• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 241
تعداد نظرات : 551
زمان آخرین مطلب : 4186روز قبل
دعا و زیارت

حضرت علي (ع) فرمودند: « الصلاه قربان كل تقي، نماز خواندن،‌وسيله نزديكي به خدا است براي هر شخصي پرهيزگار». ( نهج البلاغه،‌كلمات قصار136)

 2. آن حضرت هم چنين فرمودند: « الصلاه حصن من سطوات الشيطان، نماز قلعه محكمي است كه نمازگزار را از حملات شيطان نگه مي دارد. » ( غرر الحكم، ح3334 ).

 3. امام موسي بن جعفر (ع) فرمودند: « افضل ما تقرب به العبد الي الله بعد المعرفه به الصلاه، بهترين وسيله تقرب بنده به خدا، پس از معرفت او، نماز است.» (مستدرك الوسائل، ج12،ص20)

 4.حضرت امام صادق(ع) فرمودند: « احب الاعمال الي الله عزوجل، الصلاه و هي آخر الوصايا الانبياء، نماز گرامي ترين و محبوب ترين اعمال نزد خداوند است و آخرين سفارش پيامبران مي باشد.» ( كافي، ج3، ص265 ).

5.حضرت امام رضا(‌ع) نيز فزمودند: « الصلاه صله الله للعبد بالرحمه و طلب الوصال الي الله من العبد ...، نماز وصله و موهبتي از طرف خداوند مهربان و از راه رحمت و عنايت براي بنده است ئ نماز مطالبه وصال و تقرب بنده به سوي خداوند است ...». ( بحارالانوار، ج84، ص264).

چهارشنبه 16/3/1386 - 11:34
خانواده

نمیدونم از کجای زندگیم بگویم اما در این روزها که من مثل قطاری که راه برگشت ندارد میروم ایستگاهای خوشبختی را میگذرانم ایستگاهای تلاش همت و ... میروم و برای خوبی ها نمی ایستم انگار میروم ولی در این راه زندگی فرصت ها را از دست میدهم حس عجیبی دارم حس میکنم غریبم حس میکنم سرعتم بیشتر میشه آری ولی راه برگشتی نیست عجولانه تصمیم میگیرم پاک گیج شدم میترسم که با این سرعت از مسیر زندگی منحرف شوم ولی نه در این سیاهی گناه میتوانم نوری ببینم روزنه ای از خوبیها ترمز میکنم اما نمی ایستم تلاش میکنم اما نه خیلی سرعت دارم سرعت کم کم به تعادل میرسد اما من آن روزنه خوبی رو هم از دست دادم ازآن  رد شدم اما نه نه این درست نیست من توانستم سرعت را کنترل کنم حالا ایستگاهی را میبینم امیدم را بدست آوردم می ایستم و مسافر خوبی ها  را سوار میکنم راه را انتخاب کردم راه من امید است راهی به سوی ایند گذشته هیچ گاه برنگشته باید به فکر آیند بود حس عجیب من این است که کسی با من است ان روزنه نور رحمت خدا و چراغ هدایتی برای من بود آری خدا با من است شاید خیلی از منو شما متوجه نشویم ولی خیلی اوقات خداوند ما را بسوی خود دعوت میکند و این از ماست که همت نشان دهیم امید داشته باشیم که میتوانیم گذشته رافراموش کنیم و از آن عبرت بگیریم و به فکر آینده باشیم چون مولا علی (ع) فرمودند:بزرگترین استاد تجربه است و انچه که بیش از مرگ ادمی را می کشد نومیدی ست. دوستان خوشحال میشم نظر بدیت سر همین مطلب پوستم کنده شد بابا یکی نظر بده موفق باشید یاعلی

سه شنبه 15/3/1386 - 18:12
دعا و زیارت
همش فکر کردم دیدم تو این ایام فاطمیه و ... همش مطالب و شعرهای خودمون رو به ثبت میرسوندیم اما باید این ظلمهاکه گریبان گیرزمین خاکی هست تموم بشه با امدن مهدی (عج) چگونه ؟ دعا کنیم اصلا دعای ما گنه کارها به اجابت میرسه
من در حصار این دنیای تنگ چگونه نفس میکشم؟

در این دنیایی که ظالمان دنیای جهالت را زنده میکنند و عصر جاهلیت را متولد.

آن زمان که تو در عصر جاهلیت آمدی با وحی در سینه و با رازی وسیع وبشریت را زنده کردی انسان هایی چون مظلومان و ستک دیدگان و انسانهای با شوق به سویت آمدند و تو احیا گر آنها بودی.

عجب شوقی را در دل آنان میتوانم حس کنم و چه وصل زیبایی و چه زمانه ی با شوری.

من میخواهم آن زمان را آن شوق را حس کنم بیدار شوم فریاد بزنم و ظالمان را تباه شده ببینم.

پس کی بیدار کننده ی زمانه ی ما میرسد؟

پیامبرا! تو دعا کن....ما گنه کاریم..... ما کوچکیم.      ما در انتظاریم اری در انتظار منتقم زهرا (س) در انتظار منجی عالم بشریت می آید اللهم عجل لولیک الفرج به امید ظهور یاعلی تقدیم به بخش مذهبی

سه شنبه 15/3/1386 - 17:39
دعا و زیارت

حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود

                                  خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود

ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه

                            گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود

 

دوشنبه 14/3/1386 - 13:6
دعا و زیارت

به مناسبت رحلت جانسوز حضرت امام خمینی رحمت الله

به راستی که که فرزند پاک زهرایی خمینی

حضرت امام(ره) درآخرين روز كه تقريباً ساعت 10 شب بود، نماز مغرب و عشا را با اشاره خواندند. درحاليكه بي هوش بودند يكي از پزشكان بالاسرشان رفت و گفت شايد بشود آقا را براي نماز به هوش آورد، به اين لحاظ گفت آقا وقت نماز است. همين كه گفتند وقت نماز است آقا متوجه شدند و به هوش آمدند و نمازشان را با اشاره دست خواندند. از صبح آن روز هم مرتب از ما سوال مي كردند كه چقدر به ظهر مانده چون خودشان ساعت دم دستشان نبود و آن قدرت را نداشتند كه به ساعت نگاه كنند يكربع به يكربع وقت را سوال مي كردند به خاطر اينكه نمازشان قضا نشود نماز را اول وقت به جا مي آوردند.

  سركار خانم نعيمه اشراقي نوه حضرت امام(ره)

دوشنبه 14/3/1386 - 12:34
شعر و قطعات ادبی

به مناسبت رحلت جانسوز حضرت امام خمینی رحمت الله

  درمصلاي تو مردم به خروش آوردند
پيكر پاك تو روزي كه به دوش آوردند
موج زنجير به هم بست كران تا به كران
ريخت آن سيل كه دريا به خروش آوردند
گلبن عمر تو در باد خزاني افسرد
خون مي در رگ آلاله به جوش آوردند
دستها شد همه يك دست كه تابوت تو را
خيل ماتمزدگان غاليه پوش آوردند
گرد زآن مرقد پاكيزه چو زد خيمه به اوج
سرمه بر ديده بيدار سروش آوردند
زان «وصايا» كه طرب خيز شراب ازلي است
خفتگان را به يكي جرعه به هوش آوردند
خضر را ميكده دادند از اين آب حيات
نوح را ساقي پيمانه فروش آوردند

مشفق كاشاني

دوشنبه 14/3/1386 - 12:7
محبت و عاطفه

وقتی کسی نیست که به دادت برسه پس داد نزن شاید از سکوتت بفهمند که چقدر درد و غم تو وجودته

ولی اخر بگم که خدا همه چیز رو میدونه چه داد بزنم چه نزنم پس خدا به دادم برس تقدیم به بخش عاطفی

يکشنبه 13/3/1386 - 11:18
خواستگاری و نامزدی

زنی هنگام بیرون آمدن از خانه ، سه پیرمرد با ریش های بلند و سفید را دید که جلوی در نشسته اند. زن گفت:هر چه فکر می کنم شما را نمی شناسم ، اما باید گرسنه باشید.لطفا بیایید تو چیزی بخورید آنها پرسیدند :آیا همسرت در خانه است؟زن گفت نه. آنها گفتند: پس ما نمی توانیم بیاییم

غروب ، وقتی مرد به خانه آمد ، زنش برای او تعریف کرد که چه اتفاقی افتاده است. مرد گفت:برو به آنها بگو من خانه هستم و دعوتشان کن.

زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد.اما آنها گفتند:ما نمی توانیم با همدیگر وارد خانه بشویم . زن پرسید:چرا؟ یکی از پیرمردها در حالی که به دوست دیگرش اشاره می کرد،گفت:اسم این ثروت است و سپس به پیرمرد دیگر رو کرد و گفت:این یکی موفقیت و اسم من هم عشق. برو به همسرت بگو که فقط یکی از ما را برای حضور در خانه انتخاب کند.

زن رفت و آنچه اتفاق افتاده بود را تعریف کرد. شوهر خوشحال شد. گفت:چه خوب!! این یه موقعیت عالیست.ثروت را دعوت می کنیم. بگذار بیاید و خانه را لبریز کند!

زن که با انتخاب شوهرش مخالف بود گفت:عزیزم!چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟

دختر خانواده که از آن سوی خانه به حرف های آنها گوش می داد،نزدیک آمد و پیشنهاد داد: بهتر نیست عشق را دعوت کنیم تا خانه را از وجود خود پر کند؟ شوهر به همسرش گفت:بگذار به حرف دخترمان گوش کنیم،پس برو بیرون و عشق را دعوت کن.

زن بیرون رفت و به پیرمردها گفت:آنکه نامش عشق است،بیاید و مهمان ما شود. در حالی که عشق قدم زنان به سوی خانه می رفت دو پیرمرد دیگر هم به دنبال او راه افتادند. زن با تعجب به ثروت و موفقیت گفت:من فقط عشق را دعوت کردم،شما چرا می آیید؟

این بار پیرمردها با هم پاسخ دادند:اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت کرده بودید،دو تای دیگر بیرون می ماندند،اما شما عشق را دعوت کردید،هر کجا او برود،ما هم با او می رویم. هر کجا عشق باشد،ثروت و موفقیت هم هست!

يکشنبه 13/3/1386 - 10:51
دعا و زیارت
دردوران کسالت و بیماری حضرت امام خمینی ایشان به اطرافیان خود فرمودند که من را برای نماز صبح بیدار کنید تااینکه صبح شد و اذان گفته شد و10 دقیقه بعد از اذان خود حضرت امام بیدار شدند و پرسیدند که ایا اذان شده گفتند بله 10دقیقه ای است گفتند چرا مرا بیدار نکردید حاج احمد را صدا زد ایشان هم فرمودند که به خاطر کسالت و بیماری شما ناگهان امام فرمود تمام نمازهای من سر وقت خوانده میشد اما این کار شما باعث شد که یک نماز من در اخر عمری به تاخیر بی افتد .

خیلی برای من این داستان جالبه میدونید چرا چون خیلی از منو شما نمازمون که به تاخیر میفته هیچ اگه خدایی نکرده قضا هم بشه خیلی ساده ازش میگذریم پس چه خوبه الگویی چون امام داشته باشیم که فقط یک بار در زندگی پربارش نمازش به تاخیر افتاد بخاطر بیماری و نه به اراده خود بلکه عاملش هم همراهان بودند  به مناسبت سالگرد ارتحال جانسوز حضرت امام خمینی رحمت الله

شنبه 12/3/1386 - 11:2
دعا و زیارت

پنج چیز که شیطان را عذاب و تو را بالا میبرد 1.ذکر بسم الله در انجام هر کاری 2.صلوات برمحمد وآل محمد3-استغفار4-سلام کردن5-ذکر لااله الا الله

باتشکر ،السلام علیک یا فاطمه زهرا(س) تقدیم به بخش مذهبی یاعلی مدد

جمعه 11/3/1386 - 13:44
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته