تبیان، دستیار زندگی

 

مؤمن از سرمایه‌ی عمر ذخیره بر می‌دارد. حضرت زین‌العابدین(ع) فرمودند: پرمایه‌ترین شخص آن کسی است که تازه از مادر متولد شده است و هر چه عمر می‌گذرد از سرمایه کم می‌شود و مرحله به مرحله به آخرت نزدیک می‌شود، داداش‌جون! «اكبر ما یكون ابن آدم الیوم الذی یلد من امه».  

 حضرت آیت الله حق شناس 

رحمتی کن تا ایمان، نان و نام برایم نیاورد، قوتم بخش تا نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم تا از آنها باشم که پول دنیا را می گیرند و برای دین کار می کنند، نه از آنان که پول دین را می گیرند و برای دنیا کار می کنند.....

خدایا !

مگذار که:

ایمانم به اسلام و عشقم به خاندان پیامبر، مرا با کسبه دین ، یا حَمَله تعصب ، و عَمَله ارتجاع هم آواز کند.

خدایا !

مرا از این فاجعه ی پلید مصلحت پرستی که چون همه گیر شده است، وقاحتش از یاد رفته و بیماریی شده است که از فرط عمومیتش، هر که از آن سالم مانده بیمار می نماید، مصون دار تا به رعایت مصلحت ، حقیقت را ذبح شرعی نکنم.

فرا رسیدن ماه پر برکت رمضان بر تمامی‌ شما دوستان مبارک باد.

از دوستان خوبم sahba69، hasti_hasti، مدیرثبت مطلب، soltan_azdad، saeedTL، sayehayeranghi، movafaq، anima49، soshiyans، zahra motalebi ، gole yas، havij73، parspazhoohesh، kuuzzmm، moradyzade جاده دوستی بابت تبریکشون تشکر میکنم.

هرچند بهترین هدیه رو مادر الیاس کوچولو بهم داد.

آهااااااااااااااااااااااای تبیانی ها

بدویید بیاید که که بدون ویزا میتونید پناهنده بشید

نیازی به شینگن و مینگن هم نداره، ویزای کار و تحصیل هم نمیخواد. آزاده آزاده

وقتی:

 صدور هیچ گذرنامه و ویزایی لازم نیست وقتی به خدا "پناهنده" می شوید . . .

 فقط دو روز دیگه فرصت باقیست

30 روز اقامت در بهشت زمین

امروز تولد 3 سالگی الیاس کوچولو بود / متاسفم که عمرش کفاف نداد که 3سالگیش رو براش جشن بگیرم. اون رفت و من و با خاطراتش تنها گذاشت 

راستی فردا هم تولد خودمه / خرس گنده شدم 24 ساله / 

به نقل از سراب ساز سودا ستیز در گودر

 به یاد داشته باش: من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى، من را خودم از خودم ساخته‌ام 

منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است 

تویى که تو از من می‌سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند 

لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند، نه آرزوهایشان 

و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى 

و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه 

ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى 

می‌توانى دوستم داشته باشى، همین گونه که هستم و من هم 

می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم 

چرا که ما هر دو انسانیم 

گاندی

نكته:

نقل است كه حراميان كارواني تجارتي را غارت كردند. يكي از حراميان در بين اموال مسروقه كاروان، كيسه اي پر از سكه يافت كه در داخل آن به همراه سكه هاي زر تكه كاغذي بود كه روي آن اذكاري در مضمون دفع بلا نوشته شده بود. رئيس دزدان دستور داد صاحب كيسه را احضار كنند. صاحب كيسه را آوردند، او با گريه و اظهار پشيماني گفت: تا اين لحظه معتقد بودم كه دعاي دفع بلا واقعاً كارگر خواهد بود. رئيس حراميان اندكي به فكر فرو رفت، سپس دستور داد كيسه زر را به صاحبش برگردانند. يكي از حراميان برآشفت كه اين چه تدبيري است، مگر ما دزد نيستيم و رئيس دزدان پاسخ داد: اي ابله، ما دزد مال مردميم، نه دزد ايمان مردم!

نظر:

اگر چه دزدي مال مردم فعل حرام و ناپسندي است، اما واقعيت اين است كه ترويج عرفان هاي كاذب، اشاعه افكار ضاله اي چون وهابيت، بهائيت، حجتيه، شيخيه، درويشي و صوفي گري و ... نوعي دزدي ايمان مردم است كه به مراتب، بدتر و ناپسندتر از دزدي مال مردم است؛ چرا كه دزدي مال مردم خسارتي صرفاً مادي براي يك نفر است، اما دزدي ايمان مردم خسارتي جمعي و گروهي است كه سبب سقوط جامعه در همه زمينه ها خواهد شد.

ای التماس و خواهش بالا دوازده ظهر اذان عقربه ما دوازده

من حقم است هشت گرفته ام چراکه من یک جمله هم نساخته ام با دوازده

با چند نمره باشد اگر رد نمی شوم یک دو سه ...هفت هشت نه آقادوازده

حالا که ساعت چشم تو و خدا یکیست آقا بگو چقدر مانده زمان تا دوازده

امروز اگر نشد ولی یک روز می شود ساعت به وقت شرعی زهرا دوازده

اللهم عجل لولیک الفرج

میلاد حضرت موعود ابا صالح المهدی(عج) مبارک باد

 نكته:
آورده اند كه گرگی و شتری «خانه یكی» شدند و قرار گذاشتند كه از آن پس، جدایی از میان برداشته شود و دو خانواده، یكی به شكار رود و مابین كودكان آنها هم تفاوتی نباشد. روزی شتر برای تلاش معاش به صحرا رفت. گرگ یكی از بچه های او را خورد و به گوشه ای خزید، چون سر و كله شتر از دور پیدا شد، گرگ جلو دوید و گفت: ای رفیق بیا كه یكی از بچه های مان نیست! شتر بیچاره نگران شد و پرسید: یكی از بچه های من یا بچه های تو؟ گرگ پاسخ داد: رفیق، باز هم من و تو كردی؟ یكی از آن پاپهن ها؟

نظر:

در طبیعت و روال عادی زندگی هرگونه روابط دوستانه و نزدیك بین دو موجود متضاد، غیرممكن و حتی محال و بی معنا می باشد، مثل دوستی شكار و شكارچی. یا در انسان ها كه دوستی و رفاقت انسان صالح، خوش طینت و درستكار با انسان بدكار و بدطینت، عقلانی و منطقی نیست. رفاقت و نزدیكی بین دو انسان با اخلاقیات متضاد و مخالف امری بی معنا خواهد بود و صد البته در این میان، كسی كه ضرر و زیان خواهد دید، فرد درستكار و صالح و مومن است.