• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 340
تعداد نظرات : 413
زمان آخرین مطلب : 5106روز قبل
دعا و زیارت
برای طلب فرزند و بچه دار شدن ایات( سوره ی مریم از اول تا ایه ی 6) را نوسته و در كمر زن ببندید.به جهت زیادی رزق در هر روز بخوانید ایه ی مباركه‌‌‌‌(و من یتق الله)تا( اخر سوره ی طلاق) را 3 مرتبه بعد از نمازهای واجب با 3 مرتبه صلوات در اول ان و 3 مرتبه صلوات در اخر ان./انشاءالله/ایه جهت خیر و بركت پیدا كردن مغازه و منزل (ایه ی59 سوره ی انعام) را بر صفحه ای از قلع نوشته و در دكان یا منزل خود اویز كنید.خواص هفت ایه ی پر فظیلت امام علی(ع)فرمودند:رسول اكرم(ص)روزی فرمودند: یا علی می خواهی چیزی به تو بیاموزم تا اگر خلق هفت اسمان و زمین جمع گردند نتوانند به تو اسیب وبدی رسانند و هیچ كس بر تو ظفر نیابد.گفتم:بلی.فرمودند:هفت ایه در قران است ان ها را این گونه بر خود بخوان و بدم،اول از پیش رو،دوم از پشت سر،سوم بالای سر،چهارم به سوی پایین،پنجم به طرف راست،ششم به طرف چپ و هفتم بر تمام اعضا.یا علی!هر كس این هفت ایه را بخواند یا با خود دارد حق تعالی هفتادهزار بدی را از نامه ی عمل او دور كند و هفتادهزار حسنه در نامه ی عمل او بنویسد و هفتادهزار قصر در بهشت برایش بنانماید و هفتادهزار حور و قصور و غلمان به او كرامت فرماید و هفتادهزار حله از حریر و دیبای بهشتی به او بپوشاند چنان كه صفت ان ها را حق داند و دیگری نداند.یا علی!هر كس این هفت ایه را بخواند و با خود دارد خداوند در روز قیامت دارنده ی او را به حرمت این هفت ایه ببخشد اگر چه مستجوب كیفر باشد.و باز فرمودند:یا علی!هر كه ان ها را بخواند و به خود بدمد اگر نزد امراء و حكام رود البته عزیز و مكرم باشد اگر چه بر او خشم گرفته باشد،نرم گرداند.و ان هفت ایه این ها هستند:(سوره توبه،ایه51)(سوره انعام،ایه17)(سوره هود،ایه56)(سوره هود،ایه6)(سوره عنكبوت،ایه60)(سوره فاطر،ایه2)(سوره الزمر،ایه38)چهار ایه جهت نصرت و هیبت پیدا كردن هر كس همراه داشته باشد این چهار ایه را نصرت یابد در نزد حاكمان و با هیبت باشد.این چهار ایه این ها هستند:(سوره بقره،ایه246)(سوره ال عمران،ایه181)(سوره نساء،ایه77)(سوره مائده،ایه27)ایه برای این كه دچار فراموشی نشوید (سوره بقره،ایه286)ایه جهت فرزند پسر ایه الكرسی را بخوانید و بر انار شیرین بدمید و پیش از چهار ماهگی به حامله بدهید.ایه جهت نجات از سختی ها ایه الكرسی را 12 مرتبه بخوانید.ایه جهت محفوظ ماندن خانه از دزد رسول خدا(ص)فرمودند:كسی كه(ایه10سوره ال عمران) را نوشته و در قفلی كه بر در خانه زده است بیاویزد ان خانه از دزد و غرق و از خرابی و از غیر این ها محفوظ خواهد ماند.ایه جهت عزیز و محترم شدن ایه الكرسی را بنویسید و بر بازوی خود ببندید،به هر جا روید عزیز و محترم هستید.ایه جهت برامدن هر حاجت اگر 3 بار ایه الكرسی را بر اب بخوانید و روی خود را با ان بشویید و دو ركعت نماز بگذارید و در ركعت اول 1 مرتبه حمد و در ركعت دوم 1 مرتبه ایه الكرسی را بخوانید،هر مرادی كه داشته باشید براورده میشود./انشاءالله/ایه جهت برامدن حوائج و پیروزی هر كس در روز چهارشنبه(ایه22سوره حشر)را70بار بخواند،بر اهالی علم و قلم فائق اید و فتوحات از برای او دست دهد و حوائج او براورده شود و غنی و مكرم گردد./انشاءالله/ایه جهت بستن زبان دشمن (سوره یس،ایه65)را بخوانید و بر او بدمید.ایه جهت اشتی نمودن جهت اشتی كردن(ایه115سوره انعام)را 3مرتبه بخوانید و بر روی ان كس بدمید،ابته اشتی كند و عذرخواهی مجرب است.ایاتی جهت فروش متاع هرگاه متاعی به فروش نرود ایات زیر را بر روی كاغذ نوشته و در ان نهد،از غیب مشتری می رسد./انشاءالله/ایه جهت دفع حمله سگ حضرت رضا(ع)فرمودند:چون سگ بر تو حمله كرد فریا كرد،(ایه33سوره الرحمن) را بخوان.ایه جهت ایمن شدن از همه افات و امراض (ایات1تا4سوره انعام)را هر صبح و شب7 بار بخوانید و هر نوبت دست بر بدن بمالید،از جمیع افات و امراض ایمن گردید.ایه برای دفع كرم و ملخ از باغات ایه الكرسی را نوشته و بر چهار گوشه ی باغ فرو ببرید.مفید است.ایه ای كه اگر همراهتان باشد از دردها صحت می یابید هر كس(ایه محمد رسول الله را تا اخر انا فتحنا)در شب چهار دهم ماه مبارك رمضان بر پارچه سفیدی نوشته و ان را خوشبو نمایید و هر كس ان را با خود دارد از هر درد و مرضی صحت یابد.ایه برای صحت (ایه28سوره الاسراء) را بخوانید.ایه برای شفا یافتن بیمار (ایات 131تا132سوره طه)را بنویسید و بر بیمار اویزان كنید.ایه به جهت دفع درد ساق پا حضرت صادق(ع)فرمودند:این ابیه را 7مرتبه بر ان موضع بخوانید:(سوره كهف،ایه26)ایه به جهت بر طرف شدن درد پاامام حسین(ع)فرمودند:دست بر ان موضع گذاشته و(ایه67سوره الزمر) را بخوانید.  ?ندارم | پیوند | 6 نظر | ارسال نظر  خواص اسماءالحسنه 1385/12/27 اگر می خواهید حاجتتان روا شود گویند هر كه 21مرتبه(یا ذالجلال و الاكرام)را بگوید و حاجت بخواهد روا شود./انشاءالله/جهت توانگر شدن گویند در نصف شب دوشنبه به صحن مسجد یا فضای گشاده زیر اسمان رفته و دست و رو به طرف اسمان كند و100مرتبه بگوید(یا وهاب)البته توانگری یابد.جهت هر مرضی سخت در جواهرالقران از امام رضا(ع) منقول است هر كه را مرضی سخت باشد هر روز 1001مرتبه بگوید(یا واجد)از ان مرض خلاص گردد.به جهت دفع دشمن گویند به جهت دفع دشمن از روز پنجشنبه یا یك هفته هر روز 146مرتبه بگویید(حسبی الله)البته دفع گردد.به جهت نجات از سختی ها به جهت خلاص شدن از شدائد خواندن(یا رئوف یا رحیم)از جمله مجربات است.به جهت اشتی دادن بین زن و شوهر به جهت ناسازگاری بین زن و شوهر 1001مرتبه اسم مبارك(یا ودود)را بخوانید اختلاف رفع خواهد شد./اشاءالله/به جهت زیاد شدن محصول در خاصیت اسم(حلیم)گفته اند كه در وقت اب دادن به درخت و كشت،این اسم را بر كاغذی نوشته و با اب بشویید.ان اب بر هر زمینی كه رسد محصول ان زیاد شود و از افات سالم ماند./انشاءالله/به جهت فراخی روزی هر كس در هر گوشه از خانه خود 100مرتبه(یل رزاق)را گوید روزی اهل ان خانه وسعت یابد.قبل از هر دعا بگویید رسول خدا(ص)فرمودند:برای خدا هشت اسم است كه در ساق عرش و قلب خورشید و در بهشت و درخت طوبی نوشته شده است و هر كس این اسم ها را قبل از دعا بگوید دعایش مستجاب گردد.(یا فرد)(یا دائم)(یا حی)(یا وتر)(یا احد)(یا قوی)(یا قدیم)(یا قادر)به جهت صفای قلب بعد از نماز صبح به جهت صفای قلب كلمه(یا نور)را267مرتبه بگویید.به جهت هر مشكلی كه دارید از حضرت علی (ع) منقول است:هر گاه مشكلی برای من پیش امد این كلمات را بر3پاره كاغذ می نوشتم و در اب روان می انداختم.ان مشكل حل میشد.این كلمات این ها هستند:(هو الحافظ و الكافی وحد).اگر می خواهید از دشمن به شما صدمه نرسد در مقابل خصم 21مرتبه بخوانید(الجبار)از خصم به شما صدمه ای نرسد.جهت محفوظ ماندن اهل خانه از گناه گوین اگر كسی اسم(الرقیب)را بر در سرائی بنویسد اهل ان سرا از معاصی محفوظ مانند./انشاءالله/به جهت زیادی نعمت بعد از نماز صبح به جهت زیادی نعمت كلمه(یا منعم) را211مرتبه بگویید.هر كسی بخواهد مظلومی را از ظالمی برهاند از حضرت رضا(ع)منقول است:هر كه بخواهد مظلومی را از دست ظالمی برهاند در برابر او بایتد و10مرتبه بگوید(یا رئوف) ان ظالم شفاعت او را قبول كند.به جهت بر امدن هر حاجت هر كه تا 3شب یك در میان یعنی از 6شب،3شب خوانذه شود در ثلث اخر شب با حضور قلب دست بردارد و هر شب1424مرتبه بگوید(یا باسط)حاجتش روا شود،خصوصا به جهت معیشت و گویند بسیار مجرب است.قدرت ذكر(یاالله) حضرت علی (ع)فرمودند:كسی كه بخواند 100ایه از قران را از هر جای ان و بعد از ان 7مرتبه بگوید(یا الله)پس اگر نفرین كند بر سنگی هر اینه ان سنگ را از جای خود جدا مینماید.به جهت پیدا كردن نیرو هر كه این دو اسم الهی را بنویسد و با خود دارد و بر خواندنش مداومت نماید قوت و نیروی او زیاد شود و اگر بنویسد و بر ران خود ببندد از پیاده رفتن وا نماند.(یا قوی و یا قائم)اگر می خواهید نفستان،مطیع شما گردد امام رضا(ع) فرمودند:هر كه را نفس اماره باشد باید كه وقت خواب دست بر سینه نهد و100مرتبه بگوید(یا ممیت)تا خوابش ببرد حق تعالی نفس او را مطیع او گرداند. برای حج رفتنحضرت صادق(ع)فرمودند:هر كه1000مرتبه در یك مجلس(ماشاءالله)بگوید در همان سال به او حج روزی گردد،اگر در همان سال نشد تاخیر كند خدا در اجل او تا روزی كند حج را بر او.  
يکشنبه 24/3/1388 - 17:30
دعا و زیارت
100 ـ جهنم
1078
امام على علیه‏السلام :
اِعْلَموا اءَنَّهُ لَیْسَ لِهذَا الْجِلْدِ الرَّقیقِ صَبْرٌ عَلَى النّارِ، فَارْحَموا نُفوسَكُمْ فَإِنَّكُمْ قَدْ جَرَّبْتُموها فى مَصائِبِ الدُّنْیا. أَفَرَأَیْتُمْ جَزَعَ أَحَدِ كُمْ مِنَ الشَّوْكَةِ تُصیبُهُ وَالْعَثْرَةِ تُدْمیهِ وَالرَّمْضاءِ تُحْرِقُهُ؟! فَكَیْفَ إِذا كانَ بَیْنَ طابِقَیْنِ مِنْ نارٍ ضَجیعَ حَجَرٍ، وَقَرینَ شَیْطانٍ؟
بدانید كه این پوست نازك تحمل آتش را ندارد، پس به خودتان رحم كنید، شما در مصیبت‏هاى دنیا آزمایش كرده‏اید كه وقتى خارى به بدن یكى از شما مى‏رود و یا به زمین مى‏خورد و خونى مى‏شود و یا شنهاى داغ پایش را مى‏سوزاند چگونه بیتابى مى‏كند؟! پس، چگونه خواهد بود اگر میان دو لایه از آتش قرار گیرد و هم بسترش سنگ و همدمش شیطان باشد؟!.
1079
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
لَوْ أَنَّ دَلْوا صُبَّ مِن غِسلینٍ فى مَطْلَعِ الشَّمْسِ لَغَلَتْ مِنْهُ جَماجِمُ مَنْ فى مَغْرِبِها؛
اگر یك سطل از چرك و خون دوزخیان در شرق عالم ریخته شود بر اثر آن جمجمه كسانى كه در غرب عالمند به جوش مى‏آید.
1080
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
أَدْنى اَهْلِ النّارِ عَذابا یَنْتَعِلُ بِنَعْلَیْنِ مِن نارٍ یَغْلى دِماغُهُ مِنْ حَرارَةِ نَعْلَیْهِ؛
كم عذاب‏ترین اهل جهنم دو كفش از آتش به پا دارد كه از حرارت آنها مغزش به جوش مى‏آید.
1081
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
أَكْثَرُ ما یُدْخِلُ النّاسَ النّارَ الأَجْوَفانِ: الفَمُ وَالفَرْجُ؛
دو چیز میان تهى بیش از همه مردم را به جهنم مى‏برد: دهان و شرمگاه.
1082
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ النّارَ أَمیرٌ مُتَسَلِّطٌ لَمْ یَعْدِلْ، وَذو ثَرْوَةٍ مِنَ الْمالِ لَمْ یُعْطِ الْمالَ حَقَّهُ وَفَقیرٌ فَخورٌ؛
اولین كسى كه به جهنم مى‏رود فرمانرواى قدرتمندى است كه به عدالت رفتار نمى‏كند و ثروتمندى كه حقوق مالى خود را نمى‏پردازد و نیازمند متكبر.
1083
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
اِنَّ لِجَهَنَّمَ بابا لایَدْخُلُها إِلاّ مَن شَفا غَیْظَهُ بِمَعْصیَةِ اللّه‏ِ تَعالى؛
جهنّم را درى است كه جز كسى كه با معصیت خداى تعالى خشم خود را فرونشاند، از آن وارد نمى‏شود.
1084
حدیث قدسى :
فیما اوُحىَ إلى عیسى علیه‏السلام هىَ (یَعْنِى النّارَ) دارُ الْجَبّارینَ وَالعُثاةِ الظّالِمینَ وَكُلِّ فَظٍّ غَلیظٍ وَكُلِّ مُخْتالٍ فَخورٍ؛
به عیسى علیه‏السلام وحى شد كه جهنم سراى جباران و سركشان ظالم است و جایگاه هر تندخوى خشن و هر متكبر مغرورى.
1085
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
وَالَّذى بَعَثَنى بِالحَقِّ بَشیرا لایُعَذِّبُ اللّه‏ُ بِالنّارِ مُوَحِّدا أَبَدا؛
سوگند به آن كس كه مرا نوید دهنده برانگیخت، خداوند هرگز یكتا پرست را در آتش عذاب ندهد.
1086
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
فى قَوْلِهِ تَعالى (یا حَسْرَتَنا عَلى ما فَرَّطْنا) اَلْحَسْرَةُ أَنْ یَرى أَهْلُ النّارِ مَنازِلَهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ فِى الْجَنَّةِ فَتِلْكَ الْحَسْرَةُ؛
درباره آیه «دریغا كه كوتاهى كردیم» فرمود: دریغ از این روست كه جهنمیان جایگاه بهشتى خود را در بهشت مى‏بینند. این موجب حسرت مى‏شود.
1087
امام صادق علیه‏السلام :
إِنَّما خُلِّدَ أَهْلُ النّارِ فِى النّارِ لأَِنَّ نیّاتَهُمْ كانَتْ فِى الدُّنْیا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فیها أَنْ یَعْصُوا اللّه‏َ أَبَدا وَإِنَّما خُلِّدَ أَهْلُ الجَنَّةِ فِى الجَنَّةِ لأَِنَّ نیّاتَهُمْ كانَتْ فِى الدُّنْیا أَنْ لَوْ بَقُوا فیها أَنْ یُطیعُوا اللّه‏َ أَبَدا فَبِا النِّیّاتِ خُلِّدَ هؤُلاءِ وَهؤُلاءِ ثُمَّ تَلاقَوْ لَهُ تَعالى: (قُلْ كُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ) قالَ: عَلى نیَّتِهِ؛
جهنمیان از این رو در آتش جاویدانند كه در دنیا نیّتشان این بود كه چنانچه تا ابد زنده بمانند تا ابد خدا را نافرمانى كنند و بهشتیان نیز از این‏رو در بهشت جاویدانند كه در دنیا بر این نیت بودند كه اگر براى همیشه ماندگار باشند براى همیشه خدا را فرمان برند. پس، جاودانگى هر دو گروه به سبب نیتهایشان است. آن‏گاه حضرت این آیه را تلاوت كردند: «بگو هر كس طبق نیت خود عمل مى‏كند». 
 1. نهج البلاغه خطبه‏183  2.   امالى طوسى 1/533/1162  3. كنزالعمال 14/527/39507  4. كنزالعمال 16/103/44071  5.  عیون الاخبارالرضا 1/31/20
6. تنبیه الخواطر 1/121  7. كافى 8/136/103  8.  التوحید 29/31  9.  الدرالمنثور 3/9 10.كافى 2/85/5
 
يکشنبه 24/3/1388 - 17:21
دعا و زیارت
81 ـ شیطان
896
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
یا أَیُّهَا النّاسُ إِنَّما هُوَ اللّه‏ُ وَالشَّیْطانُ، وَالحَقُّ وَالْباطِلُ وَالْهُدى وَالضَّلالَةُ وَالرُّشْدُ وَالْغَىُّ وَالْعاجِلَةُ وَالآجِلَةُ وَالْعاقِبَةُ وَالْحَسَناتُ وَالسَّیِّئاتُ، فَما كانَ مِنْ حَسَناتٍ فَلِلّهِ وَماكانَ مِنْ سَیِّئاتٍ فَلِلشَّیْطانِ لَعَنَهُ اللّه‏ُ؛
اى مردم! جز این نیست كه خداست و شیطان، حق است و باطل، هدایت است و ضلالت، رشد است و گمراهى، دنیاست و آخرت، خوبى‏هاست و بدیها، پس همه خوبى‏ها از آن خداست و همه زشتى‏ها از آنِ شیطان ملعون است.
897
امام صادق علیه‏السلام :
قالَ إِبْلیسُ: خَمْسَةُ (أَشْیاءَ) لَیْسَ لى فیهِنَّ حیلَةٌ وَسائِرُ النّاسِ فى قَبْضَتى: مَنِ اعْتَصَمَ بِاللّه‏ِ عَنْ نِیَّةٍ صادِقَةٍ وَاتَّكَلَ عَلَیهِ فى جَمیعِ اُمورِهِ وَمَنْ كَثُرَ تَسْبیحُهُ فى لَیْلِهِ وَنَهارِهِ وَمَنْ رَضِىَ لأَِخیهِ الْمُؤْمِنِ بِما یَرْضاهُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ لَمْ یَجْزَعْ عَلَى الْمُصیبَةِ حینَ تُصیبُهُ وَمَنْ رَضِىَ بِما قَسَمَ اللّه‏ُ لَهُ وَلَمْ یَهْتَمَّ لِرِزْقِهِ؛
شیطان گفت: پنج نفرند كه هیچ راهى به آنها ندارم اما دیگر مردم در مشت من هستند: 1. هر كس با نیّت درست به خدا پناه ببرد و در همه كارهایش بر او توكل كند، 2. كسى كه شب و روز بسیار تسبیح خدا گوید، 3. كسى كه براى برادر مؤمنش آن پسندد كه براى خود مى‏پسندد، 4. كسى كه هرگاه مصیبتى به او مى‏رسد، بى‏تابى نمى‏كند، 5. و هر كسى كه به آنچه خداوند قسمتش كرده، خرسند است و غم روزیش را نمى‏خورد.
898
امام هادى علیه‏السلام :
فَقالَ نوحٌ علیه‏السلام تَكَلَّمْ، فَقالَ إِبْلیسُ إِذا وَجَدْنَا ابْنَ آدَمَ شَحیحا أَو حَریصا أوْ حَسودا أَوجَبّارا أَو عَجولاً تَلَقَّفْناهُ تَلَقُّفَ الْكُرَةِ فَإِنِ اجْتَمَعَتْ لَنا هذِهِ الأَْخلاقُ سَمَّیْناهُ شَیْطانا مَریدا؛
شیطان به حضرت نوح علیه‏السلام گفت: اگر آدمى را بخیل یا حریص یا حسود و یا ستمگر و یا عجول یافتیم، به سرعت او را به چنگ مى‏آوریم و اگر تمام این صفات در او باشد ـ از ماست ـ و او را چون خود، شیطان نافرمان مى‏نامیم.
899
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
لایَزالُ الشَّیْطانُ یَرْعَبُ مِنْ بَنى آدَمَ ما حافَظَ عَلَى الصَّلَواتِ الْخَمْسِ فَإِذا ضَیَّعَهُنَّ تَجَرَّءَ عَلَیْهِ وَأَوْقَعَهُ فِى الْعَظائِمِ؛
شیطان تا آنگاه كه انسان مراقب نمازهاى پنجگانه‏اش مى‏باشد از او مى‏ترسد و چون نمازهایش را تباه كرد بر او جرأت پیدا مى‏كند و او را در گناهان بزرگ فرو مى‏برد.
900
امام على علیه‏السلام :
اِحْذَرِ الْغَضَبَ فَإِنَّهُ جُنْدٌ عَظیمٌ مِنْ جُنودِ إِبْلیسَ؛
از خشم بپرهیز كه آن، سپاهى بزرگ از سپاهیان شیطان است.
901
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
أَلا لایَخْلُوَنَّ رَجُلٌ بِامْرَأَةٍ إِلاّ كانَ ثالِثُهُماَ الشَّیْطانُ؛
بدانید كه هیچ مردى با زن نامحرم خلوت نمى‏كند جز آنكه سومى آنها شیطان است.
902
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
یا عَلىُّ إِذا حَضَرَ وَقْتُ صَلاتِكَ فَتَهَیَّأْلَها وَإِلاّشَغَلَكَ الشَّیْطانُ وَإذا نَوَیْتَ خَیْرا فَعَجَّلْ وَإِلاّ مَنَعَكَ الشَّیْطانُ عَنْ ذلِكَ؛
اى على هرگاه وقت نمازت رسید آماده آن شو وگرنه شیطان تو را سرگرم مى‏نماید و هرگاه قصد (كار) خیرى كردى شتاب كن وگرنه شیطان تو را از آن منع مى‏كند.
903
امام صادق علیه‏السلام :
لایَزالُ إِبْلیسُ فَرِحا مَا اهْتَجَرَ الْمُسْلِمانِ، فَإِذَا الْتَقَیَا اصْطَكَّتْ
رُكْبَتاهُ وَتَخَلَّعَتْ أَوْصالُهُ وَنادى یا وَیْلَهُ ما لَقِىَ مِنَ الثُّبورِ؛
وقتى كه میان دو نفر مسلمان قهر و جدایى به وجود آید، شیطان بسیار خوشحال مى‏شود، اما همین كه با یكدیگر آشتى كنند، زانوهایش مى‏لرزد و بندبند وجودش پاره مى‏شود و فریاد مى‏زند: اى واى بر من كه به سبب این آشتى هلاك شدم.
904
امام صادق علیه‏السلام :
اَلْبَیْتُ الَّذى لایُقْرَأُ فیهِ الْقُرآنُ وَلایُذْكَرُ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ فیهِ تَقِلُّ بَرَكَتُهُ وَتَهْجُرُهُ الْمَلائِكَةُ وَتَحْضُرُهُ الشَّیاطینِ؛
خانه‏اى كه در آن قرآن خوانده نمى‏شود و از خدا یاد نمى‏گردد، بركتش كم شده، فرشتگان آن را ترك مى‏كنند و شیاطین در آن حضور مى‏یابند.
905
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
أَلا اُخْبِرُكُمْ بِشَىْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ فَعَلْتُموهُ تَباعَدَ الشَّیْطانُ مِنْكُمْ كَما تَباعُدَ الْمَشْرِقِ مِنَ الْمَغْرِبِ؟ قالوا: بَلى، قالَ: اَلصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَالصَّدَقَةُ تَكْسِرُ ظَهْرَهُ وَالحُبُّ فِى اللّه‏ِ وَالْمُوازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ یَقْطَعانِ دابِرَهُ، وَالاِسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَتینَهُ؛
آیا شما را از چیزى خبر ندهم كه اگر به آن عمل كنید شیطان از شما دور شود، چندان كه مشرق از مغرب دور است؟ عرض كردند: چرا. فرمودند: روزه، روى شیطان را سیاه مى‏كند و صدقه، پشت او را مى‏شكند و دوست داشتن براى خدا و هم یارى در كار نیك، ریشه او را مى‏كند و استغفار، شاهرگش را مى‏زند. 
 1. كافى 2/15/2  2.  خصال ص‏285  3. بحارالأنوار 11/288/10  4. بحارالأنوار 79/202/2v  5.  نهج‏البلاغه نامه 69
6. نهج الفصاحه ح‏478  7. میراث حدیث 2/20/18  8.  كافى 2/346/7  9.  كافى 2/499/1 10. امالى صدوق ص‏117
 
چهارشنبه 20/3/1388 - 22:16
دعا و زیارت
80 ـ صله رحم
886
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
اَلصَّدَقَةُ عَلى وَجْهِها وَاصْطِناعُ الْمَعْروفِ وَبِرُّ الْوالِدَیْنِ وَصِلَةُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً وَتَزیدُ فِى الْعُمْرِ وَ تَقى‏مَصارِعَ‏السُّوءِ؛
صدقه بجا و نیكوكارى و نیكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوشبختى تبدیل و عمر را زیاد و از مرگ بدجلوگیرى‏مى‏كند.
887
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
اَلصَّدَقَةُ بِعَشْرَةٍ وَالقَرضُ بِثَمانِیَةَ عَشْرَةَ وَصِلَةُ الاِخوانِ بِعِشرینَ وَصِلَةُ الرَّحِمِ بِاَربَعَةٍ وَعِشرینَ؛
صدقه دادن ده حسنه، قرض دادن هجده حسنه، رابطه با برادران (دینى) بیست حسنه و صله رحم بیست و چهار حسنه دارد.
888
امام على علیه‏السلام :
صِلَةُ الرَّحِمِ توجِبُ المَحَبَّةَ وَتَكبِتُ العَدُوَّ؛
صله رحم محبّت آور است و دشمن را خوار مى‏گرداند.
889
امام على علیه‏السلام :
كَفِّروا ذُنوبَكُمْ وَتَحَبَّبوا اِلى رَبِّكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَصِلَةِ الرَّحِمِ؛
با صدقه و صله رحم گناهان خود را پاك كنید و خود را محبوب پروردگارتان گردانید.
890
امام على علیه‏السلام :
صِلَةُ الرَّحِمِ تُدِرُّ النِّعَمَ وَتَدْفَعُ النِّقَمَ؛
صله رحم نعمت‏ها را فراوان مى‏كند و سختى‏ها را از بین مى‏برد.
891
امام على علیه‏السلام :
زَكوةُ الیَسارِ بِرُّ الجیرانِ وَصِلَةُ الاَرحامِ؛
زكاتِ رفاه، نیكى با همسایگان و صله رحم است.
892
امام باقر علیه‏السلام :
اِنَّ اَعْجَلَ الخَیرِ ثَوابا صِلَةُ الرَّحِمِ؛
ثواب صله رحم سریع‏تر از هر كار خیرى به صاحبش مى‏رسد.
893
امام باقر علیه‏السلام :
صِلَةُ الاَرحامِ تُزكى اَلاَعمالَ وَتُنْمى اَلاَموالَ وَتَدْفَعُ اَلبَلوى وَتُیَسِّرَ الحِسابَ وَتُنْسِئُ فِى الاَجَلِ؛
صله رحم اعمال را پاكیزه، اموال را بسیار، بلا را دفع، حساب (قیامت) را آسان مى‏كند و مرگ را به تأخیر مى‏اندازد.
894
امام صادق علیه‏السلام :
اِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَالبِرَّ لَیُهَوِّنانِ الحِسابَ وَیَعْصِمانِ مِنَ الذُّنوبِ؛
صله رحم و نیكى، حساب (قیامت) را آسان مى‏كند و از گناهان جلوگیرى مى‏نماید.
895
امام صادق علیه‏السلام :
صِلَةُ الاَْرحامِ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ تُسْمِحُ الكَفَّ وَتُطیبُ النَّفْسَ وَتَزیدُ فِى الرِّزْقِ وَتُنْسِئُ فِى الاَجَلِ؛
صله رحم اخلاق را خوب، دست را بخشنده، جان را پاكیزه، روزى را زیاد مى‏كند و مرگ را به تأخیر مى‏اندازد. 
 1. نهج الفصاحه ح 1869  2. كافى 4/10/3  3. غررالحكم 4/209/5825  4. غررالحكم 4/635/7258  5.  غررالحكم 4/204/5836
6. غررالحكم 4/106/5453  7. كافى 2/152/15  8. تحف العقول ص‏299  9.  تحف العقول ص‏376 10.  كافى 2/151/6
 
چهارشنبه 20/3/1388 - 22:14
دعا و زیارت
نماز امام زمان علیه السلامبه مردم بگو: به این مكان رغبت كنند و آنرا عزیز دارند و چهار ركعت نماز در آن گذارند. دو ركعت اول: به نیت نماز تحت مسجد است، در هر ركعت آن یك حمد و هفت بار (قل هوالله احد) خوانده مىشود و در حالت ركوع و سجود هم هفت مرتبه ذكر را تكرار كنند. دو ركعت دوم: به نیت نماز امام زمان علیه السلام خوانده مىشود، بد ین صورت كه سوره حمد را شروع كرده و آیه (ایاك نعبد و ایاك نستعین) صد مرتبه تكرار مىشود و بعد از آن، بقیه سوره حمد خوانده مىشود، و سپس سوره (قل هو الله احد) را فقط یك بار خوانده و به ركوع رفته و ذكر (سبحان ربى العظیم و بحمده) هفت مرتبه، پشت سر هم تكرار مىشود. و سپس به سجود رفته و ذكر (سبحان ربى الاعلى و بحمده) نیز هفت مرتبه، پشت سر هم تكرار مىشود. ركعت دوم را نیز به همین ترتیب خوانده، چون نماز به پایان برسد و سلام داده شود، یك بار گفته مىشود (لا اله الا الله) و به دنبال آن تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام خوانده شود وبعد از آن به سجده رفته و صد بار بگویند: (اللهم صل على محمد و آل محمد). آنگاه امام علیه السلام فرمودند: هر كه این دو ركعت نماز را در این مكان (مسجد مقدس جمكران) بخواند مانند آن است كه دو ركعت نماز در كعبه خوانده باشد. چون به راه افتادم، چند قدمى هنوز نرفته بودم كه دوباره مرا باز خواندند و فرمودند: بزى در گله جعفر كاشانى است، آنرا خریدارى كن و بدین مكان آور و آنرا بكش و بین بیماران انقاق كن، هر بیمار و مریضى كه از گوشت آن بخورد، حق تعالى او را شفا دهد. حسن بن مثله جمكرانى مىگوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اند یشه بودم، تا اینكه نماز صبح را خوانده و به سراغ على المنذ ر رفتم و ماجراى شب گذشته را براى او نقل كردم و با او به همان مكان شب گذشته رفتیم، و در آنجا زنجیرهایى را دیدیم كه طبق فرموده امام علیه السلام حدود بناى مسجد را نشان مىداد. سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسید یم، خادم او گفت: آیا تو از جمكران هستى؟ به او گفتم: بلى! خادم گفت: سید از سحر در انتظار تو است. آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامى داشت و گفت: اى حسن بن مثله من در خواب بودم كه شخصى به من گفت: حسن به مثله، از جمكران نزد تو مىآید، هر چه او گوید، تصدیق كن و به قول او اعتماد نما، كه سخن او سخن ماست و قول او را رد نكن. از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم، آنگاه من ماجراى شب گذشته را براى وى تعریف كردم، سید بلافاصله فرمود تا اسب ها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم، چون به نزدیك روستاى جمكران رسید یم، گله جعفر كاشانی را دید یم، آن بز از پس همه گوسفندان مىآمد، چون به میان گله رفتم، همینكه بز مرا دید به طرف من دوید، جعفر سوگند یاد كرد كه این بز در گله من نبوده و تاكنون آنرا ندیده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح كرده و هر بیمارى كه گوشت آن تناول كرد، با عنایت خداوند تبارك و تعالى و حضرت بقیه الله ارواحنا فداه شفا یافت. ابو الحسن رضا، حسن مسلم را احضار كرده و منافع زمین را از او گرفت و مسجد جمكران را ینا كرد و آن را با چوب پوشانید. سپس زنجیرها و میخ ها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت، هر بیمار و دردمندى كه خود را به آن زنجیرها مىمالید، خداى تعالى او را شفاى عاجل مىفرمود، پس از فوت سید ابوالحسن، آن زنجیرها ناپدید شد و دیگر كسى آنها را ندید. (تلخیص از كتاب نجم الثاقب، ص 383 تا 388)
 
 
چهارشنبه 20/3/1388 - 22:13
خواستگاری و نامزدی
  زندگینامه آیت الله العظمی خامنه ای گذار تقویم، بیست و هشتم صفر سال 1318 هجری شمسی را نشان می داد که منزل محقر و ساده پدریش با تولد ایشان که دومین فرزند خانواده بود حال و هوای تازه یافت. پدر معظم له از علمای زاهد و بنام مشهد بود که سالها در این شهر منبع فیوضات بسیاری برای طلاب به شمار می رفت. دوران کودکی را در دامان مادری که از شیفتگان خاندان اهل بیت اطهار بود گذراند و به تدریج با ملکات اخلاقی یک خانواده روحانی و اهل علم خو گرفت و آشنا شد. پدر ایشان حجت الاسلام حاج سید جواد خامنه ای و مادرشان صبیه حجت الاسلام سید هاشم نجف آبادی، سعی بلیغی در تربیت فرزند خود داشته و در دوران طفولیت زمینه شناخت و آشنایی او را با معارف اسلامی فراهم ساختند.  جد ایشان آقا سید حسین خامنه ای از علمای آذربایجانی های مقیم نجف  و از روحانیون مشهور و مبارز دوران مشروطه بود. او نماینده مردم تبریز در مجلس شورای ملی شد و علیه نابسامانی موجود در جامعه و استبداد پهلوی قیام کرد و پس از سالها مبارزه، در تبریز به شهادت رسید. سید علی خامنه ای از چهار سالگی آموزش قرآن را در مکتب خانه آغاز کرد و در هفت سالگی راهی دبستان شد و پس از پایان تحصیلات دوران ابتدایی، دوره سه ساله سیکل اول دبیرستان را پشت سر گذاشته و به موازات طی دروس کلاسیک به تحصیلات طلبگی در مدرسه نواب ادامه داد و در سن 18 سالگی همزمان بااخذ دیپلم متوسطه موفق به گذراندن دروس سطح در نزد پدرشان و اساتید دیگر حوزه مشهد مانند حاج هاشم قزوینی و حاج سید احمد مدرس یزدی شد. ایشان سپس دو سال از درس خارج خود را در مشهد در خدمت آیت الله میلانی گذراند و شوق آشنایی با حوزه های علمیه جهان تشیع و موانست با شیوه های تدریس در مراکز علمی اسلامی او را در سال 1326 به نجف کشاند و مدت دو سال در آنجا اقامت کرد. اواخر سال 37 به قم عزیمت کرد و در محضر اساتیدی چون آیت الله العظمی بروجردی، حضرت امام خمینی و آیت الله العظمی حائری به کسب فیض پرداخت. او که در حوزه علمیه مشهد نشو و نما نموده و جوانه های نبوغ و استعداد در وجودش متبلور شده بود، در حوزه قم و در محضر درس امام خمینی با فقه و اصول خو گرفت و عطر مبارز و شمیم نهضت را شنید و به جان خریدار شد. ایشان همچنین در مدت اقامت در قم از محضر درس فلسفه علامه طباطبایی استفاده نمود. شروع مبارزات:حوزه علمیه قم در سال 41 با ندای حضرت امام خمینی (ره) به پا خاست و شوری دیگر در این مرکز علم و تقوی و جهاد پدید آمد. ندای قیام و مبارزه از حوزه علیمه قم به سایر حوزه های علمیه دینی نیز منتقل گردید که مهمترین آنها حوزه بزرگ مشهد بود. آیت الله العظمی خامنه ای در این مورد نقش سازنده و عظیمی را ایفا نمود و ضمن فعالیتهایی که در قم داشت ارتباط خود را با علما و طلاب مشهد تقویت کرد، و کوشید با استفاده از فعالیتهای سایر علمای خراسان هرچه بیشتر و بهتر طلاب را تجهیز نمایند. این فعالیتها آنچنان موثر و چشمگیر بود که در سال 42 از طرف امام مأموریت یافتند سه پیام را به مشهد ببرند. سه پیامی که با محرم سرنوشت سازی که 15 خرداد در آن اتفاق افتاد ارتباط داشت.

پیام اول: برای علما، خطبا و منبریها و سران هیئتهای مذهبی، درباره حمله به اسرائیل و مساله فیضیه.
پیام دوم: برای مرحوم آیت الله میلانی.پیام سوم: برای حاج آقا حسن قمی.این رسالت بخوبی به انجام رسید و پیامها توانست موجب تشدید مبارزات در خراسان گردد. آیت الله العظمی خامنه ای در این سفر گوشه هایی از این پیامها را در شهرهای بین راه روی منبر برای مردم خواندند و همه جا بذر قیام را پاشیدند. سپس با تنی چند از دوستان متعهد قرار گذاشتند به شهرهای مختلف استان سفر کنند و به ترتیبی که امام خمینی معین فرموده بودند. از روز هفتم محرم آن سال، مسائل روز و اوضاع سیاسی و اجتماعی و مساله فیضیه و نقشه های پنهانی رژیم را برای مردم شرح دهند و این بدان علت بود که پس از جریان انجمنهای ایالتی و ولایتی و قضایای رفراندوم قلابی شاه و ضدیت او با اسلام و علماء و روحانیت و فاجعه ای که درفیضیه پدید آمد و نیز عزای عمومی نوروز سال 42 زمینه برای قیام عمومی علیه رژیم ستمشاهی پدید می آمد.  محرم آن سال بهترین موقعیت را به دست داد، لذا امام و روحانیت به بهترین نحو از آن استفاده کردند.  و از روز هفتم مطالب اساسی و حقایق با نهایت صراحت برای مردم بیان گردید و مقرر شد تا چهره منفور شاه از پس نقاب اصلاح طلبی برای مردم آشکار گردد. سهم آیت الله العظمی خامنه ای شهر بیرجند شد که مرکز قدرت و سیطره رژیم و به اصطلاح تیول اسدالله علم نخست وزیر وقت بود. حضرت آیت الله العظمی خامنه ای پس از ورود به بیرجند از روز سوم محرم منبر می روند و با آگاهی بخشیدن به مردم نهضت را شروع می نمایند. ایشان روز هفتم محرم که جمعیت کثیری در مجلس شرکت کرده بودند قضایای مدرسه را با حالی پر شور و بیانی گیرا گفته و مردم را بطور عجیبی متأثر و آگاه می کنند. این منبر در شهر خیلی صدا می کند و فردا صبح در مجلس دیگری که در منزل شخصی بود جمعیت عظیمی می آیند و آنجا نیز مسائل روز مطرح می گردد. شهر بیرجند در این دو روز به شدت منقلب شده بود و مردم آمادگی خاصی پیدا کرده بودند. صبح روز نهم (روز تاسوعا) حضرت آیت الله العظمی خامنه ای منبر داغی می روند و اوضاع به گونه ای می شود که عوامل رژیم به شدت نگران می شوند. و با اینکه در روزهای تاسوعا و عاشورا معمولا روحانیون را دستگیر نمی کردند ولی از شدت وحشت ایشان را دستگیر می کنند. ایشان را 2 روز در بیرجند نگه می دارند و سپس به مشهد برده و به تحویل ساواک مشهد می دهند اما همین دستگیری نیز اثر مهمی در بیداری مردم می گذارد. اثرات این فعالیتها و پیامها به گونه ای بود که در محرم آن سال مشهد پس از تهران بیشترین دردسر را برای رژیم فراهم کرد. به همین علت طاغوت با حضرت آیت الله العظمی خامنه ای که رسول آن پیامها بود و خود نقش اساسی در قیام مردم داشت با شدت و خشونتی برخورد کرد که تا آن موقع سابقه نداشت با روحانیون اینگونه رفتاری بشود. یعنی ابتدا ایشان را به ساواک و از آنجا به زندانی مخروبه در دژبان می برند که حتی از وسایل اولیه زندان هم محروم باشند. پس از آزادی از زندان مجددا به مبارزه پرداخته و با دوستان قرار می گذارند هرکدام به یک نقطه از کشور بروند و حقایق را افشا نمایند. این سفرها و حرکت دسته جمعی آن هم پس از 15 خرداد و بازداشت حضرت امام، بسیار ارزشمند بود و دامنه آن که اکثر شهرها و روستاها را در بر می گرفت رژیم را مستأصل و وحشت زده کرد و لذا عکس العمل شدیدی نشان داد.ماه رمضان سال 42 که مصادف با  سالگرد رفراندوم قلابی شاه بود، امام خمینی در حبس بودند اما در غیاب ایشان روحانیت و بخصوص شاگردان نزدیک امام به کار پرداختند و برای آگاهی دادن به مردم به اطراف کشور رفتند. ایشان در کرمان دو سه روزی به سخنرانی و دیدار و مذاکره با علما و طلاب و افراد مبارز می پردازند وسپس به زاهدان می روند. در زاهدان در مسجد جامع منبر می روند که استقبال خوبی از سوی مردم  می شود. شب شانزدهم رمضان که تولد حضرت امام حسن مجتبی (ع) بود سخنرانی داغ و پرشوری ایراد کرده و صراحتا مسائل را مطرح می نمایند که همان شب توسط ساواک دستگیر و با هواپیما به تهران فرستاده می شوند. ایشان را به زندان قزل قلعه تحویل می دهند و حدود دو ماه این زندان طول می کشد که مدتی به صورت انفرادی و همراه با توهین و شکنجه های شدید بود. با وجود این، پس از آزادی، اولین اقدام ایشان که نشان دهنده شجاعت معظم له است، رفتن به دیدار امام در منزلی واقع در قیطریه، که زندان محترمانه!! ایشان بود، می باشد. معظم له به همراهی ده نفر دیگر از روحانیت جلسه ای تشکیل داده و درباره ایجاد تشکیلاتی مخفی به مذاکره می پردازند. هدف از تشکیلات، متشکل کردن کلیه فعالیتهای حوزه علمیه قم و سپس مردم در جهت و خط امام بود. در سال 44 این تشکیلات لو می رود و آیت الله العظمی خامنه ای به تهران آمده و در تهران با آقای هاشمی رفسنجانی همخانه می شوند. مدتی قبل از این حادثه مقام معظم رهبری به علت ترجمه کتاب آینده در قلمرو اسلام مجبور به ترک شهر مشهد شدند زیرا مطالب این کتاب و بخصوص مقدمه و پاورقی های ایشان، ساواک را به شدت نگران کرده بود. ساواک کتاب را در چاپخانه توقیف کرده و دو نفر از مسئولین چاپخانه را دستگیر می کند، و با این وجود کتاب از طریق دیگر چاپ و پخش می شود. روز چهاردهم فروردین 46 حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در مشهد برای چندمین بار دستگیر و زندانی می شوند این بار زندان ایشان حدود چهار ماه طول می کشد. پس از آزادی در مشهد اقامت می کنند و به کارهای دینی و علمی بخصوص تشکیل کلاسهای تفسیر قرآن کریم می پردازند و ضمن آن به سازماندهی طلاب مشغول می شوند. در زلزله ویرانگر منطقه فردوس و کاخک و گناباد که خرابی و تلفات زیادی به بار آورد حضرت آیت الله العظمی خامنه ای با تعدادی از روحانیون و طلاب و بازاریان به آن سامان رفته و بطور چشمگیری اوضاع را مرتب نمودند. ساواک بیشتر از قبل نسبت به ایشان حساس شده و بارها درس تفسیر ایشان را تعطیل کرد. در سال 46 مجددا ایشان در قم دستگیر شده ولی همان روز آزاد می شوند. در سال 49 پس از فوت مرحوم آیت الله حکیم در رابطه با تبلیغ خط امام و مرجعیت ایشان دستگیر شدند و مدت بیش از چهار ماه در زندان بودند و پس از آزادی مجدداً به فعالیت پرداختند. از جمله در تهران در انجمن اسلامی مهندسین در محرم سال 49 شبهای تاسوعا و عاشورا درباره حدیث (من رای سلطان جائرا .....) سخنرانی بسیار پرشور و حماسه ای کردند که همه را تحت تأثیر قرارداد و پس از آن گروههای مسلح زیر زمینی با ایشان تماس گرفته و در ارتباط با همین گروههای مسلح در سال 50 پس از عملیات انفجار دکلهای برق در هنگام جشنهای دو هزار و پانصدمین سال ستمشاهی، ایشان دستگیر و این بار تحت شکنجه های شدید قرار می گیرند و در سلولی تاریک و نمور و بدون هیچگونه روشنایی زندانی می شوند. و علیرغم این همه فشار، با مقاومت دلیرانه این روحانی شجاع و آزاده روبرو می شوند و نمی توانند از او چیزی بدست آورند، به ناچار پس از پنجاه و چند روز (حدود دو ماه) وی را آزاد می سازند. ایشان دوباره به فعالیت مشغول می شوند. این بار مسجد امام حسن که آن موقع مسجد کوچکی بود به پایگاه ها اضافه می شود و آیت الله العظمی خامنه ای در آن به اصرار عده ای از علاقمندان به اقامه نماز جماعت و درس تفسیر می پردازند. و بدین ترتیب علاوه بر ارتباطهای مخفی و محدود، ارتباط مستقیم شبانه روزی از طریق مسجد با توده های مردم نیز اضافه می شود. بعد از مدتی از ایشان برای امامت جماعت مسجد کرامت نزدیک باغ نادری مشهد که یکی از شلوغترین و حساسترین نقاط این شهر است، دعوت به عمل می آید که به علت ازدحام مردم و استقبال شدید توده های انبوه، ساواک مسجد را برای مدتی تعطیل می کند. این نوع فعالیت خیلی موثر بوده مورد توجه همه به خصوص شهید مطهری و شهید باهنر قرار گرفت. مرحوم آیت الله طالقانی صریح می گفتند که آقای خامنه ای امید آینده است و مشهد که می روید حتما با ایشان دیدار نمائید. این فعالیتها موجب شد که ایشان تحت مراقبت ویژه بوده و همواره با احضار به ساواک مورد بازجویی قرار گیرند و یا منزل ایشان را محاصره و از رفت و آمد افراد ممانعت به عمل آورند وبه تدریج درسهای ایشان را نیز با زور تعطیل نمایند.و بالاخره هم در دیماه سال 53 ایشان را دستگیر و به تهران آورده در زندان و شکنجه گاه مخوف ساواک یعنی کمیته مبارزه با خرابکاری به طور انفرادی محبوس می کنند. این دوره از زندان حدود دو ماه به طول انجامید و تمام این مدت در سلولهای انفرادی یا دو سه نفره همراه با شکنجه های شدید گذشت. علیرغم همه این فشارها و شکنجه ها ساواک مخوف شاه، نتوانست پی به اسرار این شاگرد مقاوم امام ببرد و حتی نتوانست مدرکی ولو کوچک از ایشان به دست آورد که وی را به دادگاه بفرستد و محکومیتی برای او بگیرد. لذا به ناچار در زمستان 54 ایشان را رها ساختند و معظم له دوباره به مشهد رفتند و باز مبارزه و جهاد خستگی ناپذیر را دنبال کردند. این بار مسئولیتها بسیار شدیدتر از گذشته بود. با اوج گرفتن مبارزات و آشکار شدن انحراف در سازمان منافقین و احساس روحانیت و مردم به لزوم تشکلی اسلامی که در رأس آن به جای افراد عادی و سیاسی افرادی روحانی و آشنای به فقه و سیاست باشند، در مشهد هسته اولیه تشکلی اسلامی با رهبری امام و مدیریت روحانیت متعهد و انقلابی شکل یافت. خبر این تشکیلات را به زندان برای علمای دربند مثل آقای هاشمی رفسنجانی و .... می فرستند و آنها هم تأیید می کنند. شهید مطهری هم در همان سال در پیامی که از نجف از طرف امام آورده بودند مبارزین سابقه دار را گردهم جمع می کنند.  همین ارتباطات باعث گردید که تظاهرات عظیم سالهای 56 ـ 57 سازمان یابد که نقش آیت الله العظمی خامنه ای در پایه گذاری این تشکل بسیار قابل توجه است. آن هم تشکلی که به خاطر خدا و جهاد و شهادت پدید آمده بود نه برای قدرت طلبی و به دست آوردن موقعیت و مقام. تبعید به ایرانشهر:در گیرودار این فعالیتها و در نقطه اوجگیری انقلاب اسلامی در سال 56 رژیم ستمگر با نهایت خشونت ایشان را دستگیر می کند و پس از چند شب زندان ایشان را به ایرانشهر تبعید می نماید. اما تبعید و آب و هوای گرم و دمدار ایرانشهر کمتر از آن بود که این مظهر جهاد و تلاش و مبارزه را آرام سازد. بلکه آنجا نیز از فرصت استفاده کرده در ایجاد وحدت و همبستگی بین نیروهای مبارز آن سامان و نیز وحدت بین برادران شیعه و سنی می کوشند و موفقیت زیادی به دست می آورند. و با تماس با مردم و تبلیغ و برطرف ساختن مشکلات و محرومیتهای این استان نقش مهمی در توجه مردم به امام و روحانیت و اسلام و انقلاب ایفا می کنند. انفاقاً در آن سال در ایرانشهر سیلی می آید که منجر به بی خانمان شدن و صدمه دیدن عده زیای از مردم می شود.آیت الله العظمی خامنه ای با استفاده از تجربه فردوس و گناباد یک گروه از روحانیون و طلاب را بسیج می کنند. و گروه امداد روحانیت را تشکیل می دهند. و این گروه به قدری در کار امداد و تبلیغ و تحریک و تشجیع مردم موفق می شود که ساواک وحشت می کند. ایشان را احضار کرده و رئیس ساواک به معظم له می گوید:(دیشب در کمیسیون امنیت شهربانی به ساواک گفتم شما چقدر بی عرضه هستید که هیچ کاری نکردید. یک تبعیدی ببینید اینجا چه اوضاعی درست کرده!).این تبعید تا سال 57 طول می کشد و در این سال با اوجگیری انقلاب و بیرون رفتن کنترل اوضاع از دست رژیم، آیت الله العظمی خامنه ای به مشهد باز می گردند و بیش از پیش به فعالیت می پردازند.  فعالیتهای دوران انقلابشورای انقلاب اسلامی:مسلماً پس از مقام رهبری یکی از مهمترین ارکانی که در پیروزی انقلاب و اداره آن پس از پیروزی نقش اساسی داشته است، شورای انقلاب اسلامی است. آیت الله العظمی خامنه ای در مورد اعضا شورای انقلاب می فرمایند: (البته شورای انقلاب به مقتضای مصلحت روز، افراد دیگری را هم پذیرفت که دارای خطوط سیاسی دیگری بودند و به تدریج چهره آنها روشن گردید اما آن گروه که پایه و اساس انقلاب بودند و حافظ اصول و حدود و معیارها بیشتر همین برادران بودند. اینها با همه سختیهایی که کار با افراد لیبرال و مهره هایی مانند بنی صدر در برداشت به خاطر انقلاب و مصالح امت اسلامی تحمل کردند و با سعی و کوشش کارها را به سامان رساندند ضمن اینکه در مواقع لزوم در مقابل آن افراد مقاومت لازم را می نمودند). کمیته استقبال از امام:هسته اصلی تظاهرات و راهپیمایی ها، در سالهای 56 ـ 57 گروههایی بودند که تحت مدیریت شهید مظلوم آیت الله بهشتی و شهید مطهری و شهید باهنر و یارانشان اداره می شدند. و هسته های اصلی در شهرستانها نیز روحانیونی از قبیل شهید آیت الله صدوقی، شهید آیت الله دستغیب و........ بودند که در ارتباط با هسته اصلی قرار داشتند. در استان خراسان شاخص ترین فرد روحانیت مبارز حضرت آیت الله خامنه ای بود که در مرکزیت همه تظاهرات و راهپیمایی ها قرار داشتند. حاصل این جریانات به فرار شاه و بازگشت امام خمینی انجامید و برای اداره امور استقبال کمیته استقبال از امام پدید آمد که پایگاه آن در مدرسه رفاه بود. امام که به کشور تشریف آوردند کمیته های مختلف در مدرسه رفاه و علوی تشکیل و یا اگر قبلا تشکیل شده بود به کار خود با نظم و جدیت بیشتری ادامه داد. آیت العظمی خامنه ای مسئولیت تبلیغات دفتر امام را به دوش گرفت و این قسمت از کار را که بسیار کارشاق و پر زحمتی بود بخوبی اداره کردند. خاطرات این روزهای پر هیجان که هر لحظه خبری نو و حادثه ای جدید پدید می آمد و ملت ما پایه های ستم دو هزار و چند ساله خودکامان و جلادان شاهنشاهی را در هم می ریخت باید به طور جداگانه نوشته شود. اما از بین همه آنها، باید گفت ا آیت الله العظمی خامنه ای بخوبی توانستند توطئه ها را به بهترین نحو خنثی نمایند. اولین مقاله از صدای جمهوری اسلامی:از کارهای خوبی که در دفتر تبلیغات امام صورت گرفت انتشار نشریه ای به نام امام بود که به یاد اقامت امام در تهران چند شماره منتشر گردید. حضرت آیت الله خامنه ای چند مقاله در این نشریه به یادگار نوشتند و جالب است که روز 22 بهمن که رادیو به دست مردم افتاد مقاله ای که ایشان تحت عنوان «پس از نخستین پیروزی» نوشته بودند اولین مقاله ای بود که در رادیو خوانده شد. مأموریت به سیستان و بلوچستان: در فروردین ماه 58 از طرف امام خمینی مامور رسیدگی به اوضاع و خواسته های استان سیستان و بلوچستان شدند و خدمات ارزنده ای در آن سامان به مردم محروم و رنجدیده آن استان نمودند.   نماینده شورای انقلاب در وزارت دفاع:در سال 58 نماینده شورای انقلاب اسلامی در وزارت دفاع شدند و سپس مسئولیت معاونت وزیر دفاع را نیز پذیرفتند و در این مسئولیتها خدماتی ارائه کردند. سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:در سال 58 حضرت آیت الله خامنه ای سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عهده گرفته و توانستند آنجا را سر و سامان دهند. رسیدگی به امور دانشجویان:آیت الله العظمی خامنه ای همیشه مورد توجه نسل جوان و دانشگاهی بوده و لذا بنا به تمایل امام، دانشجویان مسائل خود را با ایشان در میان می گذاشتند. امامت جمعه تهران:پس از فوت مرحوم آیت الله طالقانی امام امت طی حکمی آیت الله العظمی خامنه ای را به امامت جمعه تهران منصوب فرمودند. نمایندگی مجلس شورای اسلامی:با شروع انتخابات مجلس شورای اسلامی دوره اول، آیت الله العظمی خامنه ای از سوی ائتلاف بزرگ که از روحانیت مبارز تهران و حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و برخی دیگر از انجمنها و سازمانها و گروههای اسلامی متشکل بود نامزد نمایندگی مجلس از تهران گردیدند و با اکثریت عظیم حدود یک میلیون و چهارصد هزار رای در دور اول به مجلس راه یافتند. در سال 59 از طرف امام به سمت مشاور معظم له در شورای عالی دفاع انتخاب گردیدند. در روز ششم تیرماه 1360 یعنی یک روز قبل از حادثه عظیم هفتم تیر در حالی که در خانه خدا (مسجد ابوذر) مشغول سخنرانی بودند مورد سوء قصد ناجوانمردانه منافقین قرار گرفته به شدت زخمی می شوند و به بیمارستان منتقل می گردند. اما خداوند متعال وجود پر برکت ایشان را برای خدمت به ملت مسلمان ایران حفظ کرده و به زودی پس از اینکه سلامت خود را باز یافتند دوباره همچون گذشته پرشور و با نشاط به انجام وظیفه در سنگرهای مختلف پرداختند. نماز جمعه تاریخی:سخنان ارزشمند امام جمعه تهران در نماز جمعه دشمن شکن مجموعه ای از معارف اسلامی و تحلیلهای سیاسی و رهنمودهای ارزنده است. و حماسه عظیم و پرشکوه نماز جمعه تاریخی و بی سابقه (مورخ 24/12/63) در حالی که انفجار در صف نمازگزاران چندین شهید و ده ها مجروح گرفته بود و موج انفجار جایگاه نماز جمعه را لرزانده و پاره های پیکر پاک شهدا را بر اندام دیگر نمازگزاران نماز جمعه پاشیده بود و از آسمان هواپیماهای آخرین مدل استکبار تهدید به بمباران می کرد و صبح آن روز تهران را بمباران کرده بود و صد هواپیما با شلیک مداوم خویش غوغائی بپا کرده بودند، ولی در سایه قدرت روحی امام جمعه و آرامش قلبی او و تأییدات الهی همه استوار و محکم برجای ماندند و صفها همچنان مرتب باقی ماند و امام جمعه با نهایت قدرت به خطبه ها ادامه داد بدون اینکه لرزشی در طنین صدای او پدید آید. و سپس نماز را در نهایت طمانینه و با توجه خاص خواند و دوست و دشمن را به شگفتی فرو برد و امام امت در پیام سال نو به آن اشاره کرده فرمودند: (من فراموش نمی کنم قصه روز جمعه را که آن طور با شکوه، با نورانیت و با استقامت گذشت، آن طور با طمانینه با آن صداهایی که می آمد. من ملاحظه می کردم، نگاه می کردم مخصوصاً نگاه می کردم ببینم در بین مردم چه وضعی هست. ندیدم حتی یک نفر را که تزلزلی در او پیدا بشود و آن وقت امام جمعه آن طور با آن طنین قوی صحبت کرد. مردم آن طور گوش کردند و فریاد زدند که ما برای شهادت آمدیم.)
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای پس از انفجار مقر ریاست جمهوری توسط منافقین و شهادت شهیدان رجایی (رئیس جمهور) و دکتر باهنر (نخست وزیر)، با اکثریت قاطع آرا ملت به ریاست جمهوری برگزیده شدند و سپس در پایان دوره اول مجدداً توسط ملت به دومین دوره ریاست جمهوری انتخاب گردیدند. با رحلت جانگداز حضرت امام خمینی (ره) مجلس خبرگان در 14 خرداد 68 به اتفاق آرا، ایشان را برای رهبری انقلاب اسلامی و امت بزرگ اسلام انتخاب نمودند و تا امروز با صلابت و نورانیت انقلاب اسلامی را به سمت همان اهداف وصولی که امام بزرگوار ترسیم فرموده بودند، هدایت نموده اند و به لطف الهی تا ظهور صاحب اصلی انقلاب، حضرت بقیه الله الاعظم، ارواحنا له الفدا با قدرت و محبوبیت روز افزون آن را هدایت خواهند فرمود. 
چهارشنبه 20/3/1388 - 22:7
خواستگاری و نامزدی
شرح مختصر زندگانی مولف شهید استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان  واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی
می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند. در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی ( به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد شهید گاهی به بروجرد می رفته و از محضر ایشان استفاده می کرده است. مولف شهید مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره های معنوی فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهری می توان از مرحوم آیت الله سید محمد حجت ( در اصول) و مرحوم آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از
امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای 1337 و 1338 که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می شود .استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن می باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است. کنار امام بوده است به طوری که می توان سازماندهی قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگی آن با رهبری امام را مرهون تلاشهای او و یارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می شود.پس از تشکیل هیئتهای موتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امام خمینی همراه چند تن دیگر از شخصیتهای روحانی عهده دار رهبری این هیئتها می گردد. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایی کادر رهبری هیئتهای موتلفه شناسایی و دستگیر می شود ولی از آنجا که قاضی یی که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتی در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام می فرستد که حق استادی را به جا آوردم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلکه جان سالم بدر می برد. سنگینتر می شود. در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاهها، انجمن اسلامی
کردن محتوای نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه می دهد. به طور کلی استاد شهید که به یک نهضت اسلامی معتقد بود نه به هر نهضتی، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود و با اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال 1346 به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طوری که می توان او را بنیانگذار آن موسسه دانست. ولی پس از مدتی به علت تکروی و کارهای خودسرانه و بدون مشورت یکی از اعضای هیئت مدیره و ممانعت او از اجرای طرحهای استاد و از جمله ایجاد یک شورای روحانی که کارهای علمی و تبلیغی حسینیه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 علیرغم زحمات زیادی که برای آن موسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادی که به آینده آن بسته بود در حالی که در آن چند سال خون دل زیادی خورده بود از عضویت هیئت مدیره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.اما مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود می رسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهری اولین شخصیتی است که به خطر سران سازمان موسوم به « مجاهدین خلق ایران » پی می برد و دیگران را از همکاری با این سازمان باز می دارد و حتی تغییر ایدئولوژی آنها را پیش بینی می نماید. در این سالها استاد شهید به توصیه حضرت امام مبنی بر تدریس در حوزه علمی قم هفته ای دو روز به قم عزیمت نموده و درسهای مهمی در آن حوزه القا می نماید و همزمان در تهران نیز درسهایی در منزل و غیره تدریس می کند. در سال 1355 به دنبال یک درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته می شود. همچنین در این سالها استاد شهید با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران » را بنیان می گذارد بدان امید که روحانیت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند.
گرچه ارتباط استاد مطهری با امام خمینی پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولی در سال 1355 موفق گردید مسافرتی به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه های علمیه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار می گیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا می نماید. در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو می کند و در همین سفر امام خمینی ایشان را مسؤول تشکیل شورای انقلاب اسلامی می نماید. هنگام بازگشت امام خمینی به ایران مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده می گیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود یا گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت می رسد و امام و امت اسلام در حالی که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمی عظیم فرو می روند. 
چهارشنبه 20/3/1388 - 13:45
دعا و زیارت
كرامت 1 بر اساس كرامت ثبت شده در دفتر ثبت كرامات مسجد مقدس جمكران نام بیمار: خانم نرگس ، ف نوع بیمارى: اعصـاب و روان بیان حكایت از زبان خانم ن - ف: متولد ملارد كرج هستم و بعد از ازدواج در سن 18سالگى به رفسنجان رفتم، الان شش سال است، كه ساكن رفسنجان مى‏باشم داراى 2فرزند به نامهاى محمد و مریم هستم. شروع ناراحتى و بیمارى: یك ماه قبل از ماه رمضان 1419از ناحیه گردن دچار درد شدیدى شدم به دكتر مراجعه نمودم، تشخیص دكتر سینوزیت بود، دارو داد و دردم آرام‏تر شد، از نوزدهم‏ ماه‏رمضان احساس‏ كردم چشم من كوچك‏تر مى‏شود و هنگام صحبت صورت و لبم كج مى‏شد و بیمارى من از اینجا شروع شد، سپس حالت‏تشنج واز سرانگشتان پا شروع مى‏شد و از خود بى خود مى‏شدم، دیگران‏بهتر مى‏دانند كه چه حالى داشتم. بعد از مراجعه به دكترهاى متخصص در تهران و رفسنجان و انجام آزمایشات و عكسبردارى‏هاى متفاوت سى تى اسكن ) (CT SCANو ام، ار، آى ) (M.R.Iعده‏اى از پزشكان معتقد بودند شاید بیمارى من با دارو و قرص بدون جراحى مداوا شود و بعضى نظر دادند كه بعلت بزرگ شدن غده لنفاوى و نزدیك شدن دو عصب چنین حالتى در من بروز مى‏كند و عده‏اى منشاء بیمارى مرا ناشى از فشار شدید عصبى دانسته و ضرورت شوك بر روى من را تشخیص دادند. مرا به آسایشگاه بیماران روحى و روانى بردند، بودن آنجا همراه مریضهاى روانى با حالتهاى خاص برایم سخت بود. در حین مداوا، توسلات خودم را به ائمه اطهار)ع( داشتم و از آنجا كه خواهر شهید هستم مورد عنایت قرار گرفتم علاوه بر این كه به خودم مى‏گفتم در پیش خدا دارم امتحان مى‏شوم. البته این حالت تشنج وسیله‏اى شد كه به خدا نزدیك‏تر شوم و لیاقت این را هم پیدا كنم كه مورد عنایت حضرت مهدى)عج( قرار بگیرم. بعد از آن كه از آسایشگاه بیماران روحى و روانى برگشتم، خیلى ناراحت بودم، همان شب خواب دیدم كه آقائى قد بلند با چهره نقاب دار و نورى به رنگ سبز، كاسه‏اى طلائى رنگ آوردند و فرمودن:از این آب بخور. گفتم: احتیاج به آب ندارم. فرمودند: بخور. حدود ساعت یك شب بود، بعد آقا از آن آب به صورت من پاشید و من از خواب پریدم و فریاد زدم من شفا گرفتم من شفا گرفتم؛ مادرم را صدا زدم، همه بیدار شدند، گفتم: آقا به من قول داده كه 10روز دیگر تو را ملاقات مى‏كنم. بعد از آن دوباره حالم بد شد، به طورى كه امكان مسافرت با ماشین برایم نبود، مرا با هواپیما به تهران آوردند، داخل هواپیما سه دفعه حالت تشنج مرا گرفت، حالم بدتر مى‏شد، ولى به وعده روز دهم فكر مى‏كردم كه آقا حتما مرا شفا مى‏دهند - از تهران به كرج و از آنجا به ملارد آمدم و تشنجات در آنجا نیز شروع شد بعد از دو سه روز كه در بستر بودم یكى از شاگردهاى خانم برادرم كه سخنران جلسات مذهبى و مدیر مدرسه دخترانه است، برایم خوابى دید كه به جمكران بیایم و دقیقا شب جمعه بیستم اسفند پایان روز دهم و وعده ملاقات مى‏شد و خواب آن بنده خدا را رؤیائى صادقه مى‏دانستم. بیان حكایت از خانم ف، شین (خانم برادر شفاگرفته ساكن ملارد كرج): بعد از این كه از رفسنجان به ملارد آمدند به پزشكان متخصص مراجعه كردیم بعد از معاینه گفتند: سمت چپ صورتشان حالت فلج دارد و مدت درمانش حداقل شش ماه زمان مى‏برد - ایشان هنگام تشنج دست و پاهایش را به این طرف و آن طرف مى‏زد و همیشه پنج شش نفر همراهش بودیم. خودش را به شدت به زمین مى‏زد كمرش را بالا و پائین مى‏آورد و هر كسى یك عضو بدنش را محافظت مى‏كرد، خودش را جمع مى‏كرد بعد از این حالت شروع بخنده مى‏كرد سپس گریه مى‏كرد و بعد از چند دقیقه آرام مى‏شد و بهوش مى‏آمد - جالب این كه بمحض آرام شدن بفكر حجابش بود و سؤال مى‏كرد آیا مرد نامحرمى در كنارم بوده یا نه؟ آیا روسرى من كنار رفته بود یا نه؟ - آیا نمازم را خوانده‏ام یا نه؟ بعد از یك ربع كه حالش بهتر مى‏شد با حالت خمیده یا چهار دست و پا به آشپز خانه مى‏رفت كمكش مى‏كردیم وضوء مى‏گرفت و نمازش را مى‏خواند - اخیرا از ناحیه دست قدرت خیلى زیادى پیدا كرده بود و اگر مشت مى‏كرد و مى‏كوبید مجروح مى‏كرد - این چند روز اخیر مى‏گفت: بگذارید روز موعود برسد آقا مرا شفا مى‏دهد - این حالت تشنج متعدد بود؛ ابتداء روزى پنج الى شش مرتبه و اخیرا هر نیم ساعت تكرار مى‏شد و زبانش بسته مى‏شد و حرف نمى‏زد و اخیرا به سختى حرف مى‏زد و لال بود - در یكى از شبها مى‏خواست حرف بزند نمى‏توانست كاغذ و قلم آوردیم از ما درخواست كرد نام پنج تن ائمه اطهار)ع( را ببریم تا او تكرار كند و سپس با نام امام زمان)عج( فریاد زد و شروع به گریه كرد ... دستور حركت به جمكران: من یكى از شاگردان خانم ف شین هستم؛ چند روز قبل كه ایشان را مضطرب و ناراحت دیدیم، سؤال كردم چه مشكلى پیش آمده است؟ ایشان جریان بیمارى خواهر همسرشان را بیان كردند - دو هفته قبل من و عده‏اى توفیق سفر به قم و جمكران را پیدا نمودیم، در مسجد مقدّس جمكران به جهت شفاى این خانم برایش دعا كردیم و در مراجعت از جمكران به عیادت بیمار رفتیم، آن شب بسیار ناراحت شدم، تصمیم گرفتم مناجات كنم و شفایش را از خدا بخواهم و تا صبح متوسل بودم و تا حدود ساعت 5صبح نشستم و دعاى أمن یجیب را خواندم و امام زمان)عج( را صدا زدم و بعد از نماز صبح خوابیدم كه در خواب دیدم كه خانمى آمدند و كنار من نشستند بعد به من پیغام دادند كه پیش خانم معلممان بروم و از ایشان بخواهم كه مریضشان را براى شب جمعه حتما به جمكران بیاورند، دوبار تكرار كردند و سپس از او سؤال كردم ببخشید شما حضرت زهراء)س( هستید؟ فرمودند: خیر من از طرف پدرشان رسول اكرم هستم كه پیامها را به امتشان مى‏رسانم. والدین خانم ن - ف: دختر كوچك ماست با كار و تلاش و گله دارى بدنبال یك لقمه نان حلال بودیم و از خداوند ایمان و آخرت و موفقیت در انجام وظائف دینى، نماز و روزه را داریم، فرزند شهیدمان را در راه خدا تقدیم كردیم ما هیئت داریم و در راه امام حسین)ع( جان و مالمان را فدا مى‏كنیم ما هر چه مشكلات داشتیم با توسل‏به خاندان اهلبیت عصمت و طهارت)ع( بر طرف شده است. ادامه ماجرا از زبان شفا گرفته: روز پنج شنبه بیستم اسفند ماه سال گذشته یك دستگاه مینى بوس دربستى كرایه كردند و بطرف قم راه افتادیم. یك حالت خاصى، توأم با اضطراب و امید داشتم، چند بار داخل ماشین حالت تشنج گرفتم، وارد حرم مطهر حضرت معصومه)س( شدیم با توجه به این كه اصلا نمى‏توانستم راه بروم براى رفت و آمد زائرین مشكل درست مى‏شد، با كمك دیگران در كنار ضریح مطهر زیارتنامه را مى‏خواندم و با دل شكسته زمزمه مى‏كردم و بعد از توسل به حضرت معصومه)س( عازم مسجد مقدّس جمكران شدیم، بین راه ماشین خراب شد و رفتن ما به تأخیر افتاد و دو مرتبه داخل ماشین حالت تشنج گرفتم، حدود ساعت ده و نیم شب جمعه بیستم اسفند )شب جمعه موعود( به جمكران رسیدیم؛ خیلى به خودم فشار آوردم و با خود مى‏گفتم با وضعیتى كه دارم خجالت مى‏كشیدم. از زمانى كه از ماشین پیاده شدم تا موقعى كه داخل مسجد رسیدم با توجه به اینكه مسیر كوتاه بود اما به لحاظ خشك بودن دست و پا و عدم تحرك حتى كشفهایم را به سختى پوشیدم یك طرف بدنم را برادرم و یك طرف دیگر را زن برادرم گرفته بودند و مرا دنبال خود مى‏كشیدند - 7سال بود كه جمكران نیامده بودم، گفتم جمكران چقدر تغییر كرده، جلوى مسجد آمدیم وقتى خواستیم وارد شویم زن برادرم گفت سلام بده، همین كه دست روى سینه گذاشتم و گفتم السلام علیك یا صاحب الزمان دیگر هیچ احساسى از این دنیا نكردم. )لازم به ذكر است برادران واحد سمعى بصرى امور فرهنگى مسجد مقدّس جمكران همزمان مشغول فیلمبردارى از سطح مسجد بوده‏اند و این صحنه بطور طبیعى ضبط شده است.( بعد از این كه سلام دادم طولى نكشید كه دیدم همان آقائى كه 10روز قبل بخوابم آمده بود، قد بلند با نقاب سبز پا به پایم گذاشت و فرمودند خوش آمدى - راه برو، گفتم آقا به خدا پاهایم خشك شده است نمى‏توانم راه بروم. دوباره فرمودند: برو، گفتم: آقا من نمى‏توانم بروم، فرمود بدو - همین كه گفت بدو یك دفعه به خودم آمدم دیدم توان دیگرى دارم و پاهایم صاف شده است. گفتم زن داداش نگاه كن آقابه من فرمود خوش آمدى - آقا به من فرمود خوش آمدى - وقتى فرمودند بدو، رو به مسجد جمكران را بمن نشان داد حركت كردم و داخل مسجد شدم كه خدّام مرا گرفتند و به اطاق مخصوص بردند گفتم ببینید بعد از دو یا سه ماه گرفتارى و سختى من مى‏توانم راه بروم و حرف بزنم، بچه‏هایم آرزو داشتند آنها را بغل كنم بغلشان كردم تمام این مدت داخل رختخواب بودم. من فكر نمى‏كردم روزى خوب بشوم، مرا فردى روانى و مجنون مى‏دانستند، من لیاقت نداشتم. ولى آقا عنایت فرمودند و مرا شفا دادند، فقط به خدا، ائمه اطهار)ع( و حضرت فاطمه زهرا)س( متوسل شدم الحمدللَّه آقا در همان لحظه ورود ما به مسجد مقدّس جمكران توجه كردند و هنوز چند دقیقه‏اى نگذشته بود، كه شفا گرفتم.
 
 
 
سه شنبه 19/3/1388 - 11:9
دعا و زیارت
98 ـ خواص خوراكیها
1058
امام على علیه‏السلام :
أَكْلُ السَّفَرْ جَلِ قُوَّةٌ لِلْقَلْبِ الضَّعیفِ وَهُوَ یُطَیِّبُ الْمِعْدَةَ وَیُذَكِّى الْفُؤادَ وَیُشَجَّعُ الْجَبانَ وَیُحَسِّنُ الْوَلَدَ؛
خوردن بِه قلب ضعیف را قوى، معده را پاك، ترسو را شجاع و فرزند را زیبا مى‏كند.
1059
امام صادق علیه‏السلام :
لَوْ یَعْلَمُ النّاسُ ما فِى التُّفّاحِ، ماداوَوْا مَرضاهُمْ إِلاّ بِهِ، أَلا وَإِنَّهُ أَسْرَعُ شَىْ‏ءٍ مَنْفَعَةً لِلْفُؤادِ خاصَّةً وَإِنَّهُ نَضوحَةٌ؛
اگر مردم مى‏دانستند چه خواصى در سیب وجود دارد، بیماران خود را تنها با آن درمان مى‏كردند. سیب از هر چیزى سریع‏تر به قلب فایده مى‏بخشد به‏ویژه آن‏كه خوشبو كننده مى‏باشد.
1060
امام على علیه‏السلام :
اَلْعَسَلُ شِفاءٌ مِنْ كُلِّ داءٍ وَلا داءَ فیهِ یُقِّلُ الْبَلْغَمَ وَیَجْلُو الْقَلْبَ؛
عسل شفاى هر بیمارى‏اى است و هیچ بیمارى در آن نیست، بلغم را كم و قلب را جلا مى‏دهد.
1061
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
یا عَلىُّ عَلَیْكَ بِالْعَدَسِ فَإِنَّهُ مُبارَكٌ مُقَدَّسٌ وَهُوَ یُرِقُّ الْقَلْبَ وَیُكْثِرُ الدَّمْعَةَ وَإِنَّهُ بارَكَ عَلَیْهِ سَبْعونَ نَبیّا؛
اى على تو را سفارش مى‏كنم به خوردن عدس، زیرا مبارك و پاك است، قلب را رقیق و اشك را زیاد مى‏كند و هفتاد پیامبر پیوسته از آن استفاده مى‏كردند.
1062
امام صادق علیه‏السلام :
نِعْمَ الطَّعامُ الزَّیْتُ یُطَیِّبُ النَّكْهَةَ وَیَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَیُصْفِى اللَّوْنَ وَیَشَدُّ الْعَصَبَ وَیَذْهَبُ بِالْوَصَبِ وَیُطْفِى‏ءُ الْغَضَبَ؛
زیتون غذاى خوبى است، دهان را خوشبو مى‏كند، بلغم را از بین مى‏برد، چهره را باز، اعصاب را محكم مى‏كند و مرض را مى‏برد و خشم را خاموش مى‏كند.
1063
امام رضا علیه‏السلام :
اَلتّینُ یَذْهَبُ بِالْبَخْرِ وَیَشُدُّ الْعَظْمَ وَیُنْبِتُ الشَّعْرَ وَیَذْهَبُ بِالدّاءِ وَلایُحْتاجُ مَعَهُ إِلى دَواءٍ؛
انجیر بوى بد دهان را برطرف، استخوانها را محكم، رویش مو را زیاد، بیمارى را برطرف مى‏كند و با وجود آن احتیاجى به دارو نیست.
1064
امام صادق علیه‏السلام :
(
سَمِعْتُ أَبا عَبْدِاللّه‏ِ علیه‏السلام یَقولُ فِى الْغُبَیْرا:) إِنَّ لَحْمَهُ یُنْبِتُ اللَّحْمَ وَعَظْمُهُ یُنْبِتُ الْعَظْمَ وَجِلْدُهُ یُنْبِتُ الْجِلْدَ وَمَعَ ذلِكَ فَإِنَّهُ یُسَخِّنُ الْكُلْیَتَینِ وَیُدَبِّغُ الْمِعْدَةَ وَهُوَ أَمانٌ مِنَ الْبَواسیرِ وَالتَّقْطیرِ وَیُقَوِّى السّاقَینِ وَیَقْمَعُ عِرْقَ الْجُذامِ؛
از امام صادق علیه‏السلام درباره سنجد شنیدم كه مى‏فرمودند: گوشت سنجد براى گوشت، هسته آن براى استخوان و پوست آن براى پوست مفید است و در عین حال كلیه‏ها را گرم، معده را ضدعفونى كرده و بازدارنده از بواسیر و تسلسل بول است. ساق پا را تقویت و جذام را از بدن ریشه كن مى‏كند.
1065
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
كُلُوا الثّومَ وَتَداوَوْا بِهِ فَإِنَّ فیهِ شِفاءً مِنْ سَبْعینَ داءً؛
بخورید سیر را و مداوا كنید با او، كه هفتاد بیمارى را شفا مى‏دهد.
1066
امام على علیه‏السلام :
كُلُوا التَّمْرَ فَإِنَّهُ فیهِ شِفاءٌ مِنَ الأَْدْواءِ؛
خرما بخورید كه شفاى دردهاست.
1067
رسول اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
عَلَیْكُمْ بِالزَّبیبِ فَإِنَّهُ یَكْشِفُ المِرَّةَ وَیَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَیَشُدُّ الْعَصَبَ وَیَذْهَبَ بِالإِْعْیاءِ وَیُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَیُطَیِّبُ النَّفْسَ وَیَذْهَبُ بِالْغَمِّ؛
شما را سفارش مى‏كنم به خوردن مویز، زیرا صفرا را برطرف مى‏كند، بلغم را از بین مى‏برد، اعصاب را قوى، خستگى را دور،اخلاق را خوب مى‏كند، به روح آرامش مى‏بخشد و غم را مى‏برد.  
 1. تحف العقول ص‏101  2.  طب الأئمه ص‏135  3. مكارم‏الأخلاق ص‏166  4. وسایل الشیعه 17/100/9  5. مكارم الاخلاق ص‏190
6. وسائل الشیعه 17/133/1  7.مكارم الاخلاق ص‏176  8. مكارم الاخلاق ص‏182  9.  مكارم الاخلاق ص‏168 10. خصال ص‏344
 
دوشنبه 18/3/1388 - 22:28
دعا و زیارت

خواص سوره های قرآن و دعای فرج


خواص سوره های قرآن

پیامبر اکرم ( ص ) : در مجمع البیان فرمودند : کسی که در روز جمعه سورۀ ( اصحاب کهف ) را قرائت کند آمرزیده شود گناهان او تا جمعۀ دیگر و به او نوری عطا شود ، که برسد تا آسمان و نگاهدارد خدا او را از فتنۀ دجال .
حضرت ابی عبدالله (ع) : اگر سورۀ ( حمد ) را هفتاد بار بر مرده بخوانند و روح در بدن باز آید شگفت نیست.

امام جعفر صادق (ع) : در جواهر القرآن مسطور است که سورۀ ( فاتحه) را میان نافلۀ صبح و نماز صبح بخوانند به نیت از بیماری شفا یابند.

امام محمد باقر (ع) : در مکارم الاخلاق ، روایت است هر گاه تو را علّتی باشد که بر نفس خود از آن مرض بترسی بخوان سورۀ ( انعام ) را ، به تو نمی رسد از آن علّت مکروهی .

امام جعفر صادق (ع) : در کتاب تفسیر مجمع البیان فرمود ند : هر که سورۀ ( بنی اسراعیل ) را در تمام شبهای جمعه بخواند نمیرد تا حضرت مهدی (ع)(عج) را زیارت کند و از اصحاب آن جناب شود.

خواص بعضی از آیات قرآن

پیامبر اکرم ( ص ) : در مکارم الاخلاق فرمودند : هر که خواهد کسی را به دوستی و محبت خود مایل سازد این آیه را خوانده به طعامی بدمد و به او بخوراند که موثر خواهد بود .
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ اَن لا تَعلُوا عَلَیَّ وَ أتُونی مُسلِمینَ لَولا اَن رَبَطنا عَلی قَلبِها لِتَکُونَ مِنَ المُؤمِنینَ .

چهار آیه جهت نصرت و هیبت : هر کس همراه داشته باشد این چهار آیه را نصرت یابد و در نزد حاکمان با هیبت باشد عبارتند از : ( سورۀ بقره آیۀ 246 ) ، ( سورۀ آل عمران آیۀ 181 ) ، ( سورۀ نساء آیۀ 77 ) ، ( سورۀ مائده آیۀ 27 ) .
(
زیارت اهل بیت (ع

دعا برای تعجیل در ظهور
فواید دعا برای فرج : 1
1-
مایۀ ناراحتی شیطان لعین است . 2- مایۀ استجابت دعا می شود . 3- باعث نجات یافتن از فتنه های آخر الزمان می شود . 4- باعث آمرزش گناهان است. 5- شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود . 6-نشانۀ انتظار است . 7- فرج مولایمان حضرت صاحب الزمان (عج) زودتر واقع می شود . 8- باعث طولانی شدن عمر میشود . 9- هنگام مرگ به او مژده میرسد و با او به نرمی رفتار می وشد . 10-باعث زیاد شدن اِشراف نور امام (ع) در دل او می شود . 11- محبوب ترین افراد نزد خداوند خواهد بود . 12-کردار بد او به کردار نیک مبدل می شود . 13- موجب د عا ی امیر المؤ منین علی (ع) در حقّ او در روز قیامت می شود . 14- فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند . 15-در امان است از تشنگی روز قیامت . 16- این دعا در عالم برزخ و قیامت مونس ، مهربانی خواهد بود . 17- باعث دوری غصه می شود. 18- این دعا از خوشایندترین اعمال نزد خداوند است . 19-در روز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می کند .
20-
سبب کامل شدن دین است . 21- بی حساب داخل بهشت شود . 22- ثواب کسی را دارد که زیر پرچم حضرت مهدی (عج) شهید شده است. 23-با ائمۀ اطهار (ع) محشور می شود. 24- نائل شدن به بالاترین درجات شهدا در روز قیامت . 25- رستگاری به شفاعت حضرت فاطمۀ زهرا (س) را دارند.
برای این که این فضایل بزرگ نصیبتان شود همیشه بعد از نماز های واجب و یا در مجالس روضه و یا در سحر گاهان اولیّن دعایی که می کنید ، خدا را به حقّ محمد (ص) و آلش و به حقّ قرآنش و به حقّ شهدای کربلا قسم دهید که از بقیۀ غیبت ولیّش حضرت مهدی (عج) صرف نظر فر ما یند . آمین یا ربّ العالمین .

یا رَبَّ الحُسَینِ بِحَقّ ِ الحُسَینِ اِشفِ صَدرِ الحُسَینِ بِظُوُرِ الحُجَّه  

پنج شنبه 12/10/1387 - 20:51
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته