• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1295
تعداد نظرات : 925
زمان آخرین مطلب : 4600روز قبل
خاطرات و روز نوشت

 

میلاد حجت خدا، دوازدهمین ساغر الهی بر منتظران جمالش مبارک باد!

 

 

سلام به همه دوستان عزیز تبیانی :

 

امیدوارم كه حال همگی خوب باشه . اول از همه میلاد ستاره سهیل آسمان امامت، تداعی کننده شادی لحظه طلوع طلعت نورانی را به شما دوستان و منتظران عزیز تبریك می گویم .

 

دوستان همیشه همراه تبیانیم ، تصمیم گرفتم تا با كمك شما دوستان عزیز ، هدیه ای واسه پدر مهربانمون حضرت مهدی (عج) تهیه كنم . خیلی فكر كردم كه چه هدیه ای بیشتر از همه آقامون رو خوشحال می كنه و آخر به این نتیجه رسیدم بهترین هدیه ای كه می توانیم به آقامون بدهیم ، كه هم باعث خوشحالی آقامون بشه و هم باعث تعجیل در ظهور ایشان گردد ، فرستادن ذكر صلوات است . واسه همین تصمیم گرفتم تا با كمك شما دوستان تبیانی 12.000 صلوات هدیه كنیم به آقا حضرت مهدی (عج)

 

1000 صلوات رو من تقدیم به آقا می كنم ، هركدام از شما دوست عزیز تبیانی هم می  توانید مقدار صلواتی كه قصد هدیه به آقا رو دارید از طریق های زیر اعلام كنید :

 

1) در همین مطلب

2) از طریق ایمیل : green_room44@yahoo.com

 

 

- امیدوارم كه این هدیه باعث خوشحالی بهترین پدر دنیا گردد

- با تشكر از همه شما دوستان عزیز تبیانی

- التماس دعا

 

***********************************************

 

 منتظران ظهور امام مهدی (عج ) برترین هر زمان اند ( امام سجاد) 

 

دوشنبه 4/5/1389 - 11:26
خاطرات و روز نوشت

 

« چت بین کاربران عزیز ثبت مطلبی »

 

چت، چت تبیان، چت روم

 

مژده به تمام دوستان عزیز ثبت مطلبی :

 

با توجه به استقبال شما دوستان عزیز ثبت مطلبی از طرح " چت بین کاربران ثبت مطلبی " دوره قبل ، تصمیم گرفتم که برای بار دوم دوستان عزیز ثبت مطلبی را در محیط چت تبیان جمع کنم . دوستانی که تمایل به شرکت در این گپ دوستانه را دارند توجه کنند :

 

1) زمان چت بین کاربران ثبت مطلبی ، چهارشنبه ساعت 11 صبح خواهد بود .

 

2) دوستان عزیز که تاکنون وارد محیط چت نشدند ، می توانند آموزش های کافی برای وارد شدن در محیط چت سایت تبیان رو در اینجا مشاهده کنند . اگر دوستان باز هم مشکلی داشتن می توانند سوالات خود را در قسمت نظرات و یا با ایمیل green_room44@yahoo.com از من بپرسند و یا جواب سوال خود را از مشاوره سایت بگیرند .

 

3) چهارشنبه / ساعت 11 صبح / محیط چت تبیان / روم ثبت مطالب روزانه

 

همکاران عزیز تبیان هم اگر در این گفتگوی ویژه شرکت کنند و گپی هم با این عزیزان داشته باشیم ، بسیار عالی خواهد شد

 

***********************************************

 

 منتظر دیدارتان در روزچهارشنبه هستیم  

 

 

شنبه 2/5/1389 - 18:54
ادبی هنری

 

آدم شدن چه مشکل

 

در روزگاری دور پیرمردی با تنها پسرش می زیست یک روز پسرک به دلیل کارهای ناشایست خود مورد خشم پدر قرار گرفت و پدر فریاد زد «پسرم تو آدم نمی شوی» پسرک به قهر از خانه رفت و پدر را تنها گذاشت. سال ها گذشت پسرک که اینک مرد جوانی شده و به حاکمیت شهری منصوب شده بود یک روز عده ای از سربازانش را فرستاد تا پدرش را بیاورند. پدر به درگاه پسر وارد شدو پسر با تمسخر گفت: پیرمرد به یاد داری که به من گفتی آدم نمی شوی حالا نگاه کن».

پیرمرد که به دلیل کهولت به سختی می توانست ببیند کمی به صورت حاکم نگاه کرد و پسرش را شناخت و بی درنگ گفت: «آری پسرم به یاد دارم، ولی من نگفتم که حاکم نشوی گفتم که آدم نمی شوی»

 

برگرفته از: عالمی دیگر... ، مسعود لعلی 

 

***********************************************

- امیدوارم که از خوندنش ، لذت برده باشید

- موفق باشید

شنبه 2/5/1389 - 15:59
شعر و قطعات ادبی

دلتنگ زغصه ها ی خود جان دادیم

هر روز به یک بهانه ایمان دادیم

تا خورد تقی به توقی گفتیم ، خدا

لعنت به قضا وقسمت آسان دادیم

 

 

 

با هر گره ای به انتها چسبیدیم

از این همه راه ، خویش بر آن دادیم

از هیچ یک از خواسته ها نگذشتیم

دائم به خدای خویش فرمان دادیم

 

 

 

اینجا هنری نبود جز جان کندن ؟

کین گونه به پای زندگی جان دادیم ؟

هر روزگذشت و ما به غفلت هر شب

برعمر گران خویش پایان دادیم

 

 

 

بر ارزش خویش پی نبردیم آخر 

دست مددی به دست شیطان دادیم

یکبار نگفتیم خدایا شکرت

راضی نشدیم و عاقبت جان دادیم

 

 ***********************************************

 

- امیدوارم که از خوندنش ، لذت برده باشید

- موفق باشید

 

جمعه 1/5/1389 - 17:14
داستان و حکایت

 

 نجات از خشم شاهانه

 

پادشاهی سگ های وحشی و حشتناک زیادی را برای از بین بردن مخالفان دربند کرده بود. اگر کسی با اوامر شاه مخالفت می کرد مأموران شاه آن شخص را جلوی سگان می انداختند و سگ ها نیز او را در چشم برهم زدنی پاره پاره می کردند. یکی از ندیمان شاه که خیلی زیرک بود با خود اندیشید که اگر روزی شاه بر او خشم گرفت و او را جلوی سگان انداخت چه کند؟ با این فکر وحشت سراپای وجودش را گرفت اما پس از مدتی به این فکر افتاد که این سگان را دست آموز کند لذا هر روز گوسفندی می کشت و گوشت آن را با دست خود به سگان می داد و آنقدر این کار را تکرار کرد که اگر یک روز غیبت می کرد روز بعد سگان با دیدن او به شدت دم تکان می دادند و منتظر نوازش او می شدند. روزی پادشاه بر آن مرد خشم گرفت و دستور داد که او را جلوی سگان بیندازند.مأموران شاه آن مرد را کت بسته جلوی سگان انداختند اما سگ ها که منعم خود را می شناختند دور او حلقه زدند و سرها را به روی دست ها گذاشتند و خوابیدند و تا یک شبانه روز به همین منوال گذشت. فردای آن روز رئیس مأموران که از پشیمانی شاه آگاه شد به نزد وی رفت و ماجرای نخوردن سگان را بازگو کرد و به شاه گفت:

 

این شخص نه آدمی، فرشته است

کایزد ز کرامتش سرشته است

او در دهن سگان نشسته

دندان سگان به مهربسته

 

پادشاه با شتاب آمد تا آن صحنه را ببیند و سپس گریان به دست و پای آن مرد افتاد و عذر  خواست و گفت: تو چه کردی که سگان تو را نخوردند. مرد گفت: ده سال نوکری تو را کردم این شد عاقبتم اما چند بار به این سگان خدمت کردم و به آن ها غذا دادم و آن ها مرا ندریدند. چون شاه این ماجرا شنید به فکر فرو رفت و با خود گفت: سگ من هستم که حرمت خدمت نگه نداشتم و پس از آن از مرام سابق دست کشید.

 

 سگ صلح کند به استخوانی/ ناکس نکند وفا به جانی

 

 

***********************************************

 

- برگرفته از لیلی و مجنون نظامی

- امیدوارم که از خوندنش ، لذت برده باشید

 

پنج شنبه 31/4/1389 - 10:48
شعر و قطعات ادبی

دوستان عزیز تبیانیم ، سلام :

 

این شعر ، اولین شعر زندگیم است . خوشحال هستم که اولین شعر زندگیم با موضوع " حضرت مهدی (عج) است . اسم این شعر رو " وای بر من " انتخاب کردم . امیدوارم همانطور که از دل من برخاست به دل شما دوستان عزیز تبیانی بنشیند :

 

عشق و معشوق یعنی تو

منتظر و صبور یعنی من

 

 

عشق ظهور یعنی تو

سنگ صبور یعنی من

 

 

شوق وصال یعنی تو

گریان و نالان یعنی من

 

 

چشمه پاک ، آب زولال ، جوشش یار یعنی تو

برکه خواب ، یعنی من

 

 

نور زرین یعنی تو

سایه غرور یعنی من

 

 

خورشید تابان ، نور فروزان ، گرمای تمام یعنی تو

ابر سیاه ، یعنی من

مانع نور ، یعنی من

وای بر من

وای بر من

وای بر من

 

***********************************************

 

- شعری بود از یک ثبت مطلبی

- امیدوارم به عنوان اولین شعرم ، خوشتون اومده باشه

چهارشنبه 30/4/1389 - 12:1
خاطرات و روز نوشت

 

 

دخترکی بود زیر سقف آبی آسمان

سوال همیشگی دخترک از مادر این بود

که خداوند کجای این خونه است

و جواب همیشگی مادر اینکه ، خداوند در کل این خونه هست

دخترک هیچ گاه منظور مادر را به درستی درک نکرد

روزی مادر به بیرون رفته بود

ساختمان آتش گرفت

تمامی اهل ساختمان در حال فرار و نجات دادن جان خود بودند

اما دخترک کوچک با عروسکش در حال نجات دادن جان خداوند

با تصور اینکه خداوند در کل خانه است

دخترک آنقدر به دنبال عشقش گشت تا در میان آتش عشق سوخت

با رسیدن مادر هیچ اثری از دخترک نبود ، جز عروسکش

 

اینگونه باید عاشق بود

 

***********************************************

 

  نوشته ای دیگر بود از یک ثبت مطلبی

امیدوارم که از خوندنش لذت برده باشید

 

 

سه شنبه 29/4/1389 - 16:7
اخبار
 « چند خبر جالب ، از 4 گوشه دنیا »
 
انکار نفس کره‌ای

رویترز/ کودکان مدرسه‌ای در کره جنوبی هرساله طی مراسمی عجیب و غریب، مدتی را با غوطه‌وری در گل و لای می‌گذرانند. بنا بر گفته مسئولان مدرسه، این مراسم بخشی از مرحله انکار نفس و بریدن از دنیاست که همه انسان‌ها باید آن را تمرین کنند

 

هنر نیوزیلندی

یو‌بی‌آی/ ساکنان نیوزیلند علاقه دارند در زمان عصبانیت به جان اتومبیل‌ها افتاده و آن‌ها را خرد و خمیر کنند، ولی کار به همین‌جا ختم نمی‌شود، آن‌ها پس از آن روی اتومبیل له شده رنگ می‌پاشند و آن را که به شکل یک اثر هنری در آمده در شهر به نمایش می‌گذارند.

 

 

 

مرد اردکی

دیلی‌تلگراف/ یک کارمند بانک در انگلستان به‌خاطر مهارتش در نجات اردک‌ها به (Duck man) مشهور شده است چرا که او پنج جوجه اردک را که از لانه‌شان در ارتفاع 5 متری سقوط کردند گرفت و صحیح و سالم تحویل مادر بی‌توجهشان داد.

 

 

 

من مدرسه نمی‌روم

گوگل‌نیوز/ تحقیقات پلیس به خاطر غیبت 5 ماهه پدر یک خانواده از جنایت مخوفی پرده برداشت؛ یک خواهر و برادر 15 و 17 ساله اهل روستایی در کشور روسیه پدر خود را کشته و جسدش را مخفی کرده بودند، این دو اعتراف کردند که پدرشان را به این خاطر کشته‌اند که آن‌ها را مجبور می‌کرده به مدرسه بروند!

 

قهرمان 50 هزار دلاری

دیلی‌تلگراف/ نظافت چی هتلی در پاکستان به‌نام «عیسی خان» که در سال تنها 200 پوند حقوق دریافت می‌کند، پس از این‌که 50 هزار دلار پول باقی‌مانده از یک مشتری ژاپنی فراموشکار هتل را به او برگرداند به‌عنوان یک قهرمان ملی در روزنامه های این کشور معرفی شد.

سه شنبه 29/4/1389 - 11:12
شعر و قطعات ادبی

بیا با من مدارا کن که من مجنونم و مستم 

اگر از عاشقی پرسی ،  بدان دلتنگ ان هستم

 

 

 

بیا با من مدارا کن که من غمگین دل خسته ام

اگر از در من پرسی ،  بدان لب را فرو بستم

 

 

بیا از غم شکایت کن که من همدرد تو هستم

اگر از همدلی پرسی ، بدان نازک دلی خسته ام

 

 

بیا از غم حکایت کن که من محتاج ان هستم

اگر از زخم دل پرسی بدان مرحم بر ان بسته ام

 

 

برو راه وفا اموز که من بار سفر بستم

اگر از مقصدم پرسی ، بدان راه رها جستم

 

 

 

برو عشق از خدا اموز که من دل را بر او بستم

اگر از عاقبت پرسی بدان از دام تو جستم

 

*********************************************

 

 تقدیم به تمام دوستان عزیز ، تبیانیم 

دوشنبه 28/4/1389 - 14:42
خاطرات و روز نوشت

 

 برترین مطالب هفته - شماره هشتم

   

 

 

 

تبیانی های عزیز ، سلام :

خوشحال هستم که در خدمت شما عزیزان هستم . اما باز یک هفته دیگر گذشت و رسیدیم به برترین های هفته - دوستان مطالب برتری که در زیر مشاهده می کنید از حدود 1800 مطلبی است که در هفته گذشته توسط شما عزیزان به ثبت رسید . انتخاب مطالب برتر با وجود این حجم مطالب و همچنین به دلیل اینکه تمامی مطالب به گونه ای زیبا و جذاب بودند کار سختی بود . امیدوارم که از خوندن برترین های شماره هشتم ، لذت کافی را ببرید .

 

اما برترین های هفته گذشته :

 

  شعری زیبا از یک شاعر بزرگ ثبت مطلبی - مشاهده ( قسمت اول ) . ( قسمت دوم ) - نوشته : جاده دوستی

 

  داستان زیبا و عبرت آموز با عنوان " تله موش " برای مشاهده اینجا را کلیک کن - نوشته :عافی

 

  کشتن 200 هزار مورچه برای خلق یک تابلوی هنری - برای مشاهده اینجا را کلیک کن - اینم یک نوشته از خودم است

 

  کاریکاتور های فوق العاده زیبا و دیدنی - حتما اینجا را کلیک کن - نوشته : oms2536

 

  یک داستان عاشقانه بسیار جالب - اینجا را کلیک کن - نوشته : roya_fg

 

  یک ابتکار جالب برای جلب مشتری ( خیلی جالب ) برای مشاهده اینجا را کلیک کن - نوشته :Baran95

 

  تصاویر بسیار زیبا از هنر تا کردن کاغذ یا همان اریگامی - اینجا را کلیک کن - نوشته :yaserahmadi

 

 فداکاری در این مطلب موج می زند - برای مشاهده مطلب اینجا را کلیک نمائید - نوشته :0123321

 

  یک مطلب طنز بسیار جالب - اگه دوست داری کلی بخندی اینجا را کلیک کن - نوشته :talaaa

 

  خواستگاری در دوران مختلف - برای مشاهده متن مطلب اینجا را کلیک نمائید . نوشته : talaaa

 

  پیغام گیر تلفنی برخی شاعران ایرانی ( بسیار جالب و خوندنی ) اینجا را کلیک کن - نوشته : arefe60

 

  یک نکته فوق العاده زیبا - برای مشاهده اینجا را کلیک کن - نوشته : abdollah5017

 

  عشق یعنی ... اینجا رو کلیک و خودت ادامه رو بخون - نوشته : minoodar

 

  یک داستان طنز خیلی قشنگ ، توصیه می کنم حتما اینجا را کلیک نمائید - نوشته : کاربر نام مستعار ندارد

 

  اگر دلت می خواد یک اثر هنری و یک شاهکار هنری ببینی اینجا رو کلیک کن - نوشته : Alizadeh118

 

  شعری زیبا از دوست خوبم Mosa_fer برای مشاهده ، اینجا  را کلیک کن

 

  مطلبی بسیار زیبا و قابل تامل با عنوان " مشق شب " برای مشاهده اینجا  را کلیک کن - نوشته :  qaemii

 

و بسیاری از مطالب زیبای دوستان دیگر ....

مطالب فوق ، تنها بخشی از مطلب زیبای هفته گذشته است .

 

مطالب مرتبط

برترین های هفته - شماره اول

برترین های هفته - شماره دوم

برترین های هفته - شماره سوم

برترین های هفته - شماره چهارم

برترین های هفته - شماره پنجم

برترین های هفته - شماره ششم

برترین های هفته - شماره هفتم

 

تهیه و تنظیم : توسط یک ثبت مطلبی

امیدوارم که از خوندنشون ، لذت کافی را برده باشید

موفق باشید

يکشنبه 27/4/1389 - 11:33
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته