• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 429
تعداد نظرات : 826
زمان آخرین مطلب : 4742روز قبل
شعر و قطعات ادبی

سکوت...تنها...غمگین

در تاریکی کوچه ی نور

 با سکوتحرف می زدم

"سکوت " چه زیبا بود

هیچ لب نمی گشود

آنقدر تنها بودم

که تنها هم مرا رها  کرد

در آن کوچه ی غمگین

که اهالی آن از شادی

همچون "غرب زدگان"

به دختران چنگ می زدند!

صدایی شنیدم

فریاد سکوت بود

با انگشت" او" را نشانه گرفته بود

شیطان صفتان به دورش حلقه زده بودند

همچون خارهای دور گل

به همراه سکوت فریاد زدیم

"یا زهرا"

همه رفتند به غیر او 

دل پا کش را دیدم 

تافته ی جدا بافته

فرشته ای از جنس آدم

او زندگیم بود

آری او زندگیم بود... 

 

 

 

 

 

چهارشنبه 10/4/1388 - 16:51
شعر و قطعات ادبی

گفتمش دل میخری؟

پرسید چند؟
گفتمشدل مال تو تنها بخند...
خندهکرد و دل ز دستانم ربود...
تا بهخود باز آمدم او رفته بود
جای پایشروی دل جامانده بود...

چهارشنبه 10/4/1388 - 16:44
شعر و قطعات ادبی


کاش می شد یک سکوت سبز را

در خیال خویش جاسازی کنیم

در هوای ابری چشمانمان

با قطار اشک ها بازی کنیم

***

کاش می شد آستین غصه را

وصله زد با تکه لبخندی قشنگ

با عبور از کوچه های کودکی

دوست شد با شیشه و با قلوه سنگ

***

کاش می شد با دو دست مهربان

بند کفش کینه را باز کرد

پا برهنه توی شهر کودکی

پا به پای بچه ها پرواز کرد

 

چهارشنبه 10/4/1388 - 16:43
شعر و قطعات ادبی
روی اون شیشه تبدار تو را ها کردم
اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
حرف با برف زدم سوز زمستانی را
با بخار نفسم وصل به گرما کردم
شیشه بد جور دلش ابری و بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
عرقی سرد به پیشانی آن شیشه نشست
تا به امید ورود تو دهان وا کردم
در هوای نفسم گم شده بودی ای عشق
با سر انگشت تو را گشتم و پیدا کردم
با سر انگشت کشیدم به دلش عکس تو را
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم
و به عشق تو فرایند تنفس را هم
جذب اکسیژن چشمان تو معنا کردم
باز با بازدمی اسم تو بر شیشه نشست
من دمم را به امید تو مسیحا کردم
پنجره دفترم امروز شد و شیشه غزل
و من امروز به این شیشه تو را ها کردم
آنقدر آه کشیدم که تو این شعر شدی
جای هر واژه نفس پشت نفس جا کردم
سه شنبه 9/4/1388 - 19:20
دعا و زیارت

ایمان بهترین زیربناى دوستى 


یگانه چیزى كه اصالت و استوارى دارد ایمان و هدفهاى دینى است . اگر محبت و دوستى انسان ، نسبت به دیگران ، براى خاطر پیوندشان با خدا باشد، گسسته نمى شود؛ زیرا بر پایه یى محكم بنا شده است و این ویژگى آیین جاویدان اسلام است كه زیر بناى همه چیز را ایمان قرار داده است و در این مكتب اصیل و ارزنده ، دوستى و دشمنى هایى كه بر پایه ایمان استوار است - یعنى فقط براى خدا باشد نه چیز دیگر - نیرومندترین ارتباط بین آفریننده جهان و آفریدگان به شمار مى آید. پیامبر بزرگ اسلام (ص ) براى آموزش یك چنین رسالتى به پیروانش پرسشى این گونه طرح مى فرماید: از دیدگاه شما كدام یك ریشه پیوند دهنده بین پروردگار و بندگانش محكم تر است ؟)) یكى در پاسخ گفت : به پیشگاه خدا نماز گذار دیگرى گفت : زكات و مالیات اسلامى را پرداختن سومى بیان كرد: آیین خدایى حج را به جا آوردن پیامبر فرمود: اینها كه گفتید همه در اسلام ارزشمند است ؛ ولى محكم ترین ریشه هاى ایمان نمى تواند باشد، محكم ترین ریشه هاى ایمان ، دوستى براى خدا و دشمنى براى خداست . دوستان خدا را دوست داشتن ؛ و دشمنان خدا را دشمن داشتن (1) ششمین امام علیه السلام از پیامبر اسلام نقل مى كند: در پیشگاه پروردگار انسانهایى هستند كه روى آنان از برف سفیدتر و از خورشید نیمروزى تابناكتر است ؛ مى پرسند: اینان چه كسانى هستند؟ گفته مى شود: كسانى كه به خاطر عظمت و بزرگوارى پروردگارشان یكدیگر را دوست مى داشته اند. (2) ونیز امام صادق مى فرماید: هر كه در راه دین دوستى و دشمنى نداشته باشد، دیندار نیست . (3) این چنین آموزش ‍ اصیل مى تواند انسانها صمیمى و با صفا پرورش دهد، كه زیستن آنها در كنار هم بر اساس تعلق و هم بستگى محكم است . به گونه اى كه هرگز متزلزل و هیچگاه از هم گسسته نمى شود.

1-كافى ج 2 ص 125
2-وسائل ج 8 ص 543
3-كافى ج 2 ص 127


سه شنبه 9/4/1388 - 19:12
دعا و زیارت



نماز بازدارنده فحشاء و منكرات  - داستان 

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:مثل مردى كه گناه مى كند و نماز مى خواند مانند كسى است كه در خاك مى غلتد،آنگاه با آبى صاف خود را شستشو مى دهد بار دیگر بدنش را خاك آلود مى كند،آیا وقتى كه به سراغ آب مى رود و خود را مى شوید بدنش پاك و تمیز نمى شود؟ نماز گناهان را پاك مى كند،چنانكه آب ، خاك را از بدن انسان خاك آلوده از بین مى برد. (1) 
در این باره روایت شده كه به پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله خبر دادند كه شخصى روزها نماز مى خوانند و شبها دزدى مى كند حضرت علیه السلام فرمود:نماز او باعث ترك دزدیش ‍ مى شود 
(2) پس از مدتى او را دیدند كه در حال عبادت و در گوشه اى رنجور بود سبب و علت را پرسیدند گفت :توبه كردم ! و هر چه از هر كس دزدیده ام به آنها برگردانده ام و اینك مى خواهم گوشتهائى كه از دزدى و حرام در بدنم روئیده است ،آب شود!
آرى چنین است نماز انسان را از فحشاء و منكرات اینگونه باز مى دارد، و آمار اكثر كسانى كه مرتكب كارهاى زشت مى شوند كسانى هستند كه نماز نمى خوانند چون اگر نماز مى خوانند روزى همان نماز آنها را از كارهاى زشت و ناپسند باز مى داشت ! و در این باره باز داستان دیگرى وارده شده است :
شبى دزدى به خانه شیخ احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت هیچ نیافت شیخ آواز داد :اى جوان دلو برگیر و آب از چاه بكش و طهارت كن و به نماز مشغول شو تا روز چیزى به تو دهم تا محروم نگردى دزد همچنان كرد چون روز شد خواجه صد دینار بیاور و به دزد داد و فرمود: این جزاى عبادت یك شب نماز توست دزد در حالتى پدید آمد و لرزه بر اندامش افتاد و گفت :زر قبول نمى كنم ،مرا به راه خدا راهنمایى كن كه دولت لا زوال از درگاه لا / حاصل كنم شیخ او را مرید كرد و یكى از اولیاى حق شد. 
(3)

1- تفسیرابو الفتوح رازى ج 1 ص 163
2-  بحار الانوار ج 82
3-  داستانهاى و حكایتهاى نماز،ج 1 ص 96

سه شنبه 9/4/1388 - 19:10
شعر و قطعات ادبی

امشب از آسمان دیده‌ی تو

روی شعرم ستاره می بارد

در زمستان دشت كاغذها

پنجه‌هایم جرقه می‌كارد

 

شعر دیوانه‌ی تب آلودم

شرمگین از شیار خواهش‌ها

پیكرش را دوباره می‌سوزد

عطش جاودان آتش‌ها

 

آری آغاز دوست داشتن است

گر چه پایان راه ناپیداست

من به پایان دگر نیندیشم

كه همین دوست داشتن زیباست!

 

از سیاهی چرا هراسیدن

شب پر از قطره‌های الماس است

آْنچه از شب بجا می ماند

عطر خواب آور گل یاس است

                                                            فروغ فرّخزاد

دوشنبه 8/4/1388 - 20:51
خانواده

 دنیایم را می دهم برای لبخندت

هراسی نیست

 شاد که باشی

دنیا دوباره از آن من می شود...

دوشنبه 8/4/1388 - 11:7
شعر و قطعات ادبی

           از خداوند خواستم: 

             " به من صبر عطا کند "

            خداوند پاسخ داد

" صبر حاصل سختی هاست ...عطا کردنی نیست ... آموختنی ست"

دوشنبه 8/4/1388 - 10:35
خانواده

وقتی جهان از ریشه ی جهنم و آدم از عدم و سعی از ریشه یأس می آید 

وقتی یک تفاوت ساده در حرف ، کفتر را به کفتار تبدیل می کند 

باید به بی تفاوتی واژه ها و واژه ی بی طرفی مثل نان دل بست 

نان را از هر طرف ک بخوانی نان است 

... 

دوشنبه 8/4/1388 - 10:32
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته