• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1549
تعداد نظرات : 132
زمان آخرین مطلب : 5378روز قبل
ورزش و تحرک

فواید اسکی کردن تفاوت چندانی با سایر ورزش ها ندارد. این ورزش را می توانید 3 مرتبه در هفته، هر بار به مدت 20 دقیقه انجام دهید تا بدنتان تناسب خود را حفظ کند.

یکی از مزایای شایان ذکر این ورزش بهبود و ارتقای سیستم قلبی-عروقی بدن است. همچنین انجام این ورزش میزان هشیاری فرد را نیز افزایش می بخشد و ورزشکار قادر می شود تا عکس العمل سریعی را نسبت به هر محرک خارجی از خود نشان دهد. از این گذشته فرد قادر می شود تا به راحتی و بدون احساس هیچگونه استرسی به فعالیت های روزانه خود بپردازد.

ورزش های هوازی نظیر اسکی، گردش خون را تنظیم کرده و سبب می شود که کلیه ی بافت های بدن در بهترین حالت خود قرار بگیرند. این امر سبب می شود که فرد به ندرت دچار بیماری هایی نظیر فشار خون و یا سکته ی قلبی شود.

یکی دیگر از فواید اسکی افزایش HDL و یا همان کلسترول خوب خون است. این امر به بدن کمک می کند تا کلسترول بد و یا LDL را حذف کند، چرا که فردی که اسکی میکند چربی بسیار زیادی را سوزانده و وزنش کاهش پیدا می کند.

شاید تعرق در آب و هوای سرد قدری عجیب به نظر برسد، اما کسی که اسکی میکند، به شدت عرق می کند. این امر با مشاهده ی معروف ترین اسکی بازهای دنیا کاملاً قابل درک است.

افرادی که بدن آنها از سلامتی بالایی برخوردار باشد، قادرند تا علائم کهولت سن نظیر: کم شدن قدرت جسمانی، کاهش توده ی ماهیچه ای، انعطاف پذیری، و متابولیسم کند را به تعویق بیندازد.

در آخر می توان به این نکته اشاره کرد که فواید اسکی به قدری بالاهستند که به راحتی می توانند اعتماد به نفس و قدرت رادر فرد افزایش دهند. این افراد به راحتی می توانند با دیگران ارتباط برقرار کرده و قاطعانه با چالش های زندگی برخورد کنند.

البته به این نکته نیز باید توجه داشت که شاید این ورزش برای همه ی افراد مناسب نباشد. تحقیقات نشان می دهند که از هر 4 نفر 1 نفر دچار اضافه وزن است بنابراین پیش از شروع به این ورزش می بایست وزن خود را کاهش دهید؛ اما کسانی که احساس می کنند از نظر فیزیکی توانایی انجام این ورزش را دارند، می توانند در کلاس ثبت نام کرده و آموزش های عملی را به طور فیزیکی آموزش ببینند.

برخی تصور می کنند تنها کاری که یک اسکی باز انجام دهد پایین آمدن از کوهها است؛ اما هر پایین آمدنی بالارفتنی را نیز در بر دارد و زمانی که از کوه بالا می روید، ضربان قلب افزایش یافته، و این امر باعث ارتقای سلامت فرد می شود.

8 نکته قابل توجه در مورد اسکی کردن

1- تناسب اندام

انجمن ملی اسکی جهان به افراد پیشنهاد می کند که: پیش از رفتن به اسکی در کلاس های یوگا نام نویسی کنید. یوگا بر روی تمام نقاط بدن کار می کند، عضلات را تقویت می کند، و رعایت تعادل را در شما افزایش می دهد. شما که دلتان نمی خواهد پس از اولین روزی که اسکی کردید، تمام بدنتان سفت شود و نتوانید آنرا تکان دهید.

2- اتومبیل

مطمئن شوید که وسیله نقلیه ی مورد نظر به لاستیک های مخصوص حرکت در برف مجهز باشد. به هیچ وجه از زنجیر چرخ استفاده نکنید، هیچ چیز وحشتناک تری از زنجیر چرخ وجود ندارد.

3- عادت کردن به آب و هوا

روز اول بیش از اندازه اسکی نکنید. بدن شما خشک است و احتمال بروز جراحت در شما افزایش پیدا خواهد کرد. به جای آن می توانید قدم بزنید و یا قدری بدوید. این کار به شما کمک می کند تا خودتان را با شرایط جوی و آب و هوای سرد وفق دهید.

4- انتخاب چوب اسکی

به یکی از مغازه های ورزشی نزدیک پیست اسکی مراجعه کنید و برای خود وسایل مورد نیازتان را رزور کنید. آنها اغلب بهترین وسایل را در اختیار شما قرار می دهند و هزینه ی بالایی نیز از شما دریافت نخواهند کرد.

5- جوراب

جوراب های اسکی خیلی بهتر از جوراب های نخی معمولی هستند. آنها اجازه میدهند تا خون راحت تر در پا جریان پیدا کند. این نوع جوراب ها گرم تر هستند و فضای زیادی را نیز اشغال نمی کنند. پیش از اینکه آنها را بپوشید پای خود را به اسپری ضد تعرق آغشته کنید. این کار پای شما را خشک تر و گرم تر نگه خواهد داشت.

6- کلاه محافظ

برای کسانی که اسکی آلپاین انجام می دهند، استفاده از این نوع کلاه ها کاملا ضروری است و کمتر اتفاق می افتد که کسی را ببینید که از چنین کلاهی استفاده نمی کند.

7- پیست اسکی را بررسی کنید

برخی از پیست های اسکی در ابتدای روز توری برگزار می کنند و کل منظقه را به ورزشکاران نشان می دهند. می توانید با یکی از تورها به مشاهده ی فضای اطراف بپردازید. این کار به شما اجازه می دهد مناطقی را انتخاب کنید که از آن بیشترین لذت را ببرید. همچنین در این تورها می توانید با افراد زیادی نیز آشنا شوید.

8- رعایت مسائل ایمنی

تا آخرین زمان در پیست باقی نمانید. شرایط با گذشت زمان تغییر پیدا می کنند. بعد از ظهر هوا به تدریج تاریک می شود، درجه حرارات پایین می آید، و همه افراد خسته میشوند. آمار و ارقام حاکی از این مطلب هستند که درصد عظیمی از حوادث غیر مترقبه در یک چنین زمان هایی به وقوع پیوسته اند

سه شنبه 29/2/1388 - 14:45
بیماری ها

سل عفونت مزمنی است که به وسیله باکتری " میکوباکتریوم توبرکلوزیس" و گاهی به وسیله سایر مایکوباکتریوم ها ایجاد می شود. این بیماری اغلب ریه را درگیر می کند، اما تقریبا هیچ کدام از دستگاه های بدن از شر بیماری "سل" در امان نیستند و سایر اعضای بدن هم ممکن است با این بیماری درگیر شوند.

بیماری سل به وسیله قطره های ریز موجود در هوا از فردی به فرد دیگر منتقل می شود و اغلب افرادی را که در ارتباط نزدیک با فرد بیمار باشند، درگیر می کند. بنابراین همه اعضای خانواده فرد بیمار، در معرض ابتلا به این بیماری هستند. مگر این که او به بیمارستان منتقل شود و با آن ها زندگی نکند و یا تحت درمان صحیح قرار بگیرد.

فردی که دچار عفونت فعال سلی است، اگر سرفه یا عطسه کند و جلوی دهان و بینی خود را نگیرد، قطره هایی که حاوی مایکو باکتریوم یا میکرب سل هستند، در هوا پخش می شوند و اگر فرد دیگری که نزدیک فرد مبتلا است، این قطره ها را استنشاق کند، باعث ابتلای او خواهد شد. بنابراین افراد مبتلا هنگام عطسه و سرفه باید همیشه برای پوشاندن دهان و بینی خود از دستمال استفاده نمایند و پس از آن، دست های خود را با دقت بشویند.

البته این به آن معنا نیست که فرد مبتلا به سل باید قرنطینه شود. در تماس کوتاه و گذرا امکان انتقال بسیار کم است، اگر چه غیر ممکن نیست.

بسیاری از مردم میکروب سل در بدنشان وجود دارد. اما مبتلا به بیماری سل فعال نیستند.

علایم بیماری سل

علایم اولیه سل، ممکن است بسیار عادی باشد و توجه را جلب نکند ، مثل شخصی که دچار سرما خوردگی است یا کسی که مدتی لاغر و ضعیف است یا گاهی فرد تب می کند و دچار سرفه های مکرر می شود. افراد، در این مرحله به پزشک مراجعه نمی کنند تا علایم شدیدتری در آنها بروز کند، علایمی مثل درد تیزی که در ناحیه قفسه سینه است و با نفس کشیدن و سرفه ایجاد و تشدید می شود و یا وجود خلط خونی.

باید توجه داشت هیچ کدام از این دو علامت، مخصوص بیماری سل نیستند، اما نباید این علایم را دست کم گرفت

.علایم سل می تواند شبیه علایم سایر بیماریهای ریوی( مثل ذات الریه ، آبهای ریوی ، تومورها و عفونتهای قارچی)، خیلی از بیماریهایی غیر ریوی و یا حتی همراه سایر بیماری ها باشد.

 

درمان بیماری سل

برای درمان سل، راه های بسیاری وجود دارد ، اما همواره باید 3 نکته را در نظر داشت :

1- رژیم دارویی سل، اغلب شامل چند دارواست که میکروب سل نسبت به آنها حساس است. این داروها باید همراه هم مصرف شوند تا اثر لازم را داشته باشند. استفاده نامنظم داروها باعث می شود میکروب سل نسبت به این داروها مقاوم شود.

2- بیمار باید داروهایش را به طور منظم و دقیق، طبق دستور پزشک مصرف کند . این نکته درباره همه بیماری ها صادق است. اما به خصوص درباره سل از اهمیت فوق العاده ای برخورداراست، چون درصورت مقاومت میکروب سل نسبت به داروهای موجود تقریبا می توان گفت دیگر هیچ داروی کاملا مؤثری برای درمان سل وجود نخواهد داش.

3- درمان سل کمی طولانی اس. بنابراین بیمار باید حوصله داشته باشد و تمام مدت درمان را سپری کند. این دوره درمان گاهی تا 2 سال طول می کشد.

سه شنبه 13/12/1387 - 19:48
بیماری ها
هپاتیت ب  چیست؟هپاتیت ب یک بیماری ویروسی واگیردار است که موجب تورم بافت کبد می شود. حدود پنج درصد ازکسانی که به این بیماری مبتلا می شوند ، پس ازطی دوره نقاهت وبهبودی به ناقل سالم تبدیل    می شوند . این افراد گرچه به ظاهرسالم هستند ، ولی ویروس درخون وترشحات بدن آنها وجود دارد واز راههایی که گفته خواهد شد می توانند عامل بیماری را به دیگران منتقل نمایند.ضمنا عواقب ناگواری مانند سرطان کبد و سیروز    ( ازکارافتادن کبد ) در تعداد اندکی ازناقلین مزمن   می تواند ایجاد شود  علائم بیماری : پس ازیک دوره نهفتگی یک تا شش ماهه که از ورود ویروس به بدن گذشت ، علائم بیماری پیدا  می شود.الف مرحله بدون زردی : شامل بی اشتهایی ، تب خفیف ، خستگی ، سردرد ، تهوع واستفراغ و دردهای شکمی است که معمولا چند روز طول    می کشد.  ب - مرحله زردی ( یرقان ): با پررنگ شدن ادرار وزردی چشم شروع شده وعلائم  قبلی کاهش     می یابد. معمولا زردی درعرض چهار هفته برطرف می شود درموارد نادری زردی سیر مزمن و طولانی به خود می گیرد . گاه به طور استثنایی به فرم    حمله ای حاد وپیشرونده تبدیل می شود که معمولا کشنده است. ج – مرحله نقاهت وبهبودی  : پس ازطی مراحل فوق  دراکثر موارد ویروس ازبدن بیمار پاک شده و فرد نسبت به عامل بیماری ایمنی دائم پیدا می کند. درصد کمی ازبیماران ایمنی دائم پیدا می کنند . و درصد کمی ازبیماران هم تبدیل به ناقل مزمن      می شوند که علاوه براحتمال ابتلا به عوارض ناخواسته ، خطر انتقال بیماری به سایرین را نیز دارا هستند . راههای انتقال :1- خون  و فرآورده های آن : با هراقدامی که سبب نفوذ خون آلوده به بدن دیگری شود، ممکن است باعث انتقال بیماری شود. مثال هایی ازآن عبارتند از :- استفاده مشترک و مجدد ازسرنگ یکبار مصرف   ( معتادین تزریقی )- تیغ یامسواک مشترک - خالکوبی ، حجامت ،ختنه ، سوراخ کردن گوش ، جراحی های کوچک واقدامات دندانپزشکی که به روش آلوده وغیر بهداشتی انجام شود.- عدم کنترل خون وفرآورده های آن قبل ازتزریق به بیماران. - تماس پوست بریده وزخمی یامخاط چشم و دهان با خون وترشحات آلوده. 2- انتقال ازشخص به شخص :  بیشتر دراثر تماس مستقیم با ترشحات آلوده بیمار شامل خون وبزاق دهان اتفاق می افتد . 3- ازمادر آلوده به کودک : مادر آلوده می تواند ویروس را درطول حاملگی ، حین زایمان یا پس ازآن به کودک منتقل نماید.
دوشنبه 12/12/1387 - 18:18
ادبی هنری

الهی تن سالمم را سپاس

الهی آرامش درونم را سپاس

الهی ذهن راحتم را سپاس

الهی آسودگی جسمم را سپاس

الهی هماهنگی اعتدالم را سپاس

الهی شادی درونم را سپاس

الهی شادمانی و سرورم را سپاس

الهی انرژی فراوانم را سپاس

الهی نیت پاكم را سپاس

الهی آگاهی امروزم را سپاس

الهی بركت روز افزونم را سپاس

الهی رزق و روزی فراوانم را سپاس

الهی زبان سپاسگزارم را سپاس

الهی گذشت و بخششم را سپاس

الهی دل امیدوارم را سپاس

الهی قلب مهربانم را سپاس

الهی با هم بودنمان را سپاس

الهی خانواده خوبم را سپاس

الهی پدرو مادر خوبم را سپاس

الهی زندگی جدیدم را سپاس

الهی تولد دوباره ام را سپاس

الهی میل به تحولم را سپاس

الهی این شوق درونم را سپاس

الهی جمع پر مهرمان را سپاس

الهی توفیق عامل بودنم را سپاس

الهی امیدواری به لطف بی پایانت را سپاس

دوشنبه 12/12/1387 - 18:17
ادبی هنری
ما انقلاب كرده ایم كه چه بشود؟ این سوالی بود كه مدت ها پیش صاحب نظری در سخنرانی خود مطرح كرده بود. ان سخنرانی البته به جنجالی منتهی شد و این سوال البته میتواند سوال بسیار خوبی باشد .اساسا یك سوال خوب و حساب شده جوابهای خوب و حساب شده ای هم به همراه دارد.این كه میگویند سوال خوب نیمی از جواب است هم ...بگذریم . اصلا میتوانیم این سوال را اینجوری هم بپرسیم: خدا وكیلی، بینی و بین الله، انقلاب، آن هم از نوع اسلامی اش، به چه دردی می خورد؟ و در كل، ما انقلاب كرده ایم كه چه بشود؟فرهنگ شناسان علوم اجتماعی، معتقدند هر كاری كه آدمی انجام می دهد حتما برای آن دلیل و توجهی دارد. از این دیدگاه هیچ كاری بدون دلیل و بدون بهانه شكل نمی گیرد. حتی بی معنی ترین كارهای آدمی هم، در دل خود حتما معنا و مفهومی دارد. مثل وقت هایی كه در خیابان قدم می زنیم آن هم برای كشتن وقت. ظاهرا این كار بی معنی ترین كاری است كه می توانیم انجام دهیم. اما پشت این كار هم توجیهی نهفته است: ما می خواهیم با این كار از نظر روانی یا هر نظر دیگری خودمان را سبك كنیم، تخلیه كنیم یا هر چیز دیگری.انقلاب به هم زدن وضع موجود برای رسیدن به وضعی بهتر و آرمانی تر است. پدران ما، بزرگتران ما انقلاب كردند تا به وضعیتی بهتر برسند. اساسا انقلاب كردندتا به مفاهیم و ارزش های جدید ی كه مقدس می پنداشتند،پایبند باشند. مفاهیمی چون عدالت اجتماعی، پایبندی به كرامت انسانی، شایسته سالاری، حاكمیت دستورها و فرمان ها یی كه الهی است، و هیچ بنی بشری، بدون دلایل الهی و عقلانی قادر به تغییر آنها نیست، و هیچ بشری نسبت به آنها استثنا نیست...امروز اگر پس از این همه سال به پشت سر بنگریم می بینیم كه انقلاب ما نه تنها در داخل كشور بلكه در خارج از آن به خصوص در حوضه خاور میانه حركتی جدی بود و قابل تامل در تاریخ معاصر.امروز پس از سالها اسارت در زیر یوغ استعمار و استبداد، می توانیم در میان تمام كشور های جهان با افتخار سر بلند كنیم و بگوییم ما همان مردمی بودیم كه طاغوت2500 ساله شاهنشاهی را در هم شكستیم.امروز دیگر می توانیم به بركت این انقلاب به جهان اعلام كنیم اگر روز به شما وابسته بودیم امروز در تمام حوزه ها بی هیچ وابستگی به شرق و غرب فعالیت كنیم.
دوشنبه 12/12/1387 - 18:15
ادبی هنری
« خدایا، درود فرست بر حسین مظلوم و شهید، كشته اشك ها و مبتلای درد ها و مصیبت ها. سلام بر ثمره رنج انبیاء(ع). سلام بر سید الشهداء، سلام بر عاشورا.»«عاشورا، روز حماسه و ایثار، روز فریاد مظلومانه هل مِنْ ناصِر یَنْصُرُنا بر گوش تاریخ، و روز یاران؛ روز عباس بن علی(ع)، برادری فداكار، مدیری مطیع،... امت واحده، روز زینب(س)  دختر بزرگ علی و فاطمه(س) كه شایسته كربلاست و رسالتی افشا گرانه؛ روز یارانی كه دروازه های نور و رستگاری را در نور دیده و مفهوم«رشد» را به تصویر كشیده و قله رفیع كرامت انسانی را؛ و عاشورا: روز مظلوم كه بر مظلومیتش سوگی دیگر باید!عاشورا فراتر ازادراك اهل خاك و والاتراز مقام افلاك است«هر چیزی را بهاری است وبهارعزای حسین عشر عاشورا است.راه حسین راه دل است. آنانكه در حیات هستند و هنوز هم طعم شهد شهادت را نچشیده اند، به عشق حسین در تب و تابند و آرزومندند كه همچون حسین(ع) و اصحاب او به فیض شهادت نائل آیند.»عاشورا فراتر ازادراك اهل خاك و والاتراز مقام افلاك است.عاشورا دلتنگی روح شهید است، همان شهیدی كه دراوج حماسه وایثار عشق به خدا درقلبش سرشار بود واو حسینی است كه درظهر عاشورا برای عبادت خدا از دشمن مهلت خواست تا نماز بجای آورد، دراین حال از حمله نا جوانمردانه ای كه دشمن انجام داد عده ای از اصحاب كه خود را در مقابل لشكر خصم سپر ساخته بودند آماج تیر های دشمن قرار گرفتند و آن هم دو نوع تیر، یك تیری كه از زبان دشمن خطاب برامام حسین(ع) خارج می شد و دیگری تیری كه از كمان آنها به سوی حسین(ع) و یارانش رها می گشت و چنان كه وقتی نماز تمام شد امام حسین یكی از آن راد مردان را در خاك و خون غلتان دید كه او«سعید بن عبدالله حنفی» بود، فوری خودش را به بالین او رساند وسعید عرض كرد:«آیا من حق وفاداری را بجای آوردم»امام در جواب فرمود:«ای سعید تو قبل از من به بهشت می رسی».این یار وفادار انقدر حق حسین (ع) را گرامی، بزرگ و شایسته می دانست كه فكرمی كرد شاید این مقدار ایثار و فداكاری هم كافی نباشد و این آخرین نماز ابا عبدالله حسین(ع)  و یاران  پاكبازش درظهر عاشورا در سرزمین كربلا بود.  آیا فریاد رسی نیست كه برای خشنودی خدای خود به فریاد ما برسد، آیا كسی نیست كه از حرم رسول خدا دفاع كند.در حالیكه زینب كبری(س) این خواهر ستم كشیده زمان، داغ دیده از پهلوی شكسته مادر، دلخون شده از زخم فرق شكافته پدر، دلریش شده از لخته های پاره جگر برادر، شاهد خدایی بر تكه تكه شدن جسم برادر، عین الهی، ناظر بر ریخته شدن خون خدا، این زینت عالمیان این آغازگر به دوش كشیده تاریخ اسارت و مظلومیت بشری سراسیمه و سینه كوبان و بر سر زنان از خیمه به سوی قتلگاه می دوید، در حالی كه سر مبارك حسین(ع) در دست دشمن قرار گرفته بود و بر راس نیزه زده شده بود كه ناگهان هوا تیره، زمین لرزان و خورشید گرفته و اندوهگین گشت، خون حسین(ع) بر زمین ریخته و درخت آزادگی از آن خون به آسمان سر كشیده، آری حسین«این كشته فتاده به هامون»،در این صید دست وپا زده در خون به مظلومیت در مسلخ ظلم ذبح گردیده و انسانیت به صلیب كشید شده و آفتاب پر فروغ در هاله ای وحیا سرافكنده غروب كرده و با چشمی خونبار در پرده ی شب پنهان گشت».   «ای كه داری به سر هوای حسین بسته ای دل به نینوای حسیندیده ی دل كن آشنای حسین از سر صدق گریه كن برای حسین»
دوشنبه 12/12/1387 - 18:13
ادبی هنری
عاشورا،طواف خون است در احرام فریاد...عاشورا،تجلی كعبه است در میقات خون..عاشورا،عطشی است در آفرین در اقیانوس حیات..عاشورا،..ازعاشورا سخن بسیار گفته اند و شنیده ایم. از سردرد ودریغ می گویم، افسوس كه شیعه بیشتر بر «مصائب عاشورا» گریست و كمتر در «مسائل عاشورا» اندیشید.افسوس كه سرایندگان عاشورا، ذات عاشورا را نسرودند، یا كمتر سرودند...افسوس كه گویندگان عاشورا، ذات عاشورا را نگفتند، یا كمتر گفتند...ذات عاشورا، ذات طلوع است: حماسه و رسالت... و آنان بیشتر از غروب دم زدند: كشته شدن و رسالت...ذات عاشورا، نماز است و عدالت، نه تنها عزاداری و مصیبت. اگر كسی عاشورا را با همه ابعادش بشناسد، اصل مصیبت امام حسین(ع) را فراموش می كند و بر( عاشورای حسینی ) به سوگ مینشیند. افسوس كه زبان عاشورا،انسان كه باید فهمیده بشود، نشد و كسان از نزد خویش، برای عاشورا واژه ساختند،واژه های عاشورا،تنها«تشنگی» ،«شهادت»و«اسارت»نیست،«نماز»،«عدالت» نیز هست. واژه های اصلی،همین دوتاست.نماز،واژه وپیام شب عاشورا است و عدالت، واژه و پیام روز عاشورا، و آن سه «تشنگی، شهادت، اسارت» سكوی پرتاب است. لیكن چنین درك نشد و نمی شود.عاشورا باید با نام منطق حیات و عدل و معلم ایمان و حماسه و كلاس و آزادگی و شرف و مدرسه اعتقاد و جهاد و آموزشگر نماز و قرآن و رمز سلوك روحی صحیح و عرفان الهی مثبت، همیشه و همیشه تا ظهور نیر اعظم و وارث كبیر عاشورا و بر هم زننده همه ظلم ها و ستم ها... زنده باشد و در سراسر كشور های اسلامی حضور سازنده خویش را حفظ كند و یك میلیارد مسلمان را در خط دفاع از كرامت بزرگ انسان و رسالت سترگ قرآن متحد سازد...بالاترین و والاترین همه مظهرها و جلوه گاه ها كه ارزش های متعالی، درآنها ظهور و تجلی كرده اند و تجلی خواهد كرد و انسان را به شناخت آن ارزش ها و متعهد نمودن به آنها فراخوانده اند، این چهار تجلی گاه سترگند در همه اعصار تاریخ انسان، یعنی:«بعثت»،«غدیر»،«عاشورا»، «مهدی(ع)»...حاصل بعثت، قرآن كریم است و حاصل غدیر، نهج البلاغه و حاصل عاشورا، تداوم حیات قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه است و عاشورا، نقطه اتصال«بعثت» و «غدیر» است به«ظهور مهدی(ع) و امام حسین(ع)»تجسم سترگ آدم(ع) استتا خاتم(ص)، در تثبیت ارزش های الهی و تقوّم انسانیّت انسانها و الهی شدن زمین و اوست تكرار كننده نزول قرآن-در صیانتی بزرگ- و اوست مفسر و فریادگر و معلم حماسه و آزادی و مبشر ظهور عدل مطلق و اسوه بزرگ زندگی و آزادگی...آری!عاشورا باید بماند و روشنگری كند تا زمانی كه، منتقم خون كشته كربلا، بار دیگر آن را تلاوت كند و احكام فراموش شده آن را عملی گرداند، زندگی ها را تطهیر كند و زندگی قرآنی را نمودار سازد و معنای حكومت اسلامی را نشان دهد.  
دوشنبه 12/12/1387 - 18:12
ادبی هنری
آرامش در پرتو نیایش ای خدای مهربان، نمی دانم چه حكمتی داشته است اینكه تو با آن همه عظمت و بزرگی ات كه در مخیله هیچ كس نمی گنجد اجازه داده ای كه بنده ای ناچیز اینچنین بی واسطه با تو سخن بگوید. مقام كبریایی تو كجا و بنده حقیر كجا؟ عرش اعلی كجا و زمین خاكی كجا؟ حی لا یموت كجا و عبد فانی كجا؟ ذات پاك و مقدس كجا و موجود سراسر تقصیر كجا؟ اما می دانم هر چه هست تو فراتر از آنی كه عظمت لطف تو را تجسم كنم. خدایا، اگر تو اجازه نمی دادی اینچنین صمیمانه و خودمانی با تو گفتگو كنم، آنگاه باید در گفتگو با چه كسی دلم را تسكین می دادم؟ به كدام رحمت بی انتها متوصل می شدم تا در مشكلات و گرفتاری های دنیا احساس نومیدی و شكست در وجودم رخنه نكند؟ كدام محرم راز را پیدا می كردم كه تمام آشكار و نهانم را بداند و آنها را به هیچ كس نگوید؟ چه پناهگاهی را می یافتم كه هرگاه مرتكب اشتباه و لغزشی می شدم، به درگاه او پناه می بردم و با خلوص دل نزد او اعتراف می كردم و طلب عفو  و رحمت؟خدایا تو خودت می دانی كه هرگاه من به نماز می ایستم آنچنان در افكارم غوطه ور می شوم كه گویی هزاران خدا دارم! و اما تو آنچنان به كلماتم گوش فرا می دهی كه گویا همین یك بنده را داری! نمی دانم چه سری در این نهفته است؟ اما هر چه باشد من مخلوق توام و تو كاملا بر خلقتم آگاه! تو به آنچه در وجودم آفریده ای آگاهی و من از دسترسی به انچه حكمت بالغه ات بوده، عاجز!خدایا اگر در زمان هم صحبت شدن با تو افكارم در دنیا و مادیات غوطه ور است، نه از سر این است كه من چنین خواسته ام، بلكه ناتوانی من را در درك عظمت و مقامی كه در مقابل او ایستاده ام می رساند. مقامی كه بندگان مخلصت وقتی در آن قرار می گیرند، فقط تو را می بینند و بس. چنان محو وجود تو می شوند كه كشیدن تیر را از پای خویش حس نمی كنند!می خواهم بگویم كه از اینكه اجازه دادی در شبانه روز پنج بار بدون واسطه و رو در رو با تو سخن بگویم سپاسگذارم و امیدوارم كه این نعمت عظمی را از من دریغ نكنی. می خواهم بگویم كه " لا تزق قلوبنا بعد اذ  هدیتنا"می خواهم بگویم گر چه عبادت و بندگی من در مقابل لطف و كرم تو پشیزی نمی ارزد، اما تو در "یوم یقوم الحساب" از سر لطف و كرمت با من رفتار كن، چون اگر میزان عبادات و اعمال من باشد خسر الدنیا و الاخره خواهم بود و اگر میزان بخشش تو باشد، آنگاه: رسد آدمی به جایی كه بجز خدا نداند.
دوشنبه 12/12/1387 - 18:10
ادبی هنری
 نماز : چشمه زلالی است که پنج بار در شبانه روز روح و روان خویش را در آن شستشو می دهیم تا تمام آلودگی  و پلیدی های ایجاد شده در روح و روان خویش را پاک نماییم.نماز: آرامش بخش جانها؛ وقتی تکبیرة الاحرام می گوییم یعنی ما هستیم و معبود و دیگر هیچ.نماز: یعنی اطاعت فقط از پروردگار قادر و توانا؛ یعنی «نه» گفتن به شیطان.نماز: گل واژه زیبایی که حسین ابن علی(ع) به خاطر حفظ آن؛ از جان خود و خانواده و اصحابش گذشت.نماز:  معراج  مومن؛ وسیله قرب به پروردگار متعال؛ دور شدن از ذخارف دنیوی و صعود به عرش اعلی؛ جایگاهی که ملائک بدان دسترسی ندارند.نماز: عمود دین؛  یعنی پایه اصلی دین که بدون آن دینداری معنا ندارد. کسی که نماز نخواند هیچ کدام از اعمال دینی او پذیرفته نمی شود. «الصلواة عمود الدین ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها» 
نماز: زیبا ترین واژه ای که تجلی کامل معنای بندگی و اطاعت از خالق یکتا می باشد.  سر نهادن بر خاک تکلیفی بود که از روز ازل بر آدمی واجب گشت تا آزمونی باشد برای سنجش میزان فرمان پذیری بشر در مقابل قادر متعال و فرقی باشد بین ابلیس و آدم؛ چون فرمان رسید که بر آدم که از خاک آفریده شده سجده کن ؛ ابلیس که در آن زمان یکی از فرشتگان الهی بود و از آتش خلق شده بود؛ به دلیل تکبر و خود بزرگ بینی این فرمان را نپذیرفت. « چگونه می شود من که از آتش خلق شده ام بر آدم که از خاک آفریده شده سجده کنم؟!  آتش از خاک برتر است!» و بدین گونه اولین گام را در نافرمانی از خداوند متعال برداشت. اطاعت از این فرمان آنقدر مهم بود که خداوند سالیان سال عبادت ابلیس را نادیده گرفت  و به خاطر همین نافرمانی او را از بهشت اخراج کرد .شکی نیست که اگر ما هم از این تکلیف الهی سر باز زنیم یا آن را سبک بشماریم جایگاه ما به مراتب از ابلیس بدتر خواهد بود .شیطان که رانده گشت، بجز یک گناه نکرد                  خود  را برای  سجده آدم  رضا  نکردشیطان    هزار   مرتبه   بهتر   ز     بی نماز                او سجده را بر آدم و این بر خدا نکرد اگر به اقامه نماز پایبند باشیم و در هیچ شرایطی آن را ترک نکنیم جایگاهی در انتظار ما خواهد بود که فرشتگان الهی بر آن غبطه خواهند خورد و صد البته نمازی مورد پذیرش درگاه حق می باشد که خضوع و خشوع در آن موج بزند. «قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون»
دوشنبه 12/12/1387 - 18:9
شعر و قطعات ادبی
دست مهربونیات روی سرم،پیش تو همیشه فصل آخرمچشمای تو پُر آرامش من،عاشقانه عاشق تو مادرمچه پسندیده نگاه خوب تو،منو معصوم همیشه می کنهچه غریبونه دل غریب تو،راه خستگی رو پیشه می کنههمه جا مرهم زخم این تنم،همه جا پناه دلواپسی هامهمه جا رفیق خوب لحظه ها،همه جا تنها کس بی کسی هاممی نویسم از تو ای همیشه سبز،ای تو واژه واژۀ ترانه هاممادرم تاج سرم،بال و پرم،با تو شروع عاشقانه هامهم صدای آرزوهای توأم،شب نشین غصه های من توئیلذت امروز و فردای توأم،تنها یار لحظه های من توئیهمه جا مرهم زخم این تنم،همه جا پناه دلواپسی هام

همه جا رفیق خوب لحظه ها،همه جا تنها کس بی کسی هام

دوشنبه 21/11/1387 - 20:16
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته