• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 317
تعداد نظرات : 221
زمان آخرین مطلب : 5085روز قبل
دانستنی های علمی

«خدایا، عقیده مرا از دست عقده‌ام مصون بدار و به من قدرت تحمل عقیده مخالف ارزانی کن.»

 

دکتر شریعتی

پنج شنبه 18/7/1387 - 11:9
دانستنی های علمی

فرشته تصمیمش را گرفته بود.پیش خدا رفت و گفت:"خدایا...میخواهم زمین را از نزدیک ببینم.اجازه می خواهم و هلتی کوتاه.دلم بی تاب تجربه ای زمینی است."
خداوند درخواست فرشته را پذیرفت...

فرشته گفت:"تا بازگردم...بال هایم را اینجا می سپارم.این بال ها

در زمین چندان به کار من نمی ایند."

خداوند بال های فرشته را بر روی پشته ای از بال های دیگر گذاشت و گفت:"بال هایت را به امانت نگاه می دارم...اما بترس که زمین اسیرت نکند...زیرا خاک زمینم دامنگیر است..."فرشته گفت:"باز می گردم...حتما باز می گردم.این قولی است که فرشته ای به خداوند می دهد."

فرشته به زمین امد و از دیدن ان همه فرشته ی بی بال تعجب کرد.او هرکه را که می دید...به یاد می اورد...زیرا او را قبلا در بهشت دیده بود.اما نمی فهمید چرا این فرشته ها برای پس گرفتن بال هایشان به بهشت باز نمی گردند؟

روزها گذشت...و با گذشت هر روز فرشته چیزی از یاد برد...و روزی رسید که فرشته دیگر چیزی از ان گذشته ی دور و زیبا به یاد نمی اورد...نه بالش را نه قولش را...

فرشته فراموش کرد......فرشته در زمین ماند......فرشته هرگز به بهشت بر نگشت...هرگز...

پنج شنبه 18/7/1387 - 6:12
دانستنی های علمی

و من که چنین تشنه ی آسایشم و نیازمند آرامش و چنین تشنه و نیازمند از آن سخن می گویم ،نه همچون مردابی است که به آسایش و آرامش می اندیشد ،

نه ،

همچون دریای طوفان زده ای است که آرامش را می جوید ،از آسودگی سخن می گوید.

و این دو یکی نیست ؛  این دو هرگز یکی نیست ؛

آری ! آرامش برای مرداب با آرامش برای طوفان یکی نیست. مرداب خاموش با دریای طوفانی یکی نیست...

هیچ چیز با هیچ چیز یکی نیست. شب همه چیز را با همه چیز یکی می کند ، یکی می نماید ؛شب مرا با دیگران یکی می کند ، یکی می نماید ؛شب مرداب و دریا را یکی می کند ، یکی می نماید ؛آری ، این ها همه کار شب است. بگذار شب برود ؛اگر شب برود ... آه ! اگر شب می رفت !... کاش شب می رفت !... اما شب نمی رود... شب هست و شب خواهد بود...                

دکتر شریعتی
جمعه 12/7/1387 - 12:56
دانستنی های علمی

" مجهول ماندن " رنج بزرگ روح آدمی است. یک روح ،هر چه زیباتر است و هر چه " داراتر " ، به " آشنا " نیازمند تر است.

 

 

دکتر شریعتی

جمعه 12/7/1387 - 12:48
دانستنی های علمی
تغییر دنیا

بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته شده است: " کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم.

 بزرگ تر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم .

 بعدها انگلستان را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم.

در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم.

 اینک که در آستانه ی مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم ، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم !!! "  
پنج شنبه 11/7/1387 - 22:10
دانستنی های علمی

یک سنت

 

پسر کوچکی روزی هنگام راه رفتن در خیابان سکه ای 1 سنتی پیدا کرد او از پیدا کردن این پول آن هم بدون هیچ زحمتی خیلی ذوق زده شد این تجربه باعث شد که او بقیه ی روز ها هم با چشمان باز سرش را به سمت زمین بگیرد و در جستجوی سکه های بیشتر باشد او در مدت زندگیش ،296 سکه ی 1 سنتی ،48 سکه ی 5 سنتی ،19 سکه ی 10 سنتی ،16 سکه ی 25 سنتی ، 2 سکه ی نیم دلاری ،و یک اسکناس مچاله شده ی 1 دلاری پیدا کرد. یعنی در مجموع 13 دلار 26 سنت. در برابر به دست آوردن این 13 دلار و 26 سنت ، او زیبایی دل انگیز 31369 طلوع خورشبد ، درخشش 157 رنگین کمان و منظره ی درختان افرا در سرمای پاییز را از دست داد. او هیچ گاه حرکت ابرهای  سفید را بر فراز آسمان ها در حالی که از شکلی به شکل دیگر در می آمدند ، ندید. پرندگان در حال پرواز،درخشش خورشید و لبخند هزاران رهگذر،هرگز جزئی از خاطرات او نشد.    

پنج شنبه 11/7/1387 - 22:6
دانستنی های علمی
سخاوت

پسر بچه ای  وارد بستنی فروشی شد و پشت میزی نشست.پیشخدمت یک لیوان آب برایش آورد. پسربچه پرسید : "یک بستنی میوه ای چند است؟ " پیشخدمت پاسخ داد 50 سنت پسربچه دستش را در جیبش برد و شروع به شمردن کرد بعد پرسید یک بستنی ساده چند است در همین حال تعدادی از مشتریان در انتظار میز خالی بودندو پیشخدمت با عصبانیت پاسخ داد 35 سنت پسر دوباره سکه هایش را شمرد و گفت : لطفا  یک بستنی ساده پیشخدمت بستنی را آورد و به دنبال کار خود رفت پسرک نیز پس از خوردن بستنی پول را به صندوق پرداخت و رفت.

وقتی پیشخدمت بازگشت از آنچه دید شکه شد آنجا در کنار ظرف خالی بستنی 2 سکه ی 5 سنتی و 5 سکه ی 1 سنتی گذاشته بود.

برای انعام پیشخدمت. 
پنج شنبه 11/7/1387 - 22:1
محبت و عاطفه

 در عرض یك دقیقه میشه یك نفر رو خرد كرد در یك ساعت میشه یكی رو

دوست داشت و در یك روز میشه عاشق شد ، ولی یك عمر طول می كشه تا

كسی رو فراموش كرد

پنج شنبه 11/7/1387 - 18:33
دانستنی های علمی
 

ما واقعا تا چیزی رو از دست ندیم قدرش رو

نمی دونیم ولی در عین حال تا

 وقتی كه چیزی رو دوباره به دست نیاریم

نمی دونیم چی رو از دست دادیم

پنج شنبه 11/7/1387 - 18:30
دعا و زیارت

مِیتریا (Maitreya) . موعود در آیین بودا

 

در آیین بودا، اندیشه منجی موعود با مفهوم "میتریه" ـ واژه‌ای سنسكریت به معنای مهربان ـ تبیین می‌شود. در الهیات بودایی، او را بودای پنجم و آخرین بودا از بودایان زمینی می‌دانند كه هنوز نیامده است، اما خواهد آمد تا همه انسان‌ها را نجات دهد. در نمادنگاری بودایی، او را به هیئت مردی نشسته كه آماده برخاستن است، نمایش می‌دهند تا نمادی باشد از آمادگی وی برای قیام!

درباره زندگی و سرنوشت مقدر میتریه نیز به عنوان آخرین بودا اختلاف وجود دارد. در "كانون پالی" (منبع اصلی اطلاعات ما از آیین بودای اولیه) اهمیت چندانی به وی نداده‌اند و تنها در یك سوره (سوره چكه وتی سیهه ناده) از این مجموعه نام او را برده‌اند.
اما از آثار غیر كانونی (غیر مقدس) دو اثر به این آموزه اختصاص یافته است.
بودا بر این باور است كه در آینده، انسان در دوره اى از زمان دچار نابسامانى و بحران مى گردد. انسان هاى بحران زده در جامعه، مردمانى استثمارگر، ستم گر و پوچ گرا خواهند بود. آن ها بدى را عین خوبى مى پندارند و هیچ تفاوتى بین خیر و شرّ قائل نیستند و تنها به امیال جنسى خویش اَرج مى نهند و به زندگى تجملاتى گرایش مى یابند، كودكان دچار تغییراتى مى شوند كه براى والدین قابل درك نمى باشد و این مسأله چیزى است كه هیچ دین و آیینى خواستار آن نمى باشد.       پس از آن جامعه وارد دورانى تازه مى گردد. دورانى كه انسان به رشد روحى بزرگى دست مى یابد و در زبان پالى(Pali) آن را «SRIARAYA METTRAI» مى نامند.      مفهوم لغوى این چند كلمه بدین شرح است: كمال = SRI    تمدن = ARAYAرحیم و بخشنده = METTRAI       مفهوم كلى آن بیان گر این مسأله است كه جامعه اى متمدن، سرشار از آگاهى و در اوج كمال پدید خواهد آمد و هر انسانى كه در این جامعه ى مدنى قرار گیرد به طور كلى به فضاى
«
Dhamma»وارد(1) مى گردد و تحوّل بزرگى در جامعه ى بشرى بوجود مى آید وى به شكل یك انسان ظهور مى نماید و او را « SRIARAYAMETTRAI» مى خوانند. او بر پشت شترسفیدى سوار است و از صحرا مى آید. تعداد زیادى از یارانش كه شمارشان به بیش از ده هزار نفر مى رسد او را همراهى مى كنند. گوشه و كنار شهر را درختان پر شاخ و برگ «KALAPA PRUEK» پر مى كند. درختانى كه ثمرشان میوه هاى جادویى است.(2) و آن سمبلِ یك محیط آرام و مكانى حاصل خیز است. سرزمین شادى ها و پیدایش عالم سراسر رحمانیت، به حقیقت مى پیوندد و بشر وارد Dhammaى اساسى آخرین شریعت جهانى مى گردد. دین انسانیّت، جهان انسان هاى سراسر شعور و فهم، عالمى كه تمام انسان ها از بازشناسى آن لذّت مى برند، سرزمین بیدارى، عالم سراسر كمال و تمامیت.
 The Bodhisattva Maitreya, 2nd century, Greco-Buddhist art of Gandhara.

میتریه. آخرین منجی  
پنج شنبه 11/7/1387 - 14:3
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته