفوی در ایران انجام شد که شیعه را مذهب رسمی ایران اعلام نمودند و از تشیع به عنوان ابزاری برای وحدت ملی استفاده نمودند. این مساله که ایرانیان به طور تاریخی به اینکه پادشاهان باید فر شاهنشهی داشته باشند و خون شاهنشهی باید در رگ هایشان جاری باشد اعتقاد داشته‌اند . در نزدیک شدن فرهنگ شیعه و ایرانی بسیار موثر بوده‌است. به دلیل گسترش تشیع و شکل گیری فعلی آن در زمان پادشاهان صفوی و توسط ایرانیان، فرهنگ ایرانی و شیعه اشتراکات فراوانی دارد.زبان و فرهنگ آذربایجانی:با آمدن اقوام آریایی به فلات ایران، اقوام بومی آذربایجان با ایشان آمیخته شدند و در یک اتحاد، پادشاهی ماد را به وجود آوردند. از آن تاریخ به بعد آذربایجان قسمتی از ایران بود و پس از حمله اعراب به ایران در قرنهای ابتدایی ورود اسلام به ایران آذربایجان از کانونهای عمده مقاومت وشورش ایرانیان در برابر اعراب بود. از حدود قرن پنجم هجری به بعد، حوادث متناوب یکی بعد از دیگری آذربایجان را آماج تهاجمات پیاپی قرار داد. بعد از سلجوقیان، دورِ سلسله جنبانی ترکان آتابای یا اتابکان آغاز و با نفوذ این اقوام و گسترش زبان ترکی، سیطرهٔ زبان آذری که بازمانده و متحول شدهٔ زبان مادها بود، محدود و رفته رفته رو به کاهش نهاد. با ادامه تسلط ترکان در دوران اتابکان باز هم عده ترک‌ها در سرزمین آذربایجان فزونی یافت و مآلاً زبان ترکی رونق بیشتری گرفت. در دوران مغول‌ها که بیشتر سربازان آنان ترک بودند و آذربایجان را تختگاه خود قرار دادند بازهم به نفوذ ترکان افزوده شد.بعدها از زمان صفویان که خود به نوعی برخاسته از آذربایجان بودند و ورود اقوام قزلباش و اقوام دگر به آن دیار آذربایجان از اهمیتی مضاعف برخوردار گشت و فرهنگ جدید آذربایجان که تأثیر گرفته از تاریخ پر فراز و نشیب خود بوده‌است، تأثیری شگرف بر تاریخ و فرهنگ ایران گذاشته‌است.زبان و فرهنگ کردی: بیشتر تاریخ شناسان پر آوازه براین باورند که، کردهای امروز نوادگان مادهای دیروزند. این نکته که که زبان کردی بازماندهٔ زبان ماد است، و التزاما کردهای امروزی هم استمراری از مادهای باستان هستند، تا زمانی که زبان مادی بدرستی شناخته نشده، کماکان یک فرضیه باقی می‌ماند .آیین‎های ایرانی، مانند نوروز، مهرگان، و سده، میان کردان با شکوه بی‎مانندی برپا می‎گردد و تا امروز هم در میان گروه‎های بزرگی از کردان که به فرقه‎های کهن دینی این سرزمین منسوبند، ردپای بسیاری از باورهای «مغانی»، «مزدکی»، «زروانی» و «مانوی» دیده می‎شود که نمادی از اعتقاد مشترک باستانی آنان با کیش‎های ملی ایرانی می‎باشد.موسیقی کردی بخش بزرگی از موسیقی فعلی ایران را تشکیل می‌دهد و بسیاری از مشهورترین خواننده هاو گروههای موسیقی سنتی داخل ایران، از کردستان می‌باشند.

دین زرتشتیآیین میتراییسم یا مهر پرستی: مِهرپرستی یا آیین مهر یا میترائیسم بر پایه پرستش ایزد ایرانی مهر (میترا) بنیاد شده بود. به دلیل ارزش مندی آفتاب در این دین برخی نیز این دین را آفتاب پرستی دانسته‌اند. از زمانهای دور پیش از تاریخ ایرانیان پیرو آیین مهر یا کیش بغانی بودند. آیین مهر یک دین یا قانون تدوین شده نیست آیین و سنتی است که آغاز آن تاریک است. اولین گروه آریایی‌هایی که وارد فلات ایران شدند در پیمان نامه‌های میان خود به میترا سوگند میخوردند. بسیاری از جشن‌های و سنن ایرانی ریشه در میتراییسم دارد به طور مثال شب یلدا ریشه در اعتقاد ایرانیان به تولد میترا در این زمان دارد. روزها تا این شب کوتاه می‌شوند و بعد از این شب شروع به طولانی شدن می‌کنند. این جشن در ماه پارسی «دی» قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بوده‌است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد.هنر ایرانیشعر و ادبیات: شعر از جایگاه رفیعی در ادبیات فارسی برخوردار است. نخستین نمونه‌های به دست آمده از شعر در ایران، پیشینه‌شان به روزگار زرتشت پیامبر و سروده‌هایش در گاهان می‌رسد. این سروده‌ها به گویش گاهانی از زبان اوستایی است. همچنین از دوران پهلوانی (اشکانی) منظومه‌هایی - مانند ایاتکار زریران (یادگار زریران) و درخت آسوریک - به زبان پهلوی اشکانی در دست است.
 
دوشنبه 15/4/1388 - 18:27
دانستنی های علمی
مانکن (به انگلیسی: Mannequin) نوعی تمثال یا نمایش از فرم فیزیکی بدن انسان در حیطه هنر و تجارت البسه است. شغل مانکنی معمولاً به معنی پوشیدن و نمایش لباسهای جدید طراحی شده توسط طراحان لباس و شرکتهای تولید پوشاک است. در امریکا به مانکن، مُدِل (به معنی الگو) گفته می‌شود و به افرادی که در کار خود موفق‌تر و مشهورتر هستند سوپر مدل می‌گویند. افرادی که برای نقاشی، مجسمه‌سازی، عکاسی و سایر هنرهای تجسمی الگوی هنرمندان می‌شوند نیز مدل نامیده می‌شوند. از تصویر مدل‌ها در پوسترهای تبلیغاتی و مجله‌های مُد و زیبایی استفاده می‌شود با اجرای مانکن‌ها نمایش‌هایی ویژهٔ نمایش لباس، کفش، جواهر و سایر محصولات برپا می‌شود و مدل‌ها این محصولات را به نمایش می‌گذارند. در این نمایش‌ها به طرز راه رفتن مدل‌ها دفیله. یا گربه‌رو (Cat walk) (راه رفتن مانند گربه) می‌گویند مانکن‌ها معمولاً مجبورند رژیم‌های غذایی سختی بگیرند تا اندام لاغری داشته باشند. پس از مرگ چند دختر جوان مانکن بر اثر سوء تغذیه، اعتراض‌های اجتماعی ، به خصوص از جانب فعالان حوزهٔ زنان، به وضعیت زندگی این افراد و تأثیر نامطلوب آنها بر جامعه شدت گرفته است و کمپین ضدلاغری تشکیل شده است. در بعضی از کشورهای اروپایی نیز قوانینی تصویب شده‌است تا مانکن‌ها مجبور به داشتن مدرک پزشکی باشند.
دوشنبه 15/4/1388 - 18:22
دانستنی های علمی
خورشید از کوتوله‌های قرمز خطرناک‌تر است
 
خورشید شرایط ایده آلی برای حیات انسان‌ها ایجاد می‌کند، اما در واقع به طور دوره‌ای زمین را در معرض خطرات ناشی از ماده میان ستاره‌ای قرار می‌دهد.
 
زمین هر میلیارد سال در معرض 1 تا 10 خطر از سوی مواد میان ستاره‌ای قرار می‌گیرد.

خورشید شرایط ایده آلی برای حیات انسان‌ها ایجاد می‌کند، اما در واقع به طور دوره‌ای زمین را در معرض خطرات ناشی از ماده میان ستاره‌ای قرار می‌دهد، به نحوی که اکثر ستاره‌ها این‌گونه عمل نمی‌کنند.

 خورشید از ما در برابر پرتوهای کیهانی و غبارهایی که از فراسوی منظومه شمسی می‌آید محافظت می‌کند. پرتوهای کیهانی موجب تخریب لایه اوزون می‌شوند و غبار میان ستاره‌ای می‌تواند مانع عبور نور خورشید شده، عصر یخبندان را پدید آورد.

بر اساس محاسباتی که اخیرا صورت گرفته است، زمین هر میلیارد سال در معرض 1 تا 10 خطر از سوی مواد میان ستاره‌ای قرار می‌گیرد. اما تحقیقات نشان داده‌اند که سیارات قابل سکونتی که به دور یک کوتوله قرمز می‌گردند هیچگاه در معرض این خطر قرار نمی‌گیرند، زیرا باید به این ستاره‌های خاموش نزدیک باشند تا به اندازه کافی گرم شوند و به طور کلی بیشتر از زمین در برابر حملات آب و هوایی محافظت می‌شوند.
دوشنبه 15/4/1388 - 18:4
موسيقي
این 7 نفر آمده بودند که غوغا برپاکنند!
 
...«حمید گودرزی» همکاری اش را با این گروه متوقف کرد تا فرصت بیشتری داشته باشد برای حضور در ملودرام سینمایی. اما امین زندگانی آمد و امیرحسین مدرس، تا رنگ و بوی...
 
 بازگشت بچه‌های خیابان پشتی!
آسیب شناسی حضور ستاره‌ها در موسیقی پاپ در گفت و گو با 2 عضو گروه «هفت» که همچنان با حضور چهره‌هایی مثل شهاب حسینی، امین زندگانی و امیر حسین مدرس، سرپاست.
این 7 نفر آمده بودند که غوغا برپا کنند. قرار بود اثرشان با جنجال همراه باشد و کلی اتفاق نو؛ اما در بازار موسیقی ایران هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و هر لحظه باید منتظر اتفاقات نو بود. هفت 1 و 2 در شرایطی به بازار آمد که نمی‌توانست همان سر و صدا را ایجاد کند. «هفت» اما ماند و همچنان فعالیت کرد؛ اتفاقا ً این بار گسترده‌تر و با نوآوری‌های بیشتر. در این مدت اما تغییراتی در گروه به وجود آمد؛ «حمید گودرزی» همکاری اش را با این گروه متوقف کرد تا فرصت بیشتری داشته باشد برای حضور در ملودرام سینمایی. اما امین زندگانی آمد و امیرحسین مدرس، تا رنگ و بوی ایرانی به آثاری دهند که در ابتدا پاپ _ راک بودند و حالا پاپ _ سنتی شده اند. حالا 2 آلبوم هفت 3 و 4، توسط ایران گام و به طور همزمان به بازار موسیقی آمده. چند قطعه از آلبوم جدید را قبل از شروع گپ و گفتمان با امیرحسین مدرس و ماهان حیدری (سرپرست گروه) شنیدیم. به هر حال شنیدن آثاری از شهاب حسینی، امیرحسین مدرس و امین زندگانی خالی از جذابیت نیست؛ هر چند که از همین چند قطعه هم مشخص است که آلبوم کمی ‌دیر وارد بازار پاپ این روزها شده و با علایق فعلی مخاطبان فاصله دارد. باید منتظر بود و دید که آثار این گروه بالأخره می‌تواند به بخشی از خاطره موسیقی‌مان تبدیل شود یا خیر.

مجبوریم با همان سؤال کلیشه ای شروع کنیم؛ این که گروه هفت چطور شکل گرفت تا به این جا رسید؟

ماهان حیدری: سال 1382 زمانی که رکورد موسیقی تازه شروع شده بود، این گروه تشکیل شد. اولین نفرات گروه که در واقع پایه‌های آن به حساب می‌آیند، شهاب حسینی و برادرش مهدی بودند. بعد از مدتی حمید گودرزی هم به ما اضافه شد اما مراحل گرفتن مجوز 2 سال صول کشید تا سال 84 که آلبوم هفت 1 و 2 منتشر شد.

 چرا با این همه جوان فعال در موسیقی، برای تشکیل گروه سراغ سینماگران رفتید؟

ما کارمان را با «شهاب حسینی» آغاز کردیم. شهاب از 18 سالگی آواز می‌خواند تا سال 80 که به طور جدی این مسأله را دنبال کرد و الأن آلبومش 7 سال است که آماده است و منتشر نشده و قرار است با هفت 3 و 4 بیرون بیاید. حضور «حمید گودرزی» هم به خاطر این بود که او یک خواننده حرفه ای است که قبلا ً در «دانی و من» بیش از 33 تراک خوانده بود و مردم هم از صدایش استقبال کرده بودند. از طرفی در گروه ما علاوه بر سینمایی‌ها، 5 موزیسین هم فعالیت می‌کنند. به طور کلی رویکرد ما به هیچ وجه تبلیغاتی نبود و بر اساس توانایی افراد شکل گرفت.
اما به هر حال، هر کدام از این چهره‌ها _ شهاب حسینی، حمید گودرزی، امین زندگانی و امیر حسین مدرس_ یک بار تبلیغاتی عظیم دارند... .
من هم معتقدم که نمی‌شود از تبلیغات این ستاره‌ها چشم پوشی کرد اما مطمئن باشید حضورشان تنها به خاطر جنبه‌های تبلیغاتی نبود.

آقای مدرس! مدتی است که عادت کرده ایم بسیاری از بازیگران را به عنوان خواننده، به خصوص در تیتراژ سریال‌هایی که حضور دارند، ببینیم؛ چرا؟ مد شده یا مثلا ً چشم و هم چشمی ‌وجود دارد؟
امیرحسین مدرس: به نظر من تعارضی بین این دو وجود ندارد. موسیقی شاخه ای از هنر است؛ مثل بسیاری از هنرها که به هم مرتبطند. چه اشکالی دارد اگر بازیگری که با کار موسیقی آشناست، در این حوزه فعالیت کند؟
دلیلش را باید از خودشان پرسید اما به نظر من اگر کسی واقعا ً تخصصی داشته باشد و بتواند درست بخواند، مانعی ندارد.

فکر نمی‌کنید رغبت تهیه کننده‌ها برای تضمین فروش اثر هم مؤثر است؟

بحث توانایی و بحث بازرگانی، 2 مقوله جدا هستند. عده ای صرفاً به خاطر چهره بودن شان وارد حوزه‌های دیگر هنر هم می‌شوند اما اگر تخصصی وجود داشته باشد، مسأله فرق می‌کند؛ مثلا ً من هرگز نقاش خوبی نیستم؛ اصلا ً زیر صفرم ولی در عرصه موسیقی می‌توانم فعالیت کنم چون هم دانش‌اش را دارم و هم تخصص اش را اما این موضوع، برای خیلی‌ها تفننی است.

یک بازیگر حق دارد برای تفنن خودش از رسانه ملی استفاده کند؟

من به این قضیه خیلی بسته نگاه نمی‌کنم؛ یعنی فکر می‌کنم که هر کس فکر می‌کند توانایی دارد، بیاید؛ این گوی و میدان. در تمام دنیا هم عرصه برای تجربه‌های هنری و فرهنگی باز است. همه می‌آیند و خود را در معرض قضاوت مردم و دیگران می‌گذارند.
اتفاقا ً وقتی عرصه تجربه باز باشد، توانایی متخصصان نمود بیشتری پیدا می‌کند چون آثارشان در معرض داوری قرار می‌گیرد.

آقای حیدری! این همه تأخیر در انتشار آلبوم اول تا سوم به خاطر درگیری دوستان در سینما بوده؟

نه، اعضای گروه در تمام تمرینات و ... حضور داشتند و همکاری کردند و بعد این که ما 2 آلبوم منتشر کرده ایم.

این مسأله عجیب نیست؟ همه یک آلبوم منتشر می‌کنند و بعد منتظر بازتاب‌ها می‌مانند تا آلبوم بعدی.
چون تعداد خوانندگان ما زیاد بود، تصمیم گرفتیم 2 آلبوم منتشر کنیم. هفت 1 و 2، هفت 3 و 4 تا آلبوم هفتم که احتمالا ً فعالیت‌های گروه متوقف می‌شود.

دقیقا ً چه زمانی؟

خودمان هم نمی‌دانیم. امسال که بعد از 3 سال، آلبوم سوم و چهارم منتشر می‌شود.

پس حالا وقت هست. اما آیا روی رنگ بندی صداها دقت شده یا چیزی که الأن شنیده می‌شود، اتفاقی است؟
اتفاقا ً کاملا ً حساب شده است. ما در کار اول که پاپ_ راک بود، اصلا ً رنگ سنتی نداشتیم و صداها براین اساس انتخاب و بیشتر از صداهای بم استفاده شد اما در کار بعد از آقای مدرس خواهش کردیم که در این گروه باشند و نفرات بر اساس سبک موسیقی پاپ_سنتی انتخاب شدند.

آقای مدرس! جنس موسیقی شما سنتی است در حالی که آثار اول هفت، پاپ_ راک بود. چطور قبول کردید که وارد گروه شوید؟
دوستان با من تماس گرفتند و توضیحاتی درباره کار دادند. من با شنیدن آثار، حس کردم این کار نسبت به موسیقی پاپی که در این سال‌ها فراگیر شده، هویت دارد و به همین دلیل حس کردم که می‌شود کارهایی انجام داد. از ابتدا قرار بر این شد که آلبوم سوم و چهارم بر همین مدار بچرخد که ما یک صدای ایرانی هم داشته باشیم؛ یعنی جنس موسیقی ایرانی به کار رنگ دیگری بدهد و موسیقی بر همان اساس تنظیم شد.

اصلا ً تضمینی وجود دارد که این آثار که با این همه زحمت و مرارت منتشر می‌شوند، شنیده شوند؟
اثر خوب به هر حال شنیده می‌شود اما بهایی به آن داده نمی‌شود. ما سعی کردیم این آثار را به نظر مردم نزدیک کنیم و به همین خاطر، تمام کسانی که کار را شنیده اند، دوستش دارند.

با توجه به رکود بازار موسیقی و هزینه‌های سرسام آور 2 گروه «هفت» و «آژنگ»، چقدر این امیدواری هست که هزینه‌های کار برگردد؟

ما چندان دغدغه ای در این رابطه نداریم چون از ابتدا حرکتمان فرهنگی بود. هفت به طور قطع، گروه بسیار پر هزینه‌ای است و بازار موسیقی به هیچ عنوان جواب این نوع سرمایه گذاری را نمی‌دهد؛ اما مهم ترین هدف ما گفتن حرف نو است.

 این تفکر تعارضی با استفاده از چهره‌های سینمایی ندارد؟

چرا نباید از صدای این خواننده‌ها استفاده کرد. شما به عنوان مخاطب، صدای امیر حسین مدرس را می‌شنوید و دوستش دارید. او توانایی زیادی برای انجام اقدامات نو دارد و وقتی این پتانسیل هست، چرا نباید این استعداد را نشان داد؟ اتفاقا ً امیر حسین و شهاب به شدت روی کلام و کیفیت آثارشان تأکید دارند. ما این حرکت را از سال 80 شروع کرده ایم و هیچ نوع تبلیغی در این خصوص انجام نداده ایم و این حساسیت کار را نشان می‌دهد. دغدغه فرهنگی ما شاید از اهالی موسیقی بیشتر بوده است.

هفت، اولین گروهی است که از این تعداد ستاره بهره برده. واقعا ً چرا تا الأن این قدر بی سر و صدا کار کرده؟ چرا به قول معروف نترکانده؟
من هم فکر می‌کنم که این اتفاق باید رخ دهد اما خیلی عوامل آن مانع می‌شود. شهاب حسینی و حمید گودرزی می‌توانستند یک انفجار در بازار موسیقی ایجاد کنند اما وقتی کار اجرایی طول می‌کشد چه انتظاری می‌توان داشت؟ باید قبول کنیم که مردم در سال 80 با سال 84 بسایر متفاوتند و نوع نگاهشان به موسیقی تغییر کرده است.
ما از سال 84 رویکردمان عوض شد؛ مفهوم گرا شدیم و به سلیقه ایرانی نزدیک و به طور کلی به سمت فرهنگی شدن حرکت کردیم.
اما در این سال‌ها چه اتفاقی برای موسیقی پاپ افتاده است؟ چرا خبری از بزرگان عرصه پاپ نیست و چرا تیراژ آلبوم‌ها تا این اندازه فت کرده است؟ این‌هاست که مشکل ساز است.
دوشنبه 15/4/1388 - 18:3
دانستنی های علمی
فال امروز (15تیر- 6 july)

فروردین:
امروز برای شما سخت است كه بدون فكر كردن به اینكه چگونه می‌توانید از زیر بار مسئولیتهایتان شانه خالی كنید به آنها نگاهی بیندازید. شما در این مورد خیلی سریع تصمیم می‌گیرید و در حالیكه در مورد فرار كردن از مسئولیتهایتان صحبت می‌كنید ممكن است ناخواسته كسی را ناراحت كنید. مواظب باشید، برای اینكه ممكن است شما خیلی بیشتر از آن چیزی كه فكر می‌كنید عصبانی شوید. حتی اگر اكنون تنها هدف شما لذت بردن و خوش بودن است، هنوز عاقلانه‌ترین راه این است كه ابتدا كارهایی كه مفید و سازنده هستند را انجام دهید.

اردیبهشت: كار كردن سخت و بیش از اندازه را متوقف كنید و زمانی را با فعالیتهای لذت بخش كه در خانه می‌توانید انجام دهید سپری كنید. گذراندن وقت در یك باغ یا در یك محیط زیبا می‌تواند برای مدتی ذهنتان را از مسائل پیچیده دور نگه دارد. شما نمی‌توانید سیل افكاری كه به ذهن شما می‌آیند را متوقف كنید، اما می‌توانید توجهتان را به سمت موضوعات لذت‌بخش‌تر هدایت كنید.

خرداد: تعیین كردن مرز بین زیركی و حماقت كار سختی است و شما در حال حاضر نمی‌توانید روی این لبه باریك زندگی كنید. اما از شكست خوردن نهراسید، برای اینكه هوش فوق‌العاده عطارد همراه با ثبات و ایستادگی كیوان به اندازه كافی می‌تواند از شما حفاظت كند. لزومی ندارد هر فكر جالبی كه به ذهنتان می‌آید را با دیگران در میان بگذارید. اگر ایده‌هایتان را برای خودتان نگه دارید می‌توانید قدرت و اعتبار بیشتری كسب كنید.

تیر: اگرچه سركوب كردن رویاهایتان ممكن است شما را ناراحت كند، ولی برای مدت كوتاهی بهترین كاری است كه به شما توصیه می‌شود. به جای اینكه در رویاهایتان به هر جای ناشناخته‌ای سفر كنید، عاقل باشید و هم اكنون روشی را بیابید كه قدرت تخیل شما را تحت كنترل خود درآورد. شریك كردن یك نفر دیگر در رازهایتان به شما كمك می‌كند كه به این تخیلات خاتمه داده و به زندگی واقعی خود برگردید.

مرداد: برقراری یك رابطه عاطفی امروز برای شما لازم است و شما كاملاً برای این ارتباط آمادگی دارید. حتی اگر فكر می‌كنید با ابراز نكردن احساساتتان می‌توانید از قبول كردن این رابطه احساسی فرار كنید، شما باید خوب استراحت كنید و بعد در مورد آن صحبت كنید. پس معطل نكنید، برای اینكه امكان دارد تا چند روز آینده كم‌كم دید مثبت خود را از دست بدهید.

شهریور: هم اكنون اتفاقات بسیار مهمی در زندگی شما در حال وقوع است كه اگر به آنها خیلی جدی توجه نكنید، فرصتهایتان را از دست خواهید داد. با وجود این اگر بتوانید گاهی اوقات از موضوعات بسیار بی‌اهمیت لذت ببرید، شما در دراز مدت بیشتر می‌توانید سازنده باشید. كلید خوشبختی شما در متعادل بودن است.

مهر: امروز وقتی كه شما در مورد خلاقیتهای خود صحبت می‌كنید دوستانتان شما را تشویق خواهند كرد، برای اینكه آنها حتی زمانی كه شما كارهایی كه دوست دارید را انجام می‌دهید شما را بیشتر تحسین می‌كنند. اما تمایل و علاقه شما جلب توجه كردن در برابر دیگران است، بنابراین شما دوست دارید كاری را انجام دهید كه برای دیگران لذت بخش باشد. این طرز تفكر می‌تواند باعث به وجود آمدن یك موقعیت «برنده- برنده» خیلی خوب شود، پس از قدرت تخیل خود استفاده كند تا از امروز با خاطره خوبی یاد كنید.

آبان: برای شما لازم است كه نسبت به قبل اجتماعی‌تر باشید. خوشبختانه شما به اعتقادات خود پایبند هستید. و اكنون اگر شما بتوانید این تعصب خود را با یك پیشنهاد با انگیزه اجتماعی ارتباط دهید، حتی امكان دارد كه این تعصب شما شدیدتر هم شود. اما شما باید قدری هم محتاط باشید و قبل از اینكه تعهدی را به صورت جدی قبول كنید باید در طول روز چندین بار در موردش فكر كنید.

آذر: در حالی كه شما كارهای عقب افتاده‌ای را كه قبلاً از انجام دادنشان طفره رفته‌اید را جبران می‌كنید، لازم است كه خیلی با این مسأله راحت برخورد كنید. این اتفاق آنقدر هم كه به نظر می‌رسد بد نیست، برای اینكه توجه كردن به مسئولیتهای كاری ناتمام الزاماً شما را از رویاپردازی كردن باز نخواهد داشت. شاید شما امروز آمادگی ریسك كردن را نداشته باشید، اما اگر شما به كارهای ناتمام خود سر و سامانی بدهید، خیلی زودتر از آن چه كه فكر می‌كردید وقت آزاد پیدا خواهید كرد.

دی: شما به خاطر عدم تواناییتان در تعادل برقرار كردن بین مسئولیتها و علاقه‌تان به تفریحات تابستانی به ستوه آمده‌اید. حتی اگر به نظر می‌رسد كه نمی‌توانید بیشتر از یك انتخاب داشته باشید، شما می‌توانید قوانینی را خلق كنید كه به واسطه آنها در حین تفریح كردن هم بتوانید شایستگی خود را نشان بدهید. اما با فكر كردن به اینكه باید در راستای این اصول حركت كنید خودتان را محدود نكنید.

بهمن: ممكن است شما فكر كنید كه دیگران از شما شادتر هستند و زندگی بهتری دارند، ولی این فكر یك خیال باطل است. در حالی كه شما خود را با دیگران مقایسه می كنید، وقتی كه شما از بیرون به زندگی آنها نگاه می‌كنید، همه چیز متفاوت به نظر می‌رسد. به جای اینكه نگران باشید كه چگونه می‌توانید با دیگران برابری كنید، همین الان تصمیم بگیرید كه چه كارهایی می‌خواهید انجام دهید و بعد قدمهایی كوچك اما مشخص شده بردارید، تا چیزی كه منتظرش هستید اتفاق بیفتد.

اسفند: به نظر می‌رسد كه شما نسبت به قبل نافرمان‌تر شده‌اید، برای اینكه شما نمی‌توانید به درستی منظور خود را بیان كنید. شما قادر هستید در مورد مسائلی صحبت كنید كه به شما ربطی ندارند، بنابراین ممكن است نتوانید آنها را سانسور كنید. متأسفانه ممكن است دیگران منظور شما را به درستی متوجه نشوند، بنابراین باید روش خود را تغییر داده و عقیده‌های متفاوت را بپذیرید.
دوشنبه 15/4/1388 - 16:1
دانستنی های علمی
معرفی خوشبخترین مردم دنیا!

مردم کاستاریکا خود را خوشبخترین مردم جهان می‌دانند.
بر اساس نتایج تحقیق بنیاد نیواکونومینکس انگلیس که یک انجمن بوم شناسی است بیش از هشتاد و پنج درصد از مردم کاستاریکا اعلام کردند از اینکه در این کشور واقع در منطقه آمریکای لاتین زندگی می‌کنند ، احساس خوشبختی می‌کنند.
میزان رضایت مردم یک کشور، امید به زندگی و سیاست هایی که یک کشور برای حفاظت از محیط زیست در پیش گرفته است، از جمله معیارهای در نظر گرفته در این تحقیق برای احساس خوشبختی در یک کشور بود.
نیم مارس یکی از دست اندرکاران این تحقیق گفت هشتاد و پنج درصد از مردم کاستاریکا اعلام کردند خوشبخت هستند و از زندگی کردن در این کشور راضی هستند.
این تحقیق در صد و چهل و سه کشور جهان انجام شد. جمهوری دومینیکن در این فهرست جایگاه دوم و استرالیا جایگاه سوم را دارد.
بر اساس این فهرست منطقه آمریکای لاتین خوشبخت ترین منطقه در جهان بشمار می‌رود زیرا نه جایگاه از ده جایگاه نخست این فهرست به کشورهای این منطقه اختصاص دارد.
امریکا جایگاهی بهتر از رتبه صد و چهاردهم در این فهرست ندارد. سوئیس نیز در جایگاه پنجاه و سوم جای دارد.
در تحقیق قبلی که در سال دو هزار و شش انجام شد، مجمع الجزایر وانوآتو Vanuatu در اقیانوس آرام خوشبخترین کشور دنیا معرفی شد.
دوشنبه 15/4/1388 - 16:0
دانستنی های علمی


لاینل واترمن داستان آهنگری را می‌گوید که پس از گذراندن جوانی پرشر و شور، تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سال‌ها با علاقه کار کرد، به دیگران نیکی کرد، اما با تمام پرهیزگاری، در زندگی‌اش چیزی درست به نظر نمی‌آمد. حتی مشکلاتش مدام بیش‌تر می‌شد.
یک روز عصر، دوستی که به دیدنش آمده بود و از وضعیت دشوارش مطلع شد، گفت: «واقعا عجیب است. درست بعد از این که تصمیم گرفته‌ای مرد خداترسی بشوی، زندگی‌ات بدتر شده، نمی‌خواهم ایمانت را ضعیف کنم اما با وجود تمام تلاش‌هایت در مسیر روحانی، هیچ چیز بهتر نشده».
آهنگر بلافاصله پاسخ نداد: او هم بارها همین فکر را کرده بود و نمی‌فهمید چه بر سر زندگی‌اش آمده.
اما نمی‌خواست دوستش را بی‌پاسخ بگذارد، شروع کرد به حرف زدن و سرانجام پاسخی را که می‌خواست یافت. این پاسخ آهنگر بود:
«در این کارگاه، فولاد خام برایم می‌آورند و باید از آن شمشیر بسازم. می‌دانی چه طور این کار را می‌کنم؟ اول تکه‌ی فولاد را به اندازه‌ی جهنم حرارت می‌دهم تا سرخ شود. بعد با بی‌رحمی، سنگین‌ترین پتک را بر می‌دارم و پشت سر هم به آن ضربه می‌زنم، تا این که فولاد، شکلی را بگیرد که می‌خواهم. بعد آن را در تشت آب سرد فرو می‌کنم، و تمام این کارگاه را بخار آب می‌گیرد، فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله می‌کند و رنج می‌برد. باید این کار را آن قدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست بیابم. یک بار کافی نیست».
آهنگر مدتی سکوت کرد، سیگاری روشن کرد و ادامه داد:
«گاهی فولادی که به دستم می‌رسد، نمی‌تواند تاب این عملیات را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سر، تمامش را ترک می‌اندازد. می‌دانم که این فولاد، هرگز تیغه‌ی شمشیر مناسبی در نخواهد آمد».
باز مکث کرد و بعد ادامه داد:
«می‌دانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو می‌برد. ضربات پتکی را که زندگی بر من وارد کرده، پذیرفته‌ام، و گاهی به شدت احساس سرما می‌کنم. انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج می‌برد. اما تنها چیزی که می‌خواهم، این است : «خدای من، از کارت دست نکش، تا شکلی را که تو می‌خواهی، به خود بگیرم. با هر روشی که می‌پسندی، ادامه بده، هر مدت که لازم است، ادامه بده، اما هرگز مرا به کوه فولادهای بی فایده پرتاب نکن».
دوشنبه 15/4/1388 - 15:59
دانستنی های علمی
انگلیسی؛ زبانی مردانه
 
برای اثبات این مطلب می‌توان به تعداد زیادی از اصطلاحات خاص كه دارای جهتگیری مردانه هستند استناد كرد، ولی تمایل مردانه زبان انگلیسی چنان گسترده است كه...
 
از جمله شاخه‌های فرعی فلسفه زبان، مباحث فمینیستی در مورد زبان است. چندی پیش در صفحه اندیشه چند مطلب كوتاه ترجمه شده درباره انتقاد فیلسوفان فمینیست از زبان انگلیسی ارائه شد. این مطلب نیز در پیرو همان مطالب ارائه می‌شود.
در اینجا نویسنده زبان انگلیسی را واجد عناصری دانسته كه به طور كلی به این زبان ویژگی مردانه می‌دهد و به همین علت بسیاری از فمینیست‌ها معتقدند زبان انگلیسی در طول تاریخ وسیله‌ای برای تسلط و اعمال قدرت مردان علیه زنان بوده است.
 
بعضی فمینیست‌ها (مثل پنلوپه 1990، اسپندر 1985) استدلال كردند كه انگلیسی به معنایی كاملا كلی، زبانی مردانه است. (مشابه استدلال‌هایی كه درباره زبان مطرح شده‌اند.) از این مطلب چنین فهمیده می‌شود كه می‌توان به شیوه‌ای مشابه با همان شیوه‌ای كه می‌توان اصطلاحات خاص را مردانه دانست، زبان انگلیسی را مردانه دانست به وسیله رمز‌گذاری جهان بینی مردانه، كمك به زیردست كردن زنان یا نامرئی جلوه دادن آنها، یا به واسطه این‌كه مردان را نرم  هنجار فرض كند.
برای اثبات این مطلب می‌توان به تعداد زیادی از اصطلاحات خاص كه دارای جهتگیری مردانه هستند استناد كرد، ولی تمایل مردانه زبان انگلیسی چنان گسترده است كه محدود كردن این مساله در مجموعه‌ای از كلمات به جای زبان به مثابه یك كل، اشتباه است. مرحله اول از این نوع استدلال آشكارا، مرحله‌ای طویل و پیچیده است.
 
انواع ادعاهای گفته شده عبارتند از: (الف) برای [دلالت به] مردان كلمات بیشتری نسبت به زنان در زبان انگلیسی وجود دارد و بسیاری از این كلمات اثباتی  مثبت هستند. (1977, citing Stanley1985:15 Spender) (ب) كلمه دلالت كننده به زنان به شكل ضمنی دلالتی سلبی  منفی را فرض می‌كند، حتی در جایی كه این كلمه همان موقعیت یا وضعیت مشابهی را كه برای مردان تعیین می‌كند، برای زنان نیز تعیین كند.‌(1985:17 Spender) مثل كلمات spinster (دختر ترشیده) و bachelor (مرد مجرد)‌ (ج) كلمات [دلالت‌كننده به] زنان در بسیاری موارد، بسیار جنسیت زده‌تر از كلمات [دلالت كننده به] مردان هستند و این امر حتی در مورد كلمات خنثی، وقتی این كلمات درباره زنان استفاده می‌شوند، صادق است.
دال اسپندر ذكر می‌كند لاكوف (1975)، درباره مثال professional (حرفه‌ای) بحث می‌كند و he"s a professional (او یك حرفه‌ای است) را با she"s a professional مقایسه كرده، خاطر نشان می‌كند كه از جمله دوم به احتمال بسیار بیشتر نسبت به جمله اول این معنی فهمیده می‌شود كه فرد مورد بحث، یك خودفروش است. [از جمله اول بیشتر این معنا فهمیده می‌شود كه فرد مورد اشاره در حرفه و صنعت خود خبره و كاردان است. (مترجم)‌] است.
جنسی كردن این كلمات برای زنان بویژه توسط بسیاری از فمینیست‌هایی كه معتقدند عینی كردن جنسیت اگر ریشه نابرابری‌های بین زنان و مردان نباشد، عنصری تعیین كننده برای آن است، اهمیت دارد. (مثال‌های بیشتر در این مورد را همچنین در 1992 Baker ببینید.)
 
به نظر صاحب نظرانی همچون اسپندر، این رمزی كردن (كدگذاری)‌ گسترده سمت‌گیری مردانه در زبان همان چیزی است كه ‌باید انتظار داشته باشیم. او ادعا می‌كند مردان (هرچند آنچنان كه او می‌گوید نه همه مردان) قدرت بسیار بیشتری در جامعه داشته‌اند این [قدرت] قدرت تحمیل نگرش مردانه‌شان به جهان از طریق زبان را نیز شامل شده است. بعلاوه او استدلال می‌كند تسلط از طریق زبان برای افزایش قدرت مردان به كارگرفته شده است.
جنسیت‌گرایی در زبان است كه موقعیت مردان را بالا برده و در نتیجه مردان بر محصول اشكال مختلف فرهنگی سلطه پیداكردند.(1985:144 Spender)
اسپندر ادعا می‌كنددلیلی غیرمستقیم ارائه می‌كند كه مردان جنسیت‌گرایی را در زبان رمزگذاری كردند تا از این طریق مطالباتشان درباره برتری مردان را استحكام بخشند. (1985:144 Spender) اما اسپندر این دلیل را برای این ادعا بسیار بیش از دلیلی غیرمستقیم تلقی كرده و برای تایید آن، تلاش‌های زبان‌شناسان نسخه‌شناس بحث كرده است. یكی از مثال‌ها در تایید این مطلب این ادعا است.
در متون انگلیسی مردان ‌باید پیش از زنان وارد فهرست شوند، زیرا جنس مرد، جنس شایسته‌تر بود. (Spender 1985:147, emphasis hers) و همچنین تلاش‌ها (كه پیشتر ذكر شد) برای اثبات he به عنوان ضمیر از حیث جنسی خنثای سوم شخص در زبان انگلیسی.
 
از نگاه صاحب نظرانی چون اسپندر، توانایی مرد برای كنترل، سلطه یا مهار زبان به طور قطع به آنها قدرت زیادی می‌دهد. ما تاكنون راه‌هایی را كه به واسطه آن، آنچه احتمالا می‌توان آن را مردانگی زبان دانست و در نامرئی كردن زنان (با توجه به كلماتی مثل he و‌)man عاملیت دارد، دیده‌ایم. اگر انسان مردانگی زبان را فراتر از چند اصطلاح خاص بداند، قدرت زبان را در نامرئی ساختن زنان حتی قوی‌تر و مهم‌تر خواهد دانست.
ما همچنین طرقی را كه به واسطه آنها آنچه احتمالا می‌توان مردانگی نامید، دیده‌ایم. در جایی كه ما فاقد كلماتی برای [دلالت به] تجربیات مهم زنانه، مثل آزار جنسی (sexual harassment) هستیم، زنان برای توصیف عناصر اصلی وجودشان، این [فقدان كلمات] را مشكل‌تر می‌یابند. به همین شكل، در جایی كه كلماتی كه به روشی معین تجربیات زنان را تحریف می‌كنند، زنان بدرستی دوران سختی برای انتقال واقعیت‌های زندگی‌شان خواهند داشت.
 
اگر این گونه مسائل را فراتر از اصطلاحات برگزیده خاص تلقی كنیم و آنها را آلوده كردن كل زبان بدانیم، طبیعی است قبول كنیم كه زنان به میزان زیادی خاموش می‌شوند، یعنی عاجزند از برشمردن عناصر كلیدی زندگی‌شان و عاجزند از ارتباط دادن وجوه مهم تفكر‌شان. اسپندر و نیز دیگران ادعا كردند مردانگی زبان اندیشه را محدود می‌كند و نگرشی مردانه بر همه ما تحمیل می‌كند و نگرش‌های جایگزین به واقعیت را ناممكن می‌كند یا دست كم برشمردن آنها را بسیار دشوار می‌كند.
این استدلال‌ها اغلب بر مبنای فرضیه‌های ساپیر هورف ارائه می‌شوند. (Sapir 9491; Wharf. 1976) این به طور كلی تقریبا به مثابه این فرضیه‌ها تشریح شده است كه جهان‌بینی ما به وسیله ساختارهای زبان خاصی كه از روی اتفاق برای صحبت كردن به ارث برده‌ایم، تعیین می‌شود. (Cameron 1998b:150)
برخی ادعا كردند قدرت مردانه بر زبان به مردان اجازه می‌دهد كه نه فقط اندیشه بلكه همچنین واقعیت را شكل دهند؛ مثلا اسپندر ادعا می‌كند مردان زبان، اندیشه و واقعیت را خلق كردند.(143:1985)
این نسخه بسیار قوی آنچه سالی هاسلانگر ساختارگرایی گفتمانی (استدلالی)‌ (discursive construstivism) نامیده است.
 
فمینیست‌هایی مثل اسپندر و كاترین مك‌كینون(1989) استدلال می‌كنند قدرت مردانه بر زبان به آنها اجازه خلق واقعیت را داده به خاطر این واقعیت است كه طبقه‌بندی ما از واقعیت بناچار وابسته به دورنمای اجتماعی ماست. واقعیتِ غیرجنسی (جنسی نشده)‌ یا نظرگاه غیرجنسی وجود ندارد. (مك‌كینون 114 :1989. هاسلانگر از این برهان به شكل مشروح در كتاب‌سال 1995 خود بحث می‌كند.)
به طور كلی راه‌حل پیشنهادشده تلاش برای خلق زبان خنثایی كه بتواند بدرستی واقعیت را به چنگ خود بگیرد، یعنی هدفی كه آنها آن را محمل می‌دانند، نیست. در عوض ما باید خلق یك واقعیت جدید كه متجانس‌تر با روحیه زنان است را هدف خود قرار دهیم.
برخی فمینیست‌ها استدلال كرده‌اند كه تنها راه برای دست یافتن به این [هدف] برای زنان خلق زبان متعلق به خودشان یا به وسیله تعریف مجدد اصطلاحاتی كه تاكنون مورد استفاده بوده یا به وسیله ساختن یك زبان جدید با كلمات و قواعد جدید است. آنها اظهار می‌كنند تنها بدین شیوه است كه زنان قادر خواهند بود بر محدودیت‌های زبان مردانه و اندیشه مردانه غلبه كنند، تا نگرشی رقیب به جهان را تبیین كنند و در راستای آن عمل كنند
(Daly and Caputi (1987) , MacKinnon (1989) , Penelope (1990) , Spender (1985
 
ادعاهای بحث شده درباره مردانگی زبان انگلیسی، علل و نتایج آن بسیار است. ابتدا (اولا)‌، دامنه گرایش مردانه در زبان قابل بحث است؛ هرچند این درست است كه فمینیست‌ها بسیار دل‌نگران تنوع گسترده اصطلاحات و كاربردهای خاص هستند، ولی اصلا آشكار نیست كه مناسب باشد ادعا كنیم زبان انگلیسی به معنایی جامع مردگرا biased - male است.
سپس قدرتی كه مردان به طور انكارناپذیری در جامعه اعمال كردهاند به هیچ وسیله به قدرت كلی روی زبان ترجمه نمی‌شود. همان‌طور كه كسانی كه سعی كرده‌اند زبان‌هایی را بسازند دریافته‌اند، كنترل بر زبان مشكل است.
قدرت اصلی‌ای كه مردان داشته‌اند با لغت‌نامه‌ها، كتاب‌های راهنمای مستعمل و قوانین مرتبط بوده است؛ در حالی كه اینها به غایت در شكل دادن به واقعیت و شكل دادن به اندیشه‌ها مهم هستند، یك جهش برای حركت از این مقدمه به این ادعا كه مردان زبان، اندیشه و واقعیت را خلق كرده‌اند، كافی است.
نتایج ادعا شده مردانگی زبان نیز حیرت‌آور است. ما قبلا معضلات این ایده كه مردان زبان را كنترل می‌كنند، دیده‌ایم. این ایده نیز كه اندیشه و واقعیت را كنترل یا خلق می‌كنند با معضلات بیشتری مواجه است. توانایی فمینیست‌ها در این‌كه به شكل موفقی طرقی كه به واسطه آنها عناصر زبان تجربیات زنان را مبهم كرده، نشان دهند، بشدت در مقابل این ادعا قرار دارد كه مردان اندیشه را كنترل می‌كنند (1998 Cameron) و همان گونه كه سالی هاسلانگر مشروحا استدلال كرده است (1995)، ساختارگرایی گفتمانی درباره واقعیت، غیرقابل تحمل است.
 
این ایده كه زنان می‌توانند یك زبان مشترك تشكیل دهند كه اظهار تجربیات آنها را میسر كند، به نظر این واقعیت را نادیده گرفته كه زنان فوق العاده با یكدیگر متفاوتند (Lugones و 1983 Spelman 1988 ، Spelman و بنگرید به فصل feminism and the diversity of women در مدخل topics in feminism) اگر زنان نتوانند از همان زبان مردان استفاده كنند، چرا باید ما قبول كنیم كه زنان می‌توانند به یك زبان با هم صحبت كنند.
 
دوشنبه 15/4/1388 - 15:59
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته