• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1392
تعداد نظرات : 123
زمان آخرین مطلب : 6017روز قبل
سينمای ایران و جهان
 جواهری در قصر

پادشاه در حضور وزرا یانگوم را به عنوان بانوی پزشک انتخاب می کند که این کار باعث مخالفت وزرا می شود اما پادشاه اعلام می کند یانگوم از این به بعد پزشک شخصی من خواهد بود... 

افسرمین و یانگوم که تصمیم خود را مبنی بر ترک قصر گرفته اند ، قصر را ترک می کنند...

وزرا و مقامات که از تصمیم شاه متعجب شده اند جلسه ای تشکیل می دهند...

ماموران امنیتی که در حال جستجوی یانگوم و افسرمین می باشند موفق می شوند که آنها را پیدا کنند...

یانگوم و افسرمین به قصر بازگردانده می شوند...

یانگوم که از موضوع فرمان پادشاه آگاه شده است ، نمی داند چه تصمیمی بگیرد...

یانگوم به دیدار ملکه می رود...

ملکه به یانگوم می گوید که از فرمانش بازنخواهد گشت و او باید بانوی همراه او باشد و به او کمک کند و پادشاه قادر نخواهد بود چنین کاری را انجام دهد اگر او دستور پادشاه را رد کند...

وزرا و مسئولین به دیدار پادشاه می روند و اعلام می کنند که مردم و مسئولین مخالف این کار هستند ، که پادشاه اعلام می کند که یانگوم فردی بوده است که ملکه مادر ، ملکه و من را درمان کرده است پس او شایسته این کار است...

و از یانگوم که به دیدن پادشاه رفته است ، می خواهد که پزشک شخصی اش باشد واین فرمان را قبول کند...

یانگوم فرمان پادشاه را قبول می کند...

ملکه مادر که با این کار مخالف است پیش پادشاه می رود و می گوید که این اتفاق نمی تواند بیفتد بر اساس قوانین چوسان و از پادشاه می خواهد که تصمیم خود را پس بگیرد...

پزشک شین استعفای خود را تقدیم وزیر می کند...
 

یانگوم در این حین وارد می شود و متوجه استعفای پزشک شین می شود و به دیدار او می رود و از او طلب بخشش می کند...

پزشک شین اعلام می کند یک پزشک که بیمار به او اعتماد ندارد یک پزشک نیست و مسئله این نیست که آیا او یک زن است یا یک مرد و این دلیل استعفای من است...

ملکه مادر که متوجه شده است که یونسنگ از پادشاه خواسته است مخفیانه با یانگوم دیدار داشته باشد او را به نزد خود فرا می خواند و از او می پرسد که آیا این موضوع حقیقت دارد...

یونسنگ اعلام می کند این درست است که ملکه مادر عصبانی می شود و می گوید که چرا این کار را کرده و انگیزه اش از این کار چه بوده است و آیا می خواهد با این کارها ملکه شود...

یونسنگ اعلام می کند که هرگز به این موضوعات فکر نکرده است...

که در این هنگام ملکه از ملکه مادر می خواهد که آرام باشد زیرا یونسنگ حامله است...

وضعیت جسمانی یونسنگ در راه بازگشت خراب می شود و چنگ به سراغ یانگوم می رود ویانگوم پیش یونسنگ می رود و اعلام می کند که این یک تولد نابهنگام است...

سرپرست پیشکار ها به نزد پادشاه می رود و موضوع زایمان یونسنگ را به پادشاه اطلاع می دهد که پادشاه می گوید این یک تولد نابهنگام است و جویای حال یونسنگ می شود که سرپرست پیشکارها می گوید که به خاطر فشار خون بالا او و نوزادش در خطر هستند ، سرپرست پیشکارها به پادشاه می گوید که ملکه مادر فهمیدند که شما و یانگوم در مقر بانو سوک وون دیدار کرده اید به همین منظور یونسنگ را صدا کرده بودند که این دیدار باعث بد شدن حال بانو سوک وون شد...

نوزاد یونسنگ به دنیا می آید اما حال یونسنگ خراب می شود که با تلاش یانگوم حال او نیز خوب می شود...

یانگوم به افسرمین می گوید که قصد دارد پیشنهاد پادشاه را رد کند اما افسرمین با این کار او مخالفت می کند...

سرپرست پیشکارها دنیا آمدن نوزاد یونسنگ را به اطلاع پادشاه می رساند که پادشاه می گوید پس او یک پرنس به دنیا آورده است که سرپرست پیشکارها می گوید بله او یک پرنس به دنیا آورده است...

هم چنین پادشاه جویای حال یونسنگ می شود که سرپرست پیشکارها می گوید نفس او یک بار قطع شد اما با تلاش یانگوم این مشکل رفع شد...

یونسنگ به هوش می آید و یانگوم نوزاد او را به او می دهد که یونسنگ از او به خاطر این که جان او و فرزندش را نجات داده است از او تشکر می کند...

یانگوم به دیدن پادشاه می رود و از پادشاه می خواهد که فرمانش را پس بگیرد واعلام می کند او نمی تواند پزشک شخصی او باشد...

در این حین سرپرست پیشکارها وارد می شود واعلام می کند که پرنس کیانگ وون در شرایط بحرانی هستند...

                               
جمعه 20/7/1386 - 3:51
دعا و زیارت
 
اى هميشه بهترين
 
اى نسيم سحر آرامگه يار كجاست
منزل‏آن مه عاشق كش عيار كجاست             
هرسر موى مرا با تو هزاران‏كاراست
ماكجاييم و ملامتگر بى كار كجاست
ساقى و مطرب و مى،جمله‏مهياستولي
عيش، بى يار مهيا نشود يار كجاست               
 
همه هستى‏ام را كه ذره‏اى از لطف بى‏نهايت اوست، خاك قدمت كردم، شايد بيايى و نفسى بر اين خاك تيره ، پاى عنايت گذارى. آنگاه است كه چشمان هميشه منتظر نرگس، توتيايى خواهد يافت كه جهانى را تواند روشنى بخشد و قافله هستى را راه نمايد.
اى مهربان‏ترين! ببين كه از اشك، سرشارم؛ ببين كه مرغ دلم در آسمان آرزوها چگونه بال و پر مى‏زند؛ ببين كه دستان نيازمند، جز در آستان تو اجابت را نمى‏يابد. پس بيا و شب هاى تنهايى دلم را كه در هر گوشه آن هزار يلدا خفته است، ستاره باران كن.
اى جانان جان! از فيض نگاه توست كه عشق در خانه قلبمان مى‏تپد، و رود زندگى در رگ هاى عمر، جارى است.
ترنم عاشقانه‏ترين كلاممان، موسيقى آرام نام توست، كه به تار هستى، زخمه شوق مى‏زند و آهوى عاشقى را چابك تر از هميشه به هر سو مى‏برد.
اى هميشه سبز! چشم به راه آمدنت، در جاده‏هاى سرد انتظار، ره مى‏پيماييم. شايد آينه اشكمان نيم نگاهى از رخ مهتابى‏ات را حسرت به دل نماند.
اى سرخ‏ترين سپيده! مهر خونين چشمانمان در انتظار صبح صادق ديدار توست كه هر بامداد سر بر مى‏كند، تا شايد دراين بى‏نهايت اندوه، نشانى از تو بجويد، كه بى تو راه گم كردگانيم در اين حيرت. اى وارث لب تشنگان! تشنه ديدار توايم و سال هاست كه جز سراب هزار رنگ دنيا، اجابتى به خود نديده‏ايم.
بيا كه كام عطشناك زندگى در انتظار زلال حضور تو به تمنا نشسته است.
در رؤيايى‏ترين شب هاى دل، نام تو آذين تنهايي هاى بى‏پايان ماست. اى بهترين هميشه و اى هميشه بهترين! انجماد ذهن خسته من، شعاعى از تو را مى‏خواهد تا زمستان زندگى را از طراوت بهار تو لبريز كند.
اى تمام زيبايى! عشق تنها با تو معنا مى‏شود و دلدادگى، كودك نوآموز دبستان كوى توست.
تو جانى و همه خوبي هاى عالم، كالبد.
تو بهارى و همه فضيلت ها، چون شاخه‏هاى تودر تو، تو را انتظار مى‏كشند.
اگر هنوز آيين مهرورزى غبار خاموشى نگرفته است، چون مهر رخ تو برآيينه‏ها مى‏تابد. اگر هنوز اميدى است، چون گرماى نفس‏ تو چون نسيم‏ بهارى، جان مى‏بخشد و شكوفايى مى‏آورد.
تو را و ميلاد تو را بيش از آن دوست مى‏داريم كه كودكان مهر مادر را.
تو را و ميلاد تو را بيش از آن دوست مى‏داريم كه تن، جان را.
تو را و ميلاد تو را بيش از آن دوست مى‏داريم كه يعقوب، يوسف را.
تو را و ميلاد تو را هميشه از همه دوست داشتني ها، بيشتر دوست مى‏داريم.
پنج شنبه 12/7/1386 - 20:26
رمضان
 
روزشمار ماه مبارك رمضان
شب نزول صحف به حضرت ابراهيم عليه‌السلام
شب اول رمضان
وفات نايب اول امام عصر(عج) جناب عثمان بن سعيد
1 رمضان
وفات يار وفادار امام زمان(عج)  جناب شيخ مفيد
3 رمضان
ولادت حضرت مريم(س)
8 رمضان
بسته شدن عقد اخوت ميان پيامبر و علي عليه‌السلام و نيز بين اصحاب بايكديگر
10 رمضان
نازل شدن انجيل
13 رمضان
ولادت با سعادت امام حسن مجتبي عليه‌السلام
15 رمضان
نازل شدن زبور داوود عليه‌السلام
18 رمضان
ضربت خوردن حضرت علي عليه‌السلام و شب احيا
شب 19 رمضان
شهادت حضرت علي عليه‌السلام و شب احيا
شب 21 رمضان
شب احيا و احتمال شب قدر بودن اين شب بيشتر است.
شب 23 رمضان
ولادت حضرت سليمان بن داود
25 رمضان
نازل شدن صحف به حضرت ادريس
26 رمضان
التماس دعا
چهارشنبه 11/7/1386 - 23:24
رمضان
 
 
شب قدر است و طي شد نامه هجـر
ســلام فيــه حتـي مطلــع الفجـــر
خواجه حافظ شيرازي
 
مقدمه
شب قدر واژه‌اي قرآني است. اين شب در قرآن، در سوره قدر، با صفت «مباركه» ياد شده و بهتر از هزار ماه دانسته شده است:
«انا انزلنه في ليله مباركه» و «ليله القدر خير من الف شهر»
(ما قرآن را در شب مبارك فرو فرستاديم) و (شب قدر از هزار ماه برتر است).
 
در شب قدر، همه امورات عالم اندازه‌گيري مي‌شود و به تصويب حجت خدا در هر زمان مي‌رسد. دقيقاً معلوم نيست شب قدر كدام شب است؛ گروهي آن را در طول سال محتمل مي‌دانند و گروهي در ماه رمضان، گروهي يكي از 12 شب آخر اين ماه و گروهي يكي از شب‌هاي بيست و يكم، بيست و سوم و نوزدهم ماه رمضان را شب قدر مي‌دانند. شيعيان نيز عموماً شب بيست و سوم را شب قدر مي‌دانند.
اين شب داراي اعمال فراواني است كه در كتب دعايي مذكور است. خوابيدن در شب قدر مذموم و شب‌زنده‌داري در آن مستحب است.
بنا بر روايات، روز قدر هم به اندازه شب قدر ارجمند است. دعا و استغفار در شب قدر، وظيفه دانسته شده است و رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم بر دعا در آن و طلب عافيت از خداوند تأكيد فرموده است.
 
 
فضيلت شب های قدر
شب قدر از شب‌هاي مقدس و متبرك اسلامي است. خداوند در قرآن مجيد از آن به بزرگي ياد كرده و سوره‌اي نيز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است.
در تمام سال، شبي به خوبي و فضيلت شب قدر نمي‌رسد. اين شب شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائكه و روح نيز نام گرفته است.
عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در اين شب، مقدرات يك سال انسان‌ها و روزي‌ها، عمرها و امور ديگر مشخص مي‌شود.
ملائكه در اين شب بر زمين فرود مي‌آيند، نزد امام زمان عليه السلام مي‌روند و آنچه را براي بندگان مقدر شده بر ايشان عرضه مي‌دارند.
شب‌زنده‌داري و تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در اين شب، بسيار توصيه و تأكيد شده است.
در بعضي از تفاسير آمده است كه روزي پيامبر اكرم فرمود: «يكي از بني اسرائيل لباس جنگ پوشيد و هزار ماه (هشتاد سال) از تن بيرون نياورد و پيوسته مشغول يا آماده جهاد في سبيل الله بود.»
ياران پيامبر تعجب كردند و آرزو كردند چنين فضيلت و افتخاري براي آنها نيز ميسر شود؛ در اين هنگام بود كه سوره قدر نازل شد و بيان شد كه «شب قدر از هزار ماه عبادت و جهاد برتر است.»
 
اعمال شب هاي قدر
شب قدر،  شبي است که در تمام سال هيچ شبي به فضيلت آن نمي رسد و عمل در آن بهتراز عمل در هزار ماه است. دراين شب برنامه هاي يک سال هر کس مقدر مي گردد . درشب قدر ملائکه و روح که اعظم ملائکه است به اذن پروردگار، خدمت امام زمان عليه السلام مشرف مي شوند و مقدرات هر کس را به امام عرضه مي دارند.
اعمال شب قدر به دو گونه اعمال مشترک و اعمال مخصوص تقسيم مي شود.
 
 
اعمال مشترک شبهاي قدر
1.غسل. (مقارن غروب آفتاب، که بهتر است نماز عشاء را با غسل خواند.(
2. دورکعت نماز اقامه شود، در هر رکعت بعد از حمد ، هفت مرتبه سوره توحيد خوانده شود. بعد از نماز هفتاد بارذکر " استغفرالله و اتوب اليه"  گفته شود .
3.قرآن مجيد را بگشايد و بگذارد در مقابل خود و بگويد: اَللّهُمَّ اِنّي اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فيهِا سمُکَ الاَکبَرُ و اَسماؤُکَ الحُسني وَ يُخافُ وَ يُرجي اَن تَجعَلَني مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار. پس هر حاجت که دارد بخواهد.
 
4. مصحف شريف را بگيرد و بر سر بگذارد و بگويد:
اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَ بِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فيهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَيهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ.
ده مرتبه بگويد: بِکَ يا الله
ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِعليٍّ
ده مرتبه: بِفاطِمَةَ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ
ده مرتبه: بِالحُسَين ِ
ده مرتبه: بِعليّ بنِ الحُسين
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ
ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِموُسي بنِ جَعفَر ٍ
ده مرتبه: بِعليِّ بنِ عَليٍّ
ده مرتبه: بِعَلِيِّ بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِيٍّ
ده مرتبه: بِالحُجَّةِ
پس از اين عمل هر حاجتي كه داري طلب کن.
5. زيارت امام حسين عليه السلام است؛ که در روايت آمده است که چون شب قدر مي‌شود منادي از آسمان هفتم ندا مي‌کند که حق تعالي آمرزيد هر کسي را که به زيارت قبر امام حسين عليه السلام آمده است.
6. احيا داشتن اين شب‌ها. در روايت آمده هر کس احيا کند شب قدر را گناهان او آمرزيده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگيني کوه‌ها و وزن درياها باشد.
7. اقامه صد رکعت نماز به صورت دورکعتي و افضل آن است که در هر رکعت بعد از حمد ، ده مرتبه سوره توحيد خوانده شود.
8. دعايي از امام زين العابدين عليه السلام که در مفاتيح الجنان آمده است . اللهم اني امسيت لک عبداً...
9. قرائت دعاي جوشن کبير.
10. طلب آمرزش از خداي متعال . و در خواست از خدا جهت نيازهاي دنيا و آخرت .
11. ذکر گفتن و صلوات بر محمد وآل محمد عليهم السلام.
 
اعمال مخصوص شب نوزدهم
1. صد بار ذکر " استغفرالله ربي واتوب اليه ".
2. صد بار ذکر " اللهم العن قتلة اميرالمومنين"
3. دعاي "يا ذَالَّذي کانَ... " خوانده شود
4. دعاي اللهم اجعل فيما تقضي و تقدر من الامر المحتوم ...
 
 
اعمال مخصوص شب بيست و يکم
1. دعاي اللهم صل علي محمد وال محمد و اقسم لي حلما يسد عني باب الجهل ... .
2. لعن بر قاتل اميرالمومنين .
3. زيارت حضرت علي عليه السلام .
 
اعمال مخصوص شب بيست و سوم
1. تلاوت سوره هاي عنکوبت و روم که امام صادق عليه السلام فرمود: که تلاوت کنند. اين دو سوره دراين شب از اهل بهشت است .
2. قرائت سوره هاي ... .
3. هزار مرتبه سوره قدر .
4. خواندن و تکرار دعاي اللهم کن لوليک حجة ابن الحسن ... .
5. دعاي اللهم امددلي في عمري واوسع لي في رزقي ... .
6. تلاوت قرآن کريم به هر مقدار که توانستي .
7. دعاوي " يا باطنا  في ظهوره و يا ظاهراً في بطونه... .
 
                                      التماس دعا
يکشنبه 8/7/1386 - 16:27
رمضان
M
 
رمضان ديگري فرا رسيده و بار ديگر مائده رحمت الهي در ميهماني خداوند گشوده شدهاست. فرصتي دوباره با ماست تا در يك ماه پرفضيلت ديگر از عمرمان طور ديگر باشيم وجور ديگر ببينيم. فرصتي سبز در كف داريم تا در معركه پيكار با نفس، با تواني مضاعفدر باقي روزهاي سال نيز چنان كنيم و چنان باشيم كه مرضي اوست.
رمضان آمده است و نفس‌هايمان با نسيم سحرهايش گره خورده است. شوق هنگامه افطار و مناجات‌هايش در سينه‌هايمان جاري است. سرشار از لحظه‌هاي پرفيضي هستيم كه چشمه‌سارپاك بندگي‌اش، زنگار از سر و روي روح مي‌زدايد و جان ملول و خسته از كشاكش تمناهاينفس اكنون مي‌تواند دمي در سايه‌سار درخت پرثمرش بياسايد.
رهيافتگان ضيافت و باريافتگان خوان كرمش سرمست شوري از جنس عالم معنا هستند كهمجالي يافته‌‌اند تا فارغ از هياهوي عادات و روزمرگي‌ها چندي مشام جان را به رايحهكلام حق بسپارند و شب‌هاي قدرش را قدر بدانند و مقام والايش را دريابند.
طاعتتان مقبول و ميهماني‌تان بر سر سفره پرنعمت حضرت دوست مبارك‌ باد!
 
اعمال مستحب ماه مبارک رمضان
 
دعا و استغفار
قال على بن ابيطالب(ع): عليكم فى شهر رمضان بكثرة استغفار و الدعاء فاما الدعا فيدفع عنكم به البلاء و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبكم.
ترجمه:
على بن ابى طالب(ع) فرمود: بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعاى زياد. اما دعاهاى شما دافع بلا از شماست. و اما استغفار شما از بين برنده گناهان است.
توضيح:
از وظايف روزه داران در اين ماه، دعا و درخواست‏حوايج از حضرت حق است كه بنده احساس نياز به پيشگاه بى نياز كرده، و دستهاى احتياج خويش را به درگاه او دراز مى‏كند.
روزهاى ماه رمضان
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله): ايها الناس انه قد اقبل اليكم شهر الله بالبركة و الرحمة و المغفرة، شهر هو عند الله افضل الشهور، و ايامه افضل الايام و ليالى افضل الليالى و ساعاته افضل الساعات.
ترجمه:
رسول خدافرمود: اى مردم ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به شما رو كرده است، ماهى است كه پيش خدا بهترين ماه است و روزهايش بهترين روزها و شبهايش بهترين شبها و ساعاتش بهترينساعات.
اعتكاف
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله): اعتكاف عشر فى شهر رمضان تعدل حجتين و عمرتين.
ترجمه:
رسول خدافرمود: اعتكاف در يك دهه از ماه مبارك رمضان برابر با ثواب دو حج و دو عمره است.
توضيح:
در ايام و ليالى مقدسه‏اى، طبق روايات رسيده از ائمه معصومين (عليهم السلام) مستحب است كه هر مسلمانى در صورت امكان دهه آخر ماه مبارك رمضان را در مسجد معتكف شود، كه پيامبر اكرم(ص) در تمامى عمرش چنين مى‏كرد.
تلاوت قرآن
بهترين اعمال در شبها و روزهاى ماه مبارك رمضان، تلاوت قرآن است. اگر چه تلاوت قرآن در تمام اوقات ثواب دارد، ولى چون قرآن در ماه رمضان نازل شده است، از اجر و ثواب ويژه‏اى برخوردار است چنانچه وارد شده:
قال ابو جعفر (عليه السلام): لكل شى‏ء ربيع و ربيع القرآن شهر رمضان
ترجمه:
امام باقر(ع)فرمود: براى هر چيزى بهارى است و بهار قرآن رمضان است.
بنا بر اين امتيازات قرآن به اعتبار نزولش در ماه رمضان از ماههاى ديگر بيشتر است.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله): من تلافيه آية من القرآن كان له مثل اجر من ختم القرآن فى غيره من الشهور.
ترجمه:
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله):اگر كسى در اين ماه يك آيه از قرآن تلاوت كند، ثوابش مثل كسى است كه در غير ماه رمضان يك ختم قرآن كرده است.
افطارى و صدقه دادن
قال الباقر (عليه السلام): يا سدير، هل تدرى اى ليال هذه؟ فقال له نعم. جعلت فداك ان هذه ليالى شهر رمضان فما ذاك؟ فقال له اتقدر على ان تعتق كل ليلة من هذه الليالى عشر رقاب من ولد اسمعيل؟ فقال له سدير بابى انت و امى لا يبلغ مالى ذاك، فما زال ينقص حتى بلغ به رقبة واحدة فى كل ذلك يقول: «لا اقدر عليه فقال له: افما تقدر ان تفطر فى كل ليلة رجلا مسلما؟ فقال له: بلى و عشرة فقال له (عليه السلام):
فذاك الذى اردت يا سدير، ان افطارك اخاك المسلم يعدل عتق رقبة من ولد اسماعيل عليه السلام.
ترجمه:
امام باقر(ع)فرمود:اى سدير! آيا مى‏دانى چه شبهايى است اين شبها؟ سدير گفت:
بلى فدايت گردم اين شبها شبهاى ماه رمضان است، مگر اين شبها چگونه است؟ امام (عليه السلام) فرمودند: آيا قدرت دارى هر شب از اين شبها ده بنده از فرزندان اسماعيل (ع) را آزاد كنى؟ پس سدير عرض كرد: پدر و مادرم به فدايت، ثروتم كفاف نمى‏دهد، پس امام پيوسته تعداد بنده‏ها را كم كرد، تا رسيد به يكى در تمام اين ماه، سدير گفت: قدرت ندارم پس امام(ع) به او فرمود: آيا قدرت ندارى هر شب يك مسلمان روزه‏دارى را افطار دهى؟ سدير عرض كرد: بلى تا ده نفر را هم مى‏توانم افطارى بدهم، پس امام به او فرمود:
اى سدير همان است كه اراده كردى يعنى با افطارى دادن ده روزه‏دار به ثواب عتق و آزاد كردن ده بنده از اولاد اسماعيل (ع) نايل مى‏گردى.
توضيح:
خداوند انسان روزه‏دار را بر آنچه انفاق مى‏كند در خوردنيها و آشاميدنيها محاسبه نمى‏كند ولى در اين امر «اسراف‏» نشود.
عن ابى عبد الله عليه السلام: من تصدق فى شهر رمضان بصدقة صرف الله عنه سبعين نوعا من البلاء.
ترجمه:
امام صادق (ع)فرمود: هر كس در ماه رمضان صدقه‏اى بدهد خداوند هفتاد نوع بلا را از او دو مى‏كند.
يکشنبه 8/7/1386 - 16:9
دعا و زیارت
احادیث روز
برترين روزه
قال اميرالمومنين عليه السلام
صوم القلب خير من صيام اللسان و صوم اللسان خير من صيام البطن.
امام على عليه السلام فرمود:
روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شكم است.
غرر الحكم، ج 1، ص 417، ح 80
 
روزه واقعى
قال اميرالمومنين عليه السلام
الصيام اجتناب المحارم كما يمتنع الرجل من الطعام و الشراب.
امام على عليه السلام فرمود:
روزه پرهيز از حرامها است همچنانكه شخص از خوردنى و نوشيدنى پرهيز مى‏كند.
بحار ج 93 ص 249
 
روزه زكات بدن
قال رسول الله صلى الله عليه و آله لكل شيئى زكاة و زكاة الابدان الصيام.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
براى هر چيزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.
الكافى، ج 4، ص 62، ح 3
پاداش روزه
قال رسول الله صلى الله عليه و آله: قال الله تعالى
الصوم لى و انا اجزى به
رسول خدا فرمود خداى تعالى فرموده است:
روزه براى من است و من پاداش آن را مى‏دهم.
وسائل الشيعه ج 7 ص 294، ح 15 و 16 ; 27 و 30
 
روزه بى ارزش
قال اميرالمومنين عليه السلام
كم من صائم ليس له من صيامه الا الجوع و الظما و كم من قائم ليس له من قيامه الا السهر و العناء.
امام على عليه السلام فرمود:
چه بسا روزه‏دارى كه از روزه‏اش جز گرسنگى و تشنگى بهره‏اى ندارد و چه بسا شب زنده‏دارى كه از نمازش جز بيخوابى و سختى سودى نمى‏برد.
نهج البلاغه، حكمت 145
 
روزه چشم و گوش
قال الصادق عليه السلام
اذا صمت فليصم سمعك و بصرك و شعرك و جلدك.
امام صادق عليه السلام فرمود:
آنگاه كه روزه مى‏گيرى بايد چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه‏دار باشند.«يعنى از گناهان پرهيز كند.»
الكافى ج 4 ص 87، ح 1 وسائل الشيعه، ج 4 ص 4 ح 5 علل الشرايع، ص 10
 
روزه اعضا و جوارح
عن فاطمه الزهرا سلام الله عليها
ما يصنع الصائم بصيامه اذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه.
حضرت زهرا عليها السلام فرمود:
روزه‏دارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزه‏اش به چه كارش خواهد آمد.
بحار، ج 93 ص 295
 
يکشنبه 8/7/1386 - 15:20
دعا و زیارت
نشانه‌هاي ظهور قائم
1- هر گاه ديدي حق بميرد و طرفدارانش نابود شوند.
2- هر گاه ديدي که قرآن فرسوده شده و درست معني نمي‌شود.
3- هر گاه ديدي دين همچون ظرف توخالي و بي‌محتوا شده است.
4- هر گاه ديدي نوجوانان پسر همان کنند که زنان کنند.
5- هر گاه ديدي که شراب را آشکارا مي‌آشامند و براي نوشيدن آن کنار هم مي‌نشينند و از خداوند متعال نمي‌ترسند.
6- هر گاه ديدي اهل قرآن و دوستان آنها خوارند.
7- هر گاه ديدي انسان به زبان مي‌گويد و عمل نمي‌کند.
8- هر گاه ديدي که مؤمن، خوار و ذليل شمرده مي‌شود.
9- هر گاه ديدي که بدعت و زنا آشکار شود.
10- هر گاه ديدي مردم به شهادت ناحق اعتماد کنند.
11- هر گاه ديدي راه نيک بسته و راه بد باز است.
12- هر گاه ديدي جرأت بر گناه آشکار شود و ديگر کسي براي انجام آن منتظر تاريکي شب نگردد.
13- هر گاه ديدي که واليان در قضاوت رشوه بگيرند.
14- هر گاه ديدي سوگندهاي دروغ به خدا بسيار گردد.
15- هر گاه ديدي که ستم و تجاوز شايع شده است.
16- هر گاه ديدي که نمازخوان براي خودنمايي نماز مي‌خواند.
17- هر گاه ديدي که انسان ثروت زيادي جمع کرده ولي از آغاز آن تا آخر زکاتش را نداده است.
18- هر گاه ديدي خرابي بيشتر از آبادي است.
19- هر گاه ديدي که دل‌هاي مردم سخت و ديدگانشان خشک و ياد خدا برايشان گران است.
20- هر گاه ديدي که خونريزي آسان گردد.
21- هر گاه ديدي که حج و جهاد براي خدا نيست.
22- هر گاه ديدي مسجدها طلاکاري شود.
23- هر گاه ديدي که حدود الهي تعطيل شود و طبق هوي.
24- هر گاه ديدي قدرتمندان غذاي عمومي مردم را احتکار کنند.
25- هر گاه ديدي شراب‌خوار مست، پيش نماز مردم شود.
26- هر گاه ديدي که براي اذان و نماز مزد مي‌گيرند.
27- هر گاه ديدي که سال به سال بدعت و بدي‌ها بيشتر شود.
28- هر گاه ديدي که طالب حلال، مذمّت و سرزنش مي‌شود و طالب حرام ستايش و احترام مي‌گردد.
منبع: کتاب حضرت مهدي (عج) فروغ تابان ولايت
يکشنبه 8/7/1386 - 15:4
دعا و زیارت
آخرین بهار
چشمان عاشقان
يك كهكهشان شهيد
مادر، به هر نماز
با چشم اشكبار
نامت هميشه هست
اي مهربانترين
عالم گشوده است
اي آخريي اميد
ما با تو زندهايم
پژمرده ميشویم
     مشتاق روي توست
      در جستجوي توست
خوانَد تو را بلند
با قلب دردمند
           ورد زبان ما
دركهكشان ما
آغوش انتظار
اي آخرين بهار
اي روح آبها
         ديگر بيا، بيا
مي شناسمت
به چشمهسارها به صد ترانه ميشناسمت
به اشك شوق بيبهانه ميشناسمت
هزار راه رفته را اگرچه گم شدم ولي
به جادههاي بينشانه ميشناسمت
كجا كجا به قلب سادهام نشستهاي
يکشنبه 8/7/1386 - 15:2
خواستگاری و نامزدی
جمــلات قصــار
فضيلت انسان زیر زبانش نهفته است.
«                                    حضرت علی »
قدرت تصور از واقعيات برتر است.
«                                آلبرت انيشتين »
اگر به ديگران كمك كنيد تا به آنچه مي خواهند برسند، شما هم ميتوانيد در زندگي به آنچه مي خواهيد برسيد.
«                                    زيگ زيگلار »
چهــار چيز برگشت نا پذيرند :
جمــله خــارج شده از دهـان؛
تير رها شده از كمان، زندگي؛
گذشته و فرصت هاي از دست رفته.
ما اشتباهات جديدي را اختراع نمي كنيم اشتباهات گذشته را تكرار مي كنيم.
«                     بيل بال هاس »
اگر خاموش بنشيني تا ديگران به سخنت آورند، بهتر از آنست كه سخن بگويي و خاموشت كنند.
«                                           سقراط »
بهترين شكل حكمراني، سلطنت بر قلبهاست....
«                              ناپلئون »
بردن همه چيز نيست ؛ امّا تلاش براي بردن چرا.
«                              وئيس لومباردي »
نااميدى، آخرين نتيجه گيرى بى خردان است.
«           ضرب المثل انگليسى »
مشكلات خود را بر ماسه ها بنويسيد و موفقيت هايتان را بر سنگ مرمر.
«                       پرمودا باترا »
يکشنبه 8/7/1386 - 14:58
طنز و سرگرمی
        از زبان عبید زاکانی
جنازه اي را در تابوت به راهي مي بردند. درويشي با پسرش سر راه ايستاده بود.
 پسر از پدر پرسيد: بابا در آن جعبه چيست؟
پدر گفت: آدم.
پسر پرسيد: او را به کجا مي برند؟
گفت: جايي که نه خوردني است، نه پوشيدني، نه نان، نه هيزم، نه آتش، نه طلا، نه نقره، نه فرش، نه گليم.
پسر گفت: بابا، مگر او را به خانه ي ما مي برند؟
شخصي دعوي خدايي مي كرد. او را پيش خليفه بردند.
 او را گفت: پارسال اينجا يكي دعوي پيغمبري مي كرد، او را كشتند.
گفت: نيك كرده اند كه من او را نفرستاده بودم.
درويشي به دهي رسيد. عدّه اي از بزرگان ده را ديد که نشسته اند.
 پيش رفت و گفت: چيزي به من بدهيد، وگرنه به خدا قسم با اين ده همان کاري را مي کنم که با ده قبلي کردم.
آنها ترسيدند و هر چه خواسته بود به او دادند. بعد از او پرسيدند: با ده قبلي چه کردي؟
گفت: آز آنها چيزي خواستم، ندادند، آمدم اينجا، شما هم اگر چيزي نمي داديد به ده ديگري مي رفتم.
مولانا شمس الدين با يکي از مشايخ خراسان مخالف بود. شيخ ناگهان مرد. نجّاري براي او تابوتي بزرگ و نفيس ساخت. مردم نجّار را تحسين مي کردند که اينگونه تابوتي ساخته.
مولانا گفت: تابوت خيلي خوب ساخته شده، امّا اشکالش اين است که دودکش ندارد
اعرابي را پيش خليفه بردند، او را ديد که روي تخت نشسته است و ديگران پايين ايستاده اند،
گفت: السلام عليک يا الله.
خليفه گفت: من الله نيستم.
گفت: السلام عليک يا جبرئيل.
خليفه گفت: من جبرئيل نيستم.
گفت: الله نيستي، جبرئيل هم نيستي، پس چرا آن بالا تنها نشستي، تو هم پايين بيا و در ميان مردم بنشين.
زني پيش واثق دعوي پيغمبري مي كرد.
واثق از او پرسيد كه محمد پيغمبر پس دعوي «لا نبي بعدي» بود؟  
گفت: آري. گفت چون او فرموده است كه نفرموده «لا نبيه بعدي» ، تو باطل باشد. گفت او فرمود كه لا نبي بعدي است.
شیطان را پرسیدند که کدام طایفه را دوست داری؟
 گفت: دلالان را. گفتند: چرا؟
 گفت: ازبهر آن که من به سخن دروغ از ایشان خرسند بودم ایشان سوگند دروغ نیز بدان افزودند.
قلندری نبض به طبیب داد. پرسید که مرا چه رنجی است؟
گفت: تو را رنج گرسنگی است و اورا به هریسه مهمان کرد.
 قلندر چون سیر شد گفت: در تکیه ما ده یار دیگر همین رنجدارند.
                                                              
يکشنبه 8/7/1386 - 14:48
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته