• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1004
تعداد نظرات : 424
زمان آخرین مطلب : 4164روز قبل
شهدا و دفاع مقدس
پیرمرد عارف گفت این پسر روی دست شما نمی‌مونه

خبرگزاری فارس: زمانیکه اصغر به دنیا آمده بود، قسمتی از بدنش کبود بود که پدر و مادرم از پیرمرد عارفی این قضیه را پرسیدند؛ پیرمرد به پدرم گفت: آقای خنکدار این پسر رو دست شما نمی‌ماند، وقتی به سن جوانی برسد از دنیا می‌رود، ولی ناراحت نباشید، چون پسرتان راه درستی را در پیش می‌گیرد.

خبرگزاری فارس: پیرمرد عارف گفت این پسر روی دست شما نمی‌مونه

 

به گزارش گروه حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، شهید «علی اصغر خنکدار» در سال 1341 در روستای «کلاگر محله» شهرستان قائمشهر به دنیا آمد. او فرزند دوم خانواده بود. پدرش زمین کشاورزی نداشت و روی زمین‌های دیگران کار می‌کرد. به همین سبب خانواده‌اش از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبودند. علی اصغر پیش از آغاز دوران تحصیل رسمی در مدرسه به مکتبخانه رفت و به فراگیری قرآن پرداخت.

 مادر شهید می‌گوید: روز اول محرم بود، من در مسجد مشغول آشپزی برای شام بودم که همان روز هم اصغرم به دنیا آمد. برادراش را خیلی دوست داشت؛ وقتی برادر کوچکش یاسر، در خانه بازی می‌کرد، غرق تماشای بازی یاسر می‌شد و تشویقش می‌کرد. یاسر در حیاط تاب بازی می‌کرد و اصغر می‌خندید، خوشحال می‌شد و می‌گفت: مامان ببین بچه به این کوچیکی رزمنده‌ایه برای خودش.

قبل از شهادت اصغر خواب دیدم، تو یک اتاقی، جنازه شهید بود که شهید را، رو به قبله کرده بودند. رفتم کنار جنازه و از کسانی که پیش جنازه بودند، پرسیدم: جنازه کیست؟ گفتند: به جنازه نگاه کن، خوب دقت کردم، کاغذی بر روی سینه جنازه قرار داشت که روش نوشته بود: «شهید علی اصغر خنکدار سرباز امام زمان (عج)»

*کدام دانشگاه از دانشگاه الهی جبهه بهتر است

 پدر شهید می‌گوید: اصغر به اتفاق دوستانش همیشه در مسجد یا تکیه، مراسم روضه برپا می‌کردند. 2 ماه، بعدازظهرها من مسئول تدارکات (چایی ریختن) مراسم آنها بودم. اصغر و اسکندر مؤمنی هر دو دانشگاه ثبت نام کرده بودند، بعد از ثبت نام، دو تایی رفتند به جبهه. اصغر بهم گفت: اگر امتحان شروع شد به ما زنگ بزن تا برگردیم و امتحانمان را بدهیم. چند روز مانده بود به امتحان که با اصغر تماس گرفتم بیاید. بعد از 15 روز سر و کله اصغر پیدا شد. گفتم: چرا نیامدی امتحان بدی؟ سرش پایین بود، گفت: پدرجان! کدام دانشگاه از دانشگاه الهی جبهه، بهتر است؟!

اصغر، اسکندر مومنی و حمیدرضا رنجبر، این سه نفر، بچه‌های محل رو جمع می‌کردند و براشان جلسات مذهبی و اخلاقی می‌گذاشتند. حتی پیشنهاد کرده بودند همه‌شان عروسی‌هاشان را در مسجد برگزار کنند و وقتی شهید هم شدند در مسجد دفن شوند که همینطور هم شد ما عروسی اصغر و خیلی از بچه‌های دیگر را در مسجد گرفتیم و جنازه‌شان را هم در مسجد دفن کردیم.

اصغر اولین کسی بود که برای تبلیغات و بردن نیروی مردمی به جبهه، به نقاط مختلف شهر می‌رفت، سخنرانی هم می‌کرد و در مسجد صبوری، عشقی و جامع گونی‌بافی، نیروها را برای اعزام به منطقه آماده می‌کرد. در مازندران اولین تجمع نیرو جهت اعزام را اصغر و دوستانش در قائمشهر انجام دادند. در حال آماده کردن نیروها بود، بهش زنگ زدم و گفتم: باباجان، بیا خانمت فارغ شده، ده دقیقه هم که شده بیا بچه‌ات را ببین و برو. آمد بیمارستان چند دقیقه‌ای ماند و دوباره به شهر رفت چون فردای اون روز باید برای عملیات والفجر6 نیروها را اعزام می‌کردند.

*شهید، جان مرا نجات داد

 چند روز بعد از شهادت اصغر دیدم شخصی آمد به منزل ما. خیلی گریه و ناله می‌کرد. ازش پرسیدم: شما شهید را از کجا می‌شناسید؟ گفت: شهید، جان من را نجات داد. گفتم: چطور؟ گفت: با منافقین همکاری داشتم، دو بار هم دستگیر شدم، می‌خواستند مرا اعدام کنند، من هم به شهید خنکدار قول دادم توبه کنم که شهید خنکدار جانم را نجات داد و نگذاشت اعدامم کنند.

اصغر در روز عروسی‌اش حتی یک دست لباس نو هم نخرید. کاپشنی هم که پوشیده بود، برای رفیقش بود. کفشش هم اصلاً معلوم نبود برای کی بود. به هیچ وجه لباس نو نمی‌پوشید. مثلاً: اگر یک پیراهن نو می‌خرید، می‌داد به خواهرش بپوشه و یکبار بشوره تا لباس دست دوم بشه و بپوشه. اصغر همیشه بچه‌ها و برادر کوچکش را روی پای خودش می‌گذاشت و این دعا را می‌خوند: «یا دائم الفضل الی البر...»

همسر شهید خنکدار نیز می‌گوید: شب عروسی، مراسم دعای کمیل گذاشتیم و آقای خرسند دعا را خواند. عروسی ما در مسجد امام صادق(ع) کلاگر محله قائمشهر برگزار شد که مادر شوهرم می‌گفت: مردم سه سری ناهار خوردند و تا ساعت 4 بعدازظهر داشتند ناهار می‌دادند؛ خیلی شلوغ بود. روز تشییع جنازه اصغر هم مردم سه سری داشتند تو مسجد ناهار می‌خوردند و حدوداً 400 کیلو برنج پختند.

روز عروسی که آمدند مرا ببرند به خانه داماد، چادر سفید سرم کرده بودم. فردای روز عروسی اصغر بهم گفت: چرا چادر سفید سرت کردی؟ گفتم: اگه چادر سیاه می‌انداختم سرم، دیگه معلوم نبود عروس کیه؛ اصغر ناراحت شده بود و گفت: من خیلی خجالت کشیدم جلوی دوستا و همکارام که تو چادر سفید پوشیدی.

اصغر دو سال در جنگل به عنوان فرمانده طرح جنگل در مبارزه با منافقین در جنگل‌های هشت پر گیلان، آمل، قادیکلا قائمشهر و گلستان حضور داشت.

*خواب دیدم با یک پاسدار ازدواج می‌کنم

 زمانی که کلاس اول دبیرستان و مجرد بودم، خواب دیدم با یک پاسدار ازدواج کردم که چهار خواهر دارد. این پاسدار شهید می‌شه و من دیدم سر قبر یک شهید نشسته‌ام و دارم فاتحه می‌خوانم. چهار تا خواهر شهید هم دور تا دور قبر نشسته‌اند. از رادیو و تلویزیون برای مصاحبه آمدند. خواهران شهید هم به من اشاره می‌کنند و می‌گویند: بروید از همسر شهید مصاحبه بگیرید. من ناراحت شدم و گفتم: شما چرا به من می‌گویید همسر شهید؟! من مجردم. بعد از یک سال، خوابم تعبیر شد و پاسداری به نام «علی اصغر خنکدار» به خواستگاری‌ام آمد که چهار خواهر داشت. حتی خواهران شهید در خواب فامیلی خودشان را هم گفته بودند که من یادم نمی‌آمد. بعد از ازدواج وقتی که دوتا بچه داشتم دیگه مطمئن شده بودم که خواب دوران مجردی‌ام تعبیر نشدنیه، خوابم را به اصغر گفتم و گفتم: دیگه تو شهید بشو نیستی. ولی اصغر گفت: تو به خوابت می‌رسی و خوابت عین واقعیت است، من ایندفعه می‌روم و دیگر برنمی‌گردم و همینطور هم شد.

روز عقدمان، روحانی که خواست خطبه عقد را بخواند، چون کسی به من نگفته بود که مثلاً: شما بعد از سه بار جواب بله را بده، خیلی خجالت می‌کشیدم؛ به همین دلیل روحانی چندین بار خطبه عقد را تکرار کرد و دست آخر گفت: حتماً عروس خانوم لفظی می‌خوان؛ برادرم محمدرضا (محمدرضا مسرور) که شهید شد خیلی شوخی می‌کرد، گفت: بله! آقا گفت: مگه تو می‌خواهی ازدواج کنی؟! کلی خندیدیم. به اصغر گفتند: باید لفظی بدی، اصغر هم هیچ اطلاعاتی از این چیزا نداشت و هرچی تو جیبش بود، داد به من و گفت: تو منو خالی کردی.

*آنقدر دیر به دیر خانه می‌آمد که بچه خودش را هم نمی شناخت

کتاب حضرت فاطمه زهرا(س) را گرفته بودم و چندتا شعر از توش در آوردم و تو ماشین در حال رفتن به مراسم عروسی بودیم که به بچه‌ها این شعرها را دادم بخوانند.

آنقدر دیر به دیر، خانه می‌آمد که حتی بچه خودش را هم نمی‌شناخت. یک بار آمده بود مرخصی؛ بچه، بغل پدر شوهرم بود که اصغر گفت: این بچه کیست که اینقدر تپل و خشکله؟! پدرشوهرم ناراحت شد؛ اشک تو چشمانش جمع شد و گفت: خدا صدام رو نابود کنه که پدر نباید پسر خودش رو بشناسه.

*اگر من هم شهید نشم چی؟

آخرین باری که به مرخصی آمده بود، خیلی ناراحت بود. گفتم: چی شده که اینقدر ناراحتی؟ گفت: یکی از بچه‌هایی که با هم جبهه بودیم و با هم به مرخصی آمده بودیم، امروز صبح فوت کرد. همسرش وقتی برای نماز صبح می‌خواست بلندش کنه، دید سکته کرده و به رحمت خدا رفته؛ خیلی دوست داشت شهید بشه. آدم یکسال و نیم تو جبهه باشه و شهید نشه و بیاد تو خونه فوت کنه؟!! اگر من هم شهید نشم چی؟!!

یاسر خنکدار، برادر شهید می‌گوید: یادم می‌آید سه ساله بودم. روزی اصغر آقا روبروی من دو زانو نشست و با زبانی مهربانانه و بچه‌گانه گفت: داداشی من، یک وقت حیوانی را اذیت نکنی. ناراحت میشن. شاخه درخت‌ها یا گُلها را نکَنی، اگه این کارها را بکنی خدا از دست شما ناراحت میشه. این توصیه‌ها با توجه به فهم و درک من در آن سن، برایم قابل پذیرش بود.

*غسل شهادت با آب سرد در بهمن ماه 

 حجت‌الاسلام دکتر مسرور می‌گوید: قبل از عملیات والفجر8 که بهمن ماه بود، هوا هم خیلی سرد بود و برای استحمام، آبگرم هم نداشتیم. دیدم شهیدخنکدار سر و صورت و تنش خیسه، گفتم: چرا سرت خیسه؟ گفت: مگه نمی‌دونی؟! گفتم: چی رو؟! گفت: امشب عملیات داریم من غسل شهادت کردم. با اون آب سرد تو اون هوای سرد با اطمینان قلبی غسل شهادت کرده بود.

رحمت آهنگری می‌گوید: سخنرانی‌های شهید خنکدار در میدان‏‎‎ ‎‎صبحگاه‏‏ ‎‎هفت‏‏ ‎‎تپه،‏‏ ‎‎برای‏‏ ‎‎ما‏‏ ‎‎بچه‌های گردان امام محمدباقر(ع)،‎‎ سخنرانی‌های‏‏ ‎‎تکان‏‏ ‎‎دهنده‏‏ای بود که با لحنی عارفانه و عاشقانه، ما را به توکل بر خدا و توسل بر ائمه اطهار و‎‎ طلب‏‏ ‎‎استغفار دعوت می‌کرد و همیشه این آیه را در سخنرانی‌هایش می‌خواند ‎‎«سبحان‏‏ ‎‎من‏‏ ‎‎یرانی‏‏ ‎‎و‏‏ ‎‎یعرفه‏‏ ‎‎مکانی ‏‏‎‎و‏‏ ‎‎یسمه‏‏ ‎‎کلامی‏‏ ‎‎و‏‏ ‎‎یرزقنی‏‏ ‎‎ان‏‏ ‎‎یسانی»‏‏ و من مدام  بی‌اختیار‏‏ ‎‎اشک‏‏ ‎‎می‏‌‎‎ریختم‏‏، واقعاً همه ما منقلب می‌شدیم.

چند‏‏ ‎‎ماه‏‏ ‎‎قبل‏‏ ‎‎از‏‏ ‎‎عملیات‏‏ ‎‎والفجر 8‏‏ ‎‎شبی‏‏ ‎‎خواب‏‏ ‎‎دیدم‏‏، ‎‎عملیات‏‏ ‎‎‎‎مهمی‏‏ ‎‎‎‎در‏‏ ‎‎پیش‏‏ ‎‎داریم‏‏ ‎‎و‏‏ ‎‎در‏‏ ‎‎آن‏‏ ‎‎عملیات حاج اصغر‎‎خنکدار‏‏ و فرماندهان دیگری ‎‎به شهادت می‌رسند. ‎‎من‏‏ هم وقتی به هفت تپه اعزام شدم، برحسب اتفاق‎‎ به‏‏ ‎‎گردان‏‏ ‎‎امام‏‏ ‎‎محمد‏‏ ‎‎باقر‏‏(‎‎ع‏‏)‎‎ منتقل شدم. حاج اصغر هم در این گردان بود و هر زمان می‌دیدمش، یاد خوابم می‌افتادم و در دلم می‌گفتم: او به زودی شهید می‌شود. یکبار دیگر وقتی در‏‏ ‎‎حال‏‏ ‎‎آموزش‏‏ در «بهمن شیر» ‎‎بودیم،‏‏ ‎‎همان‏‏ ‎‎خواب‏‏ ‎‎را‏‏،‏‏ ‎‎کاملتر‏‏ ‎‎دیدم‏‏ ‎‎که‏‏ ‎‎در عملیات پیروز می‌شویم و فاو را فتح می‌کنیم. بالاخره خواب من هم تعبیر شد و در عملیات والفجر 8 فرماندهانی همچون سردار شهیدعلی اصغر خنکدار، سردارشهید قربان ‎‎کهنسال‏‏، سردار‎‎شهید نورعلی‏‏ ‎‎یونسی، شهید‏‏ ‎‎گلزاده‏‏ ‎‎و‏‏ ‎‎حجت‌‎‎الاسلام‏‏ ‎‎داودی‎ به‎‏‏ ‎‎شهادت‏‏ ‎‎رسیدند‏‏.

حاج محمدعلی روحانی می‌گوید: وقتی به همراه بچه‌های اطلاعات به گشت و شناسایی می‌رفتیم و بر می‌گشتیم، می‌دیدیم ظرف‌های غذامون شسته شده. از هر کسی می‌پرسیدیم این‌ها را چه کسی شسته، جواب نمی‌داد. چند روز گذشت. تو این فکر بودیم که کی این کارها را انجام می‌دهد. یک روز زودتر از زمان مقرر به محل استقرارمون برگشتیم تا ببینیم چه کسی ظرف‌ها را می‌شوید؛ دیدیم باز هم ظرف‌ها شسته شده و این بار کنار سنگر فرماندهی گردان چیده شده تا خشک بشود. رفتیم تو سنگر از اصغر آقا سوأل کردیم، این ظرف‌ها را کی شسته که کنار چادر شما چیده شده؟ از سکوتش متوجه شدیم که کار خودشه.

*یادم رفت که خدا کفیل زن و بچه من است

قبل از عملیات والفجر 8 من و اصغر آقا در پایگاه شهید بهشتی اهواز، داشتیم قدم می‌زدیم و در رابطه با مسائل روز صحبت می‌کردیم. در حین صحبت اصغر آقا گفت «یک کاری دارم که می‌خواهم به حاج مرتضی قربانی بگویی ولی خجالت می‌کشم.» گفتم «در مورد چیه؟» کمی مکث کرد و گفت «ما صد در صد شهید می‌شویم. بعد از ما خانواده‌مان بی‌سرپرست می‌شوند؛ می‌خواهم به حاج مرتضی بگویم به من یک وامی بده تا سرپناهی برای همسر و بچه‌هایم بسازم.» من حرف‌هایش را تأیید کردم. با هم به طرف ساختمان فرماندهی لشکر رفتیم. به چند قدمی اتاق فرماندهی نرسیده بودیم که اصغرآقا ایستاد. گفتم: «چه شد؟» با حالت خاصی که بیشتر به چهره آدم‌های پشیمان می‌خورد، گفت: «شیطان را ببین! داشت چه کار می‌کرد؟! یادم رفت که خدا کفیل زن و بچه‌ام خواهد بود.» گفت: برگردیم. در بین راه دائم استغفار می‌کرد.

اصغرآقا، قبل‏‏‏‏ ‎‎‎‎از‏‏‏‏ ‎‎‎‎عملیات‏‏‏‏ ‎‎‎‎والفجر 8‏‏‏‏ ‎‎‎‎روحیه‏‏‏‏ ‎‎‎‎عجیبی‏‏‏‏ ‎‎‎‎داشت‏‏‏‏ ‎‎‎‎و‏‏‏‏ ‎‎‎‎اظهار دلتنگی‏‏‏‏ ‎‎‎‎و‏‏‏‏ ‎‎‎‎بی‌‎‎‎‎قراری‏‏‏‏ ‎‎‎‎می‏‏‏‌‎‎‎کرد‏‏‏‏ ‎‎‎‎و ‎‎‎‎می‏‏‏‏‌‎‎‎‎گفت: از‏‏‏‏ ‎‎‎‎قافله‏‏‏‏ ‎‎‎‎شهدا‏‏‏‏ ‎‎‎‎عقب‏‏‏‏ ‎‎‎‎ماندم‏.‏ شهدا مرا تنها گذاشتند. هر‏‏‏‏ ‎‎‎‎چه‏‏‏‏ ‎‎‎‎به‏‏‏‏ ‎‎‎‎لحظه‏‏‏‏ ‎‎‎‎عملیات‏‏‏‏ ‎‎‎‎نزدیکتر‏‏‏‏ ‎‎‎‎می‌‎‎‎‎شد،‏‏‏‏ ‎‎‎‎حالات‏‏‏‏ ‎‎‎‎اصغر آقا ‎‎‎‎بیشتر تغییر‏‏‏‏ ‎‎‎‎می‌‎‎‎‎کرد‏‏‏‏.‎ چهره‏‏‏‏‎‎اش نورانی‌تر‏‏‏‏ ‎‎‎‎می‌شد و ‎‎‎‎احساس‏‏‏‏ ‎‎‎‎می‏‏‏‏‌‎‎‎‎کردم‏‏‏‏ ‎‎‎‎که‏‏‏‏ ‎‎‎‎شهید می‌شود. ‎‎‎‎وداع اصغر آقا با شهید بلباسی، هرگز از یادم نمی‌ره که عاشقانه و عارفانه همدیگر را در آغوش کشیدند و گریه کردند.

*خدایا من دیگر سبک‌بال شدم

مجید خانقلی می‌گوید: قبل از عملیات والفجر 8 وداع جانسوز اصغرآقا با برادرش اکبر در میان نخلستان‌های اروند کنار که انگار با آگاهی کامل بود و هرگز این دو برادر در هیچ عملیاتی با هم خداحافظی نکرده بودند، وداع عجیبی بود که نشان از شهادت داشت. برگه‌ای هم در دست اصغرآقا بود که در آن نوشته بود «خدایا من دیگر سبکبال شدم»؛ بعد از شهادت شهید خنکدار، مرتضی حاجی استاندار وقت مازندران، می‌گفت: من در سخنرانی هیچ کسی شیفته نشده بودم مگر در سخنرانی‌های شهید خنکدار که تأثیر زیادی روی من می‌گذاشت.

سردار مرتضی قربانی می‌گوید: وقتی خبر شهادت اصغر را به من دادند، یک دفعه کمرم را گرفتم و گفتم: خدایا دیگر گردان امام محمد باقر(ع) از دستم رفت. اگر ما چند نفر مثل علی اصغر داشتیم هیچ مشکلی نداشتیم. اصغر خنکدار شیر بیشه اسلام بود. خدا می‌داند هر وقت او را می‌دیدم، روحیه‌ام صد در صد عوض می‌شد. حرف زدن او به انسان طمأنینه می‌داد، برخوردهای بسیار اسلامی و سنگین داشت. تدبیر و شجاعت و شهامتش مثال زدنی بود. قبل از عملیات والفجر 8 او را چند بار برای شناسایی فرستادم و وقتی بر می‌گشت، روحیه جدیدی به ما می‌داد.

مهرعلی ابراهیم‌نژاد می‌گوید: قبل از عملیات والفجر6 سردار صحرایی فرمانده گردان امام محمد باقر(ع) و محور دوم لشکر بود. فرماندهان تصمیم گرفتند، شهید بلباسی فرمانده گردان امام محمدباقر(ع) بشود و شهید خنکدار هم فرمانده گردان مالک، ولی شهید خنکدار چون قبلاً هم سابقه حضور در گردان امام محمد باقر(ع) را داشت، به هیچ وجه دوست نداشت از این گردان و دوستانش جدا بشود و اصرار داشت بماند که فرماندهان مخالفت کردند و گفتند: ما بلباسی را برای فرماندهی گردان امام محمد باقر(ع) معرفی کردیم و شما هم جایگاهتان فرمانده گردانیه و باید فرمانده گردان بشوید و گردان مالک را تحویل بگیرید. 

ولی باز هم شهید خنکدار قبول نکرد و با اینکه در آن مقطع از شهید بلباسی بالاتر هم بود، گفت: من اصلاً نیروی بلباسی هستم؛ من به عنوان نیروی زیر دست بلباسی کار می‌کنم و برایم هیچ فرقی نمی‌کند؛ با سماجت شهید خنکدار، فرماندهان تصمیم گرفتند شهید خنکدار را به عنوان جانشین گردان امام محمدباقر(ع) و با حفظ سمت جانشین سردار صحرایی در محور دوم لشکر منصوب کنند که در جریان عملیات والفجر 8 سردار عبداله عمرانی فرماندهی محور دوم را بر عهده داشت.

حاج اکبر خنکدار (برادر شهید) می‌گوید: زمانیکه اصغرآقا به دنیا آمده بود، قسمتی از بدنش کبود بود که پدر و مادرم از پیرمرد عارفی این قضیه را پرسیدند؛ پیرمرد به پدرم گفت: آقای خنکدار این پسر رو دست شما نمی‌ماند، وقتی به سن جوانی برسد از دنیا می‌رود، ولی ناراحت نباشید، چون پسرتان راه درستی را در پیش می‌گیرد.

اصغر آقا، سردار شهید حمیدرضا رنجبر و سردار اسکندر مؤمنی کسانی بودند که از کودکی با هم بزرگ شده بودن؛ یعنی شب و روزشون با هم بود و همش تو خونه همدیگه بودن و عین سه تا برادر تنی بودن که اصغرآقا و حمید پرواز کردند و سردار مؤمنی به عنوان یادگار از جمع سه نفری اونا موندنی شد. وقتی حمید شهید شد اصغرآقا تو جنگل به عنوان فرمانده گردان با جانشینش سردار مؤمنی در حال مبارزه با منافقین بودند که وقتی خبر شهادت حمید را به اصغرآقا دادند. دیگه شب و روزش شده بود گریه در فراق حمید. یادم نمی ره شبی که حمید رو دفن کردیم تا صبح اصغرآقا سرقبر حمید قرآن می خوند و گریه می کرد. خیلی به حمید وابسته بود که حتی اسم پسر خودش را به یادگار حمید گذاشت. بعد از شهادت حمید وقتی به مرخصی می آمد شبها می رفت سرقبر حمید و تا صبح گریه می کرد و قرآن می خواند که پدر و مادرم می رفتند دنبالش و به زور اصغرآقا رو می آوردند خونه.

لحظه وداع شهید خنکدار با شهید بلباسی

 

اصغرآقا یقین داشت به شهادت می‌رسه چون چندبار به ما گفته بود که دیگه اینجا موندگار نیست اون دنیا منتظرش هستند. حمید هم به خوابش اومده بود و بهش گفته بود: کارهایت را برس، مبارزاتت را انجام بده، ما جایی برای تو آماده کرده ایم بزودی میای پیش ما.

یک روز من از جبهه آمده بودم خانه که دیدم اصغرآقا و سردار شهید قربان کهنسال از جنگل اومدند؛ گفتم: داداش من می‌خواهم همراه شما به مبارزات جنگل بیایم. گفت: جبهه واجب‌تره، مبارزه با بعثی‌ها صفای دیگری دارد ما هم به زود می‌آییم جبهه.

در عملیات والفجر6 اصغرآقا به عنوان فرمانده گردان با سردار مؤمنی بعنوان نیروهای طرح لبیک به دهلران آمده بودند. در حین عملیات اصغرآقا دوتا ترکش می‌خوره به گوش و پهلوش، یک گلوله هم به سمت چپ سرش می‌خوره و مقداری از پوست و گوشت سرش را می‌کَنه. به هیچکس نگفت، فقط بچه‌های امداد سرش رو پانسمان کردن و یک کلاه آهنی گذاشت سرش تا کسی نفهمه مجروح شده و روحیه نیروها با دیدن وضعیت فرمانده پایین نیاد.

سید حبیب حسینی می‌گوید: شهید خنکدار در هنگام وداع، شهید بلباسی را در آغوش گرفته بود و رهایش نمی‌کرد. در بین خداحافظی بچه‌ها، وداع آن دو نفر از همه تماشایی‌تر بود. دقایقی قبل از عملیات والفجر 8، علی اصغر چهره‌ای متفکرانه به خود گرفته بود. وقتی قایق‌ها به سمت فاو حرکت کردند، در میان تلاطم خروشان اروند، اصغر ناگهان از جا برخاست و گفت: بچه‌ها! به خدا سوگند من کربلا را می‌بینم... آقا اباعبدالله را می‌بینم... بچه‌ها بلند شوید کربلا را ببینید. از حرف‌هایش بهت‌مان زده بود. سخنانش که تمام شد، گلوله‌ای آمد و درست نشست روی پیشانی‌اش. آرام وسط قایق زانو زد. خشک‌مان زده بود. به صورتش خیره شدم، چون قرص ماه می‌درخشید و خون موهایش را خضاب کرده بود.

پیکر سردار شهید علی اصغر خنکدار در گلزار شهدای مسجد امام جعفرصادق(ع) روستای" کلاگر محله"در شهرستان "قائمشهر" به خاک سپرده شد و در مراسم تدفین به سفارش شهید از چهل مومن امضا، گرفته شد و به همراه شهید در قبر گذاشته شد. یک سال بعد در جریان عملیات کربلای 5 برادرش "جعفر خنکدار" نیز، هفده ساله به شهادت رسید. سه سال بعد در تاریخ 4 مرداد 1367 در روزهای آخر جنگ "محمد باقر خنکدار" در منطقه عملیاتی جزیره مجنون به اسارت دشمن در آمده و در سال 1369 به آغوش خانواده بازگشت.

منبع: وبلاگ لشکر 25 کربلا

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910511000515

دوشنبه 17/7/1391 - 18:47
اخبار

ˈشینیا یاماناکاˈ از ژاپن و ˈبرتون جان گوردنˈ از انگلیس بطور مشترک برنده جایزه پزشکی و فیزیولوژی نوبل شدند.

به گزارش ایرنا، خبرگزاری رویترز روز دوشنبه با اعلام این خبر گزارش داد این دو نفر به دلیل پژوهش در زمینه تحول در فهم چگونگی توسعه ارگانیسم ها و سلولی، برنده این جایزه شناخته شدند.

هرساله ا بتدا برنده یا برندگان جایزه پزشکی نوبل معرفی می شوند و سپس برگزیدگان جوایز فیزیک و شیمی (سه شنبه و چهارشنبه) اعلام خواهد شد.

جایزه ادبیات نیز روز پنجشنبه و جایزه صلح هم قرار است روز جمعه در سوئد اعلام شود.

جوایز شش گانه نوبل از سال 1901 بنا به وصیت ˈآلفرد نوبلˈ کاشف دینامیت در رشته های فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و پزشکی، ادبیات، صلح اهدا می شود که اقتصاد نیز به این شاخه ها افزوده شد.
منبع : ایرنا
دوشنبه 17/7/1391 - 18:38
آموزش و تحقيقات
به گزارش دیلی میل، محققان امیدوارند که این کشف به بروز درمان های جدیدی برای ناشنوایی عمیق منجر شود.

این تحقیق که در مجله اینترنتی Nature Genetics منتشر شده است نشان می دهد نوزادانی که ناشنوا به دنیا می آیند دارای انواع جهش یافته ای از یک پروتیین به نام CIB2 هستند.

این مطالعه نشان می دهد که این ژن در سلول به کلسیم می چسبد و در ابتلا به وضعیتی که سندرمˈ آشرˈ نوع یک نام دارد دست دارد. سندرم آشر نوع یک موجب ناشنوایی و کاهش شنوایی غیر سندرمی می شود.

دکتر ˈزوبیر احمدˈ از دانشگاه ˈسینسیناتیˈ گفت: در این مطالعه محققان با تجزیه و تحلیل ژنتیکی 57 نفر از کشورهای پاکستان و ترکیه موفق شدند ژنی را که باعث ناشنوایی بر اثر ابتلا به وضعیت سندرم آشر نوع یک می شود و نیز ناشنوایی غیر مرتبط با این سندرم را کشف کنند.

وی خاطر نشان کرد: یافته های این مطالعه به محققان کمک می کند تا هدف های درمانی جدیدی را برای افرادی که در معرض خطر ابتلا به این سندرم قرار دارند کشف کنند.

آشر سندرم یک نقص ژنتیکی است که باعث ناشنوایی، نابینایی در شب و کاهش دید محیطی از طریق انحطاط پیشروند شبکیه چشم می شود.
منبع : ایرنا
دوشنبه 17/7/1391 - 18:32
هوا و فضا
جام جم آنلاین: بیش از چهار قرن پیش مردی بود كه برای اولین بار در تاریخ بشر تلسكوپی كوچك را به سوی آسمان گرفت. زمانی كه چشمش را در پشت چشمی آن تلسكوپ ابتدایی قرار داد منظره‌ای در مقابل چشمانش هویدا شد كه احتمالا او را شیدا و شگفت‌زده كرده است.

او زمانی كه چشم از آن منظره خیره‌كننده برداشت، هم خود و هم جهانش وارد دنیای جدیدی شده بودند و جهان هیچ‌گاه دوباره مشابه قبل از آن لحظه نشد. گالیله می‌توانست چیزهای زیادی ببیند، اما قدرت كم ابزار او مانع شد تا جهانی متفاوت را ببیند. او هر جا كه نگاه می‌كرد ستاره‌ها را می‌دید. دشتی خرم و پربار از ستاره‌هایی كه در گوشه و كنار آسمان پراكنده شده بودند. او قمرهای مشتری را دید و هلال‌های سیاره زهره را. بر سطح ماه سطحی ناهموار را مشاهده كرد و دید خورشید بر خلاف ظاهر درخشانش گاهی غبارآلود می‌شود و لكه‌هایی بر صورتش می‌نشیند. او به این ترتیب درك ما از عالم را برای همیشه تغییر داد و تیر خلاصی بر نظریه زمین مركزی زد.

هیچ كس نمی‌داند آن لحظه كه گالیله چشم بر تلسكوپش آسمان را می‌دید و برای اولین‌بار به كاوش در این قلمرو ی دست نیافتنی می‌پرداخت چه احساسی را تجربه می‌كرد. می‌دانیم شگفت‌زده بود. می‌دانیم هیجانی عمیق وجودش را فرا گرفته بود و شاید از دیدن آنچه برای نخستین‌بار می‌دید لحظاتی قلبش تندتر می‌زده است و عرقی از هیجان چهره‌اش را می‌پوشانده اما آنچه در ذهن و جان او می‌گذشت تنها گنجینه‌ای برای خود او بود.

اما ما هم آنقدر خوش‌شانس هستیم كه در سال‌های اخیر تجربه‌ای شاید مشابه تجربه گالیله در آن نخستین دیدار را از سر بگذرانیم. آخرین مورد دو هفته پیش بود كه با دیدن نمایی كه چشمان تلسكوپ تاریخ‌ساز دیگری آن را شكار كرده بود نفس‌هایمان در سینه حبس شد. هابل بار دیگر جهان دیگری را پیش روی ما گشود.

در طول چهار قرن كه از ابداع و اختراع تلسكوپ می‌گذرد هر بار كه توان ابزارهای رصدی ما به‌طور چشمگیری افزایش یافته، دید ما از كیهان نیز به طور جدی دستخوش تغییر شده است. تلسكوپ‌ها در طول موج‌های مختلفی اینك به نگاه كردن به آسمان مشغولند و اسرار پنهان در اعماق آن را برای ما آشكار می‌كنند. زمانی در قله مونت ویلسن در حاشیه شهر لس‌آنجلس، بزرگ‌ترین تلسكوپ آن دوران به كمك كیهان‌شناس جوانی به نام ادوین هابل آمد تا به ما نشان دهد جهان ما و هرچه در آن است در حال انبساطی كیهانی است. او جهان ما را بار دیگر تغییر داد و ما فهمیدیم راه‌شیری ما تنها یكی از جزیره‌های كیهانی عالم است. كهكشان ما كه به نام راه‌شیری آن را می‌شناسیم از بیش از 200 میلیارد ستاره تشكیل شده است. اندكی بر این عدد فكر كنید. شاید این روزها با تحولات بازار ارز و تبدیل نرخ‌های مختلف به هم معنی و بزرگی عدد میلیارد از چشم افتاده​ و ابهت آن شكسته شده باشد. اما برای این كه بزرگی آن را بدانید به خاطر آورید اگر قرار باشد با سرعتی معمولی از یك تا یك میلیارد را بشمارید و در این بین نه غذایی بخورید و نه آبی بنوشید و نه استراحتی كنید بیش از 50 سال زمان نیاز دارید. بسیاری از این ستاره‌ها خورشیدهایی مانند خورشید ما هستند و در اطرافشان سیاراتی وجود دارند، اما زمانی عظمت عالم ـ حداقل بخش كوچكی از آن كه از ماده معمولی تشكیل شده و آن را در قالب ستاره‌ها و كهكشان‌ها می‌بینیم و نه بخش‌های عظیمی از عالم كه آنها را به نام ماده تاریك و انرژی تاریك می‌شناسیم ـ را در می‌یابیم كه به عظمت تعداد و گستردگی كهكشان‌ها در عالم نظر كنیم.

نكته: در این تصویر كه چهارم مهرماه گذشته توسط مجموعه‌ای از تصاویر تلسكوپ فضایی هابل تولید شده است محدوده كوچك و تاریكی از آسمان نشانه گرفته شده بود و نتایج نشان داد این محدوده آنقدرها هم تاریك نیست

البته برای چنین نگاهی ژرف به عالم به ابزاری استثنایی نیاز داریم؛ ابزاری كه توانسته باشد فارغ از محدودیت‌های زمینی به اعماق كیهان نظر كند. روی زمین هر چقدر هم فناوری خود را توسعه دهیم و رصدخانه‌های بزرگ‌تری بسازیم همیشه محدود و محكوم به رصدكردن در زیر اتمسفر هستیم. جو زمین كه زندگی را برای ما ممكن ساخته است، در رسیدن نور ستاره‌های دور دست (و البته بخش عمده‌ای از امواج سایر مناطق طیف الكترومغناطیس) مانع ایجاد می‌كند. اختلال‌های جوی و جریان‌های هوایی كیفیت نور را كاهش می‌دهند و در نهایت تصویر نهایی شما محدود به شرایط رصدی باقی می‌ماند، اما در فراسوی جو فشرده زمین این مشكل وجود ندارد. تلسكوپی با آینه نه چندان بزرگ كه در فراسوی جو قرار داشته باشد می‌تواند دروازه‌های جدیدی را به سوی جهان باز كند. این كاری است كه تلسكوپ فضایی هابل در طول سال‌های طولانی خدمتش در مدار زمین برای ما انجام می‌دهد.

هابل شاید ارزشمندترین ابزار رصدی موجود جهان باشد. این تلسكوپ بود كه به طور اساسی دید ما را از كیهان و آنچه در آن جریان دارد تغییر داد. با وجود این هر از​گاهی این تلسكوپ در كنار تصاویر خیره‌كننده و داده‌های چشمگیری كه تهیه می‌كند نماهایی را به زمین می‌فرستد كه فراتر از ارزش‌های علمی خود بشدت شوكه‌كننده، نفسگیر و خیره‌كننده هستند. نگاه‌كردن و فكركردن درباره این تصاویر می‌تواند روز شما را بسازد و اگر اندكی عمیق‌تر به آن نگاه كنید شاید زندگی‌تان را متحول كند.

آخرین نمونه از مجموعه چنین عكس‌هایی را در این صفحه می‌بینید. این تصویر روز 25 سپتامبر امسال منتشر شد و به تصویرعمیقا ژرف هابل یا (eXtreme Deep Field) معروف شده است. هابل پیشتر تصاویر مشابهی به نام‌های ژرف، ژرف جنوبی و فراژرف از آسمان گرفته بود. این بار اما با كمك ابزارهای عكاسی جدیدی كه پس از آخرین ماموریت تعمیر این تلسكوپ در فضا به آن اضافه شده است نمای خیره‌كننده دیگری تهیه كرده است.

بار دیگر به تصویر این صفحه نگاه كنید. آنچه در این تصویر می‌بینید تنها یك پانزدهم قطر ماه كامل در آسمان را اشغال می‌كند. ماه كامل قطری معادل 30 دقیقه قوس در آسمان دارد و این تصویر تنها 2 دقیقه قوس از آسمان را اشغال كرده است. آن هم در جایی در صورت فلكی كوره، جایی كه خبری از ستاره‌های درخشان و بازتاب نور كهكشان نیست. این در واقع بخشی از مركز تصویر فراژرف هابل است. تصویری كه می‌بینید در بخش تاریك آسمان است و تهیه آن حدود 10 سال طول كشیده است. زمان خالصی كه تلسكوپ فضایی هابل برای نوردهی از این بخش آسمان صرف كرده چیزی حدود 2 میلیون ثانیه یا حدود 23 روز بوده است. نتیجه تصویری است كه می‌بینید.

در فضایی كه قطر آن تنها یك پانزدهم قطر ماه كامل است و در جایی كه به ظاهر هیچ ستاره‌ای وجود ندارد. بیش از 5 هزار و پانصد كهكشان در این تصویر دیده می‌شود. این ژرف‌ترین تصویری است كه انسان تا كنون از جهان گرفته است. همه نقطه‌های نورانی این تصویر كهكشان‌هایی هستند كه بسیاری از آنها شبیه راه شیری و دارای همان تعداد ستاره‌اند. باستانی‌ترین و قدیمی‌ترین كهكشانی كه در این عكس دیده می‌شود چیزی حدود 2‌/‌13 میلیارد سال نوری از ما فاصله دارد. یعنی نوری كه امروز در این تصویر می‌بینید 2‌/‌13 میلیارد سال پیش راه خود را به سوی زمین آغاز كرده است و زمانی شكوه این عكس را درمی‌یابیم كه به یاد آوریم عمر جهان ما تنها چیزی​حدود 7‌/‌13 میلیارد سال است. برخی از این كهكشان‌ها نخستین مهمانان جهان بوده‌اند. بار دیگر به عكس نگاه كنید. به جهانی چنین ژرف و عمیق. شاید بپرسید چه اهمیتی دارد كه در این شرایط به آسمان چشم بیندازیم. شاید ساده‌ترین جواب این است كه شما از جنس ستاره‌ها هستید. این یك تعبیر شاعرانه نیست. واقعیتی علمی است.

اگر شما وجود دارید به دلیل وجود عناصر سنگینی مانند كربن، اكسیژن و آهن است و می‌دانیم این عناصر تنها در قلب ستاره‌ها در عالم تولید شده‌اند. اتم اكسیژنی كه تنفس می‌كنید و كربنی كه در بافت بدن شما وجود دارد همه روزگاری در قلب یك ستاره متولد شده‌اند. اگر این دلیل شما را راضی نمی‌كند شاید نگاهی به این عظمت و شكوه كیهان بتواند مشكلات بزرگ زندگی را برای ما تحمل‌پذیرتر سازد.

پوریا ناظمی / جام جم

دوشنبه 17/7/1391 - 18:26
موبایل
جام جم آنلاین: كمپانی اپل با پرده‌برداری از روی آخرین طرح خود یعنی آیفون 5 تمامی كاربران موبایل را به‌وجد آورده، چرا كه این موبایل فوق پیشرفته دارای یكسری قابلیت‌های جدید و متفاوت‌تری در مقایسه با دیگر گوشی‌های موجود در بازار است.

در اینجا به بررسی تفاوت‌های این گوشی با گوشی‌های پیشین می‌پردازیم و این مقاله می‌تواند به شما كمك كند تا بتوانید از این قابلیت‌های جدید سر در آورید!

طراحی جدید یكی از اولین تفاوت‌هایی است كه این گوشی با گوشی‌های دیگر دارد، همان‌طور كه تا به حال دیده‌اید آیفون‌هایی چون 3GS و 4S چندان تفاوتی با نسل‌های پیشین خود نداشته‌اند و از لحاظ شكل ظاهری مشابه همان گوشی‌ها طراحی شده‌اند.

به همین خاطر بیشتر كاربران انتظار داشتند كمپانی اپل در تلاش باشد تا شكل ظاهری آیفون 5 را به طور كامل تغییر داده و محصول بسیار جدید و متنوع‌تری را به بازار عرضه كند، تا به حال هم هر نمونه‌ای كه از این موبایل جدید دیده شد كمی بلند‌تر و باریك‌تر از آیفون‌های پیشین بوده.

علاوه بر این جنس پشت آیفون 5 از نوع آلومینیوم و پلاستیك ساخته شده كه كمپانی تلاش كرده رنگ این حاشیه پلاستیكی با رنگ روی صفحه گوشی هم رنگ شود.

به طور حتم می‌توان پیش‌بینی كرد این محصول نیز همانند دیگر محصولات آیفون عده‌ای طرفدار و عده‌ای مخالف خواهد داشت.

دومین تفاوت این موبایل با آیفون‌های قدیمی‌تر اندازه بزرگ‌تر صفحه نمایش آن است، البته اگر از ابتدای تولید گوشی‌های آیفون تا به حال بررسی كنیم، هر گوشی جدید تولید شده توسط كمپانی دارای صفحه نمایش بزرگ‌تری در مقایسه با محصول قبلی خود بوده.

به همین منظور با بلندتر شدن سایز صفحه نمایش، مقدار رزولوشن صفحه نمایش نیز تغییر كرده و با كیفیت‌تر شده بنابراین برنامه‌هایی كه برای آیفون‌های پیشین نوشته شده‌اند لازم است برای این گوشی جدید دوباره نوشته شوند، تا بتوانند به درستی در صفحه نمایش بزرگ‌تر نمایش داده شوند.

در كل می‌توان گفت صفحه نمایش آیفون 5 بزرگ‌تر و پهن‌تر از صفحه نمایش گوشی‌های پیشین ساخته شده است.

یكی دیگر از عمده تفاوت‌های این گوشی با گوشی‌های دیگر پردازشگر A6 آن است، هر چند كمپانی اپل به طور مستقیم اطلاعاتی در زمینه پردازشگر آیفون 5 ارائه نداده.

تنها اطلاعاتی كه در این زمینه در دسترس قرار گرفته عكسی از پردازشگر سیلیكون این گوشی است، كه بر اساس این عكس می‌توان گفت این پردازشگر از نوع پردازشگر‌های A6 طراحی شده.

به هر صورت خیلی از كاربران تا چند هفته گذشته پیش بینی می‌كردند كه پردازشگر آیفون 5 همانند آی پد و از نوع A5x خواهد بود، در حالی كه با نمایش این عكس تمامی تصورات به كلی تغییر كرد.

تمام گجت‌های تولید شده توسط كمپانی اپل دارای پورت 30 تایی جهت شارژ شدن هستند، این را می‌توان در آیفون‌ها و آی‌پد‌ها مشاهده كرد، البته این پورت‌ها برای جا به جایی اطلاعات به این گجت‌ها نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند.

تا به حال خیلی از منتقدان اپل را برای تغییر ندادن چنین پورتی از زمان تولید اولین گوشی تا به حال مورد انتقاد قرار دادند، به همین منظور كمپانی اپل در صدد برآمد تا در گوشی جدید آیفون مدل این پورت را تغییر دهد.

به منظور ایجاد این تغییر گوشی‌های آیفون 5 دارای پورت 9 تایی هستند، با وجود این شما نمی‌توانید كابل‌های متداول مورد استفاده microUSB را به این گوشی‌ها متصل كرده و كار جا به جایی اطلاعات را انجام دهید، چرا كه چنین كابل‌هایی با پورت آیفون 5 هم خوانی ندارند.

حتماً تا به حال با نام LTE برخورد داشته‌اید، یا اگر هم نداشته‌اید بد نیست بدانید LTE نوعی استاندارد است كه كار با موبایل را برای ما آسان‌تر كرده.

با كمك این استاندارد شما اطلاعات را از روی اینترنت دانلود یا روی اینترنت آپلود می‌كنید، هر چند سرعت این نقل و انتقال به قدری سریع است كه باور آن دشوار است.

كمپانی اپل در سال گذشته در تلاش بود از چنین استانداردی در گوشی‌های خود استفاده نكند، ولی با تغییر نظر این كمپانی گوشی‌های جدید اپل 5 دارای استاندارد‌های LTE به منظور جابه‌جا‌كردن اطلاعات است.

این را هم باید اضافه كرد كه این استاندارد بیشتر برای شبكه‌هایی مورد استفاده قرار می‌گیرد كه با استاندارد LTE و با سرعت 4G كار می‌كنند.

یكی دیگر از مطرح‌ترین تكنولوژی‌هایی كه در حال حاضر در بسیاری از نقاط دنیا مورد بحث و بررسی قرار دارد، تكنولوژی NFC است، به همین منظور اپل در گوشی‌های آیفون 5 چیپ مورد نیاز برای استفاده از تكنولوژی NFC را قرار داده.

در حقیقت تكنولوژی NFC به منظور ارسال و دریافت مطالب از طریق امواج رادیویی مورد استفاده قرار می‌گیرد، به طور مثال شما می‌توانید با قرار دادن اطلاعات كارت پولتان درون گوشی، در هر مكانی كه نیاز بود پول پرداخت كنید، با روشن‌كردن NFC گوشی‌تان كار نقل و انتقال را به سادگی انجام می‌دهد.

هر چند استفاده از این تكنولوژی آنچنان كه باید باب نشده، ولی پیش‌بینی می‌شود در آینده‌ای نزدیك اكثر مكان‌ها به این تكنولوژی مجهز شوند و با كمك آن انجام كارها آسان‌تر شود.

یكی دیگر از تغییرات گوشی‌های جدید در مقایسه با مدل‌های قدیمی‌تر به همراه داشتن دوربین‌های بهتر است، البته باید این را هم اضافه كنم كه دوربین اصلی گوشی كه در قسمت پشت آن قرار دارد دارای تفاوت چندانی با گوشی‌های 4S نیست ولی دوربین قرار داده شده در قسمت جلوی این موبایل بسیار پیشرفته‌تر و بهتر از دوربین‌های قدیمی‌تر ساخته شده.

چرا كه تا به حال از دوربین‌های معمولی از نوع VGA در گوشی‌های اپل استفاده می‌شده، ولی این دوربین‌ها جای خود را به دوربین‌های 720P كه قابلیت ذخیره سازی ویدئو‌ها از نوع HD را هم دارند، داده‌اند.

نوبتی هم باشد نوبت به سیمكارت مورد استفاده در این گوشی‌ها می‌رسد، در آیفون جدید از استاندارد به روز‌تر Nano برای سیمكارت استفاده شده.

هر چند كمتر گوشی‌ای در حال حاضر از چنین تكنولوژی برای سیمكارت‌اش استفاده كرده، به همین منظور اپل برای پیشی گرفتن در صحنه رقابت از دیگر رقبای خود آیفون 5 را به چنین تكنولوژی مجهز كرده.

این را هم باید اضافه كرد كه تكنولوژی سیمكارت‌های Nano اندازه سیمكارت را بسیار كوچك‌تر از تكنولوژی سیمكارت‌های Micro كرده، ولی بیشتر گوشی‌ها و سیمكارت‌ها به این تكنولوژی قدیمی‌تر سازگار‌تر هستند و براحتی با آنها كار می‌كنند.

 یكی از كوچك‌ترین مزیت‌های این تغییر بیشتر شدن فضای داخل گوشی جهت استفاده برای مصارف دیگر است، به طور مثال كمپانی سازنده می‌تواند پورت‌های جانبی بیشتری برای گوشی‌اش طراحی كند.

از دیگر تغییرات این گوشی فوق مدرن با گوشی‌های دیگر بزرگ‌تر شدن اندازه باتری آن را می‌توان گفت، به خاطر همین بزرگ شدن ظرفیت این باتری به 1440mAH تغییر یافته، در حالی كه ظرفیت باتری‌های 4S تنها 1430mAH طراحی شده. این یعنی گوشی آیفون 5 برای مدت یك روز كامل می‌تواند برای شما كار كند، بدون این‌كه نیاز باشد آن را دوباره شارژ كنید.

و در نهایت جدید‌ترین سیستم‌عامل iOS 6 كه دارای برنامه‌های هوشمند‌تری از جمله Siri، Facebook integration، برنامه نقشه‌یابی جدید‌تر و Face Time هستند. این سیستم‌عامل فوق‌پیشرفته‌ترین سیستم‌عاملی است كه اپل تا به حال طراحی كرده است.

نازلی وحدت
منبع: WWW.Phonearena.com

يکشنبه 16/7/1391 - 20:51
خواص خوراکی ها
جام جم آنلاین: داشتن توانایی لازم برای گاز زدن و جویدن خوراكی‌ها به كاهش خطر ابتلا به فراموشی مرتبط است.

به گزارش روز یكشنبه جام جم آنلاین از وزارت بهداشت، تیمی متشكل از محققان وزارت دندانپزشكی علوم پزشكی و مركز تحقیقات افزایش سن مؤسسه «كارولینسكا» در سوئد با بررسی از دست دادن دندان‌ها و توانایی جویدن و مشاهده عملكرد شناختی و توانایی‌های ذهنی یك نمونه تصادفی از 557 فرد 77 ساله و بالاتر دریافتند كه افرادی كه در گاز زدن و جویدن مواد غذایی با بافتهای سفت‌تر مانند سیب دچار مشكل می‌شوند، بیشتر از بقیه در معرض بروز اختلالات شناختی و فراموشی قرار می‌گیرند.

این محققان افزودند: ارتباط بین مشكلات در جویدن و توسعه بروز مسائل شناختی و ادراكی در افراد مورد مطالعه با كنترل عوامل مؤ‌ثر بر میزان درك و فهم مانند سن، جنس، آموزش و پرورش و مشكلات سلامت روانی نیز همچنان ثابت باقی مانده است.

نتایج دیگر این مطالعه حاكی است یكی از عوامل از دست دادن عملكردهای شناختی و افزایش خطر ابتلا به زوال عقلی وابسته به نداشتن و یا كمتر داشتن دندان‌ها كه جویدن را مشكل می‌سازند می‌تواند به دلیل كاهش رسیدن جریان خون به مغز باشد.

به گفته محققان، اثر توانایی جویدن افراد با دندان‌های طبیعی و مصنوعی پایدار بوده و به تأثیرات آنها در كاهش بروز فراموشی ارتباطی ندارد.

يکشنبه 16/7/1391 - 20:47
شهدا و دفاع مقدس

خبرگزاری فارس: با تکانهای نسبتا شدید یک خبرنگار تهرانی کلاس بالا، از خواب بیدار شدم و با اصرار او که یالله مصاحبه کن مواجه شدم.

به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، شهید محسن شریفیان اهل نوق رفسنجان است. این شهید بزرگوار به تاریخ 4/10/65 در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید. متن زیر خاطره ای ایست از این شهید عزیز به همراه متن وصیت نامه ایشان.

 

 

 

شهید محسن شریفیان

 

*شهید محسن شریفیان خواهر زاده یکی از شخصیتهای سیاسی  معروف کشور است، با محسن در جزیره مجنون در یک سنگر  بودیم.

در آنجا خبرنگاری شنیده بود که خواهر زاده کی از شخصیت‌های معروف در خط مقدم است. پرسان پرسان و زیر آتش شدید توپخانه و بمباران هوایی، سنگر مان را پیدا کرده و از ایشان سوال کرده بود محسن شریفیان کیست می خواهم با او مصاحبه کنم؟ محسن به بنده حقیر که غرق خواب بودم اشاره کرده بود.

با تکانهای نسبتا شدید یک خبرنگار تهرانی کلاس بالا، از خواب بیدار شدم و با اصرار او که یالله مصاحبه کن مواجه شدم.

اوقاتم تلخ شد، گفتم: برادر با ایشان که بیدار است مصاحبه می کردی نه با من که خواب بودم.

گفت: شما خواهر زاده فلانی هستی نه ایشان.

شلیک خنده محسن با شلیک عراقیها همراه شد خبرنگار گیج شده بود و من عصبانی.

 

 

 

پاکت وصیت نامه شهید شریفیان

 

وصیت نامه

*بسم الله الرحمن الرحیم

الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ

به کسانی که ایمان  آورده و هجرت و جهاد کرده اند و در راه خدا با مال ها و جانهایشان بزرگترین مقام را نزد پروردگار خود دارند.

وصیت نامه خود را با سلام و درود فراوان حضور مهدی موعود امام عصر (عج) و نایب برحقش امام خمینی و رزمندگان و سلحشوران در جبهه های نبرد حق علیه باطل و شما ملت قهرمان و شهیدپرور شروع می کنم. اسلام همواره در طول تاریخ در تمام ادوار با دشمنان خود در حال نبرد بوده است و همواره مردانی بوده اند که با کمک خود به یاری اسلام می شتافته اند و در این راه با خون خود درخت اسلام را آبیاری کرده اند. هم اکنون نیز تنها یاور اسلام در صحنه نبرد با باطل همین ملت مسلمان ما می باشند، ملتی که جوانانشان از علی اکبر حسین و پیرمردانشان از حبیب بن مظاهر و کودکانشان از علی اصغر و زنهایشان از زینب درس چگونه زیستن و چگونه مردن را آموخته و همچون آنانند.

 

 

 

دستخط شهید پشت پاکت وصیت نامه‌اش

 

من به عنوان یک رزمنده که با اختیار کامل و شناخت و آگاهی کافی به جبهه آمده ام تا به فرمان امام و به ندای هل من ناصر ینصرنی وی پاسخ گویم و به دستور این آیه شریفه از قرآن مجید که می فرماید:

وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ

بکشید ایشان را  تا زمانیکه هیچ فتنه ای باقی نماند و دین تماماً برای خدا باشد.

عمل کرده باشم.

به شما ای ملت شهید پرور وصیت می کنم که هیچگاه دست از امام و روحانیت مبارز برندارید و بدانید که همانا دور شدن ما از آنان است که ما را به فلاکت می اندازد. هرگز دست از امام نکشید، امامی که هرگاه انقلاب ما به پرتگاه نابودی می رفت تنها او بود که ما را رهنمون می نمود و این انقلاب را از سقوط حتمی نجات می داد. امت مسلمان اتحاد خود را حفظ کنید؛ زیرا تنها چیزی که کمر دشمن ما را می شکند همین اتحاد می باشد و همین وحدت بود که انقلاب ما را پیروز کرده و در آینده نیز پیروز خواهد کرد.

وصیت من به هم کلاسی هایم این است که درسهایشان را بخوانند و در همه کار خیلی خدا را در نظر داشته باشند تا در همه کارهایشان موفق و پیروز گردند و جای مرا و سنگر مرا خالی نگذارند و مواظب باشند که عوامل ضد انقلاب داخلی هرگز در صفوفشان رخنه نکنند و از همه به خاطر زحماتشان سپاسگذارم و امیدوارم که در کارها موفق باشند و اگر از من ناراحتی دیده اند مرا به بزرگی خویش ببخشند.

وصیت نامه اینجانب محسن شریفیان

فزرند محمد

يکشنبه 16/7/1391 - 20:44
آموزش و تحقيقات

محققان در تحقیقات پزشکی خود هشدار دادند که درمانهای ناباروری شدت گرفتی رگها (تصلب الشرایین) را افزایش می‌دهد.

خبرگزاری فارس: درمانهای ناباروری شدت گرفتگی رگها را افزایش می‌دهد

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از پایگاه خبری هلث، تحقیقات پزشکی از ارتباط قوی بین درمانهای ناباروری و افزایش شدت علائم تصلب الشرایین حکایت دارد. این تحقیقات نشان می‌دهد: احتمال ابتلا به بیماری تصلب الشرایین در ۳ زن از مجموع هر ۴ زن که تحت درمانهای ناباروری و افزایش سطح باروری قرار گرفته‌اند، بالا رفته است.

این تحقیقات خواهان تدوین ضوابط سلامتی برای درمانهای ناباروری و باوری همراه با پرهیز از آثار جانبی آن به منظور پیشگیری از خطرات ابتلا به تصلب الشرایین است.

تصلب شرایین نوعی سخت شدن، سفتی و تنگ شدن رگها بر اثر رسوب مواد نا مناسبی مثل کلسترول در دیواره داخلی رگهاست .این مشکل از زیر 20 سالگی به صورت بسیار آرام و تدریجی آغاز می‌شود و باعث بروز بیماری قلبی در سنین بالاتر می‌شود.

بعضی محققان این مشکل را حتی در کالبدشکافی کودکان 2 ساله هم مشاهده کرده‌اند.

سن شروع بیماری قلبی بستگی به سرعت پیشرفت تصلب شرایین دارد و سرعت پیشرفت تصلب شرایین هم وابسته به تعداد و شدت وجود عوامل خطر(علل) تصلب شرایین دارد.

يکشنبه 16/7/1391 - 20:5
خواص خوراکی ها
جام جم آنلاین: دمنوش‌ها و جوشانده‌های گیاهی میان برخی افراد طرفدارانی حتی بیش از چای سیاه و سبز دارد. با این‌حال، خواص و طرز تهیه چند دمكرده و جوشانده آشنا شوید اما یادتان باشد اگر بیماری خاصی دارید قبل از مصرف با پزشك خود مشورت كنید و اگر بیمار نیستید از زیاده‌روی و مصرف پیاپی آنها حتما خودداری كنید.

دمكرده گل‌گاوزبان و سنبل‌الطیب: آرامبخش، خواب‌آور، ضد اسپاسم و گرفتگی عضلات، از بین برنده سنگ كلیه، افزاینده ادرار، كاهنده فشارخون. دو قاشق غذاخوری گل‌گاوزبان را با یك قاشق سنبل‌الطیب در قوری چینی ریخته، دو لیوان آبجوش به آن بیفزایید، كمی نبات خرد شده اضافه كرده، بگذارید نیم‌ساعت دم بكشد تا رنگ آلبالویی بگیرد.

جوشانده به‌لیمو و زیرفون: تب‌بر، ضد میگرن و سردرد، ضد آسم و سرماخوردگی، رافع اسهال و تشنج، كاهنده فشارخون، خواب‌آور. یك قاشق چایخوری به‌لیمو را با یك قاشق غذاخوری زیرفون و اندكی نبات مخلوط كرده، با دو لیوان آب سرد در قوری فلزی بریزید. پس از یك ساعت جوشیدن آب، قوری را روی بخار سماور بگذارید تا محتویات آن دم بكشد.

دمكرده زعفران: مفرح، نشاط‌آور، ادرارآور، افزاینده توان جنسی و رفع سرد مزاجی. مقداری خیلی كم از آن را در چهار تا پنج لیوان آب جوش درون قوری چینی بریزید و تا زمانی كه رنگی كاملا زرد شود و دم بكشد، صبر كنید. به یاد داشته باشید مصرف زیاد زعفران خطرناك است.

جوشانده بادرنج بویه: آرامبخش، خواب‌آور، ضد تشنج و اسپاسم، رافع بوی بد دهان و خونساز. یك قاشق چایخوری بادرنج بویه را با دو لیوان آب سرد در قوری فلزی ریخته، هنگامی كه آب جوش آمد، آن را روی بخار سماور گذاشته، دقایقی صبر كنید تا دم بكشد.

دمكرده زنجبیل: خونساز، افزاینده فشار خون، ضد ضعف عصبی، مفید برای مفاصل، ضد سرفه و تهوع. دو لیوان آب جوش را روی یك قاشق چایخوری زنجبیل كوبیده شده بریزید و ده تا 15 دقیقه آن را روی بخار سماور بگذارید. برای بهتر كردن طعم چای زنجبیل می‌توانید مقداری عسل نیز به آن بیفزایید، اما یادتان باشد مصرف زیاد این چای عوض فایده، ضرر خواهد رساند.

جوشانده دارچین: تب‌بر سریع، مقوی سینه و حنجره، افزاینده فشارخون، رافع دلهره، ضدسرماخوردگی و بوی دهان. دو لیوان آب را روی چند تكه چوب آسیاب ‌نشده دارچین درون قوری فلزی بریزید. پس از جوشاندن محتویات، آن را دو تا سه ساعت روی سماور بگذارید تا با بخار دم بكشد. زنان باردار از خوردن دارچین و بخصوص جوشانده آن منع شده‌اند.

دمكرده نعناع: افزاینده هورمون‌های زنانه، كاهنده هورمون‌های مردانه، ضدپرمویی، نشاط‌آور. مقداری برگ نعناع تازه را در قوری چینی ریخته، آب جوش به آن بیفزایید و بگذارید روی بخار سماور دم بكشد. می‌توان از مخلوط پنج گرم نعناع خشك و نیم لیتر آب نیز استفاده كرد. زیاده‌روی و مصرف پشت سر هم آن مضر است.

رشید حسام - جام‌جم

شنبه 15/7/1391 - 19:5
آموزش و تحقيقات
خبرگزاری فارس: زیاده روی در مصرف قهوه باعث نابینایی می‌شود

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از خبرگزاری خاورمیانه، محققان آمریکایی بر اساس تحقیقات خود گفتند: مصرف سه فنجان قهوه در روز خطر ابتلا به آب سیاه را که ممکن است به نابینایی منجر شود، افزایش می‌دهد.

این تحقیقات نشان داد مصرف قهوه سرشار از کافئین خطر ابتلا به نوعی آب سیاه به نام exfoliation glaucoma را افزایش می‌دهد.

نتایج این تحقیقات هشدار می‌دهد مصرف‌کنندگان قهوه باید درک کنند که مصرف زیاد این نوشیدنی ممکن است آنها را نابینا کند.

ژای هی کانگ تهیه کننده اصلی تحقیقات گفت: با وجود فواید شناخته شده قهوه سرشار از کافئین اما نوشیدن سه فنجان یا بیشتر در روز خطر ابتلا به آب سیاه را به ویژه در خانواده‌های دارای پیشینه این بیماری افزایش می‌دهد.

وی افزود: این افزایش خطر ابتلا به آب سیاه، 66 درصد برآورد می‌شود.

محققان تحقیقات خود را روی 79 هزار زن و 41 هزار مرد انجام دادند و هیچ یک از آنها دچار بیماری آب سیاه نبودند.

گلوکوم (Glaucoma) یا بیماری آب سیاه به معنای بالا رفتن فشار داخل چشم است که می تواند سبب آسیب عصب بینایی و در نتیجه کوری دائمی شود.

باید دانست که بعضی از انواع بیماری آب سیاه می‌تواند تا مراحل انتهایی بیماری هیچ علامتی نداشته باشد و هنگامی فرد متوجه بیماری خود می شود که بسیاری از رشته های عصب بینایی وی از بین رفته و دید به شدت و به طور غیر قابل برگشت افت کرده است. بنابراین تشخیص زودرس آب سیاه و شروع درمان به موقع، کلید اصلی پیشگیری از پیشرفت بیماری و کاهش دید بیمار خواهد بود.

در چشم دائماً مایع شفافی ترشح می شود که به آن «زلالیه» می گویند و این مایع از محلی که زاویه(محل تلاقی قرنیه با عنبیه) نامیده می شود، خارج می گردد. اگر بدلیلی انسداد یا مانعی بر سر راه خروج این مایع در چشم ایجاد گردد و زلالیه نتواند براحتی از چشم خارج گردد؛ در اینصورت فشار داخل چشم بالا می رود.

در حال حاضر 65 میلیون نفر در جهان به بیماری آب سیاه مبتلا هستند و متاسفانه این رقم رو به افزایش است.

اگر فردی در خانواده مبتلا به آب سیاه باشد. احتمال ابتلای به این بیماری در سایر افراد آن خانواده 4 تا 9 برابر بیشتر از سایر افراد جامعه است. احتمال ابتلای افراد بالای شصت سال به بیماری آب سیاه 6 برابر بیشتر از سایر افراد جامعه است.

در اغلب مبتلایان به ویژه در مراحل اولیه بیماری نشانه‌ها و علائم کمی وجود دارد. در مراحل بعدی بیماری علائمی شامل کاهش دید محیطی،  مشکل در تطابق با تاریکی، ایجاد مشکل در تمرکز روی کارهای نزدیک، ایجاد هاله‌های رنگی اطراف نور و نیاز به تغییر مکرر و زود به زود عینک بروز می‌کند.

شنبه 15/7/1391 - 18:59
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته