• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 449
تعداد نظرات : 350
زمان آخرین مطلب : 4336روز قبل
خانواده

 بسم الله الرحمن الرحیم

 خداوندا ! شکرت که هر چه دارم از تو دارم

 

هر چه دارم , از تو دارم , ای همه دار و ندارم

 

با تــو آرومــم و بی تو , بی قـرار بی قـرارم

 

گفتی باشم , حالا هستم , چشم به راه یه نگاهت

 

می دونـم منو می بینی , كه نشستم سر راهت

 

با تو كوچه های بن بست , می رسن به كهكشون ها

 

با تو بیـراهـه یـه راهـه , بـه نشـون بی نشـونا

 

اونـا كـه از تـو نشونـی , روی پیشونـی نـدارن

 

داغشـون رو دلشونـه , خم به ابـرو نمیـارن

 

رسـم من فرشتگی نیست , من كه درگیر زمینم

 

تو خودت اینو می خواستی , من یه آدمـم همینم

 

اونی كه رو دوش خستش , یه امانت از تو داره

 

گاهــی كــم میــاره امــا , ایـن امانتـو میاره

((؟))

التماس دعا  

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر


دوستان عزیز

از این به بعد می توانید آدرس ایمیل خود را در بخش نظرات قرار دهید تا هر روز برای شما دوستان عزیز احادیثی از ائمه اطهار فرستاده شود تا هم شما از خوندن این احادیث لذت ببرید و از آنها در زندگی خود استفاده کنید و ما هم یه ثوابی برده باشیم.

امیدوارم که استقبال کنید 

منتظر هستم

موفق باشید

قیلَ لِلْحُسَیْنِ بن علی - علیه السلام - : مَنْ أعْظَمُ النّاسِ قَدْراً؟ قالَ: مَنْ لَمْ یُبالِ الدُّنْیا فی یَدَیْ مَنْ كانَتْ ؛ از امام حسین - علیه السلام - سؤال شد: با شخصیّت ترین افراد چه كسی است؟ حضرت در جواب فرمودند: آن كسی است كه اهمیّت ندهد كه دنیا در دست چه كسی می باشد. «تنبیه الخواطر، ص 348»

 منبع:راسخون


امیدوارم آنچه که خــــــــــــــدا را از تو می گیرد ....

 

خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا

 

 آن را از تو بگیرد.

 

 دکتر شریعتی


*فقط جای نظرات زیبای شما برای این مطلب خالیست*
چهارشنبه 9/4/1389 - 21:12
دعا و زیارت

«بسم الله الرحمن الرحیم»

 

روزی حضرت عیسی (علیه‌السلام) با اصحاب خودشان از قبرستانی در حال گذر بودند. اصحاب از حضرت خواستند که مرده‌ای را زنده کند تا از احوال آن دنیا از او سؤالاتی بپرسند.

 

یاران گشتند و یک قبر کهنه و فرسوده و قدیمی رو پیدا کردند. پس از دست به دعا شدن حضرت عیسی و زنده شدن صاحب قبر، اصحاب از وی اسم و رسمش رو پرسیدند. بعد گفتند: چند وقت است که مرده‌ای؟

 

مُردۀ زنده شده پاسخ داد: تازۀ تازه! وقت زیادی نگذشته است!

 

اصحاب متعجب شده بودند. آخر آن قبر کهنه و فرسوده محال بود، برای زمان نزدیکی باشد.

 

 پس از پرس‌وجو از احوال و زمانۀ آن مَرد، متوجه شدند چهارصد سال گذشته مُرده است!


از او پرسیدند: این مدت چه می‌کردی که متوجّه گذر زمان نشدی؟

 

گفت من مردی باربَر بودم و برای مردم حمّالی می‌کردم. حقوق مردم را رعایت می‌نمودم، سعی من بر امانتداری بود. به کسی خیانت نمی‌کردم، راستگو بودم و شبها را نیز به عبادت خدا مشغول می‌شدم...

 

روزی بوتۀ خاری را باید برای شخصی حمل می‌کردم و از منطقه‌ای به منطقۀ دیگر می‌بردم.

 

در گرمای ظهر بود که برای صرف غذا در مکانی استراحت گزیدم. بعد از خوردن، تیکه‌ای از غذا بین دندانم مانده بود که یکی از خارهای آن بوتۀ خار را که حمل می‌کردم، با دست کَندم و با آن دندان خود را تمیز نمودم...

 

حال از وقتی مُرده‌ام، حساب آن خاری را که برای تمیز کردن دندانم، کنده بودم، پس می‌دهم.....

 

 

 

صبح بى تو رنگ بعد از ظهر یك آدینه دارد


بى تو حتى مهـــربانى حالتى از كـــینه دارد


بى تو مى‏گویند تعطـیل است كار عشق‌‌بازى


عشـق اما كِى خبر از شــنبه و آدیـــنه دارد


جغد بر ویـــرانه مى‏خواند به انــكار تو اما


خاك این ویرانه‏ها بویى از آن گنـجینه دارد


خواستم از رنــــجش دورى بگویم یادم آمد


عشــــق با آزار خویشاوندى دیــــرینه دارد


در هواى عاشقان پر مى‏كشد با بى‌قــــرارى


آن كبوتر چاهى زخــمى كه او در سینه دارد


 ناگهان قفــــل بزرگ تیـرگى را مى‏گشــــاید


آنكه در دستش كلـــــــید شهر پر آیینه دارد

 

(تنفس صبح صفحه 46 - قیصر امین پور)

 

آقای من... برایمان دعا کن.....


التماس دعا

 

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر


دوستان عزیز

از این به بعد می توانید آدرس ایمیل خود را در بخش نظرات قرار دهید تا هر روز برای شما دوستان عزیز احادیثی از ائمه اطهار فرستاده شود تا هم شما از خوندن این احادیث لذت ببرید و از آنها در زندگی خود استفاده کنید و ما هم یه ثوابی برده باشیم.

امیدوارم که استقبال کنید 

منتظر هستم

موفق باشید

قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : مَنْ عَبَدَاللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ، آتاهُ اللهُ فَوْقَ أمانیهِ وَ كِفایَتِهِ ؛ امام حسین - علیه السلام - فرمودند: هركس خداوند متعال را با صداقت و خلوص، عبادت و پرستش نماید; خدای متعال او را به بهترین آرزوهایش می رساند و امور زندگیش را تأمین می نماید. «بحارالأنوار، ج 68، ص 183، ح 44»

منبع:راسخون


امیدوارم آنچه که خــــــــــــــدا را از تو می گیرد ....

 

خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا

 

 آن را از تو بگیرد.

 

 دکتر شریعتی


*فقط جای نظرات زیبای شما برای این مطلب خالیست*
سه شنبه 8/4/1389 - 18:58
خانواده

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یک گفتگوی زیبا با خدای مهربون...

 از خدا خواستم عادت های زشت مرا ترک دهد.


 

خدا فرمود: خودت باید انها را رها کنی.

 


از او خواستم به من صبر عطا کند.

 


فرمود: صبر ،حاصل سختی ورنج است عطا کردنی نیست ،اموختنی است.

 


گفتم مرا خوشبخت کن.

 


فرمود: نعمت از من ،خوشبخت شدن از تو.

 


از او خواستم کاری کند که از زندگی   لذت کامل ببرم.

 


فرمود:برای  این کار من به تو زندگی داده ام.

 


از خدا پرسیدم: چه چیزی از  بشر هست که شما را سخت متعجب می سازد؟

 


فرمود:کو دکی شان اینکه انها از کودکی شان خسته می شوند عجله دارند که بزرگ شوند

 

 و بعد از مدتی ارزو می کنند که کودک باشند....اینکه انها سلامتی خود را از دست می دهند

 

تا پول به دست اورند وبعد پولشان را ازدست می دهند تا دوباره سلامتی خود را به دست

 

 اورند اینکه با اضطراب به اینده می نگرند و حال را فراموش می کنند وبنابر این نه در

 

 حال ،زندگی می کنند ونه در اینده.اینکه انها به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز

 

 نمی میرند و به گونه ای می میرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند.

 


خدا جونم دوست داری ما انسانها کدام درس  های زندگی ر ا بیاموزیم؟

 


فرمود:بیا موزند که انها نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد  تنها کا ری

 

 را که انها می توانند بکنند این است که  خودشان را دوست داشته باشند.

 


بیاموزند  که درست نیست خودشان را با یکدیگر مقایسه کنند .

 


بیاموزند که ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه کسی است که به کمترین ها نیاز دارد.

 


بیاموزند که ادم هایی هستند که انها را دوست دارندفقط نمی دانند که چگونه احسا سا تشان را نشان دهند

 


بیاموزند که کافی نیست که فقط دیگران را ببخشند ،بلکه خودشان را نیز ببخشند.

 


ایا چیز دیگری هم هست که باید بدانیم؟

 


خدا ی مهربون :(فقط کافیست بدانند که من  همه جا هستم ووقت من برای همه بی نهایت هست).


دوستان عزیز

از این به بعد می توانید آدرس ایمیل خود را در بخش نظرات قرار دهید تا هر روز برای شما دوستان عزیز احادیثی از ائمه اطهار فرستاده شود تا هم شما از خوندن این احادیث لذت ببرید و از آنها در زندگی خود استفاده کنید و ما هم یه ثوابی برده باشیم.

امیدوارم که استقبال کنید 

منتظر هستم

موفق باشید


قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : وَ اعْلَمُوا إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیْكُمْ مِنْ نِعَمِ الله عَلَیْكُمْ، فَلا تَمیلُوا النِّعَمَ فَتَحَوَّلَ نَقِماً ؛ امام حسین - علیه السلام - فرمودند: توجّه داشته باشید كه احتیاج و مراجعه مردم به شما از نعمت های الهی است، پس نسبت به نعمت ها روی، بر نگردانید; وگرنه به نقمت و بلا گرفتار خواهد شد. «نهج الشّهادة، ص 38»

منبع:راسخون


امیدوارم آنچه که خــــــــــــــدا را از تو می گیرد ....

 

خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا

 

 آن را از تو بگیرد.

 

 دکتر شریعتی


*فقط جای نظرات زیبای شما برای این مطلب خالیست*

دوشنبه 7/4/1389 - 16:39
خانواده

 بسم الله الرحمن الرحیم

 ادامه مطلب قبلیم

 

یک بنده خدایی که اسمش مهدی بود تعریف میکرد و می گفت:

 

یکی از رفقای عزیزمون علیرضا فوت کرد.

 

ما شب اول قبرش تصمیم گرفتیم بمونیم پیشش تا تنها نمونه

 

قرآن رو تقسیم کردیم هرکس چند جزء بخونه تا ختم قرآن کنیم.

 

شب جمعه بود دعای کمیل خوندیم،نماز خوندیم،جوشن کبیر خوندیم،زیارت عاشورا

 

 خوندیم، روضه خوندیم خلاصه هرکاری بلد بودیم کردیم.

 

تا صبح ،نماز صبح خوندیم ، دعای ندبه خوندیم ،خواستیم بریم، دلمون نیومد

گفتیم رفیقه به گردنمون حق داره امشب هم باشیم .

 

نوبتیش کردیم تا هرکی خسته است همون جا یک چند لحظه ای بخوابه.

 

 نیمه شب شد یکی از رفقا که خوابیده بود یک دفعه از خواب پرید!خیلی منقلب بود!

 

گفتم چی شد؟

 

 گفت :مهدی کسی اینجا بود ؟

 

گفتم: نه نیمه شب، قبرستون، کی میخواد بیاد ؟

 

گفت :مطمئنی کسی اینجا نبود؟

 

گفتم :نه بابا کسی الان نیومد اینجا.

 

دیدم شروع کرد گریه کردن.گفتم چیه محمد؟

 

گفت: همین الان یک خوابی دیدم .خواب دیدم یک سید نورانی اومد کنار قبر ازم

 

 پرسید: اینجا چیکار  میکنی؟بهش گفتم :شب اول قبر رفیقمونه اومدیم پیشش بمونیم.

 

گفت پس چرا خوابیدی ؟پاشو الان وقت خوابیدن نیست، الان نکیر و منکر اومدن

 

 بالای سر رفیقتون دارن ازش سوال وجواب میکنن. پاشید یک کاری بکنین! پاشید

 

 !اون دوتا ملک وارد قبرش شدن دارن ازش سوال میکنند.

 

تا محمد خوابش رو تعریف کرد من خیلی منقلب شدم گفتم :

 

بچه ها پاشید نماز بخونید،دعا بخونید زیارت بخونید یک کاری بکنید.

 

خودم به دلم افتاد اومدم بالای قبر علیرضا ،قسمت سرش،سرم رو گذاشتم روی قبرگفتم :

 

اسلام علیک یا اباعبدلله،گفتم حسین جان منتظر توئه تنهاش نذاری.

 

گذشت.....

 

بعد از چند روز یکی از همون بچه ها که توی جمع ما بود گفت مهدی دیشب

 

خواب علیرضا رو دیدم.ازش سوال کردم علیرضا شب اول قبرت چطور بود؟

 

بهم گفت :برو از الان تدارک شب اول قبرت رو ببین چون خیلی سخته.

 

پرسیدم چیکار کردن باهات؟

 

گفت وقتی اون دو ملک وارد قبرم شدن هر چی ازم سوال میکردن خدای تو کیست؟

 

هیچی یادم نیومد!دیگه داشتن بر من غضب میکردن هی بلند

 

ترو ترسناک تر می پرسیدن من ربک؟ من نبیک؟

 

هیچی یادم نیومد!

 

 یک وقت دیدم مهدی بالای سرم نشسته داره میگه اسلام علیک یا اباعبدلله

 

به ملائکه گفتم من هیچی یادم نمیاد فقط میدونم آقام حسینه.

 

ابکی لظلمت قبری

ابکی لسوال منکرا و نکیرا

ابکی لخروج نفسی

 

یــــــا ارحــــم الراحمیـــــن


دوستان عزیز

از این به بعد می توانید آدرس ایمیل خود را در بخش نظرات قرار دهید تا هر روز برای شما دوستان عزیز احادیثی از ائمه اطهار فرستاده شود تا هم شما از خوندن این احادیث لذت ببرید و از آنها در زندگی خود استفاده کنید و ما هم یه ثوابی برده باشیم.

امیدوارم که استقبال کنید 

منتظر هستم

موفق باشید


قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : مُجالَسَةُ أهْلِ الدِّناءَةِ شَرٌّ، وَ مُجالَسَةُ أهْلِ الْفِسْقِ ریبَةٌ ؛ امام حسین - علیه السلام - فرمودند: همنشینی با اشخاص پست و رذل سبب شرّ و بد یختی خواهد گشت; و همنشینی و مجالست با معصیت كاران موجب شكّ و بدبینی خواهد شد. «بحارالأنوار، ج 78، ص 122، ح 5»

منبع:راسخون


*فقط جای نظرات زیبای شما برای این مطلب خالیست*
يکشنبه 6/4/1389 - 13:13
شعر و قطعات ادبی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

از جنس کدامین می­ نابی

 

مرتضی علی

 

ای بر لب هر زمزمه نامت غزلی­تر!

 

چشمان تو از کوثر و زمزم عسلی­تر

 

خورشیدتر از روی تو این خاک ندید است

 

ای تیغه مشرق به جلای تو جلی­تر

 

تو آخر عشقی و زبان دلی و نیست

 

از جذبه چشمان تو بین­اللملی­تر!

 

سرباز کن ای راز که در غربت این چاه

 

هر چشم به اعجاز لبت خشک، ولی تر!

 

ای دامنه نور حرا در عرفاتت

 

تا چون کبوتران حرم از دل قفس

 

با دست تو پیمان محمد(ص)، عملی­تر

 

از جنس کدامین می­نابی که به نامت

 

یک جرعه از نگاه غزل­های تو بس است

 

لب می­شود از سکر شرابی ازلی­تر

 

جز نام بلندت چه بخوانم؟ چه بگویم؟

 

از صولت شمیر خدا کیست علی­تر؟!

 

ای اولین بهار ولا، مرتضی علی

 

گل می­کنی به سینه ما مرتضی علی؟

 

عمری اسیر فاصله­های تنیده­ایم

 

با خاطرات مانده به جا مرتضی علی

 

با یاد تو به غربت شب­ها نشسته­ایم

 

یک شب به خواب ما تو بیا مرتضی علی

 

یک شب بیا بتاب به چشمان بسته­­ام

 

بشکن سکوت پنجره را مرتضی علی

 

پر واکنم به سوی شما مرتضی علی

 

ای آفتاب عاطفه! یا مرتضی علی!

 

"منصور علی اصغری"


*فقط جای نظرات زیبای شما برای این مطلب خالیست*
شنبه 5/4/1389 - 12:3
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

جملات قصار از نهج البلاغه به مناسبت ولادت مولود کعبه حضرت علی (ع)

میلاد با سعادت مولی الموحدین حضرت علی (ع) رو به پیشگاه مقدس آقا  امام زمان (عج ) و به شما دوستان عزیز تبریک می گم

 

كسى كه خدا را شناخت موحد شود،

و هر كه خود را شناخت مجرد از امور دنیوى گردد،

و هر كه دنیا را شناخت در او زهد ورزد و اعراض كند.

 

ایمان بخدا نیاورده است كسى كه قطع رحم كند.

 

 

هر كس خدا را شناخت دلش از امیدوارى بخدا و ترس او خالى نباشد.

 

 

هر كه خدا را شناخت سزاوار است كه تنها بر او توكل كند.

 

 

هر كه خدا را شناخت از خدا مى ترسد؛

و هر كه خدا ترس شد خدا او را از هر ترسى ایمن مى سازد.

 

 

هر كه خود را شناخت خدا را شناسد.

 

 

معرفت خدا نور و روشنى است و نیل و استفاضه از عالم قدس.

 

 

هر كه خدا را شناخت دهانرا از كلام و شكم را از طعام غیر ضرورى منع كند

و پیوسته نفس را رنج به نماز و روزه و طاعت براى راحت ابد خواه داد.

 

 

سعادتمند آن كس است كه طاعت خدا را خالص براى خدا بجاى آورد.

 

 

آنكه خدا را بوحدانیت و یگانگى شناخت او را در هیچ وصف به خلق مشابه نداند.

 

 

هر كس خدا را شناخت دلش از امیدوارى بخدا و ترس او خالى نباشد.

 

 

هر كس خدا را بهتر شناسد عذر مردم را هر چه كنند بهتر مى پذیرد هر چند بر آنان عذرى نداند.

 

 

هر كه خدا را بهتر بشناسد از او بیشتر مسئلت نماید.

 

معرفت خدا بالاترین معارف است.

 

آنكه خدا را بوحدانیت و یگانگى شناخت او را در هیچ وصف به خلق مشابه نداند.

 

توحید آنست كه خدا را در وهم و اندیشه نیاورى

و عدل آنكه خدا را به ظلم و كار قبیح متهم نگردانى.

 

تا از خلق منقطع نشوى بخدا واصل نخواهى شد.

 

 

دلهاى پاك بندگان خدا محل نظر و عنایت خداست پس هر كس دل را پاك از هوا كرد خدا به او نظر افكند.

 

سه وصف در انسان دلیل كمال ایمانست:

یكى آنكه با دشمن و دوست غضب و خوشنودى او را از عدالت بیرون نبرد،

دیگر در حال فقر و غنا اقتصاد و میانه روى را رعایت كند،

دیگر از خدا خوف و امیدواریش ‍ معتدل و مساوى باشد.

 

حقیقت توحید را نیافته آنكه بر خدا مثل و مانندى قایل شود یا خدا را به چیزى شبیه داند،

و غنى نامحدود ندانسته هر كه او را به اشاره حسى یا عقلى محدود سازد.

 

ایمان به خدا در مثل درختى است كه ساقه آن یقین است و شاخه اش تقوى و شكوفه اى حیاء و میوه اش سخاوت است.

 

نه خدا در اشیاء داخل است و نه از آنها خارج.

 

اصل واساس ایمان بخدا، تسلیم امر خدا شدنست.

 

 

اخلاص در عمل عبادت بندگان مقرب خداست.

 

 

هر كس عطاى او براى خدا، منعش براى خدا، و دوستیش براى خدا، و دشمنیش همه براى خدا باشد،

چنین كس ایمانش بمرتبه كمال رسیده است.

 

 

اخلاص بلند پایه ترین مقام ایمان است.

 

 

خوشا بر حال زاهدان در دنیا و راغبان و مشتاقان بعالم آخرت.

 

 

سعادتمند آن كس است كه طاعت خدا را خالص براى خدا بجاى آورد.

 

 

خوشا بر حال آنكس كه بیاد معاد و عالم آخرت باشد و زاد و توشه بر این سفر دراز بسیار بر دارد.

 

 

ایمان سه چیز است معرفت خدا به قلب و اقرار به زبان و عمل به جوارح.

 

 

راهنماى نیكوى ایمان علم است.

 

 

هر كس بخدا وثوق و یقین دارد بر او در كارها توكل كند.

 

 

هر كه همت و توجهش بكار آخرت باشد خدا كفایت مهمات دنیاى او را خواهد كرد،

و هر كس باطن خود را اصلاح كند خدا ظاهرش را در بین خلق نیك و صالح مى گرداند تا همه او را بنیكوئى یاد كنند و زبان بذكر خیرش گشایند.

 

یكى از دلائل ایمان و علائم مومنان حقیقى وفاى بعهد كردن است.

 

 

هر كه امانت نداشت ایمان ندارد.

 

 

ایمانى نیكوتر از تسلیم فرمان خدا بودن نیست.

 

 

دلیل بر ایمان مرد ملازمت طاعت خداست و آراستگى بصفت ورع و عفت نفس و قناعت.

 

 

مومنان حقیقى ساعات عمرشان را بر سه قسم كنند:

یكساعت بمناجات با خداى خود خلوت مى كنند،

و یكساعت بمحاسبه نفس خود مى پردازند،

و یكساعت نفس را با لذت هاى حلال نیكو مى گذارند.

 

هر كه بخدا ایمان كامل داشت از مردم وحشت كرده و دورى از خلق گزیند.

 

 

صبر در امور ثمره ایمان است.

 

 

مؤمن هرگاه بچیزى نظر كند بنظر عبرت مى نگرد،

و اگر سكوت كند در عظمت و حكمت خدا فكر مى كندو هرگاه سخنى گوید بذكر خدا زبان گشاید،

و هرگاه خدا به او چیزى عطا كند شكر مى كندو اگر مبتلا به بلیه اى شود صبر در بلا كند.

 

اگر بینى مؤمن را مُثله كنم بضرب شمشیر كه مرا دشمن دارد هرگز مرا دشمن ندارد.

 

 

خوشا بر انكس كه با فرعون هواى نفس خود مخالف كند،

و موساى عقل و تقواى خود را اطاعت كند.

 

سر آمد صفات فاضله آنست كه انسان مالك غضب خود شود و شهوت را بمیراند.

 

 

نفوس خود را از پلیدى شهوت پاك سازید تا بدرجات رفیع روحانى نائل گردید.

 

 

بهترین مردم كسى است كه نفس خود را از شهوات حیوانى پاك دارد.

 

 

مردم آگاه باشید كه جهاد با نفس كافر ثمن و قیمت آن بهشت ابد است،

و هر كس با نفس جهاد كرد مالك نفس خود شود،

و این جهاد نفس نزد خدا گرامى تر از هر عمل نیكوست،

بشرط آنكه عالم باشد كه چگونه جهاد با نفس كند.

 

فرمود صالح ترین و بهترین كار در عالم به تهذیب نفس ناطقه پرداختن است.

 

 

خوشا بر حال آنكه با هواى نفس بجنگد،

و آمال و آرزوهاى موهوم دنیا را تكذیب كند،

و متاع فانى ناچیز عالم ماده را از نظر بیفكند تا در عوض لذاتى كه از قوه ادراك برتر است دریابد.

 

ترك شهوتها بهترین عبادت حضرت احدیت و نیكوترین عادت انسانی است.

 

 

نفس خود را ادب و تربیت كن از آنچه در دیگران ناپسند مى بینى.

 

 

نفس خود را از آلایش لذات حیوانى منزه ساز و از عاقبت بد شهوت پرستى بپرهیز.

 

حسن خلق و اخلاق پسندیده موجب محبت «خدا و خلق» و منشاء مروت و فتوت و مردانگى است.

 

حسن اخلاق كاشف از شرافت و اصالت آنانست.

 

هیچ زندگانى و عیشى گواراتر حسن اخلاق نیست.

 

بهترین مردم كسى است كه خشم خود را وقت غضب فرو برد و با وجود قدرت بر انتقام حلم كند.

 

مؤمن حقیقى را هرگز حسود و صاحب حقد و كینه و بخل و لئامت نخواهى یافت.

 

حسن اخلاق سر آمد تمام نیكوئى هاست.

 

بهترین صدق و راستى آنست كه انسان بعهد و پیمان خود وفا كند.

 

هر كه با امانت است دینش كامل است.

 

جوانمردى و فتوت مرد راست گوئى و صراحت لهجه است.

 

حد حكمت و معنى حقیقى آن اعراض از سراى فانى و اشتیاق بعالم بقاء است.

 

عالم آخرت را بدنیا نفروشید و سراى بقا را بدار فنا مبدل نكنید.

 

بهترین كسى كه با او مصاحبت و رفاقت مى كنى آنكسى است كه تو را مشتاق آخرت و متنفر از دنیا گرداند.

 

از پستى دنیا نزد خدا و بى قدرى آن همین است كه خدا را معصیت نمى كنند مگر در دنیا.

 

مردم كارى از امور دینشان را براى نفع دنیاى خود ترك نمى كنند الا آنكه درى از ضرر بیشتر برویشان گشوده مى شود.

 

از پستى و شومى دنیا نزد خدا همین بس است كه جز بترك دنیا كسى بخدا و لذات آخرت نمى رسد.

 

هر كس دنیا را به فنا و بى وفائى و نا پایدارى شناخت سزد كه از او طمع ببرد و هر چه مى كند براى سراى آخرت كند.

 

بخدا پناه برید از مستى مال و ثروت دنیا كه ثروت را مستى عجیبى است كه از مستى بهوش آمدن بسیار دور و مشكل است.

 

خردمند و عاقل با سعادت ترین مردم عالم است.

 

حب دنیا عقل را فاسد مى كند و گوش قلب را از شنیدن سخن حكمت كر مى سازد.

 

مرد نادان محروم ترین خلق است.

 

خردمند را سزد كه در دنیا بكار آخرت پردازد و توشه و ذخیره براى آن جهان بسیار بر دارد.

 

یاد خدا سرور و شادى خاطر اهل تقواى و لذت و بهجبت اهل یقین است.

 

هرگز به آنچه در عالم آخرت مى خواهى نمى رسى الابترك شهوت عالم دنیا.

 

یاد خدا سرمایه اهل ایمانست،

و سودش سلامتى از آسیب شیطان انس و جنى است.

 

بر تو باد بكسب و كار حلال و حسن اخلاق،

و نیكوئى با عیال و تدبیر منزل بنحو احسن،

و یاد خدا بودن در هر حال.

 

دائم بیاد خدا بودن و ذكر حق را بر دل و زبان داشتن قوت روح قدسى انسانست و كلید هر خیر و صلاح.

پدر عزیزم روزت مبارک


*فقط جای نظرات زیبای شما برای این مطلب خالیست*
شنبه 5/4/1389 - 11:23
خانواده

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

وقتی همه ی اهل عالم جون میدن،همه از دنیا میرن ....؟

 

خدا به عزرائیل میگه جون همه ی ملائکه رو هم بگیر

 

 وقتی جون همه ی ملائک گرفته شد خدا به عزرائیل میگه کی مونده؟

 

عزرائیل میگه: خدایا فقط من موندم.

 

خدا بهش میگه :جون تو رو خودم میگیرم.

 

تو اون لحظاتی که عزرائیل داره جون میده ،نعره ای میکشه میگه

 

 خدایا اگر میدونستم جون دادن اینقدر سخته بابنده هات مدارا میکردم

 

پدرت بالا سرت ایستاده مادرت بالا سرت ایستاده رفیقا ایستادن کسی نمیتونه برات کاری بکنه

 

همه میبینن عرق سردی داره روی پیشونیت میشینه ،یکی میگه دکمه هاشو باز کنید راحت نفس بکشه

 

هر موقع خواستی بخوابی یاد این باش که میتونی امشب بخوابی اما معلوم نیست که صبح بتونی بلند بشی

 

شاید شب آخرت باشه

 

میشه شب آخرت باشه …. امید نداشته باش !

 

چقدر از کارات روی زمین مونده؟ شروع کن! معلوم نیست بهت اجازه بدن جبران کنی !

 

یک نفری تعریف میکرد ما از جنگ برگشته بودیم اومده بودیم چند روزی تهران

 

 با چند تا از بچه ها رفتیم بهشت زهرا(س).

 

می گفت :یک شب یادمه رفتیم توی بهشت زهرا (س) با بچه ها قرار گذاشتیم هر کسی

 

بره یک گوشه ای از بهشت زهرا یک قبر خالی گیر بیاره یک ساعتی که فرصت داریم

 

 بخوابیم تو قبر.یاد قبر و قیامت باشیم.

 

(اینا کسایی بودن که الان شهید شدن نور از چهره هاشون می باره نه مثل منه رو سیاه)

 

گفت: خدا رحمت کنه شهید علی اکبر رفت توی قبر خوابید و گفت بچه ها سنگ قبر رو بچینید و برید.کسی اینجا نباشه.

 

هر چی اسرار کردیم که بابا بیخیال شو.

 

گفت :نه سنگ لحد رو بچینید و برید صد متر اونور تر برا خودتون قبر پیدا کنید.

 

خلاصه ما سنگ لحد رو چیدیم و فاصله گرفتیم و یک گوشه ای دیگه رفته بودیم.

 

من از فاصله ی صد متری علی اکبر با اینکه سنگ لحد هم چیده بودیم روی قبر، صدا ضجه

 

 و گریه علی اکبر رو میشنیدم، همه ی بهشت زهرا رو پرکرده بود.چنان اربده ای

 

میکشید و فریاد میزد که انگار آتیش گرفته.

 

بعد سعید رو پیدا کردم گفتم :سعید بیا بریم علی اکبر رو بیاریم الان میمیره  اون زیر .

 

رفتیم علی اکبر رو با بدبختی و التماس از قبر کشیدیم بیرون و دیدیم داره مثل بید می لرزه.

 

گفتم چته علی اکبر؟

 

گفت :بچه ها اینجا خیلی ترسناکه ....

 

خیلی وحشت داره اینجا .....

 

قول بدید اگر اول من مردم شب اول قبرم منو تنها نذارید.

 

به خاطر اینکه مطلب طولانی نشه بقیه شو در مطلب بعدی قرار می دم


 

دوستان عزیز

از این به بعد می توانید آدرس ایمیل خود را در بخش نظرات قرار دهید تا هر روز برای شما دوستان عزیز احادیثی از ائمه اطهار فرستاده شود تا هم شما از خوندن این احادیث لذت ببرید و از آنها در زندگی خود استفاده کنید و ما هم یه ثوابی برده باشیم.

امیدوارم که استقبال کنید 

منتظر هستم

موفق باشید


قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إنَّ اللهَ خَلَقَ الدُّنْیا لِلْبَلاءِ، وَ خَلَقَ أهْلَها لِلْفَناءِ ؛ امام حسین - علیه السلام - فرمودند: به درستی كه خداوند متعال دنیا ـ و اموال آن ـ را برای آزمایش افراد آفریده است. و همچنین موجودات دنیا را جهت فناء ـ و انتقال از این دنیا به جهانی دیگر ـ آفریده است. «نهج الشّهادة، ص 196»

منبع:راسخون


*فقط جای نظرات زیبای شما برای این مطلب خالیست*
پنج شنبه 3/4/1389 - 15:46
خانواده

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

ما اینجاییم و خدا آنجا و بین ما آتش است. آتش نمی گذارد دستمان به خدا برسد.

 

ما اینجاییم و خدا آنجا و بین ما دریاست. دریا نمی گذارد دستمان به خدا برسد.

 

گاهی اما برای رسیدن به او، نه طاعت به کار می آید و نه عبادت. نه ذکر و نه دعا. نه التماس و نه استغفار.

 

تنها بی باکی است که به کار می آید. بی باکی عبور از آب و بی باکی گذشتن از آتش.گذشتن از آتش

 

اما نه به امید آنکه آتش گلستان شود و تو ابراهیم.

 

گذشتن از دریا اما نه به امید آنکه دریا شکافته شود و تو موسی.

 


آتش را به امید سوختن گذشتن و دریا را به امید غرق شدن.

جاده ایمان خطرناک است ، پر آب و پرآتش. مسافرانی بی پروا می خواهد.

آنقدر بی پروا که پا بر سر همه چیز بگذارند و از سر همه چیز بگذرند، از سر دنیا و آخرت. از سر بهشت و از سر جهنم.


آنان که می ترسند از لغزیدن و می ترسند از افتادن، به راه ایمان نمی مانند.


ایمان را به گستاخی باید پیمود، نه به ترس. نه این سوی تردید و ترس.


دوستان عزیز

از این به بعد می توانید آدرس ایمیل خود را در بخش نظرات قرار دهید تا هر روز برای شما دوستان عزیز احادیثی از ائمه اطهار فرستاده شود تا هم شما از خوندن این احادیث لذت ببرید و از آنها در زندگی خود استفاده کنید و ما هم یه ثوابی برده باشیم.

امیدوارم که استقبال کنید 

منتظر هستم

موفق باشید


قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : لا یَأمَنُ یوم الْقِیامَةِ إلاّ مَنْ قَدْ خافَ اللهَ فی الدُّنْیا ؛ امام حسین - علیه السلام - فرمودند: كسی در روز قیامت از شدائد و أحوال آن در أمان نمی باشد، مگر آن كه در دنیا از خداوند متعال ترس داشته باشد ـ و اهل گناه و معصیت نگردد ـ. «بحار الأنوار، ج 44، ص 192، ح 5»

منبع:راسخون

*فقط جای نظرات زیبای شما برای این مطلب خالیست*

پنج شنبه 3/4/1389 - 15:20
خانواده

بسم الله الرحمن الرحیم

  

السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه

 

آقای مهربونم سلام...!


گل نرگسم سلام...!

 

مولای من... همیشه وقتی از بالای یه منطقۀ بلندتر، شهر رو زیر پای خودم احساس می‌کردم و عظمت و بزرگی شهر رو با چشام می‌دیدم، با خودم می‌گفتم شهری با این همه وسعت و عظمت، با این همه جمعیتی که تو تک‌تک خونه‌هاش هست، تنها فقط یه گوشۀ کوچیک از این دنیای بزرگه....

 

دنیایی با این وسعت و این همه جمعیت...

 

چقدر مسلمون... چقدر شیعه....

 

آخه چطور ممکنه از ایـــــــن همه جمعیت، 313 نفر یار باوفا برای شما وجود نداشته باشه!؟


این همه آدمای خوب و معتبر دور و برمون!


پس اینا چین!؟


آقای فلانی و خانم فلانی و.... اوووووه! چقدر آدم خوب و مؤمن داریم....

   

 

هر زمان از اون قسمت شهر رد می‌شدم، این سؤال‌ها تو ذهنم نقش می‌بست...


اصلاً برام قابل هضم نبود! انگار اُبهّت و عظمت شهر، جلو چشمم رو می‌گرفت! اینقدر که تأخیر در ظهور، برام باورکردنی نبود!

 

اما امروز.....


امروز بعد از مدّت‌ها متوجّه شدم که همه‌چی به این آسونی که فکر می‌کردم نیست...


امروز خوب فهمیدم غربت یعنی‌چی....


اونم غربت در جایی‌که همه ادّعای دوست داشتنت رو دارن....!؟

 

آقا جون....


باور کردنش برام خیلی سخته....


آدم‌هایی که تا دیروز همه همراه هم بودیم و در کنار هم....


آدم‌هایی که فکر می‌کردم محکم‌ترین آدمهای دنیان و هیچ وقت دستشون رو از ریسمان الهی کنار نمی‌کشن...

 

آقا جون خیلی دلم گرفته....


تا دیروز، ورد زبون‌ همه‌مون این بود که، «آقا بیا»... «آقا چرا نمیای»....!؟

 

اما امروز.....


کاش هیچ وقت امروز رو نمی‌دیدیم....

 

امروز برام اثبات شد، خیلی از اون آدم‌هایی که دم از امامت و ولایت می‌زدن، وقتی موقع عمل بشه، لنگ میمونن...!


خیلی از کسایی که ادّعای محبّت و عدالت شما رو دارن، وقتی قرار باشه مال و جان و آبروی خودشون رو فدا کنن، جا می‌زنن....


امروز با تمام وجود دیدم که وقتی پای عمل می‌رسه، خیلی از کسایی که تا دیروز سردمدار فدا کردن خودشون برای شما بودن، امروز وقتی پای منافع خودشون به میون اومد، همه چیز رو فدای خواست خودشون کردن.....

 

امروز یاد گرفتم که محبّت امامت و ولایت، فقط به حرف نیست... به عمله!

 

مهم این نیست که تو روزای خوش شما رو بخونیم و دعوتتون کنیم....


مهم نیست چی می‌گیم و چی ادّعا داریم....

 

اون موقع‌ها هم وقتی علی(علیه‌السلام) به جنگ شبه‌مسلمانان می‌رفت، دشمنان ولایت، قرآن بر سر نیزه‌ها کردن و خیلی از کسایی که دم از اسلام و ایمان می‌زدن، حتی با بهترین سوابق در راه اسلام، پاشون سست شد و ولیّ خدا رو رها کردن و حتّی رفتن تو سپاه دشمن...

 

حالا می‌فهمم قرآن ناطق رو ول کردن و قرآن سر نیزه رو چسبیدن، یعنی‌چی....!

 

حالا می‌فهمم که چرا گفته بودین اگه به اندازۀ آب خوردنی منو واقعاً می‌خواستین، می‌اومدم.....!

 

حالا می‌فهمم که تا ما خودمون رو برای اومدنت نسازیم، حتّی اگر هم بیای، تنهات می‌ذاریم و می‌ریم تو سپاه دجّال لعنت‌الله‌علیه....................

 

کافیه از ما بخوای تا همۀ دارایی‌‌ها و اندوخته‌های دنیامون رو بدیم به شما ! تا شما هم بدید به فقرای اون سر دنیا، تو آفریقا و جاهای دیگه.....!


اون وقته که شاکی بشیم و بهتون تُهمت‌های ناروا –کومونیست- بزنیم.....

 

کافیه که تو دعواهامون، حق رو بدید به طرف مقابل...، اون وقته که دیگه شما هم عادل نیستین....!

 

کافیه که از ما، جان و مال و آبرو بخوای..... اون وقته که دیگه شما رو هم نمی‌خوایم

 

کافیه که از کاراتون سر در نیاریم.... اون وقته که حتّی به شما هم شک می‌کنیم..................

 

آقاجون ما رو ببخش.........

 

حالا فهمیدم که خودمون رو اونطوری که باید برات می‌ساختیم، نساختیم.......

 

حالا فهمیدم که ایمان به حرف نیست.... به عمله...!

 

حالا فهمیدم که چطور میشه یه عدّه‌ای که اصلاً ازشون توقّع نداشتی، نقاب از چهرۀ واقعی‌شون کنار می‌زنن....

 

حالا فهمیدم که چرا ایمان نگه داشتن در آخرالزمون، مثل نگه داشتن آهن گداخته شده در دست می‌مونه...

 

حالا فهمیدم که وقتی باوفاترین افرادی که فکر می‌کردی بهترین‌ هستن، تو صف دشمن قرار می‌گیرن یعنی‌چی.....

 

حالا فهمیدم که وقتی می‌گن، باید به ریسمان الهی چنگ زد و پیرو ولایت بود، یعنی‌چی...

 

حالا فهمیدم که چرا نباید به خاطر سوابق درخشان، و ظاهر قشنگ و حرفای قشنگ‌تر یه عدّه، پیرو اشخاص باشیم...


نباید افراد دور و برمون رو اینقدر خوب و عالی بدونیم که دنباله‌رو چشم و گوش بسته‌شون بشیم...


حالا فهمیدم که چرا نباید کر و کور بشیم و پیرو اشخاص! باید فقط و فقط پیرو ولایت باشیم.

 

حالا فهمیدم که وقتی خدا میگه: «برخى از مردم مى‏گویند ما به خدا و روز بازپسین ایمان آورده‏ایم ولى گروندگان راستین نیستند» یعنی‌چی....

 

حالا فهمیدم وقتی دعا می‌کنیم که خدایا آخر و عاقبت‌مون رو ختم به خیر کن، یعنی‌چی....

 

خدایا...


بارالها.....


چقدر دلنشین فرمودی: (در مورد ماه رجب، که الان توش هستیم.)

 

من همنشین کسی هستم که همنشین من است؛

  

من مطیع کسی هستم که مطیع و فرمان‌بردار من است؛

  

من بخشندۀ کسی هستم که تقاضای بخشش کند.

  

ماه، ماه من؛    بنده، بندۀ من؛    و رحمت، رحمت من است!

  

پس هرکس مرا در این ماه بخواند اجابتش می‌کنم؛

 


و هرکس از من چیزی بخواهد به او عطا می‌کنم؛

 


و هرکس از من طلب هدایت کند، او را هدایت می‌کنم؛

  این ماه را رشتۀ پیوندی بین خودم و بندگانم قرار دادم، هرکس بدان چنگ زند به من متصل خواهد شد.  منبع: مستدرك الوسائل - المیرزا النوری - ج 7 - ص 535

پس بارالها... به حق بزرگی و جلال و جبروتت...

 

 به حق رسول و ذریّۀ طاهرینش (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) دعای ما را نیز بشنو و

اجابت‌مان کن....

 

﴿رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ﴾

 

پروردگارا... پس از آنكه ما را هدایت كردى، دل‌هایمان را دست‌خوش انحراف مگردان، و از جانب خود رحمتى بر ما ارزانى دار كه تو خود بخشایشگرى.

 (آل عمران، آیۀ 8)

خدایا...

 

ما رو لایق ظهور مولامون قرار بده...

 

ما رو از سایۀ ولایتش بیرون نبر...

 

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا


اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر


و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

 

العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان

 

التماس دعا

 

اللهم عجل لولیک الفرج

بابت مطلب قبلیم اگه باعث ناراحتی کسی شدم معذرت می خوام


قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : لِكُلِّ داء دَواءٌ، وَ دَواءُ الذُّنُوبِ الإسْتِغْفارِ ؛ امام حسین - علیه السلام - فرمودند: برای هر غم و دردی درمان و دوائی است و جبران و درمان گناه، طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند می باشد. «الكافی، ج 2، ص 439، ح 8»

منبع:راسخون


*فقط جای نظرات زیبای شما برای این مطلب خالیست*
سه شنبه 1/4/1389 - 23:14
خانواده

بسم الله الرحمن الرحیم 

بیا :که بهر خدا از خدا حیا کنیم

  

نمی دونم.....

 

نمیدونم.... چی بگم؟

 

دل که بگیره انگار زمین و آسمون داد میزنن و میگه فقط گریه ... گریه کن !!!

 

                                  مرغ دلم پــــر میـــزنه             مثه پــرنده تـــو قــفس

 

چاره ی درد دل مـــــن        هق هقه و نفس نفس

 

میخوام مثه دیوونه ها     سر به بیــــــابون بزارم

 

داد بزنـم به آسمــــون     خدا خــــدا دوست دارم

 

بابا خدا دوستدارم

 

نمیدونم چرا اینقدر خدا گریه رو دوست داره؟

 

چه حکمتی داره خودش میدونه ....!

 

خیییییییلی حرف ها دارم ....

 

خیییییییلی خسته گی ها توی سینم هست اما .......

 

ما هممون خدا رو دوست داریم .دوست داریم همیشه یک حال خوشی باهاش داشته باشیم ...

 

عاشقش باشیم ....اما وقتی امکان پذیره که ما بعضی از کارامون رو ترک کنیم.

 

من گناهام رو فقط خودم میدونم شما هم همین طور...

 

پس کسی از این حرفای من بد برداشت نکنه خواهشا.

 

زمانی با خدا یک حال خوشی پیدا میکنم که  دل خدا رو نسوزونم!!!!

 

راه حلش هم، خودم و خدامه

 

این دو راحت جواب همه ی سوالات رو میدن.

 

تصمیم بگیریم.....

 

 وگرنه حرم امام رضا، روضه ، اباعبدلله ، مسجد ،چادر، سینه زنی ، اشک ، نماز شب 

 

آومدن ها و رفتن ها  فقط برای ما ثواب داره...

 

ثواب خییییلی خوبه ها.... اما دیگه از درد خدا خبری نیست!!!!

 

 خدا می بخشه رحمان و رحیمه ...

 

میـــــــــدونم

 

اما درد خدا رو چیکار میکنی ؟ درد امام زمان رو چیکار میکنی ؟ دل خدا درد گرفت !!!

 

هر گناهی که میکنی امام زمانه که دست به دعا میبره میگه خدایا به من مهدی ببخشش....

 

خدا به خاطر مهدی منو بخشید .نه به خاطر نماز....!

 

دلت به چی خوشه ؟ثواب ؟ نماز؟ شب زنده داری! تهجد؟کجا سیر میکنی برادر بسیجی وقتی دلت

 

با خدا نیست رو زمین کجا دنبال خدا میگردی؟

 

خواهرم وقتی سینت خدا رو نمی شناسه دنبال خدا می گردی چه کار؟

 

چیکار به خدا و رحمان و رحیمش داری؟؟؟؟

 

چیکار به رحمان و رحیمش داری دل خدا رو سوزوندی !!

 

میگی خدا می بخشه!!!!!!؟؟

 

چقدر خدای غریبی داریم..... چقدر ساکته ...

 

صدای سکوتش همه جا رو پر کرده اما بازم ما بیخیالیم....

 

والا نمیدونم شاید خوب نباشه من اینجوری حرف بزنم اما مظلومیت خدا از حسین بالا تره ....

 

چند تا سینه زن ما داریم ؟؟؟یک سر انگشت،چند تا بین اونا ما نماز شب خون داریم؟

 

بگذریم من دهنم به انتقاد باز بشه خودمم زیر سوال میبرم .

 

حالم هم اصلا خوش نیست سری بیخیال شیم بهتره.

 

این چیزیه که بهش توجه باید بکنیم .

 

دل خدا  رو نسوزونیم .... به قول آقای احمدی نژاد تعهد کنیم ،با عفافت ... با حجابت ... با علمت....

 

سعی کنیم در بین این همه مردم هروقت خدا یاد ما کرد  ....

 

 لباش از خنده باز بشه بگه دوست دارم بنده ی من  خییییییییییییلی دوستدارم....      

                               

زدست دیده و دل هر دو فریاد

 

که هر چه دیده بیند دل کند یاد

 

بسازم خنجری نیشش ز فولاد

 

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

 

برای به خدا رسیدن باید خیییییلی چیز ها رو قربونی کرد.

 

الان که این مطلب رو میخونیم هممون میگیم واقعا واقعا راست میگه واقعا درسته ....

 

اما همین که از اینجا میایم بیرون همه چیز یادمون میره.

 

بیاید ما راست بگیم که ادعای شیعه بودن داریم!!!

 

بیاید ما راست بگیم که میایم توی این ثبت مطلب ، وبلاگا و... تا حرف دلمون رو بزنیم ماراست بگیم که صداقت

 

رو دوست داریم.

 

وای اگر من چادر بپوشم دوستام چی میگن !!؟  مرده شوره اون دوستاتو ببرن.

 

وای من خجالت میکشم جلوی بابام،مادرم خواهرم نماز بخونم.... مرده شوره آبروتو ببرن.

 

زشته من اسم پسرم رو بزارم عباس قدیمی شده !  فکر خوبیه بزار ساسی مانکن

 

این مسخره بازیا چیه؟  خییییلی با جدیت جا نمازتو پهن کن جلوی روی همه 

 

بزار مادرت خجالت بکشه که تو نماز میخونی اما اون نه.... بزار نماز خوندن باب بشه

 

تو خونه.....چادر نمازتو بپوش با افتخارجلوی روی همه واستا بگو

 

الله اکبر نمازت رو بخون ....

 

آقا سخته .... به ولله سخت نیست.

 

خییییلی محکم بگو اسم پسر من حسیـــنه حســــــــین چه اشکالی داره ؟بزار پسرت

 

 بیمه حسین باشه نه بیمه ی ساسی مانکن!!!!!

 

آخرین حرفم آرزو باشه برای همه ی مردم جهان نه تنها

 

 کشور خودمون برای همه:

 

امیدوارم آنچه که خــــــــــــــدا را از تو می گیرد ....

 

خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا

 

 آن را از تو بگیرد.

 

 دکتر شریعتی

 

یاعلی

 فقط به بزرگی خودتون ببخشید که اگه حرفی زدم باعث ناراحتی شما شد

دوستان عزیز

از این به بعد می توانید آدرس ایمیل خود را در بخش نظرات قرار دهید تا هر روز برای شما دوستان عزیز احادیثی از ائمه اطهار فرستاده شود تا هم شما از خوندن این احادیث لذت ببرید و از آنها در زندگی خود استفاده کنید و ما هم یه ثوابی برده باشیم.

امیدوارم که استقبال کنید 

منتظر هستم

موفق باشید


قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : مَنْ قَرَءَ آیَةً مِنْ كِتابِ الله عَزَّ وَ جَلَّ فی صَلاتِهِ قائِماً، یُكْتَبُ لَهُ بِكُلِّ حَرْف مِأةُ حَسَنَة ؛ امام حسین - علیه السلام - فرمودند: هركس آیه ای از قرآن را در نمازش تلاوت نماید، خداوند متعال در مقابل هر حرفی از آن یكصد حسنه در نامه اعمالش ثبت می نماید. «الكافی، ج 2، ص 611»

منبع:راسخون


*فقط جای نظرات زیبای شما برای این مطلب خالیست*
يکشنبه 30/3/1389 - 17:26
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته