• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 680
تعداد نظرات : 589
زمان آخرین مطلب : 5074روز قبل
دعا و زیارت

چهره گـل باغ و صحرا را گـلستان می کند

دیــدن مــهدی هـزاران درد درمـان می کند

مـدعـی گـوید کـه با یک گل نمـی آید بــهار

من گلی دارم که عالم را گلستان می کند

 

   

 

سئوالی ساده دارم از حضورت

من آیا زنده ام وقـت ظـهورت ؟

اگر که آمـدی مـن رفـته بـودم

اسیر سال و ماه و هفته بودم 

دعایم کــن دوباره جـان بگیرم

بیــایـم در رکــاب تــو بــمـیـرم

 

 **************************************************

 اللهم عجل لولیک الفرج  

پنج شنبه 26/1/1389 - 19:37
محبت و عاطفه

سلام به دوستان خوب تبیانیم :

در این مطلبم قصد دارم از کسانی برای شما بگویم که با عشق خود مانند یک ماهی قرمز واسه عید ، رفتار می کنند .

با یک تور بزرگ ، یک ماهی زیبا را از سایر ماهی ها انتخاب می کنند .

زمانی که ماهی در تورشان افتاد ، و دیگر مطمئن شدند که مال آنهاست

می اندازنش داخل یک پلاستیک کوچک

و دنیای بزرگ او را کوچک می کنند

در زمان شادی ها و نیاز از او استفاده می کنند

اما کم کم ماهی کوچولو فراموش می شود و در تنهایی تنگ جان می دهد

************************************************

 تک و تنها بودم درین دنیا
 برسر قبرم کسی هم نیست
 نه نمیخواهم دگر کس را
 بی کسی اینجا تماشاییست

پنج شنبه 26/1/1389 - 12:13
دعا و زیارت

تنها او باقی است

سلام به تمامی تبیانی ها :

قبل از شروع مطلبم ، چون می خواهم در این مطلب خیلی راحت با شما عزیزان صحبت کنم ، واسه همین اول به شما می گویم ( خدایی نکرده ، انشا الله که 120 سال عمر کنید ، زبانم لال و....)

گفتم که بعد نگید ، چرا نگفتی ...؟!!!

اما باید پذیرفت که همه ما خواهیم مرد و نباید ، مرگ را فقط برای همسایه بدانیم . حتما شما هم شنیدید یا بعد از مرگی کسی خود، گفته اید که « این شتری است که در خونه هر کسی می خوابه » ، دوستان تبیانیم ، حالا این شتر قراره ، همین امروز در خونه شما بخوابه ....؟!!

بله ، در خونه شما ، چرا اینقدر تعجب کردید ...!!!

شما فقط همین یک روز را فرصت دارید ، فقط همین یک روز ...

در این روز ترجیح می دهید ، چه کار کنید : گریه و زاری کنید ، دقیقه های آخر عمر خود را به شادی و تفریح بگذرانید ، اموال خود را تقسیم کنید ، یا هر کاری کنید که خدا و بندگان خدا شما را ببخشند ( نماز می خوانید ، دعا می کنید وخود را برای هرچه بهتر رفتن آماده می کنید و ... )

قطعا شما مورد ، آخر را به موارد دیگر ترجیح می دهید .

سعی می کنید ، در همین ساعات یا دقایق باقی مانده ، اگر بدهکار هستید ، بدهی خود را بدهید ، اگر حقی از کسی را ضایع کرده اید ، از او طلب بخشش کنید ، از گناهان خود توبه خواهید کرد (توبه در این دقایق آخر را تصور کنید که چگونه خواهد بود ، برای توبه کردن واقعی باید اینگونه توبه کنید) ، وبسیاری از کارهای دیگر

باور کنید که اگر بدانید ، همین امروز خواهید ُمرد ، این همه کار را هم فقط در همین یک روز می توانید انجام دهید .

حالا هر کدام از ما چند سال از خدا عمر گرفته ایم ....؟!!!

- چقدر از عمر ما باقی مانده ....؟

50 سال

30 سال

10 سال

1 سال

1 ماه  

یا چند دقیقه ی دیگر ....

هیچ کس جز خدا نمی داند . 

پس باید دقایق را غنیمت شماریم و اینگونه خود را به مرگ نزدیک کنیم و هر کاری که انجام می دهیم ، فرض را بر این بگیریم که ساعات یا دقایق دیگر خواهیم ُمرد و برای اعمالمان باید پاسخگو باشیم .

این راز موفقیت در دنیا و آخرت است .

 ************************************************

تولد و مرگ را درمانی نیست

مهم این است که فاصله این دو را چگونه زندگی کنیم

سه شنبه 24/1/1389 - 14:16
شعر و قطعات ادبی



وقتی سوسو می زدم  تو شدی فانوس دریام
این یه اعترافه سادست مثله تو نیست توی دنیااا
تو چکیدی مثله شبنم بر کویره خشک قلبم
آروم آروم پر گرفتی تا شدی بارونه نم نم

 

 


نیمه شبی بارانی عشق جاودانی
من به دنباله تو بی نام و بی نشانی 
حیف ساده رفتی من شدم فراموش



 



نگو کاره سرنوشته ساعته شنی گذشته
این یه اعترافه تلخه هر کی رفته بر نگشته

 

 



نیمه شبی بارانی نامه ی پایانی
بهترین پیغامت عاشقم می مانی
گر چه تا همیشه با نگاهم سردی
باورم نمی شه قراره بر نگردی .....

 

************************************************

اشکهایم کلید واج ها را پر می کند

و واژگانم ، خیس به تو می رسند

  گل باشید  

دوشنبه 23/1/1389 - 16:53
خاطرات و روز نوشت

 « ای کاش ، آینه ها این توانایی را داشتند »

دوستان همیشه همراه تبیانیم سلام :

امروز داشتم ، جلوی آینه خودمو مرتب می کردم که برم بیرون . تا آینه را دیدم به ذهنم ، مطلبی خطور کرد . با خودم گفتم : ای کاش این آینه ها علاوه بر نشان دادن ظاهر انسانها ، می توانستند ( بدی ها ، زشتی ها ، گناهان و...) انسانها را هم نشان دهند .

حتما می پرسید که ، نشون بده که چی بشه ...؟!!

ببینید ، اصولا ما چرا جلوی آینه می رویم ...؟!!

آیا به خاطر این نیست که ظاهر خود را ببینیم ، و اگر عیبی یا مشکلی وجود دارد آنرا برطرف کنیم ، تا نزد مردم زیباتر و آراسته تر به نظر برسیم ...؟!!

چون مردم ظاهر ما را می بینند ، و برای ما هم مهم است که در نزد مردم مرتب و آراسته باشیم .

خب ، حالا اگر آینه ها گناهان ما را هم نشان می دادند ، بسیاری از زشتی ها و گناهانمان برایمان نمایان می شد . همین امر باعث می شد ، بسیاری از ما ، نتوانیم این همه زشتی  را نادیده بگیریم . 

انسان ، اصولا بسیاری از گناهان خود را کم کم فراموش می کند . اما آینه کاش می توانست ، دوباره آنها را یاد انسان آورد .

شاید برای زیبا کردن ظاهر باید پول های زیادی را خرج کرد و عمل های زیادی مانند (عمل ترمیم بینی ، لیپوساکشن و...) رو انجام داد تا کمی زیباتر به نظر برسیم ، ولی دوستان خوبم ، زشتی های درونی مثل گناه را می توان به راحتی با یک توبه حقیقی کاملا نابود کرد و باطنی زیبا ساخت . توجه داشته باشید ، شاید باطن شما برای کسی نمایان نباشد ، ولی خدا که  باطن شما را می بیند .

این نکته را فراموش نکنیم که زیبا کردن خود برای مردم بهتراست یا خدا ....

************************************************

  تنها با یک توبه ، خود را برای بهترین عالم زیبا کن

موفق باشید

يکشنبه 22/1/1389 - 13:51
اخلاق

گاهی چنین به نظر می رسد

که زندگی چیزی نیست

جز ، یکسری مشکلات و آزمایشات

که هنوز مشکلی برطرف نشده ، مشکلی دیگر از راه می رسد ...

 آیا زمانی خواهد رسید که هیچ مشکلی نداشته باشم ...؟!!!

نه ! هرگز در این دنیا ، چنین اتفاقی نخواهد افتاد

گاهی خدا مشکلی را که با آن ، مدتها درگیر هستیم را برطرف می کند

و شادی به ما می رسد

اما اغلب آزمایشات و مشکلات تا آخر عمر ادامه پیدا خواهند کرد

دوست خوبم ، خدا قول نداده که ما در زندگی با آزمایشات و مشکلات روبه رو نشویم

اما قول داده که به ما قدرت دهد ، که در برابر مشکلات پیروز شویم

 

************************************************

 دوستان خوب تبیانیم :

اگرایمان داشته باشید ، که دنیا محل آزمایشات است تا بهترین ها مشخص شوند و به پاداش خود در آخرت برسند ، دیگر از مشکلات و آزمایشات دنیایی ، رنج نخواهید برد ، بلکه سعی می کنید ، با کمک خداوند مشکلات را به بهترین شکل ممکن سپری کنید .

موفق باشید

شنبه 21/1/1389 - 17:10
خاطرات و روز نوشت

سلام به بروبچ  گل تبیانیم :

امیدوارم که حالتون خوب باشه ، می خواهم اولین مطلب شنبه ام رو با یک تشکر و قدردانی از همه شما دوستان خوب " ثبت مطالبیم " که هفته گذشته ، لطف کردید و به مطالب من سر زده و نظری دادید ، شروع کنم . دستت همه شما عزیزان درد نکند ، امیدوارم که به کمک شما عزیزان ، بتوانیم این قسمت سایت رو متحول کنیم .

شعر زیر رو هم تقدیم میکنم ، به تمامی شما عزیزان  :

 

آن چنان رفتی که گویا خواب می بینم هنوز

قطره اشک را آب می بینم هنوز

دل به ما گوید که هجران عشق را باور کنیم

ما به دل گوییم خموش ، خواب می بینم هنوز

 

************************************************

نام برخی از دوستان که هفته گذشته ، مطالب fn - 400 را مورد لطف خودشان قرار دادند :

 

 هانی هنیه . جاده دوستی . پرنده . مرجان دریایی . سید آرش مجتبی

 نژاد . saeid_h .Dr_mahsa .miri_1364 .mosa_fer

shokry1344.hoda89.anima49.mehrgraphic

  mohammad juker _3000 .milad20razeqi

و بسیاری از دوستان دیگر ....

از تمامی شما عزیزان تشکر می کنم ، امیدوارم که این هفته هم با مطالب من همراه باشید .

شنبه 21/1/1389 - 12:31
خاطرات و روز نوشت

آیا تا به حال نگران بوده ای ...؟

نگران در مورد اینکه ، اگر مردم بدانند که من واقعا کیستم

در مورد من چگونه قضاوت می کنند ...؟!!

اگر زیر خنده های شاد من

دل اندوهگین مرا ببینند

آنان چه واکنشی نشان خواهند داد ...؟!!

اگر آگاه شوند از افکار ناجوری که گاهی اوقات در سرم می پرورانم

باز همچون مرا دوست خواهند داشت

آیا اصلا کسی به فکر من هست

 

  

ای انسان ، آگاه باش

خداوند به فکر توست

اوکشمکشهای زندگی تو را می داند ، و بیش از هرکس تو را می شناسد

اما از همه کسی تو را بیشتر دوست دارد

 ************************************************

خداوند می فرمایند :

 مردم بر اساس ظاهر انسان ها قضاوت می کنند ، اما بر بر اساس دل آنها

 

جمعه 20/1/1389 - 12:4
شعر و قطعات ادبی

 

یاد دارم یک غروب سرد سرد

می گذشت از توی کوچه دوره گرد

دوره گردم کهنه قالی میخرم

کاسه و ظرف سفالی میخرم

دست دوم جنس عالی میخرم

گر نداری کوزه خالی میخرم

 

  

 

اشک در چشمان بابا حلقه بست

عاقبت آهی زد و بغضش شکست

اول سال است؛ نان در سفره نیست

ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟

 

  

 

بوی نان تازه هوش از ما ربود

اتفاقا مادرم هم روزه بود

صورتش دیدم که لک برداشته

دست خوش رنگش ترک برداشته

سوختم دیدم که بابا پیر بود

بدتر از آن خواهرم دلگیر بود

مشکل ما درد نان تنها نبود

شاید آن لحظه خدا با ما نبود

 

  

 

باز آواز درشت دوره گرد

رشته ی اندیشه ام را پاره کرد

دوره گردم کهنه قالی میخرم

کاسه و ظرف سفالی میخرم

دست دوم جنس عالی میخرم

گر نداری کوزه خالی میخرم

 

  

 

خواهرم بی روسری بیرون دوید

آی آقا ! سفره خالی می خرید . . . .!!!

 

************************************************

فردا جمعه است ، برای ظهور آقا دعا فراموش نشود

اللهم عجل لولیک الفرج

پنج شنبه 19/1/1389 - 15:25
دعا و زیارت

وسوسه هایی که به سراغ شما می آیند

از وسوسه هایی که دیگران به آن دچارند

دشوارتر نیست

هیچ وسوسه ای نیست که نتوان در مقابل آن ایستادگی کرد

پس در مقابل آن ، ایستادگی کنید و اطمینان داشته باشید

که خدا نخواهد گذاشت که بیش از حد توانایی خود

وسوسه شوید .

یاد خدا، به شما قدرت می دهد که در مقابل وسوسه تاب بیاورید

این وعده خداوند بزرگ است

همواره به خود باید بگوییم

با کمک تو ای خداوند بزرگ پیروز خواهم شد

تویی که دشمنان ما را شکست خواهی داد !

من پیوسته به تو امیدوارم

و بیش از پیش تو را ستایش خواهم کرد ، که می دانم این 

راز نابودی و رهایی از وسوسه هاست

 

************************************************

از مخالفت ها نهراسید ، بادبادک هنگامی بالا می رود که با باد مخالف رو به رو شود .

پنج شنبه 19/1/1389 - 11:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته