• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1295
تعداد نظرات : 925
زمان آخرین مطلب : 4603روز قبل
طنز و سرگرمی

دزد اولی در مسابقه ی دو شرکت کردم و صد هزار تومان برنده شدم

دزد دومی مسابقه با کی

دزد اولی تو خیابان با صاحب پول و چند تا پاسبان

چهارشنبه 1/1/1386 - 17:44
دعا و زیارت

پاسخ به پرسش قرآنى

سفيان بن محمد مى‏گويد: ضمن نامه‏اى از امام حسن(ع) پرسيدم: منظور از «وليجه‏» در آيه‏شانزدهم سوره توبه چيست؟ خداوند مى‏فرمايد:

«و لم يتخدوا من دون الله و لا رسوله و لا المؤمنين وليجه‏»

«آن مجاهدان‏مخلصى كه جز خدا و رسولش و مومنان كسى را محرم اسرار خود قرار ندادند.»

هنگام نوشتن نامه با خود فكر مى‏كردم كه منظور از «مؤمنين‏»، در اين آيه‏كيانند؟

امام حسن(ع) چنين جواب نوشت: «وليجه، غير امام حق است كه به جاى او نصب مى‏شود; و اما اينكه در خاطرت‏گذشت مراد از «مؤمنين‏» در آيه چه كسانى هستند؟ بدان كه مؤمنين امامان‏برحقند، كه از خدا براى مردم امان مى‏گيرند و امان آنها مورد قبول خداونداست

چهارشنبه 1/1/1386 - 17:21
دعا و زیارت

نقش بر سنگ

در حضور امام حسن عسكرى(ع) بودم. مردى بلندقامت و تنومند كه اهل يمن بود نزد حضرت آمد. هنگام ورود، به عنوان‏امامت، به امام حسن عسكرى(ع) سلام كرد. امام جواب سلامش را داد و فرمود: بنشين.

او كنارم نشست. با خود گفتم: كاش مى‏فهميدم اين شخص كيست؟

امام فرمود: «فرزند همان بانوى عرب است كه سنگ كوچكى دارد و پدرانم باانگشتر خود آن را مهر كرده‏اند، و اكنون آن سنگ را نزد من آورده است تا من‏نيز مهر كنم.»

سپس امام به وى فرمود: «آن سنگ كوچك را بده‏».

مرد يمنى سنگ كوچكى را، كه يك سوى آن صاف بود، برون آورد. امام حسن(ع) آن راگرفت و انگشتر خود را بر آن زد. اثر انگشتر بر سنگ، نشست ....

از مرد يمنى پرسيدم: آيا تا كنون امام حسن(ع) را ديده بودى؟

نه، به خدا سوگند! سالها مشتاق ديدارش بودم تا اينكه لحظه‏اى پيش جوان‏ناشناسى نزدم آمد و مرا به اينجا آورد.

مرد يمنى در حالى كه اين عبارات را بر زبان مى‏راند، از جاى برخاست: رحمت وبركات خدا بر شما خاندان باد. بعضى از شما، فضايل را از بعضى ديگر به ارث‏مى‏بريد. به خدا سوگند، نگهدارى و اداى حق شما همانند نگهدارى و اداى حق‏اميرمومنان على(ع) و امامان پس از وى (صلوات خدا بر همه آنها) واجب است.

پيش از آنكه برود، پرسيدم: نامت چيست؟

گفت: من «مهجع بن‏صلت‏بن‏عقبه بن‏سمعان بن‏غانم بن‏ام غانم‏» (حبابه) هستم; همان‏زن يمنى صاحب سنگ كوچك كه اميرمومنان على(ع) و نوادگانش تا حضرت رضا(ع) آن‏را مهر كرده‏اند و نقش آنها بر سنگ باقى است

چهارشنبه 1/1/1386 - 17:20
دعا و زیارت

نگين انگشتر

موقعيتى كه امام حسن عسكرى(ع) در آن قرار گرفته بود با وضعيت امامان ديگرتفاوت داشت; زيرا بعد از وفات وى غيبت امام دوازدهم پيش مى‏آمد و شيعيان بايدبراى تحمل آن آماده مى‏شدند. امام حسن عسكرى، در چنين زمانى، نگين انگشتر خودرا با جمله «انا الله شهيد» متبرك كرد. گويا مى‏خواست‏به شيعيان بگويد گمان‏نكنيد همه چيز به آخر رسيده است; گرچه امام هر عصرى ناظر بر اعمال مردم وشيعيان است، اما خداوند شاهد اعمال شماست و نبايد كارى كنيد كه باعث‏بدنامى‏شيعيان گردد. بر انگشتر ديگر آن حضرت، عبارت «سبحان من له مقاليد السموات‏و الارض‏» حك گرديده بود; يعنى همان خدايى كه كليد آسمانها و زمينها تحت قدرت‏اوست، حضور يا غيبت جانشينان پيامبر را تعيين مى‏كند.

چهارشنبه 1/1/1386 - 17:19
دعا و زیارت

سروش امامت

محمد يكى از پسران امام هادى(ع) بود (و اكنون به امامزاده‏سيدمحمد معروف است‏و مرقد شريفش در چند فرسخى شهر سامره قرار دارد).

در زمان پدرش امام هادى(ع) از دنيا رفت. شيعيان و دوستان از هر سو به خانه‏امام هادى(ع) آمدند و به آن حضرت تسليت گفتند. حدود صد و پنجاه نفر ازخاندان عبدالمطلب و بنى‏هاشم، در منزل امام هادى(ع) گرد آمدند و به امام‏هادى(ع) تسليت گفتند. در اين هنگام جوانى وارد مجلس شد و در سمت راست امام‏هادى(ع) نشست. امام هادى(ع) به او فرمود:

يا بنى احدث لله عز و جل شكرا، فقد احدث فيك امرا.

«پسرم، خدا را شكر كن كه در باره‏ات امرى پديد آورد.» [مقام امامت را به توسپرد]

جوان گريه كرد، خداى را سپاس گزارد، كلمه استرجاع را به زبان آورد وگفت:

« حمد و سپاس خداى را كه پروردگار جهانيان است; و من، از جانب شما، ازدرگاه خدا، كامل كردن نعمتش را براى ما مى‏خواهم، انا لله و انا اليه راجعون;«ما ازآن خدا هستيم و به سوى او باز مى‏گرديم.»

بعضى از حاضران كه جوان رانمى‏شناختند: پرسيدند: «اين جوان كيست؟»

گفته شد: «حسن(ع) پسر امام‏هادى(ع) است‏».

حاضران در آن روز، كه حضرت حدود 20 سال داشت، او را شناختند و دريافتند كه‏امام هادى(ع) به امامت او اشاره فرموده، وى را جانشين خود ساخته است

چهارشنبه 1/1/1386 - 17:19
دعا و زیارت

ماجراى جانشين بر حق امام عسكرى

ابوالاديان ميگويد : من خدمت حضرت امام حسن عسكرى ( ع ) ميكردم .

نامه هاى آن حضرت را به شهرها ميبردم .

در مرض موت , روزى من را طلب فرمود و چندنامهاى نوشت به مدائن تا آنها را برسانم .

سپس امام فرمود : پس از پانزده روز باز داخل سامره خواهى شد و صداى گريه و شيون از خانه من خواهى شنيد , و درآن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود .

ابوالاديان به امام عرض ميكند : اى سيد من , هرگاه اين واقعه دردناك روى دهد , امامت با كيست ؟ فرمود : هركه جواب نامه من را از تو طلب كند .

ابوالاديان ميگويد : دوباره پرسيدم علامت ديگرى به من بفرما .

امام فرمود : هركه بر من نماز گزارد .

ابوالاديان ميگويد : باز هم علامت ديگرى بگو تا بدانم .

امام ميگويد : هر كه بگويد كه در هميان چه چيز است او امام شماست .

ابوالاديان ميگويد : مهابت و شكوه امام باعث شد كه نتوانم چيز ديگرى بپرسم .

رفتم و نامهها را رساندم و پس از پانزده روز برگشتم .

وقتى به در خانه امام رسيدم صداى شيون و گريه از خانه امام بلند بود .

داخل خانه امام , جعفركذاب برادر امام حسن عسكرى را ديدم كه نشسته , و شيعيان به او تسليت ميدهند و به امامت او تهنيت ميگويند .

من از اين بابت بسيار تعجب كردم پيش رفتم و تعزيت و تهنيت گفتم .

اما او جوابى نداد و هيچ سؤالى نكرد .

چون بدن مطهر امام را كفن كرده و آماده نماز گزاردن بود , خادمى آمد وجعفر كذاب را دعوت كرد كه بر برادر خود نماز بخواند .

چون جعفر به نمازايستاد , طفلى گندمگون و پيچيده موى , گشاده دندانى مانند پاره ماه بيرون آمدو رداى جعفر را كشيد و گفت : اى عمو پس بايست كه من به نماز سزاوارترم .

رنگ جعفر دگرگون شد .

عقب ايستاد .

سپس آن طفل پيش آمد و بر پدر نمازگزارد و آن جناب را در پهلوى امام على النقى عليه السلام دفن كرد .

سپس رو به من آورد و فرمود : جواب نامهها را كه با تو است تسليم كن .

من جواب نامه رابه آن كودك دادم .

پس حاجزوشا از جعفر پرسيد : اين كودك كه بود , جعفرگفت : به خدا قسم من او را نميشناسم و هرگز او را نديدهام .

در اين موقع , عدهاى از شيعيان از شهر قم رسيدند , چون از وفات امام ( ع )با خبر شدند , مردم به جعفر اشاره كردند .

چند تن از آن مردم نزد جعفر رفتند واز او پرسيدند : بگو كه نامههايى كه داريم از چه جماعتى است و مالها چه مقداراست ؟ جعفر گفت : ببينيد مردم از من علم غيب ميخواهند ظاهر شد و از قول امام گفت : اى مردم قم با شما نامههايى است از فلان و فلان و هميانى ( كيسهاى ) كه درآن هزار اشرفى است كه در آن ده اشرفى است با روكش طلا .

شيعيانى كه از قم آمده بودند گفتند : هركس تو را فرستاده است امام زمان است اين نامهها و هميان را به او تسليم كن .

جعفر كذاب نزد معتمد خليفه آمد و جريان واقعه را نقل كرد .

معتمد گفت : برويد و در خانه امام حسن عسكرى ( ع ) جستجو كنيد و كودك را پيدا كنيد .

رفتند و از كودك اثرى نيافتند .

ناچار صيقل كنيز حضرت امام عسكرى ( ع ) راگرفتند و مدتها تحت نظر داشتند به تصور اينكه او حامله است .

ولى هرچه بيشترجستند كمتر يافتند .

خداوند آن كودك مبارك قدم را حفظ كرد و تا زمان ما نيزدر كنف حمايت حق است و به ظاهر از نظرها پنهان ميباشد .

درود خداى بزرگ براو باد

چهارشنبه 1/1/1386 - 17:18
دعا و زیارت

شهادت امام حسن عسكرى ( ع )

شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول سال 260 هجرى نوشتهاند .

در كيفيت وفات آن امام بزرگوار آمده است : فرزند عبيدالله بن خاقان گويدروزى براى پدرم ( كه وزير معتمد عباسى بود ) خبر آوردند كه ابن الرضا - يعنى حضرت امام حسن عسكرى - رنجور شده , پدرم به سرعت تمام نزد خليفه رفت و خبررا به خليفه داد .

خليفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود با او همراه كرد .

يكى از ايشان نحرير خادم بود كه از محرمان خاص خليفه بود , امر كرد ايشان راكه پيوسته ملازم خانه آن حضرت باشند , و بر احوال آن حضرت مطلع گردند .

وطبيبى را مقرر كرد كه هر بامداد و پسين نزد آن حضرت برود , و از احوال او آگاه شود .

بعد از دو روز براى پدرم خبر آوردند كه مرض آن حضرت سخت شده است , و ضعف بر او مستولى گرديده .

پس بامداد سوار شد , نزد آن حضرت رفت و اطبارا - كه عموما اطباى مسيحى و يهودى در آن زمان بودند - امر كرد كه از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضى الفضات ( داور داوران ) را طلبيد و گفت ده نفر ازعلماى مشهور را حاضر گردان كه پيوسته نزد آن حضرت باشند .

و اين كارها را براى آن ميكردند كه آن زهرى كه به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزدمردم ظاهر سازند كه آن حضرت به مرگ خود از دنيا رفته , پيوسته ايشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنكه بعد از گذشت چند روز از ماه ربيع الاول سال 260ه .

ق آن امام مظلوم در سن 29 سالگى از دار فانى به سراى باقى رحلت نمود .

بعداز آن خليفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد , زيرا شنيده بود كه فرزند آن حضرت بر عالم مستولى خواهد شد , و اهل باطل را منقرض خواهد كرد ... تا دو سال تفحص احوال او ميكردند ....

اين جستجوها و پژوهشها نتيجه هراسى بود كه معتصم عباسى و خلفاى قبل و بعداز او - از طريق روايات مورد اعتمادى كه به حضرت رسول الله ( ص ) ميپيوست ,شنيده بودند كه از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسكرى فرزندى پاك گهر ملقب به مهدى آخر الزمان - همنام با رسول اكرم ( ص ) ولادت خواهد يافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها خاتمه خواهد داد .

بدين جهت به بهانه هاى مختلف مختلف در خانه حضرت عسكرى ( ع ) رفت و آمد بسيار ميكردند ,و جستجو مينمودند تا از آن فرزند گرامى اثرى بيابند و او را نابود سازد .

به راستى داستان نمرود و فرعون در ظهور حضرت ابراهيم ( ع ) و حضرت موسى ( ع ) تكرار ميشد .

حتى قابلههايى را گماشته بودند كه در اين كار مهم پى جويى كنند .

اما خداوند متعال - چنانكه در فصل بعد خواهيد خواند - حجت خود را از گزند دشمنان و آسيب زمان حفظ كرد , و همچنان نگاهدارى خواهد كرد تا مأ موريت الهى خود را انجام دهد .

بارى , علت شهادت آن حضرت را سمى ميدانند كه معتمد عباسى در غذا به آن حضرت خورانيد و بعد , از كردار زشت خود پشيمان شد .

بناچار اطباى مسيحى ويهودى كه در آن زمان كار طبابت را در بغداد و سامره به عهده داشتند , به ويژه در مأ موريتهايى كه توطئه قتل امام بزرگوارى مانند امام حسن عسكرى ( ع ) در ميان بود , براى معالجه فرستاد .

البته از اين دلسوزيهاى ظاهرى هدف ديگرى داشت , و آن خشنود ساختن مردم و غافل نگهداشتن آنها از حقيقت ماجرا بود .

بعد از آگاه شدن شيعيان از خبر درگذشت جانگداز حضرت امام حسن عسكرى ( ع ) شهر سامره را غبار غم گرفت , و از سوى صداى ناله و گريه برخاست .

مردم آماده سوگوارى و تشييع جنازه آن حضرت شدند

چهارشنبه 1/1/1386 - 17:17
دعا و زیارت

دوران امامت

به طور كلى دوران عمر 29 ساله امام حسن عسكرى ( ع ) به سه دوره تقسيم ميگردد : دوره اول 13 سال است كه زندگى آن حضرت در مدينه گذشت .

دوره دوم 10 سال در سامرا قبل از امامت .

دوره سوم نزديك 6 سال امامت آن حضرت ميباشد .

دوره امامت حضرت عسكرى ( ع ) با قدرت ظاهرى بنى عباس رو در روى بود .

خلفايى كه به تقليد هارون در نشان دادن نيروى خود بلند پروازيهايى داشتند .

امام حسن عسكرى ( ع ) از شش سال دوران اقامتش , سه سال را در زندان گذرانيد .

زندانبان آن حضرت صالح بن وصيف دو غلام ستمكار را بر امام گماشته بود , تا بتواند آن حضرت را - به وسيله آن دو غلام - آزار بيشترى دهد , اماآن دو غلام كه خود از نزديك ناظر حال و حركات امام بودند تحت تأ ثير آن امام بزرگوار قرار گرفته به صلاح و خوش رفتارى گراييده بودند .

وقتى از اين غلامان جوياى حال امام شدند , ميگفتند اين زندانى روزها روزهدار است و شبها تا بامدادبه عبادت و راز و نياز با معبود خود سرگرم است و با كسى سخن نميگويد .

عبيدالله خاقان وزير معتمد عباسى با همه غرورى كه داشت وقتى با حضرت عسكرى ملاقات ميكرد به احترام آن حضرت برميخاست , و آن حضرت را بر مسند خودمينشانيد .

پيوسته ميگفت : در سامره كسى را مانند آن حضرت نديدهام , وى زاهدترين و داناترين مردم روزگار است .

پسر عبيدالله خاقان ميگفت : من پيوسته احوال آن حضرت را از مردم ميپرسيدم .

مردم را نسبت به او متواضع مييافتم .

ميديدم همه مردم به بزرگواريش معترفند و دوستدار او ميباشند .

با آنكه امام ( ع ) جز با خواص شيعيان خود آميزش نميفرمود , دستگاه خلافت عباسى براى حفظ آرامش خلافت خود بيشتر اوقات , آن حضرت را زندانى وممنوع از معاشرت داشت .

از جمله مسائل روزگار امام حسن عسكرى ( ع ) يكى نيز اين بود كه از طرف خلافت وقت , اموال و اوقات شيعه , به دست كسانى سپرده ميشد كه دشمن آل محمد( ص ) و جريانهاى شيعى بودند , تا بدين گونه بنيه مالى نهضت تقويت نشود .

چنانكه نوشتهاند كه احمد بن عبيدالله بن خاقان از جانب خلفا , والى اوقاف وصدقات بود در قم , و او نسبت به اهل بيت رسالت , نهايت مرتبه عداوت راداشت .

نيز اصحاب امام حسن عسكرى , متفرق بودند و امكان تمركز براى آنان نبود , كسانى چون ابوعلى احمد بن اسحاق اشعرى در قم و ابوسهل اسماعيل نوبختى در بغداد ميزيستند , فشار و مراقبتى كه دستگاه خلافت عباسى , پس از شهادت حضرت رضا ( ع ) معمول داشت , چنان دامن گسترده بود كه جناح مقابل را باسختترين نوع درگيرى واداشته بود .

اين جناج نيز طبق ايمان به حق و دعوت به اصول عدالت كلى , اين همه سختى را تحمل ميكرد , و لحظهاى از حراست ( ونگهبانى ) موضع غفلت نميكرد .

اينكه گفتيم : حضرت هادى ( ع ) و حضرت امام حسن عسكرى ( ع ) هم از سوى دستگاه خلافت تحت مراقبت شديد و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و هم امامان بزرگوار ما - جز با ياران خاص و كسانى كه براى حل مشكلات زندگى مادى و دينى خود به آنها مراجعه مينمودند - كمتر معاشرت ميكردند به جهت آن بود كه دوران غيبت حضرت مهدى ( ع ) نزديك بود , و مردم ميبايست كم كم بدان خو گيرند , وجهت سياسى و حل مشكلات خود را از اصحاب خاص كه پرچمداران مرزهاى مذهبى بودندبخواهند , و پيش آمدن دوران غيبت در نظر آنان عجيب نيايد .

بارى , امام حسن عسكرى ( ع ) بيش از 29 سال عمر نكرد ولى در مدت شش سال امامت و رياست روحانى اسلامى , آثار مهمى از تفسير قرآن و نشر احكام و بيان مسائل فقهى و جهت دادن به حركت انقلابى شيعيانى كه از راههاى دور براى كسب فيض به محضر امام ( ع ) ميرسيدند بر جاى گذاشت .

در زمان امام يازدهم تعليمات عاليه قرآنى و نشر احكام الهى و مناظرات كلامى جنبش علمى خاصى را تجديد كرد , و فرهنگ شيعى - كه تا آن زمان شناخته شده بود - در رشتههاى ديگر نيز مانند فلسفه و كلام باعث ظهور مردان بزرگى چون يعقوب بن اسحاق كندى , كه خود معاصر امام حسن عسكرى بود و تحت تعليمات آن امام , گرديد .

در قدرت علمى امام ( ع ) - كه از سرچشمه زلال ولايت و اهل بيت عصمت مايه ور بود - نكتهها گفتهاند , از جمله : همين يعقوب بن اسحاق كندى فيلسوف بزرگ عرب كه دانشمند معروف ايرانى ابونصر فارابى شاگرد مكتب وى بوده است ,در مناظره با آن حضرت درمانده گشت و كتابى را كه بر رد قرآن نوشته بود سوزانيد و بعدها از دوستداران و در صف پيروان آن حضرت درآمد

چهارشنبه 1/1/1386 - 17:17
دعا و زیارت

 

امام حسن عسكرى ( ع ) در سال 232 هجرى در مدينه چشم به جهان گشود .

مادروالا گهرش سوسن يا سليل زنى لايق و صاحب فضيلت و در پرورش نهات مراقبت را داشت , تا حجت حق را آن چنان كه شايسته است پرورش دهد .

اين زن پرهيزگار در سفرى كه امام عسكرى ( ع ) به سامرا كرد همراه امام بود و در سامرا از دنيارحلت كرد .

كنيه آن حضرت ابامحمد بود .

صورت و سيرت امام حسن عسكرى ( ع )

امام يازدهم صورتى گندمگون و بدنى در حد اعتدال داشت .

ابروهاى سياه كمانى , چشمانى درشت و پيشانى گشاده داشت .

دندانها درشت و بسيار سفيد بود .

خالى بر گونه راست داشت .

امام حسن عسكرى ( ع ) بيانى شيرين و جذاب و شخصيتى الهى با شكه و وقار و مفسرى كم مانند براى قرآن مجيد بود .

راه مستقيم عترت و شيوه صحيح تفسير قرآن را به مردم و به ويژه براى اصحاب بزرگوارش - در ايام عمر كوتاه خود - روشن كرد

چهارشنبه 1/1/1386 - 17:17
دعا و زیارت

امام هادى(ع) و آثار فقهى

هرگاه فقه شيعه در مجامع علمى و جهانى مجال طرح يافته،جلوه‏هايى به ياد ماندنى و زيبا پديد آورده است. اين برخاسته‏از همان منطق مستحكم و استدلالهاى عميق مبتنى بر وحى است كه ازرسول گرامى اسلام به اهل‏بيت عصمت و طهارت‏عليهم السلام رسيد. درزمان معاصر نيز ديديم كه مفتى مصر «شيخ شلتوت‏» پس از مقايسه‏فقه مذاهب چهارگانه با فقه جعفرى چنين گفت: «وانى لا انسى‏حينماكنت اشتغل بتدريس فقه المذاهب الاسلاميه و حينما كنت تجول‏الاراء فى ذهنى كانت آراء علماء الشيعه فقط تجلب نظرى و ربماكنت ارجح نظرهم لما فيه من قوه الاستدلال و المنطق الصحيح.»

فراموش نمى‏كنم هنگامى‏كه به تدريس فقه مذاهب اسلامى اشتغال‏داشتم، در اين ميان فقط آراى علماى شيعه نظرم را جلب مى‏كرد وچه بسا نظر آنان را به خاطر اينكه از استدلال قوى و منطق صحيح‏برخوردار بود، ترجيح مى‏دادم.

اين منطق در گفتار فقهى حضرت هادى(ع) بسيار به چشم مى‏خورد;براى مثال زمانى فردى مسيحى با زنى مسلمان زنا كرد و حريم عفت‏اسلامى را خدشه‏در ساخت. او را نزد متوكل آوردند. يحيى ابن اكثم‏گفت: اسلام آوردن او، كفر و عملش را از ميان برده، در نتيجه‏حدى بر او جارى نمى‏شود. برخى از فقها گفتند: مى‏بايست‏سه باربر او حد جارى شود. دسته‏اى ديگر از فقها بگونه‏اى ديگر فتوادادند. متوكل ناچار با امام‏هادى(ع) مساله را در ميان نهاد.

امام پاسخ داد: بايد آنقدر شلاق بخورد تا بميرد.

يحيى ابن اكثم و ديگر فقها اعتراض كردند و خواستار ارائه مدرك‏شدند. متوكل از امام(ع) مدرك طلبيد. حضرت در جواب آيه 84 و 85سوره غافر را يادآور شد: «چون شدت قدرت و قهرما را ديدند،گفتند: ما به خداى يكتا ايمان آورديم و به همه بتهايى كه شريك‏خدا گرفتيم كافر شديم; اما ايمانشان، پس از ديدن مرگ و مشاهده‏عذاب ما، بر آنها سودى نبخشيد. سنت‏خدا در ميان بندگان چنين‏حكمفرما بوده است: و آنجا كافران زيانكار شده‏اند.

امام با اين آيه يادآورى كرد: چنان كه ايمان مشركان پس ازنزول عذاب سودمند نيست، اسلام اين مسيحى نيز حد الهى را از اوساقط نمى‏كند. متوكل پاسخ امام(ع) را پسنديد و دستور داد آن رااجرا كنند.

درود و سلام و صلوات خدا بر امام هادى(ع) آن هنگام كه در سال‏212 هجرى خورشيد وجودش تجلى كرد و آن زمان كه با عزمى آهنين ورنج غربت و تبعيد را برگزيد و آن روز كه پس از 33 سال دوران‏شكوهنمد امامت در سال 254 هجرى به شهادت رسيد

چهارشنبه 1/1/1386 - 17:16
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته