• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 61
تعداد نظرات : 31
زمان آخرین مطلب : 2680روز قبل
سخنان ماندگار
لحظات آخر زندگی امام صادق علیه السلام بود

.امام دقایق آخر عمر خود را طی می کرد. پلکها روی

هم افتاده بود. ناگهان امام پلکها را از روی هم برداشت و

فرمود:«همین الآن جمیع افراد خویشاوندان مرا حاضر کنید. »مطلب عجیبی بود.

در این وقت امام همچو دستوری داده بود.

همه جمع شدند.کسی از خویشان و نزدیکان

امام باقی نماند که آنجا حاضر نشده باشد.همه منتظر و آماده که امام در این

لحظه حساس می خواهد چه بکند و چه بگوید
.


«
امام همینکه همه را حاضر دید،جمعیت را مخاطب قرار داده فرمود:شفاعت ما هرگز نصیب کسانی

که نماز را سبک می شمارند نخواهد شد


دوشنبه 5/3/1393 - 17:20
اخلاق
دروغهای مادرم ...

"فرزندم برنج بخور، من گرسنه نیستم." و این اوّلین دروغی بود که به من گفت.

زمان گذشت و قدری بزرگتر شدم. مادرم کارهای منزل را تمام می‎کرد و بعد برای صید ماهی به نهر کوچکی که در کنار منزلمان بود می‏رفت. مادرم دوست داشت من ماهی بخورم تا رشد و نموّ خوبی داشته باشم. یک دفعه توانست به فضل خداوند دو ماهی صید کند. به سرعت به خانه بازگشت و غذا را آماده کرد و دو ماهی را جلوی من گذاشت. شروع به خوردن ماهی کردم و اوّلی را تدریجاً خوردم. مادرم ذرّات گوشتی را که به استخوان و تیغ ماهی چسبیده بود جدا می‎کرد و می‎خورد؛ دلم شاد بود که او هم مشغول خوردن است. ماهی دوم را جلوی او گذاشتم تا میل کند. امّا آن را فوراً به من برگرداند و گفت: "بخور فرزندم؛ این ماهی را هم بخور؛ مگر نمی‎دانی که من ماهی دوست ندارم؟" و این دروغ دومی بود که مادرم به من گفت.

قدری بزرگتر شدم و ناچار باید به مدرسه می‎رفتم و آه در بساط نداشتیم که وسایل درس و مدرسه بخریم. مادرم به بازار رفت و با لباس‎فروشی به توافق رسید که قدری لباس بگیرد و به در منازل مراجعه کرده به خانم‎ها بفروشد و در ازاء آن مبلغی دستمزد بگیرد. شبی از شب‎های زمستان، باران می‏بارید. مادرم دیر کرده بود و من در منزل منتظرش بودم. از منزل خارج شدم و در خیابان‎های مجاور به جستجو پرداختم و دیدم اجناس را روی دست دارد و به در منازل مراجعه می‎کند. ندا در دادم که، "مادر بیا به منزل برگردیم؛ دیروقت است و هوا سرد. بقیه کارها را بگذار برای فردا صبح." لبخندی زد و گفت: "پسرم، خسته نیستم." و این دفعه سومی بود که مادرم به من دروغ گفت.

به روز آخر سال رسیدیم و مدرسه به اتمام می‎رسید. اصرار کردم که مادرم با من بیاید. من وارد مدرسه شدم و او بیرون، زیر آفتاب سوزان، منتظرم ایستاد. موقعی که زنگ خورد و امتحان به پایان رسید، از مدرسه خارج شدم. مرا در آغوش گرفت و بشارت توفیق از سوی خداوند تعالی داد. در دستش لیوانی شربت دیدم که خریده بود من موقع خروج بنوشم. از بس تشنه بودم لاجرعه سر کشیدم تا سیراب شدم. مادرم مرا در بغل گرفته بود و "نوش جان، گوارای وجود" می‏گفت. نگاهم به صورتش افتاد دیدم سخت عرق کرده؛ فوراً لیوان شربت را به سویش گرفتم و گفتم، "مادر بنوش." گفت: "پسرم، تو بنوش، من تشنه نیستم." و این چهارمین دروغی بود که مادرم به من گفت.

بعد از درگذشت پدرم، تأمین معاش به عهده مادرم بود؛ بیوه‎زنی که تمامی مسئولیت منزل بر شانهء او قرار گرفت. می‏بایستی تمامی نیازها را برآورده کند. زندگی سخت دشوار شد و ما اکثراً گرسنه بودیم. عموی من مرد خوبی بود و منزلش نزدیک منزل ما. غذای بخور و نمیری برایمان می‏فرستاد. وقتی مشاهده کرد که وضعیت ما روز به روز بدتر می‏شود، به مادرم نصیحت کرد که با مردی ازدواج کند که بتواند به ما رسیدگی نماید، چه که مادرم هنوز جوان بود. امّا مادرم زیر بار ازدواج نرفت و گفت: "من نیازی به محبّت کسی ندارم..." و این پنجمین دروغ او بود.

درس من تمام شد و از مدرسه فارغ‎التّحصیل شدم. بر این باور بودم که حالا وقت آن است که مادرم استراحت کند و مسئولیت منزل و تأمین معاش را به من واگذار نماید. سلامتش هم به خطر افتاده بود و دیگر نمی‏توانست به در منازل مراجعه کند. پس صبح زود سبزی‎های مختلف می‏خرید و فرشی در خیابان می‏انداخت و می‏فروخت. وقتی به او گفتم که این کار را ترک کند که دیگر وظیفهء من بداند که تأمین معاش کنم. قبول نکرد و گفت: "پسرم مالت را از بهر خویش نگه دار؛ من به اندازهء کافی درآمد دارم." و این ششمین دروغی بود که به من گفت.

درسم را تمام کردم و وکیل شدم. ارتقاء رتبه یافتم. یک شرکت آلمانی مرا به خدمت گرفت. وضعیتم بهتر شد و به معاونت رئیس رسیدم. احساس کردم خوشبختی به من روی کرده است. در رؤیاهایم آغازی جدید را می‏دیدم و زندگی بدیعی که سراسر خوشبختی بود. به سفرها می‏رفتم. با مادرم تماس گرفتم و دعوتش کردم که بیاید و با من زندگی کند. امّا او که نمی‏خواست مرا در تنگنا قرار دهد گفت: "فرزندم، من به خوش‏گذرانی و زندگی راحت عادت ندارم." و این هفتمین دروغی بود که مادرم به من گفت.

مادرم پیر شد و به سالخوردگی رسید. به بیماری سرطان ملعون دچار شد و لازم بود کسی از او مراقبت کند و در کنارش باشد. امّا چطور می‏توانستم نزد او بروم که بین من و مادر عزیزم شهری فاصله بود. همه چیز را رها کردم و به دیدارش شتافتم. دیدم بر بستر بیماری افتاده است. وقتی رقّت حالم را دید، تبسّمی بر لب آورد. درون دل و جگرم آتشی بود که همهء اعضاء درون را می‏سوزاند. سخت لاغر و ضعیف شده بود. این آن مادری نبود که من می‎‏شناختم. اشک از چشمم روان شد. امّا مادرم در مقام دلداری من بر آمد و گفت: "گریه نکن، پسرم. من اصلاً دردی احساس نمی‎کنم." و این هشتمین دروغی بود که مادرم به من گفت. وقتی این سخن را بر زبان راند، دیدگانش را بر هم نهاد و دیگر هرگز برنگشود. جسمش از درد و رنج این جهان رهایی یافت.
این سخن را با جمیع کسانی می‎گویم که در زندگی‎اش از نعمت وجود مادر برخوردارند. این نعمت را قدر بدانید قبل از آن که از فقدانش محزون گردید. این سخن را با کسانی می‎گویم که از نعمت وجود مادر محرومند. همیشه به یاد داشته باشید که چقدر به خاطر شما رنج و درد تحمّل کرده است و از خداوند متعال برای او طلب رحمت و بخشش نمایید. مادر دوستت دارم. خدایا او را غریق بحر رحمت خود فرما همانطور که مرا از کودکی تحت پرورش خود قرار داد.
سلامتی همه مادرایی که هرموقع غذاکمه اولین کسی که اشتهانداره اوست



موفق باشید *seyyed ali dadvand
دوشنبه 5/3/1393 - 17:18
آلبوم تصاویر
سه شنبه 1/12/1391 - 12:31
موبایل
فارس گزارش می‌دهد
مکالمه تصویری با تلفن همراه، حرام بودن یا نبودن؟!

خبرگزاری فارس: این روزها حکایت «استفتاء» از مراجع معظم تقلید درباره اپراتور سوم تلفن همراه، دهان به دهان نقل و از آن به عنوان دلیلی بر «حرام بودن رایتل» یاد می‌شود. ‌در حالی که هیچ یک از مراجع به صراحت حکم به حرمت نداده‌اند.

خبرگزاری فارس: مکالمه تصویری با تلفن همراه، حرام بودن یا نبودن؟!
  • Tweet

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، این روزها ورود نسل سوم ارتباطات در عرصه مکالمه تصویری واکنش‌های متفاوتی را در جامعه موجب شده است. عده‌ای از مسئولان فرهنگی استفاده مکالمه تصویری در تلفن‌های همراه را مخل امنیت روانی جامعه دانسته و استفاده از این ابزار را بر نمی‌تابند. اما گروهی دیگر این گونه استدلال می‌کنند که می‌توان از تکنولوژی برتر و پیشرفته به روز دنیا در جهت تحکیم فرهنگ دینی و ملی به شرط فرهنگ‌سازی متناسب بهره برد.

در این میان نیز یک سایت شخصی با تأکید دو چندان روی معایب این تکنولوژی در مقابل محاسن آن، با طرح پرسشی در قالب «استفتاء» از مراجع معظم تقلید کسب تکلیف کرده و بر حرمت استفاده از این تکنولوژی تأکید دارد، در حالی که هیچیک از مراجع بزرگوار به صراحت حکم به حرام بودن نداده‌اند.

به راستی با برخوردها با نسل سوم ارتباطات چگونه باید باشد، آیا باید دروازه‌های کشور را بر روی چنین پدیده‌هایی بست یا اینکه قبل از ورود چنین ابزارهایی، برای آن‌ها بسترسازی کرد؟

* موضع کمیسیون فرهنگی به معنای نفی «رایتل» نیست

حجت‌الاسلام سید علی طاهری سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس با تأکید بر اینکه موضع کمیسیون فرهنگی در رابطه با مکالمات تصویری، به معنای نفی رایتل نیست، می‌گوید: این نگرانی وجود دارد که آیا مسئولان مربوطه برای رفع نگرانی‌های متدینین تدبیری اندیشیده‌اند؟ با این وجود طبق برنامه پنجم توسعه هر طرح و پروژه‌ای برای اینکه انجام شود، باید پیوست فرهنگی داشته باشد.

وی با اشاره به اینکه در هر فناوری جدید حضور یک پیوست فرهنگی احساس می‌شود، می‌افزاید: اوج موضع‌گیری کمیسیون فرهنگی درباره اپراتور سوم تلفن همراه (رایتل) موقعی بود که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات وزیر نداشت، اکنون که سرپرست معرفی شده است. ان‌شاءالله امیدواریم در اولین فرصت در کمیسیون جلسه‌ای با حضور سرپرست وزارتخانه برگزار شود.

حجت‌الاسلام طاهری در پاسخ به سؤالی درباره میزان علاقه جوانان به استفاده از این فناوری روز، بیان می‌دارد: باید دید که بحث ارتباط تصویری تا چه حدی ضرورت امروز جامعه است؟ آیا اینکه ارتباطات تصویری تلفن همراه در حد بسیار گسترده‌ای در اختیار مردم قرار گیرد، واقعاً ضرورت است؟ هر چند که ارتباط تصویری در حد اینترنت و از طریق وب برقرار شده است و در جلسات هم استفاده می‌شود، اما اینکه افرادی که موبایل دارند، دعوت می‌شوند که موبایل‌های خود را به تصویری تبدیل کنند، به نظر می‌رسد مصرف‌گرایی در جامعه را ترویج می‌دهد.

وی با بیان اینکه هیچ تماسی از سوی مسئولان اپراتور سوم با نمایندگان مجلس انجام نشده است، درباره نحوه برخورد با فناوری‌های جدید ادامه می‌دهد: تنها چیزی که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، بالا بردن درجه معنویت و ایمان مردم است، بنابراین هر گاه فناوری‌های جدید موجب زیر سؤال بردن معنویت شود، باید برای مردم بیان شود، به صورتی که اگر مضرات اخلاقی، روحی و روانی برای مردم گفته شود، می‌تواند خودبه عنوان یک عامل کنترلی مطرح باشد.

* ضرورت نهادینه کردن مباحث دینی در سایه گسترش شبکه‌های اینترنتی

محمدعلی زاهدی نماینده مجلس شورای اسلامی استفاده از امکانات تصویری رایتل را موجب تسهیل ارتباط محرم و نامحرم می‌داند و می‌گوید: با ادامه این روند قطعاً بر سلامت و تحکیم خانواده تاثیر منفی خواهد گذاشت، چرا که حجاب به معنای پوشش بیرونی و عفاف به معنای پوشش درونی که دو عامل برای سلامت جامعه است، در صورت نبود این دو با مشکلات و اثرات مخرب زیادی در جامعه مواجه خواهیم شد.

وی با تأکید بر اینکه استفاده از خدمات رایتل ممکن است در کوتاه مدت مفید واقع شود، می‌افزاید: ولی بدون فرهنگ سازی مناسب به مرور زمان بسیاری از مباحث دینی و مذهبی نادیده گرفته خواهد شد، هر چند که از طریق توسعه و گسترش شبکه‌های اینترنتی از جمله تلفن همراه (رایتل) می‌توان گامی مؤثر و مفید برای نهادینه کردن مباحث دینی در جامعه برداشت.

* نمی‌توان استفاده از رایتل را در جامعه حذف کرد

ابوالقاسم خسروی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس عدم توجه به فرهنگ‌سازی میان افراد جامعه برای استفاده از مکالمات تصویری جدید تلفن همراه (رایتل) را موجب پیامدهای منفی جبران ناپذیری بیان می‌کند و می‌گوید: برای نهادینه سازی ارزش‌های دینی و ملی خود باید فرهنگ‌سازی و زیر بنا‌ها را طوری طراحی کنیم که آثار مثبت را در جامعه رواج دهند، این امر تنها با فرهنگ سازی در مدارس به خصوص پیش دبستانی‌ها تحقق پیدا می‌کند، چرا که شخصیت افراد از مقطع ابتدایی شکل می‌گیرد.

با این وجود، وی با اشاره به اینکه نمی‌توان استفاده از رایتل را در جامعه حذف کرد، ادامه می‌دهد: پیشرفت تکنولوژی در این زمینه امر قابل توجهی است، ولی محدودیت‌ها هم قطعاً نتایج منفی به دنبال خواهد داشت، بنابراین باید با فرهنگ سازی در میان آحاد جامعه، طریقه استفاده صحیح از این وسیله را آموزش دهیم.

* مکالمه تصویری از قبل هم وجود داشته است 

شاهین آرپناهی، مدیر کل برند و ارتباطات رایتل در این باره می‌گوید:  دغدغه‌ای که دوستان در مجلس درباره آن صحبت کرده‌اند، دغدغه‌ای است که می‌توان آن را در ارتباط با هر فن‌آوری جدیدی که وارد بازار می‌شود احساس کرد.

وی با تأکید بر اینکه امکان مکالمه تصویری از قبل هم وجود داشته است، می‌افزاید: بحث استفاده صحیح از تکنولوژی 3G نیز به همین شکل است و در این میان باید به این نکته هم توجه داشت که ارتباط تصویری در رایتل برای اولین بار ارائه نشده و پیش از این از طریق اینترنت هم امکان ارتباط تصویری وجود داشته است.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911201000325

سه شنبه 1/12/1391 - 12:24
شعر و قطعات ادبی
اکنون به میعادی دیگر در شوق و شوریم
در روز جمعه صف به صف غرق حضوریم
در روز جمعه شور محشر را ببینید
تکرار فتح بدر و خیبر را ببینید
باید که خواب از دیده دشمن  بگیریم
تا انتقام احمدی روشن بگیریم
در روز جمعه صف به صف آماده هستیم
ما جان نثار رهبری آزاده هستیم
پنج شنبه 11/12/1390 - 17:56
مد و لباس
یکی از ترفندهای روسری پوشیدن! + تصاویر

چارقد:چند سال پیش در یک سفر تابستانی به مشهد، عدهای از دخترهای عرب که احتمالا لبنانی بودند را دیدم که در حالیکه روسریشان خیلی صاف و صوف روی سرشان ایستاده بود، چیزی زیر روسری داشت برق میزد.
بعدتر فهمیدم که طلق بوده و آن صاف و صوفی روسری هم به خاطر همان طلق بوده است. احتمالا بعضیها میپرسند طلق چه ربطی به روسری دارد؟ و اصلا طلق چیست؟!
طلق روسری چیست؟

طلق از جنس همان طلقی است که همراه با شیرازه برای فنری کردن جزوههایتان استفاده میکنید. با این تفاوت که کمی ضخیمتر است. طلقهای روسری به شکل ذوزنقه بریده شدهاند و لبههای تیزشان گرد شده است.

طلق با اینکه محکم است، انعطافپذیر است. کافی است یک لایهٔ باریک طلق بین دو لایهٔ روسری بگذارید تا وقتی روسری را زیر چانه محکم میکنید، قسمت لبهٔ بالایی روسریتان به شکل یک نیم دایره بایستد؛ گرد و شکیل.

با این حساب دیگر نگران صاف بودن و مرتب بودن لبهٔ روسریتان نخواهید بود، خصوصا اگر جنس روسری لطیف و نرم باشد. البته به خاطر جنس طلق، ممکن است کمی در اطراف صورتتان احساس گرما کنید.


طلق روسری را خودمان درست کنیم
طلق را میشود از بعضی از فروشگاههای حجاب (خصوصا در قم) تهیه کرد. در عین حال، خودتان هم میتوانید آن را درست کنید؛ کاری که ما پیش از اینکه طلقی در ایران بیابیم میکردیم.

برای این کار از عکسهای رادیولوژی استفاده کنید. احتمالا همه چند ورق عکس رادیولوژی توی منزلشان هست و اگر نبود حتما در منزل پدربزرگ و مادربزرگتان یکی دو ورقش پیدا میشود.
عکسهای رادیولوژی ضخامت لازم را برای این کار دارند، تنها یک عیب دارند که آن هم وجود مواد شیمیایی روی آن است که طبعا برای پوست و مو مفید نیست. البته رفع این عیب هم زیاد کار سختی نیست. کافی است یک ورقه از عکسهای رادیولوژی را توی تشتی از آب و سفیدکننده بگذارید تا کمکم تبدیل به یک ورقهٔ شفاف شود. (با عکسهای MRI خودتان را خسته نکنید، سفیدکننده هیچ اثری رویشان ندارد!)


بعد، از آن یک ذوزنقه در ابعاد تقریبی 32 سانت در بیاورید. یعنی ذوزنقهای که ضلع بزرگترش 32 سانتیمتر باشد، ضلع کوچکترش حدود 28 سانتیمتر و ضخامتش حدود 6 و نیم سانتیمتر. سعی کنید ضلع بزرگتر را منطبق کنید بر لبهٔ ورقهٔ رادیولوژی؛ چون این قسمت از طلق بیشترین تماس را با روسری یا مقنعه دارد و اگر خوب قیچی نخورد، هم ممکن است نتیجهٔ دلخواه را بهتان ندهد هم احتمال اینکه صیقلی نبودنش روسری را نخکش کند هست.

بعد که ذوزنقه را درآوردید، چهار گوشهٔ آن را گرد کنید که تیزی آن به روسری گیر نکند. به همین راحتی حالا شما هم یک طلق ِ آمادهٔ استفاده دارید.



چطور از طلق در روسری و مقنعه استفاده کنیم؟
برای استفاده از آن، آن را بین دو لایهٔ روسری قرار بدهید و بعد روسری را سر کنید. یا میتوانید ابتدا روسری یا مقنعه را سرتان کنید و بعد طلق را بین دو لایهٔ آن قرار دهید و با نوک انگشتانتان آن را به جای خودش هدایت کنید. فقط دقت کنید که ضلع بزرگتر آن باید به طرف لبهٔ تاخوردهٔ روسری باشد.
یک طلق در این ابعاد، تقریبا اندازهٔ استاندارد است، ولی اگر احساس کردید که طلق، زیادی بلند است و مانع از این میشود که گوشههای روسریتان را تو بزنید، میتوانید به موازات دو ضلع کوچک آن، یکی دو سانت کوتاهترش کنید. و برعکس، اگر احساس میکنید که اندازهٔ طلق برای صورت شما کوتاه است، یک طلق دیگر با طول بیشتر ببرید و استفاده کنید.



چه کار کنیم که طلق توی نور برق نزند؟

گاهی طلقها توی نور برق میزنند و ممکن است شما این را دوست نداشته باشید. خصوصا اگر جنس روسریتان نازک باشد. برای رفع این مشکل طلقهایی ساختهاند که یک لایهٔ پارچهای روی آن کشیده شده است که هم مانع از انعکاس نور میشود و هم از سُر خوردن و جابجایی آن جلوگیری میکند. حتی این نوع از طلق را هم در منزل میشود تهیه کرد.
یک مقدار لاییچسب مشکی با طولی مساوی طول طلقی که برش زدهاید و عرضی دو برابر آن، تهیه کنید. (میشود تقریبا 32 در 13سانتیمتر). بعد طلق را طوری روی آن بگذارید که ضلع بزرگترش بیفتد درست وسط لاییچسب. (حواستان باشد که یک طرف لاییچسب، چسب دارد و طرف دیگرش ساده است. طلق را روی طرفی که چسب دارد بگذارید.)
بعد لبهٔ دیگر لاییچسب را روی طلق برگردانید و برای احتیاط یک تکه پارچهٔ نازک روی آن بیندازید که اتو مستقیما با طلق و لاییچسب تماس نداشته باشد. حالا اتوی داغ را روی آن بگذارید تا چسب ِ لاییچسب به طلق بچسبد. دقت کنید که حرارتِ زیاد به طلق ندهید، پلاستیک است و آب میشود!
بعد که مطمئن شدید لاییچسب خوب به طلق چسبیده است، با قیچی گوشههای اضافی آن را ببرید. حالا طلق آمادهٔ استفاده است. دیگر نه لیز میخورد و نه انعکاس نور دارد.

میتوانید یک طلق سفید هم، درست مثل همین طلق مشکی، با لاییچسب سفید درست کنید برای استفاده در روسریهایی که رنگ روشن دارند.

آن دخترهای لبنانیای که گفتم را یادتان هست؟ بعضی از آنها طلق را به جای اینکه بین دو لایهٔ روسری بگذارند، بعد از پوشیدن روسریشان، زیر روسری (بین سر و روسری) قرار داده بودند. این جوری هم میشود استفاده کرد. فقط اگر استفاده از طلق در ابتدای کار، برایتان مشکل به نظر میرسد، نگران نباشد؛ خیلی زود برایتان عادی میشود.

 

منبع: محدثه

سه شنبه 1/6/1390 - 2:57
آشپزی و شیرینی پزی
تهیه ی فلافل خانگی



مواد لازم

▪ نخود آبگوشتی: نیم کیلو
▪ سویا: یک بسته کوچک
▪ سیب زمینی: یک عدد بزرگ
▪ پیاز: ۲ عدد درشت
▪ تخم مرغ: ۴ عدد
▪ نمک و زردچوبه و فلفل قرمز: به دلخواه
▪ رب گوجه فرنگی: ۳ قاشق غذاخوری
▪ سرکه به مقدار لازم
▪ روغن مایع: ۴ قاشق غذاخوری



طرز تهیه

از شب قبل نخود را خیس کرده و تا هنگام مصرف چند بار آب آن را عوض کنید. سویا را هم در ظرفی ریخته و روی آن آب گرم بریزید و به مدت یک ساعت کنار بگذارید. سپس در آبکش ریخته و پس از شست وشو اجازه دهید آبش کشیده شود. اکنون پیازها، سیب زمینی خرد شده، سویا ونخود را در چرخ گوشت و یا خردکن بریزید. مخلوط شما برای افزودن تخم مرغ، ادویه و نمک و فلفل آماده است.
چنان چه قالب فلافل در اختیار ندارید، به اندازه یک گردو از مایه بردارید و هر دو طرفش را در روغن مایع سرخ کنید. برای تهیه سس رب گوجه فرنگی، سرکه، نمک و روغن مایع را با هم مخلوط کنید به طوری که کمی سفت شود. خوردن کاهو، سبزی خوردن و یا ترشی تازه به ویژه لیته بادمجان به همراه فلافل های داغ، خالی از لطف نخواهد بود. به شرطی که از نان های ساندویچی مانند باگت های معروف به فرانسوی هم استفاده کنید.

منبع : محدثه

سه شنبه 1/6/1390 - 2:54
ازدواج و همسرداری
آسیب شناسی روابط دختر و پسر سید رضا موسوی كانی تعریف رابطه دختر و پسر 1. مراد از روابط دختر و پسر، رابطه‏ای است كه خود رابطه، هدف است و مقدمه چیز دیگری نیست. رابطه‏ای كه خود رابطه هدف نیست، همانند رابطه و معاشرت دختر و پسری كه نسبت خویشاوندی دارند و یا رابطه علمی، شغلی و اقتصادی بین دختر و پسر، اشكالی ندارد. 2. در این رابطه، جنسیت طرفین، موضوعیت دارد؛ یعنی نگاه آن دو به هم، جنسیتی است. 3. دراین رابطه، احساسات و عواطف طرفین، حرف اصلی را می‌زند. 4. در این رابطه، یك در هم تنیدگی بین غریزه جنسی و قوای عاطفی طرفین وجود دارد و تفكیك آن دو در بسیاری از مواقع، امكان‌پذیر نیست. پس منظور ما از رابطه و دوستی دختر و پسر، «رابطه‏ای است صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی كه احساسات و عواطف طرفین در این ارتباط، دخالت جدی دارد و نگاه آن دو به هم، نگاه جنسیتی باشد؛ نه نگاه پاك انسانی و اغلب از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل كردن نامه، تلفن و ... ایجاد می‏گردد». سه دیدگاه در باره رابطه دختر و پسر وجود دارد: 1. دیدگاه افراطی؛ در این نگرش، هر گونه ارتباطی با جنس مخالف، آزاد و بدون مانع است(رویكرد لیبرالیستی). فروید و پیروان وی مدعی هستند كه اخلاق جنسی کهن، بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و تمام مشكلات بشر به دلیل ممنوعیت‏ها، محرومیت‏ها، ترس‏ها و وحشت‏های ناشی از این ممنوعیت‏هاست که در ضمیر باطن بشر جایگزین شده است. برتراند راسل نیز همین مطلب را اساس قرار می‏دهد و در کتاب «جهانی که من می‏شناسم»، می‏گوید: «اگر از انجام عملی [رفتار جنسی] زیانی متوجه دیگران نشود، دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم».1 2. دیدگاه تفریطی؛ بر پایه این رویكرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف، مردود و مورد نكوهش می‏باشد. این دیدگاه، نقطه مقابل دیدگاه افراطی است. راسل در جای دیگر می‏گوید: «پدران کلیسا از ازدواج به زشت‌‏ترین صورت یاد کرده‏اند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد. بنابراین، می‌گفتند: ازدواج که عمل پستی شمرده می‏شد، بایستی منعدم شود».2 3. دیدگاه اعتدالی؛ بر اساس این دیدگاه، نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه؛ بلكه ارتباط بین دو جنس مخالف، در یك چهارچوب [Context] مشخص، تعریف شده است. ارتباط مجاز، ارتباطی است حداقلی و به دور از هر گونه انگیزه شهوی و عاطفی و رابطه‏ای است كه در آن، نفس رابطه مقصود نباشد و نگاه دو جنس به هم، نگاه انسانی باشد و نه جنسیتی. دیدگاه اسلام، ناظر به نگرش سوم، یعنی دیدگاه اعتدالی است. روابط دختر و پسر از نگاه قرآن كریم قبل از بحث «آسیب شناسی روابط دختر و پسر»، اشاره‏ای گذرا به دیدگاه قرآن كریم در مورد این بحث خواهیم داشت. داستان موسی علیه السلام و دختران حضرت شعیب علیه السلام3 این داستان، مربوط به زمانی است که حضرت موسی علیه السلام با نگرانی و ترس از دشمن از مصر به جانب مدین بیرون رفت و چون به سر چاه آبی در حوالی شهر مدین رسید، آن جا جماعتی را دید که گوسفندانشان را سیراب می‌کردند و دو زن را یافت که دور از مردان، در کناری به جمع‌‌آوری گوسفندانشان مشغول بودند. موسی علیه السلام به جانب آن دو رفت و گفت شما این جا چه کار می‌کنید؟ گفتند: ما منتظریم تا مردان، گوسفندانشان را سیراب كنند و باز گردند؛ آن گاه ما گوسفندانمان را سیراب کنیم و پدر ما هم، مردی سال‌خورده است. موسی گوسفندان آنان را سیراب کرد و سپس رو به سایه آورد و دست به دعا برداشت. حضرت موسی علیه السلام هنوز از دعا لب فرو نبسته بود كه دید یکی از آن دو دختر با کمال وقار و حیا باز آمده و گفت: پدرم از تو دعوت كرده كه به منزل ما بیایی تا در برابر كمك تو به ما، به تو پاداش دهد. وقتی موسی علیه السلام نزد پدر دختران (شعیب) رسید و سرگذشت خود را با بیان کرد، شعیب گفت: اینک ترسی به خود راه نده که از شر قوم ستم‌کار، نجات یافتی. در این هنگام، یکی از آن دو دختر (صفورا) گفت: ای پدر! این مرد را برای كار خود اجیر کن که وی بهترین کسی است که می‌توان برای انجام كار برگزید؛ زیرا او هم امین است و هم توانا. شعیب خطاب به حضرت موسی علیه السلام گفت: من اراده كرده‌ام که یکی از دو دخترم را به نکاح تو در آورم. پیام‌ها 1. در یك رابطه ضروری و حداقلی میان دختر و پسر، بایستی رفتار، نگاه، پوشش و گفتار آن دو، بر اساس اصل «حیا» باشد. خداوند در توصیف راه رفتن دختر شعیب در آیه 26 سوره قصص، می‌فرماید: «تمشی علی استحیاء»؛ زیرا شیوه حرکت، سبک سخن گفتن و نحوه لباس پوشیدن، حامل پیام است و در هر فرهنگی، با مخاطبش سخن می‌گوید. فرق حیا و شرم این است كه حیا، «کنترل ارادی رفتار، به منظور حفظ حریم بین خود و دیگران است و شرم، یک نوع ناتوانی در اظهار وجود و ابراز خود است. 2. پدران و مادران، باید بر رفتار فرزندان خودشان با مهربانی و احترام به شخصیت آنان و به دور از هر گونه توهین، نظارت كنند و در مقابل، نوجوانان و جوانان هم باید برای كسب آگاهی بیشتر و استفاده از تجربه پدر و مادر، با آنان مشورت كنند. وقتی كه بر خلاف عادت هر روزه، آن دو دختر، زودتر به خانه برگشتند، پدر با تعجب پرسید: چه شد که امروز زود بازگشتید؟ دختران گفتند: مرد صالحی بر سر چاه بود که با مشاهده وضع ما، بر ما ترحم کرد و گوسفندان ما را آب داد و ما زودتر به خانه آمدیم. 3. باید از نگاه ناروا و «چشم چرانی»، خودداری ورزید که از آن به «غض بصر»5 تعبیر شده است. فرمان قرآن این است كه باید از نگاه خیره، هوس‌آلود و کنترل نشده، پرهیز كرد. چه باید كرد؟ 1. بایستی میان والدین و فرزندان، روابط صمیمی حاكم باشد؛ تا فرزندان بتوانند در یك محیط سالم و قابل اعتماد، به راحتی مشكلات خود را با والدین در میان بگذارند. 2. والدین باید شرایط نسل جدید و واقعیت‌ها را درك كنند و سعه‌ صدر داشته باشند؛‌ تا با هوشیاری و گفت‌و‌گوی منطقی با آنان، برای حل مشكل آنان اقدام كنند. دختران و پسران مسلمان و پاك، باید بیاموزند كه در اولین برخورد تأثیرگذار با جنس مخالف، آن را با پدر و یا مادر و یا با یك مشاور آگاه و مسلمان، مطرح كنند؛ تا بتوانند از تجربه‌های علمی و عملی آنان بهره برده، قبل از این كه دچار آسیب‌های جدی شوند، تصمیم عاقلانه‏ای بگیرند. اگر دختر و پسر، مسائل و معاشرت‌های مهم روزانه خود را با افراد مجرب مطرح كنند و والدین و مشاوران نیز بتوانند در حل مسائل آنها نقش مفید و سازنده‏ای را ایفا كنند، می‌توان امیدوار بود كه جلوی بسیاری از روابط پنهانی و ناسالمی كه احتمال دارد بعد از برخورد نخستین شكل بگیرد، گرفته شود. داستان حضرت یوسف علیه السلام و زلیخا6 در آیه 23 و 24 سوره یوسف چنین آمده است: «وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَكَ قَالَ: مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ؛ و زنی كه یوسف در خانه او بود، از یوسف از طریق مراوده و ملایمت، تقاضای كام‌گیری كرد و درها را [برای انجام مقصودش] محكم بست و گفت: برای تو آماده‌ام. یوسف گفت: پناه به خدا كه او پروردگار من است و مقام مرا گرامی داشته است. قطعاً ستم‌گران رستگار نمی‌شوند». «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَی بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ؛ و همانا (همسر عزیز مصر) قصد او (یوسف) را كرد و او نیز اگر برهان پروردگارش را نمی‌دید، [بر اساس غریزه] قصد او را می‌كرد. این گونه [ما او را با برهان كمك كردیم] تا بدی و فحشا را از او دور كنیم، زیرا او از بندگان برگزیده ماست». پیام‌ها7 1. معمولاً عشق بر اثر مراوده و به تدریج، پیدا می‌شود. وجود دائمی یوسف در خانه زلیخا كم كم سبب عشق مادی شد. 2. حضور مرد و زن نامحرم در یك محیط بسته، زمینه را برای گناه فراهم می‌كند. 3. تقوا و ارده انسان، می‌تواند بر زمینه‌های انحراف و خطا غالب شود. 4. خطر غریزه جنسی به قدری است كه برای نجات از آن، باید به خدای رحمان پناه برد. 5. تلقین یاد خدا به نفس خود، نقش مهمی در ترك گناه دارد. 6. یاد كردن الطاف الهی و عاقبت گناه، مانع از ارتكاب آن است؛ « مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ». 7. یك لحظه گناه می‌تواند انسان را از رستگاری ابدی دور كند؛ «إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ». 8. انسانی كه مقام و منزلت خود را می‌داند خود را به بهای كم و اندك نمی‌فروشد. 9. انبیا نیز در غرایز، مانند سایر انسان‌ها هستند؛ ولی به دلیل ایمان به حضور خداوند، گناه نمی‌كنند؛ «وهم بها لولا ان رآی برهان ربّه». 10. بهانه بسته بودن درها كافی نیست؛ باید به سوی درهای بسته حركت كرد؛ شاید باز شوند. 11. امام صادق علیه السلام فرمود: برهان رب، همان نور علم و یقین و حكمت بود كه خدا در آیات قبل فرمود؛ «و اتیناه علما و حكما». آسیب شناسی روابط دختر و پسر روابط دختر و پسر، دارای آفت‏ها و آسیب‏های روانی و اجتماعی جبران‌ناپذیری است كه چند نمونه آن به شرح زیر است: 1. سركوب شدن استعدادها یكی از مهم‌ترین عواملی كه با وجود رشد نیروهای جسمی، فكری و روحی نوجوان، مانع از به جریان افتادن صحیح و اصولی آنها و تأمین سعادت آینده او می‌شود، تسلّط میل جنسی بر وجودش می‌باشد. عدم كنترل این میل، سبب می‌شود كه تمام حواسّ و توجّهات انسان و تمام قوای جسمی و مغزی او معطوف هوس‌بازی‌ها شود و اگر عملاً هم موفق به هوس‌بازی نگردد، تمام فكر و ذهن او به وسیله این خیالات و افكار، اشغال شده و او مجالی برای انجام كار دیگری و شكوفایی اندیشه و استعدادش پیدا نمی‌كند. این شعله‏ای كه در سراسر وجودش زبانه می‌كشد، تمام تر و خشك را با هم می‌سوزاند و شكوفه‌های تازه دمیده در گلزار شخصیت معنوی‌اش را طعمه آتش سوزان می‌كند.8 آیه الله سبحانی می‌گوید: روزی در محضر حضرت آیه الله العظمی بروجردی (ره) نشسته بودیم كه یكی از پزشكان تركیه، به دیدار آیه الله بروجردی آمد و سؤال كرد كه چرا اسلام نوشیدن شراب را حرام كرده است؟ آن مرجع بزرگ فرمود: حقیقت انسان را عقل، قدرت اندیشه و تفكر تشكیل می‌دهد و اگر عقل انسان نبود، وی با دیگر موجودات زنده تفاوتی نداشت و یكی از اموری كه در تضاد شدید با قوه عقل انسان است، نوشیدن شراب است؛ همان طور كه پزشكان نیز این مطلب را تأیید كرده‌اند. بنابراین، چون شراب عقل را از بین می‌برد و حقیقت انسان به عقل اوست، اسلام آن را ممنوع كرده است. آن پزشك به دنبال این پاسخ، گفت: درست است كه نوشیدن زیاد شراب، باعث از بین رفتن قوه تعقل انسان می‌شود و حقیقت انسان زیر سؤال می‌رود، ولی اگر كسی به مقدار كمی از این نوع مایعات بنوشد، نمی‌توان گفت چنین تأثیری دارد؛ پس چرا اسلام آن مقدار اندك را نیز ممنوع كرده و نوشیدن آن را غیرمجاز می‌داند. آیه الله بروجردی فرمود: چون انسان، كمال‌طلب است و هرگز به مقدار كم قناعت نمی‌كند و اگر مجاز شمرده شود، بر اساس كمال‌خواهی‌اش، به تدریج بر خواسته خود می‌افزاید. به همین جهت است كه اسلام از همان ابتدا، حتی مقدار اندك آن را ممنوع كرده است و به عنوان یك قانون قطعی و دقیق، آن را برای تمام افراد چه با اراده و چه كم اراده، به اجرا گذاشته است و چون این ویژگی یعنی كمال‌طلبی، در دیگر ابعاد و زمینه‌ها جاری است، دیگر قوانین و مقررات و دستورالعمل‌های صادره از طرف قانون‌گذار هستی، بر اساس همین نكته شكل گرفته و آن جا كه ممكن است زیاده‌طلبی باعث حریم‌شكنی شود و به تدریج انسان در وادی هولناك و در معرض خطرات جانی و روحی قرار گیرد، اسلام با جدیت و قاطعیت آن را نهی می‌كند. اظهار محبت به جنس مخالف از جمله همین موارد است كه با یك سلام و احوال‌پرسی ساده آغاز می‌شود و یا به انگیزه اهداف آموزشی و غیره شروع می‌شود؛ ولی به تدریج، نوع رابطه و گفت‌وگو تغییر پیدا كرده، بر میزان و كمیت آن نیز افزوده می‌شود و تا آن جا پیش می‌رود كه انسان تمام انرژی عاطفی خود را می‌خواهد در همین گفت‌وگوها و ارتباط‌ها هزینه كند و هرگز به همان حداقلی كه در روزهای اول داشته، اكتفا نمی‌كند و بر همین اساس است كه از همان آغاز، باید از ایجاد ارتباط عاطفی و مبتنی بر احساسات، اجتناب كرد. بنابراین، ما برای اظهار محبت به جنس مخالف (چه منشأ سوء تفاهم بشود و چه سوء تفاهمی را به دنبال نداشته باشد)، دلیل موجه و قابل قبولی را نمی‌شناسیم و در واقع، اگر هم باعث سوء تفاهم نشود، باعث سوء رفتار می‌شود و به تدریج، دو طرف در گردونه‏ای وارد می‌شوند كه چه بسا هیچ كدام خواستار آن نبودند؛ گردونه‏ای كه گاهی رهایی از آن، مستلزم هزینه كردن تمام انرژی روانی و جسمانی فرد و قرار گرفتن در بن‌بست شدید است. لازم به ذكر است كه این سخن، یك ادعای صرف و بدون پشتوانه و دلیل نیست؛ بلكه مركز مشاوره ما كه در سطح دانشگاه‌ها فعالیت می‌كند، روزی نیست كه نامه‌ای از جوانی كه در چنین دامی قرار گرفته دریافت نكند. جالب این است که تقاضای كمك و فریادرسی از افرادی است كه معمولاً در ابتدای كار، به خود مطمئن بوده‌اند و تصمیم جدی‌شان آن بوده كه وارد ارتباط احساسی و غیرمعقول و از نظر اخلاقی غیرصحیح، نشوند و تنها می‌خواستند در حد ارتباط عادی و یا به قول شما یك سلام و احوال‌پرسی و یا اظهار محبت باطنی با طرف مقابل داشته باشند. اكنون نمونه‌ایی از این روابط را از زبان این افراد می‌شنویم: 1. «دختری 19 ساله‌ام... تا قبل از ورود به دانشگاه، با هیچ پسری ارتباط نداشته‌ام... خودم در اقوام و فامیل از ماجراهای دوست‌های خیابانی كاملا خبر داشتم و همیشه مواظب بودم... كم كم با بچه‌ها خو گرفتم و سلام و احوال‌پرسی با آنها برایم عادی شد. آنها هم به ما سلام می‌كردند... مدتی بعد، سلام كردن به پسرها هم شروع شد... تا این كه روزی یكی از آنها گفت: ببخشید مدتی است شما را زیر نظر دارم و از اخلاق شما خیلی خوشم آمده، اگر لطف كنید مدتی با هم دوست باشیم... حالم خیلی خراب شد... حدود 3 ساعت فقط گریه می‌كردم و افسوس می‌خورم كه...». 2. «یك روز كه برای درس خواندن به پارك رفته بودم، قدم‌زدن‌های دختر و پسرهای جوان، دو به دو با هم، توجه‌ام را جلب كرد و حواسم حسابی پرت شد. ناگهان تصمیم گرفتم... تصمیم تازه‏ای گرفته بودم؛ تصمیمی كه از آن هراس داشتم و بیشتر از همه می‌ترسیدم كه به خطا و گناه افتاده باشم... چند هفته‏ای بود كه حتی یك كلمه هم درس نخوانده بودم؛ بی‌انگیزه و بی‌حوصله شده بودم ... تا این كه تصمیم خود را عملی كردم و اكنون چند ماهی است كه با دختری رابطه تلفنی دارم... شرایط بد گذشته‌ام جای خود را به شرایط بدتر امروز داده، زندگی‌ام آرامش قبلی را ندارد و نمی‌دانم این وضع تا كجا می‌خواهد ادامه یابد... این دختر، اكنون ظاهراً جای خالی همه چیز و همه كس را برایم پر كرده، اما چه فایده كه در زندگی بیرون و واقعی من، هیچ جایی برای او نیست. می‌ترسم كه به آلودگی و ناپاكی بیشتر كشیده شوم و كم كم به سوی لجن‌زار گناه كشیده و در آن غرق شوم».9 2. افت تحصیلی یا ركود علمی این گونه روابط، باعث می‏شوند كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف دیدارها و ملاقات‏های حضوری و تلفنی خود كنند و این بزرگ‏ترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش، نیازمند تمركز نیروهای فكری و روحی است. دل‌مشغولی و اضطرابی كه بر اثر این گونه پیوندها پدید می‏آید، بزرگ‏ترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است؛ از این رو، مشاوران مدارس و دانشگاه‏ها توصیه می‏كنند كه هنگام تحصیل و امتحانات، مراسم خواستگاری و عقد را به تأخیر اندازند؛ تا افراد بتوانند با تمركز و آسودگی خیال، در انجام تكالیف درسی و امتحانات موفق شوند؛ چه رسد به روابط فرصت‌سوز مستمری كه بسیار انرژی‌سوز است. مطالعه و درس، در زندگی هر انسانی، به ویژه در دوران دانش آموزی، از مهم‌ترین عوامل سازنده شخصیت وی می‌باشد كه فدا كردن آن به خاطر تن دادن به دوستی‌های احساسی و غیرآگاهانه و پاسخ‌گویی به خواست‌های تمام نشدنی هوس و میدان دادن به میل جنسی، خطایی نابخشودنی و شكستی بزرگ و رسوا كننده است. تجربه نشان داده كه این نوجوانان و جوانان، به علت پریشانی افكار و حواس‌پرتی، ذوق درس خواندن و اشتیاق هر گونه مطالعه‏ای را - اعم از كتاب‌های درسی و غیر درسی - به كلی از دست می‌دهند. اگر زندگی بزرگان، شخصیت‌های علمی، محققین، نوابغ و دانشمندان و متفكرین را مورد مطالعه قرار دهیم، متوجه خواهیم شد كه همه آنان افرادی بوده‌اند كه از خوش‌گذرانی‌ها و هوس‌بازی خود را كنار كشیده‌اند و احتیاجات جسمی و غریزی خود را از طریق مشروع و معقول و در حد اعتدال، برآورده‌اند.10 دروغ بزرگی است اگر كسی بگوید: میل جنسی، سراسر وجودش را گرفته و ذهن و زبان او را دوستی‌های نامطلوب با جنس مخالف پر ساخته، اما از نظر درس، مطالعه و تحقیقات علمی، لطمه اساسی بر او وارد نشده است و به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی، تحقق چنین امری، از محالات است. «با شكل‌گیری روابط عاطفی بین دختر و پسر و افزایش تدریجی آن، زمینه وابستگی آنها به یكدیگر و تشدید آن فراهم می‌شود و از آن جا كه نیاز به محبت ورزیدن و مورد محبت واقع شدن، در دوران جوانی، به اوج خود می‌رسد و فضای نسبتا مناسبی برای ارضای این نیاز (هر چند به طور غیرصحیح آن) در محیط آموزشی و دانشگاهی وجود دارد، به شكل خودكار، دختر و پسر در این كانال قرار می‌گیرند، در اكثر موارد، به طور ناگهانی و بدون توجه به نتیجه كار، گرفتار چنین گردابی می‌شوند و آن را با عنوان‌های عرف‌ پسند و موجه، پوشش می‌دهند و باطن غیرموجه آن را با ظاهری نیكو و پسندیده، جلوه‌گر می‌نمایند. به این ترتیب، علاقه ابتدایی شدت یافته، با وجود تصمیم اولیه دو طرف یا یكی از آنها، كم كم به وابستگی به یكدیگر تبدیل می‌شود. این وابستگی، در بسیاری موارد – شاید در تمام موارد - آفت بزرگی برای تمركز حواس، تحصیل و تفكر عمیق در امور درسی آنها می‌شود؛ به گونه‏ای كه گاهی مطالعه و حضور در كلاس درس را غیرممكن می‌سازد و هر كدام از آنها در تمام اوقات شبانه‌روز و حتی در كلاس درس، در فكر طرف مقابل است. این سخن، ادعای بدون پشتوانه‌ای نیست و اگر به نوشته‌های چنین افرادی مراجعه كنیم، مثنوی هفتاد من كاغذ می‌شود.11 3. ایجاد جو بدبینی اغلب این گونه دوستی‏ها و روابط، به ازدواج منتهی نمی‌شود و اگر هم به ازدواج بینجامد، پس از مدتی، جو بدبینی و سوء ظن آن دو نسبت به هم، فضای زندگی‌شان را، جهنمی خواهد ساخت و هر دو در آن خواهند سوخت. پسر با خود می‏گوید: دختری كه به راحتی با من رابطه نامطلوب و نامشروع برقرار كرد، از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابراین از كجا معلوم كه پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری هم طرح دوستی نریخته باشد و از كجا كه در آینده و پس از ازدواج با من، با دیگری ارتباط برقرار نكند؟ دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر خواهد داشت. بنابراین، این گونه ازدواج‏ها، پایدار نخواهد بود و تجربه نشان داده كه منجر به طلاق و جدایی می‏گردند. «بر اساس یك یافته پژوهشی در آمریكا، زوج‏هایی كه پیش از ازدواج با یكدیگر زندگی می‏كنند، زندگی زناشویی آنها با مشكلات فراوانی رو به رو است و منجر به طلاق می‏شود. به گزارش ایسنا، دكتر «كاترین كوهان»، استاد دانشگاه ایالت پنسیلوانیا گفت: طبق آخرین تحقیقات، افرادی كه پیش از ازدواج با یكدیگر رابطه داشته‏اند، بعد از ازدواج، در حلّ مشكلات خود عاجزند؛ زیرا كه نسبت به یكدیگر بسیار بدبین هستند. كوهان گفت: طبیعت ارتباطات آزاد، این است كه زوجین چندان انگیزه‏ای برای حل درگیری‏ها و حمایت از مهارت‏های خود ندارند. وی افزود: به نظر می‏رسد ارتباطات این افراد، زودتر از افرادی كه با یكدیگر دوست نبوده‏اند، سرد و منجرّ به طلاق می‏شود. وی در پایان گفت: می‏توانم بگویم رابطه قبل از ازدواج، به هیچ وجه، سبب دوام زندگی زناشویی نمی‏شود».12 عشق الهی، رام‌كننده است و عشق مجازی و شهوی، انسان را وحشی می‌كند. عشق الهی، صبرآور است و عشق مجازی، صبرشكن است. عشق الهی، نیروزاست و عشق مجازی، نیروبَر است. عشق الهی، خودخواهی‌بر است و عشق مجازی، خودخواهی‌زاست. عشق الهی، شادی‌آور است و عشق مجازی، غم‌افزاست. عشق الهی، سریان دارد و عاشق الهی، همه پدیده‌های عالم را جلوه خدا می‌داند و به همه عشق می‌ورزد. عشق مجازی، عشق به خواسته‌های نفسانی خود است. عاشق خدا، از فراق و یاد او، لذت می‌برد. عاشق غیر خدا، فقط با وصال دل‌خوش است و فراق، برایش رنج‌آور است. 4. اضطراب، تشویش و احساس نگرانی در دوستی‏های موجود بین دختران و پسران، از آن جا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر و مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستی‏ها وجود دارد، این گونه دوستی‏ها، با مخاطرات روانی گوناگونی، مانند اضطراب و تشویش همراه است. وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر، برای فاش کردن روابطش با دختر صورت می‏گیرد، یک تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال دارد. بنابراین، وجود چنین دلهره‏ها و اضطراب‏هایی که گاهی لطمه‏های جبران‌ناپذیری بر جسم و روان انسان وارد می‌كند، از آسیب‏های جدی این گونه روابط است. همچنین هیجانات كاذب، مثل خیال ازدواج، خوش‌بختی و در نتیجه، شكست روحی‏، قربانی شدن دختران به خاطر از بین رفتن آبروی آنها و خانواده‌شان و حتی اقدام به خودكشی از دیگر آسیب‌های این نوع ارتباط است. 5 . فقدان شناخت درست و واقع‌بینانه كسانی كه مدعی‌اند كه این گونه روابط و دوستی‏ها با انگیزه ازدواج شكل می‏گیرد، با كمی دقّت، در خواهند یافت كه روح حاكم بر این گونه دوستی‏ها، عاقلانه و از سر اندیشه نیست؛ بلكه در آغاز و یا پس از مدتی، تنها عامل ادامه روابط، میل و كشش جنسی خواهد بود. امام علی علیه السلام می‏فرماید: «حُبُّ الشّیءِ یُعْمی وَ یُصِمُّ؛ دوست داشتن چیزی [آن هم ناآگاهانه و از سر هیجان و احساسات]، انسان را كور و كر می‌كند». «وابستگی‌هایی كه بین دختر و پسر ایجاد می‌شود، مانع گزینش صحیح و دقیق برای شریك آینده زندگی می‌شود و از آن جا كه دختر یا پسر به فردی خاص وابسته شده، تمام نیكی‌ها، خوبی‌ها، زیبایی‌ها را در فرد مورد علاقه خود می‌بیند و دیگر توان مشاهده عیوب احتمالی طرف مقابل را ندارد؛ زیرا از روی علاقه و از پشت عینك وابستگی، به طرف مقابل نگاه می‌كند؛ نه با نگاه خریدار و نه با نگاه نقادانه و بررسی كننده‏ای كه تمام نقاط ضعف و قوت او را در ترازوی حقیقت بین، مورد دقت و مشاهده قرار دهد»13. دوستی‏ و ارتباط احساسی و غیرعاقلانه قبل از ازدواج، راه عقل را مسدود و چشم واقع‌بین انسان را كور می‏سازد و اجازه نمی‏دهد تا یك تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. این نوع انتخاب‏ها كه در فضایی آكنده از احساسات و عواطف انجام می‏گیرد، به دلیل نبود شناخت عمیق و واقع‏بینانه، اگر هم به ازدواج منتهی گردد، زندگی مشترك را تلخ و آینده را تیره و تار می‏سازد. 6 . محرومیت از ازدواج پاك هر انسانی در سرشت و نهاد خویش، به دنبال پاكی و نجابت است. دخترانی كه در پی روابط آلوده هستند، در حقیقت، پشت پا به سرنوشت خود زده‏اند و این امر، باعث می‏شود كه آنان به جرم آلودگی به این روابط، شرایط ازدواج پاك را از دست بدهند و اگر به وسیله این گونه روابط ناسالم، در ازدواج پسران نیز تأخیر ایجاد شود دختران بیش از پسران، در معرض این آسیب قرار می‌گیرند. «روابط دختر و پسر، بیش از آن كه مفید باشد، تهدید كننده نهاد خانواده در جامعه به شمار می‌آید. با نگاهی به آمار می‌توان دید كه آمار طلاق در بین كسانی كه قبل از ازدواج، ارتباط‌های دوستانه داشته‌اند، بالاتر است. از طرفی آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماع، بیشتر از آن كه معرفت‌ساز باشد، فروزنده هوس‌ها و معرفت‌سوز است. عمدتاً دیده می‌شود فرد آن گونه كه هست، خود را نشان نمی‌دهد یا به سبب محبت و عشقی كه ایجاد شده، نمی‌تواند عیوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضیه را بسنجد. بیشتر رفتارها در آشنایی‌های خیابانی به شكل‌های تصنّعی ابراز می‌شود». در پایان به چند پرسش اساسی زیر اشاره می‏شود: 1. به نظر شما یك رابطه و پیوند مطلوب، چه ویژگی‏هایی دارد؟ 2. آیا روابطی كه بر پایه هوسرانی‏ها و سرگرمی‏های زودگذر است، می‏تواند روابطی پایا و پویا باشد؟ 3. آیا هر انسانی با هر صفت و ویژگی، شایسته ارتباط و دوستی است؟ 4. آیا پسندیده نیست كه انسان، سرمایه عشق و محبت خود را برای زندگی آینده خویش پس‌انداز کند. 7. عدم اسقبال از تشكیل كانون خانواده این گونه روابط و دوستی‏ها، معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شكل می‏گیرد و در خلال آن از خودباوری و زودباوری دختران، سوء استفاده می‌شود. متأسفانه در بسیاری از موارد، تفاوت عشق و هوس، دیده نمی‏شود. عشق حقیقی و پاك، با هوس‏های آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط كه مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی، رو به سردی و افول می‏نهد. جاذبه و دل‌ربایی‏ها، مربوط به روزها و ماه‏های اول دوستی است؛ ولی دیری نمی‏پاید كه این روابط، عادی شده، به جدایی می‌كشد. حس تنوع‌طلبی انسان از یك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر، باعث می‏شود كه برخی سراغ ازدواج و تشكیل خانواده نروند. جامعه‏ای كه از تشكیل كانون خانواده استقبال نكند، هیچ‏گونه ضمانتی برای رشد و شكوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. اغلب خوبی‏ها و كمالات والای انسانی، در پرتو تشكیل خانواده‏ای سالم، به فعلیت می‏رسد. 8 . كم‌رنگ شدن ارزش‌های مكتبی و فرهنگ اصیل ایرانی غرق شدن جوانان در عشق‏های آن چنانی و دوستی‏های ناباب، نتیجه‏اش دوری از معنویات و از دست رفتن ارزش‌های انسانی و الهی است كه، نتیجه‌اش نابودی سرمایه‌های انسانی و بهترین فرصت برای رواج فرهنگ بی‌خدایی و ابتذال غرب و تسلط دشمنان دیرین اسلام و قرآن در كشور است. آیا تجربه كشور اندلس اسلامی كه جوانان را از راه فساد و فحشا، از ارزش‌های الهی و انسانی تهی كردند و توانستند شكست را برآنان تحمیل كنند، برای ما كافی نیست؟ آیا می‌دانیم كه چرا دنیای بی‌خدای غرب و آمریكا، برای رواج ابتذال و تهی‌سازی جوانان از ارزش‌های دینی هزینه‌های نجومی می‌كند؟ 9 . انحطاط اخلاقی شكل‌گیری شخصیت انسان، تابع نوع رفتار كسانی است كه با آنها رفت و آمد دارد. بنابراین، نوع دوست در تعیین سرنوشت و ساختن حقیقت انسان، بسیار مهم است. ریشه بسیاری از مفاسد اخلاقی از همین دوستی‏ها و روابط، ناشی می‏شود كه سبب سقوط انسان در گناه و معصیت می‏گردد. ما نمونه بارز آن را در جوامع غربی شاهدیم. طبق آمار، در دهه 1990، از هر سه كودك آمریكایی، یكی نامشروع بوده است و از همین روست كه انحطاط اخلاقی در غرب، باعث نگرانی شده است. دوستی‏ها و روابط نا‌مطلوب دختران و پسران، بزرگ‌ترین مانع رشد و كمال انسانی است. دوستی‏های غیر صحیح، باعث می‏گردد كه دختران و پسران به صورت ابزاری درآیند كه هر روز، تغییراتی در آرایش، پوشش، حركات و... داشته باشند و این، چیزی جز مشغول شدن به كارهای بی‌ارزش و دور شدن از هدف اصلی و شناخت خود و شكوفایی خلاقیت‏ها و عقب ماندن از قله كمال نیست. در این صورت، انسان به دنبال خواسته‏های دیگران است و خودش را فراموش می‏كند. در آستانه بلوغ، شرم و حیا در هر نوجوان عفیفی، مانع از این است كه او به طرف مسائل غریزی تنزل كند و با وجود این كه در این دوران، هورمون‌های جنسی شخص را تحریك می‌كنند و به جنس مخالف متمایل می‌كنند، امّا به جهت همان حجب و حیای فطری، فرد به نوعی احساس حقارت می‌كند. شخصیت‌های بزرگ و چهره‌های ماندگار، كسانی بوده‌اند كه با پاكی و تقوا زیسته‌اند و هرگز عظمت روحی و شخصیت معنوی خود را در قربانگاه نفس و شهوات، ذبح نكرده‌اند؛ اما افسوس كه برخی از نوجوانان و جوانان، به جهت ضعف اراده و فقدان تجربه و اطلاعات لازم و یا انحطاط و آلودگی محیط زندگی خود و اطرافیان، با تسلیم شدن در برابر طوفان غرایز و شهوات، آن پاكی و معصومیت فطری و ذاتی خویش را از دست می‌دهند و راه تكامل و سعادت ابدی را به روی خود می‌بندند.14 اگر از دیدگاه قرآن كریم، انسان را تعریف كنیم، درخواهیم یافت كه روابط دختر و پسر، با عظمت و بزرگی انسان، سازگار نیست. امام علی علیه السلام به فرزندش امام مجتبی علیه السلام فرمود: «نفس خویش را عزیز بشمار و به هیچ پستی و دنائتی، تن مده؛ گرچه عمل پست، تو را به لذت ‏برساند؛ زیرا هیچ چیز با شرافت نفس، برابری نمی‏كند و [به جای عزت از دست داده] عوضی‏ همانند آن نصیبت نخواهد شد و بنده دیگران نباش كه خداوند، تو را آزاد آفریده‏ است».15 همچنین فرمود: «كسی كه نفس شرافتمند و باعزتی دارد، هرگز آن‌را با پلیدی گناه، خوار و پست ‏نخواهد كرد».16 شیخ رجبعلی خیاط می‌گوید: «اگر تو برای خدا قیام کنی، تمام عوالم خلقت، دلیل راه تو هستند؛ چون کمال آنها، در فنای در تو می‌باشد. آنها می‌خواهند آن چه را در فطرت دارند، تحویل دهند؛ تا به کمال واقعی برسند و اگر انسان برای خدا قیام کند، همه عوالم‌‌‌ وجود سر راه او صف می‌کشند؛ تا آن چه در خود دارند، به او عرضه کنند و راهنمای او باشند». امام علی علیه السلام می‌فرماید: درد تو، در توست و درمان تو نیز در خود توست. تو گمان می‌بری كه موجود ضعیفی هستی؛ حال آن كه راز جهانی بزرگ، در كتاب وجود توست». امام صادق علیه السلام می‌فرماید: ‌خداوند، تمام كارهای مؤمن را به خود او واگذار كرده، ولی به او اختیار نداده كه ‏خود را خوار و ذلیل كند».17 عشق‌هایی كز پی رنگی بود عشق نبود، عاقبت ننگی بود زآن كه عشق مردگان پاینده نیست زآن كه مرده، سوی ما آینده نیست‏ عشق زنده در روان و در بصر هر دمی باشد ز غنچه تازه‏تر عشق آن زنده گزین كه او باقی است كز شراب جان فزایت، ساقی است‏ عشق آن بگزین كه جمله انبیا یافتند از عشق او كار و كیا تو مگو ما را بدان شه بار نیست با كریمان كارها دشوار نیست‏ 10 . تهدید، مهم‌ترین سرمایه دختر و پسر دختران و پسران، تا حدی می‌توانند تشخیص دهند كه همسرشان با جنس مخالف ارتباط داشته است یا نه؟ دختران و پسرانی كه با گروه مخالف ارتباطی نداشته‌اند، یك حس خوبی دارند كه زندگی مشترك را لذت‌بخش‌تر و شیرین‌تر می‌كند؛ اما این حس خوب زنانه و یا مردانه، با روابط عاطفی و غریزی، كشته می‌شود و آن حس پاك، از بین می‌رود و شریك زندگی، برای او تازگی ندارد و آن لذتی را كه دو همسر پاك از هم می‌برند، این دو از هم نمی‌برند و این نكته تا حدی برای آن دو قابل درك است. شخصی می‌گفت: با زنی ازدواج كردم و پس از دو سال می‌خواهم از او جدا شوم؛ چون احساس می‌كنم كه من برای زنم هیچ جاذبه‏ای ندارم و پس از جست‌وجو فهمیدم كه روابط بی‌حد و مرزش با پسران - قبل از ازدواج - موجب این بی‌میلی است و موجب شده كه من برای او جاذبه‌ای نداشته باشم. دختران و پسران نباید به گونه‏ای رفتار كنند كه این حس زیبا، در آنان كشته شود. در یك نظرسنجی از پسران بی‌شماری پرسیدند: شما مایلید با كدام دسته از دختران ازدواج كنید؟ همه گفتند: مایلیم با دخترانی ازدواج كنیم كه با جنس مخالف، ارتباط نداشته‌اند عشق‌های این زمان، آن عشق‌های قصه نیست این زمان فرهاد كو، مجنون كه شد، افسانه كیست؟ عاشقی را گفتم اَر محبوبه خواهد، كوه از جا می‌كَنی؟ گفت: عاشق بودن آری، كوه كندن بهرِ چیست؟ گفتم او را عاشقان آواره در دامانِ صحرا بوده‌اند گفت: سرگردان به صحرا در شدن از ابلهی است گفتمش در راه جانان، دست از جان می‌نهی؟ گفت: باید شادمان با دلبرِ جانانه زیست! گفتم: اما عاشقانِ قصّه این رَه رفته‌اند گفت: امّا این زمان، این كارها دیوانگی ست! گفتم: ‏ای عاشق! اگر محبوبه بد عهدی نمود؟ گفت: دنیایی بزرگ است و پُر از حور و پری است 11. احساس گناه شكی نیست كه ما در جامعه‌ای دینی زندگی می‌كنیم كه اكثریت مردم از آموزه‌های دینی و اخلاقی متأثر هستند و به آنها احترام می‌گذارند. گرچه ممكن است هر فردی سال‌های اول زندگی و نسبت به برخی از دستورات دینی، اطلاع دقیقی نداشته باشد، ولی به طور ناخودآگاه و به تدریج، به بسیاری از هنجارهای اخلاقی و اجتماعی جامعه دینی، آگاهی پیدا می‌كند. اظهار محبت و طرح رابطه دوستی با جنس مخالف، از رفتارهایی است كه جامعه دینی و ارزشی، آن را نمی‌پسندد و به آن خرده می‌گیرد و اگر اندك دقتی در متون دینی و سخنان رهبران دینی صورت گیرد، روشن می‌شود كه ارتباط با جنس مخالف، از چارچوب و قوانینی خاص برخوردار است و آزاد و بدون محدودیت - آن گونه كه در جوامع غیردینی شیوع دارد و به عنوان یك ارزش تلقی می‌شود – نیست؛ بلكه نگاه اسلام به این گونه ارتباط‌ها، منفی است و همه به ویژه جوانانی را كه در اوج غریزه جنسی هستند، از ایجاد ارتباط عاطفی و احساسی با جنس مخالف، نهی كرده است. حال اگر به علت عدم آگاهی، غفلت و یا تغافل، در دوره جوانی، فردی مرتكب چنین رفتاری شد، مدت زمان زیادی نمی‌گذرد كه جوان به خود می‌آید و به گذشته خود می‌اندیشد و رفتارهای خود را با ملاك‌ها و معیارهای اخلاقی و شرعی مقایسه كرده و آنها را محك می‌زند و یا با قرار گرفتن در موقعیت‌ها و شرایط زمانی و مكانی معنوی – كه بسیار هم پیش می‌آید - دچار پشیمانی شده و اگر نتواند به درستی از این فضای روانی خارج شود، احساس گناه می‌كند و این احساس گناه، منشأ بسیاری از ناگواری‌های روحی و روانی می‌شود. لازم به ذكر است كه تجدیدنظر نسبت به اعمال غیرمعقول و غیرمشروع گذشته و پشیمان شدن از آنها و تصمیم بر ترك آنها، امری مقبول و شایسته او بلكه لازم و ضروری است و آن چه به عنوان یك پیامد منفی در این جا از آن یاد می‌شود، آن احساس گناه منفی و شدیدی است که بر فضای فكری فرد حاكم شده، توان خارج شدن از آن را در خود نمی‌بیند و همراه با یأس و ناامیدی مطلق است و توان حركت به سوی اصلاح و تغییر رفتار را از شخص می‌گیرد. نكته قابل توجه آن است كه آسیب‌پذیری جوانانی كه به ارزش‌های دینی و اخلاقی احترام می‌گذارند و به آنها پای‌بند هستند، بیشتر است و آنان به خاطر آشنایی بیشتری كه با دستورات دینی و اخلاقی دارند، بیشتر در معرض احساس گناه شدید و پیامدهای منفی آن قرار می‌گیرند.18 12ـ خیانت به همسر آینده اغلب دختر و پسرهایی كه با هم ارتباط دارند و نامشروع به برخی از نیازهای روانی و جسمانی‌شان پاسخ می‌دهند، با هم ازدواج نمی‌كنند و پس از پایان دوره‏ای كه با هم مرتبط بودند، با شخص دیگری ازدواج می‌كنند و این، خیانتی به همسر آینده‌شان می‌باشد. همه سرمایه‌های جسمی، روانی و معنوی دختران و پسران، از آن همسر آینده‌شان است و آنان حق ندارند برای افراد دیگری كه از سر فریب و تفنن با او دوست شده‌اند این سرمایه را هزینه كنند؛ امّا متأسفانه برخی این خیانت را مرتكب می‌شوند و با ارتباط نامشروع با دیگران حقوق همسر آینده خویش را از بین می‌برند كه این عمل، كانون گرم خانواده را در معرض تهدید قرار می‌دهد. برگرفته از سایت پرسمان
دوشنبه 16/9/1388 - 0:24
دعا و زیارت
آخرالزمان روزگاری بر دنیا سپری شده که دیباچه زندگی دنیایی به شمار می‏آید و زمانی نیز خواهد گذشت که پایان این کتاب خواهد بود. برگه‏های پایانی کتاب زندگی انسان در زمین «آخِرُالزّمان» خوانده می‏شود. «آخِرُالزّمان» اصطلاحی‏است که در فرهنگ اغلب ادیان بزرگ به‏چشم می‏خورد و در ادیان ابراهیمی، از برجستگی و اهمیت ویژه‏ای برخوردار است. این اصطلاح معمولاً به روزگار پایانی دنیا و رویدادهایی‏گفته می‏شودکه ممکن است در این بخش از زندگی دنیوی به وقوع پیوندد. ادیان بزرگ در باره آن پیشگویی‏هایی کرده‏اند، برای مثال در «انجیل» آمده است: «... و این را بدان که اوقات صعب در زمان آخر خواهد رسید، زیرا که خواهند بود مردم خود دوست و زرپرست و مغرور و متکبّر و کفرگو و نافرمان والدین و حق‏ناشناس و بی‏دین، و بی الفت و بی وفا و خبث کننده و بی‏پرهیز و بی‏حلم و با خوبان بی‏اعتنا، و خائن و کم حوصله و عبوس کننده و عیش را بر خدا ترجیح می‏دهند».(کتاب مقدس، ترجمه فاضل خان همدانی). قرآن مجید در آیات فراوان به دوران «آخِرُالزّمان» اشاره کرده(سوره واقعه،حجر،اعراف)و در معارف ارزشمند اسلامی، این اصطلاح در دو معنای کلی به کار رفته است: 1. مدت زمانی طولانی که با ولادت پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله آغاز و با شروع رستاخیز بزرگ پایان می‏یابد. از این رو آن پیامبر الهی را پیامبر آخِرُالزّمان نیز نامیده‏اند.(شیخ صدوق،کمال الدین،ج1). 2. مدت زمانی که با ولادت واپسین جانشین پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله حضرت مهدی‏علیه السلام مقارن شده و زمان غیبت و ظهور را در برگفته، با شروع قیامت به انجام می‏رسد. روایات معصومین‏علیهم السلام نشان می‏دهد: یکم. با سپری شدن این دوران، بساط زندگی دنیوی برچیده و مرحله‏ای جدید در نظام آفرینش آغاز می‏شود. دوم. آخِرُالزّمان خود به دو مرحله کاملاً متفاوت تقسیم می‏شود: دوران نخست که در آن انسان به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی می‏رسد. فساد اخلاقی و ستم همه جوامع بشری را فرا می‏گیرد و واپسین امیدهای بشری به ناامیدی می‏گراید. دوران بعد، عصر تحقّق وعده‏های الهی به پیامبران و اولیای خدا است وبا قیام مصلح جهانی‏آغاز می‏شود. کلیات عقاید مربوط به «آخِرُالزّمان» تقریباً از سوی همه فرقه‏های بزرگ اسلامی پذیرفته شده است؛ ولی در خصوص وابستگی این تحولات به ظهور مهدی موعودعلیه السلام و نیز هویت او اختلاف نظر وجود دارد. شیعیان دوازده امامی، حضرت مهدی‏علیه السلام و حکومت جهانی او را حسن ختام حیات بشر در کره زمین و او را همان موعود امت‏ها می‏دانند. در نظر آنان، با ظهور حضرت مهدی‏علیه السلام، برخی از ائمه و نیکان و صالحان و نیز بدان و تبهکاران تحت عنوان «رجعت» به دنیا باز می‏گردند وزندگی دنیایی‏پایان می‏یابد. با گلگشتی در کلمات نورانی معصومان‏علیهم السلام، می‏توان واژه‏هایی را که بیانگر پیوند مهدویّت و آخِرُالزّمان است، یافت. این واژه‏ها عبارت است از: 1 . «آخِرُالزَّمان» (پایان زمان) پیامبرصلی الله علیه وآله به‏حضرت علی‏علیه السلام فرمود: «اَلا اُبَشِّرُکَ اَلا اُخْبِرُکَ یا عَلِیُّ فَقالَ: بَلی یا رَسُولَ‏اللَّهِ فَقالَ کانَ جَبْرَئیلُ عِندی آنِفاً وَاَخْبَرَنی اَنَّ القائِمَ الَّذِی یَخْرُجُ فِی آخِرِالزَّمانِ فَیَمْلَأُ الاَرْضَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوراً مِنْ ذُرّیَّتِکَ مِنْ وُلْدِالحُسَیْنِ».(ابن ابی زینب نعمانی،الغیبه،ص357). «آیا تو را بشارت ندهم؟ آیا تو را خبر ندهم؟ عرض کرد: بله، یا رسول اللّه! آن حضرت فرمود: هم اینک جبرئیل نزد من بود و مرا خبر داد قائمی که در آخِرُالزّمان ظهور می‏کند و زمین را پر از عدل و داد می‏سازد - همان گونه که از ظلم و جور آکنده شده - از نسل تو و از فرزندان حسین‏علیه السلام است». 2 . «لا تَذهَبُ الدُّنیا» (دنیا به پایان نمی‏رسد) این تعبیر بیانگر حتمی بودن تحقّق حوادثی است که پس از آن ذکر می‏شود. عبداللّه بن مسعود می‏گوید: رسول گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله فرمود: «لا تَذهَبُ الدُّنیا حَتّی یَلِیَ اُمَّتِی رَجُلٌ مِنْ اَهلِ بَیْتِی یُقالُ لَهُ المَهْدِیُّ»(شیخ طوسی کتاب الغیبه) «دنیا به پایان نمی‏رسد؛ مگر اینکه امت مرا مردی رهبری کند که از اهل بیت من است و به او مهدی گفته می‏شود». و روشن است دنیا به پایان نمی‏رسد مگر اینکه بخش پایانی‏اش (آخِرُالزّمان) را پشت سرگذارد. 3 . «لا تَقُومُ السّاعَة» (قیامت برپا نمی‏شود) پیامبر گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله فرمود: «لا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی یَقُومَ قائِمٌ لِلحَقِّ مِنَّا وَذلِکَ حِینَ یَأذَنُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ وَمَنْ تَبِعَهُ نَجا وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَکَ...»(شیخ صدوق،عیون اخبار رضا(ع)).«قیامت بر پا نمی‏شود تا اینکه قیام کننده‏ای به حق از خاندان ما قیام کند و این هنگامی است که خداوند به او اجازه فرماید و هر کس از او پیروی کند، نجات می‏یابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد». 4 . «لاتَنقَضِی الاَیَّامُ» (روزها منقضی نگردد) رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: «وَلا تَنْقَضِی الاَیَّامُ حَتّی یَمْلِکُ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتِی یُواطِی‏ءُ اِسمُهُ اِسْمی»(طبری،آملی،بشاره المصطفی لشیعه المرتضی).«روزها منقضی نگردد تا اینکه مردی از اهل‏بیت من بر زمین حکومت کند که همنام من است». 5 . «لَوْ لَمْ یَبقَ مِنَ الدُّنیا اِلاّ یَومٌ واحِدٌ» (اگر از دنیا بیش از یک روز باقی نماند) امیرمؤمنان‏علیه السلام بر بالای منبر در شهر کوفه چنین فرمود: «لَو لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنیا اِلاَّ یَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلک الیَومَ حَتی یَبْعَثَ‏اللّهُ رَجُلاً مِنّی»(ابن شهر آشوب،المناقب)«اگر از دنیا بیش از یک روز باقی نماند، خداوند آن روز را چنان طولانی خواهد کرد تا اینکه مردی از خاندانم بر انگیخته شود». 6 . «عِندَ اِنقِطاعٍ مِنَ الزَّمانِ» (در بخش پایانی زمان) پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله فرمود: «یکُونُ عِنْدَ اِنقِطَاعٍ مِنَ الزَّمانِ وَظُهُورِ الفِتَنِ رَجُلٌ یُقالُ لَهُ المهدی عَطاؤهُ هَنیِئاً»(اربلی،کشف الغمه،ج3).«هنگام پایان زمان وآشکار شدن فتنه‏ها، مردی هست که‏به‏او مهدی‏گفته‏می‏شود و بخشش ‏بسیار دارد». نقل از کتاب:فرهنگ نامه مهدویت،نوشته خدامراد سلیمان.
دوشنبه 16/9/1388 - 0:1
دعا و زیارت
     امام رضا (ع) فرمودند:

لا یستَکمِلُ عَبدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّى تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ:

اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ وَحُسنُ التَّقدیرِ فِى المَعیشَةِ ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزایا.

هیچ بنده ‏اى حقیقت ایمانش را کامل نمى ‏کند مگر این که در او سه خصلت

باشد: دین‏ شناسى ، تدبر نیــکو در زندگى ، و شکیـبایى در مصیبت‏ها و بلاها.
(بحار الانوار، ج 78، ص 339، ج1 )

_________________
جمعه 13/6/1388 - 3:3
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته