• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 132
تعداد نظرات : 4
زمان آخرین مطلب : 6197روز قبل
دعا و زیارت
 

«كرامات امام سجّاد (ع) / كرامت سوم»

جابر بن يزيد جعفى از امام باقر (ع) روايت مىكند كه فرمود: پدرم (امام سجاد) با عده‏اى نشسته بود كه ناگاه آهويى از صحرا آمد و مقابل ايشان ايستاد. همهمه كرده و دستهايش را به زمين مىكوبيد.

بعضى از اصحاب عرض كردند: يابن رسول الله! اين آهو چه مىگويد؟ گويا شما را مىشناسد.

حضرت فرمود: او مىگويد يكى از پسران يزيد از او يك بچه آهويى طلب كرده است و او نيز به شكارچى ها دستور داده تا يكى را شكار كنند. و ديروز آنها بچه مرا گرفته‏اند در حالى كه به او شير نداده بودم. مىخواهم كه بچه‏ام را برگردانند تا به او شير بدهم و سپس به آنها بدهم.

امام (ع) شخصى را به دنبال شكارچى فرستاد و او آمد. حضرت فرمود: اين آهو مىگويد كه شما بچه‏اش را گرفته‏ايد و او را شير نداده است و از من مىخواهد كه از تو بخواهم تا بچه‏اش را به او برگردانى.

شكارچى گفت: يابن رسول الله! من جرأت اين كار را ندارم.

حضرت فرمود: پس بچه آهو را بده تا به او شير دهد و برگرداند. و شكارچى نيز پذيرفت و بچه آهو را آورد. وقتى كه آهو بچه‏اش را ديد همهمه‏اى كرد و اشك از چشمانش سرازير گرديد.

حضرت فرمود: اى شكارچى! بخاطر من بچه‏اش را به او ببخش. شكارچى هم قبول كرد. آهو با بچه‏اش مىرفت و مىگفت: گواهى مىدهم كه شما از خاندان رحمت هستيد و بنى اميه از خاندان لعنت
شنبه 29/2/1386 - 7:48
دعا و زیارت
 

«كرامات امام سجّاد (ع) / كرامت دوم»

ابوخالد كابلى مىگويد: بعد از شهادت امام حسين (ع) و برگشتن امام سجاد (ع) به مدينه طيبه، ما، در مكه بوديم. محمد بن حنفيّه به من گفت: نزد على بن حسين برو و از طرف من به او بگو كه: من بعد از برادرانم امام حسن و امام حسين (عليهما السّلام)، بزرگترين اولاد امير المؤمنين على (ع) هستم و براى امامت شايسته تر مىباشم. پس سزاوار است كه امامت را به من تسليم نمايى. و اگر شك دارى، داورى انتخاب كن تا بين ما حكم كند. راوى گويد: نزد امام سجاد رفتم و پيغام محمد بن حنفيّه را به حضرت، رساندم.

حضرت فرمود: برگرد و به او بگو: "اى عمو! از خدا بترس و چيزى را كه خدا براى تو قرار نداده، ادّعا نكن. اگر قبول ندارى پس حجر الاسود بين ما حكم كند و او به نفع هر كس كه حكم نمود، او امام است".

ابوخالد مىگويد: جواب حضرت را رساندم و او قبول كرد. و هر دو با هم به مسجد الحرام رفته تا اينكه مقابل حجر الاسود رسيدند. امام فرمود: عمو جان! چون تو مسن تر از من هستى، جلو برو و از او براى امامت خودت گواهى بخواه.

محمد بن حنفيه پيش رفت، دو ركعت نماز خواند، دعا كرد و از حجر الاسود گواهى خواست، ولى جوابى نشنيد.

بعد از او امام (ع) پيش رفت، دو ركعت نماز خواند و فرمود: اى سنگى كه خدا تو را شاهد قرار داده بر كسانى كه به زيارت خانه‏اش مىآيند، اگر من صاحب امر و امام واجب الاطاعه هستم، گواهى بده تا عمويم بفهمد كه او حقى در رابطه با امامت ندارد.

پس حجر الاسود به امر خدا با زبان عربى آشكار گفت:" اى محمد بن على! امامت با على بن حسين است و اطاعت او بر تو و بر جميع بندگان واجب است".

پس در اين هنگام، محمد بن حنفيه پاى حضرت را بوسيد، و گفت: امامت، حق شماست.

و در روايت ديگر چنين آمده است كه: به امر خدا حجر الاسود گفت: اى محمد بن على! على بن حسين آن حقى است كه در او شك راه پيدا نمىكند و واجب الاطاعه مىباشد. به او گوش بسپار و اطاعتش كن.

محمد گفت: شنيديم، شنيديم (اطاعت مىكنيم) اى حجت خدا در زمين و آسمانش!

گويند: اين كار محمد بن حنفيه براى رفع شك از مردم بود و خود او شكى در امامت حضرت سجاد (ع) نداشت
شنبه 29/2/1386 - 7:48
دعا و زیارت
 

«كرامات امام سجّاد (ع) / كرامت اول»

امام باقر (ع) فرمود: روزى عبد الملك بن مروان در خانه خدا طواف مىكرد و پدرم در پيشاپيش او طواف خود را انجام مىداد و به او توجهى نداشت. و عبد الملك هم او را نمىشناخت.

عبد الملك گفت: اين شخص كيست كه در مقابل ما طواف مىكند و به ما توجهى نمىكند؟

گفتند: اين شخص؛ على بن حسين است. پس به جايگاه خود رفته و نشست و گفت: او را نزد من آوريد. حضرت را آوردند. عبد الملك گفت: اى على بن حسين!

من كه قاتل پدرت نيستم چرا نزد من نمىآيى؟

امام فرمود: قاتل پدرم دنيا را از پدرم گرفت ولى پدرم آخرت او را خراب كرد. اگر تو نيز دوست دارى چنين شوى پس باش.

عبد الملك گفت: هرگز، ولى نزد ما آى تا از دنياى ما بهره برى!

حضرت نشست و رداى خود را گشود و دعا كرد: "خدايا! حرمتى را كه دوستانت نزد تو دارند آن را نشان بده" در اين هنگام، رداى حضرت پر از مرواريدهاى درخشان شد كه شعاع نورشان، ديدگان را خيره مىكرد.

حضرت خطاب به عبد الملك فرمود: كسى كه چنين حرمتى نزد خدا دارد چه نيازى به دنياى تو دارد؟! سپس فرمود: خدايا! اينها را بگير كه من احتياجى به آنها ندارم
شنبه 29/2/1386 - 7:47
دعا و زیارت
 

«تفسير امام سجّاد (ع) / سوره اخلاص»

قوله تعالى: {اللَّهُ الصَّمَدُ} / آيه 2

ترجمه: خدائيكه همه بى نياز و همه عالم به او نيازمند است.

حضرت فرمود: مراد از الصمد كسى كه هيچگونه شريكى ندارد و هيچگونه زحمتى براى او چيزى ندارد، و هيچ چيز از او دور نخواهد بود.

- برهان 8 / 431

- التوحيد، ص 90

شنبه 29/2/1386 - 7:46
دعا و زیارت
 

«تفسير امام سجّاد (ع) / سوره غاشيه»

قوله تعالى: {إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ} / آيات 25 و 26

ترجمه: البته بازگشت آنها به سوى ماست، آنگاه حساب و جزاى اعمال نيك و بدشان بر ما خواهد بود.

حضرت فرمود: در روز قيامت خداوند ما را مأمور رسيدگى به حساب شيعيان ما مىكند، و هر چيزى كه براى خدا باشد از خدا مىخواهيم كه او را به ما ببخشد و براى او خود بود، و آنچه كه براى مخالفين باشد به مخالفين بر مىگردد، و آنچه كه براى ما باشد براى خودشان خواهد بود، و آنها هر جا كه ما باشيم با ما خواهند بود.

- بحار الانوار 24 / 267

شنبه 29/2/1386 - 7:46
دعا و زیارت
 

«تفسير امام سجّاد (ع) / سوره معارج»

قوله تعالى: {وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ * لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ} / آيات 24 و 25

ترجمه: و آنانكه در مال و دارائى خود حقى معين و معلوم گردانند تا به فقيران سائل و فقيران آبرومند محروم رسانند.

حضرت فرمود: حق معين و معلوم آنكه شخص از مالش خارج مىكند كه نه از زكات و نه صدقه باشد كه واجب شده باشد.

- كافى 3 / 497

شنبه 29/2/1386 - 7:44
دعا و زیارت
 

«تفسير امام سجّاد (ع) / سوره نجم»

قوله تعالى: {ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى} / آيات 8 و 9

ترجمه: آنگاه نزديك آمد و بر او به وحى حق نازل گرديد. بدان نزديكى كه با او بقدر او كمان يا نزديكتر از آن شد.

حضرت فرمود: رسول خدا از پرده‏هاى نور نزديك شد و ملكوت آسمانها را مشاهده كرد، و سپس نزديكتر شد و به پائين و ملكوت زمين نظر انداخت و خيال كرد كه نزديك زمين شده به اندازه دو كمان يا نزديكتر.

- برهان 4 / 515 - 516

شنبه 29/2/1386 - 7:44
دعا و زیارت
 

«تفسير امام سجّاد (ع) / سوره ذاريات»

قوله تعالى: {فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ} / آيه 23

ترجمه: پس به خداى آسمان و زمين قسم كه اين وعده رزق مقدر بمانند تكلمى كه با يكديگر مىكنيد حق و حقيقت است.

حضرت فرمود: منظور خداوند از انه الحق همان قيام قائم است.

- برهان 7 / 313

 

قوله تعالى: {فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ} / آيه 50

ترجمه: بارى اى بندگان خدا بدرگاه خدا گريزيد كه من از جانب او با بيانى روشن شما را مىترسانم.

حضرت فرمود: منظور از گريز بدرگاه خدا يعنى حج بيت الله انجام دهيد، و بدانيد كه كعبه خانه خداست و كسيكه حج خانه خدا انجام دهد به درستى كه خدا را قصد كرده، و مساجد هم خانه خداست و كسيكه بطرف خانه خدا برود به درستى كه بطرف خدا رفته و قصد خدا را كرده.

- برهان 7 / 323

شنبه 29/2/1386 - 7:43
دعا و زیارت
 

«تفسير امام سجّاد (ع) / سوره زخرف»

قوله تعالى: {وَلَوْلاَ أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فَضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ} / آيه 33

ترجمه: و اگر نه اين بود كه مردم همه يكنوع و يك امتند ما آنانكه كافر به خدا مىشوند سقف خانه‏هاشان از نقره خام قرار مىداديم نردبان بالا روند.

سعيد بن مسيب از امام سجاد (ع) در مورد آيه سؤال كرد، حضرت فرمود: منظور از امت واحده امت محمد (ص) كه تمام آنها كافر مىشدند و اگر خداوند اين عمل را نسبت به اين امت انجام مىداد، تمام مؤمنان غمگين و ناراحت مىشدند و ديگر كسى با آنها ازدواج نمىكرد و ارث قرار نمىداد.

- برهان 7 / 122

شنبه 29/2/1386 - 7:41
دعا و زیارت
 

«تفسير امام سجّاد (ع) / سوره شورى»

قوله تعالى: {شَرَعَ لَكُمْ مِنْ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحاً وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلاَ تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ} / آيه 13

ترجمه: از [احكام] دين، آنچه را كه به نوح در باره آن سفارش كرد، براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه در باره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه: «دين را برپا داريد و در آن تفرقه اندازى مكنيد.» بر مشركان آنچه كه ايشان را به سوى آن فرا مىخوانى، گران مىآيد. خدا هر كه را بخواهد، به سوى خود برمىگزيند، و هر كه را كه از در توبه درآيد، به سوى خود راه مىنمايد.

حضرت فرمود: ما همان كسانى هستيم كه خداوند دين خود را در كتابش براى ما قرار داد و به آل محمد سفارش نمود كه دين را بپا داريد و از ولايت على متفرق نشويد.

و از حضرت روايت شده كه فرمود: ما اولى از مردم هستيم نسبت به خداوند و ما از مردم نسبت به كتاب خدا اولويت داريم و ما نسبت به دين خدا از مردم اولى هستيم، و ما كسانى هستيم كه خداوند دين خود را براى ما قرار داد كه در قرآن فرموده و به ما رحمت كرد آنچه را كه به نوح وصيت كرده بود، و آنچه را كه به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و موسى و عيسى وصيت كرده بود به ما آموخت و وصيت كرد، و ما وارث انبياء هستيم، و وارث اولو العزم مىباشيم، و سفارش نمود كه متفرق نشويم و با جماعت باشيم و كسى كه با ولايت على (ع) باشد را هدايت مىگرداند.

- برهان 7 / 73 - 74

 

قوله تعالى: {قُلْ لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى} / آيه 23

ترجمه: اى رسول بگو كه من اجر و پاداشى از شما طلب نمىكنم مگر اينكه محبت را با خويشان من داشته باشيد.

حضرت فرمود: منظور آيه همان قرابت و خويشاوندى اهل بيت پيامبر مىباشد كه ما هستيم.

- بحار الانوار 23 / 247

و حضرت به مردى فرمود: آيا قرآن خوانده‏اى گفت: بله. حضرت فرمود: آيا اين آيه را خوانده‏اى؟ گفت: بله. حضرت فرمود: مراد خداوند از قربى ما هستيم.

- برهان 7 / 82

شنبه 29/2/1386 - 7:41
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته