• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1568
تعداد نظرات : 388
زمان آخرین مطلب : 3774روز قبل
مصاحبه و گفتگو

جام جم آنلاین: در مورد مغالطات و انواع آنها، بحث‌های فراوانی شده است و قدمت دیرینه‌ای دارد و شاید بتوان گفت از آنجا که یکی از فصول اولین کتاب مدون در منطق یعنی «ارغنون» ارسطو در باب سفسطه و مغالطه است، بحث از مغالطات لااقل از سه قرن قبل از میلاد مسیح تاکنون سابقه داشته است.

اما در اینجا به بعضی از شایع ترین مغالطاتی که در گفت وگوی بین افراد ممکن است رخ دهد اشاره می شود. نکته مهم در این بحث، شیوع این مغالطات در گفت وگوها و سخنان روزمره افراد، اعم از مردم معمولی و برخی مسئولان است. توجه به این مغالطات و این که چرا این موارد مغالطه محسوب می شوند، فرد را قادر می کند استدلال های نادرست و مغالطه آمیز را با دلیل صحیح رد کند و آنها را نپذیرد و در عین حال شرایط گفت وگوی صحیح و عقلانی را بین خود و مخاطبش حفظ کند.

1ـ مغالطه تخطئه مخاطب: در یک گفت و گوی منطقی معمولا مساله یا مطلب خاصی مورد بحث قرار می گیرد و آرای مختلف درباره آن ارزیابی می شود. اما اگر به جای پرداختن و بحث از خود موضوع و مبحث مورد نظر، افراد بر قائلین به آن آرا تمرکز کنند، یعنی به جای پرداختن به گفتار و محتوای سخن به گوینده سخن و شخصیت او توجه شود و نقاط ضعف او و شخصیتش مورد هجوم قرار گیرد تا به این وسیله از طریق ضعف شخصیت گوینده ضعف گفتار و نظر او را نتیجه بگیرند در چنین حالتی مغالطه تخطئه یا تشنیع مخاطب رخ می دهد. در معارف اسلامی نیز به این مغالطه اشاره شده جایی که معصوم(ع) می فرمایند:به آنچه گفته می شود توجه کن نه به گوینده کلام.

2ـ مغالطه توسل به جهل: در این مغالطه ممکن است شواهد یا استدلالی که یکی از طرفین گفت وگو برای اثبات مطلبی ارائه می کند کافی نباشد یا ناقص باشد. در این صورت لزوما نمی توان ضد آن مطلب را نتیجه گرفت، یعنی برای ضد آن مطلب نیز باید جداگانه و مستقلا استدلال اقامه کرد نه این که از ضعف طرف مقابل حقانیت خود را نتیجه گرفت.

به عبارت دیگر ادعای مشهور در مغالطه توسل به جهل این است که نمی توان از جهل به یک نکته و ندانستن استدلال بر امری به نبودن استدلال در آن امر رسید. مثلا اگر در یک گفت وگو یکی از طرفین بگوید شما نتوانستید مضر بودن این دارو را برای ما اثبات کنید و بعد نتیجه بگیرد پس این دارو مفید است، می گوییم او دچار مغالطه توسل به جهل شده است، زیرا از عدم ارائه استدلال بر مضر بودن نمی توان قاطعانه حکم به مفید بودن آن دارو کرد. اولا برای مفید بودنش باید استدلال جدید اقامه کرد و ثانیا چه بسا آن دارو نه مفید باشد و نه مضر.

3ـ مغالطه توسل به مرجع ناموثق: توسل به مرجع ناموثق از مغالطات رایج است. فرض کنید در یک گفت وگو بحث اصلی در مورد احکام الهی و فقه است. در این صورت معقول و منطقی است که افراد شرکت کننده کلام خود را مستند به فقها و علمای دین کنند و از افرادی نقل کلام کنند که در این حوزه متخصص هستند و مرجع موثق تلقی می شوند. در این میان اگر فردی نکته ای فقهی را مثلا از اینشتین بازگو کرد به این گونه که چون اینشتین عالم و دانشمند بزرگی است پس باید به سخن او اعتنا کرد، می گوییم او دچار مغالطه توسل به مرجع ناموثق شده است، زیرا اگر بحث در آن جلسه درباره فیزیک و مباحث مربوط به آن بود کمک گرفتن از شخصیتی مانند اینشتین جا داشت، اما هیچ کس نگفته است او علاوه بر فیزیکدان بودن فقیه بزرگی هم بوده است. لذا در این گونه موارد به مرجع ناموثق تکیه شده است و این مغالطه است. نمی توان برای هر موضوعی به هر شخصیتی توسل جست. در اینجا تطابق موضوعات و تخصص شخصیت ها باید لحاظ شود.

4ـ مغالطه علت جعلی: در این مغالطه ممکن است برای موضوعی علت یا عللی ذکر شود که یا علت واقعی نیستند یا علت لازم و کافی یعنی علت تامه نیستند و در واقع به جای این که همه علل و عوامل ذکر شوند، بعضی از عوامل ذکر می شوند و آن چنان وانمود می شود که همه علل یک رویداد، همین موارد مذکور است.

مثلا فرض کنید در یک گفت وگو در مورد بحث پژوهش علمی در کشور، یکی از مسئولان چنین بگوید مشکل اصلی ما در پژوهش و این که دچار رکود علمی هستیم این است که استادان و دانشجویان آن طور که باید تلاش نمی کنند و به وظایف خود عمل نمی کنند. در اینجا می توانیم بگوییم این مسئول دچار مغالطه علت جعلی شده است یعنی بسیاری از عوامل دیگر هستند که در پیشرفت پژوهش در یک کشور نقش دارند و او آنها را لحاظ نکرده است؛ مثلا نبودن آموزش مناسب با پژوهش، نداشتن روش تحقیق علمی مناسب، عدم امکانات کافی، نبود شاخص های درست برای ارزیابی آثار پژوهشی و ... .

5 ـ مناقشه در مثال: بارها اتفاق می افتد افرادی که در یک گفت وگو شرکت دارند برای تقویت سخن خود از مثال هایی استفاده می کنند. اما گاه نیز اتفاق می افتد مثال ارائه شده چندان تطابق با موضوع مورد بحث نیست؛ اگر چه موضوع و ادعایی که مطرح شده درست است، اما مثالی که برایش آورده شده ایراد دارد. حال اگر طرف دیگر گفت وگو به جای پرداختن به اصل موضوع و بحث در مورد آن، بر آن مثال غلط متمرکز شود و در آن مناقشه کند و با آن مناقشه قصد داشته باشد درست بودن اصل موضوع را زیر سوال ببرد می گوییم دچار مغالطه مناقشه در مثال شده است.

این مغالطه آنچنان شایع است که به صورت ضرب المثل در عرف مردم رایج شده و می گویند در مثل مناقشه نیست؛ یعنی ممکن است این مثالی که گفته می شود ایراد هم داشته باشد ولی اصل مطلب درست است.

6ـ مغالطه سوال مرکب: گاه در گفت وگوها یکی از طرفین سوالی از طرف دیگر می پرسد اما در واقع دو سوال پرسیده است و اگر طرف مقابل حواسش جمع نباشد و در مقام پاسخ به جای پاسخ تفصیلی اجمالا به آری یا خیر اکتفا کند به نوعی اعتراف علیه خود را مرتکب شده و بعید است از آن گفت وگو پیروز بیرون بیاید. مثلا فرض کنید در مورد مباحث زندان ها یکی از طرفین بگوید آیا شما شکنجه کردن زندانی ها را متوقف کرده اید؟ حال اگر طرف دیگر بگوید آری یعنی قبلا زندانی ها را شکنجه می کرده است و اگر بگوید خیر یعنی هنوز به شکنجه کردن ادامه می دهد که در هر دو صورت علیه خود موضعگیری کرده است. برای پرهیز از دچار شدن به این مغالطه فردی که در مقام پاسخگویی است باید بگوید ما قبلا هم کسی را شکنجه نمی کردیم.

اینها نمونه هایی از مغالطاتی بود که معمولا در گفت و گو ها پیش می آید و کسانی که بتوانند از آنها اجتناب کنند در آن گفت وگوها موفق تر خواهند بود.

دکتر سیدمحمدعلی حجتی / استاد دانشگاه تربیت مدرس

دوشنبه 18/9/1392 - 16:39
مصاحبه و گفتگو

جام جم آنلاین: معمولا گفت‌وگو و مذاکره را به یک معنا می‌دانند. شاید معنای لغوی این دو عبارت نیز تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته باشد اما اگر مذاکره را طبق آنچه متداول است، محدود به گفت‌وگوهایی بین دو مقام سیاسی از دو دولت متفاوت کنیم، باید تفاوتی بین مذاکره و گفت‌وگو در برخی زمینه‌های دیگر، بویژه زمینه‌های علمی قائل باشیم.

عبارت گفت وگو به معنای عام کلمه در زمینه های متفاوتی صورت می گیرد؛ گفت وگو در زمینه اقتصادی، علمی و... وقتی گفت وگو در زمینه علمی صورت می گیرد، طرفین گفت وگو احتمالا موضعی را پیش از انجام گفت وگو اختیار کرده اند.

این موضع ممکن است در حین انجام گفت وگو تغییر کند اما علت تغییر موضع، براساس منطق حاکم بر گفت وگو ـ منطق علمی ـ باید حقیقت های علمی باشد. به عبارت دیگر از دو دانشمند انتظار می رود وقتی در جریان بحث علمی به این نتیجه رسیدند که موضعشان کاملا صحیح نیست، آمادگی پذیرش اصلاح موضع خود را داشته باشند. وقتی یک فیزیکدان درباره مساله ای در باب اتم ها با استدلال هایی از سوی همکاران خود مواجه می شود که موضع او را تضعیف می کنند، انتظار می رود اگر دفاع قابل قبولی از موضعش ندارد، به اصلاح موضع خود تن در دهد.اما گفت وگو در زمینه سیاسی یا همان مذاکره لزوما با چنین منطقی پیش نمی رود بلکه مذاکره سیاسی بر محور قدرت و منافع حرکت می کند.

مذاکره سیاسی صرفا عرصه اعلام موضع ـ ولو موضع منطقی و علمی و مستدل ـ نیست، بلکه مذاکره کنندگان سیاسی مجبورند موضع خود را بر محور ابراز قدرت و نیز منافع سامان دهند. مذاکره کننده سیاسی از سویی می باید دارای پشتوانه قوی از سوی مردم کشور خود باشد. همچنین می تواند از حمایت کشورهای دوست به عنوان ابزار قدرت در برابر کشور طرف مذاکره استفاده کند.

از سوی دیگر باید به منافع کشور خود و نیز منافع کشور مقابل توجه کند، به نحوی که مذاکره را چنان پیش نبرد که هزینه های کشور خود را زیاد کند و از سوی دیگر باید به نحوی اعلام موضع کند که کشور مقابل نیز از حیث منافع خودش انگیزه ای برای پذیرش این مواضع داشته باشد.

البته یک نظام سیاسی ارزش محور، همچون نظام جمهوری اسلامی، همواره غیر از عنصر منافع و قدرت، به ارزش ها و حقایق نیز توجه دارد اما این دو لزوما مغایر یکدیگر نیستند بلکه نظام ارزش محور در مواجهه با کشورهای رقیب انتظار ندارد که آنها نیز بر مبنای این ارزش ها اعلام موضع کنند، اما نظام ارزش محور در عین حفظ ارزش های خود، از ابزار پیشبرد صحیح مذاکرات سیاسی غافل نخواهد بود.

دوشنبه 18/9/1392 - 16:37
بهداشت روانی

یک روانشناس تحولات روانشناختی دوران نوجوانی مانند شلختگی، انزوا و افت تحصیلی را ویژه دوران بلوغ عنوان می‌کند. ویژگی‌ای که افسردگی محسوب نمی‌شود.

خبرگزاری فارس: تغییرات دوران بلوغ را با افسردگی اشتباه نگیرید

بدری‌السادات بهرامی در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، گفت: دوران بلوغ، گذر از مرحله کودکی به بزرگسالی است که استقلال طلبی، اولین و مهمترین پیامد آن است.

وی افزود: کودکی که تا دیروز در پاسخ به والدین اش از واژه «چشم» استفاده می‌کرده، امروز از عباراتی مانند «به خودم مربوط است.» و «خودم بهتر می‌دانم.» استفاده می‌کند.

بهرامی اظهار داشت: نوجوان با بیان این جملات می‌خواهد استقلال خودش را نشان دهد. بنابراین عصیان‌گری نیز ویژگی این دوران است.

وی ادامه داد: در این دوران، نوجوان از خانواده فاصله گرفته و به جمع دوستانش می‌پیوندد که در صورت مغایرت نظرات همسالان با خانواده، نظرات دوستان را ترجیح می‌دهد.

این متخصص بهداشت روانی گفت: نوجوان در این دوران، علائمی شبیه به افسردگی را تجربه می‌کند که ویژه دوران بلوغ است و افسردگی محسوب نمی‌شود.

وی افزود: افت تحصیلی، شلختگی، انزوا مهمترین علائم دوران بلوغ هستند.

بهرامی تصریح کرد: در مرحله نوجوانی گرایش به جنس مخالف دیده می‌شود. در حالی که کودک دیروز با جنس مخالفش عناد داشت و گرایش بیشتری به جنس موافق داشت امروز تمایل به برقراری ارتباط بیشتر با جنس مخالف دارد.

وی گفت: اهمیت به سر و وضع و پوشیدن لباس‌هایی که طبق مد است، نتیجه این تمایل در نوجوانان است.

بهرامی با اشاره به هویت یابی نوجوانان در دوران بلوغ اظهار داشت: یکی از رخدادهای دوران نوجوانی «هویت یابی» است که بر اساس آن در برخی دختران رفتارهایی مانند پسران و بالعکس دیده می‌شود. این رفتارها در نتیجه تغییرات روانشناختی حاصل می‌شوند که در نهایت موجب پذیرفتن هویت جنسی ثابت در دختران و پسران می‌شد.

بهرامی گفت: «هویت‌یابی دینی» ‌نیز اتفاقی است که در دوران بلوغ می‌افتد و بر اساس آن نوجوانان می‌خواهند خودشان به باور دینی رسیده و اعمال مذهبی مورد قبولشان را انجام دهند.

 

وی گفت: به همین دلیل در برخی نوجوانان با وجود داشتن خانواده‌های مذهبی ترک عادات مذهبی دیده می‌شود.از طرفی دیده می‌شود که برخی نوجوانان که در خانواده‌هایی زندگی می‌کنند که به مسائل مذهبی کمتر اهمیت می‌دهند، به رفتارهای مذهبی می پردازند.

بهرامی تصریح کرد: «هویت اجتماعی» ‌نیز رخداد دیگری است که مطابق آن، موقعیت شغلی و اجتماعی والدین که تا دیروز اهمیت نداشت، امروز مهم به شمار می‌رود.

وی افزود: در این زمان برخی نوجوانان از والدین‌شان می‌پرسند که چرا بیشتر درس نخوانده‌اند.

بهرامی خاطرنشان ساخت:‌ بهترین شیوه والدین در برخورد با این نوجوانان، دادن فرصت و درک آنان است. باید به نوجوان آموخت که ارزش‌های انسانها به واسطه شخصیت آنان است نه موقعیتشان و از مجادله با نوجوانان باید پرهیز کرد.

يکشنبه 17/9/1392 - 15:13
آموزش و تحقيقات

شبکه معیوب شاهرگ‌ها که خون‌رسانی به مغز را انجام می‌دهند، می‌توانند موجب بروز سردرد شوند. تفاوت در شاهرگ‌های مغزی می‌تواند در جریان خون اختلال ایجاد کند و در نهایت میگرن در فرد مشاهده شود.

3-52.jpeg

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خراسان، متخصصان استرالیایی اظهار کردند: افراد مبتلا به میگرن ساختار متفاوتی در رگ‌های خونی خود دارند و این مسئله‌ای است که با آن متولد شده‌اند.

 

این تفاوت‌ها با تغییرات جریان خون مغز مرتبط بوده و ممکن است این تغییرات موجب بروز میگرن باشند که برای مثال نشان می‌دهند چرا بعضی افراد سردردهای همراه با کم شدن آب بدن دارند و گفته می‌شود که میگرن‌های لحظه‌ای با افزایش خطر سکته قلبی مرتبط است.

 

غیرعادی بودن جریان خون اغلب در پشت مغز رخ می‌دهد، جایی که کورتکس مغزی وجود دارد. این موقعیت غیرطبیعی ممکن است نشان دهد که چرا بسیاری از میگرن‌ها با اختلالات بینایی مانند تاری و لرزش دید همراه هستند.

يکشنبه 17/9/1392 - 15:12
بهداشت روانی

جام جم آنلاین: زندگی در لحظه‌ای که در آن هستیم بدون هیچ راز و رمزی جلوی چشم مان قرار دارد، اما معمولا بدون توجه، آن لحظه‌های باارزش را ازدست می‌دهیم. ما معمولا یا نگران آینده هستیم یا به گذشته که چه بر سر ما رفته است، فکر می‌کنیم.

در حقیقت میان هجوم خاطرات گذشته و نگرانی های آینده دست و پا می زنیم و دائم از این شاخه به شاخه ای دیگر می پریم. با این کار لحظه های باارزش زندگی مان را که می توانند آرامش بخش جانمان باشند، گم می کنیم. به جای این که ذهن خود را در اختیار بگیریم، این ذهن است که کنترل زندگی مان را به دست گرفته است. برای این که از این بندگی نجات پیدا کنیم باید لحظه ای مکث کنیم و در سکوت آرام بگیریم و تنها روی «بودن» متمرکز شویم.

بیشتر مردم اهمیت بودن در لحظه را می دانند، اما نمی دانند چگونه به آن دست یابند. واقعا چگونه می توان در حال زندگی کرد؟

بدون قضاوت توجه کنید

برای رهایی از تسلط ذهن باید توجه تان را افزایش دهید. منظور از توجه همان روش بودن فعال و آشکار و عمدی به زمان حال است. به جای این که کارهایی که افکارتان دستور می دهد، انجام دهید، کسی باشید که آن افکار را بدون هیچ نوع قضاوتی لحظه به لحظه مشاهده می کند. با این روش شما نه تنها آنها را دور نمی ریزید بلکه به زندگی تان اجازه می دهید بدون دخالت بی مورد افکارتان، براحتی جریان داشته باشد. در این صورت از اضطراب های روزمره تان کاسته شده و سیستم ایمنی بدنتان بهبود می یابد. توجه به زمان حال از دردهای مزمن کاسته و فشار خون را پایین می آورد و از خطر بیماری های قلبی می کاهد. افرادی که به زمان حال توجه می کنند، شادتر از دیگران هستند و احساس امنیت بیشتری دارند و از عزت نفس خوبی برخوردارند. این افراد ضعف های خود را بهتر می پذیرند و در روابط شان با دیگران بویژه در روابط زناشویی، رفتار بهتری از خود نشان می دهند.

دست به کار شوید

به جای این که بیش از حد درباره کاری که می خواهید انجام دهید، فکر کنید، دست به کار شوید. با این کار اندکی از خودآگاهی تان کاسته شده و بیشتر روی مسائلی که از وجود خودتان خارج است، متمرکز می شوید. در این گونه مواقع بدون این که مجبور باشید شخصیت و عملکردتان را ارزیابی کنید می توانید از تلاش تان لذت ببرید و در عین حال فشارهایی را که از سوی دیگران به شما تحمیل می شود، تحمل کنید. به جای این که مدام به کاری که می خواهید انجام دهید، فکر کنید، خود را رها کنید و از زندگی لذت ببرید.

گذشته رفته و آینده هنوز نیامده است

به آینده زیاد فکر نکنید و دست از سر گذشته بردارید، چراکه دیگر وجود خارجی ندارد.

تاکنون برایتان پیش آمده است مکانی زیبا جلوی رویتان ببینید و با خود بگویید اینجا خیلی زیباست. حتما به اینجا برمی گردم و چند روز می مانم؟ در این گونه مواقع فراموش می کنیم، هم اکنون آنجا هستیم، حتی اگر لحظه ای کوتاه باشد. بنابراین از بودن در آنجا باید نهایت لذت را ببریم. بیشتر مواقع چنان گرفتار آینده می شویم یا به گذشته فکر می کنیم که تجربه در لحظه را از دست می دهیم. وقتی مشغول نوشیدن چای هستیم با خود می گوییم به خوشمزگی چای قبلی نیست یا هنگام خوردن کلوچه نگران هستیم، تمام شود. به جای این افکار بهتر است از طعمی که در لحظه حس می کنیم لذت ببریم و به چیز دیگری فکر نکنیم.

وقتی سعی کنیم از کارهای کوچک لحظه لحظه زندگی مان مثل حمام کردن، قدم زدن زیر نور ملایم خورشید، خوردن تکه ای پاستیل و... لذت ببریم خود به خود از زندگی مان و لحظه های باارزش آن لذت برده و شاد می شویم تا آنجا که احساسات مثبت دیگری به سمت خود جذب می کنیم وکمتر دچار افسردگی می شویم. در حقیقت بیشتر افکار منفی و ناراحت کننده به مسائل آینده و گذشته مربوط است. ما نگران مشکلات احتمالی آینده که ممکن است هرگز رخ ندهد، هستیم. وقتی به این مسائل فکر نکنید خود به خود نگرانی تان هم تمام می شود.

گذشته هم که گذشته است و پس از گرفتن درس های لازم باید آن را به تاریخ بسپارید.

تنفس عمیق را فراموش نکنید

در لحظه زندگی کردن به فرد کمک می کند رفتارهای تهاجمی کمتری از خود بروز دهد. افرادی که آگاهانه با لحظه های زندگی شان برخورد می کنند، هنگام برخورد با رخدادهای مختلف، شخصیت خود را مورد تردید قرار نمی دهند و می توانند روی رفتارشان تسلط داشته باشند و با دیگران بدرستی برخورد کنند.

یک روش خوب برای این که هر کجا و تحت هر شرایطی که هستید، برخود مسلط باقی بمانید، تنفس عمیق است. هیچ روشی بهتر از این نمی تواند شما را روی زمان حال متمرکز کند، زیرا موجب می شود به چیزی که در لحظه در حال اتفاق افتادن است، توجه نشان دهید. بسیاری از افراد با تنفس عمیق بسرعت می توانند کنترل ذهن خود را به دست گرفته و به لحظه ای که در آن هستند توجه نشان دهند.

جریان لحظه های زندگی

کامل ترین تجربه در لحظه بودن زمانی است که شما کاملا جذب چیزی شده اید. روان شناسان به این حالت «جریان لحظه ها» می گویند و زمانی رخ می دهد که کاملا غرق انجام کاری شده اید و به طور کلی اطراف تان را فراموش کرده اید، اما چگونه می توان از لحظه لذت برد در حالی که حتی متوجه حضورش نیستید؟ عمق درگیری با کار مورد علاقه تان چنان قدرتمند است که کمک می کند حواستان به سمت دیگر و بویژه موضوعات ناراحت کننده منحرف نشود.

در جریان کاری به این صورت قرار گرفتن بسیار سخت است و برای این که بتوان به این حد از تمرکز رسید باید قبل از هر چیز برای خود هدفی که رسیدن به آن تلاش می طلبد، انتخاب کرد و البته دور از دسترس هم نباشد. هدفتان باید کاملا روشن و واضح باشد و بتوانید قدم به قدم وظایف تان را برنامه ریزی کنید. سعی کنید برنامه تان به گونه ای باشد که پس از انجام هر وظیفه بازخورد خوبی دریافت کنید تا اگر نقطه ضعفی مشاهده کردید بسرعت آن را برطرف کنید. با این روش می توانید براحتی در جریان لحظه های زندگی قرار گرفته و بدون نگرانی از تلاش خود در لحظه لذت ببرید.

فرار نکنید

اگر موضوعی آزارتان می دهد به جای فرار از آن با آن برخورد کنید. در دنیا کسی وجود ندارد که درد و غمی نداشته باشد. اگر این ناراحتی ها را حل نشده رها کنیم می توانند جلوی لذت بردن از زمان حال ما را بگیرند. بهترین واکنش در برابر مسائل ناراحت کننده متمرکز شدن روی آن و مبارزه کردن با آن است. البته ذهن به طور طبیعی از مواجه شدن با مشکلات می گریزد و با این کار باعث می شود درد آن موضوعات ناراحت کننده، شدت یابد. در واقع هر غم و اندوهی علاوه بر ناراحتی اولیه موجب عذاب های ثانویه مانند اضطراب و افسردگی می شود. پس باید ریشه هر درد و رنجی را بسرعت خشکاند.

توجه به زمان حال تلاشی پیگیر می خواهد و برای این کار باید روزانه وقت گذاشت و تمرین کرد. پس از مدتی می توانید از مزایای آن نهایت استفاده را ببرید و کمتر دچار ناراحتی های روحی شوید و با فکری راحت تر از همیشه به اهداف تان دست یابید.

psychologytoda / مترجم: نادیا زکالوند

يکشنبه 17/9/1392 - 15:11
آموزش و تحقيقات

دانشمندان مرکز پزشکی دانشگاه کلمبیا سلول‌های بنیادی انسان را به سلول‌های کاربردی ریه تبدیل کردند؛ دستاوردی که می‌تواند راه را برای خلق ریه‌های زیست‌مهندسی‌شده با استفاده از سلول‌های خود بیمار هموار کند.

11-8.png

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، علاوه بر تولید بافت ریه برای فرآیندهای پیوند، این سلول‌ها را می‌توان همچنین برای مطالعه رشد ریه و شناسایی درمان‌های پیشرفته‌تر برای بیماری‌های ریوی به کار برد.

 

در حالیکه دانشمندان پیشتر توانسته‌ بودند سلول‌های بنیادی انسان را به انواع مختلف سلول‌های عصبی، شبکیه و سلول‌های خونی تبدیل کنند، اما خلق سلول‌های راه تنفسی و ریه در نوع خود چالش‌بر‌انگیز بود.

 

این کشف، مولفه‌هایی را شناسایی می‌کند که به سلول‌های بنیادی انسان امکان تکمیل فرآیند تبدیل به سلول‌های اپی‌تلیال کاربردی ریه را می‌دهد. این سلول‌ها سطح ریه را می‌پوشانند.

 

دست کم هفت نوع گسترده از سلول‌های راه تنفسی و ریه وجود دارند که دانشمندان هم‌اکنون قادر به تولید آن‌ها هستند.

 

محققان حاضر در این مطالعه مدعی‌اند این موفقیت راه را برای ساخت ریه‌های زیست‌مهندسی شده هموار می‌کند و امکان پس‌زدن این ریه‌ها در فرآیند پیوند بسیار ناچیز است، زیرا از سلول‌های خود بیمار ساخته شده‌اند.

 

کاشت سلول‌های بیمار و تبدیل آنها به داربست ریه بی‌نهایت چالش‌برانگیز و روندی بسیار هزینه‌بر است.

 

افزون بر این، تمامی انواع مختلف سلول‌های راه تنفسی یا ریه باید در جای خود و در ریه مهندسی‌شده قرار گیرند.

 

تیم علمی معتقد است آماده‌شدن چنین ریه‌ای برای پیوند پنج تا 10 سال زمان می‌برد و باید با تمامی چالش‌های موجود مقابله کرد.

 

جزئیات این دستاورد علمی در مجله Nature Biotechnology منتشر شد.

يکشنبه 17/9/1392 - 15:9
آموزش و تحقيقات

محققان آمریکایی موفق به طراحی نوعی آرایه‌ خورشیدی فضایی با الهام از اوریگامی شدند.

9-858.jpg

به گزارش سرویس فناوری خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، یکی از مشکلات موجود در خصوص ارسال اجسام به فضا ظرفیت محدود باربری موشک‌هاست و با توجه به هزینه‌های صرف شده، هر سانتی‌متر ارزش خاص خود را دارد.

 

هم‌اکنون محققانی از دانشگاه بریگهام یانگ برای رفع این مشکل از اوریگامی‌ الهام گرفته‌اند.

 

اوریگامی یا «هنر کاغذ و تا» یکی از کاردستی‌های محبوب ژاپنی است که امروزه در سراسر جهان طرفداران زیادی دارد. هدف این هنر، آفریدن طرح‌های جالب از کاغذ با کمک تاهای هندسی است.

 

آرایه‌ خورشیدی تاشوی ابداعی به هنگام پرتاب فشرده است، اما زمانی که در فضای بیرونی قرار می‌گیرد، اندازه آن‌ 10 برابر بسط می‌یابد.

 

این سامانه دارای پنل‌های خورشیدی با ضخامت یک سانتیمتر بوده که بر روی غشای نازک انعطاف‌پذیری تعبیه شده‌اند. قطر آرایه‌ مزبور به هنگام بسته‌بودن 2.7 متر است، اما هنگام بازشدن عرض آن به 25 متر می‌ر‌سد.

 

به گفته لاری هاول، رهبر ارشد این مطالعه، مزیت اصلی این سامانه، اندازه آن در فضای خارج در مقایسه با اندازه فشرده آن است که این امر سطح بزرگتری را برای همان حجم پرتاب در اختیار می‌گذارد.

 

همچنین نبود بخش‌های سرخورنده در آرایه خورشیدی احتمال ناکامی هر قسمتی را حین پرتاب کاهش می‌دهد. با داشتن آرایه‌ای از این دست، دانشمندان فقط به پرتاب، صعود و نظارت بر یک سیستم نیاز دارند.

 

در حالی که انتظار می‌ر‌ود این آرایه 150 کیلووات برق تولید کند، محققان به دنبال خلق سیستمی هستند که 250 کیلووات برق را برای استفاده در ماهواره‌ها یا ایستگاه‌های فضایی تولید کند.

 

هاول و همکارانش حین انجام مطالعاتشان متوجه شدند اوریگامی یک مکانیسم سازگار است، زیرا حرکتش را از بخش‌های انعطاف‌پذیر قابل‌خم شدن می‌گیرد.

 

تاکردن آرایه خورشیدی به آسانی تاکردن قایق اوریگامی نیست، زیرا به غیر از طراحی تاهای مناسب، تیم علمی می‌بایست ماده انعطاف‌پذیری را می‌یافتند که دارای ضخامت کافی برای حمل پنل‌های خورشیدی بود.

 

در حالیکه آنها هنوز به این ماده نهایی دست نیافته‌اند، نمونه اولیه این محققان از کامپوزیت فایبرگلاسی به نام Garolite استفاده می‌کند. طرح نهایی نه تنها شامل تحمل شرایط سخت فضا بلکه فشرده‌شدن در درون یک موشک نیز است.

 

قرار است این آرایه 25 متری برای پرتاب، در درون یک موشک اطلس پنج قرار گیرد.

 

تیم علمی معقتد است می‌توان از طرح‌های الهام گرفته از اوریگامی برای خلق شبکه‌های ‌بسط یافتنی استفاده کرد که سیارک‌ها، آنتن‌ها یا بادبان‌های خورشیدی را شکار ‌کند.

يکشنبه 17/9/1392 - 15:8
بهداشت روانی

اگر مطمئن شوید که بین بیش فعالی کودکان و احتمال ابتلا به اعتیاد او در آینده یک رابطه قوی وجود دارد - به طوری بدانید 30 درصد معتادان اختلال بیش فعالی دارند - بین این نگرانی و نگرانی از مصرف داروی درمان بیش فعالی تا سال‌های طولانی، کدامیک را ناچارا انتخاب می‌کنید و به آن تن می‌دهید.

36-164.jpg

به گزارش خبرنگار ایسنا،‌ اغلب خانواده‌ها از ترس تجویز داروی بیش فعالی (ریتالین و ...) و عوارض احتمالی آن، با وجود علم به ابتلای کودک خود به این اختلال، به متخصص مراجعه نمی‌کنند؛ اما این دسته از خانواده‌ها در صورتی که بدانند احتمال بروز اعتیاد و مصرف مواد مخدر توسط فرزندان بیش فعالشان در آینده بسیار زیاد است، حتما به روانپزشک مراجعه کرده و درمان دارویی این اختلال را ترجیح می‌دهند.

 

کودکی را مجسم کنید که معلولیت جسمی دارد و بدون کمک عصا قادر به راه رفتن نیست. کودکان بیش فعال نیز دچار عارضه معلولیت در مغز هستند، معلولیتی پنهان که چون به چشم نمی‌آید و علائم جسمانی و نقص عضو به دنبال ندارد، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

 

شنیدن این عبارات شاید برای خانواده‌های دارای کودکان بیش فعال و پذیرش اختلال معلولیت مغزی آنها سخت باشد، اما عدم توجه به درمان این نقص مغزی، درست مثل گرفتن عصا از دست همان کوک معلول است.

 

دکتر محسن حافظی، روانپزشک در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا در این باره توضیحات بیشتری می‌دهد.

 

او اولا کودکان بیش فعال را کودکان پر جنب و جوش، دارای علائم تکانشی، بعضا حراف که وسط حرف دیگران می‌پرند و قبل از تمام شدن سوال طرف مقابل جواب می‌دهند و از همه مهمتر کم توجه می‌داند.

 

به گفته این متخصص، کم توجهی، اثرات زیادی بر کاهش سطح موفقیت کودک بیش فعال نسبت به کودک عادی دارد. این کودک به خاطر همین ویژگی همواره با افت تحصیلی مواجه است و عمدتا در درس ریاضی مشکل پیدا می‌کند. نسبت به تکالیف خود بسیار بی‌توجه و حتی بی‌علاقه است. دائما دچار فراموشی می‌شود و حواس‌پرت است.

 

دکتر حافظی خاطرنشان می‌کند که حدود 9 درصد کودکان در سنین دبستان، مبتلا به بیش فعالی هستند و درحالیکه نقص بیولوژیک با افزایش سن کودکان رو به اصلاح می‌رود، در کودکان بیش فعال این گونه نیست و مثلا در سنین نوجوانی مثل یک کودک رفتار می‌کنند.

 

این روانپزشک کودک به نکته‌ای اشاره می‌کند که بار پذیرش این اختلال در فرزند را برای والدین او آسان‌تر می‌کند و آن این که 80 درصد علت ابتلا به اختلال بیش فعالی، ژنتیکی است. بنابراین 40 درصد والدین کودکان بیش فعال، خود دچار این ابتلا بوده‌اند.

 

دکتر حافظی با بیان این که تا قبل از 5 - 6 سالگی امکان تشخیص دقیق این بیماری وجود ندارد، اضافه می‌کند که بچه‌های بیش فعال از همان بدو تولد بچه‌های سخت‌تری هستند و پر‌گریه‌ترند. همچنین این اختلال در بین پسران شایع‌تر از دختران است.

 

وی تاکید می‌کند: علاوه بر ژنتیک، مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر توسط مادر، ضربه به سر و کمبود اکسیژن در دوران جنینی ، کودک را بیش فعال می‌کند.

 

به گفته این روانپزشک که اختلال بیش فعالی را بنا بر قطعیت علمی، معلولیت ذهنی هم می‌نامد، کمبود ماده دوپامین در مغز، موجب بروز نقص ژنتیکی بیش فعالی شده و کودک در ارتباطات خود دچار مشکلات عدیده می‌شود.

 

اما سخت‌ترین قسمت این ماجرا، نحوه برخورد والدین با کودک بیش فعال است که معمولا اغلب والدین سرزنش دائمی کودک، تنبیه بدنی او، سایر تنبیهات و مقایسه او با سایر کودکان را در کارنامه کاری و رفتاری خود دارند. در حالی که باید از این موارد به شدت پرهیز کرد. چرا که خود این اختلال برای کودک مبتلا آزار دهنده است و به دنبال رفتار نامناسب والدین و اطرافیان، کودک، دچار اضطراب، افسردگی و آزار و اذیت می‌شود.

 

از همه این عوارض که نام برده می‌شود بگذریم، نگران کننده‌ترین عارضه بیش فعالی در صورت عدم مراجعه به متخصص و درمان دارویی، گرایش نوجوان بیش فعال به سمت گروه‌های پر خطر به دلیل جداسازی آنها از کودکان به اصطلاح "بچه مثبت"، دیگر آزاری، پرخاشگری، باج‌گیری، سایر اختلالات سلوک و از همه مهمتر‌ گرایش به سمت مصرف مواد مخدر و اعتیاد است که دکتر حافظی بدانها اشاره می‌کند.

 

به گفته وی،بیش فعال‌ها، شش برابر جمعیت عادی معتاد می‌شوند و حدود یک سوم تا نصف این کودکان در نوجوانی دچار اختلال سلوک و ناهنجاری‌های رفتاری خواهند شد و بنابراین خطر بسیار جدی است.

 

این روانپزشک با تاکید بر لزوم درمان دارویی از سن 5 یا 6 سالگی کودک بیش فعال اضافه می‌کند که این اختلال با نصیحت و تنبیه حل نمی‌شود. کودک بیش فعال هر چه مورد بی‌توجهی بیشتری قرار گیرد، رفتارهای آزار دهنده‌اش افزایش می‌یابد چرا که او خواهان توجه والدین است و تمام رفتارهایی از نوع آزار و تخریب را به قصد جلب توجه انجام می‌دهد.

بنابراین والدین مجبورند تحمل خود را افزایش دهند و رفتار متفاوتی با این فرزند داشته باشند.

 

دکتر حافظی از جمله رفتارهای متفاوت با کودک بیش فعال را نوع تشویق او می‌داند که باید با سایر کودکان تفاوت داشته باشد.

 

به گفته او این کوکان کمتر تحمل انتظار برای تشویق‌های بلند مدت را دارند و مثلا نمی‌توان او را یک هفته برای پاداش منتظر نگه داشت. تشویق‌های این کودکان باید کوتاه مدت، مکرر و حتی آنی باشد و هر گونه تصور لوس شدن این کودکان را به خاطر تشویق‌های مکرر از ذهن دور کرد و نگران این موضوع نبود؛ چرا که این کودکان به خاطر نقص مغزی نمی‌توانند گذشته را خوب به آینده وصل کنند و بیشتر به آن و لحظه فکر می‌کنند.

 

وی این تشویق‌ها را عصای کودک بیش فعال می‌داند که بدون آن کودک قادر به خوب رفتار کردن نیست.

 

اما آنچه برای خانواده‌ها هم نگران کننده و هم امیدوار کننده است بخش درمان این کودکان است.

 

در این باره دکتر حافظی به خانواده‌های دارای کودک بیش فعال این نوید را می‌دهد که با مصرف دارو به تشخیص روانپزشک، ترشحات دوپامین مغز عادی شده و تمرکز کودک افزایش یافته و او موفقیت بیشتری در تحصیل و مسوولیت‌ها به دست خواهد آورد. درمان دارویی کودک نیز تا زمانی که جسم و مغز وی نیاز داشته باشد ادامه خواهد یافت. در برخی افراد، در 13 یا 14 سالگی بهبودی حاصل می‌شود. در برخی افراد حتی تا بالای 30 سال هم ادامه می‌یابد. مثلا می‌توان پزشکی را تصور کرد که خود بیش فعال است و در صورت عدم مصرف دارو قادر به تمرکز و انجام فعالیت نخواهد بود. بنابراین ضمن تغییر شیوه زندگی فرد به مرور، باید درمان دارویی را ادامه داد و به آن توجه کرد.

 

به گفته وی داروی بیش فعالی (ریتالین) اثرات موقتی دارد و بعد از گذشت چند ساعت از مصرف، علائم بیش فعالی باز می‌گردد؛ بنابراین درست مانند داروی فشار خون که دارویی دائمی برای مبتلایان است، نمی‌توان از داروی بیش فعالی به عنوان داروی درمان قطعی و کوتاه مدت نام برد.

 

دکتر حافظی این نکته را به والدین کودکان بیش فعال هشدار می‌دهد که هر چه تصور از عوارض دارویی ریتالین بد باشد، بدتر از عوارض مصرف مواد مخدر توسط فرزند آنها در آینده نخواهد بود و علی‌رغم برخی عوارض داروی ریتالین که در بعضی افراد بروز می‌کند مثل کم اشتهایی، سردرد و .... نباید از این علائم ترسید.

 

وی این را هم یادآور می‌شود که کودکان بیش فعال به خاطر تحرک زیاد مصرف این داروها را دوست ندارند و مقاومت می‌کنند بنابراین باید این کودکان را در مصرف دارو کمک کرد.

يکشنبه 17/9/1392 - 14:58
اطلاعات دارویی و پزشکی

یک متخصص فیزیوتراپی، ورزش‌ درمانی و فیزیوتراپی را از جمله راهکارهای مؤثر در کنترل علائم "فیبرومیالژیا" دانست و گفت: انجام ورزش‌های هوازی مثل پیاده روی، دوچرخه سواری و شنا به کاهش علائم این عارضه کمک می‌کند. در فیزیوتراپی از تحریکات الکتریکی برای کاهش درد این بیماران استفاده می‌شود.

untitled-120.bmp

دکتر وحید صمدی در گفت‌وگو با خبرنگار «سلامت» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با بیان اینکه بیماری "فیبرومیالژیا" نوعی عارضه است که باعث درد عضلانی مزمن در سراسر بدن می‌شود، اظهار کرد: این درد به حدی است که عملکرد طبیعی بیمار را مختل کرده و کیفیت زندگی او را کاهش می‌دهد.

 

وی افزود: فیبرومیالژیا بیشتر در زنان میانسال دیده می‌شود. اگرچه علت دقیق این بیماری مشخص نیست، ولی گاهی اوقات بعد از وقوع یک تصادف، آسیب جسمی و یا به دنبال داشتن استرس و ناراحتی روانی ایجاد می‌شود.

 

این متخصص فیزیوتراپی با بیان اینکه علائم فیبرومیالژیا گاهی شدید و آزاردهنده است و می‌تواند در روزهای مختلف شدت متفاوتی داشته باشد، اظهار کرد: معمولاً بیماران مبتلا به این عارضه دچار درد و سفتی در سراسر بدن هستند و همواره از احساس خستگی رنج می‌برند. این خستگی هنگام صبح و حتی پس از ساعت‌ها استراحت نیز وجود دارد. مبتلایان به فیبرومیالژیا خواب راحتی ندارند و ممکن است دچار سردرد، خشکی صبحگاهی، بی حسی یا گزگز در دست و پا، یبوست یا اسهال، افسردگی و کاهش تمرکز شوند.

 

صمدی با اشاره به اینکه یکی از مهم‌ترین علائم این بیماری که تشخیص هم معمولاً بر اساس آن انجام می‌شود، وجود نقاط دردناک و حساس به لمس در عضلات بدن است، گفت: وقتی محل‌های خاصی از بدن این افراد فشار داده می‌شود، احساس درد دارند، درحالی که این میزان فشار در حالت طبیعی نباید درد ایجاد کند. چنین دردهایی با استرس‌های روحی-روانی و با قرار گرفتن در معرض سرما تشدید می‌شوند.

 

وی اضافه کرد: اگرچه فیبرومیالژیا از جمله بیماری‌هایی است که درمان قطعی ندارد، ولی برخی اقدامات درمانی به کنترل علائم و بهبود عملکرد و توانایی بیماران مبتلا به آن کمک می‌کند. به عبارت دیگر این بیماران نیازمند بازتوانی هستند و برای این امر لازم است که از خدمات تخصص‌های پزشکی مختلف بصورت یک کار تیمی برخوردار شوند. به عنوان مثال، متخصصین روماتولوژی بعد از تشخیص بیماری ممکن است داروهایی را برای تسکین علائم و ناراحتی بیماران تجویز نمایند. توسط روانشناسان به بیماران آموزش داده می‌شود که چگونه بر استرس و افسردگی خود غلبه کنند.

 

این متخصص فیزیوتراپی ورزش درمانی و فیزیوتراپی را از جمله راهکارهای مؤثر در کنترل علائم فیبرومیالژیا دانست و گفت: انجام ورزش‌های هوازی مثل پیاده روی، دوچرخه سواری و شنا به کاهش علائم این عارضه کمک می‌کند. در فیزیوتراپی از تحریکات الکتریکی برای کاهش درد این بیماران استفاده می‌شود.

 

وی افزود: همچنین به کمک گرما درمانی و درمان‌های دستی خاص دردها و گرفتگی‌های عضلانی تا حد قابل توجهی کاهش می‌یابند. در کنار این روش‌ها، تمرینات و ورزش‌های خاصی برای کشش و تقویت عضلات تجویز می‌گردد که در بهبود علائم و ناراحتی این بیماران تأثیرگذارند.

يکشنبه 17/9/1392 - 14:56
ورزش و تحرک

پایگاه اینترنتی یورو اسپورت در گزارشی با بررسی برخی اتفاقات رخ داده در شبکه‌های اجتماعی و هم‌چنین مراسم قرعه‌کشی جام جهانی، شائبه‌ی از پیش تعیین شدن گروه‌ها و هم‌چنین توطئه از سوی بلاتر و شرکت تابعه‌اش در سوئیس را برای تعیین قهرمان جام جهانی مطرح کرده است.

89-90.jpg

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در گزارش یورو اسپورت آمده:‌ شبکه‌های اجتماعی در 24 ساعت گذشته درباره‌ی تئوری از پیش تعیین شدن گروه‌های جام جهانی پس از این‌که یکی از کاربران توییتر دو اتفاق مهم در قرعه‌کشی را از قبل پیش‌بینی کرده بود، بحث می‌کنند.

 

با وجود این‌که واقعا چنین اظهاراتی در توییتر (که همگی به زبان اسپانیایی منتشر شده بودند) وجود داشت و ده‌ها هزار بار در سراسر جهان بین کاربران مختلف این شبکه اجتماعی share شده، خیلی از افراد معتقدند که این موضوع چیزی نیست جز یک حقه به وسیله‌ی گروهی از هکرهای کامپیوتری. اما اصل ماجرا چه بود؟

 

یک حساب کاربری به نام "Brasil 2014 Fraude" یک روز قبل از قرعه‌کشی جام جهانی ایجاد شد و دقیقا ساعت 8 شب به وقت گرینویچ در پستی به درستی دو اتفاق مهم در قرعه‌کشی را پیش‌بینی کرد. یکی این‌که ایتالیا تیمی خواهد بود که در بین تیم‌های اروپایی از گلدان 4 به گلدان 2 منتقل می‌شود و پس از آن پیش‌بینی کرد که آرژانتین در گروهی با تیم‌های ملی نیجریه، ایران و بوسنی همگروه خواهد شد.

 

بلافاصله پس از این پست و با استفاده از داغ کردن این برچسب (hashtag#FifaFraude) پیام‌هایی در انتقاد از فیفا مطرح شد که به طور شگفت‌انگیزی به این موضوع اشاره می‌کرد که حتی قهرمان جام جهانی هم از الان انتخاب شده است. این پست‌ها به زبان اسپانیایی روی توییتر گذاشته شد که ترجمه‌ی آنها این‌چنین است:

 

«ما عمیقا ناراحتیم و با تاسف اعلام می‌کنیم ورزشی که پاک است به وسیله‌ی یک ارگان بین‌المللی که روی منافع اقتصادی‌اش حرکت می‌کند دستکاری می‌شود. ما قصد نداریم جام جهانی را از هیجان و زیبایی‌هایش خالی کنیم. با این حال اگر این دستکاری‌ها ادامه پیدا کند به خودمان اجازه می‌دهیم که اسم تیم قهرمان جام جهانی را که از قبل به وسیله‌ی بلاتر و شرکتش در سوییس به مسوولان جام جهانی دیکته شده اعلام کنیم. از طرف دیگر قصد این را هم نداریم که رویای دنبال کردن مراسم قرعه‌کشی جام جهانی را برای مردم خراب کنیم اما با توجه به اتفاقاتی که رخ داده، فعلا تنها به فاش کردن گروهی که آرژانتین در آن بازی خواهد کرد اقدام می‌کنیم. بیایید شروع کنیم».

 

پس از این بلافاصله دو پست دیگر در این صفحه منتشر می‌شود. نخستین پست به درستی ادعا می‌کند که ایتالیا تیمی است که از گلدان 4 خارج شده و به گلدان 2 می‌رود و دومی هم هر سه تیم همگروه با آرژانتین را به درستی اعلام می‌کند.

 

برای چند سال همیشه این تردید وجود داشت که احتمال از پیش تعیین شدن قرعه‌کشی جام جهانی و تئوری توطئه وجود دارد. با این فرض که گوی‌ها به نوعی داغ می‌شوند که در زمان دلخواه در دستان فردی که قرعه‌کشی را انجام می‌دهد، قرار گیرند یا در گوی‌ها سنسور لرزشی قرار دارد که به آن فرد اجازه می‌دهد بداند در آن لحظه همان گویی که می‌لرزد را بردارد.

 

اما این ایده احمقانه به نظر می‌رسد. همه‌ی تیم‌های خوب با استفاده از سیستم سیدبندی در گروه‌ها از یکدیگر جدا می‌شوند و هم‌چنین به نظر می‌رسد این موضوع احمقانه باشد که باور کنیم افرادی مثل جف هورست، زین‌الدین زیدان و لوتار ماتئوس همگی در این توطئه شرکت کرده‌اند.

 

با وجود این هنوز این سوال مطرح می‌شود که چطور این دو پیش‌بینی یک شب پیش از انجام قرعه‌کشی به درستی اتفاق افتاده است؟ نخستین پاسخی که به ذهن متبادر می‌شود این است که زمان ارسال پست‌ها می‌تواند تغییر کند. سیستم توییتر به گونه‌ای است که زمان ارسال پست بر اساس زمان منطقه‌ای که کاربر در آن حضور دارد تنظیم می‌شود. بنابراین شما می‌توانید زمان کامپیوترتان را به گونه‌ای تنظیم کنید که تظاهر به حضور در ساموآ کنید که از نظر زمانی 11 ساعت از گرینویچ عقب‌تر است. باهیا، نقطه‌ای که در آن مراسم قرعه‌کشی انجام شد فقط 8 ساعت از ساموآ جلوتر است و این فرضیه وجود دارد که این پست‌ها 12 ساعت پیش از شروع مراسم منتشر شده‌اند.

 

در این صورت احتمال‌های زیادی مطرح می‌شود اما اگر هیچ راهی برای نفوذ در توییتر نباشد چه اتفاق دیگری ممکن است رخ داده باشد؟ می‌توان این فرضیه را مطرح کرد که کاربر مورد نظر همه‌ی ترکیب‌های احتمالی را به فاصله‌ی چند ثانیه منتشر کرده و پس از مشخص شدن گروه‌بندی واقعی، فرضیه‌های اشتباه را پاک کرده است. اما مشکل این فرضیه این است که فقط درباره‌ی پیش‌بینی حضور ایتالیا در گلدان 2 کاربرد دارد. یعنی برای حدس زدن درست همگروه‌های آرژانتین 500 ترکیب احتمالی متفاوت وجود دارد که امکان ارسال آن روی توییتر در یک فاصله‌ی زمانی کم میسر نیست. هرچند یک کاربر در توییتر انجام این کار را با استفاده از آی‌پی های متفاوت و در یک زمان واحد، امکان‌پذیر دانسته است.

 

طبق این نظر، این امکان وجود داشته که همه ترکیب‌های احتمالی گروه آرژانتین، همزمان روی توییتر منتشر شده و پس از انجام قرعه کشی واقعی بلافاصله همه ترکیب‌های نادرست پاک شده و فقط یک ترکیب درست باقی مانده است، آن هم به گونه‌ای که هیچ‌کس امکان دسترسی به ترکیب‌های نادرست را ندارد.

 

اما این فرضیه هم راه به جایی نمی‌برد چرا که یک کارشناس می‌گوید، توییتر امکان ارسال بیش از 100 پست در یک ساعت را به هیچ کاربری نمی‌دهد بنابراین جواب را باید در جای دیگری جست.

 

این موضوع در کنار مسائل دیگری به شائبه توطئه دامن می‌زند. گروه تیم‌های سوئیس و فرانسه به خاطر حضور بلاتر و پلاتینی در راس فیفا و یوفا ساده شده و این می‌تواند نشان‌دهنده برخی مسائل باشد. هم‌چنین اتفاق دیگری که در آن شبهه وجود دارد این است که "جی‌جیا" اسطوره فوتبال اروگوئه زمانی که می‌خواست گوی برداشته شده از گلدان را به دست فرناندا لیما بدهد "به طور اتفاقی" گوی از دستانش افتاد. در این جا برمی‌گردیم به موضوعی که در ابتدای مطلب به آن اشاره شد. آیا در لحظاتی که جی‌جیا قصد داشت گوی را به دستان فرناندا لیما بدهد تا او آن را اعلام کند، لرزه‌ی ناشی از سنسور جا گذاشته شده در گوی باعث شده دستان او را بلرزاند؟

 

اینها فقط و فقط احتمالاتی است که مطرح می‌شود. اما شکی نیست که با وجود احتمالات دیگر هم نمی‌توان شیرینی یک قرعه‌کشی منصفانه و عادلانه را از فوتبالدوستان سراسر جهان برای جام جهانی پیش رو گرفت."

يکشنبه 17/9/1392 - 14:55
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته