• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 771
تعداد نظرات : 354
زمان آخرین مطلب : 4818روز قبل
کامپیوتر و اینترنت
دانشمندان در پی نامگذاری و رونمایی از سریع‌ترین ابررایانه جهان طلیعه نوینی از شكستن مرزهای دانش و ظهور دستاوردهای اكتشافاتی جدید را نوید می‌دهند كه هنوز نمی‌توان چشم‌اندازی را برای آن متصور بود.

سریع‌ترین ابررایانه جهان موسوم به جاگوار 5 XT كه نام خود را از همتای پرسرعتش در طبیعت وام گرفته و به ادعای دانشمندان می‌تواند جهش‌های چشمگیری را در قلمرو دانش و تحقیقات علمی رقم بزند، قرار است پیش از آن كه هر گونه تكلیفی از جمله پیشرفت‌های نوین در زمینه دانش هسته‌ای و سلاح‌های اتمی بر دوشش سنگینی نماید، با ماموریتی جدید و در نقش شوالیه‌ای فداكار وقف حل پرسش‌های علمی شود كه ممكن است سیاره ما را نجات دهد؛ و اینك زمین در انتظار این است كه این هیولای هوشمند در مصاف با مسائلی همچون تغییرات آب و هوا، انرژی‌های تجدیدشونده و داروهای نوین، پاسخگوی راه‌حل‌های راهبردی شایسته‌ای برای حفظ بهتر و بیشتر سیاره و نیازهای آن باشد.

دانشمندان در پی نامگذاری و رونمایی از سریع‌ترین ابررایانه جهان طلیعه نوینی از شكستن مرزهای دانش و ظهور دستاوردهای اكتشافاتی جدید را نوید می‌دهند كه هنوز نمی‌توان چشم‌اندازی را برای آن متصور بود.

سریع‌ترین ابررایانه جهان موسوم به جاگوار 5 XT كه نام خود را از همتای پرسرعتش در طبیعت وام گرفته و به ادعای دانشمندان می‌تواند جهش‌های چشمگیری را در قلمرو دانش و تحقیقات علمی رقم بزند، قرار است پیش از آن كه هر گونه تكلیفی از جمله پیشرفت‌های نوین در زمینه دانش هسته‌ای و سلاح‌های اتمی بر دوشش سنگینی نماید، با ماموریتی جدید و در نقش شوالیه‌ای فداكار وقف حل پرسش‌های علمی شود كه ممكن است سیاره ما را نجات دهد؛ و اینك زمین در انتظار این است كه این هیولای هوشمند در مصاف با مسائلی همچون تغییرات آب و هوا، انرژی‌های تجدیدشونده و داروهای نوین، پاسخگوی راه‌حل‌های راهبردی شایسته‌ای برای حفظ بهتر و بیشتر سیاره و نیازهای آن باشد.

رایانه كارآمد و با عملكرد بالای جاگوار XT5 مربوط به آزمایشگاه ملی اوك بریج كه از سوی شركتی تحقیقاتی در سیاتل ساخته و پرداخته شده، از سوی متخصصان و در آخرین فهرست نیم‌سالانه رده‌بندی مشهور قدرتمندترین ابررایانه‌ای جهان(500 TOP) به عنوان «سریع‌ترین در سیاره» معرفی شده است. این عنوان منحصربه‌فرد در حالی نصیب این هیولای رایانه‌ای می‌شود كه به دنبال سیاست تشویق اقتصادی فدرال و تزریق سرمایه تقویتی قریب به 20 میلیون دلار رایانه جاگوار توانست سرعت عملكردی معادل 759/1 پتافلاپ (P flop) محاسبه در ثانیه را به انجام رساند. این عبارت معادلی نجومی برای تعریف اندازه توان محاسبه رایانه در عملیات اعداد اعشاری در ثانیه به شمار می‌رود كه برابر با كادریلیون (10 به توان 15) محاسبه در ثانیه می‌شود. دستیابی به این سرعت محاسباتی نجومی بود كه بنیاد ملی علوم به عنوان بانی این پروژه را وادار كرد تا لقب «برترین ابررایانه آكادمیك در جهان» را به ابررایانه ساخته شده این شركت و تحت مالكیت دانشگاه تنسی و مؤسسه ملی علوم محاسباتی اعطا كند. كسب این عنوان اولی از سوی ابررایانه جاگوار در حالی صورت می‌گیرد كه سامانه رایانه‌ای شركت آی.بی.ام مربوط به آزمایشگاه ملی لوس‌آلاموس كه نام رودرانر (Roadrunner) مرغ فاخته سریع‌السیر تگزاسی را یدك می‌كشد، با سرعتی معادل 04/1 پتافلاپ كه تا پیش از این شماره یك ابررایانه‌ها به شمار می‌رفت، جایگاهی بهتر از دومی را در این رده‌‌بندی نخواهد یافت. البته در این میان جایگاه سوم رده‌بندی سرعت نیز به رایانه همكلاس جاگوار در اوك ریچ با سرعت عملكردی معادل 8317/0‌ترافلاپ (T flop) یا یك‌تریلیون محاسبه در ثانیه تعلق دارد كه نام كراكن یا همان اژدهای دریایی افسانه‌ای اسكاندیناوی را بر خود دارد.

البته به‌رغم این كه سازمان انرژی آمریكا مالك هر دو ابررایانه شماره یك و دوی جهان است، اما كاربرد آنها در زمینه انرژی خلاصه نمی‌شود و برای مقاصد مختلفی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند؛ به نحوی كه سازندگان ابررایانه جاگوار آن را در اصطلاح یك ابزار « دانش باز» برای تحقیقات آمایش و بررسی ژرف و بسیار دقیق در طیف وسیعی از موضوعات برمی‌شمارند و از سویی ابررایانه رودرانر نیز ابزاری اختصاص‌‌یافته برای ارزیابی و سنجش پیچیده و طبقه‌بندی شده سلاح‌های هسته‌ای خوانده می‌شود. به اعتقاد توماس زكریا، جانشین مدیریت علوم و فناوری آزمایشگاه اوك بریج، این ابررایانه‌ها به ما می‌فهمانند كه علم بویژه برای رفع برخی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی كه در حال حاضر گریبانگیر بشر است، واقعا مهم به شمار می‌رود. در واقع زمانی كه متولیان تحقیقات در حوزه انرژی چنین سوداهای علمی بزرگ‌ تریلیون دلاری در سر می‌پرورانند، ضروری است كه نسبت به بهترین دانش اقلیم و تغییرات آب و هوایی اطلاع و آگاهی شایسته‌ای داشته باشند و این تسلط و قدرت‌یابی علمی همان چیزی است كه می‌توان از خروجی این محصولات هوشمند انتظار داشت. به باور دانشمندان این ابرماشین در واقع فصل مشترك دانش بهتر تغییرات آب و هوایی از یك سو و سیاست فناوری انرژی از سوی دیگر محسوب می‌شود.

اكنون و با ورود این هیولاهای هوشمند به قلمرو تحقیقات علمی، امید می‌رود تا پرسش‌های دانشمندان و معضلات پیش روی انسان و سیاره سبز حل شود؛ حیطه گسترده‌ای كه به تصور دانشمندان از خاستگاه‌های این عالم گرفته تا دانش مربوط به حباب‌های صابون را تحت پوشش خود خواهد گرفت. در همین رابطه و به عنوان نمونه، سازمان ملی اقیانوسی و جوی آمریكا در حال حاضر از این ابررایانه‌ها به منظور توسعه بخشیدن مدل‌های با كیفیت وضوح بالا برای پیش‌بینی تغییرات اقلیمی در مقیاسی منطقه‌ای استفاده می‌كند. دانشگاه تنسی و آزمایشگاه اوك بریج نیز با هدف دستیابی به منابع انرژی و سوخت‌های تجدیدشونده و به منظور توسعه نسل جدیدی از اتانول، مشغول بررسی و مطالعه واكنش متقابل آنزیم‌ها در دیواره سلول‌های گیاهی هستند و در این راه از توان مثال‌زدنی این ابررایانه‌ها سود می‌جویند. از سوی دیگر آزمایشگاه‌های ملی آرگون و اوك بریج در سایه توان محاسباتی این ابررایانه‌ها روی توسعه دادن الگوریتم‌های جدیدی برای رآكتورهای هسته‌ای كار می‌كنند كه تولید مقادیر كمتری از ضایعات هسته‌ای را در پی خواهد داشت.

البته غوغایی كه با كلید خوردن سریع‌ترین ابررایانه جهان در قلمرو دانش به پا شده، در حالی است كه جك دانگارا دانشمند علوم رایانه‌ای دانشگاه تنسی كه با همكاری محققانی از دانشگاه مانهایم آلمان و آزمایشگاه ملی بركلی كار جمع‌آوری و تدوین فهرست برترین رایانه‌ها (500 TOP) را صورت می‌دهد، خاطرنشان می‌سازد این اولین بار نیست كه یك ماشین «دانش باز» در این فهرست جای می‌گیرد؛ شبیه‌ساز زمین ژاپنی‌ها نیز در ردیف این قبیل ماشین‌ها محسوب می‌شود كه چند سالی در این فهرست خودنمایی می‌كرد. در همین خصوص، مقامات سازمان ملی امنیت هسته‌ای آمریكا ادعا می‌كنند نهاد متبوعشان نیز ابررایانه‌هایی را در فرآیند توسعه دارد كه احتمالا در رتبه‌بندی آینده فهرست برترین‌ها از ابررایانه جاگوار پیشی خواهد گرفت و معتقدند محصولات آینده آنها در تامین اهداف مورد نظرشان باید در واقع سریع‌تر باشد و البته نباید از نظر دور داشت كه به اعتقاد آنها مساله واقعی این است كه آمریكا به هر شكل در این زمینه پیشتاز سایر كشورها و در صدر فهرست باشد چون به‌ زعم آنها موضوع محاسبات رایانه‌ای پر سرعت برای هر دو حوزه علم و صنعت اهمیت بسیار بالایی دارد. این پیشتازی به سبك آمریكایی در حوزه توانمندی محاسبات رایانه‌ای در حالی مطرح است كه پیش از این و در سال 2002، شبیه ساز زمین ژاپنی‌ها 100 برابر سریع‌تر از هر ماشینی در آمریكا به شمار می‌رفت و خود مقامات متولی حوزه‌های وابسته به تحقیقات پیشرفته انرژی و هسته‌ای هرگز تصور آن را هم نمی‌كردند كه تا سال 2009 به سرعتی معادل پتافلاپ (كادریلیونی) دست یابند؛ و این موضوعی بود كه تا 5 سال پیش در حد رویایی برای دستیابی به افزایشی چشمگیر در توانایی محاسباتی آمریكا محسوب می‌شد كه طی آن قرار بود هر 9 ماه سرعت محاسباتی آنها نسبتا دو برابر شود.

با این اوصاف و جدا از مسائل منطقه‌ای و انحصارطلبی در زمینه دستیابی به سرعت‌های افزون‌تر محاسباتی، توجه به اظهار نظر آردن بیمنت، مدیر بنیاد ملی علوم آمریكا نیز خالی از لطف نیست. وی معتقد است علم در حال پیشروی و حركت به سوی سطوح بالاتری از پیچیدگی است و اكنون در برخی موارد به سبب همین پیچیدگی و دشواری كه مستلزم حل كردن این چالش‌های بزرگ و بسیار مهم به شمار می‌رود، همه ما ناگزیر از داشتن تصور و ادراكی بصری و قابل رویت هستیم زیرا مغز ما نمی‌تواند از عهده پردازش چنین محدوده پرشماری از واحد‌های اطلاعاتی برآید. در واقع مدل‌ها و شبیه‌سازهای ایجاد شده توسط این ابررایانه‌ها به ما اجازه نزدیك‌تر شدن به حقیقت عالم را می‌دهد.

در این میان هر چند مسوولان بخش تحقیق و توسعه اقتصادی دانشگاه تنسی، از كسب رتبه اول و سوم سریع‌ترین ماشین‌ها در آزمایشگاه اوك بریج به عنوان جنبش و پیشرفتی عظیم برای دانشگاه یاد می‌كنند، اما در عین حال آن را مترادف این معنا نیز می‌دانند كه دانشگاه‌ها می‌توانند نقش مهمی را در كمك كردن به حل و یافتن پاسخ پیچیده‌ترین مسائلی كه اكنون پیش روی بشر است ایفا نمایند؛ جواب‌هایی كه می‌تواند بدرستی و با اتخاذ رویكردهای محاسباتی از این قبیل محقق شود و صد البته به باور دانشمندان این توان بالای محاسباتی می‌تواند ما را روی نقشه راه جای دهد؛ موقعیتی كه تا پیش از این هرگز در مسیر آن قرار نداشته‌ایم.

منبع: discovery / top500

جمعه 13/9/1388 - 17:8
دانستنی های علمی
 

شخصى یهودی به حضور امام على (ع ) آمد و پرسید: «عددى را به دست من بده كه قابل قسمت بر 1،2،3،4،5،6،7،8،9باشد بى آنكه باقى بیاورد.» امام على (ع ) بى درنگ به او فرمود: «اضرب ایّام اسبوعك فى ایّام سنتك » (روزهاى هفته را بر روزهاى یكسال خودت ضرب كن كه حاصل ضرب آن، قابل قسمت بر همه اعداد مذكور (بدون باقیمانده) خواهد بود.) سؤال كننده هفت را در 360 ضرب كرد حاصل ضرب آن 2520 شد، این عدد را بر 2،3،4،5،6،7،8،9، 1تقسیم كرد، دید بر همه این اعداد قابل قسمت است بدون آنكه باقى بیاورد.

اعجاز در قرآن

 در قرآن كریم به اینكه 300 سال شمسی دقیقاً برابر 309 سال تمام قمری است به صورت مستقیم اشاره شده است . این مطلب وقتی مشخص شد كه یكی از علمای دین یهود از حضرت امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرسید : چرا قرآن مدت توقف و خواب اصحاب كهف را 309 ذكر سال كرده است در حالی كه در حاشیه تورات ما این مدت 300 سال نوشته شده است ؟ حضرت امیر علیه السلام فرمودند : «سالهای شما شمسی است ولی سالهای ما قمری است» . جالب اینجاست كه یكی از اساتید ریاضی این محاسبات را انجام داده كه خلاصه قابل فهم آن چنین است : سال شمسی یهود 365 روز تمام بوده است . بنابراین 300 سال آنها می شود : روز 109500=365×300 در حالی كه سال قمری برابر است با 354 روز و 8 ساعت و 48 دقیقه بنابراین 309 سال قمری برابر است با : روز 109500={48 دقیقه و 8 ساعت و 354 روز ×}309 پس معلوم شد كه 300 سال شمسی یهود برابر است با 309 سال قمری نه یك روز كمتر نه بیشتر. این در حالی است كه تا صدها سال بعد از نزول قرآن هنوز شبانه روز به 24 ساعت و هر ساعت به 60 دقیقه و الی آخر تقسیم نشده بود . و حتی ساعت هنوز اختراع نشده بود .

جمعه 13/9/1388 - 16:43
دانستنی های علمی
  گروهی از بزرگترین کارشناسان شرکتها و دانشگاهها در حوزه های فناوری ، نوآوری و استراتژیهای تجارت به بررسی ویژگیهای دنیا در سال ۲۰۵۰ پرداخته اند که می توان به تغییرات دنیای پزشکی، منابع انرژی و فناوریها اشاره کرد. 

گروهی از بزرگترین کارشناسان شرکتها و دانشگاهها در حوزه های فناوری ، نوآوری و استراتژیهای تجارت به بررسی ویژگیهای دنیا در سال ۲۰۵۰ پرداخته اند که می توان به تغییرات دنیای پزشکی، منابع انرژی و فناوریها اشاره کرد.
"
انجمن فناوریها" که یک مرکز مشاهده مفاهیم آینده است در برنامه ای با عنوان "پیش بینی فناوریها" (Foresight Technologies) که با مشارکت بزرگترین کارشناسان شرکتها و دانشگاهها در حوزه های فناوری، نوآوری و استراتژیهای تجاری برگزار کرده، لیستی را منتشر کرده است که به معرفی ۱۲ فضایی می پردازد که تا سال ۲۰۵۰ از بیشترین پتانیسل در تکامل فناوری برخوردارند و اینکه این فناوریها چه چیزی را و چگونه تغییر خواهند داد.
پزشکی
تا سال ۲۰۵۰ پزشکی به خاطر نقشه برداری از ژنوم انسان، شخصی خواهد شد. به طوری که این علم به سمت درمانهایی پیش می رود که برای هر شخص به طور مجزا و براساس ژنومی که دارد، ارائه می شود.
در حقیقت علم پزشکی روی ژنهای خاص و بیماریهای آینده متمرکز می شود. پیش بینی می شود که تهیه یک نقشه ژنتیکی در حدود هزار دلار هزینه داشته باشد.
همچنین پزشکی خانگی به خاطر عرضه کیتهایی که پارامترهای بیولوژیکی انسان (برای مثال کلسترول و گلیسیمی) را تجزیه می کنند، رواج خواهد یافت. به علاوه هریک از انسانها دارای یک "من برتر مجازی" می شوند که وزن، رژیم غذایی و پارامترهای سلامتی دیگر آنها را کنترل می کند.
منابع انرژی
گسترش انرژی الکتریکی به خاطر عرضه ژنراتورهایی که با افزایش تقاضای انرژی فعال می شوند، از مدلهای فعلی که تنها روی یک منطقه متمرکز شده اند، فراتر خواهد رفت.
سوختهای زیستی می توانند از طریق ایجاد گیاهان اصلاح ژنتیکی شده ای که می توانند انرژی زیادی تولید کنند، بدست بیایند.
این در حالی است که آب همچنان به عنوان یک مشکل برای انسان باقی می ماند. به طوری که کمتر از دو درصد از منایع هیدریتی سیاره زمین می توانند از آب کاملا تمیز ساخته شوند و بیشتر آنها از ذوب یخ قطبها بدست می آیند.
آینده بسیار ساده است. در حقیقت آینده تنها نیاز به یادگیری صرفه جویی، حفظ تمیزی و افزایش نمک زدایی آب دریاها دارد.
گازهای اصلی برای مصارف خانگی یعنی متان و دی اکسید کربن به سختی کنترل می شوند و میزان آنها به شدت منجر به ایجاد آلودگی خواهد شد. کارشناسان پیش بینی می کنند که تا سال ۲۰۵۰ کار کنترل این گازها به اندازه کافی قابل قبول و موثر خواهد بود. کشاورزی برپایه مطالعات ژنتیکی توسعه خواهد یافت و بنابراین می توان ژنومهای خاصی را برای تاثیرگذاری بیشتر رشد سبزیجات شناسایی کرد و با استفاده از این ژنومها، سبزیجات مختلف را براساس نوع مصارف خوراکی و یا تولید سوخت زیستی پیش از کشت دسته بندی کرد.
فناوریها
رایانه ها نقش مرکزی در زندگی تمام انسانها ایفا می کنند و تمام دستگاهها از ماشینهای لباسشویی تا زنگ در خانه ها با رایانه های شخصی، تلفنهای همراه و تلویزیون کنترل می شوند. در این مورد پیش بینی می شود که تنها با ۱۰۰ دلار بتوان برای خانه یک رایانه شخصی با تلفن همراه و اتصالات بی سیم به اینترنت را خریداری کرد.
نانو مواد که بر پایه فناوریهای نانو شکل گرفته اند، عملکرد خود را تغییر می دهند و از غیرفعالی به فعال بودن تبدیل می شوند و در بسیاری از دستگاه ها مثل پمپها، موتورها و بخشهای دیگر بکار می روند.
امنیت گامهای مهمی به جلو برخواهد داشت و برای مثال استفاده از دوربینهای تصویری خودمختار و مجهز به آلگوریتمهای شناسایی رفنار انسان برای ارتقای سطح امنیت زندگی رواج می یابد

جمعه 13/9/1388 - 16:31
دانستنی های علمی
 

 

حضرت علی (ع):
نماز ، كوبنده شیطان است ”

     در سپیده دم حیات ، هنگامیكه خدا ، انسان ” را آفرید و از روح الهی خویش ، در وجود او  دمید ، مقرر فرمود تا همگی فرشتگان مقرب درگاهش ، آدم ابوالبشر (ع) را سجده كنند .

در این میان “ ابلیس ” انسان را فاقد لیاقت برای مسجود فرشتگان بودن یافت و از فرمان الهی سر بتافت و به واسطه این تمرد از درگاه الهی رانده شد .

     اما “ شیطان با این كه در بسیاری از موارد مترادف با “ ابلیس ” معرفی شده است ، از نظر قرآن و روایات ( و با آنچه كه خواهیم گفت از دیدگاه علمی ) با “ ابلیس ” به كلی متفاوت است . بدین معنی كه “ شیطان ” را می توان ، عبارت از همه آن نیروها و موجوداتی دانست كه انسان را به گناه كردن وا می دارند و یا به طور كلی به نحوی از انحاء در انسان ،ایجاد بیماری و مرض می نمایند .

     در این مورد حتی بسیاری از روایات اسلامی را می توان یافت كه در آنها از میكروبهای بیماریزای انسان نیز با عنوان “ شیطان ” نام برده شده است و حتی می توان ایجاد بیماریها عفونی انسان را نیز به نوعی ، ناشی از غلبه شیطانهایی به نام باكتری ، انگل ، قارچ ، ویروس ، و .. به حساب آورد .

     به این ترتیب ، ابیات مشهور و زیبای زیر :

شیطان كه رانده گشت بجز یك خطا نكرد

 خود را برای سجده آدم رضا نكرد

شیطان هزار مرتبه بهتر ز بی نماز

كو سجده را بر آدم و این بر خدا نكرد

     علیرغم آن كه حاوی مفاهیم عمیق در جهت توجه دادن ، به خطر بزرگ بی نمازی است ، از لحاظ به كاربردن كلمه “ شیطان شاید اندكی اشكال داشته باشد ، چرا كه آن موجودی كه در مقابل آدم (ع) حاضر به سجده نشد ، “ ابلیس ” و یكی از فرشتگان الهی بود ، اما شیطان ها  موجودات بسیار متعددی هستند كه نه تنها با وسوسه های شیطنت آمیز خود ، باعث ایجاد بیماریهای روحی ( گناهان ) و بیماریهای روانی ( مثل وسواس ) می شوند ، بلكه بیماریهای جسمی ( مانند انواع بیماریهای عفونی ) را نیز ایجاد می كنند . به هر تقدیر ، شاید بتوان “ شیاطین ” را بعنوان لشكریان بسیار متعدد “ ابلیس ” تلقی نمود .

     در شماره های اولیه این مجموعه مقالات از تاثیر نماز بر بیماریهای مختلف میكروبی ، از جمله عفونتهای پوست ، دهان و دندان ، دستگاه تنفس ، دستگاه ادراری و .. سخن گفتیم و “ كوبندگی ” نماز را در مورد شیاطین عفونت زا ، در انسان بررسی نمودیم . اما نكته ای كه در این شماره خواهیم گفت ، به بحث “ تعادل ناقل های عصبی ” كه در شماره گذشته مورد بررسی قرار گرفت می باشد.

      درباره ناقل های عصبی با توجه به دانسته های جدید علمی گفتیم كه تمام بیماریهای روانی انسان و حتی گناهانی كه مرتكب می شود ( بیماریهای روحی ) تماما بر اثر ایجاد تغییر و تحولاتی است كه در مواد شیمیایی موجود در دستگاه عصبی او بوقوع می پیوندد و بررسی كامل پیرامون این نظریه تحول شگرفی در تمامی عرصه های بشری ، اعم از انسان شناسی و فلسفه و روانشناسی و جامعه شناسی و .. ایجاد خواهد كرد ، چرا كه با این دیدگاه بوسیله قرص و آمپول و با روش دو  دوتا چهار تا  می توان به سراغ مشكلات مزمنی كه قرنها بشر را آزرده اند رفت و مثلا ریشه فساد و فحشاء و دروغگویی و حسادت و .. را بدین طریق خشكاند !

     اما همانجا اشاره كردیم كه علم بشر تا رسیدن به روزی كه قادر شود “ تعادل ناقل های عصبی ” را به بهترین شكل در وجود انسانها برقرار سازد ، راه درازی در پیش دارد ، اما آیین مقدس اسلام و بخصوص پیشوایان بزرگ مذهب تشیع ، از قرنها پیش ، ضمن قرار دادن “ عدل ” در كنار اساسی ترین اعتقاد دینی خود یعنی “ توحید ” یك جنبه مهم عدل را برقراری تعادل در وجود انسان دانسته اند و برای برقرار نمودن این تعادل روشهای گوناگونی پیشنهاد كرده اند كه در صدر این روشها “ نماز ” قرار دارد .

     در بحث تعادل ناقل های عصبی می توان با یافته های امروزی دانش بشر ، از تعادل خارج شدن برخی ناقل های عصبی را ( مثلا با فزونی یافتن یك ماده شیمیایی نامطلوب ) منجر به ایجاد اختلالات روانی و یا انحرافات در انسان دانست . بدین معنا كه مجموعه ای از “ مواد شیمیایی نامطلوب ” در دستگاه عصبی انسان حضور می یابند  كه او را به یك بیماری روانی مبتلا می سازند و یا او را به حسادت ، دروغگویی ، بدبینی و .. وادار می كنند .

     حال با توضیحی كه در آغاز پیرامون “ شیطان ” ارائه نمودیم می توانیم با تكیه بر قرآن و روایات معصومین (ع) این “ مواد شیمیایی بد و نامطلوب ” را مصداق دیگری برای “ شیطان ” بدانیم ، كه همان عامل تمام بیماریهای جسمی و روانی و انحرافات و گناهان بشر است .

     بدین ترتیب علیرغم نقشی كه برای “ شیطان ” در ایجاد بیماریها در انسان ذكر كردیم ، می توانیم پیرامون آن بخش از مفاهیم قرآنی كه به “ امراض قلب ” اشاره كرده است ، یا آن گروه از آیات شریفه الهی كه به بحث پیرامون تاثیرات شیطان بر انسان پرداخته است ، به درك بهتری با مدد توجهات علمی برسیم و بفهمیم كه شیطان از چه راهی ممكن است در درون انسان  بیماری روانی یا روحی ( مرض ) ایجاد كند .

     در واقع با یافته های امروز علم بشر ما می توانیم نام آن ناقلهای عصبی نامطلوب و بیماریزا را ، زیر عنوان كلی “ شیاطین ” بشناسیم . و این همان اعتقاد به ظاهر ساده و از مد افتاده ایست كه قرنها ، بشر بدان پایبند بوده است و حتی بیماریهای روانی مثل اسكیزوفرنی را ناشی از تسخیر انسان به وسیله شیاطین و اجنه دانسته است .

     اما بدیهی است كه علم امروز بشر ، هر روز كه می گذرد این شیاطین ، یعنی همان ناقلهای عصبی نامطلوب و بسیار ریز را ، از روشهای دقیق و پیشرفته علمی ، بهتر و بیشتر شناسایی می كند و به دام می اندازد و بر خلاف روش گذشتگان كه با جن گیری یا به شلاق بستن بیماران روانی قصد بیرون راندن اجنه و شیاطین از وجود آنها را داشتند ، قصد دارد با روش كاملا علمی ، تیشه بر ریشه شیاطین دستگاه عصبی انسان بزند . هر چند كه این رویا شاید در قرنهای آینده به تحقق بپیوندد.

     ولی در این میان راه دیگری نیز برای مقابله شدید با این شیاطین درون موجود است و آن “ ایمان مذهبی ” و بخصوص نماز است .

     نمازگزار واقعی ، هرگز دروغ نمی گوید ، هرگز حسادت نمی ورزد ، هرگز بخل نمی كند ، هرگز دشنام نمی دهد و خلاصه به همین ترتیب از همه حالتهای نامطلوب روانی و روحی ، كه شیاطین درونی در صددند او را بدان گرفتار نمایند ( یعنی همان امراض قلب ) ، خلاصی پیدا می كند ، چرا كه “ نماز ” كوبنده شیطان است و به قدرتمندانه ترین شكل ممكن با همه شیاطینی كه قصد دارند انسان را دچار بیماریهای جسمی ، بیماریهای روانی و یا گناهان و انحرافات ( بیماریهای روحی ) نمایند ، مقابله می كند

 
جمعه 13/9/1388 - 16:16
دانستنی های علمی
.1اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَدَنا فى تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فى سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فى اَرْكانِهِ، وَاَحاطَ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ عِلْماً وَ هُوَ فى مَكانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ كُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ. .2بارِئُ الْمَسْمُوكاتِ وَداحِى الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُالْأَرَضینَ وَالسّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلى جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلى جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ یَلْحَظُ كُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ. كَریمٌ حَلیمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَیْهِمْ بِنِعْمَتِهِ. .3لا یَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلایُبادِرُ إِلَیْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَیْهِ اَلْمَكْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَیْهِ الْخَفِیّاتُ. .4لَهُ الْإِحاطَةُ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ، والغَلَبَةُ على كُلِّ شَى‏ءٍ والقُوَّةُ فى كُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلى‏ كُلِّ شَئٍ وَلَیْسَ مِثْلَهُ شَىْ‏ءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّىْ‏ءِ حینَ لاشَىْ‏ءَ دائمٌ حَىٌّ وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُالْحَكیمُ. .5جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِكَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطیفُ الْخَبیرُ. لایَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعایَنَةٍ، وَلایَجِدُ أَحَدٌ كَیْفَ هُوَمِنْ سِرٍّ وَ عَلانِیَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلى‏ نَفْسِهِ. .6وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اَللَّهُ ألَّذى مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذى یَغْشَى الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذى یُنْفِذُ أَمْرَهُوَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَكُنْ لَهُ كُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ یَشاءُ فَیُمْضی، وَیُریدُ فَیَقْضی، وَیَعْلَمُ فَیُحْصی، وَیُمیتُ وَیُحْیی، وَیُفْقِرُ وَیُغْنی، وَیُضْحِكُ وَیُبْكی، (وَیُدْنی وَ یُقْصی) وَیَمْنَعُ وَ یُعْطى، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدیرٌ. .7یُولِجُ الَّلیْلَ فِى النَّهارِ وَیُولِجُ النَّهارَ فىِ الَّلیْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزیزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجیبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِى الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذى لایُشْكِلُ عَلَیْهِ شَىْ‏ءٌ، وَ لایُضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخینَ وَلایُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّینَ. .8اَلْعاصِمُ لِلصّالِحینَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحینَ، وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنینَ وَرَبُّ الْعالَمینَ. الَّذِى اسْتَحَقَّ مِنْ كُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ یَشْكُرَهُ وَیَحْمَدَهُ (عَلى‏ كُلِّ حالٍ. .9أَحْمَدُهُ كَثیراً وَأَشْكُرُهُ دائماً عَلَى السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائكَتِهِ وكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطیعُ وَأُبادِرُ إِلى‏ كُلِّ مایَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فى طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ اللَّهُ الَّذى لایُؤْمَنُ مَكْرُهُ وَلایُخافُ جَورُهُ. .10وَأُقِرُّلَهُ عَلى‏ نَفْسى بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، وَأُؤَدّى ما أَوْحى بِهِ إِلَىَّ حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بى مِنْهُ قارِعَةٌ لایَدْفَعُها عَنّى أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ - لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنى أَنِّى إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لى تَبارَكَ وَتَعالَى الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَاللَّهُ الْكافِى الْكَریمُ. .11فَأَوْحى إِلَىَّ: (بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ ــ فى عَلِىٍّ یَعْنى فِى الْخِلاَفَةِ لِعَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ ــ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ.12مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى إِلَىَّ، وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَةِ: إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ كُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِىَّ بْنَ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِیّى وَ خَلیفَتى (عَلى‏ أُمَّتى) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى‏ إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِىَّ بَعْدى وَهُوَ وَلِیُّكُمْ بَعْدَاللَّهِ وَ رَسُولِهِ،.13وَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى‏ عَلَىَّ بِذالِكَ آیَةً مِنْ كِتابِهِ (هِىَ): (إِنَّما وَلِیُّكُمُ‏اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ و وَیُؤْتونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ)، وَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ الَّذى أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى‏الزَّكاةَ وَهُوَ راكِعٌ یُریدُاللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فى كُلِّ حالٍ. .14وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِىَ لِىَ (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِكَ إِلیْكُمْ - أَیُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَكَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فى قُلوبِهِمْ، وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَاللَّهِ عَظیمٌ. .15وَكَثْرَةِ أَذاهُمْ لى غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّى‏ سَمَّونى أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّى كَذالِكَ لِكَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیّاىَ وَ إِقْبالى عَلَیْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّى) حَتّى‏ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فى ذالِكَ (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِىَّ وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ ـ (عَلَى‏الَّذینَ یَزْعُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) ـ خَیْرٍ لَكُمْ، یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ) الآیَةُ. وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّىَ الْقائلینَ بِذالِكَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلكِنِّى وَاللَّهِ فى أُمورِهمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ. .16وَكُلُّ ذالِكَ لایَرْضَى اللَّهُ مِنّى إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ)، ثُمَّ تلا: (یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ - فى حَقِّ عَلِىٍّ - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ.  

                                                                              ترجمه.1ستایش خداى راسزاست كه در یگانگى‏اش بلند مرتبه و در تنهایى‏اش به آفریدگان نزدیك است؛ سلطنتش پرجلال و در اركان آفرینش‏اش بزرگ است. ب‏آن‏كه مكان گیرد و جابه ‏جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامى آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگىِ او را پایانى نیست. آغاز و انجام از او و برگشت تمامى امور به سوى اوست. .2اوست آفریننده آسمان‏ها و گستراننده زمین‏ها و حكمران آن‏ها. دور و منزه از خصایص آفریده‏هاست و در منزه‏بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح؛ افزونى‏بخش آفریده‏ها و نعمت ده ایجاد شده‏هاست. به یك نیم نگاه دیده‏ها را ببیند و دیده‏ها هرگز او را نبینند. كریم و بردبار و شكیباست. رحمت‏اش جهان‏شمول است و عطایش منّت‏گذار. .3در انتقام بى‏شتاب و در كیفر سزاواران عذاب صبور و شكیباست؛ بر نهان‏ها آگاه و بر درون‏ها دانا، پوشیده‏ها بر او آشكار و پنهان‏ها بر او روشن است. .4اوراست فراگیرى و چیرگى بر هر هستى. نیروى آفریدگان از او و توانایى بر هر پدیده ویژه اوست. او را همانندى نیست و هموست ایجادگر هر موجود در تاریكستان لاشَى‏ء، جاودانه و زنده و عدل‏گستر؛ جز او خداوندى نباشد و اوست ارجمند و حكیم. .5دیده‏ها را بر او راهى نیست و اوست دریابنده دیده‏ها. بر پنهانى‏ها آگاه و بر كارها داناست. كسى از دیدن به وصف او نرسد و بر چگونگى او از نهان و آشكار دست نیابد مگر او - عزّوجلّ - خود، راه نماید و بشناساند. .6گواهى مى‏دهم كه او «اللّه» است؛ همو كه تنزّهش سراسر روزگاران را فراگیر و نورش ابدیت را شامل است. بى‏مشاور، فرمانش را اجرا، بى‏شریك تقدیرش را امضا و بى‏یاور سامان‏دهى فرماید. صورت آفرینش او را الگویى نبوده و آفریدگان را بدون یاور و رنج و چاره‏جویى، هستى بخشیده است. جهان با ایجاد او موجود و با آفرینش او پدیدار شده است. پس اوست «اللّه» كه معبودى به جز او نیست؛ همو كه صُنعش استوار است و ساختمان آفرینشش زیبا. دادگرى است كه ستم روا نمى‏دارد و كریمى كه كارهابه او بازمى‏گردد. و گواهى مى‏دهم كه او «اللّه» است كه آفریدگان در برابر بزرگى‏اش فروتن و در مقابل عزتش رام و به توانایى‏اش تسلیم و به هیبت و بزرگى‏اش فروتن‏اند. پادشاه هستى‏ها و چرخاننده سپهرها و رام‏كننده آفتاب و ماه كه هریك تا اَجَل معین جریان یابند. او پرده‏ى شب را به روز و پرده‏ى روز را - كه شتابان در پى شب است به شب پیچد. اوست شكننده‏ى هر ستمگر سركش و نابودكننده‏ى هر شیطان رانده‏شده. نه او را ناسازى باشد و نه برایش انباز و مانندى. یكتا و بى‏نیاز، نه زاده و نه زاییده‏شده، او را همتایى نبوده، خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است. بخواهد و به انجام رساند. اراده كند و حكم نماید. بداند و بشمارد. بمیراند و زنده كند. نیازمند و بى‏نیاز گرداند. بخنداند و بگریاند. نزدیك آورد و دور برد. بازدارد و عطا كند. اوراست پادشاهى و ستایش. به دست تواناى اوست تمام نیكى. و هموست بر هر چیز توانا. .7شب را در روز و روز را در شب فرو برد. معبودى جز او نیست؛ گران‏مایه و آمرزنده؛ اجابت‏كننده‏ى دعا و افزاینده‏ى عطا، بر شمارنده‏ى نَفَس‏ها؛ پروردگار پرى و انسان. چیزى بر او مشكل ننماید، فریادِ فریادكنندگان او را آزرده نكند و اصرارِ اصراركنندگان او را به ستوه نیاورد. .8نیكوكاران را نگاهدار، رستگاران را یار، مؤمنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است؛ آن كه در همه احوال سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است. .9او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه مى‏گویم برشادى و رنج و بر آسایش و سختى و به او و فرشتگان و نبشته‏ها و فرستاده‏هایش ایمان داشته، فرمان او را گردن مى‏گذارم و اطاعت مى‏كنم و به سوى خشنودى او مى‏شتابم و به حكم او تسلیمم؛ چرا كه به فرمانبرى او شایق و از كیفر او ترسانم. زیرا او خدایى است كه كسى از مكرش در امان نبوده و از بى‏عدالتیش ترسان نباشد (زیرا او را ستمى نیست. .10و اكنون به عبودیت خویش و پروردگارى او گواهى مى‏دهم. و وظیفه خود را در آن چه وحى شده انجام مى‏دهم مباد كه از سوى او عذابى فرود آید كه كسى یاراى دورساختن آن از من نباشد هر چند توانش بسیار و دوستى‏اش (با من) خالص باشد - معبودى جز او نیست - چرا كه اعلام فرموده كه اگر آن‏چه (درباره‏ى على) نازل كرده به مردم نرسانم، وظیفه‏ى رسالتش را انجام نداده‏ام. و خداوند تبارك و تعالى امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین كرده و البته كه او بسنده و بخشنده است. .11پس آن‏گاه خداوند چنین وحى‏ام فرستاد: «به نام خداوند همه مهرِ مهرورز. اى فرستاده‏ى ما! آن‏چه از سوى پروردگارت درباره‏ى على و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ كن، وگرنه‏رسالت خداوندى را به انجام نرسانده‏اى و او تو را از آسیب مردمان نگاه مى‏دارد.12هان مردمان! آن‏چه بر من فرود آمده در تبلیغ آن كوتاهى نكرده‏ام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان مى‏كنم: همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوى سلام، پروردگارم - كه تنها او سلام است - فرمانى آورد كه در این مكان به‏پا خیزم و به هر سفید و سیاهى اعلام كنم كه علىّ‏بن ابى‏طالب برادر، وصى و جانشین من در میان امت و امام پس از من بوده.جایگاه او نسبت به من به‏سان هارون نسبت به موسى است، لیكن پیامبرى پس از من نخواهد بود او (على) صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است. .13و پروردگارم آیه‏اى بر من نازل فرموده كه: «همانا ولى، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و ایمانیانى هستند كه نماز به‏پا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏پردازند.» و هر آینه علىّ‏بن ابى‏طالب نماز به‏پا داشته و در ركوع زكات پرداخته و پیوسته خداخواه است. .14و من از جبرئیل درخواستم كه از خداوند سلام اجازه كند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. زیرا كمى پرهیزگاران و فزونى منافقان و دسیسه‏ى ملامت‏گران و مكر مسخره‏كنندگان اسلام را مى‏دانم؛ همانان كه خداوند در كتاب خود در وصفشان فرموده: «به زبان آن را مى‏گویند كه در دل‏هایشان نیست و آن را اندك و آسان مى‏شمارند حال آن كه نزد خداوند بس بزرگ است.15و نیز از آن روى كه منافقان بارها مرا آزار رسانیده تا بدانجا كه مرا اُذُن [سخن شنو و زودباور] نامیده‏اند، به خاطر همراهى افزون على با من و رویكرد من به او و تمایل و پذیرش او از من، تا بدانجا كه خداوند در این موضوع آیه‏اى فرو فرستاده: «از آنانند كسانى كه پیامبر خدا را مى‏آزارند و مى‏گویند: او سخن شنو و زودباور است. بگو: آرى سخن شنو است. ـ بر علیه آنان كه گمان مى‏كنند او تنها سخن مى‏شنود ـ لیكن به خیر شماست، او (پیامبر صلى ‏الله علیه و آله و سلم) به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق مى‏كند و راستگو مى‏انگارد.» و اگر مى‏خواستم نام گویندگان چنین سخنى را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت كنم و یا مردمان را به سویشان هدایت كنم [كه آنان را شناسایى كنند] مى‏توانستم، لیكن سوگند به خدا در كارشان كرامت نموده لب فروبستم. .16با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت مگر این‏كه آن چه در حق على فروفرستاده به گوش شما برسانم. سپس پیامبر صلّى اللّه علیه و آله چنین خواند: «اى پیامبر ما! آن‏چه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده - در حق على - ابلاغ كن وگرنه كار رسالتش را انجام نداده‏اى. و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه مى‏دارد
جمعه 13/9/1388 - 15:59
دانستنی های علمی
رسول خدا (ص)در منزلت امیر المومنین (ع) فرمودند : *کو أن الریاض اقلام و البحر مداد و الجن حساب و ألا نس کتاب مأ إحصوأ فضایل علی بن ابی طالب*  اگر تمام درختان قلم ودریاها مرکب وجنیان حسابگر و تمام انسانها نویسنده باشند نمی توانند فضایل علی بن ابی طالب را به حساب آورند.
جمعه 13/9/1388 - 15:56
دانستنی های علمی
روزی جمعی از اصحاب پیغمبر بحث می نمودند در اطراف این موضوع که کدام حرف است در حروف که از همه بیشتر در کلام موجود است؟ معلوم شد حرف الف از همه بیشتر است و هیچکس نمی نتواند کلامی بگوید که الف در آن نباشد. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) حضور داشتند. بدون تأمّل و فی البداهه خطبه ای فرمودند. چنانکه عقلها حیران ماند و نام این خطبه را مونقه گذاشتند؛ یعنی در حسن و نیکویی و بلاغت، شگفت آور است.حَمِدتُ مَن عَظُمَت مِنَّتُهُ، وَ سَبَغَت نِعمَتُهُ، وَ سَبَقَت رَحمَتُهُ، وَ تَمَّت کَلِمَتُهُ، وَ نَفَذَت مَشیَّتُهُ، وَ بَلَغَت حُجَّتُهُ، و عَدَلَت قَضیَّتُهُ، وَ حَمِدتُ حَمَدَ مُقِرٍّ بِرُبوبیَّتِهِ، مُتَخَضِّعٍ لِعُبودیَّتِهِ، مُتَنَصِّلٍ مِن خَطیئتِهِ، مُعتَرِفٍ بِتَوحیَدِهِ، مُستَعیذٍ مِن وَعیدِهِ، مُؤَمِّلٍ مِن رَبِّهِ مَغفِرَةً تُنجیهِ، یَومَ یُشغَلُ عَن فَصیلَتِهِ وَ بَنیهِ، وَ نَستَعینُهُ، وَ نَستَرشِدُهُ، وَ نُؤمِنُ بِهِ، وَ نَتَوَکَّلُ عَلَیهِ، وَ شَهِدتُ لَهُ بِضَمیرٍ مُخلِصٍ موقِنٍ، وَ فَرَّدَتُهُ تَفریدَ مُؤمِنٍ مُتقِنٍ، وَ وَحَّدَتُهُ تَوحیدَ عَبدٍ مُذعِنٍ لَیسَ لَهُ شَریکٌ فی مُلکِهِ، وَ لَم یَکُن لَهُ وَلیٌّ فی صُنعِهِ، جَلَّ عَن مُشیرٍ وَ وَزیرٍ، وَ تَنَزَّهَ عَن مِثلٍ وَ نَظیرٍ، عَلِمَ فَسَتَرَ، وَ بَطَنَ فَخَبَرَ، وَ مَلَکَ، فَقَهَرَ، وَعُصیَ فَغَفَرَ، وَ عُبِدَ فَشَکَرَ، وَ حَکَمَ فَعَدَلَ، وَ تَکَرَّمَ وَ تَفَضَّلَ، لَم یَزَل وَ لَم یَزولَ، وَ لیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ، وَهُوَ قَبلَ کُلِّ شَیءٍ وَ بَعدَ کُلِّ شَیءٍ، رَبٌّ مُتَفَرِّدٌ بِعِزَّتِهِ، مَتَمَلِّکٌ بِقُوَّتِهِ، مُتَقَدِّسٌ بِعُلُوِّهِ، مُتَکَبِّرٌ بِسُمُوِّهِ لَیسَ یُدرِکُهُ بَصَرٌ، وَ لَم یُحِط بِهِ نَظَرٌ، قَویٌ، مَنیعٌ، بَصیرٌ، سَمیعٌ، علیٌّ، حَکیمٌ، رَئوفٌ، رَحیمٌ، عَزیزٌ، عَلیمٌ، عَجَزَ فی وَصفِهِ مَن یَصِفُهُ، وَ ضَلَّ فی نَعتِهِ مَن یَعرِفُهُ، قَرُبَ فَبَعُدَ، وَ بَعُدَ فَقَرُبَ، یُجیبُ دَعوَةَ مَن یَدعوهُ، وَ یَرزُقُ عَبدَهُ وَ یَحبوهُ، ذو لُطفٍ خَفیٍّ، وَ بَطشٍ قَویٍّ، وَ رَحمَةٍ موسِعَةٍ، وَ عُقوبَةٍ موجِعَةٍ، رَحمَتُهُ جَنَّةٌ عَریضَةٌ مونِقَةٌ، وَ عُقوبَتُهُ حَجیمٌ مؤصَدَةٌ موبِقَةٌ، وَ شَهِدتُ بِبَعثِ مُحَمَّدٍ عَبدِهِ وَ رَسولِهِ صَفیِّهِ وَ حَبیبِهِ وَ خَلیلِهِ، بَعَثَهُ فی خَیرِ عَصرٍ، وَ حینَ فَترَةٍ، وَ کُفرٍ، رَحمَةً لِعَبیدِهِ، وَ مِنَّةً لِمَزیدِهِ، خَتَمَ بِهِ نُبُوَّتَهُ، وَ قَوّی بِهِ حُجَّتَهُ، فَوَعَظَ، وَ نَصَحَ، وَ بَلَّغَ، وَ کَدَحَ، رَؤفٌ بِکُلِّ مُؤمِنٍ، رَحیمٌ، ولیٌّ، سَخیٌّ، ذَکیٌّ، رَضیٌّ، عَلَیهِ رَحمَةٌ، وَ تَسلیمٌ، وَ بَرَکَةٌ، وَ تَعظیمٌ، وَ تَکریمٌ مِن رَبٍّ غَفورٍ رَحیمٍ، قَریبٍ مُجیبٍ، وَصیَّتُکُم مَعشَرَ مَن حَضَرَنی، بِتَقوی رَبِّکُم، وَ ذَکَّرتُکُم بِسُنَّةِ نَبیِّکُم، فَعَلَیکُم بِرَهبَةٍ تُسَکِّنُ قُلوبَکُم، وَ خَشیَةٍ تَذری دُموعَکُم، وَ تَقیَّةٍ تُنجیکُم یَومَ یُذهِلُکُم، وَ تُبلیکُم یَومَ یَفوزُ فیهِ مَن ثَقُلَ وَزنَ حَسَنَتِهِ، وَ خَفَّ وَزنَ سَیِّئَتِهِ، وَ لتَکُن مَسئَلَتُکُم مَسئَلَةَ ذُلٍّ، وَ خُضوعٍ، وَ شُکرٍ، وَ خُشوعٍ، وَ تَوبَةٍ، وَ نَزوعٍ، وَ نَدَمٍ وَ رُجوعٍ، وَ لیَغتَنِم کُلُّ مُغتَنَمٍ مِنکُم، صِحَّتَهُ قَبلَ سُقمِهِ، وَ شَیبَتَهُ قَبلَ هِرَمِهِ، وَ سِعَتَهُ قَبلَ عَدَمِهِ، وَ خَلوَتَهُ قَبلَ شُغلِهِ، وَ حَضَرَهُ قَبلَ سَفَرِهِ، قَبلَ هُوَ یَکبُرُ، وَ یَهرَمُ، وَیَمرَضُ، وَ یَسقَمُ، وَ یُمِلُّهُ طَبیبُهُ، وَ یُعرِضُ عَنهُ جَیِبُهُ، وَ یَتَغَیَّرَ عَقلُهُ، وَ لیَقطِعُ عُمرُهُ، ثُمَّ قیلَ هُوَ مَوَعوکَ، وَ جِسمُهُ مَنهوکٌ، قَد جَدَّ فی نَزعٍ شَدیدٍ، وَ حَضَرَهُ کُلُّ قریبٍ وَ بَعیدٍ، فَشَخَصَ بِبَصَرِهِ، وَ طَمَحَ بِنَظَرِهِ، وَ رَشَحَ جَبینُهُ، وَ سَکَنَ حَنینُهُ، وَ جُذِبَت نَفسُهُ، وَ نُکِبَت عِرسُهُ، وَ حُفِرَ رَمسُهُ، وَ یُتِمَّ مِنهُ وُلدُهُ، وَ تَفَرَقَ عَنهُ عَدَدُهُ، وَ قُسِّمَ جَمعُهُ، وَ ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ سَمعُهُ، وَ کُفِّنَ، وَ مُدِّدَ، وَ وُجِّهَ، وَ جُرِّدَ، وَ غُسِّلَ، وَ عُرِیَ، وَ نُشِفَ، وَ سُجِیَ، وَ بُسِطَ لَهُ، وَ نُشِرَ عَلَیهِ کَفَنُهُ، وَ شُدَّ مِنهُ ذَقَنُهُ، وَ قُمِّصَ، وَ عُمِّمَ، وَ لُفَّ، وَ وُدِعَّ، وَ سُلِّمَ، وَ حُمَلِ فَوقَ سَریرٍ، وَ صُلِّیَ عَلَیهِ بِتَکبیرٍ، وَ نُقِلَ مِن دورٍ مُزَخرَفَةٍ، وَ قُصورٍ مُشَیَّدَةٍ، وَ حَجُرٍ مُنَضَّدَةٍ، فَجُعِلَ فی ضَریحٍ مَلحودَةٍ، ضَیِّقٍ مَرصوصٍ بِلبنٍ، مَنضودٍ، مُسَقَّفٍ بِجُلمودٍ، وَ هیلَ عَلیهِ حَفَرُهُ، وَ حُثِیَ عَلیهِ مَدَرُهُ، فَتَحَقَّقَ حَذَرُهُ، وَ نُسِیَ خَبَرُهُ وَ رَجَعَ عَنهُ وَلیُّهُ، وَ نَدیمُهُ، وَ نَسیبُهُ، وَ حَمیمُهُ، وَ تَبَدَّلَ بِهِ قرینُهُ، وَ حَبیبُهُ، وَ صَفیُّهُ، وَ نَدیمُهُ فَهُوَ حَشوُ قَبرٍ، وَ رَهینُ قَفرٍ، یَسعی فی جِسمِهِ دودُ قَبرِهِ وَ یَسیلُ صَدیدُهُ مِن مِنخَرِهِ، یُسحَقُ ثَوبُهُ وَ لَحمُهُ، وَ یُنشَفُ دَمُهُ، وَ یُدَقُّ عَظمُهُ، حَتّی یَومَ حَشرِهِ، فَیُنشَرُ مِن قَبرِهِ، وَ یُنفَخُ فِی الصّورِ، وَ یُدعی لِحَشرٍ وَ نُشورٍ، فَثَمَّ بُعثِرَت قُبورٌ، وَ حُصِّلَت صُدورٌ، وَ جیء بِکُلِّ نَبیٍّ، وَ صِدّیقٍ، وَ شَهیدٍ، وَ مِنطیقٍ، وَ تَوَلّی لِفَصلِ حُکمِهِ رَبٌّ قدیرٌ، بِعَبیدِهِ خَبیرٌ وَ بَصیرٌ، فَکَم مِن زَفرَةٍ تُضنیهِ، وَ حَسرَةٍ تُنضیهِ، فی مَوقِفٍ مَهولٍ عَظیمٍ، وَ مَشهَدٍ جَلیلٍ جَسیمٍ، بَینَ یَدَی مَلِکٍ کَریمٍ، بِکُلِّ صَغیرَةٍ وَ کَبیرَةٍ عَلیمٍٍ، حینَئِذٍ یُلجِمُهُ عَرَقُهُ، وَ یَحفِزُهُ قَلَقُهُ، عَبرَتُهُ غَیرُ مَرحومَةٍ، وَ صَرخَتُهُ غَیرُ مَسموعَةٍ، وَ حُجَّتُهُ غَیرُ مَقبولَةٍ، وَ تَؤلُ صَحیفَتُهُ، وَ تُبَیَّنُ جَریرَتُهُ، وَ نَطَقَ کُلُّ عُضوٍ مِنهُ بِسوءِ عَمَلِهِ وَ شَهِدَ عَینُهُ بِنَظَرِهِ وَ یَدُهُ بِبَطشِهِ وَ رِجلُهُ بِخَطوِهِ وَ جِلدُهُ بِمَسِّهِ وَ فَرجُهُ بِلَمسِهِ وَ یُهَدِّدَهُ مُنکَرٌ وَ نَکیرٌ وَ کَشَفَ عَنهُ بَصیرٌ فَسُلسِلَ جیدُهُ وَ غُلَّت یَدُهُ وَ سیقَ یُسحَبُ وَحدَهُ فَوَرَدَ جَهَنَّمَ بِکَربٍ شَدیدٍ وَ ظَلَّ یُعَذَّبُ فی جَحیمٍ وَ یُسقی شَربَةٌ مِن حَمیمٍ تَشوی وَجهَهُ وَ تَسلخُ جَلدَهُ یَضرِبُهُ زَبینَتُهُ بِمَقمَعٍ مِن حدیدٍ یَعودُ جِلدُهُ بَعدَ نَضجِهِ بِجلدٍ جدیدٍ یَستَغیثُ فَیُعرِضُ عَنهُ خَزَنَةُ جَهَنَّمُ وَ یَستَصرخُ فَیَلبَثُ حُقبَهُ بِنَدَمٍ نَعوذُ بِرَبٍّ قَدیرٍ مِن شَرِّ کُلِّ مَصیرٍ وَ نَسئَلُهُ عَفوَ مَن رَضیَ عَنهُ وَ مَغفِرَةَ مَن قَبِلَ مِنهُ فَهُوَ وَلیُّ مَسئَلَتی وَ مُنحُجِ طَلِبَتی فَمَن زُحزِحَ عَن تَعذیبِ رَبِّهِ سَکَنَ فی جَنَّتِهِ بِقُربِهِ وَ خُلِّدَ فی قُصورِ مُشَیَّدةٍ وَ مُکِّنَ مِن حورٍ عینٍ وَ حَفَدَةٍ وَ طیفَ عَلَیهِ بِکُئوسٍ وَ سَکَنَ حَظیرَةَ فِردَوسٍ، وَ تَقَلَّبَ فی نَعیمٍ، وَ سُقِیَ مِن تَسنیمٍ وَ شَرِبَ مِن عَینٍ سَلسَبیلٍ، مَمزوجَةٍ بِزَنجَبیلٍ مَختومَةً بِمِسکٍ عَبیرٍ مُستَدیمٍ لِلحُبورٍ مُستَشعِرٍ لِلسّرورِ یَشرَبُ مِن خُمورٍ فی رَوضٍ مُشرِقٍ مُغدِقٍ لَیسَ یَصدَعُ مَن شَرِبَهُ وَ لَیسَ یَنزیفُ هذِهِ مَنزِلَةُ مَن خَشِیَ رَبَّهُ وَ حَذَّر نَفسَهُ وَ تِلکَ عُقوبَةُ مَن عَصی مُنشِئَهُ وَ سَوَّلَت لَهُ نَفسُهُ مَعصیَةَ مُبدیهِ ذلِکَ قَولٌ فَصلٌ وَ حُکمٌ عَدلٌ خَیرُ قَصَصٍ قَصَّ وَ وَعظٍ بِهِ نَصَّ تَنزیلٌ مِن حَکیمٍ حَمیدٍ نَزَلَ بِهِ روحُ قُدُسٍ مُبینٍ عَلی نَبیٍّ مُهتَدٍ مَکینٍ صَلَّت عَلَیهِ رُسُلٌ سَفَرَةٌ مُکَرَّمونَ بَرَرَةٌ عُذتُ بِرَبٍ رَحیمٍ مِن شَرِّ کُلِّ رَجیمٍ فَلیَتَضَرَّع مُتَضَرِّعُکُم وَ لیَبتَهِل مُبتَهِلُکُم فَنَستَغفِرُ رَبَّ کُلِّ مَربوبِ لی وَ لَکُم. ستایش می کنم کسی را که منّتش عظیم است و نعمتش فراوان؛ و رحمتش (بر غضبش) پیشی گرفته است. سخن (و حکم) اوتمامیّت یافته (و قطعی است)؛ خواست او نافذ و برهانش رسا و حکمش بر عدالت است.ستایش می کنم، به سان سپاس آن که معترف به ربوبیّتش و پر خضوع دربندگی اوست. و از گناه خویش (بریده و) کنده شده و به توحید او اقرار می نماید. و از وعید (و بیم) عذابش (به خود او) پناه می برد. و از درگاه پروردگارش امیدوار آمرزشی است که او را نجات بخشد، در روزی که (انسان را به گرفتاری خویش مشغول و) از بستگان و فرزندانش غافل می سازد.از او یاری و هدایت می جوییم و به او ایمان داریم و بر او توکّل می کنیم. از ضمیری با اخلاص و یقین، برای او (به توحید) گواهی می دهم و او را به یکتایی می شناسم. یکتا شناسی فردی مؤمن و استوار (در یقین). و او را یگانه می شمارم، یگانه دانستن بنده ای خاضع. نه در پادشاهی خود شریکی دارد و نه درآفرینشش یاوری. برتر از آن است که مشاور و وزیری داشته باشد و منزّه است از داشتن همانند و نظیری. (بر کردارها) آگاهی یافت و پوشیده داشت. و از نهان امور مطّلع گردید و بدان آگاه است و اقتدار و چیرگی دارد.نافرمانی گشت و آمرزید، طاعت و بندگی اش نمودند و او شکرگزاری نمود. فرمان روایی کرد و عدالت گسترد؛ و برتر از شائبه ی هر نقص و عیبی است و (آنچه شایسته ی هر چیزی بود، به او) عطا فرمود. همیشه بوده و هست و هیچ گاه زوال نمی یابد. و چیزی همانندش نیست. و او پیش از هر چیزی است و پس از هر چیزی. پروردگاری است که به عزّتش یگانه و به قدرت خویش پادشاه (و مقتدر). و به برتری شأنش پاک (و منزّه) است. و به علوّ مقامش (به حق) خود را بزرگ می شمارد. دیده ای او را نمی بیند و نگرشی (در معرفت) بر او احاطه پیدا نمی کند.قوی و مقتدر و بینا و شنوا و برتر و حکیم و رؤوف و مهربان و عزّتمند و داناست. هر آن که به توصیف او برآید، در وصفش حیران ماند. (به آفریدگان) نزدیک است و (در رفعت مقام، از آنان) دور است. (به علوّ شأنش از آنان) دور است و (به آنان) نزدیک است، و دعای کسی را که او را بخواند، اجابت می کند. و به بنده اش روزی می دهد و بدو عطا می فرماید. دارای لطفی است پنهان و قهری قوی و رحمتی گسترده و کیفری دردناک. رحمتش بهشتی پهناور و زیبباست و کیفرش جهنمی در بسته و هلاکت بار.و گواهی می دهم به بعثت محمّد صلّی الله علیه و آله، بنده و فرستاده و برگزیده و حبیب و خلیلش که او را –در بهترین (و ضروری ترین) برهه و در دوران گسیختگی (وحی) و کفر- به عنوان رحمتی برای بندگان خود و نعمتی برجسته از نعمتهای فراوان خویش مبعوث فرمود. خداوند کار (برانگیختن پیامبران به) پیامبری (از جانب) خود را به وسیله او به پایان رسانید و برهان خویش را با وی قوّت بخشید و آن بزرگوار نیز موعظه فرمود و خیرخواهی نمود و به سختی کوشید، نسبت به هر مؤمنی رؤوف و مهربان بود. سروری بخشنده و پاک گهر و راضی (به قضا و حکم حق) بود. رحمت و سلام و برکت و تعظیم و تکریمی (ویژه و فراوان) از سوی پروردگاری آمرزنده و مهربان و نزدیک و اجابت کننده، بر او باد.ای گروهی که نزدم حاضرید؛ شما را به تقوای پروردگارتان سفارش می کنم و به شیوه پیامبرتان یادآوری می نمایم. پس بر شما باد به ترسی که در دلهایتان جای گیرد و هراسی که اشکتان را جاری کند و تقوایی که نجاتتان بخشد، در روزی که هر که وزن نیکی اش سنگین و وزن کار بدش سبک باشد، رستگار شود. درخواست شما (از پروردگارتان) درخواستی توأم با ذلّت و افتادگی و شکرگزاری و فروتنی و توبه و کنده شدن (از گناه) و پشیمانی و بازگشت (به طاعت) باشد.هر کدامتان که غنیمت شمار (فرصت) است، عافیتش را پیش از بیماری و پیری اش را پیش از تهی دستی و فراغتش را پیش از (گرفتاری و) مشغولیت و زمان حضورش را پیش از کوچ، غنیمت بشمارد. پیش از آن که پیر شود و گرفتار بیماری و ناخوشی گردد و (به حالی افتد که) طبیبش از او ملول شود و (نزدیکترین) دوستش نیز از او روی گرداند و عقلش تباه گردد و رشته عمرش بگسلد. آن گاه گفته شود که فلانی به سختی بیمار است و تنش به شدّت نحیف شده و در بستر احتضاری سخت افتاده است. و هر خویش و بیگانه ای (به عیادت و وداع) به بالینش آمده است. پس دیده اش را با خیرگی به بالا افکنده، نگاهش را بدان سو دوخته، پیشانی اش عرق کرده، ناله های دردآلودش آرام شده و جانش گرفته شد.(در چنین حالی می بینی که) تیره بختی به همسرش روی آورده، گورش را کندند و فرزندانش بی سرپرست ماندند و نفراتش از دور او پراکنده شدند و آنچه جمع آوری کرده بود، تقسیم شده و بینایی و شنوایی اش از بین رفته است. (هم اکنون می بینی) رویش پوشانده، دست و پایش کشیده، رو به قبله اش کشیده اند و برهنه اش نموده، غسلش داده اند؛ (از هر جامه و پیرایه ای) عاری اش داشته، خشکش نموده اند و پارچه ای بر او افکنده و بر او کشیده اند و آماده اش نموده، (قطعه دیگر) کفنش را نیز بر او افکنده اند، (به گونه ای که) از آن کفن چانه اش را بسته، پیراهن وعمامه هم برایش قرار داده، در لفافش پیچیده اند و (نزدیکان) با او وداع نموده، بدرودش گفتند.(اینک می نگری) بر تابوتش حمل نمودند و با تکبیر بر او نماز گزارند و از خانه های پر زرق و برق و قصرهای مجلّل، با اتاقهای منظّم و پی در پی، منتقل شده است. در گوری که برایش کنده اند، گذاشته شد. گوری که تنگ است و با خشتهای محکم چیده شده و سقفش با تخته سنگهایی پوشیده شده است و خاک قبرش را بر او ریخته، کلوخ بر او پاشیدند. پس آنچه که از آن هراسان بود، واقع شد و خبرش به فراموشی سپرده شد و (کسانی که) یار و همنشین و خویشاوند و دوست (او بودند)، از وی برگشتند و تنهایش گذاشتند و همدم و رفیق و یار و ندیمش، کسانی دیگر به جای او برگزیدند.(اکنون) درون قبری قرار گرفته و به مکان تنها و خلوتی سپرده شده. کرمهای قبر در بدنش می دوند و خون و چرک از بینی اش روان است و جامه و بدنش فرسوده می شوند، خونش می خشکد و استخوانش فرسوده می شود. (و بدین گونه است) تا روز حشر او؛ که از قبرش برانگیخته شود و در صور دمیده شود و برای حشر و نشر فرایش خوانند. پس آنجاست که قبور، زیر و رو می گردند و آنچه در سینه هاست، بیرون کشیده (و هویدا) می شوند و هر پیامبر و صدیق و شهید سخنوری (که مجاز به تکلّم است)، آورده می شوند.داوری قاطع آن روز را پروردگاری به عهده دارد که مقتدر بر بندگانش وآگاه و بینا (به حالشان) است. پس بسا ناله هایی که او را رنجور و زمین گیر و حسرتی که فرسوده و نحیفش می گرداند. در جایگاهی هولناک و عظیم و مجتمعی بزرگ و وسیع، در مقابل پادشاهی بزرگوار که به هر کار کوچک و بزرگی داناست. در آن هنگام عرقش تا به دهان می رسد و اضطراب و ناراحتی اش، آرامش او را می رباید. اشکش مایه ترحّم بر وی نمی شود و ناله اش شنیده (و بدان توجّه) نمی گردد. و دلیل (و عذر) او پذیرفته نخواهد بود. نامه عملش به سویش باز می گردد (و به وی سپرده می شود) و بدی کردارش (بر او و دیگران) بیان می شود.هر عضوی از او به بدی کارش گواهی می دهد. چشمش به نگاه او (به حرام) و دستش به سخت گیری (نامورد) او و پایش به گام برداشتن (به سوی حرام)، پوستش به لمس (نامشروع) و شرمگاهش به تماس (به حرام) گواهی می دهند. فرشتگان نکیر و منکر او را (به عذاب وحشتناک) تهدید می کنند و (خداوند) بینا از کارش پرده بر می دارد. پس زنجیر در گردنش افکنده، دستش با غل بسته می شود و کشان کشان و در تنهایی رانده می شود. و در آتش دوزخ عذاب می گردد. و شربتی از آب داغ به وی نوشانیده می شود که چهره اش پخته و پوستش را می کند.فرشته مأمور (عذاب او) به سوی آتش می راندش، او را با گرزی آهنین می زند، (پیوسته) پوستش پس از پخته شدن، به پوستی جدید بر می گردد (و تبدیل می شود). و فریاد استمداد برمی آورد، ولی مأموران جهنم از او روی بر می گردانند. و فریاد سر می دهد و با ندامت دوران طولانی اش را در جهنم می ماند.به پروردگار توانا پناه می بریم از شرّ هر سرانجام (نا خجسته ای) و از او عفو می طلبیم به سان عفو کسانی که از آنان راضی گردید و آمرزش می جوییم همانند کسانی که (ایمان و طاعتشان را) از آنان پذیرفت. زیرا تنها اوست که کفیل خواهش و تقاضای من است.پس هر که از عذاب پروردگارش دور گردانده شود، به قرب حضرتش در بهشت سکنا گزیند و در قصرهایی مزیّن جاودانه ماند و از حوریان زیبا و سیه چشم و خادمان (بهشتی) بهره مند می گردد. و جامهایی (مملو از خوراکی و نوشیدنی) پیرامونش می گردانند و در جایگاه منیع و ممتاز بهشت مسکن یابد و در نعمتهای سرشار به سر برد و از تسنیم (و از نوشیدنی های بهشت) بدو نوشانیده می شود و از چشمه، سلسبیل آمیخته به زنجبیل، می نوشد که با مشک و عبیری سربسته شده که پیوسته نشاط آفرین و سرور انگیز است. از نوشیدنی هایی (پاکیزه) در باغی روشن، (با درختانی) پربار می نوشد که هر کس از آن بنوشد، نه دچار سردرد می شود و نه مست و مدهوش می گردد. ااین جایگاه کسی است که از پروردگارش بترسد و از نفس خویش بر حذر باشد و آن (نیز) کیفر کسی است که معصیت پروردگارش نماید و نفس (شیطانی) او، نافرمانی آفریدگارش را برایش تزیین نماید.این کلامی است قاطع و انکارناپذیر و حکمی بر پایه عدل. بهترین سخنی است که (از خدا و رسول) برگرفته شده و برترین پندی است که (درقرآن) بدان تصریح شده است. از سوی پروردگار ستوده نازل شده است و روح القدس (برتر از تمامی فرشتگان و دارای پاکی) ممتاز، آن را بر پیامبری هدایت یافته و بلند منزلت فرود آورده است. درود فرستادگان بزرگوار و گرامی داشتگان شایسته (الهی) بر او باد. پناه می برم به پروردگار مهربان از شرّ هر (شیطان) رانده شده. پس باید هریک از شما (به درگاه خداوند) تذلّل نماید و (به آستانش) دعا و زاری کند تا از پروردگار هر آفریده ای، آمرزش بطلبیم برای خودم و شما.شرح ابن ابی الحدید ج 19 ص 140 تا ص 143، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه ج 1 ص 87 خ 20، کنز العمال ج 16 ص 208 تا ص 213 ش 44234، سفینة البحار ج 1 ص 397 با نقل از ج 9 بحار الانوار چاپ قدیم، تاریخ عماد زاده ص 436 جلد امیر المؤمنین (ع)
جمعه 13/9/1388 - 15:42
دانستنی های علمی
در خطبۀ غدیر(سخنرانی پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم در معرفی امام علی علیه السلام) به حضرت بقیة الله الأعظم، توجه خاصی شده است. خبر دادن از مهدی موعود برای آن مردمی كه قبول ولایت امیر المؤمنین علیه السلام برایشان سنگین بود، بیانگر آینده نگری اسلام و برنامة بلندمدت دین الهی برای مسلمین است. اگرچه برخی با آنکه آن روز با علی بن ابی طالب علیه السلامبیعت کردند؛ پیمان شکسنتد . ولی حقایق در طول زمان برای نسل‌ها روشن گشت، و از‌ آنجا كه كارها به دست خداوند است، روزی امر اهل بیت علیهم السلام ظاهر خواهد شد. آن روز، جهان به دست جانشینان واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سپرده می‌شود و انتقام آنچه در طول قرنها بر ایشان رفته است، گرفته خواهد شد. لازم به ذكر است كه اعلام این مطالب در غدیر، یك پیشگویی و اِخبار از غیب نیز به شمار می‌آید. در خطبۀ غدیر، 25 جمله دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  آمده است كه آنها را تحت 6 عنوان می‌توان خلاصه كرد:الف: بشارت به آمدن او: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این باره می‌فرماید: «او كسی است كه همة پیشینیان به آمدن او بشارت داده‌اند.»ب: خاتمیت او: یعنی امامت در امامان تعیین شده، اتصال دارد و منقطع نمی­گردد تا زمانی که به دست خاتم و آخرین آنان كه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  است، برسد. ج: مقام و منزلت او: در این باره دو جهت ذكر شده است: 1. فضائل و مناقب او: - او «انتخاب شدة خداوند» و «هدایت یافته» و «كمك شده» است. - نور از جانب خداوند در او قرار داده شده و نوری نیست مگر با او، و حقی نیست جز با او. 2. مقام و شأن اجتماعی او: - او ولی خدا در زمین و حكم كنندة خدا در میان خلق است. - كارها به او سپرده شده و او امین خداوند بر سِرّ و آشكار الهی است. - او یاری كنندة دین خدا است. - او هر صاحب فضلی را به قدر فضلش و هر صاحب جهلی را به قدر جهلش نشانه می‌دهد. د: علم او: این مسأله را نیز از دو بعد می­توان در خطبۀ غدیر به دست آورد: 1. او وارث هر علمی است و علمش به همه چیز احاطه دارد. 2. علم او به دریای عمیق علم الهی اتصال دارد. هـ : قیام او: در دو مورد از خطبة غدیر، كلمة «القائم المهدی» بكار رفته و بعد از آن به قدرت مطلقه و تمام عیار حضرت بقیة الله الأعظم ـ ارواحنا فداه ـ اشاره شده كه از جانب الهی به او عطا گردیده است و هیچ قدرتی طاقت برابری با او را ندارد. این موضوع از سه جنبه مطرح شده است : احتجاج طبرسی،ج1،ص66 . 1. كسی بر او غالب یا علیه او كمك نمی شود و او همۀ قلعه‌های محكم را فتح می‌كند. 2. او بر همۀ ادیان و بر همۀ گروه‌های شرك غالب می‌شود و آنان را هدایت می‌كند و یا (متعصبان را) نابود می­کند. 3. خداوند همة آبادی‌ها و شهرهای جهان را تحت تصرف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  در می‌آورد. و: انتقام او: در قسمتی از خطبة غدیر به این مسأله تصریح شده است که اگر چه حق اهل بیت علیهم السلام و شیعیانشان در طول تاریخ توسط ظالمین پایمال شده است، ولی منتقمی خواهد آمد و گذشته از عذاب اُخروی، در همین جهان دل دوستان را با گرفتن انتقام از دشمنان، مسرور خواهد كرد. این نكته در قالب سه جمله آمده است: 1. او حق خداوند و هر حق را كه به اهل بیت علیهم السلام مرتبط شود، خواهد گرفت. 2. او انتقام هر خون به ناحق ریختۀ اولیاء خدا را خواهد گرفت. 3. او از تمام ظالمان عالم، انتقام خواهد گرفت.  در بخش ششم خطبه نیز سه موضوع ذكر شده است: 1. نورانیت ونسل نورانی حضرت: آنجا كه می‌فرماید: «نور از طرف خداوند در من، و سپس در علی علیه السلام و نسل او تا مهدی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف  قرار داده شده است». 2. گرفتن حقوق اهل بیت به دست حضرت، آنجا كه می‌فرماید: «مهدی، حق خداوند و هر حقّی را كه برای ماست خواهد گرفت». 3. اختیار مطلق زمین به دست حضرت، آنجا كه می‌فرماید: «هیچ سرزمین آبادی نیست مگر آنكه خداوند تا روز قیامت اهل آن را به خاطر تكذیبشان هلاك می‌كند، و آن را در اختیار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  قرار می‌دهد». در بخش هشتم خطبه سه موضوع دیگر ذكر شده است: 1. خاتمیت آن حضرت، آنجا كه می‌فرماید: «خاتم امامان مهدی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ، از ما است». 2. غلبة او بر همة ادیان، آنجا كه می‌فرماید: «اوست غالب بر أدیان، منتقم از ظالمین فاتح قلعه ها، غالب بر مشركین، منتقم خونهای به ناحق ریخته، كمك كنندة دین خدا، سرچشمه گرفته از دریایی عمیق، نشانه دهنده به افراد در حد خودشان، وارث علوم محكم كنندة آیات الهی». 3. بشارت به او، آنجا كه می‌فرماید: «اوست كه كارها به دست او سپرده شده و گذشتگان به او بشارت داده‌اند، و او ست حجت باقی خداوند، و ولیِّ او در زمین و امانتدار او بر سرّ و آشكار».
جمعه 13/9/1388 - 15:39
دانستنی های علمی

ای مردم همانا به طور حتم خداوند علی ابن ابی طالب را بر همه مردم برتری داده و تا مادامی که خداوند روزی را نازل می کند و یک نفر از خلق باقی است، او افضل مردم پس از من از مرد و زن است، ملعون است، ملعون است کسی که این گفتار مرا رد کند و با آن موافق نباشد.(احتجاج طبرسی – ج 1 – خطبه غدیر)
جمعه 13/9/1388 - 15:35
دانستنی های علمی
اظهار شادمانی و شادمان ساختن دیگرانامیر المومنین(صلوات الله و سلامه علیه) فرمودند: «و اظهروا البشر فیما بننکم والسّرور فی ملاقاتکم» (در روز غدیر) گشاده رویی را در میان خویش و شادمانی را در ملاقاتهایتان ابراز کنید.پیوند با بستگان و خویشانامام صادق(علیه السلام) فرمودند: یکی از سنتها و وظایف آن روز را «صله رحم» برشمردند.(و ینبغی لکم ان تتقربوا الی الله فیه بالبّر والصّوم و الصّلاه و صله الرّحم) شایسته است (در روز غدیر) با نیکی کردن، روزه گرفتن، نماز خواندن و صله رحم به سوی خداوند متعال، تقرب جویید. افزودن بر رفاه خانواده:امیرالمومنین(صلوات الله و سلامه علیه) فرمودند: «مَن اَسعَفَ اَخاهُ مُبتدئاً او بَرَّهُ راغِباً وَ اَقرَضَهُ فَلَهُ اَجرَ مَن صامَ هذا الیَومِ و قامَ لَیلَهُ» هرکس (در روز غدیر) بدون درخواست برادر مومنش از او دلجویی و کارگشایی کند و با اشتیاق به او نیکی رساند، چون کسی است که در این روز روزه گرفته و شبش به نیایش پرداخته است.گشاده دستیامام رضا (علیه السلام) فرمودند: «وُ اَفضِل اِخوانِکَ فی هذا الیِومِ» در این روز «عید غدیر» بر برادرانت ببخش.هدیه دادنامام رضا(علیه السلام) فرمودند: «یومَ الحَباء والعَطیَّهِ» روز بخشش و هدیه دادن است.اجتماعامام علی (صلوات الله و سلامه علیه) در خطبه ای که در روز غدیر ایراد کردند، فرمودند:«وَ اجتَمِعوُا یَجمَعُ اللهُ شَملَکُم» اجتماع کنید، خداوند پراکندگی شما را می زداید. ابراز برائتامام صادق علیه السلام فرمودند: «و نبرا ممّن بیرا و نبض من ابغضه»ما بیزاری می جوییم از آن کس که از علی بیزاری جوید و دشمن داریم آن کس که علی را دشمن داردکثرت در فرستادن صلواتیکی از اعمال روز غدیر ، زیاد صلوات فرستادن است.امام رضا علیه السلام در وصف عید غدیر فرمودند: «یوم اکثار الصّلوه علی محمّد و آل محمّد» (روز غدیر) روز صلوات فرستادن فراوان است.نماز و نیایشامام رضا علیه السلام فرمودند:«یوم یستجاب فیه الدعا»روز غدیر روزی است که در آن روز دعا مستجاب می گردد.زیارت:در روز غدیر به دو گونه باید به زیارت امیرالمومنین(علیه السلام) شتافت: زیارت مرقد مبارک آن حضرت و زیارت از راه دورامام رضا علیه السلام به پسر ابی نصر فرمودند: « هرجا که باشی در روز غدیر، در بارگاه امیرالمومنین (صلوات الله وسلامه علیه) حاضر باش. بی تردید، خداوند گناهان شصت ساله هر مرد و زن مومن را می آمرزد و چند برابر آنچه در ماه مبارک رمضان، شب قدر و شب فطر، از آتش آزاد ساخته در آن روز آزاد می سازد.خواندن دعای ندبهخواندن دعای ندبه در چهار عید استحباب دارد: جمعه – فطر – قربان – غدیردر بخشی از دعای ندبه، رخداد عید سعید فطر، بدین گونه آمده است: پس چون روزگار او سپری گشت، ولیش علی ابن ابی طالب که درود تو بر او و آلش باد، را بر جای خویش گماشت تا هدایت گر مردم باشد. زیرا او بیم دهنده بود و برای هر جامعه ای راهنمایی هست آنگاه در پیشروی جمعیت گفت: هرکه را من سرپرست اویم، علی سرپرست اوست خداوندا دوست بدار هرکه او را دوست بدارد و دشمن بدار هرکس که او را دشمن بدارد و یاری کن هرکه او را یاری نماید و خوار گردان هرکه او را خوار سازد و گفت: هر کس که من پیامبرش باشم علی امیر اوست گفت من و علی از یک درختیم و دیگر مردمان از درختان گوناگون و او را چون هارون جایگزین خویش کرد.لباس نو پوشیدن:حضرت امام صادق(علیه السلام) می فرماید: یکی از وظایف روز غدیر این است که مومن، تمیزترین و گرانقدرترین جامه های خویش را بپوشید.بوی خوش:اسلام در باره بکارگیری بوی خوش و زدن عطر سفارش زیاد دارد امام صادق(علیه السلام) در پی وظایف مومن در روز غدیر فرمودند: و مومن به اندازه توان و دست باز بودنش، بوی خوش استعمال کند.دیدار با مومنان:حضرت رضا(علیه السلام) می فرماید: روز عید غدیر روز تهنیت گویی است بعضی از شما به بعض دیگر تهنیت بگوید و هرگاه مومنی با برادرش برخورد کرد بگوید ستایش مخصوص خداوندی است که ما را از پیوستگان به ولایت امیرالمومنین(علیه السلام) و امامان قرار داد.دلجویی و مهرورزی متقابل:حضرت رضا علیه السلام روز غدیر را یوم التودد خواندند یعنی روز مهرورزیدن در چنین روزی باید معتقدان به ولایت غم را از دل دوستان حضرت به هر نوی که مقدور باشد برطرف نمایند.غسل:حضرت امام صادق(علیه السلام) می فرماید: هنگامی که روز غدیر فرا برسد باید در فراز آن «هنگام ظهر» غسل کرد.پیمان برادری(عقد اخوت)سنت عقد اخوت(برادری) در اسلام به زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می رسد. در این موقع پیامبر (صلی الله علیه و آله) بین مهاجرین و انصار پیمان برادری را منعقد نمودند و بجا خواهد بود که این پیمان برادری در روز عید غدیر میان مومنان برقرار می گردد.
جمعه 13/9/1388 - 15:29
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته