• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 416
تعداد نظرات : 359
زمان آخرین مطلب : 4573روز قبل
خاطرات و روز نوشت
توسل به اهل ‏البیت ‏علیهم السلام

آقاى مرتضى تهرانى مى‏گوید:

ویژگى دیگر ایشان شدت اتصال و ارتباطشان و توسلشان به اهل‏بیت‏صلوات الله علیهم اجمعین و خاندان عصمت و طهارت صلوات‏الله علیهم اجمعین است. به نحوى كه در تمام زمان تشرفشان به‏نجف اشرف و حضور مولى‏المتقین صلوات الله علیه همه شب به‏حرم مقدس مشرف و از ارواح طیبه آن بزرگواران استمدادمى‏نمودند.

احترام به عزادارى امام حسین(ع)

آقاى محمد حسن رحیمیان مى‏نویسد:

حضرت امام مدظله در یك مراسم ملاقات در حسینیه جماران بطوراستثنایى به جاى آنكه در جایگاه روى صندلى بنشیند... روى زمین‏نشستند، آن هم روز عاشورا و به احترام عزادارى امام حسین(ع)

بود.

شركت در دعاى توسل

آقاى محمدحسن رحیمیان در این باره مى‏گوید:

یك روز به مناسبت‏یكى از وفیات ائمه‏علیهم السلام چندنفرى، به‏عنوان خواندن دعاى توسل، به اتاق امام رفتیم.

همه رو به قبله نشستند و شروع به دعا كردند. بعد از شروع،امام وارد شدند و صف نشستند و همراه با همه دعا خواندند.

در اثناى دعاى توسل، یكى از آقایان ذكر مصبیت مختصرى كرد. باآنكه ذاكر روضه‏خوان ماهر نبود و با حضور امام دستپاچه شده بودو صدایش هم مرتعش و بریده بریده بود، همین كه شروع به روضه‏كرد با آنكه هنوز مطلب حساسى را بیان نكرده بود، امام چنان به‏گریه افتادند كه شانه‏هایشان به شدت تكان مى‏خورد و بنده وقتى‏زیر چشم به سیماى امام نگاه كردم، دانه‏هاى متوالى اشك را كه‏از زیر محاسن معظم‏له روى زانویشان فرو مى‏افتاد، دیدم.

شنبه 9/7/1390 - 10:12
خاطرات و روز نوشت
ذكر صلوات

آقاى محمدحسن رحیمیان مى‏نویسد:

روزهاى ملاقات عمومى در حسینیه جماران، كه مردم از یكى دوساعت‏قبل تدریجا جمع مى‏شوند، گاه و بیگاه صداى صلواتشان بلند مى‏شدو طبعا صداى این صلواتها در داخل به گوش امام مى‏رسید.

یك وقتى متوجه شدیم كه امام باشنیدن صداى صلوات و نام مبارك‏پیغمبراكرم(ص) آهسته صلوات مى‏فرستند; و مدتها دقت داشتم وهیچ‏گاه ندیدم كه ایشان صداى صلوات را بشنوند و صلوات نفرستند.

احترام به ائمه اطهارعلیهم السلام

مرحوم آقاى مصطفى زمانى مى‏نویسد:

هركجا روایتى از امام(ع) به میان مى‏آمد و یا نام راوى، ازآنان احترام مى‏كرد. در مورد امامان‏علیهم السلام مى‏فرمود: «سلام‏الله علیهم اجمعین‏» و در مورد راوى با كلمه «رحمة‏الله‏علیه‏» یا «رضوان الله علیه‏» نام او را بیان مى‏داشت. عشق به‏خاندان عصمت و طهارت بود كه براى دفاع از حریم آنان، كتاب كشف‏اسرار را نوشت و براى زیارت خانه خدا و كربلاى امام حسین(ع)

كتابهاى خود را فروخت. بارها شد كه ضمن بیان روایات ائمه‏اطهارعلیهم السلام از حالات آنان هم نقل مى‏فرمود كه مسائل اسلامى‏به صورت فرمولى عرضه نشود بلكه روح معنوى شاگرد هم تكامل‏یابد.

شنبه 9/7/1390 - 10:9
خاطرات و روز نوشت
شركت در مجالس روضه

آیة الله سید حسن طاهرى خرم‏آبادى مى‏گوید:

امام شبهاى محرم، مجالس روضه، كه در محلات قم برگزار مى‏شد،شركت مى‏كردند. براى اینكه مردم را تشویق كنند، هم گرم‏نگه دارند.

آن شب كه ایشان را مى‏خواستند دستگیر كنند، ولى هیچ كس خبرنداشت; تلفنها را قطع كرده بودند، تلفن منزل ایشان قطع شده‏بود. نزدیك غروب بود من آمدم منزل ایشان، آقاى صانعى به من‏گفت: تلفن منزل امروز قطع است. فكر مى‏كردیم تلفن عیبى پیداكرده است. فكر نمى‏كردیم كه مى‏خواهند ایشان را دستگیر كنند.

مجلس روضه هم صبحها در منزل امام منعقد بود. به من گفتند: كه‏فردا صبح بیایید منبر بروید. من هم قبول كرده بودم كه فرداآن‏جا منبر بروم.

آن شب امام رفتند مجلس روضه‏اى در یكى از محله‏هاى قم. ماهم‏رفتیم و مردم استقبال خیلى عجیبى از ایشان كردند و ما آن شب‏را خدمت ایشان در مجلس بودیم و ایشان برگشتند.

دوستان به ما گفتند كه: همان نزدیكیها كه منزل یكى از رفقابود، بیایید و شب را بخوابید.

گفتم: نه، مى ‏روم منزل.

رفتم منزل. صبح بود كه من داشتم آماده مى‏شدم كه به منبر بروم‏كه خبر آوردند كه امام را نزدیكیهاى طلوع فجر آمده‏اند ودستگیر كردند.

شنبه 9/7/1390 - 10:8
خاطرات و روز نوشت
شركت در روضه حضرت زهرا(س)

آقاى محمدعلى انصارى مى‏گوید:

یك روز كه روز شهادت حضرت فاطمه(س) بود، از امام تقاضا شد كه‏در جمع برادران دفتر، كه به همین مناسبت تشكیل داده بودند،حاضر شوند. امام آمدند و نشستند، به مجرد اینكه یكى ازبرادران دفتر شروع به خواندن مصیبت كردند، امام با صداى‏بلندگریه كردند كه ایشان براى ملاحظه حال امام مصیبت را كوتاه‏كردند و قطرات اشك هم چون دانه‏هاى مروارید برگونه‏هایشان فرومى‏غلتید و با اینكه دنیا وتبلیغات روى گریه امام تفسیرهاى‏مختلف مى‏كنند، امام باكى ندارند كه حتى در صفحه تلویزیون نیزبه خاطر ابى‏عبدالله(ع) گریه كنند و اشك بریزند.

علاقه امام به آقا امام زمان (عج)

آقاى محمدعلى انصارى در این باره مى ‏گوید:

یك روز یكى از طلاب در مدرسه رفاه به امام عرض مى‏كند كه: شماچرا در بین صحبتهایتان از امام زمان كمتر اسم مى‏برید؟

امام به محض شنیدن این سخن درجا ایستادند و فرمودند:

چه مى‏ گویى؟ مگر شما نمى‏دانید ما آنچه داریم از امام زمان است‏و آنچه من دارم از امام زمان(عج) است و آنچه از انقلاب داریم‏از امام زمان است.

شنبه 9/7/1390 - 10:7
خاطرات و روز نوشت
زیارتهاى امام(ره)

آقاى محمد على انصارى، یكى از اعضاى دفتر امام خمینى(ره)،مى‏گوید:

علاقه امام به اهل‏بیت‏علیهم السلام وصف ناشدنى است; امام عاشق‏آنهااست. عاشقى كه تا صداى یاحسین بلند مى‏شود، او بى‏اختیاراشك مى‏ریزد. امام با اینكه در برابر مصیبت‏ها صابر است و حتى‏در برابر مشكلاتى چون شهادت حاج آقا مصطفى اشك نمى‏ریزد اما به‏مجرد اینكه یك روضه‏خوان بگوید: «السلام علیك یا اباعبدالله‏»، قطرات اشك از دیدگانش فرو مى‏چكد; و این واقعا علاقه كمى‏نیست; ودر همان مواقعى كه بسیارى از شبه‏روشنفكران قبل از انقلاب به‏عزادارى و سینه‏زنى مى‏تاختند و اگر این فرهنگ رشد پیدا مى‏كرد،آثارى از شعائر اسلام باقى نمى‏ماند و ما را از درون بى‏محتوامى‏كرد. امام شدیدا به ترویج همان سنت‏هاى دیرینه عزادارى‏مى‏پرداخت و مردم را به برگزارى هرچه باشكوهتر عزادارى‏هاى‏اهل‏بیت‏علیهم السلام سفارش مى‏كند.

شنبه 9/7/1390 - 10:5
خاطرات و روز نوشت
نحوه تشرف امام به حرم مطهر حضرت على(ع)

آقاى سید حمید روحانى در این باره مى‏نویسد:

در تشرف امام خمینى به حرم مطهر امیرالمومنین(ع) با آن آداب‏خاص زیارت آن حضرت، باز شایان توجه است:

باكمال ادب و متانت اذن دخول مى‏خواندند. سپس از طرف پایین‏پاوارد حرم مى‏شدند و مقید بودند كه از بالاى سرمطهر حضرت‏امیرالمومنین(ع) عبور نكنند. چنانكه در روایات وارد شده‏است. و هنگامى كه مقابل ضریح مطهر مى‏رسیدند، زیارت امین‏الله یا زیارت دیگرى را بانهایت اخلاص مى‏خواندند، بعد دوباره‏به طرف پایین‏پا بر مى‏گشتند و در گوشه‏اى از حرم نماز، زیارت،دعا نشسته مى‏خواندند; باز دو ركعت نماز و سپس بلند مى‏شدند وبا رعایت آداب و اخلاص تمام از حرم مطهر خارج مى‏شدند.

شنبه 9/7/1390 - 10:4
خاطرات و روز نوشت
زیارت قبر حضرت على(ع)

آقاى سید حمید روحانى مى‏نویسد:

امام در آن حدود پانزده سالى كه در نجف مى‏زیستند، جز در موارداستثنایى، هر شب ساعت 3 بعد از نصف شب در كنار قبر حضرت‏على(ع) بودند; و حتى وقتى حكومت نظامى اعلام مى‏شد و رفت و آمددر خیابانها ممنوع بود، به پشت‏بام مى‏رفت و از دور امام خود رازیارت مى‏كرد.

زیارت مرقد مطهر امام حسین(ع)

آقاى سید حمید روحانى مى‏نویسد:

«... در اغلب ایام زیارتى در كنار قبر امام حسین(ع) بودند،در دهه عاشورا هر روز زیارت عاشوراى معروفه را با صدمرتبه سلام‏و صدمرتبه لعن مى‏خواندند.» 2مرحوم آقاى املائى مى‏فرمود:2 روزى‏در حرم مطهر امام حسین(ع) امام خمینى را دیدم كه در میان‏انبوه زوار گیر كرده و قدمى‏نمى‏تواند پیش بگذارد. به جلو دویده‏به كنار زدن مردم و بازكردن راه پرداختم. امام با تعرض و تغیرمرا منع مى‏كردند. ومن بى‏توجه به منع ایشان به كار خود ادامه‏مى‏دادم. یكباره متوجه شدم كه امام از مسیرى كه من براى ایشان‏بازكرده‏ام نیامده و تغییر مسیر داده، در لابه لاى جمعیت‏به راه‏خود ادامه مى‏دهد.

انس باحرم مطهر امیر المؤمنین(ع)

آقاى سید حمید روحانى مى‏گوید:

در سحرگاه وحشتزاى آخرین شبى كه امام در نجف بودند، خدمت امام‏رسیدم كه دستور العملى از ایشان بگیرم.

یك حالت تاثرى به من دست داده بود از اینكه مى‏دیدم ایشان نجف‏را ترك مى‏كنند; و او پس از خدا و حرم مطهر امیرالمومنین(ع)تنها پناهگاه ما بود.

عرض كردم: آقا، نمى‏شود از این سفر صرف‏نظر كنید؟! شما الان‏دارید تشریف مى‏برید كویت و آنجا جاى امنى نیست، سوریه جاى‏امنى نیست، ایران وضعش آنچنان است; كجا مى‏خواهید بروید؟! امام‏فرمودند: «ناگزیر از اینجا باید بروم.» سپس فرمودند: «من‏در اینجا با حرم مطهر امیرالمومنین ماءنوس بودم.»

شنبه 9/7/1390 - 9:58
خاطرات و روز نوشت
زیارت امام رضا(ع)

آقاى سیدحمید روحانى مى‏گوید:

یكى از علما براى من نقل مى‏كرد كه یك سال تابستان به اتفاق‏امام و چندتن دیگر از روحانیون به مشهد مشرف شدیم و خانه‏دربستى گرفتیم. برنامه ما چنین بود كه بعد از ظهرها، پس ازیكى دو ساعت استراحت، از خواب بلند مى‏شدیم و به طور دسته‏جمعى‏روانه حرم مطهر مى‏شدیم و پس از زیارت و نماز و دعا به خانه‏مراجعت و در ایوان باصفایى كه در آن خانه بود، مى‏نشستیم و چاى‏مى‏خوردیم. برنامه امام این بود كه با جمع به حرم مى‏آمدند، ولى‏دعا و زیارتشان را خیلى مختصر مى‏كردند و تنها به منزل‏برمى‏گشتند; و آن ایوان را آب و جارو مى‏كردند، فرش پهن‏مى‏كردند، سماور را روشن مى‏كردند و چاى را آماده مى‏ساختند; ووقتى‏كه ما از حرم باز مى‏گشتیم، براى ما چاى مى‏ریختند.

یك روز من از ایشان سوال كردم كه این چه كاریه، زیارت و دعارا به خاطر آنكه براى رفقا چاى درست كنید مختصر مى‏كنید و باعجله به منزل باز مى‏گردید؟ امام در جواب فرمودند: من ثواب این‏كار را كمتر از آن زیارت و دعا نمى‏دانم.

شنبه 9/7/1390 - 9:52
خاطرات و روز نوشت
امام خمینى(ره) در محضر معصومان علیهم السلام

سید عباس رفیعى‏پور

سخن از پروانه‏ هایى است كه گرد شمع وجود امام جمع شدند و ازگرمى ولایت و پرتو انوار خورشید درخشان حضرتش بهره‏ها بردند واز یار سفركرده و خاطرات جاودان پیوندش با ساحت مقدس عترت سخن‏گفتند تا همه نسلها با پیروى از حضرتش در شمار ارادتمندان‏اهل‏بیت: جاى گیرند. در این‏بخش به فرازهایى از آن خاطرات اشاره‏مى‏شود. باشد تا از سیره عملى این اسوه علم و عمل جرعه‏اى‏برگیریم و مشعلى فرا روى نسل جوان بر افروزیم. ان‏شاءالله.

شنبه 9/7/1390 - 9:51
خاطرات و روز نوشت
روش مبارزه با فساد

مـبارزه با فساد،
 بى قاعده و قانون نیست،
 شرایطى دارد و بایستى از حـدود و مـرزهاى آن فراتر حركت نشود. اگر كوتاهى یا تند روى شـود،
 بـه جـاى اصـلاح بـه افـسـاد و تباهى مى انجامد. حفظ حدود خـداونـد،
 نـه تنها درباره مومنان،
 بلكه در برخورد با كافران و مـشـركان جنگى نیز ضرورت دارد و هر چیز باید در مرز و حدودى كه براى آن بیان شده قرار بگیرد:

(تـلـك حـدود الـلـه فـلا تعتدوها ومن یتعد حدود الله فاولئك هم الظالمون.)22

اینها حدود خداست. از آن تجاوز مكنید. كه ستمكاران از حدود خدا تجاوز مى كنند.

امام خمینى،
 بر نگاهداشت مرزهاى حق و باطل،
 صلاح و فساد و معروف و مـنـكر حساس بود. او مرزبان دین بود و حركت در مرز و راه را،
 تـنـهـا وسیله رسیدن به سعادت مى شمرد و خارج شدن از آن را سبب فـسـاد. نـه مداهنه و سهل انگارى در اجراى دستورهاى خدا را روا مى شمردو نه تند روى را.

امـام تـاكید مى كرد: افراد براى مبارزه با گناه به گناهى دیگر نیـفـتـنـد و بـراى بـه كرسى نشاندن حقیقت از ابزار و راه هاى نـامـشروع استفاده نكنند و خداى نخواسته به نام امر به معروف و نـهـى از مـنـكـر،
 بـه افـراد ستم روا ندارند و به نام انقلاب و انقلابى،
 دستورهاى اسلام و ارزشهاى دین،
 فراموش نگردد.23

امـام تـنـدرویـهـایى كه گاه به اسم دین انجام مى گرفت،
 بر نمى تابید و گاه تندروان و خشونت ورزان را نفوذى دشمن مى خواند.

او،
 بـه رزمـندگان اسلام در جبهه هاى جنگ نیز اندرز،
 مى داد: در جـنـگ بـا دشمن هم،
 اصول انسانى را پاس دارید و سیرت على(ع) را از یـاد نـبـریـد،
 دیـدن جنایتها و وحشى گریهاى صدامیان،
 حلم و بـردبـارى را از كف شما نرباید،
 ابتدا به جنگ نكنید،
 با اسیران جنگى مهربان باشید توده بى گناه مردم عراق را،
 كه خود در چنگال صدام اسیرند،
 با جنایتكاران بعثى،
 یكى نشمرید.

امـام بـا یادآورى فرازهایى از سیره پیامبر و على(ع) در برخورد با دشمن،
 مى گوید:

(... سـربازان صدر اسلام،
 در عین حالى كه سربازى مى كردند وظایف صـوریه را هم به تمام معنى به جا مى آوردند،
 همان طور كه شمشیر مـى كـشیـدند... با خودشان به طور رحمت به طور دوستى و برادرى رفـتـار مـى كـردنـد. حـضرت امیر وقتى كه مواجه مى شود با لشكر مـعـاویه،
 كه از كفار هم بدتر بودند،
 با خوارج... سفارش مى كرد كـه: شـمـاها ابتدا به جنگ نكنید... و لو حق با شماست. بگذارید آنـهـا ابـتـدا كـنـنـد. وقـتى آنها ابتدا كردند گاهى هم یك دو نـفـركشته مى شدند،
 آن وقت اجازه مى داد و با تمام قدرت تا آخر مى كوبید.)24

مبارزه با فساد نمى شود خارج از مدار قانون انجام گیرد و افزون بـر ایـن،
 روشهایى دارد كه اگر آنها درنظر گرفته نشوند،
 مبارزه عقیم مى ماند و چه بسا اثر عكس داشته باشد.

1. مـبارزه غیر مستقیم،
 نخستین مرحله براى جلوگیرى و مبارزه با فساد است و این نیز مرحله هایى دارد:

الـف. در مـرحـلـه نخست شخص گمراه به اشتباه و حركت نارواى خود هـشیـار گـردد و بدى آن را بفهمد. مى باید رفتارى پیش گرفت كه بـفـهـمـد كـارش اشـتباه است. اگر با این حركت ترك كار ناشایست نـكـرد،
 مـى بـایـسـت بـا ترشرویى با او رو به رو شد و اگر اثر نـگـذاشـت،
 بـاید به مبارزه منفى پرداخت و ترك رفت و آمد با وى كرد.25

ایـن شیوه مبارزه را،
 پیامبر(ص) در برخورد با كسانى كه بر اثر راحـت طـلـبـى،
 پیامبر را در غزوه تبوك یارى نكردند و به جبهه نـرفتند،
 به اجرا گذاشت و آثار سازنده اى در برداشت26 و راه بى تفاوتى را بر دیگر مسلمانان بست.

ب. در مـرحله دوم،
 به گونه روشن و بدون ابهام به ناشایسته كار،
 باید فهمانده شود: بیراهه مى رود.

ج. درمـرحله پایانى،
 نوبت به تعزیر و دست بردن به شمشیر و جهاد مـى رسـد. یـعـنى اگر راه هاى یاد شده به نتیجه نرسید و طرف از حـركـتـهـا و كارهاى خلاف،
 دست بر نداشت،
 باید با شدت عمل با وى بـرخـورد كـرد. امـام تاكید دارد در گاه در خطر قرارگرفتن اصول دیـن یـا مـذهب،
 ضروریات دین اهانت به قرآن و مقدسات و... مردم وظیـفه دارند در برابر منكرات به مبارزه برخیزند و از بذل مال و جان دریغ نورزند.27

(مـرتـبه سوم،
 توسل به زور و جبر است. پس اگر بداند یا اطمینان داشـته باشد كه ترك منكر نمى كند،
 یا واجب را به جاى نمى آورد،
 مـگر با اعمال زور و جبر،
 واجب است،
 لكن باید تجاوز از قدر لازم نكند.)28

شنبه 9/7/1390 - 9:48
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته