• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 344
تعداد نظرات : 34
زمان آخرین مطلب : 4447روز قبل
شهدا و دفاع مقدس

آرزو

دو ماه از شروع جنگ تحمیلی گذشته بود. یك شب بچه‌ها خبر آوردند كه یك بسیجی اصفهانی در ارتفاعات كانی تكه‌تكه شده است. بچه‌ها رفتند و با هر زحمتی بود بدن مطهر شهید را درون كیسه‌ای گذاشتند و آوردند.
آن‌چه موجب شگفتی ما شد، وصیت‌نامه‌ی‌ این برادر بود كه نوشته بود: «خدایا! اگر مرا لایق یافتی، چون مولایم اباعبدالله‌الحسین (ع) با بدن پاره‌پاره ببر.»

منبع :كتاب كرامات شهدا   -  صفحه: 75

راوی : خاطره از بسیجی محمد

سه شنبه 20/12/1387 - 10:41
شهدا و دفاع مقدس

آخرین نگاه

هنگامی‌كه علی‌اكبر را داخل قبر گذاشتند، او را به علی‌اكبر حسین (ع) قسم دادم و گفتم: «پسرم! چشمانت را باز كن تا یك‌بار دیگر تو را ببینم. آن‌گاه چشمانش را باز كرد» و این‌چنین شهید علی‌اكبر صادقی، پیك لشكر 27 محمد رسول ا... آخرین درخواست مادرش را اجابت كرد و برای ما تصاویری به یادگار گذاشت كه بدانیم «شهدا زنده‌اند».

راوی : مادر شهید

سه شنبه 20/12/1387 - 10:41
شهدا و دفاع مقدس

آخرین مرخصی

علاقه‌ی عجیبی به عبادت داشت، مخصوصاً به نماز. دوست داشت كه همیشه نماز را در مسجد بخواند. زیبا دعا می‌خواند و با خدا راز و نیاز می‌كرد. با رفتار خویش باعث شده بود كه مردم برایش احترام خاصی قایل باشند. احترامش به پدر و مادر درخور ستایش بود. با محبت با آن‌ها رفتار می‌كرد.
زمانی كه می‌خواست برای آخرین بار به جبهه برود چشمانش پر از اشك شد و آهسته گفت:
«این آخرین مرخصی من بود، من دیگر برنخواهم گشت! و دیگر هیچ‌گاه قدم بر خاك روستایمان نگذاشت».

سه شنبه 20/12/1387 - 10:40
شهدا و دفاع مقدس
ایمان شهیدان    
ایمان، عطر خوشبوى گلهاى گلستان اسلام است.
ایمان، درس عشقى است که شهیدان آن را از دفتر توحید خوانده‌اند.
ایمان، بالاترین نمره قبولى در کلاس مقاومت و ایثار است.
ایمان، برترین و بالاترین مدالى است که شاگردان اول دانشگاه جبهه به گردن مى‌آویزند.
ایمان، موشک فضاپیمایى است که شهیدان با آن از خاک تا به افلاک سفر کردند.
ایمان، چشمه زلالى است که شهیدان را در آن غسل شهادت دادند و جاودانه شدند.
ایمان، مهر تائیدى است بر تلاش خستگى‌ناپذیر سینه سرخان مهاجر.
ایمان، شمع فروزان محفل عشق است که شهیدان عاشقانه بر گرد آن چرخیدند، تا جسم ملکى را بسوزانند و جان ملکوتى بیابند.
ایمان، ثمره و حاصل انقلاب اسلامى است که با جانفشانى شهیدان شکل گرفت.
ایمان، خونبهاى عظیم و شایسته شهیدان شاهد ماست.
ایمان، نوشداروى دل‌هاى ترک خورده خاندان عشق است.
ایمان، ترمیم کننده قلب‌هاى شکسته فرزندان شاهد است.
ایمان، نداى بیدارى است که از گلدسته‌هاى خانه دوست شلیک مى‌شود.
ایمان، موج توفنده و کفرشکنى است که به سوى دشمنان حقیقت فرستاده مى‌شود.
ایمان، عطر حیات‌بخش و جانفزایى است که از پهندشت شقایق خیز انقلاب اسلامى به مشام مى‌رسد.
ایمان، اکسیرى است که، غصه فراقت شهیدان و شهید دادگان را به قصه پایدارى و مقاومت تبدیل مى‌کند.
ایمان، شهد شرف و شعف و شعور و شهودى است که کام تشنه شهید دادگان و شهیدزادگان را سیراب مى‌کند.
ایمان، مشعل فروزانى است که شهیدان آن در شب دیجور جهل و نادانى و ظلم و ستم و تجاوز به دست مى‌گیرند و صبح قریب را به بشریت بشارت مى‌دهند.
ایمان، دعوتنامه‌اى است که شهیدان با خون خود آن را امضا و براى آزادگان و احرار عالم مى‌فرستند.
ایمان، آن نور خدایى است که به نام شهیدان قداست و به جسم و جانشان نورانیت و روشنى مى‌بخشد.
ایمان، بوى خوش ایثار است که در پهندشت مقاومت و شهادت از گلبرگ‌هاى پرپر شده شقایق‌ها به مشام مى‌رسد.
ایمان، پهندشتى است که شهیدان در آن بذر گل شجاعت و مقاومت کاشتند و عطر آزادگى و سربلندى و شرف برگرفتند.
ایمان، شعله ستم‌سوزى است که شهیدان به دست گرفتند و خاکستر اهریمنان زشت سیرت را در زباله‌دان تاریخ مدفون ساختند.
ایمان، خورشید تابناکى است که در شب دیجور بحران‌هاى اجتماعى و اعتقادى و اخلاقى از خون سرخ شهیدان طلوع، و راه صلاح و فلاح بشریت را روشن مى‌سازد.
ایمان، بانگ جرسى است که شهیدان براى راهنمایى و هدایت کاروان‌هاى بشریت به صدا درمى‌آ‌ورند. ایمان، زمزمه محبتى است که شهیدان، این معلمان ایثار و گذشت براى جذب اطفال گریزپاى به کلاس انسانیت و معنویت به کار مى‌بندند.
ایمان،‌ شب چراغ تابانى است که شهیدان براى اصلاح جامعه و تربیت و انسان‌سازى به دست مى‌گیرند.
ایمان، عطر گل بوستان شهادت است.
ایمان، کلید طلایى بهشت است ک شهیدان براى ورود به آن، بدان چنگ مى‌زدند.
ایمان، سلاحى است که شهیدان براى پیشبرد اهداف خویش به آن تمسک جستند.
ایمان، آرمان دیرین و همیشگى مجاهدین فى‌سبیل‌الله است.
ایمان، گوهر ارزشمند دریاى دین و مذهب است.
ایمان، کلاسى است که در آن دانشجویان دروس را به صورت فشرده و با نمره عالى گذرانده‌اند.
ایمان، کیمیا و اکسیر بى‌نظیرى است که شهیدان، به وسیله آن جسم را به جان و ملک را به ملکوت تبدیل کردند.
ایمان، گلشن رازى است که شهیدان در آن رمز و راز شهادت و ایثار را آموختند.
ایمان، حوضى است که سپیدرویان در آن وضو ساختند و تا رسیدن به سپیده اسب خویش را تاختند.
ایمان، خرمنى است که پرستوهاى عاشق دانه‌اى چند از آن گرفتند و تا ستیغ رفیع‌ترین قله‌هاى شرف شتافتند.
ایمان، قله شرفى است که کبوتران سپیدبال و سبکبار بى‌صبرانه و عاشقانه به سوى آن پرکشیدند.
ایمان، باره‌اى که مسافران سفر عشق، عاشقانه بر آن نشستند و عطر و گلاب معنویت را در فضا پراکندند.
ایمان، باغى است که بهشت و روضه رضوان الهى در آن جارى است، و شهیدان حکیمانه این نکته را یافتند و عاشقانه به سوى آن شتافتند.
ایمان، خطبه شورانگیز شقشقیه‌اى است که شهیدان - همان مدرسین مبارزه و مقاومت - آن را بر فراز منبرى از نور، با شور و شعور سرودند.
ایمان، حدیث پایدارى و مقاومت عاشقان صادق، و راست قامتان جاودانه تاریخ است.
ایمان، شمشیر قدرت و قوت ظلمت شکافان راست قامت،‌ و حماسه‌سازان پر صلابت است.
ایمان، شجره طیبه‌اى است که شهیدان از آن میوه پاکى و عفت،‌ شهامت و شجاعت،‌ امید و عشق چیدند.
ایمان، چشمه‌اى است که شهیدان از زلال آن نوشیدند و در انجام وظیفه و رسالت خویش دست از پاى نشناختند.
ایمان و عمل صالح دو بال است که شهیدان به وسیله آن تا ابدیت پرواز مى‌کنند.
ایمان و علم،‌ دو مشخصه بارز راهیان دیار شهادت است.
ایمان و ایثار، دو سکوى پرتاب شهیدان به سوى جاودانگى است.
ایمان و عزم، دو عنصر برجسته و شاخص در حرکت عاشقانه راهیان راه رهایى انسان‌هاست.
ایمان و عشق، بود که شهیدان را به پرواز درآورد و به آنها اوج و عروج را آموخت.
ایمان، قلعه مستحکمى است که شهیدان پاسداران حریم آن هستند.
ایمان، جوشنى است که شهیدان براى محفوظ ماندن از خطرات اهریمنان و شیاطین آن را به تن مى‌کردند.
ایمان،‌ باده غیبى بود که در جام دل‌هاى شهیدان ریخته شد، و جسم و جانشان را بى‌قرار کرد.
ایمان، رمز و راز شهادت و جاودانگى شهیدان است.
راستى که همه مظاهر و مصادیق ایمان، چه زیبا و شکوهمندند.
سه شنبه 20/12/1387 - 10:35
شهدا و دفاع مقدس

آخرین پلاك

دو ماهی می‌شد كه در اطراف پاسگاه سمیه _ منطقه‌ی فكه _ مستقر شده بودیم. هر روز از طلوع تا غروب خورشید، زمین منطقه را جست‌وجو می‌كردیم، ولی حتی یك شهید هم نیافته بودیم. برایمان خیلی سخت بود. در آن هوای گرم با امكانات محدود و هزار مشكل دیگر، فقط روز را به شب می‌رساندیم. روزهای آخر همه ناامید بودند و من از همه بیشتر. دو سال بود كه در آتش حضور در گروه تفحص می‌سوختم و پس از التماس بسیار توانسته بودم جزو این گروه شوم، ولی آمدنم بی‌فایده بود. اول فكر می‌كردم آن موقع‌ها سنم كم بوده و نتوانسته‌ام در جبهه‌های جنگ حضور داشته باشم اما حالا جبران مافات می‌كنم ولی...
روز عید غدیر خم بود، طبق روال هر روز وسایل كارمان را برداشتیم و سوار تویوتا وانت شدیم و راه افتادیم. وقتی به منطقه‌ی مورد نظر رسیدیم، همه پیاده شدیم، ولی حاج صارمی _ مسئول اكیپ تفحص لشكر 31 عاشورا مستقر در منطقه‌ی فكه _ پیاده نشد. وقتی با تعجب نگاهش كردیم، گفت: «من دیگر نمی‌توانم كار كنم؛ چرا باید دو ماه كار كنیم و حتی یك شهید هم پیدا نشود. من از همه شكایت دارم. چرا خدا كمكمان نمی‌كند. مگر این بچه‌ها به عشق امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) نیامده‌اند؟چرا...
بیل مكانیكی شروع به كار كرد و ما هم چهار چشمی پاكت بیل را می‌پاییدیم تا شاید نشانی از یك شهید بیابیم. دستگاه سومین بیل را پر از خاك كرد كه همه با مشاهده‌ی جمجمه‌ی یك شهید در داخل پاكت بیل فریاد سر دادیم. فریاد یا زهرا (س) دشت فكه را پر كرد. پریدیم تو گودال و شروع كردیم به جست‌وجو. بدن شهید زیر خاك بود. آن را درآوردیم. اولین بار بود كه با پیكر یك شهید روبه‌رو می‌شدم. حالتی داشتم كه وصف‌ناپذیر است.
به امید یافتن پلاك یا نشان هویتی از جنازه، تمام آن قسمت را زیر و رو كردیم، اما هیچ چیز نیافتیم. خوشحالیمان ناتمام ماند. همه در دل دعا می‌كردیم كه پس از ناامیدی دو ماهه، خداوند دلمان را شاد كند. كمی آن سوتر، جنازه‌ی دو شهید دیگر را پیدا كردیم. دومی دارای پلاك و كارت شناسایی بود و سومی بدون هیچ نام و نشانی.
صارمی كه خوشحالی می‌نمود، خاك‌های اطراف را الك می‌كرد تا شاید پلاكش را پیدا كند. تلاشش بی‌نتیجه بود. از یك طرف خوشحال بودیم كه عیدیمان را گرفته‌ایم و از طرف دیگر دو شهید بی‌نام و نشان خوشحالی و آرامش را از دل‌هایمان می‌زدود. چاره‌ای نبود. باید با همان وضع می‌ساختیم. پیكر شهیدان را برداشتیم و برگشتیم وبه مقر. هیچ‌كدام روی پاهایمان بند نبودیم. قرار شد نمازمان را بخوانیم و پس از صرف ناهار برگردیم به منطقه‌ی تفحص.
عصر راه افتادیم. از توی ماشین كه پیاده شدیم، ذكر دعا روی لب‌هایمان بود. آرام راه افتادیم تا محل كشف پیكرها. انگار داشتیم روی زمین پر از تیغ راه می‌رفتیم. دل توی دلمان نبود. یكی از بچه‌ها كه جلوتر از همه بود، فریاد كشید: «پلاك... پلاك را پیدا كردم».
دوید و شیرجه رفت روی خاكی كه آن‌قدر آن را الك كرده بودیم، نرم نرم بود. برخاست. زنجیر یك پلاك لای انگشتانش بود. شروع كردیم به جست‌وجو. چهار دست و پا روی زمین از این سو به آن سو می‌رفتیم و چشم‌هایمان زمین را می‌كاوید تا این‌كه پلاك شهید را پیدا كردیم.
هوا تاریك شده بود و ما هم‌چنان چشم به زمین داشتیم. هنوز از سومین شهید نشانی برای شناسایی نیافته بودیم و دلمان نمی‌خواست برگردیم به مقر. گریه‌ام گرفته بود. در دل گفتم: «یا علی! عید‌مان را دادی ولی چرا ناقص...».
صدای صارمی از كنار تویوتا وانت درآمد كه اعلام می‌كند كار را تعطیل كنیم.
بیل‌های دستیمان را برداشتیم و راه افتادیم طرف ماشین. اصلاً دلمان نمی‌خواست از آن‌جا برویم.
برگشتیم و ولو شدیم توی چادر. هوا گرم بود، یك‌دفعه فریاد عموحسن از بیرون چادر بلند شد: «مژده بدهید. ..».
آمد و جلوی در چادر ایستاد و پیروزمندانه دست به كمر زد. نگاهش كردیم كه یك پلاك را بالا آورد و جلوی صورت گرفت. برخاستیم و كشیده شدیم طرفش. یكی پرسید: «چیه عمو حسن؟ از كجا آوردیش؟» عمو حسن از ته دل خندید و گفت: «مال آن شهید مفقود است. لای استخوان‌های جمجمه‌اش بود....». بچه‌ها خندیدند و من در دل گفتم: «ممنونم آقا! عیدیمان كامل شد».

سه شنبه 20/12/1387 - 10:34
شهدا و دفاع مقدس
 نقش و جایگاه شهید باقری در طرح‌ریزی استراتژی نظامی و فرماندهی جنگ    

سخنرانی سردار سرلشکر پاسدار دکتر سید رحیم صفوی
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین سلام و درود بر حجت بن الحسن عسکری که صاحب اصلی انقلاب است.
نوزده سال پیش در چنین روزهایی، ملت بزرگ ایران شهادت سرلشکر شهید باقری - یکی از بزرگ‌ترین قهرمانان مدافع دین، ملت و کشور - را شاهد بود، در مورد بزرگداشت شهادت این فرمانده دلاور سپاه توحید، به اشاره چند نکته بسنده می‌کنیم؛ نکته‌هایی همچون ویژگیهای فرماندهی شهید غلامحسین افشردی و مطلب دوم این‌که این شهادتها برای ما چه‌ کارسازی می‌کند.
نخستین ویژگی شهید باقری در بعد نظامی نبوغ فکری وی بود. این شهید بزرگوار را نه تنها یک فرمانده، بلکه باید یکی از استراتژیستهای هشت سال دفاع مقدس دانست که در تدوین جنگ انقلابی و استراتژی‌ آن در مقابله با دشمن بعثی عراق، در طرح‌ریزیهای عملیاتی، راه‌اندازی واحدهای اطلاعاتی، سازماندهی یگانهای رزم و آموزش نیروهای مردمی از نبوغ عجیبی برخوردار بود. این بزرگوار در ذهن الهی خود، جنگ نامتقارنی را به پیروزی می‌رساند که طرف مقابل تمام تجهیزات و امکانات از عدّه وعُدّه گرفته تا پشتیبانی برتر اقتصادی، سیاسی و تبلیغی را داشت و نیروهای اسلام تقریبا، با آن قابل قیاس نبودند.
به یاد خود و شما بزرگواران می‌آورم، زمانی‌که در روز 10 آبان‌ماه سال 1359، همراه با حدود صد نفر از پاسداران، مستقیم به خوزستان و اهواز وارد شدم، صحنه جنگ به صورت بسیار عجیبی بود و هیچ سروسامانی نداشت؛ خرمشهر، بستان، مهران و قسمت شمال غرب سرپل ذهاب سقوط و سوسنگرد نیز پس از سقوط آزاد شده بود. پاسداران و عزیزان ارتشی و نیروهای مردمی نیز طرح‌ریزی منسجمی نداشتند. شاید نخستین کار منسجمی که در جبهه‌های جنوب انجام شده، اقدامات شهید حسن باقری بود. بنده پس از مدت کوتاهی که در جبهه‌ دارخوین بودم، به فرمانده ستاد عملیات جنوب منصوب شدم، کار بزرگی که شهید حسن باقری (در این ستاد) کرد، این بود که از همان سال 1359 ساماندهی جبهه‌های نبرد را انجام داد. آن زمان ما محورهای آبادان، سوسنگرد، شوش را داشتیم. از همان زمان، آموزشها آغاز و سازمان رزم مطرح شد. خدایش با اولیاء دین محشور کند. در مورد این‌که سازمان رزم از دسته و گروهان و گردان، چگونه و با چند نفر و چه سلاحهایی داشته باشد، چندین بار، به طور مفصل با ایشان بحث کردیم.
برادر عزیزم، سرلشکر رشید، جانشین بنده در فرماندهی عملیات و شهید حسن باقری، معاون اطلاعات ستاد عملیات جنوب بود. روی تنظیم سازمان نظامی تلاش زیادی شد تا برای نیروی انسانی، تجهیزات آن، خودروها، سازمان رزم نوشته شد. این شهید بزرگوار برای آموزش نیروها، آموزش اطلاعاتی – عملیاتی، کار گسترده‌ای را آغاز کرد. ایشان در طرح‌ریزیهای عملیات، چه شکستن حصر آبادان و چه عملیات بعدی طریق‌القدس، فتح‌المبین و بیت‌المقدس نقش بی‌نظیری داشت. انصافا در بعد طرح‌ریزی عملیات، از نظر قدرت فکری و تجسم وضعیت دشمن، زمین، نیروهای خودی و پیدا کردن ضعف دشمن و تمرکز نیروهای خودی بر نقاط ضعف دشمن؛ ایشان یک استراتژیست جنگ و فرمانده فکوری در جنگ نامتقارن و جنگ انقلابی بود. قدرت بیان، استدلال، منطق و نوشتار ایشان از دیگر ویژگیهایش بود. در جلسات مختلف، کسی جز ایشان نمی‌توانست به بهترین وضع، وضعیت جبهه‌ها را تشریح کند.
به یاد دارم در زمان بنی‌صدر ضدانقلاب، بنده و شهید باقری از سپاه در جلسه‌ای شرکت کردیم، بنی‌صدر هم به عنوان رئیس جمهور و فرمانده کل قوا بود و مقام معظم رهبری هم به عنوان نماینده حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) در شورای عالی دفاع حضور داشتند. باید وضعیت جبهه‌ها تشریح می‌شد، من از این شهید عالی‌مقام خواستم که برای تشریح جبهه‌ها برود. هنگامی که این بزرگوار با آن جثة ظریف، قلب نورانی و سخنان توام با حکمت الهی پای تابلو رفت، خدا می‌داند تمام آن جمع - که جمع بزرگی از فرماندهان و بعضی از نیروهای سیاسی بود - متعجب شدند و وی را تحسین کردند. جبهة خوزستان را از آبادان تا دزفول به طور دقیق، صحنه و واقعیت جنگ و حضور دشمن و نیروهای خودی را به بهترین وجه ترسیم کرد. قدرت بیان، استدلال و منطق قوی ایشان تنها در مورد تشریح مسائل نبود، بلکه در برخورد با فرماندهان دیگر نیز همین شکل را داشت. وضعیت جنگ ما طوری بود که با فرماندهان تیپها و لشکرهایمان در روندی منطقی به طرح‌ریزی عملیات می‌رسیدیم، ایشان بسیاری از فرماندهان را همچون شهید باکریها، خرازیها، و همتها را جدا، جدا نسبت به عملیات توجیه می‌کرد! شهید باقری هر شب پیش از خواب، عملکرد آن روزش را می‌نوشت. مطمئن هستم که دستنوشته‌های ایشان هنوز باقی است، اتاقهای ما در قرارگاه کربلا کنار هم بود، ("گلف" سابق، که ما نام آن را "پایگاه منتظران شهادت" گذاشته بودیم) آخرین چراغی که خاموش می‌شد، مال ایشان بود. همان‌طور که گفتم، ایشان تمامی مطالب و وقایع را می‌نوشت و منظم‌ترین فرد در نوشتن، ایشان بود.
ویژگی دیگر این شهید عالی‌مقام، شجاعت وی بود. شجاعت ایشان در ایمان و توکلش ریشه داشت. من شهادت می‌دهم در روزهای عملیات، شهید باقری در خط مقدم جبهة نبرد بود. این در حالی بود که در بسیاری از موارد، من مانع رفتن ایشان می‌شدم. در نخستین عملیاتی که 23 خرداد ماه سال 1360 عملیات (فرمانده کل قوا – خمینی روح الله) انجام دادیم و با عدة قلیلی، حدود 320 نفر به لشکر 3 زرهی تقویت شدة عراق حمله کردیم و حدود 5/3 کیلومتر پیشروی کردیم و با همکاری شهید مهندس طرح‌چی – از بچه‌های جهاد سازندگی – خاکریز زدیم، عراقیها هشت شبانه‌روز پاتک کردند و نتوانستند آن خاکریز را بگیرند. در روز سوم یا چهارم، به سر من ترکش اصابت کرد و از صحنه خارج شدم؛ بنابراین، شهید باقری فرماندهی خط مقدم را عهده‌دار شد و جبهه‌ را نگهداشت. بدین ترتیب خط سقوط نکرد و آن منطقه تصرف شد. همان عملیات، مقدمه شکستن حصر آبادان را در 5 مهرماه همان سال فراهم کرد. در عملیات دیگری - که در حال حاضر، بیشتر به یاد دارم - شهید باقری با شجاعت تمام در خط مقدم، کنار بسیجیان، پاسداران و جایی که دایم در معرض شهادت بود، حضور داشت.
ما باید افکار و اندیشه‌های این بزرگواران و فرماندهان را که هر یک، نابغة جنگ بودند، چه در بعد آموزشی و چه در بعد عملیاتی تدوین کنیم، تا آنان به عنوان فرماندهانی که از تفکر ویژه نظامی (بهره‌مند) بودند، زنده بمانند؛ کاری که ان‌شاالله آغاز خواهد شد. هر یک از این بزرگواران الگویی از انسانهای به خدا پیوسته و کامل بودند. حال، وظیفة ما در مورد ایشان چیست؟ هم‌اکنون، چگونه می‌توان از این انسانهای کامل به عنوان یک الگو، هم برای خودمان و هم برای مجموعه نیروهای مسلح استفاده کرد؟
شهید باقری فرمانده مخلصی بود که زندگی و جانش را وقف دفاع از اسلام کرده بود و با این‌که تازه ازدواج کرده و فرزند چند ماهه‌ای داشت، جبهه را ترجیح می‌داد. در واقع، این شهید مخلص تمامی امور اعم از زندگی، ازدواج، دفاع و... را در ارتباط با خدا می‌دید. آیا این اخلاص برای ما کارساز نیست؟ آیا ما که می‌خواهیم ادامه دهندة راه شهیدان باشیم، به این‌گونه اخلاصها نیاز نداریم؟ رفتار انسانی شهید باقری طوری بود که می‌توانست با تمامی گروههای سنی، چه پسر بچة چهارده، پانزده ساله‌ای که در جبهه‌های دفاع مقدس بود، چه پیرمردها ارتباط برقرار کند و با آنها طوری برخورد می‌کرد که همگی عاشق امام، دفاع و... می‌شدند. نحوة تعامل ایشان با انسانها این‌گونه بود. شهید باقری خود را فدایی بسیجیان می‌دید. همواره این جملة وی به یادم است: "من خاک پای بسیجیان هم نیستم". بله، ایشان تا این حد برای بسیجی‌ای که به جبهه می‌آمد، ارزش قائل می‌شد.
هنگامی که ایشان برای سرزدن به لشکرها می‌رفت، پیش من می‌آمد و می‌گفت: "خاک بر سر ما که نمی‌توانیم غذا، لباس و مکان درست و حسابی برای بسیجیان تهیه کنیم".
گاه نیز در چنین مواقعی، اشک می‌ریخت و تا این حد برای مجاهدین فی سبیل الله ارزش قائل می‌شد و به فکر آنها بود، ما تا چه اندازه به فکر زیر مجموعه هستیم؟ آیا پس از جنگ، بسیجیان و جانبازان را به فراموشی نسپرده‌ایم؟! چقدر به آنها که یک میلیون از جوانان این مملکت بودند، خدمت کرده‌ایم؟ برای دویست و سیزده هزار شهید چه کاری انجام داده‌ایم؟ برای سیصد و بیست هزار جانبازی که سی‌هزار آنها مجروح شیمیایی هستند، چه کرده‌ایم؟ اینها پرسشهایی از خودم و خودمان است، آیا تا آن حد که شهید باقری نسبت به لباس، غذا و زندگی بسیجیان حساس بود، ما نیز حساس هستیم؟ ما نسبت به عزیزانی که در جنگ بودند یا پرسنلی که هم‌اکنون، زیر مجموعة ما هستند، تا چه حد حساسیت داریم؟
شهید باقری خود را فدایی امام و سرباز کوچک ایشان می‌دید. امیدواریم که ما نیز مانند ایشان خود را سرباز مقام معظم رهبری بدانیم. این شهید بزرگوار زندگی خود را فدای امام حسین (علیه السلام) کرد. قلب او مالامال از عشق به آن امام بزرگوار بود. در ایام محرم و روزهای تاسوعا و عاشورا، شهید باقری میدان‌دار می‌شد و نوحه می‌خواند و گاه تا حدی به سر خودش می‌زد که از هوش می‌رفت. وی عشق عمیقی به امام حسین (علیه السلام) داشت. من هنوز چهرة نورانی و اشکهای شهید باقری را در مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی به یاد دارم و هنوز صدای این عزیز در مراسم به گوش من می‌رسد. خدا کند که قلبهای ما نیز همواره به عشق امام حسین (علیه السلام) بتپد و خود را در راه این امام بزگوار ببینیم و از راه ایشان و فلسفة قیام حسینی، که "پیروزی خون بر شمشیر" است، غافل نشویم. ان‌شا‌ءالله.

سه شنبه 20/12/1387 - 10:26
بیماری ها
تاثیر رژیم عذایی مناسب در بهبود سوختگیها
خلاصه : سوختگی ها، نوعی صدمات بافتی وارد شده به مخاط یا
پوست بدن هستند که در اثر حرارت شدید، تماس با مواد شیمیایی (اسید یا قلیا) و الکتریسیته یا پرتودهی ایجاد می شوند.
متن کل خبر : سوختگی ها، نوعی صدمات بافتی وارد شده به مخاط یا
پوست بدن هستند که در اثر حرارت شدید، تماس با مواد شیمیایی (اسید یا قلیا) و الکتریسیته یا پرتودهی ایجاد می شوند.
80 درصد سوختگی های ناشی از تماس با منابع حرارتی، در منزل به وجود می آیند که به طور سرپایی قابل درمان هستند و حدود 5 درصد آنها (یک میلیون در سال) به بستری شدن در بیمارستان نیاز دارند. شدت ضایعات در سوختگی ها به عمق جراحت، مدت زمان سوختگی و سطح سوختگی بستگی دارد که تعیین کننده نوع روش کنترل و درمان آن است.

از دیدگاه پزشکی سوختگی ها به سه دسته تقسیم می شوند:

- سوختگی نوع 1: قرمزی و التهاب
پوست به همراه درد بدون تاول و ترشح که در منزل قابل درمان است.

- سوختگی نوع 2: قرمزی و التهاب
پوست به همراه درد و ایجاد تاول و ترشح که باید به پزشک مراجعه شود.

- سوختگی نوع 3: نوع سوختگی شدید که در آن رنگ
پوست تغییر کرده، سفید، زرد یا مایل به قهوه ای می گردد. پوست حالت سختی پیدا کرده و اغلب بدون تاول و درد می باشد که باید فوراً بیمار به مراکز درمانی منتقل شود.
اقدامات اولیه پزشکی در سوختگی ها:

- قبل از مراجعه به پزشک یا مراکز درمانی، ابتدا منطقه سوخته شده را با آب سرد یا یخ خنک کنید و با پارچه یا گاز خشک استریل به آرامی روی آن را بپوشانید (هیچ تاولی را نباید باز کرد).

- بعد از مراجعه، ابتدا پزشک شدت سوختگی ها را تعیین و موضع جراحت را تمیز می کند؛ سپس تاول های باز شده و بافت های
پوستی مرده را برداشته و از پمادها و کرم های آنتی بیوتیک برای منطقه سوخته شده استفاده می کند.

توصیه می شود در صورت امکان منطقه سوخته شده بالاتر از سطح
قلب قرار داده شود. در موارد تورم و قرمزی متوسط می توان از بانداژ گرم و مرطوب استفاده کرد و در صورت بروز تب با پزشک تماس گرفت.
مراقبت های تغذیه ای در سوختگی ها:

در زمان بروز سوختگی به علت شوک شدید و ناگهانی وارد شده و جراحات به وجود آمده، تعادل الکترولیت ها و مایعات و تعادل ازته
بدن منفی می شود، به عبارتی پروتئین ها، نمک و مایعات بدن به هدر می روند و وزن بدن کاهش می یابد. به همین دلیل نیازهای تغذیه ای ( به ویژه در هفته های اول بعد از سوختگی) افزایش می یابد.

اهداف رژیم درمانی در این بیماران در درجه اول پیشگیری از ایجاد سوء تغذیه، کمک به برقراری تعادل آب و الکترولیت ها برای جلوگیری از ایجاد شوک و تسریع التیام زخم ها و همچنین کنترل قند خون افزایش یافته به علت استرس وارد شده به بدن می باشد.



در بیمار دچار سوختگی میزان نیاز به انرژی به 5000 – 3500 کیلو کالری و نیاز به پروتئین به 200- 150 گرم در روز افزایش می یابد. پروتئین مصرفی باید از انواع با ارزش زیستی بالا باشد.

اولین گام بعد از مراجعه به بیمارستان در صورت نیاز، استفاده از تزریق وریدی برای جبران مایعات، الکترولیت ها و برخی از پروتئین های سرمی از دست رفته می باشد.

بعد از این مرحله، برای پیشگیری از ایجاد سوء تغذیه در صورت تحمل بیمار، تغذیه از راه دهان آغاز می شود. در ابتدا از یک محلول خاص حاوی نمک، آب و بی کربنات به همراه آب لیمو (برای خوش طعم کردن) جهت جایگزینی به جای تزریق وریدی استفاده می گردد. میزان دریافت و دفع مایعات بیمار ( از راه ادرار) تمام مدت باید کنترل گردد تا از دفع زیاد مایعات یا تجمع آن در
بدن جلوگیری شود.

از آنجایی که این بیماران دچار بی اشتهایی می باشند؛ بعد از تنظیم رژیم غذایی، مواد
غذایی مورد نیاز در تعداد وعده های بیشتر و مقدار کم در هر وعده، در اختیار آن ها قرار گیرد و از یک رژیم غذایی نرم و ترجیحاً مورد علاقه بیمار استفاده گردد.

نیاز به مواد مغذی گوناگون نیز در این بیماران افزایش می یابد، به عنوان مثال نیاز به پروتئین و ویتامین C به جهت ترمیم ضایعات بافتی زیاد می شود.

- ویتامین C مورد نیاز حدود 1500- 1000 میلی گرم به صورت 500 میلی گرم 3 بار در روز می باشد.

- با افزایش نیاز به انرژی، میزان کربوهیدرات دریافتی و به دنبال آن نیاز به ویتامین های گروه B نیز افزایش می یابد.

- روی 50- 30 میلی گرم و بتاکاروتن 100000 واحد بین المللی در روز به جهت تقویت سیستم ایمنی
بدن و تسهیل در ترمیم پوست، مورد نیاز است.

- ویتامین E به صورت 1200 واحد بین المللی 3 بار در روز به عنوان یک آنتی اکسیدان قوی و موثر در ترمیم ضایعات و کاهش ایجاد تاول، توصیه می شود.

- «ال-گلوتامین» 10-3 گرم به صورت 3 بار در روز، از جمله اسیدهای آمینه لازم برای جلوگیری و بهبود آسیب ناشی از سوختگی، مورد نیاز است.

لازم به ذکر است که در سوختگی های ناشی از الکتریسیته، اغلب سیستم عصبی و عضلات نیز گرفتار می شوند که در این صورت باید سریعاً بیمار تحت مراقبت های لازم به جهت احیای
قلب و ریه ها قرار گیرد.

از آنجایی که در سوختگی ها برخلاف سایر بیماری ها، وضعیت کاتابولیسمی یا شکست و تحلیل بافتی شدید می باشد و بیشتر ذخایر
بدن دچار تخریب می گردد، باید به تامین نیاز مایعات، الکترولیت ها، انرژی، پروتئین ها و سایر مواد مغذی بسیار توجه شود. در این راستا گاهی در مراکز درمانی از مخلوط های تجارتی که غنی از انواع مواد مغذی هستند نیز بنا به مورد، استفاده می شود.

در دوره نقاهت نیز توجه به دو اصل مهم: پیشگیری از سوء تغذیه و تامین ذخایر
بدن اهمیت دارد. انرژی مورد نیاز باید به گونه ای تنظیم شود که نیاز بیمار را در این دوره تامین کند.همچنین وزن بیمار به منظور جلوگیری از ایجاد اضافه وزن در این زمان باید کنترل شود. در رژیم روزانه باید از منابع پروتئینی با کیفیت خوب استفاده شود. دریافت مقدار کافی اسیدهای چرب ضروری به جهت نوسازی بافت های بدن ضروری است و در نهایت ویتامین ها و املاح معدنی طبق نیاز بیمار از طریق رژیم غذایی و یا دریافت مکمل ها باید تامین شود.
سه شنبه 20/12/1387 - 10:15
بیماری ها
افزایش وزن
خلاصه : آموزش زیاد کردن وزن
مراحل افزایش وزن
نکات کلیدی در مورد افزایش وزن
سوال و جواب در مورد افزایش وزن از با متخصص تغذیه
و ...
متن کل خبر : افزایش وزن برای افراد لاغر کار آسانی نیست و احتمالاً خود شما هم این مسأله را خوب می دانید. من نیز این مسأله را به خوبی درک می کنم، چون هر روز با آن سرو کار دارم. ساختار
بدن من بطور ژنتیکی استخوانی است و سوخت و ساز بالایی دارد؛ در نتیجه افزایش وزن را برایم بسیار مشکل ساخته است. کلید افزایش وزن در این است که هر چیزی را" زیاد " کنید. زیاد بخورید، زیاد فعالیت کنید تا وزنتان زیاد شود. این سه اصل باید حسابی در ذهن شما جا بیافتد. خیلی از افراد تصور می کنند تمرینات بدنسازی ( پرورش اندام ) تنها راه افزایش وزن است. البته من با این مسأله مخالفتی ندارم، چون بخشی از کار، همین مسأله است. ولی نکته ای که مهم است، رژیم شماست.

ما سعی کرده ایم با ترجمه این مطالب تا سر حد امکان، برای افزایش وزن به شما کمک کنیم. امیدواریم که مفید واقع شوند.

مراحل افزایش وزن :

پنج مرحله برای افزایش وزن وجود دارد که به این ترتیب است :

1) میزان کالری یا انرژی ای را که در یک روز معمولی دریافت می کنید، محاسبه کنید. چیزی را تغییر ندهید و همانطور که هر روز می خورید یادداشت کرده و انرژی آن را محاسبه کنید. این کار را می توانید با استفاده از هرم
غذایی انجام دهید. این مرحله بسیار اهمیت دارد، پس با دقت این عمل را انجام دهید. همچنین خودتان را وزن کنید.

2) بعد از انجام مرحله یک ، رژیم از روز بعد شروع می شود؛ بدین ترتیب که 500 کالری به آنچه هر روز مصرف می کردید بیافزایید. مثلاً اگر در یک روز معمولی 2000 کالری مصرف می کردید، بقیه ی هفته هر روز 2500 کالری مصرف کنید. بجای اینکه در سه وعده حجم زیادی
غذا بخورید و یا اینکه کل روز مشغول خوردن باشید، انرژی روزانه را به 5 تا 6 وعده تقسیم کنید و وعده ها را با فاصله 5/2 تا 3 ساعت مصرف کنید. بخاطر داشته باشید باید " زیاد " بخورید تا وزنتان" زیاد " شود.

3) بدنسازی و ورزش، مرحله مهم دیگری برای افزایش وزن است که برای اطمینان از نتیجه کار بخش مربوط به آن را مطالعه کنید.

4) آخر هفته خودتان را وزن کنید. می بینید که پس از یک هفته وزنتان بیشتر شده است. انتظار نداشته باشید یک باره 4 تا 5 کیلو اضافه کنید. افزایش وزن به اندازه 5/0 تا 1 کیلو در هفته طبیعی است و بیشتر از این نشان دهنده افزایش بیش از حد چربی در
بدن شماست. پس افزایش 5/0 تا 1 کیلو در هفته کافی است، اگر چه کم به نظر می رسد، ولی آخرماه 5/2 تا 4 کیلو می شود.

5) نکته مهم این است که وقتی وزن شما ثابت شد، در این موقع است که باید مقدار بیشتری
غذا بخورید تا وزنتان دوباره بالا برود. بنابراین اگر با رژیمی که اجرا می کنید، وزنتان برای دو هفته ثابت ماند، نشان می دهد که باید به رژیم خود 250 کالری اضافه کنید و به همین ترتیب، هر دفعه که طی دو هفته وزن اضافه نکردید، دوباره 250 کالری اضافی به رژیم مصرفی تان بیفزایید.

* بسیار مهم : نکات کلیدی در مورد افزایش وزن

* از چربی ها دوری کنید! اگر چه هدف شما افزایش وزن است، ولی نباید بیش از حد چربی مصرف کنید. سراغ چیپس و شکلات نروید. غذاهای آماده و سرخ کردنی نخورید. بهترین چیز برای شما غذاهای پر پروتئین و کم چربی است مثل ماهی تن و سایر غذاهای دریایی، سینه مرغ، بوقلمون، گوشت کم چربی،
میوه و سبزیجات.

* آب بنوشید! حداقل روزانه 2 لیتر ( معادل 8 لیوان ) یا بیشتر آب بنوشید. البته این مقدار آب زیاد است ولی این مقدار آب برای افزایش وزن لازم است.

* بخوابید! بله بخوابید! راحت ترین کاری که باید انجام بدهید و فراموش شده است. شما باید حداقل 8 ساعت در شب بخوابید و واقعاً به آن نیاز دارید.

نگرانی که خیلی از افراد در مورد افزایش وزن دارند این است که چگونه وزن خود را اضافه کنند، ولی چربی بدنشان زیاد نشود. بگذارید به شما بگویم چگونه؟ امکان ندارد! مگر اینکه استروئید مصرف کنید. افزایش وزن بدون اضافه کردن مقداری چربی اصولاً غیرممکن است. ولی چه اشکالی دارد که مقداری هم چربی اضافه کنید، به راحتی بعداً می توانید آن را از بین ببرید.

نمونه ای از یک سئوال در مورد افزایش وزن :

سلام، من یک پسر 22 ساله هستم. می خواستم از شما در مورد افزایش وزن سئوال کنم. من واقعاً لاغرم و می خواهم هم برای افزایش توان و هم برای ظاهری بهتر ، وزنم را افزایش دهم.

من قبول دارم که افراد لاغر متابولیسم ( سوخت و ساز ) بالایی دارند، آیا هیچ راه حلی برای کاهش آن وجود دارد؟ آیا با افزایش سن متابولیسم
بدن بطور طبیعی کاسته می شود؟ به من گفته شده که بدنسازی کار کنم. ولی من وقت کافی برای تمرین بدنسازی ندارم.

ممنون می شم اگر من را راهنمایی کنید که چگونه وزنم را افزایش دهم؟ چه نوع غذاهایی را باید بخورم؟ چند بار در روز باید
غذا بخورم؟ مقدار هر وعده غذایی ام چقدر باید باشد؟ من شنیده ام که سویا بسیار مغذی است درست است؟ سویا چه چیزهائی دارد؟

پاسخ : اجازه دهید اول در مورد میزان متابولیسم
بدن صحبت کنم. متابولیسم پایه، حداقل انرژی لازم برای حفظ حیات بدن است که هر فرد در حالت بیداری و در شرایطی که در استراحت کامل به سر می برد، نیاز دارد. انرژی مصرف شده برای متابولیسم پایه در وهله اول به مقدار توده بدون چربی بدن ( عضلات، اندام ها و استخوان ها ) بستگی دارد. دیگر عوامل مؤثر بر متابولیسم پایه عبارتند از :

- میزان سطح خارجی بدن؛ هر چه سطح
بدن بیشتر باشد، حرارت تلف شده از طریق سطح بیشتر است.

- جنسیت؛ مردان متابولیسم پایه بالاتری دارند، چون توده بدون چربی آنها بیشتر از خانم هاست.

- دمای بدن

- هورمون های تیروئیدی؛ افزایش مقدار آنها در بدن، متابولیسم را افزایش می دهد.

- مقدار فعالیت سیستم عصبی

- سن ؛ با افزایش سن متابولیسم پایه کاهش می یابد.

- وضعیت تغذیه ای ؛ مصرف کم موادغذایی متابولیسم را کُند می سازد .

-
بارداری که متابولیسم پایه را افزایش می دهد.

- مصرف کافئین، قهوه و تنباکو که متابولیسم پایه را افزایش می دهند.

زمانی که فرد شدیداً کمبود وزن دارد، برای درمان آن، گاهی دارو درمانی نیز لازم است. پزشک باید عدم تعادل هورمونی بدن، افسردگی و دیگر بیماری های غیر ملموس مثل آنورکسیا1 و بولیمیا 2 ( کم خوری و پرخوری عصبی ) را درمان کند. در مورد برخی بیماران، خطر لاغری مفرط زمانی پیش می آید که پس از جراحی، بهبود با کندی صورت گیرد.

به نظر می رسد شما در مسیر درستی قرار گفته اید ، چون تمایل به درمان کمبود وزنتان دارید. دلیل اینکه اکثر افراد برای افزایش وزن سراغ بدنسازی و وزنه برداری می روند این است که این تمرینات بیش از
ورزش های دیگر، موجب افزایش حجم و وزن عضلات می شود، در حالی که انرژی زیادی در بدن می سوزد. شما باید سعی کنید علاوه بر تنوع بخشیدن به موادغذایی مصرفی تان، به مرور غذاهای پرانرژی را بیشتر مصرف کنید، خصوصاً موادی را که حاوی روغن های گیاهی بیشتری هستند. پنیرهای پرچرب مثل پنیر تبریزی و پنیر پیتزا؛ مغزها و آجیل مثل گردو، بادام و بادام زمینی منابع مفید و پرکالری با روغن اشباع کم هستند . بهتر است از ترکیبات مواد غذایی مطلع باشید و یا برچسب آنها را مطالعه کنید تا مطمئن شوید ماده غذایی که انتخاب کرده اید روغن غیراشباع بیشتری داشته باشد. خشکبار مثل کشمش و انجیر، میوه های خشک شده مثل انواع برگه ها و موز میوه های پرکالری و مناسبی برای شما هستند که بهتر است پس از غذا مصرف شوند تا جلوی اشتهای شما را نگیرند. سعی کنید به جای نوشابه، آب میوه های شیرین شده بنوشید.

یک نوشیدنی پرکالری، پُر پروتئین و مناسب برای افزایش وزن :

مواد لازم:

1) یک لیوان شیر پرچرب

2) 3 قاشق غذاخوری پودر شیرخشک

3) 2 قاشق غذاخوری بستنی

4) 1 قاشق شکلات مایع یا یک چهارم لیوان
میوه دلخواه مثل یک عدد موز

5) عسل یا شکر برای شیرین کردن معجون

روش تهیه:

همه مواد را در مخلوط کن ریخته و با هم مخلوط کنید. به این ترتیب یک نوشیدنی مناسب برای میان وعده خود تهیه می کنید.

اگر روزانه یک لیوان از این نوشیدنی را مصرف کنید، 400 کالری به انرژی مصرفی تان اضافه می شود.

*پی نوشت :

1- anorexia یا بی اشتهایی عصبی : این بیماری به دلیل ترس فرد از افزایش وزن ایجاد شده و فرد دچار لاغری مفرط می شود که ازخوردن
غذا امتناع می کند و یا غذا را می خورد، اما عمداً آن را برمی گرداند.

2- bulimia یا پرخوری عصبی : در این نوع بیماری، فرد اشتهای سیری ناپذیر دارد و پایان خوردن وقتی است که ناراحتی شکمی پیش آید. عوارض بولمیا عبارتست از خستگی، ضعف و کاهش تمرکز حواس که در ارتباط با دریافت ناکافی انرژی و سایر موادمغذی است
دوشنبه 19/12/1387 - 8:26
بیماری ها
خشكی پوست در زمستان
خلاصه : با توجه به اینکه در فصل زمستان و سرما
پوست حساس تر می شود بهتر است افراد به طور مکرر از حمام های آب داغ استفاده نکنند تا خشکی پوست افزایش نیابد.

متن کل خبر : آب داغ در زمستان برای
پوست مفید نمی باشد

با توجه به اینکه در فصل زمستان و سرما
پوست حساس تر می شود بهتر است افراد به طور مکرر از حمام های آب داغ استفاده نکنند تا خشکی پوست افزایش نیابد.
به نقل از ای.بی.سی نیوز، با وجود اینکه بسیاری افراد معتقدند در زمستان حمامهای آب داغ لذت بخش تر است و موجب گرمای بیشتر
بدن می شود اما بررسی ها نشان داده این کار به پوست صدمه می زند.
بنا برهمین گزارش ، در فصل سرما رطوبت
پوست کاهش یافته و پوست خشک تر می شود و از آنجایی که شستشوی پوست با آب داغ موجب کاهش بیشتر رطوبت طبیعی پوست می شود اینکار به خشک شدن و چین و چروک خوردن پوست کمک می کند .
بنابراین توصیه می شود افراد در زمستان از حمامهای آب گرم و نه داغ استفاده کنند و به محض خروج از حمام
پوست را با حوله خشک کرده و برای مناطق حساس پوست مانند دست و صورت از کرم های مرطوب کننده استفاده نمایند.
در ضمن استفاده ازدستگاه تهیه بخار آب و یا جوشاندن آب در منزل نیز می تواند برای تامین رطوبت فضای اتاق مناسب باشد و از خشکی بیش از حد جلوگیری کند.
دوشنبه 19/12/1387 - 8:25
بیماری ها
ورزش برای افراد لاغر هم لازم است
خلاصه : افراد لاغر هم اگر
ورزش نکنند در برخی موارد بیشتر از افراد چاق در معرض ابتلا به بیماریها هستند
متن کل خبر : افراد لاغر
ورزش را کنار نگذارند !
محققان معتقدند افراد لاغر نباید
ورزش را کنار بگذارند چون ممکن است در داخل بدن آنها چربی به شکل توده دور ارگانهای بدن را گرفته باشد.
محققان انگلیسی در لندن اعلام کردند اینکه
بدن فرد چقدر چاق به نظر برسد و چربی داشته داشته باشد دلیل آن نیست که ارگانهای داخلی بدنش همانقدر حاوی چربی باشند.
آنها همچنین اعلام کردند افرادی که هیکل ظاهری خود را با رژیم گرفتن متناسب نشان میدهند و
ورزش نمیکنند ممکن است به اندازه افراد چاق، چربی دور ارگانهای داخلی آنها از جمله قلبشان را گرفته باشد.
این محققان از سال 1994 تا کنون روی بیش از 800 نفر این مطالعات را انجام داده اند که چربی داخل
بدن آنها را اندازه گیری کنند.آنها پس از این تحقیق ترس خود را از این موضوع اعلام کردند که افراد لاغر با تصور اینکه در بدنشان چربی وجود ندارد، ورزش را کنار بگذارند و متوجه نشوند که در داخل بدن آنها چربی یه شکل توده دور ارگانهای بدن را گرفته است.
این تحقیق که نام آن((در خارج لاغر و در داخل چاق))میباشد بیشترین شگفتی را در مورد افرادی به نمایش گذاشته است که بسیار لاغرند اما از داخل چربی زیادی در
بدن دارند
دوشنبه 19/12/1387 - 8:23
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته