• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 837
تعداد نظرات : 483
زمان آخرین مطلب : 2391روز قبل
اخبار
دیامس خواننده فرانسوی | DataVista.info


دیامس خواننده فرانسوی با حضور در مسجد ژان فیلیپه پاریس اسلام آورد و خود را ملتزم
به رعایت شئونات اسلامی از جمله حجاب و قطع ارتباط با مردان نامحرم کرد.
دیامس (یا دیامز) خواننده مشهور رپ فرانسوی از ارائه دلایل خود در گرویدن به اسلام و هر گونه گفتگو با رسانه‏ ها خودداری کرده است.

اما مجله «پاری ماچ» چاپ پاریس با ذکر این خبر نوشته است: او در حدود دو ماه است که با جوانی مسلمان ازدواج کرده و در این مدت در حالات زندگی او تغییرات اساسی رخ داده است. دیامس که چند مدتی بود به دلیل ابتلا به بیماری افسردگی شدید از حضور در اجتماع خودداری می‏کرد، در صحبت با دوستانش گفته است من نزد پزشکان زیادی رفته‏ ام ولی درمان بیماری خود را تنها در عمل به دستورات اسلام یافته‏ ام.

«میلانی جورجیادیز» مشهور به دیامس در 25 جولای 1980 در نیکوزیای قبرس از مادری فرانسوی و پدری یونانی به دنیا آمده است. وی که یک شاعر و خواننده رپ فرانسوی ـ قبرسی به شمار می‏آید در سال 1984 به همراه خانواده‏ اش به اسون ـ Essonne واقع در حومه پاریس مهاجرت کرد؛ اما از هفت سالگی به علت طلاق پدر و مادرش از یکدیگر، تنها زندگی کرده و تا 15 سالگی در نوانخانه بوده است.
دیامس 29 ساله که به علت اشعار و شخصیت سیاسی‏اش در اذهان عمومی فرانسویان شناخته شده است، در آهنگ‏های خود شدیداً به سازمان‏های بین‏المللی مدعی حقوق‏ بشر اعتراض و از کودکان بی‏سرپرست مهاجر کشورهای آفریقایی و اسلامی دفاع می‏کرد.او نه تنها با سیاست‏مداران راست‏گرایی همچون «ژان ماری لوپن» و دخترش «ماری لوپن» به مخالفت شدید پرداخته، بلکه با سیاست‏های رییس جمهور فعلی فرانسه «نیکلا سارکوزی» هم مخالف است.
منبع وبلاگ:eki.blogfa
سه شنبه 5/8/1388 - 5:25
طنز و سرگرمی
سالگرد ازدواج

1) زن: عزیزم امید وارم همیشه عاشق بمانیم وشمع زندگیمان نورانی باشد.
2) مرد: عزیزم کی نوبت کیک می شه؟

روز زن

1)زن: عزیزم مهم نیست هیچ هدیه ای برام نخریدی یک بوس کافیه
2)مرد: خوش حالم تو رو انتخاب کردم آشپزی تو عالیه عزیزم (شام چی داریم؟)

روز مرد

1) زن: وای عزیزم اصلا قابلتو نداره کاش می تونستم هدیه بهتری بگیرم.
2) مرد: حالا اشکال نداره عزیزم، سال دیگه جبران می کنی (چه بوی غذایی میاد)

40 روز بعد از تولد بچه

1) زن: وای مامانی بازم گرسنه هستی؟ (عزیزم شیر خشک بچه رو ندیدی؟)
2)مرد: با دهان پر(نه عزیزم ندیدم، راستی عزیزم شیر خشک چقدر خوشمزه است؟)

40 سال بعد


1)زن: عزیزم شمع زندگیمون داره بی فروغ میشه ما پیر شدیم
2)مرد: یعنی دیگه کیک نخوریم ؟

2 ثانیه قبل از مرگ

1) زن: عزیزم همیشه دوستت داشتم
2) مرد: گشنمه

وصیت نامه

1) زن: کاش مجال بیشتری بود تا درمیان عزیزانم می بودم و نثارشان می کردم تمام زندگی ام را!!
2) مرد: شب هفتم قرمه سبزی بدید!

اون دنیا

1)زن : خطاب به فرشته ی مسئول: خواهش می کنم ما را از هم جدا نکنید، نه... نه... عزیزم... خدایا به خاطر من... (و سر انجام موافقت می شه مرد از جهنم بره بهشت)
2)مرد: خطاب به دربان جهنم: حالا­ توی بهشت شام چی میدن....؟؟؟!!!!

iranjoke
شنبه 2/8/1388 - 5:7
سياست

حدود یكصد هزار نفر از زنان ایتالیایی در اعتراض به رفتار غیراخلاقی نخست‌وزیر ایتالیا، دادخواستی را علیه وی امضا كردند و وی را متهم به آزار دادن زنان كردند.
 

به گزارش فارس به نقل از روزنامه ایتالیایی "لا ریپوبلیكا "، حدود یكصد هزار نفر از زنان ایتالیا در اعتراض به رفتار غیراخلاقی "سیلویو برلوسكونی " دست به تظاهرات زدند و وی را متهم به آزار دادن زنان كردند.

پس از آنكه برلوسكونی در یك مناظره تلویزیونی زنده به "رزی بیندی " نماینده زن پارلمان ایتالیا توهین كرد و به او گفت: زیبایی شما بیش از هوش شماست.
حدود یكصد هزار زن ایتالیایی دادخواستی را علیه این رفتار توهین آمیز برلوسكونی به امضا درآوردند.

اظهارات وی از طریق یك تماس تلفنی با برنامه تلویزیونی زنده كه بیندی در آن حضور داشت صورت گرفت و به بیندی اعلام كرد: زیبایی شما بسیار بیشتر از هوش شماست.
یكصد هزار زن معترض ایتالیایی در دادخواستی كه علیه برلوسكونی ترتیب داده بودند و آن را به امضا درآوردند، پیام‌هایی را نیز نوشتند كه برخی از آنها حاوی این مطالب بود: این مرد (برلوسكونی) ما را آزرده است. وی را متوقف كنید. زنان توسط یك رهبر ناامید كننده آزرده می‌شوند.
"گیوانا ملاندری "، یكی از وزرای سابق كابینه ایتالیا در اعتراض به این رفتار توهین آمیز برلوسكونی اعلام كرد كه برلوسكونی بیش از آنكه مودب باشد دراز است.

اخیرا نیز خبری منتشر شد كه برلوسكونی چندی پیش در جشن هجدهمین سالگرد تولد دختر یكی از دوستان خود شركت كرد و در آن به وی گردنبند الماس و طلا هدیه كرد، حال آنكه طبق گفته همسر برلوسكنی، وی هرگز برای شركت در جشن تولد فرزندان خود وقت نداشته است.

وی پس از آن نیز در پی ادامه ارتباط‌های نامشروع خود با چندین زن و دختر كه عمدتا هنرپیشه یا مانكن بودند، این افراد را به پست‌ها و مقام‌های سیاسی ایتالیا رساند و بدین ترتیب توجه رسانه‌ها را بیش از پیش به خود معطوف كرد.

در آخرین مورد از رسوایی‌های اخلاقی فاش شده از برلوسكونی نیز مشخص شد كه وی در ویلای خصوصی خود جشن و میهمانی را برپا كرده كه در آن دختران و زنان زیادی حضور داشته‌اند
داریو فرانچینی رئیس حزب دموكرات نیز به دنبال توهین اخیر برلوسكونی به بیندی خواستار عذرخواهی وی از این نماینده زن شد.
asriran
پنج شنبه 30/7/1388 - 4:20
سياست
پنج حزبی که کیهان معرفی کرد یا ... ؟!

عصرایران ؛ جعفر محمدی*- روزنامه اصولگرای کیهان در یادداشتی از پنج حزب اصلاح طلب به عنوان "آفت های نظام" یاد کرده و خواستار تعطیلی آنها شده است.

این پنج حزب، یا به قول کیهانی ها، پنج آفت نظام عبارتند از: "مشارکت، اعتمادملی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع روحانیون مبارز و کارگزاران" و به عبارت دیگر تمام احزاب مهم اصلاح طلبان!

در این مقال ، کاری با عملکرد این احزاب ندارم و فارغ از دعواهای جناحی و کیهانی، معتقدم که بسیاری از این احزاب مانند مشارکت و کارگزاران برخاسته از قدرت دولتی و مانند سایر احزاب و سیاسیون راست و چپ و میانه و ... به دنبال منافع حزبی و جناحی شان بوده اند و البته عملکردهای آنان نیز هنگامی که در قدرت بوده اند مورد نقدهای جدی این قلم بوده است.

مع الوصف، از آنجا که شأن رسانه، "نقد قدرت" است و نه تاختن بر کسانی که از اسب افتاده اند، رویکرد عمده سایت همواره معطوف به نقد عملکردهای حاکمان بوده است و اگر روزی همین مشارکتی ها و کارگزارانی ها و دیگر احزاب اصلاح طلب قدرت را به دست گیرند، گذاردن ذره بین نقد و بررسی بر روی عملکردهای آنان وظیفه هر رسانه ای خواهد بود که دغدغه ایران را دارد.

اما اینکه کیهان امر فرموده است این حزب ها تعطیل شوند، معنایش این است که یک جناح درون جمهوری اسلامی ایران، به طور کامل حذف شود و از این به بعد، شاهد سیاست تک حزبی (تک جناحی) در کشور باشیم.

این رویکرد -که یک جریان خاص سیاسی بسیار بدان علاقمند است- دقیقا خلاف بیانات و دیگاه های اعلامی رهبر معظم انقلاب است. جامعه سیاسی و مردم ایران فراموش نمی کنند تعبیر مقام معظم رهبری درباره دو جناح سیاسی عمده کشور را که آنها را دو بال پرنده انقلاب نامیدند و عنوان داشتند که با یک بال نمی توان پرواز کرد.
بی گمان اگر بالی هم آفتی دید و زخمی بر آن نشست، راهش، بریدن آن نیست بکله اصلاح اش است.

اما فارغ از این مباحث، از آنجا که کیهان بحث آفت های نظام را پیش کشیده و این 5 حزب را آفت  نظام را نامیده است، بد نیست این بحث ادامه یابد تا آسیب شناسی دقیق تری شکل بگیرد.

در هر نظام حکومتی بزرگترین آفت می تواند " ناکارآمدی" در تمشیت امور و حل مشکلات مردم باشد ،به عنوان مثال ، اینکه جوانان مردم، رها در دام اعتیاد، بیکار و بی مسکن و بی سرو همسر باشند، آیا آفت نیست؟ آیا میلیون ها جوانی که باید نیروی کار و ابتکار باشند، علاف و سرگردان در کوچه ها و خیابان ها و پارک ها پرسه می زنند و هزاران پلیس هم برایشان گماشته اند تا مبادا دست از پا خطا کنند، آفت نیست؟

آیا در یک سیستم کارآمد، ساختن یک راه مانند اتوبان تهران - شمال 40-30 سال طول می کشد؟ آیا اینکه نیم قرن برای ساختن فرودگاه بین المللی تهران وقت صرف شود و سر آخر هم فقط فاز یک آن با هزار کم و کاست افتتاح شود و 20 سال زمان برای ساختن یک مصلی در وسط پایتخت صرف شود و هنوز عمله و بنا و پیمانکار در آن باشند، آفت نیست؟

آیا مردم را برای یک کار کوچک و متعارف اداری که در دنیا با یک تماس تلفنی یا اینترنتی حل می شود، ماه ها به این اداره و آن سازمان کشاندن و از پله ها بالا و پایین بردن و آزار دادن، آفت نظام نیست؟

آیا رواج رشوه خواری و باج گیری و نزول و ربا و ... در جامعه اسلامی آفت نیست؟

آیا دادن وام های میلیاردی بدون ضمانت به نورچشمی ها و در همان حال ، جوانان تازه ازدواج کرده را برای چندرغاز وام ازدواج سر دواندن، آفت نیست؟

آفت نظام، رواج فضای توهین و تهمت و افتراست که طی آن هر کسی که اندک پشتوانه ای از قدرت باشد، می تواند علیه هر آنکه دلش خواست، هر آنچه بر زبان و قلم اش آمد، بگوید و بنویسد و کک کسی هم نگزد.

آفت نظام آن است که هر روز خبر برسد که فلان مقام مسوول دزدی علمی کرده است و مقالات دیگران را به اسم خود به مراجع علمی بین المللی داده و دستش هم رو شده در دنیا مورد تمسخر قرار گرفته ایم اما هیچ کس، متقلبان را بازخواست نکند که «چرا تقلب و چرا بازی با آبروی  ایران؟!»

آفت را می توان بر روی دیوارهای یکی از کوچه های پایین تر از میدان ولی عصر (عج) تهران دید. همان جا که انجمن حمایت از بیماران کلیوی دفتر دارد و دیوارهایش پر است از دست نوشته های مردمان فقیری که شماره تلفن داده اند برای فروش کلیه هایشان تا بلکه نانی بر سر سفره زن و بچه هایشان ببرند.

آفت نظام آن است که جذب حداقلی و دفع حداکثری دستور کار برخی از آقایان باشد و هر روز به انحای مختلف عده ای را از قطار نظام و انقلاب بیرون بیندازند و به جز خود،  کسی را مسلمان انقلابی و دوستدار ایران ندانند!

آفت نظام آن است که تصور شود بدون داشتن رسانه های آزاد و با اتکای صرف به سازمان های عریض و طویل بازرسی و دادگاه و دادسرا و ... می توان با مفاسد مختلف از جمله فسادهای اقتصادی مبارزه کرد ولی غافل از اینکه در دنیای امروز، هیچ جامعه ای بدون رسانه های آزاد، روی پیشرفت و توسعه واقعی را ندیده است.

آفت آنجاست که خیابان های شهری که در ادبیات رسمی ، "ام القرای جهان اسلام" نامیده می شود ، پر شده از دختران فراری و زنان خیابانی و مردان متکدی و کودکان کار و ... و هیچ کس هم احساس وضعیت قرمز نمی کند.

آفت نظام این است که برای جذب یک دلار سرمایه گذاری خارجی از صبح تا شب این طرف و آن طرف بدویم ولی غافل باشیم از اینکه به خاطر سیاست های نادرست مان ، سرمایه های داخلی کرور کرور از  کشور خارج می شوند و پشت سرشان را هم نگاه نمی کنند. راستی آیا این آفت نیست که در جنوب کشور، فقر و تهیدستی بیداد  کند ولی پول هایی که باید در آنجا سرمایه گذاری شوند، به چند مایل پایین تر بروند و بیابانی به نام دوبی را به یکی از پر رونق ترین شهرهای جهان تبدیل نمایند؟!

آفت نظام این است که برای تربیت نخبگان و متخصصان و دانشمندان از کودکستان تا مقاطع بالای تحصیلی در دانشگاه هزینه کنیم ولی با آنان چنان رفتار کنیم که با یک دعوتنامه از کشورهای دیگر، بار و بندیل شان را ببندند و علم و تجربه شان را در اختیار دیگران قرار دهند.

آفت نظام آن است که شالیکاران و چای کاران شمالی و باغداران آذری،  مزارع و باغ ها و انبارهایشان پر از برنج و چای و سیب و ... باشد ولی آنقدر از هند و پاکستان و مصر و آرژانتین  و ... محصول وارد کنیم تا تولید کنندگان داخلی به خاک سیاه بنشینند و ترجیح دهند به جای کشاورزی، بساز و بفروشی  کنند و مسافرکشی نمایند و کنار خیابان ها سیگار بفروشند!

آفت نظام این است که کودک و نوجوان و جوان و بزرگسال ایرانی ساعت ها پای سریال جومونگ میخکوب شود ولی از "همت" همین قدر بداند که نام یک اتوبان است در تهران و از "فردوسی" هم فقط مجسمه ای در میان میدان فردوسی را بشناسد و دلار فروشانی  که دوره اش کرده اند و آرش و کوروش و خیام و شهریار و باکری و حسابی و زین الدین و ... را  نیز اساساً به یاد نیاورد!

آفت نظام آن است که سالیان سال، مردم گرفتار ترافیک و آلودگی هوا و خودروهای غیراستاندار وطنی و صف های طویل گاز و بنزین و ... شوند و سال به سال هم دریغ از پارسال.

آفت نظام آن است خون شهیدان، ویلچر جانبازان و پلاک به جای مانده از مفقودان و ... نردبانی شود برای صعود کسانی که به هنگام نواخته شدن شیپور جنگ، در گوشه ای خزیده بودند و بر خود می لرزیدند اما پس از پایان نبرد، جنگجو شده اند و چنان سخن می گویند و ایفای نقش می کنند که تو گویی سرداران فتح خیبر و والفجر و فتح المبین بوده اند!

در اینکه آن پنج حزب آفت نظام هستند یا نه، طبیعتا نظرات متفاوت است کما اینکه کیهانی ها معتقدند آنها آفت هستند ولی چه کسی می تواند انکار کند آنچه در این نوشتار آمد آفت نیستند؟ آیا برای زدودن این آفت ها به اندازه دعواهای سیاسی و گروکشی های جناحی وقت و انرژی صرف می شود؟

وقتی جای متن و حاشیه عوض شود و هنگامی که مشکلات اصلی با جنجال های فرعی به فراموشی سپرده شوند و زمانی که تیتر بگومگوی حدادعادل با دانشجویانش صد بار بیشتر از خبر افزایش کودکان خیابانی تکرار شود و خواننده داشته باشد، آیا نباید غمگنانه گفت که همه ما دچار آفت شده ایم؟

*سردبیر عصرایران
پنج شنبه 30/7/1388 - 4:17
دانستنی های علمی
اتهام به وزیر دفاع اسراییل:
با دوربین خانه های همسایه را دید می زند و چشم چرانی می کند
گویی اسرائیل همه مشکلات خود از قبیل مذاکرات به بن بست رسیده با فلسطینیان ، برنامه اتمی ایران ، احتمال محاکمه سران اسرائیل در دادگاه های بین المللی را حل کرده است و برای رئیس حزب کار و وزیر دفاع اسرائیل کاری جز چشم چرانی باقی نمانده است.

عصر ایران – یک روزنامه اسراییلی " ایهود باراک " وزیر دفاع اسراییل را متهم کرد که با دوربین از منزل خود خانه های همسایه را " دید " می زند و چشم چرانی می کند .

به گزارش عصر ایران ، روزنامه " اسراییل یاهوم " با اشاره به این مطلب نوشته است : باراک از داخل آپارتمان مسکونی اش در تل آویو با دوربین پیشرفته به چشم چرانی از منازل همسایه های خود می پردازد.

این روزنامه افزوده است که دید زدن از خانه های همسایه یکی از کارهای روزانه باراک است که تقریبا همه روزه وقت زیادی از او می گیرد .

در ادامه این روزنامه با انتقاد از این اقدام باراک با یکی از افرادی  که از زندگی خصوصی باراک مطلع است  درباره خوشگذرانی وزیر دفاع اسراییل مصاحبه کرده است .

روزنامه یاهوم می افزاید : گویی که اسرائیل همه مشکلات خود از قبیل مذاکرات به بن بست رسیده با فلسطینیان ، برنامه اتمی ایران ، بحران گزارش گلدستون و احتمال محاکمه سران اسرائیل در دادگاه های بین المللی را حل کرده است و برای رئیس حزب کار و وزیر دفاع اسرائیل کاری جز چشم چرانی باقی نمانده است.

اخیرا در گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز رتبه اسراییل از نظر رعایت معیارهای آزادی رسانه ای را در رده 93 جهان از میان 175 کشور رده بندی کرده است .
asriran
پنج شنبه 30/7/1388 - 4:4
دانستنی های علمی

در مقالات قبل راجع به انگیزه ها ی برقراری ارتباط با جنس مخالف واثرات زیان بار ارتباط ناصحیح به اختصار صحبت کردیم وحالا نوبت می رسد به بحث اصلی که همان پیشگیری از به وجود آمدن چنین رابطه ای ست .

علل و عوامل گوناگونی در بروز رفتارهای نادرست در روابط دختران و پسران نقش دارند که می‌توان به‌طور کلی این عوامل را به سه دسته زیر تقسیم کرد:

1- نوجوان و افکار غیرواقعی او

2- خانواده و شیوه‌های برخورد آنان با نوجوان

3- شیوه‌های برخورد جامعه با نوجوان

 

1- نوجوان و افکار او

انسان در زندگی خویش پیوسته تجربیات تازه‌ای کسب و شناخت‌های نادرست خویش را تصحیح می‌کند. سنین میانسالی و پس از آن، به انسان این امکان را می‌دهد که به  واقعیات ذهنی خویش واقف شود و بپذیرد که آنچه را او می‌‌داند و می‌شناسد، تمامی واقعیت نیست. به این لحاظ است که انسان در میانسالی، اساسا با احتیاط سخن می‌گوید و با احتیاط عمل می‌کند.

 

در سنین نوجوانی ما شاهد شکل دیگری از این مسئله هستیم. نوجوان به دلیل غلبه «خودمحوری شناختی» بر ذهنش، نمی‌تواند به آسانی در خصوص وجود یا فقدان شاخه های دیگری از واقعیت و با احتمال خطا  بودن اندیشه خود، فکر کند. به سخنی دیگر نوجوان به آسانی نمی‌تواند از ذهن خویش خارج شود و ذهن دیگران را نیز در نظر بگیرد. به همین لحاظ است که در مورد اندیشه و باور خود مطلق عمل می‌کند و باور خود را تقریبا به‌طور مطلق، درست می‌پندارد. همین مسئله باعث می‌شود که کمتر به عواقب عمل خویش و وقایعی که ممکن است در آینده، به وقوع بپیوندند، بیندیشد.  به همین دلیل باید به لحاظ تربیتی مراقبت بیشتری نسبت به افکار و اندیشه‌های نوجوان اعمال کرد.

باید از طریق برقراری روابط صمیمانه از طرف اولیای خانه و مدرسه با او، و نیز گفت وشنود زیاد با وی، در جریان محتوای فکری او قرار گرفت و بدون موضع‌گیری سریع و ناپخته در مقابل افکار نادرست وی، از طریق ارائه شواهد جانبی، نوجوان را به این فکر کشاند که در مورد باورهای خویش بیشتر تامل و افکار نادرست خود را اصلاح کند.

یکی از منابع بسیار مهم در تغذیه فکری نوجوانان، وجود افکار رایج  بین آنان است. افکاری که معمولا در گفتگوهای خصوصی و گاه به صورت حرف‌ها و مسائل پیش پا افتاده، ولی در عین حال قطعی، بین نوجوان رد و بدل می‌شود. این افکار معمولا به اطلاع مربیان، پدران و مادران نمی‌رسد. به این لحاظ برای آنان «نامرئی» است. این افکار درس‌های نامرئی است که به شکل غیررسمی بین نوجوانان رد و بدل می‌شود و از طریق گفت و شنودهای مکرر، آنها را می‌آموزند و ماحصل آنها را به صورت راهنمای عمل، مورد استفاده قرار می‌دهند.

 

دست ‌اندرکاران تعلیم و تربیت باید به اهمیت محتوای دروس نامریی و نیز نحوه شکل‌گیری و انتقال آنها در بین نوجوانان و میزان تضاد آنها با آموزش‌ها و دروس رسمی و مرئی واقف باشند. باید پیوسته بدانند دروس نامرئی در مدرسه‌ای به نوجوانان منتقل می‌شود که دیوار و کلاس بخصوصی ندارد. یعنی مدرسه هم نامرئی است.

 

شاید ارائه مثال‌هایی در این زمینه، بتواند در انتقال دقیق‌تر مطلب ما را یاری کند.  نوجوان دختری ممکن است در جمع دوستانش بشنود که کسی می‌گوید: «فلانی خیلی بی‌عرضه است، جرئت نمی‌کنه از یه پسر یه نامه قبول کنه» این جمله‌ها به سادگی و به آسانی بین نوجوانان رد و بدل می‌شود و بدون هیچ‌گونه استدلالی به دیگران منتقل می‌شود. که ملاک با عرضه بودن و یا ملاک بالا پریدن این است که دوست پسر و یا دوست دختر داشته باشی.

 

«دروس نامرئی» ضرورتا محتوایی منفی ندارد. چه بسا عناصری مثبت و سازنده نیز در مدرسه نامرئی به نوجوانان منتقل شود. انتقال ارزش‌هایی در زمینه با غیرت بودن، خوش خلق بودن شجاع بودن و بسیاری ارزش‌های دیگر در لابلای دروس نامرئی منتقل می‌شود.در مورد روابط دختران و پسران نیز باورها و عقایدی وجود دارد که در مدرسه نامرئی منتقل می‌شود و چارچوب عمل نوجوانان را می‌سازد. و با تاسف باید بگوییم که اکثر باورهای نوجوانان در مورد جنس مخالف و وظیفه‌ای که در قبال آن دارند، از طریق مدرسه نامرئی به آنان منتقل می‌شود.

 

مسائل و مطالب مربوط به مدرسه نامریی بسیار است، لکن بهتر است در اینجا تنها به برخی از مواد آن، که مربوط به روابط نامطلوب دختران و پسران است، اشاره کنیم. یکی از دروس نامرئی در میان برخی از نوجوانان «داشتن احساس مسئولیت برای پیدا کردن دوست دختر و یا پسر، برای یکدیگر است». نوجوانان برای پیدا کردن دوست از جنس مخالف برای دوستانشان، احساس مسئولیت می‌کنند. همان گونه که برخی از بزرگسالان نیز برای یافتن همسر برای دختران و پسرانی که به سن ازدواج رسیده‌اند، احساس مسئولیت کرده و اقدام به معرفی افرادی برای صحبت کردن می‌کنند. مشابه همین رفتار در میان برخی از نوجوانان نیز دیده می‌شود.

احساس رسالت در مورد پیدا کردن دوست برای یکدیگر، عاملی است تسهیل کننده در جهت برقراری روابط نادرست بین دختران و پسران.

یکی دیگر از عوامل مخفی در میان نوجوانان که تآثیر بسزایی در ایجاد روابط نامطلوب بین آنان دارد، پدیده‌ای است که می‌توانیم آن را «همدردی با عاشق» بنامیم. وقتی نوجوان در بین دوستان نزدیک خود اظهار می‌کند که من کسی را دوست دارم، گویی نوعی هم حسی و همدردی از آنان برمی‌انگیزد. دوستان نزدیک نوجوان‌ گاه براساس همین هم حسی و همدردی است که سعی می‌کنند. تسهیلاتی برای برقراری ارتابط بین آن دو فراهم کنند.

در حقیقت باید گفت نوجوانانی که برنامه مشخصی در زندگی ندارند و نیز روش‌های درست جلب توجه را نمی‌دانند، با کوچکترین احساس علاقه نسبت به فردی از جنس مخالف و یا حتی بدون وجود چنین علاقه ای، در چرخه‌ای از تعامل هم حسی و همدردی در بین دوستان صمیمی و نزدیک خود قرار می‌گیرند.

در این چرخه، آنان را به طرف بروز رفتارهایی سوق می‌دهد که گاه به لحاظ اجتماعی و اخلاقی نا‌پسند است. در چنین وضعیتی باید بگوییم علاقه‌مندی نوجوان به فردی خاص کاملا جنبه فرعی پیدا می‌کند، آنچه در اصل باعث می‌شود او دست به رفتارهایی همچون، نامه‌نگاری و یا ملاقات بزند، تعامل متقابل او با دوستانش است. به عبارت دقیقتر در چنین مواردی این احساس فردی نوجوان نسبت به فردی  از جنس مخالف نیست، که او را به نامه‌نگاری و یا ملاقات می‌کشاند، بلکه این تعامل متقابل دوستان اوست که وی را مستعد انجام چنین کارهایی می‌کند.

 

منبع :بر گرفته از کتاب تحلیلی تربیتی برروابط دخترو پسر درایران

باتغییرو تلخیص
منبع وبلاگ: mohsenazizi

چهارشنبه 29/7/1388 - 5:50
دعا و زیارت
میلاد با سعادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه س را تبریک وتهنیت عرض می کنم
سه شنبه 28/7/1388 - 5:5
دانستنی های علمی

آدمی در 2 جنس زن و مرد آفریده شده است و خداوند گرایش این دو جنس به یکدیگر را در نهاد آنها سرشته است طبیعت انسان، عرف جامعه و شریعت اسلام هم بر این گرایش صحه گذاشته و آن را به عنوان بدیهی ترین اصل فطرت پذیرفته است؛ اما ارتباط دختر و پسر پیش از ازدواج چگونه و حد و حدود آن کدام است؟ مبنای این ارتباط چیست و چگونه می توان حد و مرز آن را تعیین کرد. باید بدانیم مبنای ارتباط دختر و پسر از نظر دین اسلام چیست.

 

نظریه اضطرار:

 

یک مبنا در جامعه ما این است که در ارتباط دختر و پسر، اصل بر اضطرار یا ضرورت است. یعنی تا در جامعه ضرورتی نباشد و موقعیت اضطرار به وجود نیامده باشد بهتر است زن و مرد، دختر و پسر با یکدیگر ارتباط بر قرار نکنند. این نظریه بیشتر میان خانواده های سنتی و افراد سنتی. مذهبی به چشم می خورد

 

نظریه اختلاط :

 

در برابر این نظر، مبنای دیگری در جامعه تبلیغ و ترویج می شود که نظریه اختلاط نام دارد. بر اساس این نظریه زن و مرد با رعایت حدود شرعی و حجاب و نگاه و ... با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. مثل 2 انسان نه 2 جنس مخالف. برای مثل 2 دانشجوی دختر و پسر می توانند با یکدیگر، بحث علمی کنند و معاشرت داشته باشند، ضمن آن که حدود شرعی را حفظ کنند.

اگر تحریک را کم کردیم، حرص ایجاد نمی شود؛ اما اگر گفتیم دختر و پسر می توانند با هم باشند. و باهم مراوده کنند، در واقع عامل تحریک را بتدریج ایجاد کرده ایم. از طرف دیگر آنها را منع می کنیم که شما فقط حق دارید در حد بیان مسائل درسی، علمی، فرهنگی و سیاسی با یکدیگر صحبت کنید و وارد فضاهای دیگر نشوید، این امکان ندارد، چون زمینه های تحریک فراهم شده است

 

 

در حال حاضر این نظریه در نهادهای رسمی کشور، اداره ها، واحدهای فرهنگی و دانشگاه ها، صدا و سیما و ... حاکم شده است. حال باید دید مبنای 2 نظریه اختلاط و اضطرار چیست؟

کسانی که قائل به نظریه اضطرار در ارتباط دختر و پسر هستند می گویند : " آقا جان زن و مرد مثل آتش و پنبه هستند و قرار گرفتن آنها کنار هم خطرناک است " در نهاد دختر و پسر، کشش فوق العاده ای وجود دارد؛ البته برخی تصور می کنند این همان غریزه جنسی است در حالیکه با هم متفاوت است .

به هر حال بر اساس این نظریه آنچه مسلم است این است عشقی که میان 2 جنس مخالف به وجود می آید، به قدری قوی و انرژی زاست که خانمان سوز می شود و دیگر، عقل و تقوا نمی تواند آن را کنترل کنند.

این گروه حضرت یوسف (ع) را هم مثال می آورند که با وجود همه پاکی و نجابت ، نتوانست در مقابل یک زن مقاومت کند. آنجاست که دست به دعا برمی دارد و می گوید:

"خدایا اگر مرا نجات ندهی ممکن است پایم بلغزد ".

این مساله نشان می دهد که پاکی افراد ، نمی تواند از بروز خطر جلوگیری کند و از طرفی عقلانیت افراد هم جلوی آن را می گیرد. اینها می گویند حالا که می دانید اینقدر احتمال خطر وجود دارد، بهتر است دختر و پسر هیچ ارتباطی با هم نداشته باشند، مگر آن که مجبور شوند با یکدیگر ارتباط بر قرار کنند.

 

نظریه اختلاط چه می گوید؟

 

در برابراین گروه، اختلاطیون مبنای دیگری را بیان می کنند و می گویند: " الانسان حریص علی ما منع منه"، یعنی انسان حریص است بر آن چیزی که او را منع کنند. آنها بر این باورند که اگرمی خواهیم جامعه ای سالم داشته باشیم باید حساسیت دختر و پسر را نسبت به یکدیگر کم کنیم.

شهید مطهری در کتاب فلسفه حجاب بیان خیلی زیبایی از حرص و حریص شدن دارد. او می گوید:

"حرص در 2 زمان پدید می آید، یکی وقتی عامل، تحریک باشد و دیگری وقتی عامل، منع باشد. اگر زمینه تحریک بر طرف شد و بعد منع کردیم، حرص ایجاد نمی شود. "

شهید مطهری می گوید:

" اگر تحریک را کم کردیم، حرص ایجاد نمی شود؛ اما اگر گفتیم دختر و پسر می توانند با هم باشند و باهم مراوده کنند، در واقع عامل تحریک را بتدریج ایجاد کرده ایم. از طرف دیگر آنها را منع می کنیم که شما فقط حق دارید در حد بیان مسائل درسی، علمی، فرهنگی و سیاسی با یکدیگر صحبت کنید و وارد فضاهای دیگر نشوید، این امکان ندارد، چون زمینه های تحریک فراهم شده است "

منبع وبلاگ:mohsenazizi
دوشنبه 27/7/1388 - 13:51
خواستگاری و نامزدی

 اینها 7 مرحله اصلی دانش و مهارت هستند که باید در آنها خبره شوید. بااستفاده از راهکارهایی که در این مقاله ذکر شد و استفاده از توانایی ها و مهارت های خود می توانید همیشه در کارتان اول باشید...

هرچه در کارتان باتجربه تر و متخصص تر می شوید برای رسیدن به موفقیت به علم، مهارت و استعداد نیاز دارید.

مرحله اول (خود)

وقتی اولین کارتان را به دست می آورید، اولین چیزی که از شما انتظار می رود مهارت های تکنیکی، درک خوب از تئوری و اصول حیطه کارتان است. از شما انتظار می رود دستورالعمل ها را به درستی و با اطمینان اجرا کنید.

خیلی زود در کارتان تکنیکی می شوید و علم زیادی در حیطه کارتان پیدا میکنید. متخصصی می شوید که فارغ التحصیلان جدید می توانند به خوبی از شما راهنمایی بگیرند و برای همکارانتان هم مشاور خوبی خواهید بود.

مرحله دوم (ابزارها)

بعد از چند سال کم کم راه های بهتری برای انجام فعالیت هایتان پیدا می کنید. هدفتان انجام کار بیشتر، در مدت زمان کمتر و با تلاش کمتر خواهد بود. شما جوان، پرانرژی، و بسیار مشتاق به کار هستید. دیگر از کارهای تکراری و یکنواخت خسته خواهید شد.

از اینرو یا ابزارهای لازم برای آنرا خودتان می سازی و یا از ابزارهای موجود در بازار استفاده می کنید. درنتیجه دانش ابزارآلات موجود، طریقه استفاده و ماهر شدن در آنها بخش بسیار مهمی از لیست مهارت های شما خواهد شد.

مرحله سوم (مردم)

وقتی مهارت های تکنیکی در حیطه کارتان به دست آوردید و در استفاده از ابزارآلات هم ماهر شدید، عملکردتان بسیار بهتر از همکارانتان خواهد شد. از اینرو شرکتی که برای آن کار می کنید، تصمیم می گیرد که شما را به کادر مدیریت ارتقاء درجه دهد. شما دیگر یک مدیر پروژه خواهید بود.

در برخی شرکت ها دو خط پیشرفت کاری وجود دارد، یکی نردبان مهارت تکنیکی است و دیگری نردبان مدیریت. ممکن است مسئولیت مدیریت پروژه را قبول نکنید و دوست داشته باشید که سِمَت متخصص فنی یا مشاور فنی را به دست آورید.

انتخابتان هرچه که باشد در این مرحله کارتان خواهید دید که همکارانتان که مهارت های مدیریتی بالاتری دارند، پاداش بیشتر، ترفیع سریعتر و حقوق بیشتری عایدشان می شود. درنتیجه در مرحله سوم شما چه مستقیماً مسئول بازده کاری یک تیم هستید یا مشاور و راهنمای پروژه های مختلفید، نیاز به مهارت های مدیریتی دارید.

پرورش روابط میان فردی، مذاکره، انگیزه، مربی گری و راهنمایی افراد تازه کار مستقیماً بعنوان یک مدیر پروژه یا ضمنی بعنوان متخصص فنی مهمترین نیاز این زمان شماست. با موفقیت در این جوانب بسیار موثرتر و کارامدتر خواهید شد و با سرعت و تلاش بیشتری به سمت موفقیت حرکت می کنید.

مرحله چهارم (مشتری)

یکی از مهمترین روابط و انتظارات که با آن روبه رو خواهید بود درمورد مشتری هایتان است.

مشتری دیگری که انتظارات و روابط او باید در ذهنتان باشد، مدیر کل تان، همکاران و سوپروایزرهای او هستند. این مشتری های مهم چه فکری درمورد شما می کنند؟ آیا منبع باارزشی برای آنها به حساب می آیید؟

متوجه خواهید شد که در زندگی فردی که مشتریانش را خوشحال و راضی نگه می دارد شناخت بیشتری پیدا می کند و سریعتر در کارش ترفیع می گیرد.

مرحله پنجم (ابزارها و تکنیک های PM، اصول و روش پردازش)

این روزها با تاکید بر کیفیت تحویلات هر کمپانی از تعداد زیادی ابزار و تکنیک های مدیریت پروژه استفاده می کند تا به بازده بیشتر و پایدارتری برسد. شما باید بتوانید در این ابزارها و تکنیک ها استاد شوید تا اطلاعاتی که مدیر کل تان نیاز دارد را فراهم کنید.

علاوه بر این باید درصدد راه هایی برای ارتقاء فرایند و بالا بردن بازده باشید. باید مطمئن شوید که همه کارکنان از اهمیت ارتقاء فرایندها آگاهند. همکار روبه رویی شماست که دقیقاً می داند چطور می تواند کاری را بهتر انجام دهد.

مرحله ششم (تیم های کارکردی، پروژه های پیچیده بزرگ)

وقتی تیم های کارکردی را مدیریت می کنید به چیزی بیش از مهارت های مردمی، پروژه و ابزار نیاز دارید. شما به حمایت بسیار زیادی از طرف فرهنگ و طریقه کار شرکت نیاز دارید. فرهنگ تعاونی شرط لازم برای موفقیت چنین تیم هایی است. سیاست قرض گرفتن منابع خطراتی برای موفقیت پروژه ها خواهد بود.

در کار کردن با پروژه های پیچیده بزرگ نیاز به مهارت های مذاکره ای و انگیزشی، ارتباطی و تشویقی به میزان بالاتری دارید. باید مراقب خطرات احتمالی و مهارت های گزارشی باشید و اطمینان یابید که عملکردهای لازم انجام گیرد. برای پروژه های بزرگ، مسئله سوددهی باید دقیق تر بررسی شود. آیا سازمان ابزارهای لازم برای انجام آن را دارد؟ درغیر اینصورت باید بتوانید مقیاس ها و نقطه های بازرسی را تعریف کنید تا پروژه های بزرگ و پیچیده از نظر مالی سوددهی داشته باشند.

مرحله هفتم ( مدیریت واحد تجارت)

درست مثل مورد پروژه های بزرگ و پیچیده، شما بعنوان مدیر واحد تجرتی شرکت باید مراقب حاشیه سود باشید. شرکت دستاوردهای بلند و کوتاه مدن و اهداف واحد تجارتی را به یاد داشته باشید. باید بدانید که چطور آنها را خودتان با در نظر گرفتن وضعیت بازار، مشتری های کنونی و احتمالی، قدرت و ضعف تیمتان تعریف کنید.

بازار مدام در تغییر است. وجود تغییر تنها چیزی است که تغییر نمی کند. مشتری ها می آیند و می روند و پروژه های آنها نیازمند تغییر است. تکنولوژی تغییر می کند و این نیز روی پروژه های شما تاثیر می گذارد. تحقق نیازهای تیم باید از قبل برنامه ریزی شود تا پروژه های خوب را فقط به خاطر نبود مهارت انسانی از دست ندهید.

بنابراین به عنوان مدیر واحد بازرگانی شرکت شما شروع به بررسی مسیر حرکت شرکت می کنید.

اینها 7 مرحله اصلی دانش و مهارت هستند که باید در آنها خبره شوید. بااستفاده از راهکارهایی که در این مقاله ذکر شد و استفاده از توانایی ها و مهارت های خود می توانید همیشه در کارتان اول باشید.

مردمان

mardoman/

nedayemoshaver

يکشنبه 26/7/1388 - 5:48
خواستگاری و نامزدی

احتمالا تا به حال با افراد درمانده ای مواجه شده اید که علت ناکامی های خود را نیازهای مالی ، بی عدالتی، وضعیت خانوادگی، شرایط محیطی یا محدودیت های اجتماعی و عدم توجه مسئولین به مشکلات آن ها می دانند...

ماهمیشه صداهای بلند را می شنویم، پر رنگ ها را می بینیم، آسان ها را می خواهیم...  غافل از این که خوب ها سخت می آیند، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند.

احتمالا تا به حال با افراد درمانده ای مواجه شده اید که علت ناکامی های خود را نیازهای مالی ، بی عدالتی، وضعیت خانوادگی، شرایط محیطی یا محدودیت های اجتماعی و عدم توجه مسئولین به مشکلات آن ها می دانند.

اگر به زاویه دید آن ها در مقابل مشکلات گوناگون دقت کرده باشید، متوجه می شوید که مقصر اصلی در عدم پیشرفت و بالا بردن سطح توانایی هایشان، خود این افراد هستند نه آن چیزی که به عنوان عامل ناکامی (در حقیقت باز دارنده) در ذهن خود می پرورانند.

اصولا همین طرز تفکر افراد ناکام، عمده تفاوت آن ها با اشخاص موفق است که با گذشت زمان، فاصله ای جبران نشدنی را در بین این دو گروه  به وجود می آورد.

ریشه های فکری افراد موفق اصولا با خوش بینی، اعتماد به نفس، اراده نامحدود ، تصمیم مصمم و منطق بالا تلفیق شده است.آنها هرگونه مشکل و مانعی که در راه تحقق اهدافشان وجود دارد را به چشم جاده ای می نگرند که برای دست یابی به خواسته هایشان ناگزیر به پیمودن آن هستند، حال چه این مشکلات و تحمل ناملایمات به علت موقعیت و شرایط شخصی و اجتماعی آن ها باشد، چه به صورت طبیعی و عمومی سر راه هر کسی که قصد رسیدن به آن هدف را دارد قرار گرفته باشد.  دیدگاه افراد موفق  در پیروزی اهداف و برنامه های مورد نظرشان،  دست و پنجه نرم کردن با مسایل و مشکلات موجود است. آن ها با مقاومت در مقابل سختی و اندوه سعی بر مقابله و پیروزی بر مشکلات دارند.

برای افراد موفق بدیهیست که شرایط و امکانات ایده آل می تواند مشوق و ابزار مناسبی برای دست یابی راحت تر به خواسته ها باشد ولی هیچ وقت عدم وجود این شرایط و امکانات آن ها را مایوس نمی کند و نبود پشتوانه یا حامی را دلیلی برای عدم تحقق اهداف خود نمی دانند.

افرادی که نمی توانند راه خود را پیدا کنند و عمده عمر آن ها با سرگردانی سپری شده است فاقد اراده کامل، اعتماد به نفس ، هدف و برنامه مشخص ، پشتکار و فعالیت لازم برای پیشرفت و ارتقای خود هستند.آن ها  شرایط و امکانات ایده آل را ملاک اصلی موفقیت در کارها می دانند و برای بهبود موقعیت خود نیاز به پشتوانه و حامی دارند. این افراد نمی توانند به تنهایی از عهده مشکلات و تحمل سختی ها برآیند و با لاینحل دانستن مشکلات خود به علت شرایط محیطی و شخصی سعی بر تبرئه و فرار خویش از واقعیت دارند.آن ها با این که می بینند افراد موفق باتلاش ، پشتکار و تحمل سختی ها از مشکلاتی که گریبانگیرشان شده به راحتی عبور می کنند، بازهم پیروزی آن ها را از روی شانس یا داشتن امتیازی برتر نسبت به خود می دانند. آن ها  نمی خواهند واقعیت را بپذیرند که لازمه رسیدن به موفقیت، توانایی حل مشکلات ، تحمل سختی ها ، تلاش، پیگیری ، پشتکار و باور توانایی ها و استعدادهای خویش است.

هنگامی می توان زندگی موفقی داشت که با جدیت تمام شخصا به ترمیم نقاط ضعف خود و مرتفع نمودن مشکلات پرداخت، بدون بهانه و نگرانی از شرایط اطراف.

nedayemoshaver
شنبه 25/7/1388 - 5:44
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته