• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 791
تعداد نظرات : 47
زمان آخرین مطلب : 3589روز قبل
سلامت و بهداشت جامعه


عوارض سقط جنین جنایی
سقط جنین غیر قانونی یا جنایی معمولا پنهانی و به‌وسیله افرادی انجام می‌شود که اطلاعات کافی در این زمینه ندارند.

در دنیا یك‌سوم بارداری‌ها ناخواسته اتفاق می‌افتد و دوپنجم زنان باردار تصمیم می‌گیرند سقط عمد انجام دهند. این كار در برخی كشورها قانونی و در بسیاری دیگر غیرقانونی است اما حتی غیرقانونی بودن آن تاثیری در کاهش این اقدام نداشته است.
از هر 46 میلیون سقط كه سالانه در سراسر جهان انجام می‌شود، 20میلیون مربوط به كشورهایی است كه در آن سقط غیرقانونی است. در این کشورها زنان برای انجام سقط، به روش‌هایی غیر از روش‌های پزشكی معمول روی می‌آورند و نتیجه آنکه هر 9 دقیقه، زنی در اثر عوارض ناشی از سقط پرخطر، جان می‌بازد. شاید فکر کنید قانونی‌شدن سقط عمد می‌تواند جلوی مرگ و میر ناشی از این اقدام را بگیرد اما آمارها نشان می‌دهد این‌طور نیست و این عمل به خودی خود عوارض بسیاری دارد كه حتی با قانونی‌ انجام شدن آن برطرف نمی‌شود. 

دکتر ابوالفضل مهدی‌زاده، متخصص زنان و زایمان و استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران و رئیس بخش زنان بیمارستان رسول اکرم(ص) با تاکید بر این موضوع که اگر خواهان فرزند نیستید، باید از بارداری پیشگیری کنید و سقط راه‌حل مناسبی نیست، از عوارض جسمی کوتاه‌مدت و بلندمدت سقط جنین برایمان می‌گوید.

خانمی که سقط می‌كند، در کوتاه مدت ممکن است دچار چه عوارضی شود؟
سقط جنین غیر قانونی یا جنایی معمولا پنهانی و به‌وسیله افرادی انجام می‌شود که اطلاعات کافی در این زمینه ندارند و همین موضوع باعث می‌شود زنان زیادی در این راه جان ببازند. برای انجام سقط باید دهانه رحم باز شود و برای این کار ممکن است افراد ناآگاه از وسایلی استفاده کنند که باعث ایست قلبی و مرگ می‌شود. متاسفانه این اتفاق نادر نیست و بسیاری از زنان در مراکز غیرقانونی به این دلیل فوت می‌کنند. حتی اگر سقط غیرقانونی در مطب یا درمانگاه به‌وسیله پزشک یا ماما هم انجام شود، خونریزی شدید و عفونت پس از آن رایج است. این اتفاق گاهی به‌دلیل سقط ناقص و باقی‌ماندن قسمت‌هایی از جنین یا ابزار در رحم، می‌افتد. 

استفاده از قرص‌های سقط‌كننده نیز می‌تواند باعث عفونت شود. این نوع عفونت گاهی بسیار خطرناك و عامل مرگ مادر است. درصورتی كه سقط جنین با بیهوشی عمومی همراه باشد، ممكن است باعث تشنج، حمله قلبی و حتی مرگ شود و اگر با بیهوشی نباشد، ممکن است دهانه و گردنه رحم به شدت آسیب ببیند. زخم، پارگی و آسیب‌های دهانه رحم و چسبندگی هم باعث خونریزی و عفونت رحم و لگن و سایر مشکلات می‌شود.

آیا ممکن است این سقط باعث ناباروری دائم هم شود؟
علت نیمی از ناباروری‌ها در زنان، سقط جنین است. دلیل این موضوع می‌تواند عفونت لوله‌های فالوپ، چسبندگی رحم به‌دلیل ایجاد زخم پس از كورتاژ یا بازشدن بیش‌ ازحد دهانه رحم باشد. گاهی نیز در اثر استفاده از ابزار، رحم به‌شدت صدمه می‌بیند به طوری كه لازم است با جراحی آن را كاملا خارج كرد. گاهی نیز سایر ارگان‌ها از جمله روده آسیب می‌بیند و خونریزی داخلی باعث مرگ بیمار می‌شود. در برخی شرایط هم در اثر استفاده از دستگاه‌های مكنده، لوله‌ها و... زخم‌های دائمی روی دیواره رحم به وجود می‌آید. حتی اگر سقط باعث ناباروری نشود، خطر بارداری خارج‌رحمی یا زایمان پیش از موقع یا سقط غیرعمدی جنین در بارداری‌های بعدی افزایش می‌یابد.

استفاده از داروهای سنتی برای سقط هم عارضه دارد؟
ماهیت این داروها در بیشتر موارد معلوم نیست و نمی‌توان در موردشان نظر داد. حتی داروهای شناخته‌شده شیمیایی که در سقط‌های قانونی و به دلایل منع پزشکی در بیمارستان زیرنظر پزشک استفاده می‌شود هم می‌تواند عامل مشکلات قلبی- تنفسی، آسم، آلرژی و افزایش فشار خون و خونریزی‌های مغزی شود. مصرف خودسرانه این داروها به شکل تزریقی یا شیاف پرخطر است.

منبع : salamatiran.com
پنج شنبه 15/3/1393 - 18:57
سلامت و بهداشت جامعه


وقتی هورمون پرولاکتین زیاد می شود
تومورهای پرولاکتین‌ساز ازجمله شایع‌ترین تومورهای هیپوفیز است که باعث افزایش بسیار زیاد پرولاکتین می‌شود.

شاید باورش برای برخی سخت باشد، ولی واقعیت این است که پیشرفت علم و تکنولوژی در رشته پزشکی گاهی موجب دردسر و استرس‌های زیاد و حتی بیهوده هم می‌شود. زیادی هورمون پرولاکتین (هورمون شیر) ازجمله مثال‌های جالب در همین موضوع است.

غده هیپوفیز در کف جمجمه قرار داشته و چندین هورمون ازجمله هورمون رشد، پرولاکتین و هورمون‌های تنظیم‌کننده ترشح هورمون تیروئید را تولید می‌کند. این هورمون‌ها بسیاری از اعمال متابولیک بدن را کنترل می‌کنند. تومورهای غده هیپوفیز ممکن است هر یک از این هورمون‌ها را به میزان زیاد تولید کند؛ به عنوان مثال تومورهای سازنده هورمون رشد اگر در کودکی یا نوجوانی ایجاد شود باعث قد بلند و جمجمه بزرگ می‌شود، ولی در سنین جوانی به بعد باعث بزرگ شدن بینی، دهان، پیشانی، دست‌ها، پاها و البته اختلالات شدید متابولیک مثل زیادی قند و چربی خون و بالا رفتن فشار خون می‌شود.

وجود مقادیر بالای هورمون پرولاکتین سه علامت مهم را در خانم‌ها ایجاد می‌کند؛ این سه علامت شامل ترشح غیرطبیعی از پستان‌ها، قطع عادت ماهانه و نازایی است. علاوه بر اثراتی که زیادی پرولاکتین در بدن ایجاد می‌کند، در صورتی که علت زیادی پرولاکتین توده هیپوفیزی باشد، بزرگ شدن تومور باعث سردرد و اختلالات بینایی می‌شود. باید دقت کنیم در کنار علائم فوق به دلیل اثر مهاری پرولاکتین بر هورمون‌های زنانه پوکی استخوان، کم شدن میل جنسی و زیاد شدن موهای زائد نیز ازجمله اثرات مخرب پرولاکتین بالاست.

در مردان هم زیادی پرولاکتین عارضه ایجاد می‌کند؛ ازجمله این عوارض کم شدن میل جنسی، بزرگ شدن و خروج شیر از پستان‌ها و نازایی است. البته سردرد و افت بینایی نیز در مواردی که تومور هیپوفیز عامل ترشح پرولاکتین باشد از علائم واضح این بیماری است.

زیادی پرولاکتین دلایل متعددی دارد. این عوامل شامل ورزش شدید، جراحی، استرس‌های شدید، مصرف بسیاری از داروها ازجمله قرص‌های ضدبارداری، متیل دوپا، رانیتیدین، متوکلوپرامید و انواع داروهای اعصاب، بیماری‌های کلیه، بیماری‌های کبدی، کم‌کاری تیروئید و تومورهای هیپوفیز است. تومورهای پرولاکتین‌ساز ازجمله شایع‌ترین تومورهای هیپوفیز است که باعث افزایش بسیار زیاد پرولاکتین می‌شود.

طی دوران بارداری سطح این هورمون به میزان زیادی افزایش می‌یابد و پس از زایمان افت می‌کند، ولی اگر مادر به نوزاد شیر دهد مکیدن باعث بالا رفتن دوباره پرولاکتین و زیاد شدن ترشح شیر می‌شود.

حال به پرسش اصلی این بحث می‌پردازیم: واقعا چند درصد افرادی که دارای پرولاکتین بالا هستند را باید مورد بررسی‌های دقیق و پرهزینه قرار داد؟ جواب این پرسش بسیار سخت است، ولی مسلم این که عوارض زیادی این هورمون عوامل ساده‌ای مثل خواب آلود بودن، استرس، تحریک سینه‌ها یا مصرف داروهاست. البته اصل ماجرا این است که تبحر پزشک می‌تواند موارد کم‌اهمیت را از مواردی که نیازمند کارهای تشخیصی متعدد هستند، افتراق دهد.

دکتر رضا کریمی - فوق تخصص بیماری‌های غدد


منبع : جام جم سرا
پنج شنبه 15/3/1393 - 18:57
خواص خوراکی ها


	چقدر آجیل بخوریم؟
مغزها از بهترین منابع پروتئین، فیبر، مواد معدنی و آنتی اکسیدان ها به شمار می روند.

بر اساس مطالعه بزرگی که در دانشگاه هاروارد انجام شد، مشخص گردید در افرادی که بیش از 4 بار در هفته آجیل می خورند، مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی عروقی 40 تا 60 درصد کمتر است. 
مغزها از بهترین منابع پروتئین، فیبر، مواد معدنی و آنتی اکسیدان ها به شمار می روند. همچنین حاوی اسیدهای چرب مفید از جمله امگا- 3 می باشند. 

در سال 2003 سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) اعلام کرد که مصرف 45 گرم آجیل در روز در قالب یک رژیم کم چرب و کم کلسترول می تواند خطر بروز بیماری های قلبی عروقی را کاهش دهد.

از میان انواع آجیل، گردو منبع بسیار خوب امگا- 3 بوده که در بهبود عملکرد قلب و عروق و تنظیم چربی های خون موثر است.

البته باید این نکته را نیز مدنظر داشت که آجیل حاوی کالری بالایی است و افراط در مصرف آن موجب اضافه وزن و چاقی خواهد شد.

متخصصان تغذیه توصیه می کنند که برای اضافه کردن آجیل به رژیم غذایی باید آن را جایگزین سایر منابع چربی خود کنیم. به این معنی که بخشی از روغن مصرفی را حذف کرده و به جای آن از آجیل استفاده کنیم.
 سیمرغ
پنج شنبه 15/3/1393 - 18:53
شخصیت ها و بزرگان


134250_275.jpgعبد صالح خدا « رجبعلی نكوگویان » مشهور به « جناب شیخ » و « شیخ رجبعلی خیاط » در سال 1262 هجری شمسی، در شهر تهران دیده به جهان گشود. پدرش « مشهدی باقر » یك كارگر ساده بود. هنگامی كه رجبعلی دوازده ساله شد پدرش از دنیا رفت و رجبعلی را كه از خواهر و برادر تنی بی بهره بود، تنها گذاشت. از دوران كودكی شیخ بیش از این اطلاعاتی در دست نیست. اما او خود، از قول مادرش نقل می‌كند كه: « موقعی كه تو را در شكم داشتم شبی [ پدرت غذایی را به خانه آورد] خواستم بخورم دیدم كه تو به جنب و جوش آمدی و با پا به شكمم می‌كوبی، احساس كردم كه از این غذا نباید بخورم، دست نگه داشتم و از پدرت پرسیدم….؟ پدرت گفت حقیقت این است كه این ها را بدون اجازه [از مغازه ای كه كار می‌كنم] آورده‌ام! من هم از آن غذا مصرف نكردم. »

این حكایت نشان می‌دهد كه پدر شیخ ویژگی قابل ذكری نداشته است. از جناب شیخ نقل شده است كه: « احسان و اطعام یك ولی خدا توسط پدرش موجب آن گردیده كه خداوند متعال او را از صلب این پدر خارج سازد. » شیخ پنج پسر و چهار دختر داشت، كه یكی از دخترانش در كودكی از دنیا رفت.

خانه خشتی و ساده شیخ كه از پدرش به ارث برده بود در خیابان مولوی كوچه سیاه‌ها (شهید منتظری) قرارداشت. وی تا پایان عمر در همین خانه محقر زیست. یكی از فرزندان شیخ می‌گوید: پس از ازدواج، دو اتاق طبقه بالای منزل را آماده كردیم و به پدرم گفتم: آقایان، افراد رده بالا به دیدن شما می‌آیند، دیدارهای خود را در این اتاق‌ها قرار دهید، فرمود: « نه! هر كه مرا می‌خواهد بیاید این اتاق، روی خرده كهنه ها بنشیند، من احتیاج ندارم. »این اتاق، اتاق كوچكی بود كه فرش آن یك گلیم ساده و در آن یك میز كهنه خیاطی قرار داشت.

لباس جناب شیخ بسیار ساده و تمیز بود، نوع لباسی كه او می‌پوشید نیمه روحانی بود، چیزی شبیه لباده روحانیون بر تن می‌كرد و عرقچین بر سر می‌گذاشت و عبا بردوش می‌گرفت.
نكته قابل توجه این بود كه او حتی در لباس پوشیدن هم قصد قربت داشت، تنها یك بار كه برای خوشایند دیگران عبا بر دوش گرفت، در عالم معنا او را مورد عتاب قرار دادند. جناب شیخ خود این داستان را چنین تعریف می‌كند: « نفس اعجوبه است، شبی دیدم حجاب ( منظور حجاب نفس و تاریکی باطنی است ) دارم و طبق معمول نمی‌توانم حضور پیدا كنم، ریشه یابی کردم با تقاضای عاجزانه متوجه شدم كه عصر روز گذشته كه یكی از اشراف تهران به دیدنم آمده بود، گفت: دوست دارم نماز مغرب و عشا را با شما به جماعت بخوانم، من برای خوشایند او هنگام نماز عبای خود را به دوش انداختم …»!

جناب شیخ دنبال غذاهای لذیذ نبود، بیشتر وقت ها از غذاهای ساده، مثل سیب زمینی و فرنی استفاده می‌كرد. سر سفره، رو به قبله و دو زانو می‌نشست و به طور خمیده غذا میخورد، و گاهی هم بشقاب را به دست می‌گرفت همیشه غذا را با اشتهای كامل میخورد، و گاهی مقداری از غذای خود را در بشقاب یكی از دوستان كه دستش می‌رسید میگذاشت. هنگام خوردن غذا حرف نمی‌زد و دیگران هم به احترام ایشان سكوت می‌كردند. اگر كسی او را به مهمانی دعوت می كرد با توجه، قبول یا رد می‌كرد، با این حال بیشتر وقت ها دعوت دوستان را رد نمی‌كرد. از غذای بازار پرهیز نداشت، با این حال از تأثیر خوراك در روح انسان غافل نبود و برخی دگرگونی های روحی را ناشی از غذا می دانست .

خیاطی یكی از شغلهای پسندیده در اسلام است. لقمان حكیم این شغل را برای خود انتخاب كرده بود. جناب شیخ برای اداره زندگی خود، این شغل را انتخاب كرد و از این رو به « شیخ رجبعلی خیاط » معروف شد. جالب است بدانیم كه خانه ساده و محقر شیخ، با خصوصیاتی كه پیشتر بیان شد، كارگاه خیاطی او نیز بود. یكی از دوستان شیخ می‌گوید: فراموش نمی‌كنم كه روزی در ایام تابستان در بازار جناب شیخ را دیدم، در حالی كه از ضعف رنگش مایل به زردی بود. قدری وسایل و ابزار خیاطی را خریداری و به سوی منزل می‌رفت، به او گفتم: آقا! قدری استراحت كنید، حال شما خوب نیست. فرمود: «عیال و اولاد را چه كنم؟! » در حدیث است كه رسول خدا (ص) فرمودند : « إن الله تعالی یحب أن یری عبده تعباً فی طلب الحلال؛ خداوند دوست دارد كه بنده خود را در راه به دست آوردن روزی حلال، خسته ببیند. »

شیخ در عالم سیاست نبود، اما با رژیم منفور پهلوی و سیاستمداران حاكم آن به شدت مخالف بود. یكی از فرزندان شیخ می‌گوید: در 30 تیر سال 1330 هجری شمسی وقتی شیخ وارد منزل شد، شروع كرد به گریه كردن و فرمود: « حضرت سید الشهدا(ع) این آتش را با عبایشان خاموش كردند و جلوی این بلا را گرفتند، آن ها بنا داشتند در این روز خیلی ها را بكشند؛ آیت الله كاشانی موفق نمی‌شود ولی سیدی هست كه می‌آید و موفق می‌شود. » پس از چندی معلوم شد که مقصود از سید دوم، امام خمینی (ره) است.

سرانجام در روز بیست و دوم شهریور ماه سال 1340 هجری شمسی سیمرغ وجود پربرکت شیخ پس از عمری خودسازی و سازندگی از این جهان پر کشید. یكی از ارادتمندان جناب شیخ، كه شب قبل از وفات، از طریق رؤیای صادقه رحلت ملكوتی وی را پیش‌بینی كرده ‌بود، ماجرای وفات را چنین گزارش می‌كند: شبی كه فردای آن شیخ از دنیا رفت، در خواب دیدم كه دارند در مغازه‌های سمت غربی مسجد قزوین را می‌بندند، پرسیدم: چه خبره؟ گفتند آشیخ رجبعلی خیاط از دنیا رفته. نگران از خواب بیدار شدم. ساعت سه نیمه شب بود. خواب خود را رؤیای صادقه یافتم. پس از اذان صبح، نماز خواندم و بیدرنگ به منزل آقای رادمنش رفتم، با شگفتی، از دلیل این حضور بی‌موقع سؤال كرد، جریان رؤیای خود را تعریف كردم. ساعت پنج صبح بود و هوا گرگ و میش، به طرف منزل شیخ راه افتادیم. شیخ در را گشود، داخل شدیم و نشستیم، شیخ هم نشست و فرمود: « كجا بودید این موقع صبح زود؟ » من خوابم را نگفتم، قدری صحبت كردیم، شیخ به پهلو خوابید و دستش را زیر سر گذاشت و فرمود:

« چیزی بگویید، شعری بخوانید! »
یكی خواند:
خوش‌تر از ایام عشق ایام نیست
صبح روز عاشقان را شام نیست
اوقات خوش آن بود كه با دوست به سر شد
باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

شیخ با اینكه خود اهل كشف و شهود بود می‌فرمود: « در مكاشفات یقین نداشته باشید و هیچ وقت بر مكاشفه تكیه نكنید. همیشه باید رفتار و گفتار امامان را الگو قرار دهید. »و می‌فرمود: « مقدس‌ها همه كارشان خوب است، فقط « من » خود را باید با ( خدا ) عوض كنند. » و می‌فرمود: « اگر مؤمنین منیّت ( خودخواهی ) خود را كنار بگذارند به جایی می ‌رسند. »

براساس مسلك تعبد، شیخ در احكام مقلد بود، و از آیت الله حجت – یكی از مراجع تقلید معاصر خود- تقلید می‌كرد، و در ارتباط با انتخاب این شخصیت علمی ‌برای تقلید خود می‌فرمود: « به قم رفتم، مراجع تقلید را دیدم، از همه بی هواتر آقای حجت بود. »

جناب شیخ معتقد بود، كسانی كه در سیر و سلوك از طریقه اهل بیت(ع) فاصله دارند، هر چند بر اثر ریاضت از نظر قدرت روحی، به مقامات و توان‌هایی دست یابند، اما درهای معارف حقیقی بر آنان بسته است. یكی از فرزندان شیخ نقل می‌كند كه: با پدرم به كوه « بی بی شهربانو» یکی از کوه های اطراف ری رفته بودیم، در بین راه اتفاقاً به شخصی از اهل ریاضت برخوردیم، وی ادعاهایی داشت، پدرم به او فرمود: « حاصل ریاضت‌های تو بالاخره چیست؟ » آن شخص با شنیدن این سخن، خم شد و از روی زمین قطعه سنگی را برداشت و آن را تبدیل به گلابی نمود و به پدرم تعارف كرد و گفت: بفرمایید میل كنید! پدرم فرمود: « خوب! این كار را برای من كردی، بگو ببینم برای خدا چه داری؟ و چه كرده ای؟! » مرتاض با شنیدن این سخن به گریه افتاد …

جناب شیخ معتقد بود اگر كسی حقیقتاً به احكام نورانی اسلام عمل كند، به همه كمالات و مقامات معنوی دست خواهد یافت. او با ریاضت‌هایی كه برخلاف سنت و روش مذهب است، به شدت مخالف بود. یكی از ارادتمندان ایشان نقل كرده است: مدتی مشغول ریاضت بودم و با كناره گیری از همسر علویه‌ام، در اتاقی جداگانه مشغول ذكر می‌شدم و همان جا می‌خوابیدم، پس از چهار پنج ماه، یكی از دوستان مشترك، مرا به دیدن جناب شیخ برد، پس از دق الباب، به محض این كه شیخ مرا مشاهده كرد، بدون مقدمه گفت: « می‌خواهی بگویم؟! »

من سرم را پایین انداختم، بعد شیخ متذكر شد كه: « این چه رفتاری است با همسرت كرده و او را ترك كرده‌ای؟ … این ریاضت‌ها و اذكار را بزن گاراژ! یك جعبه شیرینی بگیر و برو پیش عیالت، نماز را سر وقت بخوان با تعقیبات معموله. »سپس شیخ به احادیثی كه تأكید می‌كند اگر چهل روز كسی خالص عمل كند، چشمه‌های حكمت از دلش می جوشد اشاره كرد و فرمود: « طبق این احادیث، اگر كسی چهل روز به وظایف دینی خود عمل كند قطعاً روشنی خاصی پیدا می‌نماید. » آن شخص به توصیه شیخ ریاضت را رها كرد و به زندگی معمولی خود بازگشت.

حساب خمس
دكتر حمید فرزام – یكی از شاگردان جناب شیخ – در توصیف تعبد ایشان می‌گوید: شیخ، شریعت و طریقت و حقیقت را با هم داشت، نه این كه مانند درویش‌ها پشت پا به شریعت زند. اولین حرف ایشان به بنده این بود كه: « برو حساب خمست را بكن » مرا فرستاد نزد مرحوم آیت الله آقا شیخ احمد آشتیانی – رحمه الله علیه – در « گذرقلی » و گفت: « باید بروی خدمت ایشان » و چه مردی بود! آیت حق بود و من از او چه فیوضاتی كسب كردم! و چه چیزها دیدم!… رفتم خدمت ایشان و حساب كلبه محقری كه داشتم كردم.

یكی از دستورالعمل‌های مهم تربیتی شیخ، برنامه‌ریزی منظم برای خلوت با خداوند متعال و دعا و مناجات است كه با جمله « گدایی در خانه خدا » از آن تعبیر می‌كرد، و تأكید می‌فرمود كه: « شبی یك ساعت دعا بخوانید، اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترك نكنید. » و می‌فرمود: « در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را كه از خدا بخواهی از گدایی سحرها می‌توان حاصل نمود، از گدایی سحرها كوتاهی نكنید كه هرچه هست در آن است. عاشق خواب ندارد و جز وصال محبوب چیزی نمی‌خواهد. وقت ملاقات و رسیدن به وصال هنگام سحر است. »

دعای یستشیر، دعای عدلیه، دعای توسل، مناجات امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد كوفه، كه با « اللهم إنی أسألك الأمان یوم لا ینفع مال و لا بنون » آغاز می‌شود و مناجات‌های پانزده گانه امام سجاد (ع) ( مناجات خمسه عشر)، دعاهایی است كه جناب شیخ زیاد می‌خواند و به شاگردان هم خواندن آن‌ها را توصیه می‌فرمود. در میان مناجات‌های پانزده‌گانه امام سجاد علیه‌السلام بر خواندن « مناجات مفتقرین » خصوصاً و « مناجات مریدین » تأكید داشت، و می‌فرمود: « هر یك از این پانزده دعا یك خاصیت دارد. »

آیت الله فهری نقل می‌كند كه: از جناب شیخ شنیدم كه فرمودند: « به خدا عرض كردم: خدایا هر كسی با محبوب خودش راز و نیازهای دارد و تلذذی، ما هم می‌خواهیم از این نعمت برخوردار باشیم چه دعایی بخوانیم؟ در عالم معنا به من گفتند: دعای یستشیر بخوان. » این بود كه ایشان دعای یستشیر را با حال و نشاط مخصوصی میخواندند.

جناب شیخ بر این اعتقاد بود كه هنگامی انسان شایستگی مناجات و گفت و گو با خداوند متعال را پیدا می‌كند كه محبت غیر خدا را از دل بیرون كند، و كسی كه هوس، خدای اوست نمی‌تواند حقیقتاً « یا الله » بگوید، و در این باره می‌فرمود: « گریه و مناجات موقعی ارزش واقعی دارد كه انسان در دلش محبت غیر خدا را نداشته باشد. »

جناب شیخ معقتد بود كه راه انس با خدا، احسان به خلق است. اگر كسی بخواهد حال دعا داشته باشد و از ذكر و مناجات با خدا لذت ببرد، باید برای خدا، در خدمت خلق خدا باشد و در این باره می‌فرمود: آن چه پس از انجام فرایض، حال بندگی خدا را در انسان ایجاد می‌كند، نیكی به مردم است. »

سایت رهبران شیعه | سایت صالحین

پنج شنبه 15/3/1393 - 1:34
مصاحبه و گفتگو
در سبک زندگی اسلامی آرامش از آسایش مهم‌تر است
سبک‌زندگی فاطمی یعنی مواظب باش خدارادرافکارت گم‌نکنی
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۰۰:۲۸
 
از آنجایی که علماء و شهداء در زمان ما هستند نشانگر این است که ما هم می توانیم سبک زندگی دینی درستی داشته باشیم. سبک زندگی اسلامی ضمن اینکه به آسایش فکر می کند، ولی آرامش از آسایش برایش مهم تر است. برای سبک زندگی غربی، آسایش از آرامش مهم تر است.
در سبک زندگی اسلامی آرامش از آسایش مهم‌تر است
جهان نیوز - گروه فرهنگی:
قرار گفتگویی که با حجت الاسلام "محمد مهدی ماندگاری" در دومین روز عید نوروز داشتیم به علت بیماری و بستری شدن ایشان در بیمارستان، لغو شد. سرانجام این گفتگو با عنوان "سبک زندگی فاطمی" پس از بهبودی نسبی ایشان انجام شد. موضوع مهمی که هم به بحث زندگانی حضرت فاطمه زهرا(س)اشاره دارد و هم بحث سبک زندگی دینی، که از منویات و مطالبات رهبر معظم انقلاب است.

ماندگاری معتقد است علل عقب ماندگی مسلمین از غرب از حیث پیشرفت‌های مادی، عمل نکردن صحیح و کامل به الگوی اسلامی سبک زندگی است. وی تاکید می کند که در زمان حاضر هم می توان سبک زندگی دینی و اسلامی داشت و نمونه مشخص آن را سبک زندگی رزمندگان در دوران هشت سال دفاع مقدس می داند. ماندگاری زندگانی بابرکت حضرت زهرا (سلام الله علیها) را مصداق سبک زندگی دینی، الهی و توحیدی می داند و می گوید: با سبک زندگی اسلامی، انشاءالله می توانیم در صورت عملکرد صحیح، بهترین الگوی سبک زندگی برای اروپا و امریکا و غرب باشیم.

مشروح گفتگوی پایگاه خبری تحلیلی جهان نیوز با حجت الاسلام ماندگاری به شرح زیر است:

در مقوله سبک زندگی، اگر ما معتقدیم دارای سبک زندگی ای هستیم، که بر سبک زندگی ملل دیگر، به خصوص سبک زندگی غربیان برتری دارد، چرا از نظر پیشرفت های ظاهری از آنها عقب‌تر هستیم؟

حکایت ما حکایت آن آیه قرآن است که می فرماید: « نومن ببعض و نکفر ببعض»، و به قول حکایت های فارسی، از اینجا رانده و از آنجا مانده شده ایم. نه رومی روم بودیم و نه زنگی زنگ. علت پیدایش این مشکل این است که ترکیبی و مخلوطی شدیم از سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی. نمازهایمان اسلامی است، مسجد می رویم، خمس می دهیم و زکات می دهیم، اما عروسی هایمان اسلامی نیست، بازار و اقتصادمان اسلامی نیست. در نتیجه نه بهره سبک زندگی غربی را می بریم، چرا که مسلمانیم، و نه بهره سبک زندگی اسلامی
هر کسی که می خواهد از دنیای خود به خوبی استفاده کند، و این دنیا را معبر خوبی برای آخرت خود قرار دهد، کاتالوگی، سبکی و مدلی بهتر از سبک زندگی دینی پیدا نمی کند، چرا که خالق دین و دنیا یکی است
را می بریم، چراکه مقلدِ غرب هستیم. ما باید خودمان باشیم. حتی اعتقاد دارم با سبک زندگی اسلامی، انشاءالله می توانیم در صورت عملکرد صحیح، بهترین الگوی سبک زندگی برای اروپا و امریکا و غرب باشیم. آنهایی که اهل دقت و فهم هستند می گویند این زندگی زندگی زیباتری هست، چرا که سبک زندگی اسلامی ضمن اینکه به آسایش فکر می کند، (تاکید می کنم که سبک زندگی اسلامی به آسایش هم نظر دارد) ولی آرامش از آسایش برایش مهم تر است. برای سبک زندگی غربی، آسایش از آرامش مهم تر است. لذا بحران اصلی آنها بحران آرامش است و بحران معنویت. الحمدالله رب العالمین آرامش ما خیلی بهتر از آنهاست. 

ضرورت مقید بودن به سبک زندگی اسلامی در چیست؟

ببینید، هر کسی که می خواهد از دنیای خود به خوبی استفاده کند، و این دنیا را معبر خوبی برای آخرت خود قرار دهد، کاتالوگی، سبکی و مدلی بهتر از سبک زندگی دینی پیدا نمی کند، چرا که خالق دین و دنیا یکی است. آن کسی که دین را خلق کرده دنیا را هم خلق کرده است. پس او از آنجایی که بهترین شناخت را نسبت به دین و دنیا دارد، سبک زندگی ای به عنوان بهترین آموزه و برنامه استفاده از دنیا برای آخرت قرار داده است. ان الدین عندالله الاسلام.

در سبک زندگی اسلامی استفاده از تکنولوژی های روز و فناوری های پیشرفته چه جایگاهی دارد؟

وقتی صحبت از سبک زندگی می شود برخی، قالب زندگی را در نظر می گیرند و طبیعتا زمانی که قالب زندگی را در نظر می گیرند، با خود می گویند محیط زندگی ما با محیط زندگی اهل بیت (ع) هم فاصله مکانی دارد، هم فاصله زمانی دارد و هم فاصله جغرافیایی دارد، لذا ما نمی توانیم از سبک زندگی اهل بیت (ع) پیروی کنیم. و از این طرف ادامه اشتباه در نظر و نگاه این است که میان برخی از مردم این دیدگاه وجود دارد که سبک زندگی غربیان، سبک زندگی ای است که می تواند الگو باشد، در صورتی که نگاه آنها به قالب زندگی است می گویند، غربیان از امکانات دنیوی بهترین استفاده را می برند و بهترین لذت ها و آسایش ها را هم دارند، و از آنجایی که از لحاظ شرایط زمان و مکان به ما نزدیک تر هستند،(اینکه می گوئیم از نظر مکان نزدیک هستند، با توجه به این است که با وجود پیشرفتها در عرصه ارتباطات فاصله ها نزدیک تر شده است) می توانیم سبک زندگی آنها را ببینیم، پس می رویم سراغ سبک زندگی غربی و اروپایی. این نقطه اساسی اشتباهی است که در تعریف و توضیح سبک زندگی وجود دارد. لذا مردم ما به یک بحران مبتلا می شوند که به اعتقاد بنده بزرگترین بحران زندگی ما این است. در این بحران مردم ضمن اینکه دین، معصومین (ع) قرآن و اهل بیت (ع) را دوست دارند، حس می کنند نمی توانند و نمی شود به سبک زندگی آنها زندگی کرد. از آن طرف این احتمال را می دهند که به سبک زندگی غربی زندگی کردند آنها را از اهل بیت دور می کند. این اصل اول است.
سبک زندگی فقط قالب زندگی نیست. سبک زندگی قالب و محتواست. روح و جسم زندگی است. ظاهر و باطن زندگی است


برای برون رفت از این مشکل که مردم در انتخاب سبک زندگی شان دچار la;g نشوند چه باید کرد؟

می بایست معنای سبک زندگی را درست تبیین کرد. سبک زندگی فقط قالب زندگی نیست. سبک زندگی قالب و محتواست. روح و جسم زندگی است. ظاهر و باطن زندگی است. سبک زندگی عبارت است از: اولا نگاه به زندگی و عالم هستی (یعنی افکار و عقاید) ثانیا احساس نسبت به زندگی که همان حب و بغض ماست نسبت به افراد نسبت به افعال و نسبت به اشیاء. ثالثا سبک زندگی یعنی برنامه ها و روش ها و رفتارهای ما. مجموعه اینها را می گوئیم سبک زندگی. نگاه، ناشی از افکار و باورهاست، و حب و بغض ها، ناشی از احساسات و علاقه ها ست، و برنامه ها و روشها و رفتارهای زندگی. اگر این را به عنوان تعریف سبک زندگی در نظر بگیریم، در این صورت امام زمان (عج) به‌روز ترین بشر می باشند. عمر مبارک شان حدود 1200 سال است، یعنی از زمان معصومین بوده اند تا به امروز، همه تحولات را دیده اند، همه پیشرفت ها را دیده اند، ولی همین شخصیت والا مقام که به‌روز ترین و عالم ترین افراد بشر است، حرف روزشان این است که «وَ لِی فی رسول الله اسوه حسن» الگوی من مهدی که هم به روزترین انسان هستم، و هم منجی عالم بشریت هستم که قرار است دنیا را به اذن الهی نجات بدهم،  رسول الله است، الگوی من مادرم فاطمه زهراست. از آن طرف در آیات قرآن است که لکم فی رسول الله اسوه حسنه.

خدایی که خالق دیروز و امروز و فرداست، و یعنی هنوز پیشرفتهایی که نیامده است را خبر دارد، با این حال می فرماید الگوی سبک زندگی شما باید پیغمبران و به ویژه پیغمبر خاتم باشد. خدا می فرماید باید الگوی زندگی شما قرآن و عترت باشد. معلوم می شود خدای تبارک تعالی، نیز معنایی که از سبک زندگی در نظر گرفته است، معنای پروردگار عالمیان از تعریف سبک زندگی، معنای قالبی سبک زندگی نیست، چرا که اهل بیت در بحث قالب زندگی ما را مامور کرده اند که فرزند زمان خود باشیم، نگرانی در میان مردم است با این تذکر اهل بیت که فرزند زمان خود باشید بر طرف می شود.

اهل بیت فرموده اند فرزند زمان خود باشیم؟ لطفا بیشتر توضیح دهید.

ببینید، اگر در زمان پیغمبراکرم، اهل بیت برای مسافرت کردن، سوار بر اسب و شتر می شدند که قالب مسافرتها در آن زمان اینگونه بود، امروز دیگر توصیه نمی شود که برای مسافرت از اسب و شتر استفاده کنید؛ چرا که مسافرت قالبی دارد، که در آن
خدایی که خالق دیروز و امروز و فرداست، و یعنی هنوز پیشرفتهایی که نیامده است را خبر دارد، با این حال می فرماید الگوی سبک زندگی شما باید پیغمبران و به ویژه پیغمبر خاتم باشد. خدا می فرماید باید الگوی زندگی شما قرآن و عترت باشد. معلوم می شود خدای تبارک تعالی، نیز معنایی که از سبک زندگی در نظر گرفته است
روز اسب و شتر بود و بعد تبدیل شد به ماشین و امروز هم هواپیماست. می گویند فرزند زمان خودتان باشید، یعنی از پیشرفت های زمان خود، تکنولوژی، صنعتی علمی حتما استفاده کنید اما روح زندگی تان روح فاطمی باشد.

پس نتیجه اینکه، در عرصه قالبهای زندگی (صنعتی، علمی، تکلنوژی های روز و ...) فرزند زمان خود باشیم، ولی روح زندگی مان همان روح فاطمی و اهل بیتی باید باشد، تعریفی که از روح زندگی می توان داشت چیست؟

نگاه، جهان بینی، دیدگاه مان و فکرمان به عالم هستی و به موضوعات زندگی مان است که باید فکر فاطمی باشد، فکر توحیدی باشد. فکر توحیدی باشد یعنی چه؟ یعنی نه مادی باشیم نه التقاطی. نگاه امروز سبک زندگی غربی نگاه اومانیسمی است، به زندگی نگاه الحادی دارند، نگاه بی خدایی و خداگریزی دارند. سبک زندگی فاطمی داشته باشیم بدین معناست که شما بیایید در همه مقوله های زندگی تان نگاه تان را توحیدی کنید. اقتصاد بی خدا می شود یا اقتصادی کمونیسمی، یا اقتصاد سرمایه داری، که هر دو اینها رفت به زباله دان تاریخ پیوست. سیاست بی خدا می شود سیاست پدر سوخته بازی و دو دوزه بازی. این سیاست، یا استبداد است، یا لیبرالیسم و پولولاریسم و اباحی گری است که همه اینها دارند به بن بست می خورند. نگاه تان به اقتصاد می بایست نگاه الهی باشد. لذا از همه ابزاری که دارید استفاده کنید. نگاه‌تان در سیاست باید نگاه الهی باشد، حکومت الهی و اقتصاد توحیدی باشد. نگاه تان در فرهنگ اباحی گری نباشد. فرهنگ توحیدی و دینی داشته باشید. نگاه تان در معماری، نگاه در مدیریت، در اشتغال، در تحصیل و در تمام امور روزمره، فکر، باور و نگاه تان توحیدی باشد. این یعنی سبک زندگی فاطمی. اگر خدا و قیامت را از نگاه و فکرمان حذف کردیم، لذا اتقوالله هایی که قرآن می گوید را هم عمل نکردیم، که اولین اتقواهای قرآن راجع به افکارمان هست، که می فرماید اتقوا الله، بدین معنا که در افکار مواظب خداوند هم باش و افکارت را الهی کن. خدا دیده نمی شود ولی تو باید در افکار خودت مراقب باشی. یا می فرماید، اتقوا یوما لا تجزی نفس عن نفس و لا تجزی شی عن شی، با چشم قیامت دیده نمی شود ولی باید در باورمان قیامت را ببینیم.

اقتصاد های کمونیسمی و سرمایه داری به زباله دان تاریخ پیوستند، سئوال این است اقتصاد الهی در سبک زندگی انسان ها چه ویژگی دارد که از اقتصادهای سرمایه داری و کمونیسمی برتری دارد؟

اقتصادی که در آن قیامت دیده شود، در آن نزول صورت نمی گیرد. اقتصادی که در آن قیامت را ببیند، در آن بی انصافی و حرام خوری وجود نخواهد داشت. یا سیاستی که در آن قیامت دیده شود به هر قیمتی قدرت را به دست نمی گیرد، چرا که بناست در قیامت جواب پس دهد. در قرآن باز هم اتقوا وجود دارد، در جایی که می فرماید اتقوا فتنه، مراقب شیطان باشید، چرا که شیاطین به چشم دیده نمی شوند ولی شما باید مراقب باشید. اینها مربوط به حیطه باور است و به چشم دیده نمی شود شما باید باور کنید که خدا هست، شیطان هست و مکر و حیله شیطان هم هست. اینها را اگر باور کردی نگاهت می شود توحیدی، زهرایی، حسینی، مهدوی و اولین پایه سبک زندگی این است که نگاه توحیدی در تمام امور داشته باشیم. حتی در همین کارهای روزمره هم باید نگاه توحیدی باشد. کارگری هم که سرکار می رود، نگاه توحیدی داشته باشد. نگاه توحیدی یعنی از تو حرکت از خدا برکت. خدا
شما باید باور کنید که خدا هست، شیطان هست و مکر و حیله شیطان هم هست. اینها را اگر باور کردی نگاهت می شود توحیدی، زهرایی، حسینی، مهدوی و اولین پایه سبک زندگی این است که نگاه توحیدی در تمام امور داشته باشیم. حتی در همین کارهای روزمره هم باید نگاه توحیدی باشد
را در کارکردن ببین. ما الان در سیستم رزق و روزی مان خدا را گم کرده ایم، سبک زندگی دینی یعنی مواظب باش خدا را در افکارت گم نکنی، مکر و حیله شیطان را هم فراموش نکنی. این اولین پایه سبک زندگی ست. در زندگی پیامبران و امامان و اولیاء الهی اگر بخواهیم بگوئیم زندگی شان چگونه بود می گوئیم، خدا بود و خدا بود و خدا بود. قیامت بود و قیامت بود و قیامت بود. شیطان گریزی بود و شیطان گریزی بود و رمی به شیطان بود.

این سه عنصر که در تعریف چگونگی جریان سبک زندگی دینی در زندگانی اولیاء و انبیائ و ائمه داشتند، را آیا می توان در این نسل نیز مشاهده کرد؟

بله، همین زندگی را در هشت ساله دفاع مقدس موجود است. این سه عنصر در باورهای بچه ها وجود داشت. خدا را مردم باور کردند و خدا خرمشهر را آزاد می کند. قیامت بود که بچه های جنگ پا در عرصه میدان میم گذاشتند. شیطان گریزی بود که توانست این حب و بغضهای دنیوی را به سمت جهت‌های الهی سوق دهد. پس امروز هم می شود در قالب کار امروز و امکانات امروز در قالب های امروز زندگی کرد اما با نگاه توحیدی. مثلا در هواپیما بنشینید، ولی سفرتان توحیدی باشد. پای غذای لذیذ بنشینی ولی غذا خوردنت توحیدی باشد. یعنی خدا شیطان و قیامت یادت نرود. این نگاه، این نکته اول. نکته دوم سبک زندگی دینی، و اسلامی و فاطمی، این است است که حب و بغضهای ما حب و بغضهای دینی باشد. ما در زندگی مان سه پدیده داریم نسبت به محیط پیرامون خود، یا گرایش داریم، یا اقبال داریم و یا ادبار داریم  نسبت به افعال، اشیاء و اشخاص. برخی از افراد را دوست داریم و برخی را دوست نداریم، برخی از افعال را دوست داریم و برخی را دوست نداریم. برخی از اشیاء اجناس و جمادات را دوست داریم و برخی را دوست نداریم. سبک زندگی دینی یعنی خط کش حب و بغض این باشد، که نه حب و بغض مردمی داشته باشی، و نه نفسانی، سلیقه ای هم نباشد و حزبی هم نباشد. حب و بغض باید الهی باشد.

یعنی حتی این انگشتری را هم که در دست دارم، و تمایلی که نسبت به این دارم نباید از روی علاقه شخصی و سلیقه ای خودم باشد؟

احسنت، بله هیچ تفاوتی ندارد، چه در امور شخصی چه در امور خانوادگی و چه در امور اجتماعی، حب و بغض من نباید نفسانی و سلیقه حزبی، سلیقه مردمی و غیره باشد. دنبال پست و قدرت و اینها هم نباشم. خط کش من خدا باشد و اهل بیت. همان که می گوئیم تولی و تبری. دوست دار آن چیزی باشم که خدا گفته است دوست داشته باش، دشمن آنچه را که خدا گفته است دشمن بدار باشم. مبداء حب و بغض مان الهی باشد، و مقصد حب و بغض هم باید الهی باشد. یک مثال در زندگی روزمره بزنم، خدا می گوید رفیقت را دوست داشته باش، تا کی؟ تا زمانی که با خدا باشد. بعضی ها می گویند ما با این رفیقمان 20 سال است که رفیق هستیم، در مسجد هم با هم رفیق شدیم، پس حب و بغض هم الهی بوده است، لذا نمی توانیم حب و بغض مان را به هم بزنیم، حتی با این وجود که او ضد انقلاب شده است. نه خداوند گفته تا زمانی که در خط دین بود دوستش داشته باش ولی زمانی که از خط دین کنار رفت او را هم بگذار کنار. رکن دوم سبک زندگی دینی این است که حب و بغض ما گرایش و عدم گرایش ما، چه با انسانها چه با
در زندگی اهل بیت داریم که پیغمبر با عموی خود قطع رابطه کرد، چرا که عمویش خدایی نبود. امام زمان(عج) عموی خود، جعفر کذاب را گذاشت کنار، چرا که خدایی نبود. برادر را گذاشتند کنار، همسر را گذاشتند کنار و به حضرت نوح خداوند فرمود فرزند را بگذار کنار، چرا که خدایی نیستند
کارها و چه با اشیاء، چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی، خط کشی که دارد نباید غیر از خط کش الهی باشد. المومن من کان حبه لله و بغضه لله. مومن کسی است که حب و بغضش برای خدا باشد. لذا ما در زندگی اهل بیت داریم که پیغمبر با عموی خود قطع رابطه کرد، چرا که عمویش خدایی نبود. امام زمان(عج) عموی خود، جعفر کذاب را گذاشت کنار، چرا که خدایی نبود. برادر را گذاشتند کنار، همسر را گذاشتند کنار و به حضرت نوح خداوند فرمود فرزند را بگذار کنار، چرا که خدایی نیستند. اما از آن طرف افراد غریبه ای که خدایی هستند را با آغوش گرم پذیرفتند، چرا که خدایی بودند.

از انبیاء مثالی زدید و لطفا از زندگی نسل امروز نیست که حب و بغض شان در راه خدا بوده است مثالی بیاورید.

 در جبهه های ما هم همین گونه، برخی رفیق خود را، کار خود را و حتی پدر و مادر خود را که خدایی نبودند کنار گذاشتند. این یعنی سبک زندگی دینی. در سبک زندگی دینی خط کش حب و بغض من سلیقه ای و نفسانی و حزبی نیست. می گوید این هم حزب ماست، چون هم حزب ماست با ما است ولو نماز نخواند.

رکن سوم سبک زندگی دینی، این است که چه در برنامه های کلان و چه در رفتارهای جزئی مان اقتدا به دین بکنیم. اقتدا به دین یعنی چه؟ یعنی انجام واجبات و ترک محرمات، در هرکاری فردی خانوادگی اجتماعی. مثلا برنامه مدیریت رسانه داریم، برنامه 5 ساله یا 20 ساله ما، باید به گونه ای چیده شود که خط کش انجام واجبات و ترک محرمات باشد. خط قرمزهای خدا را باید رعایت کنیم. چهارچوب خدا باید رعایت شود. چطور در بازی فوتبال دور تا دور زمین خط می کشند و می گویند اگر توپ از این خط رد شود اوت است، در زندگی دینی هم همین گونه است. خداوند خط کشیده و فرموده این واجب است و آن حرام است. بین دختر و پسر وقتی محرم باشند، نگاه مستحب است و صواب هم دارد. اما به محض اینکه نامحرم شدند و طلاق گرفتند، با این وجود که قبلا زن و شوهر بودند دیگر به یکدیگر نامحرم می شوند. معصومین گل سر سبد این سبک زندگی هستند، در مرتبه پائین تر علماء و در مرحله پائین تر شهداء الگوهای این سبک زندگی هستند. از آنجایی که علماء و شهداء در زمان ما هستند نشانگر این است که ما هم می توانیم سبک زندگی دینی درستی داشته باشیم. از همین جا اعلام می کنم، ای مردمی که ما که اهل بیت عصمت و طهارت را دوست دارید، فکر نکنید چون با آنها فاصله دارید پس با آنها نمی شود زندگی کرد. اتفاقا با آنها می شود زندگی کرد. چرا که سبک زندگی، روح زندگی است نه قالب زندگی. امکان دارد در قالب زندگی و آداب و رسوم محلی تفاوت هایی وجود داشته باشد، اما همگی با روح اسلامی زندگی می کنند. مانند همین ایران ما که 30 استان هست با 30 آداب و رسوم مختلف ولی همگی روح اسلامی دارند. لذا اگر روح زندگی اسلامی رعایت شود، شکل قالب زندگی را هم اسلامی می کند.

لطفا مثالی هم از زندگانی بابرکت حضرت زهرا(س) که سبک زندگی دینی و الهی و نگاه توحیدی را داشتند بزنید.

ببینید، تمام این معیار ها و فرمولهایی را که دادم را بگذارید کنار زندگانی حضرت زهراء (س). می بینید که ایشان همواره چه در زندگی شخصی، چه در دفاع از امیرالمومنین(ع)، چه در زمان پیغمبر و چه در اواخر عمر، و چه در جریان فدک و سقیفه زندگانی شان اینگونه بود.
 
پنج شنبه 15/3/1393 - 1:33
سلامت و بهداشت جامعه


روش های درمان چاقی 
این روزها روش های متنوع و رنگارنگی برای درمان چاقی پیشنهاد می شود اما بسیاری از آنها به جای اینکه برای فرد سودمند باشند و باعث ارتقای سلامت وی شوند ، برای او زیانبارند .

در این مقاله به چند روش کاهش وزن اشاره می شود اما این بدان معنا نیست که همه آنها را تایید می کنیم بلکه هدفمان فقط آشنایی با آنهاست .

روش اول استفاده از رژیم غذایی همراه با ورزش است:

این روش موثر ترین بهترین و سالم ترین روش کاهش وزن است و متخصصان برای عموم افراد چاق این شیوه را پیشنهاد می کنند .

دومین روش اصلاحات رفتاری است:
به این معنا که افراد باید از برخی رفتارها و عادت هایی که باعث چاقی می شود مانند نوک زدن به غذا و غذا خوردن جلوی تلویزیون پرهیز کنند و در عوض به عاداتی مانند آهسته خوردن و جویدن کامل غذا روی آورند. این روش هم مسلما یکی از شیوه های موثر و سالم کاهش وزن و مورد تایید و تاکید متخصصان است .

روش بعدی استفاده از داروهاست:
در این روش از داروهایی استفاده می شود که با دستکاری برخی ساز و کارهای طبیعی بدن باعث کاهش وزن می شوند از آنجا که استفاده از این داروها فرایندهای طبیعی بدن را به هم می زند و گاه باعث ایجاد عوارض جبران ناپذیر در افراد می شود ، متخصصان به هیچ عنوان آن را توصیه نمی کنند.

روش بعدی ، عمل جراحی است:
در این شیوه ، جراح با برداشتن قسمتی از معده یا روده باعث کاهش جذب و هضم غذا می شود این روش به علت داشتن عوارض جانبی بسیار فراوان فقط در مبتلایان به چاقی های بسیار شدید و مفرط موسوم به چاقی کشنده کاربرد دارد و در شرایط بسیار ویژه انجام می شود.

شیوه بعدی روشی موسوم به لایپوساکشن است:
در این روش جراح با استفاده از دستگاه ویژه مکنده ، چربی زیر پوستی را مثلا در ناحیه شکم خارج می کند. این روش نیز عوارض بسیار زیادی حین عمل دارد که یکی از آنها ورود تکه های کوچک چربی به جریان خون است که باعث سکته قلبی و مغزی می شود. علاوه بر این ، بیشتر افرادی که از این شیوه استفاده کرده اند ، دوباره توده چربی در ناحیه شکمشان جمع می شود اما این بار به صورت ناموزون ، نامتقارن و بدشکل.

با توجه به مواردی که گفته شد متخصصان فقط استفاده از روش اول یعنی رژیم غذایی ، ورزش و تغییر شیوه زندگی را برای کاهش وزن توصیه می کنند.

چهارشنبه 14/3/1393 - 1:5
سلامت و بهداشت جامعه


مدیرگروه پیشگیری دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت: غذای شور موجب افزایش سرطان می‌شود.

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، محمدرضا جویا ظهر امروز در نشست خبری هفته تیروئید در سالن همایش دانشگاه علوم پزشکی مشهد، اظهار داشت: نمک دریایی از نظر معاونت بهداشتی دانشگاه مضر محسوب شده زیرا دارای ناخالصی و فلزات سنگین است و می‌تواند بروز بیماری‌هایی همچون سرطان را افزایش دهد.

وی با بیان این مطلب که نمک دریایی شوری کمی دارد ادامه داد: متأسفانه مردم برای افزایش شوری غذا نمک بیشتری به آن اضافه می‌کنند که این امر نه تنها باعث افزایش بیماری‌های کلیوی و فشار خون می‌شود؛ بلکه سرطان را نیز افزایش می‌دهد.

این کارشناس مرکز بهداشت با اشاره به این که ۹۰ درصد نمک از معدن و تنها ۱۰ درصد از دریا تأمین می‌شود، اضافه کرد: وقتی پزشک به مادر در دوران بارداری دارو می‌دهد، وی باید دارو را تا پایان دوره بارداری خود مصرف کند در حالی باور غلط همشهریان این است که به علت عدم مصرف دارو و عوارض آن نباید دارو مصرف شود.

وی درباره مصرف دارو در کودکان و نوزادان نیز این مشکل و ناآگاهی مردم را معضلی مهم دانست و بیان داشت: همشهریان باید روزانه سه تا پنج گرم نمک در مصارف غذایی خود استفاده کنند.

جویا با بیان اینکه مادران باید نوزادان را در سه تا پنج روز نخست تولد برای آزمایشات اولیه به مراکز درمانی و بیمارستانی ببرند، متذکر شد: ما هیچ محدودیتی برای آزمایشات مخصوص این بیماری برای همشهریان نداریم به طوری که از بچه‌های در زندان متولد شده یا غیرایرانی نیز این آزمایشات را می‌گیریم.

چهارشنبه 14/3/1393 - 1:4
سلامت و بهداشت جامعه


الف: قبل از عمل جراحی

از دوهفته قبل از عمل اسپیرین و داروهایی که اسپیرین دارند مصرف نکنید و بهتر است بهمین مدت از خوردن سیر و ویتامین E خودداری نمایید.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، چنانچه دچار سرما خوردگی عفونت مجاری تنفسی ابریزش از بینی ویا حساسیت شدید هستید بهتر است عمل خود را بتعویق بیاندازید.

خانمها در زمان عمل نباید حامله بوده و بهتر است در دوران عادت ماهانه نیز نباشند.

ب: بعد از عمل جراحی

۱-قبل از برداشتن گچ

ورم و کبودی اطراف چشمها و قرمز شدن سفیدی چشم موقتی بوده و از بین خواهند رفت.

ترشحات خونی از بینی تا دو روز بعد از عمل جراحی طبیعی است.

تا ۲۴ ساعت بعد از عمل جراحی مایعات میل نموده و بعد از ان رزیم شما عادی خوهد بود و فقط از خوردن غذاهای خیلی سخت که نیاز به جویدن زیاد دارند پرهیز کنید.

دندانها را بارامی و با مسواک نرم بشویید.

گذاشتن کیسه یخ روی صورت و بینی بطوریکه به بینی فشار نیاورد بمدت ۲۴ ساعت میتواند ورم را کاهش دهد ولی بعد از این زمان ضرورتی ندارد.

هنگام خواب و استراحت از دو بالش استفاده کنید بطوریکه سر بالاتر از بدن قرارگیرد.
داخل بینی را بهیچ عنوان دستکاری نکرده و از تخلیه بینی بوسیله خروج هوای متراکم خودداری نمایید.

جهت استحمام میتوانید موهای خود را بطریقی که در ارایشگاهها انجام میدهند بشویید و بدن خود را هم شستشو داده ولی توجه داشته باشید که چسب اتل بینی بهیچ عنوان خیس نشود چون در اینصورت بلافاصله جدا خواهد شد.

خونریزی از بینی بندرت ممکن است پیش بیاید که معمولا” خطرناک نیست بنابراین در چنین مواقعی ارامش خود را حفظ کرده سر را بعقب نگهدارید و خونها را با گاز و یا دستمال تمیز کنید و با همان وسیله کمی بقاعده بینی فشار بیاورید و اگر قطره ضد احتقان بینی مانند نئوفرین در دسترس دارید استفاده کنید خونریزی متوقف خواهد شد و اگر نشد به محل جراحی خود مراجعه کنید.

۲:بعدازبرداشتن گچ:

از زدن هر نوع عینک تا دو ماه خودداری کنید.

می توانید بلافاصله استحمام نمایید ولی هنگامیکه زیر دوش هستید سر را عقب نگهداشته و فشار اب دوش را کم کنید بینی را با صابون بچه و یا شامپو معمولی و با دو انگشت از دو طرف با فشار مساوی و به ارامی تمیز نمایید.

میتوانید به کارهای عادی خود بپردازید ولی تا دو ماه از فعالیت شدید و هرگونه ورزش خودداری نمایید.

بعد از دو ماه میتوانید ورزش را شروع نمایید ولی بمدت شش ماه بعد از عمل از ورزشهایی که ممکن است به بینی شما مستقیما” ضربه وارد کند مانند ورزشهای رزمی ویا ورزشهایی که با توپ انجام میشود خودداری کنید.

بمدت سه ماه بروی شکم نخوابید و به همین مدت حتی الامکان از خوابیدن به پهلوها خودداری کنید و چنانچه میسر نبود در زمانهای کوتاه و متناوبا” به هر دو پهلو بخوابید.

توجه داشته باشید که بینی شما دو ماه زمان لازم دارد که جوش خورده و شش ماه زمان میبرد که جوشگااه ان کامل شود بنابراین در دو ماه اول بینی در اثر نیروی جاذبه زمین تمایل به افتادن دارد و برای مقابله با ان به دستورات پزشک معالج خود از قبیل زدن چسب و غیره توجه بفرمایید و بعد از شش ماه بینی شما مانند بینی عمل نشده محکم است و نیاز به مراقبت خاصی ندارد.

در همین مدت شش ماه پوست بینی شما حساستر از حالت عادی است و بهتر است وقتی در معرض افتاب شدید هستید از کرمهای ضد افتاب و اگر پوست شما خشک است از کرمهای مرطوب کننده استفاده بفرمایید.

چهارشنبه 14/3/1393 - 1:2
سلامت و بهداشت جامعه


در صورتی که سینی دستشویی خانه شما کثیف است می توانید از نوشابه استفاده کنید زیرا نوشابه پاک کننده، جرم گیر بسیار خوبی است.

 همچنین اگر وسایل داخل خانه شما زنگ زده است و یا اشیاءزینتی داخل خانه کدر شده است شما می توانید از نوشابه استفاده کنید زیرا نوشابه ضد زنگ، براق کننده، برطرف کننده سوختگی ظروف است .

جالب است بدانید در صورتی که لباس شما دچار لکه ای شده که به راحتی پاک نمی شود می توانید از نوشابه استفاده کنید زیرا نوشابه لکه‌های لباس و پارچه را از بین می‌برد.

یک اسفنج بردارید و کمی نوشابه روی آن بریزید و تمام زنگ زدگی‌های روی پیچ‌ها و مهره‌های فلزی را از بین ببرید .

همچنین شما می توانید با نوشابه لکه خون را از روی لباس پاک کنید.

اگر نفت، بنزین یا روغن ماشین، سنگ پارکینگ خانه شما را لک کرده و به راحتی پاک نمی شود کافی است نوشابه روی آن بریزید و پس از مدتی با آب فراوان بشویید و مطمئن باشید دیگر اثری از لکه وجود نخواهد داشت.

اگر باتری ماشین شما کثیف است و یا موتور ماشین شما کثیف شده است با مقدار مناسبی نوشابه آن را تمیز کنید و مطمئن باشید که کاملا تمیز خواهد شد .

اگر کف آشپزخانه خانه تان چرب شده بیهوده از اسید وسفید کننده استفاده نکنید زیرا به ریه های شما آسیب می رساند، بهتر است یک بطری بزرگ نوشابه کف آشپزخانه بریزید و بعد از چند دقیقه با آب بشویید. آشپزخانه شما کاملا تمیز خواهد شد .

برای تمیز کردن حوض یا استخر می توانید از نوشابه استفاده کنید  گرچه کمی گرانتر می افتد اما کاملا تمیز خواهد شد .

زنگ زدگی‌های داخل خانه را با نوشابه برطرف کنید و اگر آدامس به لباس شما چسبیده، آن قسمت را در ظرف پر از نوشابه گذاشته و بگذارید چند دقیقه در آن بماند و براحتی با آب آن را پاک کنید.

اگر از رنگ موی خود خوشتان نمی آید و می خواهید آن را پاک کنید، کافی است  مقدار مناسب نوشابه را روی موهای خود ریخته و پس از چند دقیقه آن را بشویید.

راستی اگر فرش یا موکت خانه شما جوهری و یا ماژیکی شده، بهتر است با اسفنج و نوشابه، آن رنگ را پاک کنید سپس با آب و صابون آن قسمت را بشویید.

در و پنجره آلومینیومی با نوشابه براق می شود .

و به عنوان توصیه آخر :

در صورتی که لقمه ای در گلویتان گیر کرده و آب در دسترس ندارید و اگر هیچ مایع ای نخورید احتمال مرگ وجود دارد می توانید نوشابه بخورید!

 سایت پزشکان بدون مرز،

 

چهارشنبه 14/3/1393 - 1:1
خواص خوراکی ها


پژوهشگران علوم پزشکی در کشور آمریکا اعلام کردند: مصرف انگور در حفظ شبکیه چشم ، موثر است و می توان با مصرف این میوه مغذی، به سلامت چشم کمک کرد.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، انگور شامل ویتامین‌های آ، ب، و ث می‌باشد هم چنین دارای مقداری منیزیم، کلسیم، آهن،‌ فسفر، پتاسیم و آلبومین است‌. امروزه در طب درمان‌های طبیعی (نتروپت), از رژیم‌های مختلف انگور استفاده می‌کنند.

همچنین این میوه را برای درمان بیماری‌های یبوست،‌ عوارض رماتیسم، کم‌خونی و حتی پیشگیری از سرطان  سودمند می‌دانند‌.

شبکیه بخشی از چشم است که سلول های آن به نور واکنش نشان می دهند و به آنها گیرنده های نوری می گویند.

بیماری تخریب شبکیه فقط در آمریکا پنج میلیون مبتلا دارد و ممکن است به کوری منجر شود.

نتایج مطالعات محققان نشان داد، مصرف غذای سرشار از انگور به سلامت این بخش مهم از چشم کمک شایانی می کند.

به گفته این دانشمندان ، سلول های شبکیه در کسانی که مصرف انگور زیادی دارند ، به میزان سه برابر ، بهتر از دیگر افراد ، به نور واکنش نشان می دهند.

محققان می گویند، این یافته ، بسیار شگفت آور و مهیج است و به نظر می رسد مصرف انگور به طرق مختلف به چشم کمک می کند و تغییراتی در سطوح سلولی در این بخش مهم بدن ایجاد می کند.

چهارشنبه 14/3/1393 - 0:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته