من بدانستم از اول كه تو بی مهر و وفایی

عهد نابستن از آن به كه ببندی و نپایی

دوستان عیب كنندم كه چرا دل به تو دادم

باید اول به تو گفتن كه چنین خوب چرایی

ای كه گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه

ما كجاییم درین بحر تفكر تو كجایی

این نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان

كه دل اهل نظر برد كه سریست خدایی

پرده بردار كه بیگانه خود آن روی نبیند

تو بزرگی و در آئینه كوچك ننمایی

حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان

این توانم كه بیایم به محلت به گدایی

عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت

همه سهل است، تحمل نكنم بار جدایی

روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا

در همه شهر دلی نیست كه دیگر بربایی

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم كه غم از دل برود چون تو بیایی

شمع را باید از این خانه برون بردن و كشتن

تا كه همسایه نداند كه تو در خانه مایی

سعدی آن نیست كه هرگز زكمندت بگریزد

كه بدانست كه دربند تو خوشتر كه رهایی

خلق گویند برو دل به هوای دگری نه

نكنم خاصه در ایام اتابك دو هوایی

اخبارخونیك گدار

امسال زعفران در خونیك گدار بسیار

كم است.

طبق گزارشات رسیده به مدیریت وبلاگ خونیك گدار زعفران كه به

عنوان محصول اصلی روستای  خونیك گدار وبه طور قطع منبع مهم

درآمدی مردم خونیك گدار میباشد امسال به قول اهالی به دلیل سرمای

بیش ازحد سال 86باعث از بین رفتن پیاز زعفران شده است .

ومردم امیدوارند مسؤلین چاره ای بیندیشند.

بارش نزولات آسمانی وشادمانی

مردم روستای خونیك گدار

در تاریخ 10/8/87در شهرستان قاین باران زیبایی شروع به باریدن

نمود كه روستای خونیك گدار نیز به عنوان ییلاقی ترین روستای

شهرستان قاین با باریدن  باران جلوه خاصی به خود گرفت.وبا باریدن

باران باعث تجدید خاطرات شد از جمله اینكه نماد قدرت وعظمت

 خونیك

گدار (قله عقاب-لاخ ارزونی)خیس بود وزیبایی خارق العاده ای

به خونیك

داده بود.وخاك نمناك خونیك گدار هر انسان عاقلی را مدهوش میكرد.