• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 115
تعداد نظرات : 231
زمان آخرین مطلب : 5627روز قبل
رويا و خيال

*می رسد روزی كه بی من روزها را سر كنی 
                         
*می رسد روزی كه مرگ عشق را باور كنی 
*می رسد روزی كه تنها در كنار عكس من 
                         
*نامه های كهنه ام را مو به مو از بر كنی

.................................................

به خدا دلم گرفته...سرزنشم نکنید.....! 

 

جمعه 17/8/1387 - 0:37
رويا و خيال

پشت دیوار لحضه ها همیشه کسی می نالد...،

چه کسی ست او..!؟.

زنی ست در دور دستهای دور...

زنی شبیه مادرم...!

زنی با لباسهای سیاه که بر رویشان..،

شکوفه های سفید کوچک نشسته است.!

پشت دیوار لحظه ها همیشه کسی می نالد...!

و اینبار زنی به یاد سالهای دور...

سالهای گم شده...!

می نالد کودکی اش را... 

...

            !.....حسین پناهی.....! 

چهارشنبه 15/8/1387 - 23:51
محبت و عاطفه
*و باز در میان ستاره ها به دنبال تو می گردم... 
میان پرستوهای كوچ كرده...
 
در پشت قطرات باران...
 
اما بی فایده است...می دانم كه دیگر ردی از بودنت را نخواهم دید...ولی باز هم در قلبم جاودانه ای...
 
دوستت دارم...تا بینهایت.....!
چهارشنبه 15/8/1387 - 0:38
شعر و قطعات ادبی

*آنچنان رنجی که دنیا با دل ما می کند......****.......*

*با دل هر کس کند ، او ترک دنیا می کند....****......*

*با دلم گویم که فردا ترک دنیا می کنم......******.....*

*چونکه فردا می رسد با دیدنت امروز و فردا می کنم..*

سه شنبه 14/8/1387 - 1:23
دانستنی های علمی

ممنون از همه ی تبیانی های گل...بابا دارین شرمنده ام می کنیدا.........!.....! 
ممنون از همه ی دوستانی که در این چهار روزی که مسافرت بودم و نتونستم بهشون سر بزنم...به من لطف کردند و نظر دادند.........
__parandeh2
__ghomghashte__cakavak123__pahlevan68عسل خانم __حسین بهروزی __مرضیه__ اگه کسی رو از قلم انداختم ببخشید.....!

دوشنبه 13/8/1387 - 14:9
خانواده

*سلام به گلای همیشه بهار خوبید...؟...من که.....وایییی خدا جون...یکی می گفت:...اونی که می خواستی تو غبارا گم شد........یعنی شما می گید عشق من واقعا گم شده.....شاید هم قایم شده ..حداقل،من دوست دارم اینجوری فکر کنم.....!
راستی...کی بود که می گفت من دیوونه ام...؟..

هیییییییی...بچه ها راست می گفت...!...

خوب دیگه....یعنی ما دیوونه ها دل نداریم...!؟

یعنی نمی تونیم عاشق بشیم....ها...!؟؟؟...
 

 

 

 

 

 

 

 

يکشنبه 12/8/1387 - 20:42
شعر و قطعات ادبی

*بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم.! 

*هم تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم....!

*شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم....!

*شدم آن عاشق دیوانه که بودم...............!

 

 

چهارشنبه 8/8/1387 - 16:39
موسيقي

*وقتی میای صدای پات،از همه جاده ها میاد... 

*انگار نه از یه شهر دور،که از همه دنیا میاد...

*تا وقتی که در وا می شه،لحظه ی دیدن میرسه...

*هر چی که جاده است رو زمین،به سینه ی من می رسه...

*ای که توئی همه کسم،بی تو می گیره نفسم...

*اگه تو رو داشته باشم،به هرچی می خوام می رسم...!

سه شنبه 7/8/1387 - 2:27
شعر و قطعات ادبی

*من غروب عشق خود را در نگاهت دیده ام.! 

*من  بنای آرزوها را ز هم پاشیده ام..........!

*آنچه من باید بفهمم ، این زمان فهمیده ام..!

*در دل خود،من به عشق پوچ تو خندیده ام.!

شنبه 4/8/1387 - 23:0
موسيقي

*ای که بی تو خودمو...تک و تنها میبینم.

*هرجا که پا میزارم...تو رو اونجا میبینم.

*یادمه دستای تو...پره ِ درد و غصه بود.

*قصه ی غربت تو..قده صدتا قصه بود.

*یاد تو هر جا که هستم با منه...

*داره عمر منو آتیش میزنه...

*تو برام خورشید بودی...توی این دنیای سرد.

*گونه های خیسمو...دستای تو پاک می کرد..

*حالا اون دستا کجان...اون دوتا دستای تو...

*چرا بی صدا شده...لبِ  قصه های تو...

*من که باور ندارم...اون همه خاطره مرد..

*عاشق آسمونا... پشت یک پنجره مرد...

**************************************

جای یکی از بچه ها اینجا خیلی خالیه...نمی دونم شما احساس میکنید...؟.....! 

پنج شنبه 2/8/1387 - 21:17
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته