• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 837
تعداد نظرات : 483
زمان آخرین مطلب : 2367روز قبل
قرآن
همچنان كه پیامبر می‌فرماید، این عبارت بهترین سخنی است كه پیامبران گفته‌اند و كسی كه آخرین سخنش در دنیا لا اله الا الله باشد وارد بهشت می‌شود. این عبارت كلمه توحید است كه ایمان بر‌ آن بنا شده است، و آن كلید بهشت است. به همین خاطر خداوند حروف این عبارت را طوری مرتب كرده و نظم بخشیده است تا دلالت بر وحدانیت او تعالی باشد و این‌كه او خالق آسمان‌های هفتگانه می‌باشد.
این عبارت از سه حرف ابجد تشكیل شده است: الف، لام، ها
از اینجاست كه معجزه لغوی آن آشكار می‌شود! آیا امكان دارد انسان بتواند فقط با سه حرف عبارتی با معنا و مفهومی بس عظیم و گسترده تركیب كند!؟
ممكن است كسی با معجزه لغوی قانع نشود. به همین خاطر خداوند در این عبارت اعجاز عددی قرار داده است، تا دلیلی باشد بر صدق این مطلب و یكتایی خداوند.
خداوند از میان حروف عربی 3 حرف را برگزیده تا خودش را با آن وصف كند و نام‌گذاری كند (الله) و از حروفی كه اسمش از آن تشكیل شده (ا، ل، ه) بزرگ‌ترین، بهترین و بامعناترین عبارت را تركیب كرده است كه همان كلمه طیبه‌ی لا اله الا الله می‌باشد.
تنها به این هم اكتفا نكرده بلكه این حروف را طوری ترتیب داده و نظم بخشیده و به طور حیرت‌انگیزی كنار هم قرار داده كه دلیلی بر علم واسع خداوند است.
در اینجاست كه می‌پرسیم آیا امكان‌پذیر است برای انسانی كه از حروف اسمش جمله‌ای بسازد كه معرف شخصیت خودش باشد و آن را با ترتیب دقیق و شگفت‌انگیز عددی قرار دهد.
واضح است كه جز پروردگار هفت آسمان كسی از عهده‌ این كار برنمی‌آید. فراموش نكنیم كه اولین كلمه‌ای كه باید به گوش انسان مسلمان بخورد وقتی پا به این دنیا می‌گذارد همان لا اله الا الله می‌باشد و كسی كه آخرین سخنش در دنیا لا اله الا الله باشد وارد بهشت می‌شود همچنان‌كه پیامبر(ص) به ما فرموده است‌.
به زودی متوجه خواهی شد كه تناسب شگفت‌انگیز عددی در این عبارت وجود دارد و حروف و كلمات به شیوه‌ی خاص كنار هم قرار گرفته‌اند بطوری‌كه تسلسل كلمات رعایت شده است. این تناسب یک دلیل ظاهری و مادی قوی است مبنی بر صدق و اعجاز این كلمه و صدق معانی و مفهوم آن.
* تناسب عجیب لا اله الا الله با عدد 19:
ابتدا این عبارت را می‌نویسیم تا متوجه بنای شگفت‌انگیز عددی حروف این عبارت شویم‌. زیر هر كلمه تعداد حروف آن كلمه را می‌نویسیم.
لا اله الا الله
2 3 3 4
اندیشه‌ مباحث اعجاز عددی جدید بر این اساس استوار است كه اعداد را همچنان‌ كه هست بدون جمع یا تغییر دادن آن بخوانیم، بنابراین عددی كه در مقابل لا اله الا الله می‌توان نوشت 4332 كه این عدد دو بار بر 19 بخش پذیر می‌باشد. (4332 مساوی 19 ضربدر 19 ضربدر 12) و (12 جمع اعداد «4332» می‌باشد.)
عجیب این است كه این اعداد را از هر طرف بچینیم از مضرب‌های 7 می‌باشد.
* تناسب عجیب لا اله الا الله با عدد 7:
1- عدد (121919) از دو طرف از مضرب‌های 7 می‌باشد و بر آن بخش‌پذیر است.
از چپ به راست (121919 = 7 ضربدر 17417) 17417 = 7 تقسیم بر 121919
از راست به چپ (919121 = 7 ضربدر 13133) 13133 = 7 تقسیم بر 919121
2- همچنین عدد 191219 از دو طرف از مضرب‌های 7 می‌باشد.
از چپ به راست (191219 = 7 ضربدر 27317) 27317 = 7 تقسیم بر 191219
از راست به چپ (912191 = 7 ضربدر 13133) 13133 = 7 تقسیم بر 912191
3- و بالاخره عدد 191912 بر 7 بخش‌پذیر است از دو جهت‌:
از چپ به راست (191912 = 7 ضربدر 27416) 27416 = 7 تقسیم بر 191912
از راست به چپ (219191 = 7 ضربدر 31313) 31313 = 7 تقسیم بر 219191
* تناسب عجیب با تعداد ایام سال، ماه و هفته:
در عبارت لا اله الا الله، الف 5 مرتبه تكرار شده است، لام 5 مرتبه و ها 2 مرتبه تكرار شده است، یعنی (الف = 5 و لام = 5 و ها = 2) چنان‌كه قبلاً اشاره كردیم كلمه‌ لا اله الا الله از این 3 حرف تشكیل شده است، همچنان ‌كه كلمه‌ الله از این سه حرف تشكیل شده است. در زیر تعداد تكرار هر حرف را زیر حروف كلمه الله می‌نویسیم:
ا لــلــه
5 5 5 2
كه عدد 2555 بدست می آید كه بر 7 بخش پذیر است. توجه كنیم:
(2555 = 7 ضربدر 365) 365 = 7 تقسیم بر 2555
در این نتایج عددی متوجه می‌شویم كه عدد 365 به تعداد ایام سال اشاره دارد.
اعداد 19 و 12 (كه قبلاً از تعداد حروف لا اله الا الله بدست آوردیم) عدد 19 ارتباط بین سال شمسی و قمری برقرار می‌كند و عدد 12 بیانگر تعداد ماه‌های سال می‌باشد. جالب این‌جاست كه اگر این اعداد سه گانه (12 و 19 و 365 ) را كنار هم قرار دهیم یعنی 1219365 می‌بینیم كه 3 بار بر 7 بخش‌پذیر است و از مضرب‌های 7 می‌باشد.
( 3555 = 7 تقسیم بر 24885 = 7 تقسیم بر 174195 = 7 تقسیم بر 1219365 )
1219365 = 7 ضربدر 7 ضربدر 7 ضربدر 3555
عدد 7 اشاره به روزهای هفته دارد. بنابراین لفظ جلاله‌ی الله با كلمه‌ی لا اله الا الله ارتباط پیدا می‌كند. این تناسب در حروف این عبارت با تعداد روزهای هفته كه 7 می‌باشد و با تعداد ماه‌های سال كه 12 می‌باشد و تعداد روزهای سال كه 365 روز می‌باشد قابل مشاهده است. بنابراین لا اله الا الله همیشه و تا ابد شعار توحید خواهد بود.
* تناسب در اول و آخر كلمه:
در ابتدای عبارت لا اله الا الله كلمه‌ی "لا" آمده است كه تعداد حروفش 2 می‌باشد و در آخر عبارت لفظ "الله" آمده است كه تعداد حروفش 4 می‌باشد.
لا اله الا الله
2 4
اگر این دو عدد كنار هم قرار دهیم می‌شود 42 كه از مضرب‌های عدد 7 می‌باشد.
(42 = 7 ضربدر 6) (6 = 7 تقسیم بر 42)
كه این پیام را می‌رساند كه خداوند آسمان‌های هفتگانه را در 6 روز بیافرید.
از این نتیجه به اثبات می‌رسد كه خداوند عبارت لا اله الا الله را به شیوه‌ حكیمانه‌ای كنار هم قرار داده و نظم بخشیده است و بین اول و آخر تناسب برقرار كرده است و آن را بخش‌پذیر بر 7 قرار داده است تا گواه و شاهدی بر وحدانیت خداوند سبحان باشد.
همچنین خداوند تبارك و تعالی تعداد حروف كلمه طیبه‌ی لا اله الا الله را 12 قرار داده است بطوری‌كه تناسب با عدد 7 هم برقرار است ( یعنی اگر شماره حروف كلمات عبارت لا اله الا الله را از چپ به راست كنار هم قرار دهیم بر 7 بخش پذیر است.
لــا ا لـــه ا لــا ا لـــــلـــــه
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12
یعنی عدد 121110987654321 بر 7 بخش‌پذیر است.
( 17301569664903 = 7 تقسیم بر 121110987654321)
121110987654321 = 7 ضربدر 17301569664903
اگر حروف لا اله الا الله را به صورت تراكمی (حروف خود كلمه به اضافه حروف ماقبلش) نیز شمارش كنیم متوجه می‌شویم كه باز هم بر 7 بخش پذیر است.
لا الـه الـا اللـه
2 5 8 12
یعنی 12852 از مضرب‌های 7 می‌باشد.
12852 = 7 ضربدر 1836 (1836 = 7 تقسیم بر 12852)
و بدین‌صورت مشخص شد كه حروف لا اله الا الله با همدیگر ارتباط تنگاتنگ و محكمی دارند و هرگز جدا از همدیگر نیستند. همه‌ این تناسبات و نظم شگفت‌انگیز را در چهار كلمه این عبارت مشاهده كردیم. اگر در دیگر آیات قرآنی نیز دقت كنیم متوجه می‌شویم كه عجایب این قرآن پایانی ندارد و راست گفته آنجا كه پیامبر(ص) درباره قرآن می‌فرماید: "و لا تنقضی عجائبه". عجایب قرآن پایان ناپذیر است.
پس آیا در قرآن تدبر كرده‌ایم تا به عظمت احكام آن پی ببریم؟
لازم است تأكید كنیم كه اعجاز عددی وسیله‌ای است كه خداوند در قرآن كریم قرار داده است تا دلیلی مادی و عملی باشد مبنی بر این‌كه قرآن از جانب خداوند است و هیچ‌گونه تحریف و تغییر و تبدیلی در آن رخ نداده است‌. مثلاً اگر جای یكی از حروف لا اله الا الله تغییر كرده بود یا حرف دیگری آمده بود ساختار اعجاز عددی مختل می‌شد و دیگر تناسب و نظمی بین حروف وجود نداشت‌. پس پاك و منزه است آن خدایی كه همه‌ی حروف كتابش را حفظ نموده است. خداوند می‌فرماید: (إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ). حجر 9 " بدرستی‌كه ما قرآن را فرو فرستادیم و ما آن را حفظ خواهیم نمود".
جمعه 12/7/1392 - 18:32
تبریک و تسلیت
شهادت امام جعفر صادق ع رئیس مذاهب اسلامی را تسلیت عرض می کنم
دوشنبه 11/6/1392 - 8:57
عقاید و احکام
دو تا مرد توی سلمانی منتظر نشسته بودند و با هم گپ می زدند.
یکی شون گفت : زندگی خیلی سخته.
اون یکی گفت :
آره ، ولی اگه بری سراغ خدا ، حتما توی سختی ها کمکت می کنه.
و جواب شنید :
کدوم خدا؟!
اگه خدائی بود که وضع مردم اینجوری نبود.
خدا هست و مردم باید رنج بکشند؟!
خدا هست و این همه گره توی زندگی هاست؟!
و هر چه توضیح می شنید ، سرسختانه تر روی حرفش پافشاری می کرد.
اونها گرم بحث بودند که فقیری وارد شد و درخواست پول کرد.
ظاهر اون نا مرتب بود و موهاش بلند و بهم ریخته و ژولیده.
چشم های اونی که دلگرم به خدا بود برقی زد و گفت :
گمون کنم هیچ سلمانی ای در شهر ما نیست ، نظرت چیه؟
اون یکی هم با تعجب پاسخ داد که :
پس الآن ما کجا ئیم؟
اولی ادامه داد که :
اگر در شهر مون سلمانی وجود داشت که نباید کسانی مثل اون پیدا می شدند ، مگه نه؟!
دوست من ، آرایشگرها هستند ، ولی تا به اونها مراجعه نکنی از ژولیدگی رهائی پیدا نمی کنی.
خدای مهربون هم هست.
ولی تا سراغش نری ، تا دست توی دستش نذاری و تا ازش نخوای اوضاع رو برات روبراه کنه
این توئی که مقصری ، چون مثل ژولیده ای می مونی که سراغی از آرایشگر نمی گیره.
پس...! [1] 

پی نوشت : 
[1] . نرم افزار نیش ها و نوش ها، انجمن نرم افزار سایت اسک دین دات کام
دوشنبه 4/6/1392 - 15:36
قرآن
در سال ۱۸۸۹ میلادی کتابی از یک جهانگرد منتشر شد که، از جمله روش شمردن را در میان قبیله ای از تورس شرح داده است. اینها برای شمردن تنها از دو واژه استفاده می کردند: یک و دو. برای عدد سه می گفتند « دو و یک » برای چهار «دو و دو»، برای پنج « دو و دو یک » و برای شش « دو و دو و دو» ولی برای عددهای بزرگ تر از ۶، هر قدر بود، می گفتند «خیلی ». گرچه این آگاهی مربوط به پایان صده ی نوزدهم است ولی می تواند گواهی بر شیوه ی شمردن در آغاز شکل گیری مفهوم عدد در میان انسان های نخستین باشد. بعد ها که برای عددهای بزرگتر هم نامی در نظر گرفتند به احتمالی برای عدد « هفت » از همان واژه ی قبلی « خیلی » یا « بسیار » استفاده کردند. عدد هفت که صده های متوالی برای آنها نا شناخته بود، اندک اندک به صورت عددی مقدس در آمد.

هفت در طبیعت

الف): هفت هایی که انسان در آن دخیل نیست و در طبیعت به صورت پیشفرض قرار دارد وباعث توجه ما به این عدد گشت عبارتند از:

1) هفت روز هفته

2) هفت سوراخ سر آدمی 

3)‌ هفت رنگ رنگین کمان 

4) تعادل عمر آدمی هفتاد سال می باشد.

5) استاندارد قد هر فرد که با عدد طلایی نیز مطابقت دارد به اندازه هفت وجب و نیم دست اوست.

6) گرگ‌ها در دسته های هفتایی به شکار می روند

7) هفت شهرعشق، که دراشعار عطار اشاره شده است : هفت شهر عشق را عطار گشت 

 اصحاب کهف هفت نفر بودند

9) هفت قسمت بدن میت را کافور می زنند

10)‌ برترین مجلس برای مرده که می تواند در آخرت نگهدارش باشد مجلس هفتم اوست .

11)‌ بچه ها در سن هفت سالگی و ماه هفتم به مدرسه می روند.

12) هفت ابتدای سن درک و فهم کودک به صورت ایدال است که این سن ابتدای یادگیری است که کودک به مدرسه می رود و هفتاد نیز انتهای یادگیری است. 

هفت در میان عوام

ب) هفت هایی که در میان عوام جا گرفته و در سخن جایی برای خود قرار داده عبارتند از:

13) هفت تیرها به صورت استاندارد ، هفت تا تیرمی‌خورند.

14) بهترین ترشی ترشی هفت ساله است

15) کسی که خواب سنگینی دارد میگویند خواب هفت پادشاه را می بیند.

16) کسی که زمان زیادی است فوت کرده می گویند هفت کفن پوسونده.

17) کسی که خیلی ماهر است : هفت خط

18) کسی که از ماجرا خیلی دور است : از هفت دولت آزاده

19) قدیمی ترین جد :هفت جد

20) کسی که هر لحظه یک حرف میزند و ثبات ندارد و پیش هر کس رنگ عوض می کند : هفت رنگ

هفت درمسیحیت

ج) هفت در دین مسیح هم به صورت محسوس به کار رفته:

مانند: 

21) هفت گناه کبیره

22) هفت فضیلت

23) هفت روح خدا

24) هفت شادی مریم

25) هفت شیطان رانده شده از وجود مریم

و..(که در کتاب اسرار و رموز تقدس اعداد و حروف بیان شده)

هفت در دین اسلام

د) در دین اسلام هم هفت با ویژگی های تازه ای پذیرفته می شود:

26) آسمان و زمین دارای هفت طبقه اند :آیه 29 بقره

27) بهشت وجهنم هر کدام دارای هفت طبقه و هفت درجه هستند .

28) سوره حمد که برترین و والا ترین سوره قرآن است هفت آیه دارد .

32) اگر هفتاد بار سوره حمد را برای مرده بخوانید ، سپس از زنده شدنش تعجب نکنید : تفسیر قرآن قرائتی

33) در نماز هفت قسمت بدن روی زمین است.

34) در نماز امام زمان (عج) 7 بار ذکر رکوع و 7 بار هم ذکر سجده می گوییم.

35) در نماز تهیت نیز 7 بار ذکر رکوع و 7 بار هم ذکر سجده می گوییم.

36) در نماز وتر در نماز شب 70 مرتبه « استغفر ا... و اتوبو وعلیه » و7 مرتبه هم « هذا مقامُ العائذَ بِکَ مِنَ النّار» می گوییم.

37) طواف خانه خدا هفت دور است.

38) احکام حج هفت مرحله دارد ( 1. احرام 2. طواف 3. نماز طواف 4. سعی صفا و مروه 5. تقسیر 6. طواف نساء 7. نماز طواف نساء )

39) سعی بین صفا و مروه که یکی از احکام حج است هفت بار است.

40) یکی از احکام حج .زدن هفت سنگ به ستونی است که به نشان شیطان است که ابراهیم(ع)در جریان قربانی کردن اسماعیل(ع) ابداع گر آن بود

41) زن ها بعد از هفت روز بعد از زایمان به حمام رفته و غسل معروف نفّاس را می کنند. 

42)ادعای یهود برای به دوزخ انداختن آنان از جانب خدا، هفت روز بود: آیه 80 بقره

43) اسلام بر 7 چیزاستوار است :

1) صبر 2) صدق 3) یقین 4) رضا 5) وفا 6) علم 7) حلم (صبوری - بردباری)





44) شیخ صدوق دركتاب الخصال صفحه344و345 از قول حضرت علی (ع) درمورد كسی كه ازایشان نام طبقات آسمان و رنگ آنها را پرسید چنین بیان كرد:

1) نام آسمان دنیا رفیع است و رنگ آن به رنگ آب و دود است.

2) نام آسمان دوم قیدوم است و رنگ آن به رنگ نُحاس ( )است.

3) نام آسمان سوم ماروم است و رنگ آن به رنگ شبه ( ) است.

4) نام آسمان چهارم ارقلون است و رنگ آن به رنگ فضّه (نقره) است.

5) نام آسمان پنجم هیفون است و رنگ آن به رنگ ذهب (طلا) است.

6) نام آسمان ششم عروس است و رنگ آن به رنگ یاقوت خضراء ( یاقوت سبز) است.

7) نام آسمان هفتم عجماء است و رنگ آن به رنگ دُرة البیضاء (دُرِّ سفید) است.

45) شیخ صدوق دركتاب الخصال صفحه359: ازقول امام حسین(ع) در زمین و آسمان هیچ اتفاقی نمی افتد مگر به7 علت: 

1) قضا 2) قدر 3) اراده 4) مشیّت 5) كتاب 6) اَجَل 7) اجازه



46) شیخ صدوق دركتاب الخصال صفحه361: دوزخ هفت درجه دارد كه عبارتند از :

جهنم: جای اهل كبایر كه بی توبه مرده اند ، لظی : جای ستاره پرستان ، حطمه : جای بت پرستان، سعیر: مكان ابلیس و پیروان او، سقر: جای ترسایان ، جحیم: محل مشركان ، هاویه: منزل منافقان و زندیقان و كفار 

47) همین طور هفت چشمه در بهشت به نامهای كوثر ، كافور ، میم، سلسبیل، تسنیم ، معین و زنجیل 

48) در سوره مومنون آیه 17 : 7 راه برای شما در آسمان قرار دادیم = سبع طرائق

49) در سوره بقره آیه 261: سخن از 7 سنبل یا همان 7 دانه كه هر كدام 7 خوشه میدهند و هر خوشه 100 دانه و ...

50) در سوره یوسف از آیه 43 تا 48 در مورد خواب پادشاه و تعبیر آن 7 بار عدد 7 تكرار شد:

هفت گاو لاغر كه هفت گاو فربه را خوردند ، هفت خوشه زرد كه هفت خوشه ی سبز را نابود كردند که در تعبیر به نشان هفت سال نعمت و هفت سال قحطی بود و هفت نصیحت از باب این قحطی ها و فراوانی ها

علّامه مجلسی در بحار الانوار جلد 11 صفحه 170 :

عدد 7 از اموری است كه علم آن نزد خداست و ما از حكمت آن عاجزیم مانند اعداد نماز و ذكات و...

اعجاز عدد7درقرآن:

v سوره یس بین 29 سوره ای که با حروف مقطعه آغاز می شوند سوره 19 است اگر عدد 19 را قلب ( معکوس) کنیم 91 می شود که 91 به 7 بخشپذیر است.

91 = 7 × 13

همچنین سوره یس از 114 سوره قرآن سوره 36 است اگر 36 را را قلب ( معکوس) کنیم 63 می شودکه باز هم به 7 بخشپذیر است.

63 = 7 × 9

v كلمة (عیسى) درقرآن (25) مرتبه ،(ابن) 35 مرتبه وكلمة (مریم) 34 مرتبه تکرار شده است، اگر این اعداد را کنار هم بنویسیم: 

عیسى ابن مریم

25 35 34

عدد 25 35 34 بدست می آید که بر 7 بخشپذیر است: 

25 35 34 = 7 × 49075

تعداد حروف کلمه (عیسى) 4 وكلمة (ابن) 3 وكلمة (مریم) 4 می باشد:

عیسى ابن مریم

4 3 4

از کنار هم قرار دادن این اعداد 434 بدست می آید که باز هم بر 7 بخشپذیر است

434 = 7 × 62

v اولین و آخرین کلمات قرآن:

اولین کلمه ، (بسم) در ( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) است که 22 مرتبه در قرآن به3 شکل (بسم، اسم، باسم) تکرار شده است و آخرین کلمه(الناس) است که 241 مرتبه تکرار شده است.اگر این دو عدد را کنار هم بنویسیم میبینیم که عدد حاصل به 7 بخشپذیر است.

24122 = 7 × 3446

v تعداد درهای جهنم 77 می باشد که از مضارب 7 است.

77 = 7 × 11

v تعداد حروف در زبان عربی و قرآن 28 است که مضربی از 7 است .

28 = 7 × 4

v از اولین سوره که عدد 7 در آن ذکر شده یعنی بقره تا آخرین سوره که عدد 7 در آن ذکر شده یعنی النبأ ، 77 سوره فاصله است، که 77 مضربی از 7 است .

77 = 7 × 11

v اگر از لحاظ تعداد آیات نیز محاسبه کنیم بین اولین آیه که عدد 7 در آن ذکر شده[29 البقرة] تا آخرین آیه ای که 7 در آن ذکر شده [12 النبأ] 5649 آیه می باشد که این عدد نیز مضربی از 7 است یعنی به 7 بخشپذیر است.

5649 = 7 × 807



v بین اولین آیه از سوره بقره (که اولین بار 7 ذکر شده)تا آخرین آیه سوره النبأ(که آخرین 7 آمده)

5705 آیه آمده است که به 7 بخشپذیر است.

5705 = 7 × 815

v از ابتدای سوره بقره تا اولین آیه که 7 آمده است(هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَكُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ) 28 آیه وجود دارد که به 7 بخشپذیر است.

28 = 7 × 4

v از اولین آیه قرآن تا آخرین آیه ای که عدد 7 آمده 5712 آیه فاصله است که باز هم به 7 بخشپذیر است!

5712 = 7 × 816

v عدد 7 وکلمه " الله ":

کلمه الله اولین بار در (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) [الفاتحة: 1/1]و آخرین بار در (اللَّهُ الصَّمَدُ) [الإخلاص: 112/2]. آمده است. حال به شگفتیهای عددی این نظم می پردازیم:

سوره فاتحه اولین سوره و سوره اخلاص 112 می باشد ،که بین این دو سوره 112 سوره است که 112 به 7 بخشپذیر است.

112 = 7 × 16

بین این دو آیه 6223 آیه وجود دارد که 2 مرتبه به 7 بخشپذیر است:

6223 = 7 × 7 × 127

نتیجه گیری : 

عدد 7 یا هر عدد دیگر خاصیت منحصر به فردی برای خود ندارند ولی از آنجایی كه در برخی افعال كه انسان در آن دخیل نیست و صلاح آن بر7 مورد است می توان گفت كه در عدد 7 شگفتی هایی نهفته است و بنا به فرموده علامه مجلسی در بحار الانوار « عدد 7 از اموری است كه علم آن نزد خداست و ما از حكمت آن عاجزیم »

اما نباید «علم حروف» را دست کم گرفت، نه تنها در زمان بسیار قدیم علم حروف برای تفسیر آیات کتاب مقدس بکار می رفت بلکه نشانه هایی در دست است که نویسندگان کتاب مقدس نیز این هنر را بکار بسته اند. بدین ترتیب ابراهیم در جریان نجات برادرش ۳۱۸ غلام به همراه داشت. آیا این اتفاقی است که تعداد عددی کلمه عبری او برابر ۳۱۸ است؟ یا نمونه های دیگری که در قرآن یافت می شود(و ما به تعداد كمی از آن اشاره كردیم)
گمان می کنم هر عددی خواص بعضا منحصر بفردی دارد که برپایه ی آن می توان گفت زوج است ، اول است و…شما مثلا صفر مطلق را در نظر بگیرید، در هر چیزی ضرب شود حاصل صفر است حتی بی نهایت...
اما فکر می کنم چنین نگرش هایی لزوما هم نباید جوابی برای تقدس اعداد داشته باشند چون تقدسات و اعتقادات مردم رو دیگر نمی توانند «خرافات» تلقی کنند و ثانیا با باورهای دینی خودشان مغایرت داد. اما بیایید به اینها به چشم زیبایی نگاه کنیم و در این صورت است که به حرف فیثاغورث پی می بریم که 

" انسان فقط بوسیله ی عدد و شکل می تواند به ماهیت گیتی پی ببرد".

اگر کسی به چیزی به طور کامل اعتقاد داشته باشه آن مورد برایش اتفاق می افتد و این یعنی واقعیت، و بر عکس، هیچ چیز مطلق نیست و ماییم که به چیزی قدرت و یا تقدس می دهیم.هیچ قدرتی در پس اعداد نیست بلکه هر چیزی که ما می بینیم قدرت و اراده و تلقین خود ماست نه اعداد.

منابع ومآخذ:

1- والی - زهره ، هفت در قلمرو تمدن و فرهنگ بشری ، تهران: انتشارات اساطیر، ۱۳۷۹.

2- شریف محلاتی - موید ، هفت در قلمرو فرهنگ جهان ، سال ۱۳۳۷.

3- الکحیل - عبد الدائم (نویسنده سوری)، درخشش عدد هفت در قرآن کریم ، انتشارات کمیته جایزه

بین المللی قرآن کریم دبی

4- شهریاری - پرویز ، سرگذشت ریاضیات ، تهران: نشر مهاجر، ۱۳۷۹

5- دهکده ی ریاضی(گاهنامه)/شماره ی اول_مهرماه ۸۱.

6- هندسه های نا اقلیدسی - قسمت اول

7- شیخ صدوق - کتاب الخصا ل

8- راز و رمز اعداد و حروف

9- فرهنگ ایران باستان

10- فرهنگ دهخدا 

11- فرهنگ معین 

12- فرهنگ اساطیر 4

13- مقیاس و عدم حتمیت

mahepenhaan.blogfa.com
جمعه 1/6/1392 - 6:18
قرآن

رئیس گروه تحقیقاتی ژاپنی بعد از اینکه مطمئن شدند قرآن کریم 1427 سال قبل از آنان نتیجه ی پژوهش آنها را بیان کرده است اسلام آورد.

دکتر طه ابراهیم خلیفه، استاد بخش گیاهان داروئی دانشگاه الأزهر مصر و رئیس قبلی این دانشگاه در مورد ماده ی متالویثوندز می گوید :

 

این ماده ایست که مخ انسان و حیوانات دیگر به میزان بسیار کمی ترشح می کنند. این ماده ی پروتئینی دارای گوگردی می باشد که به راحتی می تواند با روی ، آهن و فسفر مخلوط گردد. این ماده برای زنده ماندن انسان بسیار مهم می باشد. ( کاهش کولسترول – جنبه ی غذائی – تقویت قلب و تنظیم تنفّس )

 

ترشح این ماده از مخ انسان بعد از سن 15 سالگی تا سن 35 سالگی افزایش می یابد. و بعد از این سن تا 60 سالگی ترشح آن کم می گردد. بنابراین این ماده در انسان به راحتی قابل دستیابی نمی باشد.

 

در حیوانات دیگر نیز میزان این ماده بسیار کم است. از این رو گروهی از دانشمندان ژاپنی اقدام به جستجوی این ماده ی سحرآمیز که باعث از بین رفتن عوارض پیری می شود در میان گیاهان کردند و تنها این ماده را در دو گیاه پیدا کردند :

 

انجیر و زیتون

 

و راست گفته است خداوند متعال در آنجا که فرموده است : ﴿ و التین والزیتون (1) وطور سنین(2) وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِین (3) لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ (4) ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ ﴾

 

دکتر طه ابراهیم در این قسم خداوند متعال به انجیر و زیتون و ارتباط آن با خلقت انسان در بهترین زمان و برگرداندن آن به بدترین زمان می اندیشد...

 

بعد از نتیجه گیری از انجیر و زیتون فهمید که به کارگیری آن از انجیرِ تنها یا از زیتون تنها فایده مورد نظر را برای سلامتی انسان ندارد پس باید آن دو را باهم مخلوط کرد.

 

دانشمندان ژاپنی نیز بهترین میزان را برای بهترین تأثیر در میزان ( یک انجیر و هفت زیتون ) یافتند.

 

استاد طه ابراهیم خلبفه به جستجو در قرآن کریم ادامه داد و فهمید که انجیر یک بار در قرآن کریم ذکر شده و زیتون 6 بار به صورت صریح و یک بار به صورت ضمنی در سوره مؤمنون به آن اشاره شده است آنجا که می فرماید : ﴿ و شجرة تخرج من طور سیناء تنبت بالدهن وصبغ للآكلین ﴾ استاد ابراهیم طه تمام اطلاعاتی را که از قرآن کریم جمع آوری نموده بود را برای گروه تحقیقاتی ژاپنی فرستاد . و بعد از اطمینان این گروه از اینکه قرآن کریم 1427 سال قبل از آنان به نتیجه ی علمی آنان رسیده است رئیس آن گروه اسلام آورد و مجوز این کشف بزرگ را گروه ژاپنی به دکتر طه ابراهیم خلیفه داد.
rohama.org

پنج شنبه 31/5/1392 - 5:6
اهل بیت

سلام دوستان گرامی!
صفات ضد اخلاقی زیادی وجود دارند كه باعث سقوط انسان از مقام انسانیتش می شود صفاتی چون حسد ، طمع ، تكبر، تعصب قومی وقبیله ای .بسیاری ازاین خصیصه ها در زندگی اجتماعی ما اثر گذاربوده وآن را دچار مشكل می كند ، چه بسا طمع ورزی هایی كه باعث خواری و سبكی ما شده است ، چه بسا حسادتها وخود برتربینی هایی كه باعث به وجود آمدن دشمنانی برای ما می شود .
 بله دوستان گرامی !
 یكی از این صفات زشت كه اثر مستقیم در كیفیت زندگی ما در اجتماع دارد از خود راضی بودن و خود بزرگ بینی است صفتی كه از آن به تكبر یاد می شود . این صفت فقط لایق شأن پروردگار و خداوند بزرگ و عالی مرتبه است و سایرین كه مخلوقات و آفریده های او هستند واز جمله  انسانها كه گل سرسبد آفرینش هم هستند نبایستی چنین صفتی داشته باشند.
 همراهان ارجمند!
تاج الهی و لقد كرمنا بنی آدم كه همان تاج بزرگی و كرامت و بزرگواری است وقتی بر سر انسان نهاده می شود كه از چنین صفات رذیله ای بدور باشد علاوه براینها از اثرات و نتایج داشتن چنین صفتی این است كه ناراضیان وخشم گیرندگان بر چنین شخصی زیاد خواهد شد چرا كه چنین ویژگی خود بزرگ بینی در عمل  وبرخورد با دیگران خودش را نشان خواهد داد و شخص متكبر فقط اعمال و رفتار خود را می پذیرد  و در صدد تخطئه رفتار و اعمال دیگران بر خواهد آمد و چنین عملكردی ناراضیانی را در پی خواهد داشت اینجاست كه امام هادی ع با بیانی ظریفانه ما را از داشتن چنین صفتی نهی می نمایند .  این امام بزرگوار یكی از تبعات زشت این صفت را بیان می نمایند تا ما خود آگاهانه با این صفت مبارزه نماییم

قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الثَّالِثُ ع
قَالَ مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السَّاخِطُونَ عَلَیْهِ

خشم گیرندگان بر شخص از خود راضی فراوانند

بحارالأنوار ج : 69 ص : 316

چهارشنبه 30/5/1392 - 14:26
قرآن

یک نمونه از شگفتی های عددی قرآن این است که کلمه ی ( شهر .. ماه ) در قرآن 12 بار به تعداد ماه های سال تکرار شده است و کلمه ی ( یوم ) در قرآن 365 بار به تعداد روزهای سال تکرار شده است.

و انتقادی که بارها بر این حقایق شنیده ایم این است که این ارقام بافته شده و نادرست است ، و بهانه مى آورند كه تمامى كلمات مشتق مربوط به ( شهر )  مانند ( شهرین ) و ( شهور ) حساب نشده ....

و همچنین تمامی کلمات مشتق و مربوط به ( یوم ) مانند ( أیام ) و ( یومكم ) ... پس نتیجه این است که کلمات ، انتخاب شده و خوشه چینی شده و اثری از هیچ معجزه نیست!!!

اشکال در این است دوستانم ، که تمامی این انتقاد کنندگان به كلیه ى این تحقیق قرآنی آگاه نشده اند و فقط قسمتی از آن را بریده اند و هرگز بر منهج محقق و روشی که در بحث بر آن اعتماد شده دقت نکرده اند.

ما می گوییم کلمه ی ( شهر ) با صیغه ی مفرد 12 بار تکرار شده است و در قرآن بشکل 3 صورت آمده است:

1- شهر 4 بار.

2- الشهر 6 بار.

3- شهراً 2 بار.

و همانطور كه مى بینیم تمامى آنها كلمات مفرد هستند و متعلق به ضمیر خاصى نیستند.و براى تأكید بر صدق این عدد ، 12 آیات را همانطور كه در قرآن آمده مى نویسیم:

1- شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآَنُ

2- فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ

3- الشَّهْرُ الْحَرَامُ

4- بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ

5- یَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ

6- وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ

7- وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْیَ وَالْقَلَائِدَ

8- إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا

9- وَلِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ

10- وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ

11- وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا

12- لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ

دقت فرمایید عزیزان چگونه الله تعالی در کتابش 12 بار به تعداد ماههای سال از ماه نام برده است!      و تأكید فرموده است كه تعداد ماهها 12 است در این سخن الله تعالى:

 (إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا) ، آیا این توافق و نظم ، تصادفى آمده است؟ كسى كه این آیات قرآنى را با تأمل مطالعه  مى كند متوجه مى شود نظام بسیارى در آن است:

1- ما مى دانیم كه رمضان بهترین ماه سال است و بهترین شبهایش شب قدر است ، و عجیب این است كه الله    تعالى اولین آیه از این آیات را با ذكر ماه رمضان شروع فرمود (شَهْرُرَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآَنُ ) ،

و آیات را با سخن از شب قدر تمام كرد در حالیكه در ماه رمضان است (لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ) ، یعنى زنجیره ى آیات با كلمه ى ( شهر ) در آیه ى اول شروع شد ( شَهْرُرَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآَنُ ) و با كلمه ى ( شهر ) در سخن الله تعالى در آیه ى آخرى تمام شد : (لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ) !!! آیا این نظم ، تصادفى آمده است؟

2- ملاحظه مى نماییم كه كلمه ى ( ماه ) دو نوع آمده است ، نوع اول بصورت معرفه با الف و لام ( الشهر ) و نوع دوم بدون الف و لام بدینصورت ( شهر ، شهراً ) ، و با تأمل بیشتر متوجه ى توازن دقیق بین دو حالت مى شویم ، زیرا كلمه ى ( الشهر ) بصورت معرفه 6 بار تكرار شده ، و كلمه ( شهر ، شهراً ) بدون تعریف نیز 6 بار تكرار شده بهمان تعداد ، آیا این توازن نیز تصادفى آمده است؟

همچنین اعتراضی از طرف بعضی علما در مورد تکرار کلمه ی ( یوم ) در قرآن وجود دارد ، می گویند چرا کلمه ی ( أیام ) و كلمه ی ( یومكم ) را به حساب نیاورده اید ؟ می گوییم عزیزان ! هرگاه تکرار یک کلمه را بررسی می کنیم بدون مشتقاتش حساب می گیریم ، و كلمه ى ( یوم ) با اشكال متعددى وارد شده است : (یوم، بیوم، لیوم، یوماً، الیوم، فالیوم، بالیوم ) اما براى مثال كلمه ى ( یومین ) در حقیقت از مشتقات كلمه ى ( یوم ) است و بر همین اساس منهجى آن را به حساب نمى گنجیم.

و با پیروی از  این منهج می بینیم کلمه ی ( الیوم ) 365 بار دقیقاً به تعداد روزهاى سال تكرار شده است ، شما را به الله قسم این چه تصادفی ست که کلمات را به گونه ای  قرار می دهد که با این توافق عجیب تکرار شود؟

شگفتی غیر منتظره !

عزیزانم! بیست سال قبل موضوع علم شگفتی عددی قرآن را کاملاً رد مى كردم! ولى اراده ى الله بر این شد كه بر بعضى از نوشته ها در این مجال علمى آگاهی یافتم ، و سعى خودم را در اثبات اینكه اعجاز عددى قرآن نادرست است ، شروع كردم ! ولى نتیجه اش چه شد؟!

برای خودم مقررات سخت و محکمی قرار دادم تا بتوانم به هدفم برسم ، براى همین هیچ عددی را قبول نمی کردم مگر اینکه مثل روشنی آفتاب واضح باشد و شکی در آن نباشد و دو نفر در آن شک نکنند.

 و گفتم اگر معجزه ای یافتم که انسان با هر نوع  سعی و تلاش هم قادر به انکارش نباشد پس این علم را قبول خواهم کرد و بدان قانع خواهم شد و الا از سرسخت ترین دشمنان آن خواهم شد!

و خواست الله تعالی بر این شد که به یک آیه ی عظیم شروع کنم که  خداوند در آن انس و جن را به مبارزه خوانده که همتایی شبیه این قرآن بیاورند ، و این آیه را بسیار تكرار مى كردم و به آن متأثر مى شدم و این سخن الله تعالى مى باشد:

(قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآَنِ لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا  ) سورة الإسراء : 88 .

بگو اگر تمامی انس و جن با هم شوند تا شبیه این قرآن را بیاوردند هرگز مانندش را نخواهند آورد حتی اگر همه همراه و پشتیبان هم شوند.سوره اسراء : ۸۸

به شمارش كلمات این آیه پرداختم و دیدم 19 کلمه بود، سپس به شمارش حروفش پرداختم دیدم 76 حرف است، و آنچه نظرم را جلب کرد این بود که عدد 76 از مضاعفات عدد 19 است و چنین است:

76 = 19 × 4

و به فکر کردن مشغول شدم که آیا این اتفاقی ست؟ و به تدبر ادامه دادم ، و این سؤال را مطرح كردم : چند حرف از حروف لغت عربی در این آیات است؟ و هنگامی که به شمارش پرداختم دیدم دقیقاَ  19 حرف !!و آن حروف اینها بود : (ق ل ی ا ج ت م ع ن س و ب ث هـ ذ ر ك ض ظ )  ، گفتم سبحان الله ، چگونه ممکن است  اتفاق و تصادف  باعث این توافق و نظم عجیب شود؟

ولی من تحقیق را ادامه دادم و خود را در مقابل 3 اعداد دیدم همانطور که دیده می شود:

- تعداد کلمات در این آیه 19 کلمه است.

- تعداد حروف در این آیه 76 حرف است.

- تعداد حروفی که آیه از آن تشکیل شده بجز تکرار ، 19 حرف است.

و به خود گفتم چرا الله تعالی دقیقاً این تعداد را انتخاب فرموده است، و چه  ارتباطی با قرآن دارد؟

 زیرا این آیه ، انس و جن را به مبارزه مى خواند كه همتایى بمانند قرآن بیاورند؟و هنگامیکه به جمع این  3 اعداد پرداختم نتیجه ى غیرمنتظره این بود كه مجموع 3 اعداد مساوى با تعداد سوره هاى قرآن بود!

19 + 76 + 19 = 114 عدد سوره های  قرآن كریم!!!

این آیه باعث شد اندیشه و فكرم بسوى شگفتی های عددی قرآن تغییر یابد و شروع به  تحقیق نمودم و مثالها  آنقدر متراکم شد که جایی برای شک باقی نگذاشت که این علم وجود دارد و نمی توانیم آن را انکار کنیم.

و شما  عزیزانم را به خواندن این تحقیقات دعوت می کنم که عظمت اعجاز عددی قرآن را آشکار می سازد و در حقیقت عظمت نازل کننده ی این معجزات ، سبحانه و تعالی را آشکار می نماید.

آیا یقین و تسلیم شدنمان به الله تعالی بیشتر می شود؟

ملاحظه : در این آیه " واو عطف " را تابع کلمه ی بعدش می شناسیم و نه کلمه ای مستقل. باوجود اینکه در  این آیه معجزه ای ست حتی با شمردن واو العطف به عنوان کلمه ای مستقل ، و این از عظمت شگفتی های قرآن است .

به کتاب " إشراقات الرقم سبعة فی القرآن الكریم " ( فی كل آیة معجزة ) 

بقلم عبد الدائم الكحیل

چهارشنبه 30/5/1392 - 5:0
تبریک و تسلیت
عرض سلام و ارادت به همه دوستان خوبم اگر چه عید گذشته و لی چه کنم که دسترسی به اینترنت نداشتم تا عید را تبریک بگویم ... تبریک عرض می کنم و طاعات وعبادت شما عزیزان مورد قبول حضرت حق بوده باشد انشاءالله ..

دلیل دیگری که در تبیان کمتر حضور دارم 
اینه که این سایت به سختی و سنگینی لود می شه...
دوشنبه 28/5/1392 - 6:40
قرآن
[1:1] بسم الله الرحمن الرحیم [1:2] الحمد لله رب العلمین [1:3] الرحمن الرحیم [1:4] ملک یوم الدین [1:5] ایاک نعبد وایاک نستعین [1:6] اهدنا الصرط المستقیم [1:7] صرط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضالین

 


مواردی از اعجاز عددی سوره کلید (الفاتحة) را می بینیم: (برای مشاهده اعجاز عددی شگفت انگیز اولین آیه به مطلب "طرح ریاضی "بسم الله الرحمن الرحیم"" رجوع فرمایید.)

1- اگر بعد از شماره سوره فاتحه ، شماره آیات را به ترتیب بنویسیم عدد حاصل مضرب 19 است:

7 6 5 4 3 2 1 1

2- اگر بعد از شماره سوره فاتحه ، تعداد حروف هر آیه را به ترتیب بنویسیم (ملاک رسم الخط عثمان طه می باشد) عدد حاصل مضرب 19 است:

43 18 19 11 12 17 19 1

3- اگر بعد از شماره سوره فاتحه ، ابتدا تعداد حروف وسپس مقدار عددی هر آیه را به ترتیب بنویس یم عدد 38(19*2) رقمی حاصل مضرب 19 است:

6009 43 1072 18 836 19 241 11 618 12 581 17 786 19 1

4- اگر شماره آیات را هم در این ارقام قرار دهیم(یعنی پس از شماره سوره، به ترتیب شماره آیه، تعداد حروف ومقدار عددی هر آیه را قرار دهیم) عدد حاصل مضرب 19 است:

۶۰۰۹ ۴۳ ۷ ۱۰۷۲ ۱۸ ۶ ۸۳۶ ۱۹ ۵ ۲۴۱ ۱۱ ۴ ۶۱۸ ۱۲ ۳ ۵۸۱ ۱۷ ۲ ۷۸۶ ۱۹ ۱ ۱

5- اگر بعد از شماره سوره فاتحه ، تعداد کل آیات(7)، سپس کل حروف(139)، وآن گاه کل مقدار عددی(10143) سوره را بنویسیم عدد حاصل مضرب 19 است:

10143 139 7 1 

6- پس از شماره سوره فاتحه وجمع آیات، ابتدا شماره آیه سپس تعداد حروف آیه وسپس به جاى مقدار عددى هر آیه، مقدار عددى حروف تشکیل دهنده آن آیه را مینویسم. عدد حاصل داراى ۲۷۴ رقم است، این عدد طویل بر ۱۹ قابل قسمت است:

50 ... 17 2 40 10 8 200 30 1 50 40 8 200 30 1 5 30 30 1 40 60 2 19 1 7 1

7-  ناگفته نماند که عدد 17 که بیانگر شماره سوره وتعداد آیات سوره کلید هست همچنین می تواند یادآوری کننده 17 رکعت نماز در شبانه روز و17 بار خواندن این سوره در نمازهای یومیه باشد که در مطلب "اعجاز 19 ونماز" دیدیم.

alzekr.persianblog.ir

دوشنبه 28/5/1392 - 6:27
رمضان
چهارشنبه 19/4/1392 - 10:43
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته