• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3430
تعداد نظرات : 958
زمان آخرین مطلب : 3287روز قبل
خواستگاری و نامزدی

  مرزِ بگو مگو در حضور فرزندان

 

پدر و مادر بی‌‌توجه به حضور فرزندان، با یكدیگر مشاجره می‌كنند. مرد عصبانی و پرخاشگر و زن كم‌حوصله و ستیزه جو، مدام بر سر هم داد می‌زنند و با رد و بدل كردن كلمات دلسرد‌كننده یكدیگر را آزار می‌دهند. سرانجام پدر به حالت قهر از منزل خارج می‌شود، مادر نیز با گریه و زاری، شكایت از بخت و اقبال را آغاز می‌كند و بچه‌ها را به داوری می‌طلبد. در این میان بچه‌ها نمی‌دانند طرف مادر را بگیرند یا پدر را و حق را به كدام ‌یك بدهند. جایگاه فرزندان در دعوای میان پدر و مادر کجاست و تاثیر این مشاجرات بر فرزندان چیست؟. . .

روان‌شناسان معتقدند بنیان شخصیت انسان در هفت سال اول زندگی پایه گذاری می‌شود. به همین دلیل می‌توان به تأثیر اختلافات والدین در روحیه و سرنوشت کودکان پی برد. پدران و مادران فهمیده كودكان خود را به داوری نمی‌طلبند زیرا بچه‌ها از روش والدین پیروی می‌كنند و ابتدا با پدر و مادر و خواهر و برادر و در آینده با همسر خود به مشاجره خواهند پرداخت.

دكتر پروین ناظمی، دكترای مشاوره در این مورد می‌گوید: «اختلاف و درگیری میان زن و شوهر جزیی از زندگی زناشویی است.» وی معتقد است: «تعارض تا حدی به عنوان نیروی محركه زندگی است اما اگر بیشتر از حد معمول باشد می‌تواند زندگی را متلاشی كند

   آیا فرزندان می‌توانند جایگاه مشاور را داشته باشند؟

خانم دکتر ناظمی در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «به طور قطع جواب منفی است چرا كه در خانواده سالم هیچ‌گاه فرزندان حق دخالت در درگیری‌ها و تعارضات والدین را ندارند. اگر این‌گونه باشد در اصطلاح روان‌شناسی ائتلاف میان والد و فرزند صورت می‌گیرد بدین معنی كه مادر با دختر و پدر با فرزند پسر یعنی هم جنس خود ائتلاف می‌كند یا برعكس، كه در هر دو صورت موجب بروز مشكلات بیشتر خواهد شد، چرا كه به‌ جای كمك گرفتن از عقل و منطق در حل مشكل، با آن برخورد احساسی می‌شود و از جنبه‌ای دیگر تعارض و درگیری به وجود می‌آید. از طرفی فرزند هم به منطق و خرد والدین شك می‌كند و می‌اندیشد پدر و مادری كه از حل مشكلات خود عاجزند و از من با سن كم و تجربه اندك كمك می‌گیرند، در آینده چگونه می‌توانند مشكلات مرا حل كنند؟»

  همسویی والدین با یکی از فرزندان

در بعضی خانواده‌ها، یكی از والدین، خود را بیش از حد به فرزند جنس مخالف نزدیك می‌كند و یا رابطه یك سویه میان یكی از فرزندان و والدین باعث دعوای قدرت میان آنها و در نتیجه غلبه یكی بر دیگری می‌شود.

به گفته این روان‌شناس، یكی از دلایل روان‌پریشی در خانواده‌ها وجود این الگو در خانواده است. گاهی اوقات كودكان یاد می‌گیرند كه چگونه از یك والد بهره‌كشی كنند.

دکتر منصور بهرامی، روان‌شناس، معتقد است: «گاهی كودكان برای اجرای مقاصدشان بسیار دیکتاتور هستند. بنابراین والدین برای حل مشكلات خود نباید كودكان را درگیر كنند.

یاد گرفتن مهارت‌های زندگی مثل مذاكره و ارتباط متقابل و مؤثر باعث می‌شود كه والدین بتوانند تسلط بیشتری بر خود داشته باشند و روش‌های مسالمت‌آمیزی را برای حل مشكلاتشان انتخاب كنند.» اگر محیط خانوادگی دوستانه نباشد، كودكان (مخصوصا دخترها) در مواقع حساس كه دچار بحران‌های روحی می‌شوند، دیگر نمی‌توانند مشكلا‌ت خود را با خانواده در میان بگذارند و از اینجاست كه گرایش به بزهكاری از همان سنین كودكی آغاز می‌شود.

جوزف هوپر، پژوهشگر مسایل خانواده معتقد است زمانی بقای یك زندگی خانوادگی برای كودك مفید است كه درگیری‌ها و مشكلا‌ت اعتقادی و سلیقه‌ای والدین محسوس نباشد، زیرا در غیر این صورت دوام یك زندگی نه تنها به سود كودك نیست بلكه باعث تشدید تشویش‌های ذهنی و مشكلا‌ت روحی‌او می‌شود.

واقعیت این است كه بسیاری از خانواده‌ها بدون اینكه درگیری‌های شدید یا اختلا‌فات عمیق داشته باشند از هم پاشیده می‌شوند. به والدینی كه مشكلا‌ت جدی با یكدیگر ندارند پیشنهاد می‌شود كه سریع تصمیم به جدایی نگیرند بلكه كانون خانواده خود را حفظ كنند و در صورت باقی ماندن مشكل، پس از سپری شدن دوران بحرانی فرزند‌انشان تصمیم به جدایی بگیرند. البته این مساله تنها شامل خانواده‌‌هایی می‌شود كه مشكلا‌ت و درگیری‌های آنها اندك است زیرا زندگی كردن كودك در یك خانه پرتشنج و پردرگیری، نه تنها تاثیر مثبتی بر ذهن و رفتار او ندارد بلكه آسیب‌های بسیار جدی به روح و روان او وارد می‌كند. مشاجره والدین با یكدیگر نوعی كودك‌آزاری ناآگاهانه است. پدر و مادر كودك همان‌طور كه حق تنبیه بدنی او را ندارند، نباید او را به لحاظ روحی - روانی مورد آزار قرار دهند. زمانی كه در یك خانواده پدر و مادر بر سر كوچك‌ترین مسایل جلوی چشم كودكان خود با هم مشاجره كرده و اوضاع خانواده را متشنج می‌كنند، از اولین نشانه‌‌های آن بی‌‌احترامی‌ به والدین است. كودكی كه ناظر مشاجره پدر و مادر است دچار مشكلا‌ت رفتاری مانند پرخاشگری می‌شود. این را هم بدانید كه آثار مخرب مشاجرات سخت و جدی والدین گاهی از تاثیرات طلا‌ق نیز طولا‌نی‌تر است.

 واکنش فیزیکی

کودکان در هر سنی به دعوای والدین خود واکنش‌های ناشی از شوک و ضربه نشان می‌دهند و می‌خواهند دخالت کنند. یا با ایجاد سر و صدا و اعتراض توجه والدینشان را جلب می‌کنند یا آنها را به خنده وامی‌دارند، یا از موقعیت فرار می‌کنند.

به‌طور کلی، هرچه بچه‌ها کوچک‌تر باشند، احتمال نشان دادن واکنش‌های ترس در آنها بیشتر است.

منبع: Salamatiran

يکشنبه 15/6/1388 - 10:43
اقتصاد

   بهترین شغل دنیا

 

   غلت زدن در شن ها و تفریح 24 ساعته بادرآمد 100 هزار دلار در شش ماه

بیشتر شبیه رویاست. اما «بن ساوت هال» از میان 34 هزاررقیب انتخاب شد تا شش ماه از زندگی در جزیره همیلتون لذت ببرد و احساسات اش را با دیگران در میان بگذارد.

فرض کنید قرار باشد صبح تا شب در یکی از زیباترین جزایر دنیا برای شش ماه متوالی تنها یک وظیفه داشته باشید: لذت بردن از زندگی ، شنا کردن، صخره نوردی، دوچرخه سواری، نوشیدن و خوردن خوشمزه ترین نوشیدنی هاو غذاهای جهان و در نهایت هم غلتیدن در شن های گرم و سفید ساحلی و بعد، آماده شدن برای فردایی جذاب تر و از همه مهم تر: داشتن 100 دلار درآمد!

این یک تفریح نیست، شغلی جذاب است که اکنون یک انگلیسی در آن مشغول به کار شده است!
«بن ساوت هال» اکنون بهترین شغل دنیا را دارد. این ادعای این انگلیسی ماجرا جو و خبر ساز نیست، بکله در رقابت باده ها هزار رقیب سر سخت توانسته این عنوان جالب توجه را به دست آورد! در حالی که دنیا با بحران فزاینده اقتصادی روبه روست، او در مسابقه ای جالب توجه به عنوان دارنده بهترین شغل دنیا انتخاب شده تا بدین وسیله شاهد تغییر چشمگیری در زندگی اش باشد. او در حالی این عنوان را تصاحب کرده که به خبرنگاران می گوید: «برای من کسب عنوان دارنده بهترین شغل جهان، یک افتخار غرور انگیز و بزرگ به حساب می آید»

اما «بن ساوت هال» کیست؟ بن یک فعال سرشناس انگلیسی در زمینه راه اندازی مؤسسات خیریه است. او در مسابقه ای جالب توجه بر حدود 34 هزار رقیب کوچک و بزرگ غلبه کرد تا به یک چهره جهانی تبدیل شود.

    اما این چه شغلی است؟

آقای بن هم اکنون با انعقاد قرار دادی به ارزش 74 هزار پوند به عنوان نگهبان مخصوص جزیره ای حاره ای و بسیار خوش آب و هوا و توریستی در کوئینزلند استرالیا مشغول به کار است. بن 34 ساله است و از ساکنان همپ شایر انگلیس به حساب می آید. قرار است او کار خود را به زودی یعنی از اول ماه جولای آغاز کند. اما کارها و وظایفی که در این شغل جالب توجه خواهد داشت نیز در نوع خود خواندنی است؛ او بر اساس آنچه در قرار دادش ذکر شده، باید در آب های زیبا وساحلی این جزیره شنا کرده و به ماجراجویی بپردازد....

این جزیره جایی نیست جز «جزیره همیلتون». بن تنها باید در این جزیره از زندگی لذت ببرد و با نوشتن مطالبی در یک وب لاگ مخصوص، ویژگی های ممتاز و متمایز کننده این جزیره دیدنی را برای مردم سراسر جهان باز گو کند!اما رقابت نهایی بن با سایر رقبایش بسیار جذاب وهیجان انگیز بوده است. در مرحله نهایی این مسابقه، او با 15 فینالیست دیگر از 15 کشور جهان رقابت سختی را پیش رو داشت. درمرحله نهایی، آنها چهار روز متوالی را در این جزیره صرف انجام مصاحبه های مختلف کرده بودند. کاری که آنها در این چهار روز باید انجام می دادند، گشت و گذار در نقاط مختلف این جزیره و یادداشت تجربیات جالب توجه شان روی اینترنت بوده است.

بن پس از پیروزی در این رقابت جذاب گفت: «بی شک این چهار روز آخر به عنوان یکی از زیباترین دوران های زندگی تمامی ما 16 نفر محسوب می شود؛ دوران کوتاه اما جذابی که درآن کارهای جالب توجهی را انجام دادیم.» به نظر بن این یک تجربه استثنایی بوده که او کارهای بسیار جدید و بی سابقه ای را در آن تجربه کرده است.

او حرف های جالب توجه دیگری نیز دارد؛ بن می گوید: «امیدوارم از وظایفی که بر عهده ام گذاشته شده ، یعنی گشت و گذار در جزیره و داشتن زندگی راحت و لذت بخش در آن و در نهایت ارائه تصویری واقعی از آن در دنیای اینترنت، به خوبی برآیم. فکر کنم در این جزیره ودر این مدت نسبتاً طولانی که حدود 6 ماه خواهد بود، بهترین شناگر دنیا نیز بشوم!»

بن در این جزیره می تواند یک دوست و همراه نیز داشته باشد؛ او قصد دارد «بری» از دوستان قدیمی اش را با خود به این جزیره آورده و در ویلای بسیار شیک و زیبایی که در اختیارش گذاشته اند برای شش ماه طلایی از زندگی لذت ببرد. این ویلای مجهز دارای سه اتاق خواب، یک استخر شنای بزرگ و مدرن و سایر امکانات تفریحی دیگر است.... او در طول برنامه هفتگی اش باید در وبلاگ مخصوصی به نوشتن تجربیات روزمره اش در جزیره بپردازد. همچنین او باید در طول روز تصاویر جذاب و ویدئوهای جالبی از جزیره را نیز ثبت کند تا بدین وسیله بتواند توریست های بسیار بیشتری را جذب کند.

  100 هزار دلار درآمد برای غلت زدن در شن های ساحلی!

بن بر اساس این قرار داد بی سابقه و در پایان شش ماه، مبلغی در حدود 100 هزاردلار دریافت خواهد کرد که به عنوان درآمد به او داده می شود. او در حالی این پول هنگفت را دریافت می کند که در این جزیره بیش ازهر کاری باید از زندگی لذت ببرد. او می تواند هر روز صبح تا شب در شن های سفید و گرم جزیره همیلتون غلت بزند و خود را برای روز بعد آماده کند. همین و بس!

اعطای این شغل جالب توجه تنها بخشی از یک پروژه بزرگ 833 هزار پوندی است که قرار است به واسطه آن ،جزیره همیلتون استرالیا به خوبی به گردشگران جهان معرفی شود ...

اما حرف های مسؤولان این جزیره و برگزار کنندگان این مسابقه جالب توجه نیز در نوع خود شنیدنی است؛«آنا بیلگ»در این خصوص می گویدمسابقه بهترین شغل جهان،افراد بسیار زیادی را از سراسر جهان به این منطقه کشاند و آنها تلاش زیادی را برای امتحان کردن شانس خود به خرج دادند .فکر کنم هیچ موقعیت شغلی در جهان به این اندازه دارای داوطلب و طرفدار نبوده نباشد.من طی چند هفته گذشته از نزدیک این افراد را زیر نظر داشته ام و به خوبی دیده ام که چطور و با چه شور و هیجانی برای باقی ماندن در میان برگزیدگان تلاش می کردند»

بن در سال های اخیر در زمینه گردشگری فعالیت های زیادی داشته است.از جمله می توان به هدایت تورهای گردشگری در آفریقا اشاره کرد و از این رو به نظر می رسد که از هر حیث بهترین گزینه برای این اعطای این فرصت شغلی باشد.او در اوقات فراغت(!)خود در این جزیره می تواند فستیوال های موسیقی هم برگزار کند تا هر چه بیشتر در معرفی این جزیره دیدنی مؤثر باشد.او همچنین به صخره نوردی ،راندن قایق های تفریحی در ساحل دیدنی جزیره پرش با بانجی و دوچرخه سواری تفریحی خواهد پرداخت.
او در برگه در خواست اش برای تصدی این شغل،این طور نوشته بود:«مهم ترین نکته برای من این است که شغلی داشته باشم که در آن بتوانم خنده را بر صورت مردم نشانده ودر عین حال،خود نیز شاد و خوشحال باشم و به اهداف بزرگی که در سر دارم،برسم».

امروز جمعه هشتم ماه مه است!

بن در وب لاگ مخصوص این جزیره این طور نوشته: «در این جزیره و به خصوص در روزهای اخیر، همه اتفاقات با سرعت بسیار زیادی روی می دهند که البته برای من بسیار هیجان انگیز بوده است.
باید از شما عذر خواهی نیز بکنم ، چون در دو -سه روز گذشته، وب لاگ خود را به روزنکرده و صحبتهای تازه ای نداشته ام؛ اما باور کنید که در این دو - سه روز واقعاً هیچ کاری برای انجام دادن نداشتم! اما در هفته گذشته هیجان انگیزترین و لذت بخش ترین روزهای زندگی ام را تجربه کرده ام.
اززمانی که از هواپیما پیاده و با انبوهی ازخبرنگاران روبه رو شدم، به نظر می رسد که همه چیز قرار است با هیجان و خوشحالی دنبال شود»

 

منبع:نشریه زندگی

يکشنبه 15/6/1388 - 10:37
خواستگاری و نامزدی

   آیا معنی‌ زندگی‌ مشترك‌ را درك‌ كرده‌اید؟!

 

خواهشمنداست به سئوالات زیر با دقت پاسخ دهید و سپس نتیجه را مشاهده کنید.(فقط یک گزینه انتخاب گردد.)

به‌ نظر شما، بهترین‌ شیوه‌ برای‌ این‌ كه‌ اطمینان‌ یابید كه‌ طرف‌ مقابل‌تان‌ كاملا برازنده‌ و مناسب‌حال‌ شما است‌، چیست‌؟

1.       این‌ كه‌ خواسته‌ها و سلایق‌تان‌ در زندگی‌، عینا مثل‌ هم‌ هستند.     3امتیاز

2.       این‌ كه‌ شما در این‌ ارتباط، همیشه‌ شاد و راضی‌ هستید و هیچ‌ اختلاف‌ نظر و مشكلی‌ بین‌تان‌وجود ندارد.    2 امتیاز

3.       این‌ كه‌ به‌ اتفاق‌ هم‌ با مشكلات‌ مواجه‌ می‌شوید و مبارزه‌ می‌كنید و روز به‌ روز بیشتر به‌ یكدیگرنزدیك‌ می‌گردید.    4 امتیاز

4.       این‌ كه‌ والدین‌ و خانواده‌تان‌، او را تأیید می‌كنند.    1 امتیاز

 

به‌ نظر شما، زوج‌ها از چه‌ طریق‌ قادرند به‌ بهترین‌ نحوی‌، مشكلات‌ و مسایل‌ مهم‌ زندگی‌مشتركشان‌ را حل‌ و برطرف‌ نمایند؟

*     این‌ كه‌ ابتدا مشخص‌ كنند كه‌ چه‌ كسی‌ در اشتباه‌ است‌ و حق‌ با كدام‌ یك‌ است‌.    3 امتیاز

*     حتی‌ در صورت‌ ناراحتی‌ و نارضایتی‌ شدید، بایستی‌ مدام‌ و همواره‌ در مورد آنها با یكدیگرصحبت‌ و تبادل‌ نظر كنند.    2 امتیاز

*     آنها را به‌ حال‌ خود رها كنند و منتظر بمانند تا اوضاع‌ خود به‌ خود بهبود یابند.    1 امتیاز

*     تمام‌ حواس‌ و توجه‌ خود را روی‌ آنها متمركز نمایند و گوش‌ دل‌ و جان‌ به‌ حرف‌ها و پیشنهادهای‌یكدیگر بدهند.    4 امتیاز

 

 واژه‌ ماه‌ عسل دوره‌ و مرحله‌ای‌ از زندگی‌ مشترك‌ زوج‌ها محسوب‌ می‌شود كه‌:

*     باعث‌ می‌شود اطمینان‌ پیدا كنیم‌ كه‌ همسرمان‌ كاملا برازنده‌ و مناسب‌ حال‌ ما است‌.    2 امتیاز

*     فرصتی‌ در اختیارمان‌ قرار می‌دهد تا دریابیم‌ كه‌ آینده‌ زندگی‌ مشتركمان‌ به‌ چه‌ شكلی‌ پیش‌خواهد رفت‌.    4 امتیاز

*     تا حدی‌ مسخره‌ و بچه‌گانه‌ است‌ و نمی‌توانیم‌ طی‌ آن‌ دوره‌ زندگی‌ طبیعی‌ خودمان‌ را ادامه‌ دهیم‌.    1 امتیاز

*     اگر واقعا همسرمان‌ نیمه‌ گمشده‌ و برازنده‌ ما باشد، این‌ دوره‌ می‌تواند تا ابد به‌ همان‌ شكل‌ ادامه‌داشته‌ باشد.    3 امتیاز

 

 در زندگی‌ مشترك‌ زوجها، ممكن‌ است‌ تفاوت‌ها، اختلاف‌ نظرها و مشكلاتی‌ قد علم‌ كنند. این‌ها:

*     نمایانگر و علامتی‌ دال‌ بر این‌ حقیقت‌ هستند كه‌ لازم‌ است‌ تغییر و تحولاتی‌ در همسرتان‌ به‌وجود آورید.    2 امتیاز

*     دلایل‌ و عللی‌ هستند كه‌ باعث‌ می‌شوند گذشت‌ و سازش‌ خود را به‌ یكدیگر نشان‌ دهید و درجهت‌ بهبود ارتباطتان‌ بیشتر بكوشید.    3 امتیاز

*     به‌ منزله‌ علایم‌ هشدار دهنده‌ای‌ هستند كه‌ ثابت‌ می‌كنند همسرتان‌ مناسب‌ حال‌ و برازنده‌ شمانیست‌ و به‌ دردتان‌ نمی‌خورد.    1 امتیاز

*   به‌ منزله‌ علایم‌ و نشانه‌هایی‌ هستند كه‌ به‌ ما می‌گویند زمان‌ آن‌ فرا رسیده‌ كه‌ چیزهایی‌ جدیدی‌ یادبگیریم‌ و به‌ مرحله‌ رشد و شكوفایی‌ دست‌ پیدا كنیم‌.    4 امتیاز

زوجهایی‌ كه‌ همیشه‌ رضایت‌ خاطر، خرسندی‌، خشنودی‌ و شادمانی‌شان‌ را با یكدیگر تقسیم‌می‌كنند با زوجهایی‌ متفاوت‌ هستند كه‌ دائما ابراز نارضایتی‌ و ناراحتی‌ می‌كنند و دلشان‌ با یكدیگرنیست‌. به‌ نظر شما، تفاوت‌ اصلی‌ آنها در چیست‌؟

*   زوجهای‌ گروه‌ اول‌، هرگز عصبانی‌ نمی‌شوند، جر و بحث‌ به‌ راه‌ نمی‌اندازند و دعوا مرافعه‌نمی‌كنند و همواره‌ خونسردی‌ و آرامش‌ خود را حفظ می‌كنند و خویشتن‌ دار هستند.    2 امتیاز

*     زوجهای‌ گروه‌ اول‌ به‌ خراب‌ شدن‌ اوضاع‌ دامن‌ نمی‌زنند و در واقع‌ در زندگی‌شان‌، موش‌نمی‌دوانند.    3 امتیاز

*   زوجهای‌ گروه‌ اول‌ مسایل‌ و مشكلات‌، تفاوت‌ها و اختلاف‌ نظرهای‌ كمتری‌ دارند، در نتیجه‌ بیشترفرصت‌ پیدا می‌كنند كه‌ به‌ یكدیگر برسند و از زندگی‌شان‌ لذت‌ واقعی‌ ببرند.    1 امتیاز

*   زوج‌های‌ گروه‌ اول‌، برای‌ حل‌ و رفع‌ مسایل‌ و مشكلات‌ موجود در زندگی‌ مشتركشان‌، از ابزار،تجهیزات‌، شگردها، راهكارها و تدابیر زیركانه‌تر و بهتری‌ برخوردارند.    4 امتیاز

****

شما با جمع بندی امتیاز، می توانید نتیجه مربوط به خود را مشاهده نمایید.

اگر امتیازتان‌ بین‌ 17 تا 20 است‌:

به‌ شما تبریك‌ می‌گوییم‌! شما به‌ خوبی‌ از نقاط ضعف‌ و قوت‌شخصیت‌ خودتان‌ آگاهید و معنا و مفهم‌ واقعی‌ زندگی‌ مشترك‌ و همسرداری‌ را كاملا و به‌ خوبی‌ درك‌كرده‌اید. شما می‌دانید كه‌ هر ارتباط مشتركی‌، از فراز و نشیب‌های‌ خاصی‌ برخوردار است‌ و قادریدخودتان‌ را با آنها هماهنگ‌ و سازگار سازید و مشكلات‌ و موانع‌ را از سر راه‌ بردارید. در هنگام‌ مواجهه‌ بایك‌ اختلاف‌ نظر یا اختلاف‌ سلیقه‌ با همسرتان‌، ابتدا خود را به‌ جای‌ او می‌گذارید و از دریچه‌ دید او به‌مسایل‌ می‌نگرید، اشتباهات‌ خود را به‌ راحتی‌ می‌پذیرید و در صورت‌ لزوم‌ حاضرید مصالحه‌ و گذشت‌كنید. قطعا با این‌ روحیه‌ ایثار و همدلی‌ كه‌ شما دارید، حتی‌ قادرید كوه‌ را از جای‌ خود بلند كنید و از یك‌زندگی‌ مشترك‌ پر از صلح‌ و صفا و آرامش‌ برخوردار باشید.

اگر امتیازتان‌ بین‌ 13 تا 16 است‌:

شما از روحیه‌ای‌ فداكار و ایثارگر برخوردارید، ولی‌، مایلیدهمسرتان‌ نیز، به‌ موقع‌، شما را درك‌ كند و از خودگذشتگی‌ نشان‌ دهد. ممكن‌ است‌، در هنگام‌ مواجهه‌ بامشكلات‌، ابتدا، كمی‌ خودتان‌ را ببازید و دچار حالت‌ سردرگمی‌ و بلاتكلیفی‌ شوید، ولی‌ خیلی‌ زود به‌خودتان‌ می‌آیید و اوضاع‌ را به‌ بهترین‌ نحوی‌، سر و سامان‌ می‌دهید. متأسفانه‌، در هنگام‌ پذیرفتن‌اشتباهات‌ و خطاهایتان‌، كمی‌ سرسخت‌ و لجوجانه‌ عمل‌ می‌كنید، ولی‌، با كمی‌ تأمل‌ و سبك‌ و سنگین‌كردن‌ جوانب‌ امر، قادرید به‌ راهكارهایی‌ مناسب‌ دست‌ یابید و بر موانع‌ و مشكلات‌ فایق‌ آیید.

اگر امتیازتان‌ بین‌ 9 تا 12 است‌:

شما فردی‌ سرسخت‌ و خودرأی‌ هستید و بر اعتقادات‌ و باورهای‌ریشه‌ دار و عمیق‌ تان‌ به‌ شدت‌ اصرار می‌ورزید و مایلید آنها را در زندگی‌ مشتركتان‌ اعمال‌ نمایید. این‌ به‌شرطی‌ خوب‌ است‌ كه‌ ابتدا، بتوانید به‌ تفاهمی‌ با همسرتان‌ در این‌ زمینه‌، دست‌ یابید و بعد از گذشت‌چند سال‌ از زندگی‌ مشتركتان‌ و شناخت‌ هر چه‌ بیشتر با یكدیگر، با هم‌ فكری‌ همسرتان‌ آنها را با در نظرگرفتن‌ وضعیت‌ ارتباطتان‌، به‌ كار گیرید. متأسفانه‌ در هنگام‌ مواجهه‌ با مشكلات‌ و موانع‌، به‌ سرعت‌ دست‌و پایتان‌ را گم‌ می‌كنید و قادر نیستید بدون‌ گرفتن‌ كمك‌ فكری‌ از اطرافیانتان‌ به‌ رفع‌ و حل‌ آنها بپردازید.بهتر است‌ در این‌ طور مواقع‌، ابتدا به‌ غور و بررسی‌ پیرامون‌ مشكل‌ پیش‌ آمده‌ بپردازید و با گرفتن‌ كمك‌فكری‌ و معنوی‌ از همسرتان‌، بدون‌ دخالت‌ دادن‌ اطرافیان‌، مشكلات‌ راحل‌ نمایید.

اگر امتیازتان‌ بین‌ 5 تا 8 است‌:

ابتدا باید به‌ این‌ سؤال‌ پاسخ‌ دهید: آیا معنا و مفهوم‌ واقعی‌ زندگی‌مشترك‌ و ارتباطی‌ دو جانبه‌ را به‌ درستی‌ درك‌ كرده‌اید؟ اگر پاسخ‌ تان‌ به‌ این‌ سؤال‌ منفی‌ است‌ (كه‌ حتماهمین‌ طور است‌، چون‌ امتیازات‌ شما نمایانگر آن‌ است‌) قبل‌ از تصمیم‌گیری‌ برای‌ ازدواج‌، بایستی‌ به‌زندگی‌ مشترك‌ آرام‌ و پر از تفاهم‌ زوج‌های‌ اطرافتان‌ دقیق‌ شوید و راهكارهای‌ مدبرانه‌ آنها را فرا بگیرید.متأسفانه‌، از قدرت‌ تصمیم‌گیری‌ بالایی‌ برخوردار نیستید و حرفهای‌ دیگران‌ به‌ سرعت‌ و به‌ سهولت‌رویتان‌ اثر می‌كنند، بدون‌ این‌ كه‌ پیرامون‌ آنها بیندیشید و بعد از كمی‌ جرح‌ و تعدیل‌ در آنها، اقدام‌ كنید.زندگی‌ مشترك‌ به‌ سان‌ خیابانی‌ دو طرفه‌ است‌ كه‌ باید حق‌ و حقوق‌ طرفین‌ در آن‌، به‌ طور یكسان‌ ومساوی‌ رعایت‌ شود، وگرنه‌ مشكلات‌ و موانعی‌ بر سر راهتان‌ قد علم‌ می‌كنند كه‌ حل‌ و رفع‌ آنها غیرممكن است !

يکشنبه 15/6/1388 - 10:26
دعا و زیارت

  نام گذاری سوره های قرآن

 

   سوره  های قرآن به دست چه کسی و بر اساس چه معیاری ، نامگذاری شده است ؟

برخی از مفسران در رابطه با نام گذاری سوره های قرآنی ، معیارهای زیر را ارائه داده اند :
1-  نام سوره گاهی با عنوانی که در آن سوره واقع شده یا با موضوعی که در آن سوره از آن بحث شده ، انتخاب می شود . برای مثال : نام گذاری سوره «نساء » به اعتبار بیان احکام زنان ، سوره «مائده » به لحاظ سخن رفتن از مائده آسمانی ، سوره ی «انعام » به جهت سخن از چهارپایان ، سوره «نحل » به علت تکیه بر زنبور عسل و سوره «نمل » به جهت به میان آمدن نام مورچگان در آن است .در قرآن های قدیمی ، ابتدای سوره می نویسند :سوره تذکر فیها البقره ؛ سوره ای که در آن گاو ذکر می گردد و سوره یذکر فیها آل عمران ؛ سوره ای که در آن از آل عمران سخن به میان می آید .

2- گاهی جمله ای از اول سوره را معرف و نام آن سوره قرار می دهند ، چنان که گفته می شود :سوره «اقرا باسم ربک » ، «انا انزلناه » ، « لم یکن » و نظایر آنها .

3- گاهی با وصفی که سوره دارد ، به معرفی آن می پردازند . برای مثال سوره حمد به مناسبت اینکه در اول قرآن آمده « فاتحه الکتاب » و به مناسبت هفت آیه بودنش «سبع المثانی » نامیده می شود و یاسوره « قل هو الله » به لحاظ اینکه مشتمل بر توحید خالص است «سوره ی اخلاص » نامیده می شود .
4- گاهی تسمیه سوره به لحاظ نوع و حروف مقطعه موجود در آن است مانند : سوره ی ق ، ص ، حم ، عسق و ..

حاصل سخن اینکه این عمل به صورت طبیعی ، شکل گرفته و نمی توان گفت به دستور رسول اکرم (ص) بوده است . به همین دلیل بسیاری از سوره ها ، بیش از یک اسم دارند ؛ مانند بقره، آل عمران ، نحل ، توبه ، غاشیه و ... (1)

اما بر اساس نظریه دیگر ـ که نام گذاری را توفیقی می داند ـ هر سوره ای در قرآن کریم ، همزمان با حیات رسول اکرم (ص) دارای نام و عنوان و یا نام ها و عناوینی است که از طریق وحی معین و مشخص شده بود .

در نظریه ی سومی ، علاوه برمعین بودن اسامی سوره ها در زمان حیات پیامبر (ص)پس از وفات آن حضرت نیز هر سوره ای دارای عناوین و اسامی دیگری از جانب علما گردید . حتی بسیاری از آیات نیز به جهت خصوصیات و مزایا یا به جهت مشتمل شدن شان بر موضوع خاصی دارای عناوین گردیدند . (2)

پی نوشت :

1-  ر . ک :الف . قرآن در اسلام ، ص 218 ؛ البرهان فی علوم القرآن ، ج 1 ، ص 339.
2-  ر .ک :پژوهشی در تاریخ قرآن کریم ، ص 98 .

منبع:ماهنامه قرآنی ،آموزشی نسیم وحی،شماره 8 /س

پنج شنبه 12/6/1388 - 11:39
دعا و زیارت

  نگاهی گذرا به سوره حمد

  رحمت الهی

  آیه «به نام خداوند بخشنده بخشایشگر»114مرتبه در قرآن تکرار شده است .برای برسی این تکرار لازم است بدانیم ما انسانها معمولا در دو مورد سخنی را تکرار می کنیم .آنگاه که مطلبی را فراموش کرده ایم .مانند سخنرانی که در جلسات قبل سخنی را بر زبان آورده اما از یاد برده که این مطلب را برای مخاطب خود گفته است. از این رو دو مرتبه تکرار می کند.

دلیل دیگر تکرار اهمیت موضوع می باشد.مانند والدین دانش آموزی که می خواهد با دوستانش به سفر زیارتی برود.آنها در منزل سفارش های لازم را به فرزند خود نموده اند. با این وجود وقتی او می خواهد سوار اتوبوس شود باز هم تکرار می کنند. در اینجا علت تکرار اهمیت موضوع می باشد. چون سلامتی فرزند برای پدر و مادر اهمیت دارد تکرار صورت می پذیرد.یکی از مهم ترین جهاتی که خدا این آیه را تکرار نموده است اهمیت آن می باشد.

در این آیه دو صفت بخشنده و بخشایشگر در کنار اسم خدا قرار گرفته است. این دو صفت در ماده رحمت مشترک می باشند. خداوند در میان اسمهای خود این دو را انتخاب كرده است .در صورتی كه در جوشن كبیر نزدیك به هزار اسم برای خداوند وجود دارد.او با این کار می خواهد به ما بفهمانداساس كار خلقت خود بر پایه رحمت است. قرآن آنجایی كه از ارتباط عبد با مولای خود سخن می گوید به بنده گنهكاری كه در مقابل مقام ربویی حضرت حق ایستاده یاد می دهد که در مرحلة دعا می تواند به جای «الله»، «رحمان» را بخواند.خدا از بندگان خود می خواهد او را به نام ذاتش یعنی خدا یا به نام رحمان بخوانند چون در مرحله اجابت و دستگیری از بندگان عین رحمت است .

در آیه دیگری از قرآن كه این آیه جزء امیدواركننده ترین آیات قرآن است می خوانیم:«هر کس بر طینت خویش می تند.»یعنی هر كس بر اساس سرشت و خمیر مایه وجودی خود عمل می كند.برای تبین بیشتر مطلب به این مثال توجه کنیم .انسانی كه كنترل اعصاب ندارد و زود عصبانی می شود تا وقتی خود را تربیت نكرده است هر اتفاقی كه مطابق میل او نباشد او را به عكس العملی می كشاند كه بر خاسته از غضب اوست. هرچند ممكن است در ظاهر مقداری تحمل كند یا خود را از وضعیت موجود راضی نشان دهد، اما از درون مانند كوه آتشفشانی است كه بالأخره فوران می کند و حقیقت واقعی خود را نشان می دهد.در این حالت حقیقت درونی او غضب است.حقیقت حضرت حق تعالی رحمانیت است و بر اساس همان هم عمل می كند .اگر موجودات را خلق می كند و آدمی را بهترین مخلوق خود قرار می دهد و به او اختیار و آزادی عنایت می كند و برای وی پیامبری می فرستد تا راهنمای مسیرش باشد همه و همه از رحمت او سرچشمه گرفته است.

خدایی که این گونه است می خواهد به ما بیاموزد همان گونه كه خداوند همه افعالش با رحمت عجین شده است ما هم باید در تمام كارهای خود عنصر محبت و رحمت را داشته باشیم ،تا کارهایمان رنگ الهی پیدا كند.

دقت در سیره پیامبر بزرگوار اسلام كه برترین و بالاترین مخلوق خداست به ما نشان می دهد آن حضرت در رفتار و منشش با اطرافیان بسیار با محبت و رحمت بودند این رأفت با دیگران موجب شده بود كه افراد مختلف با سلیقه های گوناگون شیفته وی شدند.

روزی غلام حضرت كه ابورافع نام داشت وارد منزل پیامبر شد دید وی در گوشه ای خوابیده است و در قسمت دیگر خانه هم ماری به طرف حضرت، در حركت است .ابو رافع با خود فكر كرد اگر بخواهد مار را از بین ببرد ممكن است پیامبر(ص) ازخواب بیدار شوند و اگر آنرا نكشد ممکن است مار به حضرت آسیبی برساند. تصمیم گرفت بین پیامبر اكرم(ص) و مار بخوابد كه اگر مار قصد نیش زدن دارد او فدایی گردد . در همین حال پیامبر(ص) امین از خواب بیدار شد دید كه ابورافع در كنارش دراز كشیده است. علت را پرسید او هم پاسخ داد ،بعد آن حضرت فرمود: ابورافع امین من است.

پنج شنبه 12/6/1388 - 11:36
بیماری ها

  پرستار در قاموس قرآن

 

پرستاری می تواند یکی از راه های قرب به خداوند و دست یابی به کمال انسانی باشد. چنین نگرشی به شغل پرستاری، نشاط و علاقه ویژه ای در پرستاران ایجاد می کند. آنان به کار خود، به عنوان وظیفه ای الهی ـ انسانی می نگرند.

امام خمینی رحمه الله، در تقویت این نگرش، خطاب به پزشکان و پرستاران می فرماید:
شما متوجه باشید که این شغل را خدای نخواسته آلوده نکنید به جهات مادی، به جهات دنیای؛ که هم کار کرده باشید و هم اجر الهی نبرده باشید. شما کاری بکنید که این شغل شما الهی باشد، برای خدا باشد.
منافات ندارد این که برای خدا باشد، لکن به شما هم مثلاً اجری بدهند، این ها منافات با هم ندارد. شما توجه داشته باشید به این که با این بیماران خوش رفتاری کنید، کمک کنید و آنها را دلجویی کنید. در سخنان معصومین علیهم السلام خدمت به همنوعان، از بهترین عبادت ها و ارزش های انسانی شمرده شده است؛ چنان که در روایت از امام صادق علیه السلام آمده است: ما قضی مسلمٌ لمسلمٍ حاجه الا ناداه الله تبارک و تعالی علی ثوابک و لا ارضی لک بدون الجنه.

هیچ مسلمانی حاجت مسلمان دیگری را روا نمی سازد، مگر این که خداوند تبارک و تعالی به او خطاب کند که پاداش تو به عهده من است و کمتر از بهشت برایت نمی پسندم.

تنها کسانی می تواند به شغل پرستاری و مراقبت از بیماران بپردازند که از انگیزه بالا، قدرت تحمل، دلسوزی و بردباری بهره مند باشند. این گونه افراد، در ضمیر پاک نیک فطرتان جامعه جای دارند و محبوبیت اجتماعی بالایی می یابند؛ زیرا همگان می دانند که پاداش های مادی نمی تواند جبران کار طاقت فرسای پرستاران باشد، بلکه باید اجر واقعی خویش را از خداوند دریافت کنند.

مردم نیز از باب «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»، زحمت ها و تلاش های بی منت آنان را ارج می نهند. بزرگداشت و ارج گذاری مقام پرستار، خود بیانگر ارزش اجتماعی و جایگاه والای شغل پرستاری است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ارج و بهای پرستاری را در ضمن روایتی چنین بیان می فرماید: من قام علی مریض یوما و لیله بعثه الله مع ابراهیم الخلیل علیه السلام فجاد علی الصراط کالبرق اللامع و من سعی لمریض فی حاجه فقضاها خرج من ذنوبه کیوم ولدته امه.

کسی که یک روز و یک شب، پرستاری بیماری را به عهده بگیرد، خداوند او را با ابراهیم خلیل علیه اسلام محشور می کند. پس همچون درخشش برقی از صراط عبور می کند و کسی که در برطرف کردن نیازهای مریض تلاش کند و نیازهای او را برآورد ، همانند روزی که از مادر متولد شده است، از گناهان پاک می شود.

پرستاری در سیره پیشوایان معصوم علیهم السلام اهتمام پیامبران و اولیای معصوم علیهم السلام به امر پرستاری، نشان از اهمیت و شرافت این شغل دارد. پرستاری نزد خداوند متعال، ارزشمند است و پرستاران محبوب و مقدسند.

برپا کردن چادر پرستاری در مسجد پیامبر، توجه و تلاش ویژه آن بزرگوار را نسبت به این وظیفه مقدس نشان می دهد.

در این باره آمده است: بعد از جریان جنگ احد، مردم در مسجد به مداوای مجروحان جنگ و پرستاری از آنان می پرداختند.

در سیره ابن هشام آمده است که:

یکی از اصحاب خاص پیامبر اکرم، به نام سعدبن معاذ را که جراحت سختی در جنگ خندق برداشته بود، به دستور حضرت در مسجد در خمیه زنی از قبیله اَسلم که به او «رُفیده» می گرفتند، قرار دادند و رفیده در این خمیه مجروحان جنگ را مداوا می کرد و به پرستاری و مراقبت از آنان می پرداخت.
این عمل پسندیده، در سیره پیامبران الهی نیز دیده می شود؛ چنان که پرستاری پیوسته حضرت یوسف از بیماران در زندان، محبوبیت او را بین زندانیان سبب شده بود و به این خاطر، از او به عنوان فردی نیکوکار و محسن یاد می کردند.

در مورد پرستاری پیامبر گرامی اسلام از بیماران، روایت هایی در تاریخ اسلام دیده می شود. یکی از این موارد را علامه مجلسی از حضرت علی علیه اسلام چنین نقل می کند:

شبی تب وجودم را فرا گرفت و خواب را از من ربود. بدین جهت، رسول خدا نیز تا صبح بیدار بود و شب را بین من و نماز تقسیم می کرد. پس از نماز، نزد من می آمد و جویای حال من می شد و با نگاه کردن به من از وضعیت بیماری ام اطلاع می یافت و شیوه پیامبر تا طلوع صبح این چنین بود.
پس از آن که حضرت با اصحاب نماز گزاردند، در حق من دعا کردند که خدایا، علی را شفا ده و سلامتی بخش که به خاطر بیماری اش تا صبح نخوابیدم!

این شیوه پسندیده حضرت حتی در حق دوستان دیگرش نیز به خوبی نمایان است. آمده است که سعدبن معاذ که از بزرگان اصحاب پیامبر خداست و برای حفظ اسلام تلاش های بسیاری کرده است، بعد از آن که در جنگ خندق جراحت سختی برداشت، پیامبر خدا فرمان داد تا خیمه ای در مسجد زدند و خود مراقبت های درمانی و پرستاری از وی را عهده دار شد.

پرستاری حضرت علی علیه اسلام از فاطمه زهرا علیها السلام پس از بیماری ایشان، سزاوار تحسین و توجه است.

حضرت علی علیه السلام خود، عهده دار پرستاری از فاطمه علیها السلام بود و اسماء دختر عمیس، ایشان را یاری می داد. البته پرستاری حضرت زهرا و زینب کبری علیهاالسلام نیز می تواند الگوی مناسبی برای تمام پرستاران میهن اسلامی باشد. در تاریخ جنگ احد آمده است: در این جنگ دندان پیامبر اسلام شکست و کلاهخود بر سر ایشان زخم وارد کرد. در آن هنگام، فاطمه خون جراحت پیامبر را می شست و علی ابن ابی طالب با سپر آب می آورد. چون فاطمه دید خون بند نمی آید، تکه حصیری را سوزاند و خاکستر آن را روی زخم گذارد تا خون بند آید.

امام زین العابدین علیه السلام نیز درباره حضرت زینب کبری علیها السلام، دست پرورده مکتب انسان ساز مادر، چنین نقل می کند: «شبی که فردای آن پدرم به شهادت رسید، من نشسته بودم و عمه ام زینب در نزد من بود و از من به گونه ای پرستاری می کرد»

این سیره های عملی، بیانگر ارزش والای پرستاری است. امام خمینی رحمه الله نیر در این باره فرمود: این شغل پرستاری از شغل های بسیار شریفی است که اگر چنانچه انسان با وظایف انسانی و شرعی خودش بکند، این یک عبادتی است که در فراز عبادت های درجه اول است. پرستاری از بیمار امر بسیار مشکلی است، لکن خیلی ارزشمند است.

اگر انسان با یک بیمار به طور محبت، به طور برادری، به طور خواهری مراعات احوال او را بکند و این برای انجام یک وظیفه انسانی ـ الهی باشد، از عبادات بسیار ارزشمند است.

نیازشناسی و تأمین خواسته بیماران

آدمی در کنار تأمین نیازهای جسمانی، به نیازهای تفریحی، مذهبی، آموزشی، روانی و عاطفی خود نیز باید پاسخ گو باشد. بیماری که دستورها و آموزه های دینی را روح و جان او آمیخته شده است، با شنیدن صدای دل نشین اذان، در پی برآوردن تکلیف دینی خود برمی آید. کمک به بیمار در این امر، می تواند در بهبودی او بسیار مؤثر باشد. برپایی مراسم مذهبی، مانند نماز و دعا و مناجات، به همان اندازه برای سلامت روحی بیمار مؤثر است که دارو ودرمان برای تندرستی او کارساز است.

بر این اساس، پرستار باید زمینه اجرای برنامه های عبادی، مانند وضو گرفتن، تیمم ساختن، پهن کردن سجاده، قبله یابی و... آن را فراهم کند تا بیمار به آن اطمینان و آرامش روحی برسد.

البته پرستار نیز با این همراهی، از اجر معنوی بی نصیب نمی ماند. امام صادق علیه السلام می فرماید: «هنگامی که پدرم (امام محمدباقر علیه السلام) بیمار بود، ایشان را در پارچه ای می نهادند و برای وضو ساختن می بردند».

حضرت امام رحمه الله نیز با دل سوزی تمام، خطاب به پرستاران می گوید: شما با این مریض ها، با این بیمارها، هر چه محبت بکنید و هر چه پرستاری مادرانه و خواهرانه و برادرانه و پدرانه بکنید، این در روحیه بیمار مؤثر است و برای خوب شدن و سرعت خوب شدن بیماران نیز مؤثر است و در بارگاه خدای تبارک و تعالی، خدمت به این جمعیت، خدمت به این بندگان خدا، بسیار ارزشمند است.

سپاس گزاری بیمار از پرستار

در برخوردهای اجتماعی، یکی از عوامل محبت آفرین، سپاس گزاری و حق شناسی است. از آنان که در «خوب شدن» ما سهمی داشته اند و آنان که در گرفتاری ها به کمک مان می شتابند و در بلاها با ما همدردی می کنند، باید به گونه ای شایسته تقدیر شوند. فرهنگ قدردانی و تشکر از خوبی ها و نیکوکاران، از آموزه های اسلام و برنامه های دینی است و هر چه این عمل فراگیرتر شود، نیکوکاری نیز ادامه می یاید. از حضرت علی علیه السلام روایت است که فرمود:

بر عهده کسی که به او انعام و احسان شده، این است که به خوبی و به شایستگی، بر نعمت دهنده نیکی کند و نعمت و احسان او را جبران نماید. اگر از جبران عملی ناتوان بود، با ستایشی شایسته و ثنایی نیک برخورد کند. اگر از ستایشی زبانی هم ناتوان بود، حداقل نعمت را بشناسد و به نعمت دهنده محبت داشته باشد. اگر این را هم ندارد و نتواند، پس شایسته آن نعمت نیست.

از حضرت رضا علیه السلام هم در کلامی آمده است: من لم یشکرالمنعم من المخلوقین لمن یشکرالله عزوجل.

هر کس مخلوق های نعمت دهنده را سپاس نگوید، خدا را سپاس نگفته است.

به تعبیر مولانا:

شکر او شکر خدا باشد یقین

چون به احسن کرد توفیقش قرین

و به فرموده امام کاظم علیه السلام:

خداوند بنده سپاس گزار را دوست می دارد. در قیامت، خداوند به برخی از بندگانش خطاب می کند: «آیا نسبت به فلانی سپاس و تشکر کردی؟» می گوید: پروردگارا! من تو را شکر کردم. خداوند می فرماید: «اگر او را تشکر نکرده ای، پس مرا هم تشکر نکرده ای»

منبع:نشریه روشنان،شماره 5

 

پنج شنبه 12/6/1388 - 11:34
خواستگاری و نامزدی

  عشق به كجا می رود ؟

 

  نویسنده:سیمین بخشی زاده

     آیا تا كنون از خود پرسیده اید كه عشق بعد از ازدواج به كجا می رود ؟

عاشق شدن آسان است . اما عاشق ماندن سخت ، همه ما دوست داریم عاشق شویم ، هیچ كس دوست ندارد بدون عشق زندگی كند . با این حال این اتفاق خواهد افتاد و هنگام بروز ضربه ی روحی شدیدی به شما میزند . درذهنتان به زمانی درزندگیتان برگردید كه عاشق كسی بودید به نظر می رسد عاشق شدن آسان است نه؟ اما اینطور نیست !

آن روزها اشتباهات و كاستی ها او هم به نظر جالب و بامزه بود به یاد آوریدكه چقدر مشتاق بودید باهركسی درمورد او صحبت كنید واو هرگزبرای شما خسته كننده نبود. اكنون آن چه شد ؟ چه وقت آن شخصیت جذاب و دوست داشتنی دل آزرده شد ؟ چه طور هیجان و جذابیت او تبدیل به ملال و دلزدگی شد و چرا احترام و اعتماد تبدیل به رنجش و آزردگی شد ؟ تمام این صحبتها این پرسش رادرذهن ایجادمی كند ((( چرا عشق راازدست می دهیم ؟ )))اولین چیزی كه دراین هنگام به ذهنتان خطور میكند این است كه مقصر شخص مقابلتان است از نظرشما این اوست كه تغییر كرده است . اما باید بدانیم كه راز عاشق ماندن این است كه یادبگیریم كه چطور عشق رادرهر زمان ایجاد كنیم . اگر یادنگیریم كه چگونه عشق را به طورسازنده استفاده كنیم آن وقت عشق شما زایل خواهد شد و اشتباهات شما بارها و بارها تكرار خواهد شد . پس به یاد داشته باشید كه داشتن یك رابطه سالم چه تاثیرات سازنده ای را برایتان درزندگی به ارمغان خواهد آورد از جمله :

1-     عشق به شما از نظر روحی و جسمی انرژی می بخشد .

2-     یك رابطه صمیمانه و سالم درزندگی گرایشی سالم و پرشورایجاد می نماید .

3-     وقتی درزندگی شاد و خوشحال و عاشق هستید به فردا امیدوارید .

4-      عشق و رابطه سالم احساس گذشت و بزرگواری رادرشما زنده می كند و شما را قادر خواهد

5-     ساخت كه اطرافیانتان را در غنای درونی خود سهیم نموده و این شما را بسیار دوست داشتنی می نماید .

6-     یك رابطه خوب عزت نفس بالایی به شما می دهد .

7-     یك رابطه موفق شمارانسبت به زندگی دلگرم می نماید و باعث آرامش و آسایش درونی شما

خواهد شد .

8-     وقتی احساس می كنید دوستتان دارند و وجودتان سرشار از صلح و آرامش است این احساس امنیت را برای شما ایجاد می نماید .

9-   درنهایت باید گفت ایجاد عشق یك هنر و علم است ، درست مانند درست كردن یك غذا و یا نواختن یك ساز نیاز به مهاذت و تمرین دارد و تا زمانیكه روی آن كارنكرده باشید كه تسلط برآن كافی باشد موفق نخواهیدبود چون عشق یك معما باقی خواهد ماند و تازمانیكه شما خودرامكلف به حل این معما و آموختن مهارت عشق ورزی ننمایید حل نخواهد شد .
راز یك عاشق تمام عیار شدن زیبا بودن از درون است.

سه شنبه 10/6/1388 - 16:58
خواستگاری و نامزدی

 مرزِ بگو مگو در حضور فرزندان

 

پدر و مادر بی‌‌توجه به حضور فرزندان، با یكدیگر مشاجره می‌كنند. مرد عصبانی و پرخاشگر و زن كم‌حوصله و ستیزه جو، مدام بر سر هم داد می‌زنند و با رد و بدل كردن كلمات دلسرد‌كننده یكدیگر را آزار می‌دهند. سرانجام پدر به حالت قهر از منزل خارج می‌شود، مادر نیز با گریه و زاری، شكایت از بخت و اقبال را آغاز می‌كند و بچه‌ها را به داوری می‌طلبد. در این میان بچه‌ها نمی‌دانند طرف مادر را بگیرند یا پدر را و حق را به كدام ‌یك بدهند. جایگاه فرزندان در دعوای میان پدر و مادر کجاست و تاثیر این مشاجرات بر فرزندان چیست؟. . .

روان‌شناسان معتقدند بنیان شخصیت انسان در هفت سال اول زندگی پایه گذاری می‌شود. به همین دلیل می‌توان به تأثیر اختلافات والدین در روحیه و سرنوشت کودکان پی برد. پدران و مادران فهمیده كودكان خود را به داوری نمی‌طلبند زیرا بچه‌ها از روش والدین پیروی می‌كنند و ابتدا با پدر و مادر و خواهر و برادر و در آینده با همسر خود به مشاجره خواهند پرداخت.

دكتر پروین ناظمی، دكترای مشاوره در این مورد می‌گوید: «اختلاف و درگیری میان زن و شوهر جزیی از زندگی زناشویی است.» وی معتقد است: «تعارض تا حدی به عنوان نیروی محركه زندگی است اما اگر بیشتر از حد معمول باشد می‌تواند زندگی را متلاشی كند

 آیا فرزندان می‌توانند جایگاه مشاور را داشته باشند؟

خانم دکتر ناظمی در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «به طور قطع جواب منفی است چرا كه در خانواده سالم هیچ‌گاه فرزندان حق دخالت در درگیری‌ها و تعارضات والدین را ندارند. اگر این‌گونه باشد در اصطلاح روان‌شناسی ائتلاف میان والد و فرزند صورت می‌گیرد بدین معنی كه مادر با دختر و پدر با فرزند پسر یعنی هم جنس خود ائتلاف می‌كند یا برعكس، كه در هر دو صورت موجب بروز مشكلات بیشتر خواهد شد، چرا كه به‌ جای كمك گرفتن از عقل و منطق در حل مشكل، با آن برخورد احساسی می‌شود و از جنبه‌ای دیگر تعارض و درگیری به وجود می‌آید. از طرفی فرزند هم به منطق و خرد والدین شك می‌كند و می‌اندیشد پدر و مادری كه از حل مشكلات خود عاجزند و از من با سن كم و تجربه اندك كمك می‌گیرند، در آینده چگونه می‌توانند مشكلات مرا حل كنند؟»

 همسویی والدین با یکی از فرزندان

در بعضی خانواده‌ها، یكی از والدین، خود را بیش از حد به فرزند جنس مخالف نزدیك می‌كند و یا رابطه یك سویه میان یكی از فرزندان و والدین باعث دعوای قدرت میان آنها و در نتیجه غلبه یكی بر دیگری می‌شود.

به گفته این روان‌شناس، یكی از دلایل روان‌پریشی در خانواده‌ها وجود این الگو در خانواده است. گاهی اوقات كودكان یاد می‌گیرند كه چگونه از یك والد بهره‌كشی كنند.

دکتر منصور بهرامی، روان‌شناس، معتقد است: «گاهی كودكان برای اجرای مقاصدشان بسیار دیکتاتور هستند. بنابراین والدین برای حل مشكلات خود نباید كودكان را درگیر كنند.

یاد گرفتن مهارت‌های زندگی مثل مذاكره و ارتباط متقابل و مؤثر باعث می‌شود كه والدین بتوانند تسلط بیشتری بر خود داشته باشند و روش‌های مسالمت‌آمیزی را برای حل مشكلاتشان انتخاب كنند.» اگر محیط خانوادگی دوستانه نباشد، كودكان (مخصوصا دخترها) در مواقع حساس كه دچار بحران‌های روحی می‌شوند، دیگر نمی‌توانند مشكلا‌ت خود را با خانواده در میان بگذارند و از اینجاست كه گرایش به بزهكاری از همان سنین كودكی آغاز می‌شود.

جوزف هوپر، پژوهشگر مسایل خانواده معتقد است زمانی بقای یك زندگی خانوادگی برای كودك مفید است كه درگیری‌ها و مشكلا‌ت اعتقادی و سلیقه‌ای والدین محسوس نباشد، زیرا در غیر این صورت دوام یك زندگی نه تنها به سود كودك نیست بلكه باعث تشدید تشویش‌های ذهنی و مشكلا‌ت روحی‌او می‌شود.

واقعیت این است كه بسیاری از خانواده‌ها بدون اینكه درگیری‌های شدید یا اختلا‌فات عمیق داشته باشند از هم پاشیده می‌شوند. به والدینی كه مشكلا‌ت جدی با یكدیگر ندارند پیشنهاد می‌شود كه سریع تصمیم به جدایی نگیرند بلكه كانون خانواده خود را حفظ كنند و در صورت باقی ماندن مشكل، پس از سپری شدن دوران بحرانی فرزند‌انشان تصمیم به جدایی بگیرند. البته این مساله تنها شامل خانواده‌‌هایی می‌شود كه مشكلا‌ت و درگیری‌های آنها اندك است زیرا زندگی كردن كودك در یك خانه پرتشنج و پردرگیری، نه تنها تاثیر مثبتی بر ذهن و رفتار او ندارد بلكه آسیب‌های بسیار جدی به روح و روان او وارد می‌كند. مشاجره والدین با یكدیگر نوعی كودك‌آزاری ناآگاهانه است. پدر و مادر كودك همان‌طور كه حق تنبیه بدنی او را ندارند، نباید او را به لحاظ روحی - روانی مورد آزار قرار دهند. زمانی كه در یك خانواده پدر و مادر بر سر كوچك‌ترین مسایل جلوی چشم كودكان خود با هم مشاجره كرده و اوضاع خانواده را متشنج می‌كنند، از اولین نشانه‌‌های آن بی‌‌احترامی‌ به والدین است. كودكی كه ناظر مشاجره پدر و مادر است دچار مشكلا‌ت رفتاری مانند پرخاشگری می‌شود. این را هم بدانید كه آثار مخرب مشاجرات سخت و جدی والدین گاهی از تاثیرات طلا‌ق نیز طولا‌نی‌تر است.

 
 واکنش فیزیکی

کودکان در هر سنی به دعوای والدین خود واکنش‌های ناشی از شوک و ضربه نشان می‌دهند و می‌خواهند دخالت کنند. یا با ایجاد سر و صدا و اعتراض توجه والدینشان را جلب می‌کنند یا آنها را به خنده وامی‌دارند، یا از موقعیت فرار می‌کنند.

به‌طور کلی، هرچه بچه‌ها کوچک‌تر باشند، احتمال نشان دادن واکنش‌های ترس در آنها بیشتر است .

 

منبع : سلامت ایران

سه شنبه 10/6/1388 - 16:40
خواستگاری و نامزدی

حل المسایل عشق

 

 نویسنده:منصور بهرامی روان شناس و مشاور خانواده

50توصیه به والدین برای آموزش عشق به فرزندان

عشق یک حالت فوق العاده است؛ حالتی که در آن، فرد گرایش به ترکیب دارد؛ گرایشی که «من» را «ما» می کند. پس عشق رویکردی است به سوی رشد. عاشق رشد می کند و غم گذشته و آینده را فراموش می کند. برای عاشق شدن باید یاد بگیریم که چگونه تمایلات شخصی و پیش داوری های خودمان را در مسلخ معشوق، قربانی کنیم. بدیهی است که این توانایی، آسان به دست نمی آید. اگر نظام تربیتی یک خانواده بر اساس آموزش فرار از مشکلات باشد، نمی توان پرورش فرزندان عاشق را از آن خانواده انتظار کشید. پذیرش مشکلات لذت بردن از رفع آنها، یکی از اصول اساسی نظام های تربیتی عاشق پرور است. عاشق، شوق ستیز با مشکلات را دارد و از اینکه هر مانعی را از سر راه زندگی بر دارد، لذت می برد. پس ظرفیت سازی و مشکل ستیزی را باید از اصول اساسی نظام های تربیتی عشق پرور به حساب آورد و نباید فراموش کرد که عشق، نمودی خاص از نوع دوستی است و نظام هایی حیات گرا، نوع پرور و ارزش مدار می توانند زمینه ها ی مساعدی را برای آموزش آن فراهم آورند. بی تفاوتی به زندگی و دوری از ارزش ها موجب می شود توان عشق آفرینی از بین برود. خانواده ها نیز تنها در صوتی می توانند پرورش فرزندان خود را بر اساس نظم تربیتی عشق آفرین استوار کنند که آنان را با رنگ و بوی خاص هر کدام از این محبت ها آشنا سازند و برقرای پیوندهای با محبت را امکان پذیر نمایند. این هفته در صفحه «سلامت خانواده»، پنجاه راهنکار ساده ابزار عشق در خانواده و آموزش آن به فرزندان را باهم مرور می کنیم.
1- یک شاخه گل به خانه بیاورید و آن را روی تخت فرزند یا همسرتان بگذارید.

2- عکس بزرگی از خانواده خود قاب کنید و روی میز کار یا کنار میز کودک یا همسر با پدر و مادرتان قرار دهید.

3- در سالگرد ازدواج تان غذای مورد علاقه همسرتان را درست کنید و آن را به بهترین شکلی تزیین نمایید.

4- یک روز ا سرکار زودتر به منزل بیایید و فرزندان تان را بعد از مدرسه به پارک ببرید.

5- هنگامی که فرزندتان می خواهد با دوستش به خرید برود، به او پول اضافی بدهید.

6- هر از گاه، بلیتی برای کودک و همه خانوداه تان برای رفتن به سینما یا کنسرت تهیه کنید.

7- شبی بدون تلویزیون، وقت خود را به بازی با فرزند و صحبت به همسرتان بگذارید.

8- با همسر و فرزندانتان ناهار را به پارک یا فضایی زیبا ببرید و در آنجا با هم صرف کنید.

9- یک روز که اهمیت ویژه ای برای فرزندتان دارد (مانند روزی که کارنامه ای پر از نمرات درخشان

دریافت کرده) او را برای صرف غذا به رستوان دعوت کنید.

10- کارهای هنری فرزندتان را قاب کرده، در دفتر کار یا کارخانه در معرض نمایش قرار دهید.

11- مجله مورد علاقه فرزند یا همسرتان را بخرید یا سفارش دهید و یا اشتراک غیر منتظره ای را برای او فراهم آورید. شامی در خکنار نور شمع یا نور کم که شاعرانه باشد با خانواده خود صرف کنید.

12- فیلمی را که همه افراد خانواده دوست دارند، تهیه کنید و در بعد از ظهری آرام آن را به اتفاق تماشا کنید.

13- برخی برنامه های جذاب تلویزیون را انتخاب کرده، سعی کنید از آن در کنار هم لذت ببرید و درباره آن گفتگو کنید.

14- فرزند،همسر یا پدر و مادر خود را برای دیدن فیلم به بیرون دعوت کنید.

15- کتاب مورد علاقه خانواده تان را که فکر می کنید از آن لذت می برند، به آنها هدیه دهید یا به کتبخانه بروید و کتابی را هر دوی شما از خواندن آن لذت می برید، مطالعه کنید.

16- هنگام خرید در فروشگاه های بزرگ، حداقل 15 دقیقه از وقت خود را به بازی های کامپیوتری با فرزندان تان اختصاص دهید.

17- برای انجام برخی مسؤولیت هایی که فرزندتان در قبال خانواده دارد، داوطلب شوید.

18- اگر شبانه روز کار می کنید آخر هفته خانواده تان را با ماندن در خانه غافلگیر کنید.

19- کارهای متنوع و جالبی مانند شیرینی پزی یا بازی فوتبال با فرزندانتان در خانه انجام دهید تا آنها را خوشحال کرده باشید.

20- هنگام خواب کودک خود را همراهی کنید و برای او کتاب بخوانید یا با او صحبت کنید و در آخر او را به گرمی آغوش بگیرید.

21- شبی از بیرون شام بخرید تا یک شب بدون آشپزی برای همسرتان فراهم کرده باشید.

22- اتاق خود را پیش از اینکه کسی به شما بگوید، مرتب کنید . هر روزصبح و هر شب قبل خواب، خانواده خود را به گرمی در آغوش بگیرید.

23- قبل از اینکه فرزندتان بخواهد، به او پیشنهاد کنید که دوستش را به خانه دعوت کند.

24- با فرزند یا همسر خود برای راه رفتن یا دوچرخه سواری به بیرون بروید.

25- قسمتی ازحقوق خود را به فرزندتن بدهید تا آن را پس انداز کند.

26- کارت های کوچک با جملات محبت آمیز روی برگه های کوچک بنویسید و آنها را در جیب لباس یا کیف دستی قرار دهید. از بیان جملات دستوری بپرهیزید.

27- هر روز برای فرزند خود کتاب های داستان یا مجله های مورد علاقه او را بخوانید و اجازه دهید روی پای شما دراز بکشد و با این کار صمیمیت خود را با شما حفظ کند.

28- فرزند خود را به مکان های مورد علاقه اش، مانند نمایشگاه ، مغازه کارت پستال، شهربازی یا کتابخانه ببرید.

29- برای کودک خود کتاب های داستان را به صدای بلند بخوانید، حتی اگر خودش می تواند بخواند

30- نظر اعضای خانواده را در مورد اتفاق هایی که برایتان می افتد بپرسید.

31- برای ابرازعشق نسبت به خانواده، آنها را از کاری که مشغول هستند فرا خوانید و به آنها بگویید که دوست شان دارید! قسمت های جذاب روزنامه و مطالبی را که مورد علاقه شماست هر روزدرکنار هم بخوانید.

32- سعی کنید سرگرمی های مورد علاقه خانواده را بشناسید و آنها را درک کنید. لباس ها و جواهراتی را که آرزویش را دارند، اگر توانستید برایشان بخرید.

33- یک روز فرزندتان را همراه خود به محل کار ببرید. به دخترتان (که بزرگ شده) یا مادر خود، لوازم آرایشی و تزیینی خود را بدهید.

34- مهارت هایی مانند آشپزی، دوخت و دوز، کامپیوتر و موسیقی را یاد دهید. باغچه کوچک منزل را با هم درست کنید.

35- با اظهار علاقه نسبت به کلکسیون های اعضای خانواده، به آنها چیزهایی را که نگهداری می کنند هدیه دهید (مثلا تمبر). فرزند و همسرتان را به انجام دادن کارهای اندیشمندانه تشویق کنید و اجازه دهید آنها بدانند که شما برای کارهای شان ارزش قابل هستید.

36- فقط برای اینکه لحظات را در کنار خانواده خود بگذرانید، کاری مانند خرید از فروشگاه را به کارهای روزانه خود اضافه کنید.

37- تاریخ هایی را که برای اعضای خانواده مهم است، رویدادهای مهم یا پیشرفت هایی که در کار ها داشته اند به یاد داشته باشید.

38- الگویی برای عشق و محبت در خانواده خود باشید.

39- اگر اتفاق ناگواری برای همسرتان افتاده و با او اختلافی داشته اید، اختلاف ها را کنار بگذارید و صمیمانه با او همدردی کنید و خاطرش را تسلی بدهید.

40- در لحظات بحرانی به همسرتان دلداری دهید و کنارش باشید تا احساس تنهایی نکند.
41- در مواقع بحرانی و پیشامدهای ناگوار برای همسرتان، بابدا از گذشته سخن نگویید، بکله به طرفداری و ملاطفت با وی بپردازید.

42- در مواقع ناگوار برای همسرتان، او را در به دست آوردن اندیشه و آرامش از هر طریق که می توانید، کمک کنید و سعی نمایید اطرافش خلوت یا شلوغ باشد، بسته به این که او چه طور راحت است.
43- در موقع بحرانی ناشی از شغل یا مرگ و میر خانوادگی همسرتان، چون کوه به دور از اختلافات احتمالی قبلی کنارش باشید و او را با مهربانی پذیرایی کنید.

44-  از به رخ کشیدن خوداری کنید و گلایه کردن را به حداقل برسانید.

45- در اوقات بحرانی و ناراحتی همسرتان درکش کنید و مرهمی برای او باشید.

46 - در ابراز علاقه به همسرتان امساک نکنید، چون ابراز محبت، باعث افزایش بازده قبلی است. ازابراز محبت به همسرتان خجالت نکشید. گاه و بی گاه در شبانه روز و حتی در حضور فرزند یا فرزنداتان، دست های او را در دستان تان بفشارید.

47- هدیه ای را که همسرتان دوست دارد ماهی یک بار برایش بخرید، هر چند یک شاخه گل باشد. هیچ لازم نیست که هدیه تان حتما گران قیمت باشد.

48- مسایل خانوادگی ، حاشیه ای، فرهنگی و برچسب زدن ها را بزرگ نکنید و همسرتان را درگیر نسازید.

49- چنانچه در تری فرزندان اخلاف سلیقه دارید، آن را در حضور آنان ابراز نکنید، بلکه در خفا و پنهانی مطرح کنید. اگر همسرتان دستوری یا مطلبی به فرزند یا فرزندان تان گفت، مخالفت نورزید؛ هر چند با نظر او مخالف باشید. از مقایسه کردن خودداری کنید و الگو برداری و تقلید را رها سازید.
50- همیشه تلقی زیبایی از زندگی تان داشته باشید، نیمه پر لیوان را ببینید و برپایه اعتماد زندگی کنید. از برچسب زدن و کارهایی که اعتماد بین شما را کم رنگ می کند، پرهیز کنید و به همسرتان در کارهایش کمک کنید.

 

منبع:روزنامه سلامت شماره 228

سه شنبه 10/6/1388 - 16:31
خواستگاری و نامزدی

  پنج ساعت شگفت انگیز از زندگی زناشویی

 

 نویسنده:جان گاتمن

هیچ کتاب یا درمانگری نمی تواند همه مشکلات مربوط به زندگی زناشویی شما را حل کند.با گنجاندن این هفت اصل در زندگی مشترک خود،می توانید روند ارتباطتان را تغییر دهید .حتی یک تغییر کوچک و ملایم در مسیر زندگی مشترکتان ،در طول زمان تأثیر مثبت و برجسته ای خواهد داشت.نکته اینجاست که شما باید این تغییر را به وجود آورید و آن را ادامه دهید.بهبود زندگی زناشویی تان نوعی سفر است،درست شبیه همه مسافرتها ،ناباوریها را به دور بریزید ،یک قدم کوچک بردارید و بعد ببینید کجایید و قدم دیگر را بردارید .اگر در جایی گیر کردید یا قدم اشتباهی برداشتید ،دوباره بخشهای مختلف کتاب را بخوانید و ببینید شما در کجای این نقشه واقع شده اید .این گونه قادر خواهید بود تا درمسیردرست حرکت کنید.
آن گاه که حس کردید زندگی تان درمسیرخود پیش می رود،نظرات زیر را که به شما کمک می کند تا در این مسیر باقی بمانید ،بخوانید .

 پنج ساعت شگفت انگیز

وقتی نتایج کار زوجهایی را که درآزمایشگاه سیاتل حضور یافته بودند پی گیری می کردیم،از آنچه زوجهایی که زندگی شان رو به بهبود بود را از آنانی همان طور باقی ماندند مجزا می کرد،متحیر شدیم.آیا ما متوجه شدیم که گروه موفق به طرز چشمگیری در زندگی خود تجدید نظر کردند ؟موضوع فراتر از این بود.ما در کمال تعجب پی بردیم که آنها تنها پنج ساعت در هفته را به زندگی مشترک خود اختصاص دادند .گرچه هر زوج برای چگونه گذراندن این پنج ساعت شیوه خاص خود را داشت ،ولی برخی از آنها بارز بودند .به طور کل،آنچه این زوجها انجام می دادند این بود که به زندگی خود در هفت اصل روندی تازه ببخشند .این شیوه چنان خارق العاده بود که من نام آن را پنج ساعت شگفت انگیز نامیدم.در اینجا آنچه را که شما نیز می توانید انجام دهید ،آورده ایم:

خداحافظی:مطمئن شوید قبل از اینکه در صبح از همسرخود خداحافظی می کنید .ازیکی از چیزهایی که قرار است در آن روز در زندگی همسرتان اتفاق بیفتد،مطلع هستید .از جلسه با رئیس و بعد ملاقات با دکتر گرفته تا داشتن تماسی تلفنی با یکی از دوستان قدیمی.

زمان لازم:2 دقیقه در یک روز *5روز کاری

جمع:10 دقیقه

دیدار مجدد:مطمئن شوید که در آخر هر روز کاری گفت و گویی خواهید داشت که از شدت استرس و تنش می کاهد (به تمرین شماره 2 فصل 5 مراجعه کنید)

زمان لازم:20 دقیقه در یک روز *5 روز

جمع:1 ساعت و 40 دقیقه

تحسین و قدردانی:هر روز راهی را بیابید که با محبت صادقانه و صمیمی از همسر خود قدردانی کنید.
زمان لازم :5 دقیقه در یک روز*7 روز

جمع:35 دقیقه

محبت:در طول زمانی که در کنار هم هستید همدیگر را مورد مهر و محبت قرار دهید.حتماً قبل از خواب به یکدیگر مهر بورزید .به این کار به عنوان عملی نگاه کنید که هرگونه ناراحتی کوچکی را که در طول روز برای شما به وجود آمده ،از بین می برد.به عبارت دیگر،مهر و محبت را به عنوان بخشش همسرتان بدانید .
زمان لازم:5 دقیقه در یک روز*7 روز

جمع:35 دقیقه

با هم بیرون رفتن برای یک روز در هفته:این مورد می تواند راهی آرامش بخش و کم تنش برای برقراری ارتباط با هم باشد.از یکدیگر سؤالاتی بپرسید تا نقشه عشق قلبتان را به روز کند و شما را به یکدیگر نزدیک تر نماید.(البته اگر لازم باشد،می توانید در مورد مسائل زناشویی و یا دعوایی که در این هفته داشته اید با هم صحبت کنید.)به سؤالهایی که از همسر خود می خواهید بپرسید فکرکنید.(مثلاً «هنوز هم به تغییر دکوراسیون اتاق خواب فکر می کنی؟»،«سفر بعدی ما به کجا خواهد بود؟»یا«این روزها در مورد رئیست چه نظری داری؟»

زمان لازم:2 ساعت هفته ای یک بار

جمع:2 ساعت

جمع کل:پنج ساعت!

همان طورکه می بینید ،مقدار زمانی که شما صرف ایجاد این تغییرات می کنید بسیار اندک است.با این حال،همین پنج ساعت به ازدواج شما و ماندن در مسیر صحیح کمک بزرگی خواهد کرد.
به یاد داشته باشید ،اگر هر روز اندکی از وقت خود را صرف زندگی زناشویی خود بکنید ،تأثیر بیشتری بر سلامتی و طول عمر شما خواهد داشت.تا اینکه برای کسب سلامتی به باشگاههای ورزشی بروید.

 ردیاب ضعیف در زندگی زناشویی

برخی کارشناسان ازدواج ادعا می کنند که دلیل عمده ناراحتی در ازدواج این است که زن و شوهرها توقعات خود را از یکدیگر را کاملاً می شکافند .با کم کردن از این توقعات ،مشاجرات از بین می رود وکمتر احتمال دارد که ناراحت شوید.ولی دکتر دونالد بوکام،از دانشگاه کالیفرنیای شمالی،این عقیده را با مطالعه استاندارهای زوجین و توقعات آنها از یکدیگر به طورکلی باطل نمود.او دریافته است مردمی که توقعات بالایی برای زندگی مشترک خود دارند ،معمولاً به بالاترین حد کیفیت در ازدواج می رسند.این نظریه پیشنهاد می کند که با نگه داشتن ارتباطتان در استاندارهای بالا،احتمال بیشتری دارد تا به نوعی از ازدواج دست یابید که به آن تمایل دارید تا اینکه به راه دیگر نگاه کنید و بگذارید همه چیز افت پیدا کند.
تحقیق ما،بر زوجهای به تازگی ازدواج کرده،یافته بوکام را تأیید نمود.در تحقیق ما،زوجهایی که با دید منفی بسیار بالایی در ازدواج تطابق حاصل کرده بودند (آزار و اذیت،فاصله احساسی )،سالهای بعد کمترخوشحال و یا راضی بودند.آنهایی که سازگاری با دید منفی را رد کرده بودند،و پافشاری می کردند زمانی که خشم و بی اعتنایی تهدید به گسترش می کرد،با آرامش با یکدیگر
رو به رو شوند بنابراین سالها بعد زندگی رضایتمند و شادتری داشتند.

این یافته ها پیشنهاد می کنند که هرازدواجی باید مجهز به سیستم زنگ خطری درونی و فطری باشد تا هروقت کیفیت زناشویی شما رو به زوال بود،به صدا در آید و شما را آگاه کند.
یک بار شخصی به من گفت برای مردان در زبان انگلیسی جمله ی ترسناکی وجود دارد .«بیا تا در مورد ارتباطمان با هم صحبت کنیم.»حقیقت این است که این کلمات برای تعداد کثیری از زنان نیز ترسناک است.بهترین راه غلبه بر این ترس این است که در مورد ارتباط خود وقتی که هنوز همه چیز کوچک است و طوفانی به وجود نیامده تا کلی خرابی به بار آورد.با هم صحبت کنید.آن زنگ خطر به شما کمک می کند تا این کار را انجام دهید.

در اینجا سؤالاتی وجود دارد تا هر هفته از خود بپرسید .آنها شما را در ارزیابی ارتباطتان راهنمایی می کنند .تنها به خاطر داشته باشید ،در مورد این مسائل با شروعی ملایم و بدون استفاده از انتقاد و توهین با همسرتان صحبت کنید.(مواظب باشید که این مسائل را درست قبل ازخواب مطرح نکنید.زیرا بر روی خواب شما تأثیرمی گذارد.)

دستور العمل:این پرسشنامه را جهت ارزیابی اینکه امور در بین شما دو نفر امروز چگونه بوده است و اینکه آیا تمایل دارید آنها را مطرح کنید ،به کار برید.هرتعدادی را که می خواهید ،با هم بررسی کنید .چنانچه بیش از چهار مورد را بررسی کردید،در مورد صحبت درباره آنها با همسرتان در سه روز آینده فکر کنید-البته با آرامش.

1- من تندی کردم.

2- حس می کنم از لحاظ عاطفی فاصله گرفته ایم.

3- تنش بسیاری بین ما وجود دارد.

4- فکر می کنم دوست دارم جای دیگری باشم.

5- حس می کنم تنها هستم.

6- عصبانی بوده ام.

7- از همدیگر بی اطلاع بوده ایم.

8- حس می کنم عواطف شریکم خارج از دسترس من است.

9- شریکم در مورد آنچه من فکر می کنم نظری ندارد.

10- ما تحت استرس زیادی هستیم و ضرر زیادی به ما وارد کرده است.

11- آرزو می کنم که ای کاش الان به هم نزدیک تر بودیم.

12- بارها خواسته ام که تنها باشم.

13- همسرم تندی کرده است.

14- همسرم از لحاظ عاطفی فاصله گرفته است.

15- به نظر می رسد که توجه همسرم به جای دیگری جلب شده است.

16- همسرم عصبانی است.

17- در مورد اینکه همسرم به چه فکر می کند نظری ندارم.

18- همسرم بارها خواسته با هم صحبت کنیم.

19- ما واقعاً نیاز داریم با هم صحبت کنیم.

20- ما با هم خوب ارتباط برقرار نمی کنیم.

21- بیش از حد معمول با هم دعوا می کنیم.

22- به تازگی مسائل کوچک حاد می شوند.

23 - ما احساسات یکدیگر را خدشه دار می کنیم.

24- در زندگی ما شادی و سرگرمی چندانی وجود ندارد.

 خود را عفو کنید

بعد از اجرای این هفت اصل،احتمالاً برای شما روشن است که هیچ چیز همانند انتقاد سازنده نیست.انتقاد دردناک است.برخلاف شکایت-درخواستی ویژه برای تغییر-انتقاد زندگی زناشویی را بهتر نمی کند ،قطعاً آن را بدتر می کند.چه چیز سبب می شود یکی از زوجین همیشه منتقد باشد؟ما دو خاستگاه یافته ایم.اولی ،شریکی است که از لحاظ عاطفی بی اعتناست .اگر ناتالی به شکایت خود از یوحنا در مورد گذاشتن روزنامه در حمام ادامه دهد و او به ناتالی توجه نکند،ناتالی بلافاصله انتقاد از او را از سر می گیرد و به جای اینکه مؤدبانه به او یاد آوری کند که آنها را در سطل زباله بیندازد ،او را شلخته خطاب می کند .این تغییر درشیوه ناتالی قابل درک است،ولی به زندگی آنها چندان کمکی نمی کند،زیرا انتقاد او یوحنا را بی اعتناتر می کند.تنها راه بیرون آمدن از این وضعیت این است که هر دوی آنها تغییر کنند،که البته آسان نخواهد بود.شجاعت بسیار می خواهد تا در مقابل شریکی بی اعتنا،انتقاد نکرد.بسیار شجاعت می خواهد که به شریکی اعتنا نمود که دائم عیب تو را تکرار می کند.

منبع دیگر انتقاد در زندگی زناشویی از درون سرچشمه می گیرد .این مورد به عدم اعتماد به نفس مربوط می شود که در طول دوره ای از زندگی فرد،به خصوص دوران کودکی او،به وجود آمده است.به عبارت دیگر،با انتقاد از خود شروع می شود.آرون حقیقتاً نمی تواند از کارهای خود لذت ببرد یا آنها را تحسین کند.وقتی درتجارتش به مشکلی بر می خورد،حس می کند که واقعاً نالایق است.وقتی کارش به خوبی پیش می رود ،به خود اجازه نمی دهد که به کارش افتخار کند.صدایی در درون اوست که به او می گوید این به اندازه کافی خوب نیست .او همیشه به دنبال تأیید و رضایت است،ولی حتی وقتی به آن می رسد،نمی تواند لذت ببرد.

بعد از ازدواج با کورتنی چه اتفاقی برای آرون افتاد؟ازآنجایی که ذهنش را برای دیدن اشتباهات ،از قلم افتادگیها و عدم تحسین آنچه درست است تعلیم داده بود،نمی توانست از خوبیهای کورتنی یا ازدواجشان خوشحال باشد.بنابراین به جای تحسین خصایص بارز و خوب کورتنی،همانند شاد و مهربان بودن او،اخلاص و فداکاری او و حمایت عاطفی عمیق او از شوهرش هنگامی که در خطر از دست دادن یک مراجع مهم بود،به نقطه ضعفهای او توجه می کرد.اینکه تا چه حد احساساتی است،تا حدی منزوی است و به اندازه ای که او دوست دارد تمیز نیست.

داستان آرون و کورتنی چیزی است که در 85 درصد مواقع و دراغلب ازدواجها نادرست است .اگر خود را لایق و شایسته ندانید،همیشه در خود و همسرتان به دنبال نقصها می گردید.بیایید با آن رو به رو شویم.شما با هر فردی که ازدواج کنید برخی از خصایص مورد دلخواه شما را ندارد .مشکل اینجاست که می خواهیم بر روی خصایصی متمرکز شویم که شریک زندگی مان فاقد آن است،و یا خصایص خوبی که دارد چشم پوشی می کنیم و این را حق خود فرض می کنیم.

اگر خود را کسی می دانید که از خود انتقاد می کند،بهترین کاری که می توانید برای خود و زندگی مشترکتان انجام دهید این است که خود را با تمام عیبهایی که دارید،بپذیرید.وقتی به زندگی ام در گذشته تا حال نگاه می کنم ،به تفاوت بزرگی در نقشم به عنوان پدریا شوهر پی می برم که زندگی برایم به وجود آورده تا خود را برای همه کاستیهایی که دارم ،ببخشم.

دین شما هرچه که باشد،پیامی برای زندگی زناشویی شما در آن نهفته است.اصطلاحات شکر گزاری،ستایش و قدردانی پادزهر سمی به نام انتقاد و برادر کشنده اش توهین و بی احترامی است.تمرین زیر در شروع این مسیر به شما کمک می کند.

تمرینی برای تشکر

اقدام شماره 1:برای یک هفته نسبت به تمایل خود به انتقاد ،دیدن کاستیها ،تمرکز برچیزی که وجود ندارد و بدگویی در مورد آن آگاه باشید .در عوض،سعی کنید بر روی چیزی که خوب است تمرکز کنید.به آنچه خود و دیگران دارند توجه نمایید .به دنبال چیزهایی بگردید که آنها را تحسین کنید.با چیزهای ساده شروع کنید .جهان را بستایید.از تنفس خود،طلوع خورشید،زیبایی باران و چشمان زیبای کودک قدردانی کنید.کلماتی برای تشکر ادا کنید،ولی آهسته (در این مورد خاص به هیچ کس نگویید.)این کار به شما در تغییر دید منفی تان کمک می کند.

اقدام شماره 2:حداقل یک بار در کل هفته اورا ازصمیم قلب و خالصانه تحسین کنید.به تأثیر این تمرین بر روی خود و همسرتان توجه کنید.اگر می توانید،یک روز دیگر را نیز به قدردانی و تشکراضافه کنید و بعد یک روز دیگر را اضافه کنید.این تمرین را برای دیگران نیز به کار برید-برای مثال،فرزندانتان .وقتی با شخص جدیدی آشنا می شوید ،به دنبال خصایص منحصر به فرد در او بگردید و سپس آنها را تحسین نمایید.به یاد داشته باشید،همه آنها باید خالصانه و از صمیم قلب باشد.متظاهر و تصنعی نباشید .به این خصایص مثبت توجه کنید و از آنها لذت ببرید .سعی کنید به افراد بگویید که چه چیزهای خوبی در آنها یافته اید و آنها را تحسین می کنید.حداقل یک صفت خوب برای هر فرد بیابید و عیبها و کاستیها را به فراموشی بسپارید.

وقتی شما به تعداد روزهایی که تشکر می کنید بیفزایید،سرانجام هدیه ای بزرگ دریافت خواهید کرد.شما شروع می کنید به بخشش خود،و بخشش و حسن نیت به جهان شما وارد می گردد.این همه چیز در مورد«حسن نیت شگفت آور»معنوی است.به جای اینکه کارهای خود را ناکامی بدانید،از همه آنها لذت می برید.

یکی از با ارزش ترین هدایایی که پدر و مادر می تواند به فرزندش بدهد این است که او بتواند اشتباه خود را بپذیرد و بگوید :«من دراینجا اشتباه کردم.»یا «متأسفم.»این کار بسیار مؤثر و مفید است.زیرا به کودک اجازه می دهد که اشتباه داشته باشد،عیب خود را بپذیرد و هنوز همه چیز مرتب باشد و خود را سرزنش نکند.به همین ترتیب ،گفتن «متأسفم.»و معنا کردنش برای همسرتان رخدادی بسیار مهم است.هرچه بیشتر زندگی خود را از تشکر و قدردانیهای خالصانه پرکنید،زندگیتان پربارتر و با ارزش تر خواهد بود.

منبع:هفت اصل اخلاقی برای موفقیت در ازدواج

 

سه شنبه 10/6/1388 - 16:24
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته