فلسفه و عرفان
(( ان الله تبارك و تعالى على الاناث ارق منه على الذكور ))
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
خداوند بر بانوان مهربانتر است تا مردان و هر مردى كه بر بانوئى از فاميل خود شادى ، برساند خداوند روز قيامت او را شاد مى گرداند.
يکشنبه 23/2/1386 - 11:6
دعا و زیارت
امام صادق عليه السلام فرمود:
وقتى بنده اى به عجله نماز را تمام مى كند و ميرود تا كارش را انجام دهد، خداوند مى فرمايد: اين بنده من مگر نمى داند كه كارها بدست من است ؟!
يکشنبه 23/2/1386 - 10:19
خواستگاری و نامزدی
واى به حال بچه هاى آخرالزمان از طرف پدرهاى ايشان !
پرسيدند: يا رسول الله از پدرهاى مشرك ؟
فرمود: نه از پدرهاى مؤ من كه واجبات را به فرزندان خود تعليم نمى دهند، و هر گاه ديگرى بخواهد به ايشان تعليم دهد، مانع مى شوند، و خشنود هستند كه فرزندانشان از مال و منال دنيا چيزى بدست آورند (ولى به دين اولادشان اهميت نمى دهند، فقط به فكر رفاه هستند) من از اين پدرها بيزارم ، آنها هم از من بيزارند.
روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله نگاهش به طفلى افتاد و فرمود: يکشنبه 23/2/1386 - 10:15
خواستگاری و نامزدی
زنى بود از اهل عبادت بنام باهيه ، هنگام مرگ عرض كرد: خدايا، اى ذخيره و اميد من اى تكيه گاه من در زندگى و مرگ ، مرا هنگام مرگ وامگذار و در خانه قبر دچار وحشت مگردان .
پس از فوت او پسرش هر شب و روز جمعه بر سر قبر مادر مى آمد، مقدارى قرآن مى خواند و براى مادر و اهل قبرستان دعا ميكرد. روزى اين جوان مادرش را در خواب ديد سلام كرد، و عرض كرد: حال شما چطور است ؟ و بر شما چه مى گذرد؟
باهيه گفت : پسرم ، مرگ داراى سختيها و نگرانيهاست ولى من بحمدالله در جائى هستم كه از سبزه فرش شده و به حرير آراسته گرديده است .
جوان گفت : مادر آيا حاجتى دارى ؟ مادر گفت : از تو مى خواهم كه از ديدن و زيارت و دعا خواندن و قرائت قرآن براى ما دست برندارى ، من به آمدن تو در شب و روز جمعه مسرور و خوشحال مى شوم ، پسرم وقتى تو مى آيى ، اموات به من مى گويند: باهيه پسرت مى آيد و من به اين مژده خوشحال مى شوم ، امواتى هم كه در اطراف من هستند به آمدن تو مسرور مى شوند.
آن جوان گويد: من در هر شب و روز جمعه به زيارت قبر مادرم رفته مقدارى قرآن مى خوانم و اينگونه دعا مى كنيم :
خداوند وحشت شما (اموات ) را انس و همدم باشد و بر غربت شما ترحم كند و از گناهانتان بگذرد و نيكيهاى شما را قبول نمايد.
گويد: يك شب در خواب مشاهده كردم جمعيت زيادى به طرف من آمدند! پرسيدم ، شما كيستند و چه حاجتى داريد؟ گفتند: ما اهل قبرستان هستيم ، آمده ايم از تو تشكر كنيم و بخواهيم كه قرائت قرآن و دعا كردن را از ما قطع نكنى .
يکشنبه 23/2/1386 - 10:7
خواستگاری و نامزدی
حضرت آيت الله نجفى مرعشى قدس سره نسبت به پدر و مادر خويش هميشه به صورت متواضعانه اداى احترام ميكرد، حتى در همان دوران نوجوانى اگر مادرش به او مى گفت : برو پدرت را از خواب بيدار كن ، براى وى مشكل بود كه با صدا زدن ، پدر را از خواب بيدار كند.
از ايشان نقل شده است كه فرمود:
در نجف بوديم ، روزى مادرم فرمودند: پدرت را صدا بزن براى صرف نهار تشريف بياورد، حقير به طبقه بالا رفتم ، ديدم پدرم در حال مطالعه خوابش برده است ماندم كه چه كنم ، خدايا امر مادر را اطاعت كنم يا با بيدار كردن ايشان از خواب باعث رنجش خاطر مباركشان شوم ؟ خم شدم ، لبهايم را كف پاى پدرم گذاشتم و چند بوسه از پاى پدرم برداشتم تا اينكه بر اثر قلقلك پا، از خواب بيدار شد،
ايشان وقتى اين علاقه و ادب و احترام را از من ديد فرمود: شهاب الدين تو هستى ؟ عرض كردم : بلى آقا ايشان دو دوستش را به سوى آسمان بلند كرد و فرمود: پسرم : خداوند عزت تو را بالا برد و تو را از خادمين اهل بيت عليه السلام قرار دهد.
حضرت آيت الله نجفى مرعشى قدس سره فرمودند: هر چه دارم از بركت دعاى پدر است و بارها مى فرمود: من به اين مقام و موقعيت نرسيدم مگر به بركت دعاى پدرم.
شنبه 22/2/1386 - 10:11
خواستگاری و نامزدی
شهيد بزرگوار آيت الله دستغيب قدس سره از مؤ من متقى ملا على كازرونى كه از نيكان و صاحب خوابهاى صحيح و مكاشفات درست بود و در سفر حج ملاقات او نصيب ايشان شده بود نقل مى نمايد كه گفت : شبى در عالمى خواب ، باغ وسيعى كه چشم آخر آنرا نميديد مشاهده كردم و در وسط آن قصر باشكوه و عظيمى ديدم و در حيرت بودم كه صاحب اين قصر كيست ؟
از يكى از دربانان سوال كردم و گفت : اين قصر متعلق به (شخصى بنام ) حبيب نجار شيرازى است ،
من او را مى شناختم و با او رفاقت داشتم ، و در آن حال غطبه او را مى خوردم كه ناگاه صاعقه اى از آسمان فرود آمد و يكباره تمام قصر و باغ آتش گرفت و از بين رفت ،
از وحشت و شدت ترس آن منظره هولناك از خواب بيدار شدم و دانستم كه گناهى از او سرزده كه موجب نابودى مقام او شده است .
فردا به ملاقاتش رفتم و گفتم : شب گذشته چه كار كرده اى ؟
گفت : هيچ كارى نكرده ام او را قسم دادم ، و گفتم رازى است كه بايد كشف شود؟ گفت : شب گذشته در فلان ساعت با مادرم گفتگويم شد و بالاخره (در اثر عصبانيت ) بر روى مادرم دست بلند كردم !!
ايشان گفت : من خواب خود را براى او نقل كردم و گفتم : به مادرت اذيت كردى و چنين مقامى را از دست دادى .
شنبه 22/2/1386 - 9:46
خواستگاری و نامزدی
سلام به همگی
دیروزسفری به یک شهرستان کوچک داشتم. با ماشین که رد می شدیم نگاهم به قبرستان کوچک شهر افتاد وناگاه این مصراع به ذهنم رسید:
گرگ اجل یکایک از این گله می دَرَد
و بعد که در چند متری قبرستان چشمم به یک منزل چند طبقه شیک در حال ساخت افتاد مصراع دومش هم برایم تداعی شد:
این گله را نگر که چه آسوده می چرد !!
شنبه 22/2/1386 - 9:6
دعا و زیارت
يكى از اصحاب حضرت علی (ع) بنام صعصعة عرض كرد يا اميرالمؤ منين دجال چه وقت خروج مى كند؟ حضرت فرمود: بنشين ، خداوند سخن تو را شنيد و قصد تو را مى داند، (گويا مى خواسته زمان دقيق ظهور حضرت مهدى يا قيامت را بداند) به خدا قسم سوال شده (يعنى من ) در اين مساله از سوال كننده داناتر نيست ، ولى براى آن عاملاتى است كه يكى بعد از ديگرى مو به مو اجرا خواهد شد اگر مايلى به تو خبر دهم ؟
صعصعة عرض كرد: آرى مى خواهم ،
حضرت فرمود:
اينها را حفظ كن ، علامت خروج دجال اين است :
زمانى كه مردم نماز را از بين ببرند و امانت را ضايع گردانند، دروغ را حلال شمرند و ربا بخورند و رشوه بگيرند.
ساختمانهاى بلند بسازند، دين را به دنيا بفروشند، نادانان را رئيس كنند و با زنها مشورت نمايند، با اقوام و فاميل خود قطع رابطه نموده و به دنبال هوى و هوس روند...
قرآنها زينت شود و مساجد طلاكارى گردد و مناره ها طولانى و بلند شود، اشرار مورد احترام قرار گيرند و صف ها شلوغ شود و خواسته ها مختلف گردد و عهدها شكسته گردد و موعود نزديك شود، زنها با شوهرهايشان در تجارت و كسب براى حرص دنيا شريك شوند...
ساز و آواز وسائل غنا را استعمال كنند، و آخر اين امت اولش را لعن كند، زنها سوار زينها گردند، و زنان به مردان و مردان به زنان شبيه شوند...
چهارشنبه 19/2/1386 - 9:23
خواستگاری و نامزدی
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: چهار چيز دل را مى ميراند:
گناه روى گناه ،
با زنها زياد مناقشه كردن يعنى سخن گفتن (منظور يا زنهاى نامحرم است و يا بطور كلى زياد با زنها بگو مگو كردن مخصوصا اگر نامحرم باشند، به هر حال مردان و يا زنانى كه بخاطر شغل يا مسائل ديگر با اجنبى صحبت مى كنند بايد به حداقل اكتفا كنند)
و بگو مگو با افراد احمق كه او بگويد و تو بگوئى و به خيرى بر نگردد
و چهارم همنشينى با مرده ها! سوال شد: همنشينى با مرده ها يعنى چه ؟ حضرت فرمود: هر ثروتمند خوشگذران
چهارشنبه 19/2/1386 - 9:11
خواستگاری و نامزدی
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هر كه خوشحال مى شود روزى او فراوان و اجلش تاءخير افتد صله رحم كند.
و در حديث ديگر فرمود: هر كس يك كار را براى من چهار چيز را براى او ضمانت مى كنم ، او صله رحم بجا آورد، تا خداوند او را دوست دارد، روزيش را فراوان گرداند، عمرش را افزايش دهد، و او را در بهشت موعود جاى دهد.
امام صادق عليه السلام به مردى به نام ميسر فرمود: اجل تو چند بار فرا رسيد اما خداوند هر بار به خاطر صله رحم و نيكى به نزديكانت آن را به تاءخير انداخت .
مردى به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله عرض كرد: يا رسول الله فاميلى دارم كه من به آنها سر مى زنم اما آنها مرا اذيت مى كنند، تصميم گرفته ام آنها را رها كنم ، حضرت فرمود: (اگر چنين كنى ) خداوند هم همگى شما را رها مى كند! عرض كرد: پس چه كنم ؟ حضرت فرمود: به آنكه تو را محروم كند عطا كن ، با آنكه از تو بريده به پيوند، از آنكه به تو ستم كرده عفو كن تا خداوند ياور تو باشد بر عليه آنها
و در حديث ديگرى فرمود: صله رحم عمر سه ساله را سى سال مى كند و قطع رحم ، عمر سى ساله را سه سال مى كند.
چهارشنبه 19/2/1386 - 9:4