• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 11098
تعداد نظرات : 597
زمان آخرین مطلب : 3498روز قبل
ازدواج و همسرداری

 

 

چرا برخی زندگی‌های زناشویی از هم می‌پاشد؟ بسیاری از زوج‌ها از «تفاوت‌های غیرقابل تطبیق» به عنوان دلیل اصلی جدایی نام می‌برند، اما واقعا این مشكلات كدام هستند؟ این مقاله به برخی علت‌های این موضوع می‌پردازد.

همسرم احساسات مرا نمی‌فهمد

اگر چه این جمله یكی از رایج‌ترین شكایت‌های زوج‌هاست، ما باید قبل از تصمیم‌گیری در مورد رفتارهای طرف مقابل، رفتار خودمان را بسنجیم.

قضاوت در مورد رفتار طرف مقابل پیش از آن كه او حتی در مورد آن موضوع اطلاع داشته باشد ، صدمه زیادی به رابطه زناشویی می‌زند. فرضیاتی كه ما در مورد یكدیگر پیش خود می‌پنداریم، قاتل خاموش زندگی زناشویی ما هستند.

وقتی یك رابطه روی تصورات متمركز می‌شود نه واقعیات، ارتباط زوجین با یكدیگر قطع می‌شود. شما فقط تصوراتی در مورد یكدیگر دارید و همین عامل باعث كمتر صحبت كردن زوج‌ها با یكدیگر و به نوعی متاركه روحی می‌شود. در این‌گونه مواقع معمولا زوج‌ها تعبیر نادرستی از رفتار‌های یكدیگر دارند علاوه براین، رفتارهای آینده همسرشان را هم پیش‌بینی می‌كنند.

بهترین راه‌حل این است كه فرضیات خود در مورد رفتارهای همسرتان را روی كاغذ بنویسید. برای مثال: همسر من ترجیح می‌دهد زمان بیشتری را سر كار بماند تا این كه به خانه بیاید و با من وقت خود را بگذراند. بعد از نوشتن هر جمله سعی كنید بفهمید این تصورات از كجا آمده‌اند؟ آیا این جمله‌ای است كه همسرتان دقیقا به شما گفته؟ تفاوت زیادی بین آنچه شما فكر می‌كنید و آنچه در واقعیت اتفاق می‌افتد، وجود دارد.



ما در مورد همه چیز بحث می‌كنیم

در حالی كه یكی از علائم كاهش علاقه در رابطه زناشویی، دعواها و جر و بحث‌های مداوم است، دلیل اصلی جدایی زوج‌ها نیست.

جر و بحث‌ها وقتی بسیار مخرب می‌شوند كه زوج‌ها در مورد دلیل اصلی ناراحتی خود با یكدیگر صادق نباشند. شاید شما از كمك نكردن همسرتان در كارهای خانه ناراحت هستید، ولی به جای این كه دلیل اصلی ناراحتی خود را ابراز كنید، این جمله را می‌گویید تو اصلا به من توجه نمی‌كنی! اوضاع وقتی بدتر می‌شود كه شما ترس‌ها و ناراحتی‌های اصلی خود را به یكدیگر نگویید.

درگیری‌های احساسی شدید و جر و بحث‌های مداوم به معنای پایان رابطه زناشویی نیست. تفاوت‌های غیرقابل تطبیق باعث عدم برقراری ارتباط مناسب بین زوج‌ها می‌شود. اگر بتوانید یك گفتگو را خوب هدایت كنید، می‌توانید شدیدترین بگو مگو‌ها را حل كنید. جر و بحث‌ها ریشه در مشكلات حل نشده درونی ما دارند پس اگر ما سعی كنیم بیشتر خودمان را بشناسیم بهتر می‌توانیم از عهده مشكلات برآییم.



هنگام جر و بحث از خود بپرسیدترس واقعی من از چیست؛ من با این حرف‌ها می‌خواهم چه چیز را به هـمـسـرم بـگـویـم؟ بـهـتـر اسـت هـنـگـام بـگو مگو از عبارت‌هایی نظیر وقتی تو این كار را انجام می‌دهی من احساس می‌كنم..... چون..... استفاده كنید، این نوع جملات به شما كمك می‌كنند كه بدانید واقعا دعوا بر سر چیست.

شما باید با مشكلات احساسی خود از قبیل حسادت و خشم كنار بیایید. حرف زدن با همسرتان در مورد این احساسات مانع از بروز دوباره آنها و تخریب زندگی زناشویی‌تان می‌شود. هر آنچه كه روزی در همسرم می‌ستودم اكنون برایم غیرقابل تحمل است.

اغلب خصوصیت خاص طرف مقابل كه ما را به شدت جذب می‌كند همان خصوصیتی است كه ممكن است باعث به هم خوردن رابطه شود. چطور چنین چیزی ممكن است؟ ما بیشتر اوقات جذب آن قسمت از شخصیت افراد می‌شویم كه احساس می‌كنیم خودمان فاقد آن هستیم.



دیگر برای یكدیگر جذابیت نداریم

به ندرت اتفاق می‌افتد ، زمانی كه دو نفر عمیقا جذب یكدیگر می‌شوند ، بعد از مدتی این احساس دو طرفه از بین برود. پس اگر شما و همسرتان تصور می‌كنید دیگر احساسی به یكدیگر ندارید و این احساس باعث از بین رفتن رابطه زناشویی‌تان شده، صد درصد، مشكلات عمیق‌تری بین شما وجود دارد. افراد طی گذر زمان امكان انتخاب راه‌های متفاوتی در زندگی شان دارند، شما از لحاظ احساسی، از همسرتان احساس جدایی می‌كنید و این تنها به این دلیل است كه توجه زیادی به زندگی زناشویی‌تان نداشته‌اید.

به زندگی زناشویی‌تان مانند یك موجود زنده نگاه كنید كه نیاز به تغذیه دارد. از خود بپرسید: رابطه زناشویی ما چگونه است؟ چگونه می‌توانیم رابطه‌مان را بهتر كنیم؟ با استفاده از این سوالات می‌توانید زندگی بهتری داشته باشید و دوباره به یكدیگر جذب شوید.

به زندگی زناشویی‌تان مانند یك موجود زنده نگاه كنید كه نیاز به تغذیه دارد.همسر من دچار بحران میانسالی شده

رسیدن به دوران میانسالی اغلب با مشكلاتی همراه است، زمانی كه یكی از طرفین می‌خواهد در زندگی تغییرات اساسی بدهد با مخالفت شدید دیگری مواجه می‌شود، علایق در نفر دیگر مانند هم نیست.

تغییر ناگهانی دیدگاه یكی از زوج‌ها نباید منجر به فـروپاشی زندگی زناشویی شود. بهترین راه حل گفتگو است. شما باید بر سر این موضوع كه چه چیز به نفع هر دوی شماست به توافق برسید. نگرانی‌ها و دلواپسی‌های همسرتان را كه مانع از پذیرفتن تغییرات می‌شوند بنویسید، برای مثال: من نمی‌خواهم به كشور دیگری مهاجرت كنم چون... و در مورد آن بحث كنید. شما باید دریابید كه واقعا چه چیز، شما یا هـمـسـرتـان را مـی‌تـرسـانـد. بـا همسرتان در مورد چگونگی از بین بردن این ترس‌ها و برنامه‌ریزی صحیح برای آینده‌ای كه سعادت هردو نفرتان را تضمین می‌كند، صحبت كنید.



منبع : چهار دیواری

چهارشنبه 24/3/1391 - 7:23
ازدواج و همسرداری
«عشق را نباید تمنا کرد» این سخن و طرز تفکر در بسیاری از زنان وجود دارد و حال آنکه در باطن و وجود خود این عشق را خواستارند و طالب حمایتند. در مطالب قبل مکرراً گفتیم که از نیازهای اختصاصی زنان و به اصطلاح ونوسی‏ها دریافت توجه و حمایت است. زن و مرد به لحاظ جنسیت خود در غالب مواقع دارای نیازهای اختصاصی هستند. در گرو شناخت این نیازها و برطرف نمودن و توجه به طلب هر یک از آنان است که همسران در زندگی زناشویی می‏توانند روابط موثر و راضی کننده‏ای را برای یکدیگر ایجاد کنند و در جهت رشد و شکوفایی عشق تلاش موثر داشته باشند. نیاز به حمایت و توجه و محبت از جمله این نیازهاست. زنان به جهت عواطف و احساساتی که دارند خود حامیان مطلوبی هستند. و هر اندازه  به کسی محبت و عشق بیشتری داشته باشند حمایت خود را بیشتر نثار او می‏کنند. اما در قبال این بذل توجه و اعتنا خود نیز خواهان توجهند و بر این باور است که اگر اطرافیان و به ویژه همسر او، به او علاقمند است قاعدتاً باید او نیز این طلب و خواسته را درک کند و از حضور آن آگاه باشد. و این در حالی است که ویژگی‏های اختصاصی مردان چنین اقتضاء می‏کند که نیاز را از زن بشنوند و درخواست را به وضوح مطلع شوند در غیر این صورت انگیزه‏ای برای این اقدام ندارند.

زنان به جهت عواطف و احساساتی که دارند خود حامیان مطلوبی هستند. و هر اندازه  به کسی محبت و عشق بیشتری داشته باشند حمایت خود را بیشتر نثار او می‏کنند. اما در قبال این بذل توجه و اعتنا خود نیز خواهان توجهند. در مقابل عدم در خواست زن، مرد تصور می‏کند که وظایفش را به خوبی انجام داده و همسرش را از این بابت اقناع نموده است. و حال آنکه بر خلاف تصور بسیاری، عشق تمنا کردنی است. نیاز است که زن، همسر خود را از خواسته خود آگاه کند و پیش از آنکه در وجودش خشمی حاصل از عدم توجه و حمایت به وجود آید  مرد را از وجود این طلب مطلع کند. چرا که عدم ابراز نیاز باعث می‏شود که فرد پس از سال‏ها ارائه خدمات احساسی روزی به اعلام احساسات خود دست بزند که در وجود خود میزانی از خسران و تضرر را دریافت کند و چنین حالاتی منجر به اعلام نیاز از نوع آمرانه و با لحنی نه چندان خوشایند خواهد شد.

 

در اینجا بدون حل مشکل پیشین با مشکلی جدید و تازه روبرو می‏شویم. چرا که مردان در قبال درخواست‏های دستور گونه واکنش نشان داده و برخلاف میل درونی ممکن است از برآوردن درخواست ممانعت بعمل آورند. فراموش نکنید که تقاضا یک دستور نیست. اگر لحن شما تحکمی باشد هر قدر هم جملات را با دقت انتخاب کنید. اثر منفی خواهد گذاشت.

 

پس از بیان این مطلب مهم قصد داریم نکاتی را جهت کیفیت بهتر این درخواست به شما یاد آور شویم.

1- کوتاه و مختصر صحبت کنید. بسیاری از زنان تصور می‏کنند که باید درخواست خود را با توضیحات فراوان بیان کنند و حال آنکه مردان در قبال سخنان طولانی شنونده خیلی توانا و موفقی نیستند.

 

2- با صراحت درخواست کنید. زنان تصور می‏کنند که بیان صریح خواسته، مرد را دچار عکس‏العمل منفی نموده لذا سعی می‏کنند صحبت خود را با پیچیدگی ابراز کنند. به عنوان مثال در زمانی که خواهان کمک مرد برای انتقال میوه‏ها از داخل ماشین به آشپزخانه هستند به غلط بیان می‏کنند "میوه داخل اتومبیل است." در صورتی که با چنین بیانی برداشت غیرصحیح را در ذهن همسر خود تشکیل می‏دهند. صورت صحیح این درخواست این است" ممکنه میوه را به آشپزخانه ببری؟"

ویژگی‏های اختصاصی مردان چنین اقتضاء می‏کند که نیاز را از زن بشنوند و درخواست را به وضوح مطلع شوند در غیر این صورت انگیزه‏ای برای این اقدام ندارند.

3- از کلمات مناسب استفاده کنید. گاهی افراد فکر می‏کنند برای خارج کردن لحن کلام از حالت آمرانه می‏توان از کلمه «می‏توانی» استفاده کرد. در حالی که در نظر مرد استفاده از این کلمه یعنی عدم اعتقاد به توانایی‏های او. اما اگر در تقاضای خود از کلمات خواهشی مثل" لطفا"استفاده کنید مرد انجام آن را وسیله‏ای برای ابراز محبت می‏داند.

اگر اندکی خواهان تغییر و تحول‏های عظیم در زندگی خود هستید بهتر است این تفاوت‏های باریک‏تر ا ز مو  را بشناسید.

فهیمه کهتری

چهارشنبه 24/3/1391 - 7:14
دعا و زیارت

 

 یاحی و یا قیوم( صد مرتبه )

صلوات

چهارشنبه 24/3/1391 - 7:0
داستان و حکایت

 

 

شخصى در فكر دیدار امام زمان (عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف) بود، فهمید كه آن حضرت با قفل سازى مراوده و ارتباط دارند. نزد یكى از قفل سازها رفت، و دید پیرزنى براى ساختن قفل به او مراجعه كرد و پرسید اجرت آن چه قدر مى شود؟


قفل ساز پاسخ داد: یك عباسى مى سازم و بعد از ساختن، آن را به سیصد دینار یا یك سنّار (مبلغى كه خیلى كمتر از آن چه مى ساخت) مى خرم.
سپس با قفل ساز دیگرى برخورد نمود كه به یك سنّار مى ساخت و به یك عباسى مى خرید. از این جا فهمید كه این قفل ساز است كه با حضرت ارتباط دارد. لذا به او گفت: سلام مرا به آقا برسان و بگو چگونه مى توان به خدمت شما رسید؟

قفل ساز گفت: فلان وقت براى گرفتن جواب بیا.
در وقت مقرر به وى مراجعه كرد و جواب حضرت را خواست.


قفل ساز گفت حضرت فرمودند: بگو تو در فكر این نباش كه مرا ببینى، خودت را درست كن، ما به سراغت مى آییم. از كسانى مباش كه قفل را به یك عباسى درست مى كنند و سیصد دینار یا یك سنّار مى خرند، مثل كسانى باش كه به یك سنّار درست مى كنند و به یك عبّاسى مى خرند.
آرى، ترك واجبات و ارتكاب محرّمات، حجاب و نِقاب دیدار ما از آن حضرت است

یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

يکشنبه 21/3/1391 - 12:33
داستان و حکایت

 

 

کودکی ده ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد. پدر کودک اصرار داشت استاد ازفرزندش یک قهرمان جودو بسازد استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعدمی تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه ها ببیند.
در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد. بعد از 6 ماه خبررسید که یک ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار می شود. استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط روز آن تک فن کار کرد.

سر انجام مسابقات انجام شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان با آن تک فن همه حریفان خود را شکست دهد!
سه ماه بعد کودک توانست در مسابقات بین باشگاه ها نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود و سال بعد نیز در مسابقات کشوری، آن کودک یک دست موفق شد تمام حریفان را زمین بزند و به عنوان قهرمان سراسری کشورانتخاب گردد.
وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، کودک از استاد راز پیروزی اش را پرسید. استاد گفت: "دلیل پیروزی تو این بود که اولاً به همان یک فن به خوبی مسلط بودی، ثانیاً تنها امیدت همان یک فن بود، و سوم اینکه راه شناخته شده مقابله با این فن، گرفتن دست چپ حریف بود که تو چنین دستی نداشتی!
یاد بگیر که در زندگی، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت خود استفاده کنی.
راز موفقیت در زندگی، امید یا همان توکل است. داشتن امکانات نیست، بلکه استفاده از "بی امکانی" به عنوان نقطه قوت است

يکشنبه 21/3/1391 - 12:27
داستان و حکایت

 

 

یک تاجر آمریکایی نزدیک یک روستای مکزیکی ایستاده بود.در همان موقع یک قایق کوچک ماهیگیری رد شد که داخلش چند تا ماهی بود.

از ماهیگیر پرسید: چقدر طول کشید تا این چند تا ماهی رو گرفتی؟ ماهیگیر: مدت خیلی کمی. تاجر: پس چرا بیشتر صبر نکردی تا بیشتر ماهی گیرت بیاد؟ ماهیگیر: چون همین تعداد برای سیر کردن خانواده ام کافی است.

تاجر: اما بقیه وقتت رو چیکار می کنی؟ ماهیگیر: تا دیر وقت می خوابم, یه کم ماهی گیری می کنم, با بچه ها بازی میکنم بعد میرم

توی دهکده و با دوستان شروع می کنیم به گیتار زدن. خلاصه مشغولیم به این نوع زندگی. تاجر: من تو هاروارد درس خوندم و می تونم کمکت کنم. تو باید بیشتر ماهی گیری کنی. اون وقت می تونی با پولش قایق بزرگتری بخری و با درآمد اون چند تا قایق دیگر هم بعدا اضافه میکنی.اون وقت یه عالمه قایق برای ماهیگیری داری

! ماهیگیر: خوب, بعدش چی؟

تاجر: به جای اینکه ماهی ها رو به واسطه بفروشی اونا رو مستقیــما به مشتری ها میدی و برای خودت کارو بار درست می کنی... بعدش کارخونه راه می اندازی و به تولیداتش نظارت میکنی...این دهکده کوچک رو هم ترک می کنی و می روی مکــــزیکوسیتی! بعد از اون هم لوس آنجلس! و از اونجا هم نیویورک... اونجاست که دست به کارهای مهم تری می زنی... ماهیگیر: این کار چقدر طول می کشه؟ تاجر: پانزده تا بیست سال

! ماهیگیر: اما بعدش چی آقا؟ تاجر: بهترین قسمت همینه,در یک موقعیت مناسب که گیر اومد میری و سهام شرکت رو به قیمت خیلی بالا می فروشی! این کار میلیون ها دلار برات عایدی داره. ماهیگیر: میلیون ها دلار! خوب بعدش چی؟

تاجر: اون وقت بازنشسته می شی! میری یه دهکــده ی ساحلی کوچیک! جایی که می تونی تا دیر وقت بخوابی! یه کم ماهیگیری کنی, با بچه هات بازی کنی! بری دهکده و تا دیروقت با دوستات گیتار بزنی و خوش بگذرونی

يکشنبه 21/3/1391 - 12:21
داستان و حکایت

 

 

 

"آرتور اشی" قهرمان افسانه ای تنیس ویمبلدون به خاطر خونِ آلوده ای که در جریان یک عمل جراحی در سال 1983 دریافت کرد، به بیماری ایدز مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد. او از سراسر دنیا نامه هایی از طرفدارانش دریافت کرد. یکی از طرفدارانش نوشته بود: چرا خدا تو را برای چنین بیماری انتخاب کرد او در جواب گفت:

در دنیا، 50 میلیون کودک بازی تنیس را آغاز می کنند. 5 میلیون نفر یاد می گیرند که چگونه تنیس بازی کنند. 500 هزار نفر تنیس را در سطح حرفه ای یاد می گیرند. 50 هزار نفر پا به مسابقات می گذارند. 5 هزار نفر سرشناس می شوند. 50 نفر به مسابقات ویمبلدون راه پیدا می کنند، چهار نفر به نیمه نهایی می رسند و دو نفر به فینال... و آن هنگام که جام قهرمانی را روی دستانم گرفته بودم، هرگز نگفتم خدایا چرا من؟ و امرز هم که از این بیماری رنج می کشم، نیز نمی گویم خدایا چرا من؟ خدا همیشه بهترین را برای بندگانش می خواهد. شاید این بیماری که الان در آن گرفتارم از یک وضعیت نامعلوم دیگر خیلی بهتر باشد. اگر حتی خدا این بیماری را برای من برگزیده، شاید مشکل بهتر را برای من برگزید...

يکشنبه 21/3/1391 - 12:14
سخنان ماندگار

 

 

 

نبردهای زندگی همیشه به نفع قویترین ها پایان نمی پذیرد بلکه دیر یا زود برد با آن کسی است که بردن را باور دارد...


 

يکشنبه 21/3/1391 - 11:21
لطیفه و پیامک

 

 

باوفا! مهر تو اندر جان ماست

زندگی بی دوستی زندان ماست

کم بزن آتش دل بی تاب را

یاد خوبت روز و شب مهمان ماست
. . .

.

.

.

عاقبت از غم عشق تو دیوانه شدم / باده بر دست شدم راهی میخانه شدم

آن قدر حسرت میخانه کشیدم که ز شوق / به تمنای شرابت همچو پیمانه شدم
. . .

.

.

.

گفتی مسافری و من آنقدر عاشقم که

سال هاست نماز دلم را شکسته میخوانم
. . .

.

.

.

جملات زیبای عاشقانه

متاسفانه توی قرن ۲۱ اسکل به کسی‌ گفته میشه که

قلبی پاک و بی گناه و مهربون داره

آدم فروش و نا رفیق نیست و از پشت خنجر نمیزنه
. . .

.

.

.

عشق بعضی وقت ها از درد دوری بهتر است/بی قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است

توی قرآن خوانده ام ، یعقوب یادم داده است/دلبرت وقتی کنارت نیست ، کوری بهتر است
. . .

.

.

.

پیامک عاشقانه جدید

من شکستم تا تو را عاشق کنم

بعد من باران فقط آب است و بس

هر که بعد از من سراغت را گرفت

زشت یا زیبا فقط خوابست و بس
. . .

.

.

.

اس ام اس عاشقانه

تو را ای گل کماکان دوست دارم / به قدر ابر و باران دوست دارم

کجا باشی کجا باشم مهم نیست / تو را تا زنده هستم دوست دارم
. . .

.

.

.

اگر سرت رو روی سینه ام بگذاری

هیچ صدایی نخواهی شنید ...

قلبِ من طاقت این همه خوشبختی رو نداره !

.

.

.

تبسم را فراموش نکن

لبخند بی هزینه ات گران ترین هدیه است
. . .

.

.

.

آنان که بودنت را قدر نمی دانند

رفتنت را "نامردی" میخوانند
. . .

.

.

.

مه شب مرغ دلم بر سر دیوار تو بود / میپرد از قفس و عاشق دیدار تو بود

خبرت هست که از خوبی خود بی خبری / به خدا خوبتر از خوبتر از خوبتری
. . .

.

.

.

عجب رسمی ست رسم آدمیزاد / که دور افتاده را کم میکنند یاد

که دور افتاده حکم مرده دارد / که خاک مرده را کی میبرد باد
. . .

.

.

.

اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت / زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت

دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی / دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت
. . .

.

.

.

ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی

عیش بی یار نشود یار کجاست . . . ؟

.

.

.

من تنگ دلم یا که جهان تنگ شده

تیره بصرم یا افق این رنگ شده

گوش من بی حوصله بد میشنود

یا ساز طبیعت خشن آهنگ شده
. . .

.

.

.

بیچاره آسمان ...

دلش به خورشیدى خوش است که هر روز دورش میزند . . .

.

.

.

زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد ، پس با تمام سکوتم دوستت دارم . . .

.

.

.

سر به هوا نیستم اما همیشه چشم به آسمان دارم

حال عجیبی ست دیدن همان آسمان

که شاید تو

دقایقی پیش به آن نگاه کرده ای
. . .

.

.

.

بی انصاف این گره با یک نگاه تو باز میشد

تمام دندانهایم درد میکند
. . .

.

.

.

دلم با تو بود

تو ولی سرد شدی

آنقدر سرد که به ناچار گرمایم را به تو بخشیدم

و تو به من تهمت سرد شدن زدی
. . .

.

.

.

خانه های جدول زندگیم را دستان مهربانت یک به یک پر کرد

و رمز جدول چنین بود:

دوستم بدار . . .

.

.

.

هنوز هم...

از بین کارهای دنیا...

دل بستن به دلت بیشتر به دلم می چسبد . . .

يکشنبه 21/3/1391 - 11:4
سخنان ماندگار

 

 

 


برای اینکه پخته بشیم فقط کافیه که از کوره در نریم ...

--------------------------------------------------

به ستاره ها كه نگاه می كنی، آسمان را فراموش نكن
...

--------------------------------------------------

شادی و غم هر دو به موازات هم میروند. زمانی که یکی استراحت می کند دیگری جبران می کند
...

--------------------------------------------------

چه حکایت جالبیست
!...
کلمه ی زندگی با "زن" آغاز میشود
!
و .. مردن با "مرد
"

--------------------------------------------------

روزگار به من آموخت با زندگی قهر نکنیم / چون دنیا منت کش کسی نیست
...

--------------------------------------------------

چقدر عاقلند آنهایی که در عشق احمق اند
...
(
ویکتور هوگو
)

--------------------------------------------------

آدم های بزرگ در باره ایده ها سخن می گویند
.
آدم های متوسط در باره چیزها سخن می گویند
.
آدم های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند
...

--------------------------------------------------

بزرگترین مزیت راستگویی اینه که نیازی نیست به یاد بیاری چی گفتی
...

--------------------------------------------------

بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود

پسته بی مغز چون لب واکند رسوا شود ...

--------------------------------------------------

باد با چراغ خاموش کاری ندارد

اگر در سختی هستی ، بدان که روشنی ...

--------------------------------------------------

آنچه انسان را غرق می کند، در آب افتادن نیست

بلکه زیر آب ماندن است ...
(
کوییلو
)

--------------------------------------------------

گاهی درست در لحظه‌ی سقوط

فرصت پرواز هم هست
انتخاب با توست ...

--------------------------------------------------

خوشی با خوبی فرق دارد، بخاطر خوبیها از خیلی خوشیها باید گذشت
...

--------------------------------------------------

زندگی کن ، حتی اگر بهترینهایت را از دست دادی

چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر برایت میسازد ...

--------------------------------------------------

باید تلاش کنیم میان بودن و نبودن مان تفاوتی باشد
...

--------------------------------------------------

پریدن ، باور پرنده ای است که به پرواز می اندیشد وگرنه دلیل پرواز پر نیست
...

--------------------------------------------------

پروانه گاهی فراموش می کند که زمانی کرم بوده است

و کرم نمی داند که روزی به پروانه ای زیبا بدل خواهد شد ...

--------------------------------------------------

وقتی چلچله ها برایت آواز می خوانند فرصتی به کلاغ نده تا برایت قار قار کند
...

--------------------------------------------------

نیکبخت آن است که از حال دیگران پند گیرد

و بد بخت آنکه از حال او پند گیرند ...

--------------------------------------------------

هر آدمی بهایی دارد ، اگر به کسی بیش از حدش بها بدهید مثل یک جنس بنجل می ماند روی دستت
...

--------------------------------------------------

در دوستیهایمان به جای اینکه دنبال تفاوتهایمان باشیم

بهتر است به دنبال شباهتهایمان بگردیم ...

--------------------------------------------------

هر کس مرتکب اشتباهی نشده ، اکتشافی هم نکرده است
...

--------------------------------------------------

فردا یک راز است برایش برنامه ریزی کن اما نگران نباش
.
دیروز یک خاطره بود لطفاً حسرتش را نخور

ولی امروز یک هدیه است . پس قدرش را بدان

يکشنبه 21/3/1391 - 10:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته