تبیان، دستیار زندگی

دیدن حور العین                                علی بن ابراهیم در تفسیرش با استناد از امام صادق(ع) در مورد معراج پیامبر(ص) روایت کرده است: رسول خدا(ص) فرمودند: وقتی از بیت المعمور(خانه ای همانند کعبه است و در آسمان چهارم قرار دارد و فرشتگان دور آن طواف می کنند) خارج شدم، در همان لحظه دو نهر به نام های کوثر و رحمت برایم جاری شد. آن گاه من از آب کوثر نوشیدم و در نهر رحمت غسل کردم، سپس تمام رودهای بهشتی برای من جاری شد تا وقتی که وارد بهشت شدم. منازل من و اهل بیت من در بالاترین نقطه ی بهشت قرار داشت و زمین آن از مشک بود. در همان حال حورالعینی را دیدم که داخل رودهای بهشتی شنا می کرد. به او گفتم: ای حورالعین! تو مال چه کسی هستی؟ او گفت: من مال زید بن حارثه هستم. من صبح روز بعد آن را به زید بن حارثه بشارت دادم. وقتی از آن رود گذشتم،پرنده ای مانند عقاب دیدم که بال هایش مانند برگ درخت نخل بزگ بود، سپس درختی را دیدم که پرنده ای پروازش را از ریشه ی آن شروع کند نمی تواند آن را در هشتصد سال دور بزند. هیچ منزلی در بهشت نیست مگر این که شاخه ای از آن درخت در آن منزل وجود دارد. به جبرئیل امین(ع) گفتم:ای جبرئیل! این چه در ختی است؟ جبرئیل امین (ع) گفت: این درخت طوبی است. بحار،ج8،ص123.

ذکر تسبیحات اربعهعلی بن ابراهیم در تفسیرش با استناد از امام صادق(ع)، از رسول خدا(ص) روایت کرده است: وقتی من را به معراج بردند و وارد بهشت شدم،فرشتگانی را دیدم که دیواری را بنا می کردند که آجرهایش از طلا و نقره بود؛اما گاهی اوقات از کار دست می کشیدند، به آنها گفتم: چرا گاهی می سازید و گاهی دست بر می دارید؟آنها گفتند:ما منتظر می مانیم تا مصالح به ما برسد. به آنها گفتم: آن مصالح، چه چیزهایی هستند؟ گفتند: مصالح ما ذکر مؤمن در دنیا است. هرگاه یک مؤمن(سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا لله والله اکبر)بگویدما این دیوار را بنا می کنیم و هر گاه از ذکر گفتن دست بردارند ما نیز از کار دست می کشیم. همان،ص123

بوسیدن دست فاطمه زهرا(س)در تفسیر علی بن ابراهیم آمده است که رسول خدا(ص) همیشه دست و سر حضرت فاطمه(س) و علی(ع) و فرزندان برومندشان را که هزار هزار سلام و تحیت بر ایشان باد می بوسیدند.روزی عایشه گفت:ای رسول خدا(ص)!چرا شما دست و سر آنها را می بوسید؟رسول خدا(ص)فرمودند: ای عایشه! وقتی من را به آسمان بردند و وارد بهشت شدم،آن گاه جبرئیل نزدیک درخت طوبی شد و میوه ای از آن چید و به من داد و من آن را میل کردم و هنگامی که از معراج بازگشتم با خدیجه کبری(س) همبستر شدم و فاطمه ی زهرا(س) از همان میوه به وجود آمد،پس هر گاه دست و صورت ایشان را می بوسم بوی شجره ی طوبی به مشامم می رسد.همان،ص120.

دیوارهای بهشتیشیخ صدوق (رضی الله) در امالی با استناد از عبدالله بن علی روایت کرده است:روزی بلال حبشی را در راه دیدم و به او سلام کردم و از او درباره ی وصف بهشت پرسیدم ،او چنین گفت: بنویس: به نام خداوند بخشنده ی مهربان ،شنیدم رسول خدا (ص) فرمودند: به راستی که دیوارهای بهشت از سه آجر تشکیل شده است ،آجری از طلا، آجری از نقره و آجری از یاقوت که ملات آن مشک و عنبر است و نمای آن نیز یاقوت سرخ و سبز و زرد است.راوی می گوید:از ایشان سوال کردم:درهای بهشت چگونه هستند؟ بلال حبشی گفت:درهای آن مختلف است؛ یکی از آنها در رحمت است که از یاقوت سرخ است.راوی می گوید:عرض کردم:دست گیره درهای بهشت چگونه است؟گفت: وای بر تو!دست از سرم بردار،به راستی که من را در امر مشکلی قرار دادی.به او گفتم:هرگز از تو دست بر  نمی دارم تا آنچه از پیامبر(ص) شنیده ای برایم بازگو کنی و من را از آن آگاه کنی تا دست از سرت بردارم.بلال گفت: بنویس: به نام خداوند بخشنده ی مهربان ؛اما در صبر در کوچکی است که فقط یک لنگه دارد  واز یاقوت سرخ است و دست گیره هم ندارد و اما در شکر،دو لنگه دارد واز یاقوت سفیداست وفاصله ی آن دو لنگه با یکدیگر پانصد سال راه است و با زبان خویش ندا می دهد:خدایا!اهل من را نزد من بیار.راوی می گوید:از او سوال کردم:مگر در می تواند سخن بگوید؟بلال گفت:بله! به راستی که خدای تبارک و تعالی آن را به سخن در می آورد.سپس گفت: اما در بلا.راوی می گوید:سوال کردم : آیا در بلا همان در صبر نیست؟ گفتم :آن در مال چیست؟ گفت:آن در برای مصائب،بلاها،دردها،بیماری ها و...است و دارای یک لنگه و از یا قوت زرد است و خیلی کم از آن در وارد می شوند. عرض کردم: ای بلال!از اوصاف بهشت برایم بگو،به راستی که من هیچ چیزی در مورد آن نمی دانم.بلال گفت: ای جوان! من را در دردسر بزرگی انداختی. سپس گفت: اما در بزرگ که بندگان صالح از آن وارد می شوند و آنان اهل زهد و پرهیزکاری هستند و کسانی هستند که با ملاقات خداوند و دیدار اهل بیت (ع) خشنود می شوند.راوی می گوید:به او گفتم: آنها وقتی وارد بهشت می شوند چه کار می کنند؟ بلال گفت:آنها وارد بهشت می شوند بر کشتی هایی از یاقوت سوار می شوند که پاروهای آن از مروارید سفید است و فرشتگان در آن کشتی از نور هستند و لباس سبز تیره بر تن دارند و از دو رود عبور می کنند.عبدالله می گوید:خدا تو را رحمت کند!آیا نور سبز هم وجود دارد؟ بلال گفت: لباسهای آنان سبز است و در آن نوری از پروردگار جهانیان وجود دارد.سوال کردم:نام آن رود چیست؟ بلال گفت:جنةالمأوی. سوال کردم: در وسط آن چه چیزی وجود دارد؟ بلال گفت: بهشت عدن قرار دارد که در وسط بهشت است و دیوارهایش از یاقوت سرخ و نمای آن از مروارید است.به او گفتم:آیا غیراز آن، بهشت دیگری هست؟ بلال گفت:بله! بهشت فردوس. به او گفتم:دیوارهایش را توصیف کن. بلال گفت: دست از سرم بردار، دلم را به تنگ آوردی. به او گفتم:از تو دست بر نمی دارم تا آنچه پیامبر (ص)به تو گفته است به من بگویی. پس در مورد دیوارهای آن می دانی بگو. بلال گفت:دیوارهایش از نور است. به او گفتم:اتاق هایش چگونه است؟ بلال گفت: از نور پروردگار جهانیان است. به او گفتم:خدا تو را رحمت کند! بیشتر برایم بگو. بلال گفت: وای بر تو!کافی است ، من آنچه از رسول خدا (ص)شنیده بودم به تو گفتم. پس خوشا به حال تو اگر به معانی آن دست پیدا کنی و خوشا به حال کسی که به فضائل و کرامات بهشت،ایمان داشته باشد.بحار،ج8،ص116.

1-رودهای بهشتی شیخ صدوق(ره) در خصال با استناد از امام علی(ع) و ایشان از رسول خدا (ص) روایت کرده است:چهار نهر در بهشت وجود دارد به نام های :فرات و نیل و سیحان و جیهان.رود فرات رودی از آب دنیا و آخرت است . رود نیل رودی از عسل است.رود سیحان رودی از انواع نوشیدنی ها است و رود جیحان رودی از شیر و دوغ است. 2-دوست داشتن برای خدا شیخ صدوق(ره) در خصال با استناد از امام صادق(ع) و ایشان از رسول خدا (ص) روایت کرده است:به راستی که خدای تبارک و تعالی برای کسانی که برای قربت و نزدیکی به خدای تبارک و تعالی با هم دوست می شوند ستونی از یاقوت سرخ در بهشت آفریده که دارای هفتاد هزار قصر ودر هر قصر هزار اتاق است. 3-کسانی که وارد بهشت نمی شوند شیخ صدوق(ره) در خصال با استناد از امام علی(ع) و ایشان از رسول خدا (ص) روایت کرده است:وقتی خدای تبارک و تعالی بهشت را از طلا ونقره و دیوارهایش را از یاقوت و سقف آن را از زبر جد و مروارید و خاکش رااز زعفران و مشک زرد آفرید به آن فرمود :سخن بگو. آنگاه بهشت به اذن خدای تبارک و تعالی عرض کرد :معبودی جز تو زنده و پایدار نیست به راستی اگر کسی وارد من شود به سعادت و خوشبختی ابدی خواهد رسید. خدای تبارک وتعالی خطاب به بهشت فرمودند: به عزت و عظمت و جلالم قسم هرگز دائم الخمر و مست وخبر چین و نا کس و لئیم و دزد و قاطع رحم و منکر و... وارد تو نخواهند شد.

آفریده شدن بهشت و جهنمشیخ صدوق (ره) در امالی و در عیون اخبار الرضا (ع) ودر توحید با استناد از هروی روایت کرده است:به امام رضا(ع) عرض کردم: ای پسر رسول خدا! از بهشت و جهنم برایم بگو.آیا خداوند آن دو را آفریده است یا خیر؟ امام رضا (ع) فرمودند: بله! به راستی که رسول خدا(ص)در معراج، وارد بهشت شدند و جهنم را نیز دیدند. عرض کردم:بعضی از مردم می گویند که بهشت و جهنم نشده اند. ایشان فرمودند:آنها از ما نیستند و ما نیز از آنها نیستیم و هر کس بهشت و جهنم را انکار کند ما را انکار کرده است و ولایت ما را قبول ندارد و تا ابد در آتش جهنم خواهد ماند. خدای تبارک و تعالی فرمودند:( هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ، یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ –الرحمن،43،44)این همان دوزخی است که گناهکاران آن را انکار و تکذیب می کردند، آن گاه میان آن و میان آب جوشان می گردند. رسول خدا (ص) فرمودند:وقتی مرا به معراج بردند، جبرئیل امین(ع) دستم را گرفت و به بهشت برد و به من رطب داد و من از آن رطب بهشتی خوردم و حضرت فاطمه(س) از آن رطب بهشتی به وجود آمد و هر گاه مشتاق بوی بهشت می شدم ، دخترم فاطمه (س)را می بوییدم؛زیرا وجود دختر بزرگوارم از بهشت جاوید است.بحار،ج8،ص119.

زنی که دو شوهر داردشیخ صدوق (ره) در امالی با استناد از امام موسی کاظم(ع)،از پدران بزرگوارشان(ع)فاز جد بزرگوارش امام علی(ع) روایت کرده است: روزی ام سلمه از پیامبر(ص)سوال کرد: ای رسول خدا(ص)! پدر و مادرم به فدایت، اگر زنی دو همسر داشته باشد و آنها وارد بهشت شوند،آن زن برای کدام یک از آن دو همسر است؟ ایشان فرمودند:ای ام سلمه(س)!آن زن می تواند خوش اخلاق ترین آنها را انتخاب کند. به راستی اخلاق نیکو،خیر دنیا و آخرت را در خود جمع کرده است.همان.

دست گیره ی در بهشت،(یا علی) می گویدشیخ صدوق(ره) در امالی با استناد از ابن عباس(ره) از رسول خدا(ص) روایت کرده است: به را ستی که دست گیره در بهشت از یاقوت سرخ و زمینه ی آن از طلا است و هرگاه دست گیره به در زده شود، دست گیره می گوید: یا علی(ع).همان،ص122.

اتاق های بهشتی شیخ صدوق (ره) با استناد از امام صادق(ع) از پدران بزرگوارشان(ع) از اما علی(ع) از رسول خدا (ص) روایت کرده است : به راستی که در بهشت اتاقهایی وجود دارد که بیرونش از داخل و داخلش از بیرون دیده می شود و افرادی از امت من در آن سا کن می شوند که نیکو سخن می گویند به گرسنگان غذا می دهند با صدای بلند سلام می کنند ونماز شب می خوانند در حالی که مردم در خواب هستند.