تبیان، دستیار زندگی

گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم

چون سنگ بود در دل سنگش اثر نکرد

اگر عقل از عشق کم شود ، باقیمانده آن هوس است 

ارشیو مطالب روزانه

خدایا ، توفیق ده که جز به مقام قرب تونیندیشم و جز به جاه تو دل نبندیم و جز منصوب  رضای تو را آرزو نکنیم 

حرف دل

 دل و آه از دست تنهایی به جونم

ز آه و ناله خود در فغونم

شبان تار از دست جدایی

 کند فریاد مغز استخوانم

چه زیباست هنگامیکه در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری«ج.خ.ج»

 ارشیو مطالب روزانه

بهترین دوست اون دوستیه که بتونی باهاش روی یک سکو ساکت بشینی و چیزی نگی و وقتی ازش دور میشی حس کنی بهترین گفت وگوی عمرت رو داشتی

حرف دل

دل و آه از دست تنهایی به جونم

ز آه و ناله خود در فغونم

شبان تار از دست جدایی

 کند فریاد مغز استخوانم

به خاطر داشته باش كه هیچ كس چیزی را به تنهایی به دست نمی آورد

قلبی سپاسگذار داشته باش

ارشیو مطالب روزانه

اگر من آرزویی داشتم، آن این بود که اشک تو باشم که در چشمانت متولد شوم. امّا اگر تو اشک من بودی، من هرگز گریه نمی کردم، از ترس اینکه گمت کنم...

حرف دل

سینه مالامال درد است ای دریغا مرحمی

دل ز تنهایی به جان آمد خدایا همدمی

عشق،عشق می آفریند. عشق زندگی می آفریند. زندگی رنج به همراه دارد. رنج دلشوره می آفریند. دلشوره جرات می بخشد. جرات اعتماد به همراه دارد. اعتماد امید می آفریند. امید زندگی می بخشد. زندگی عشق می آفریند. عشق عشق می آفریند

ارشیو مطالب روزانه

دلم گرفته ای خدا از دست این زمونه اشكم به روی گونه هام میریزه دونه دونه

حرف دل

سینه مالامال درد است ای درغا مرحمی

دل ز تنهایی به جان آمد خدایا همدیمی

فاصله عشق های معمولی را از بین می برد و عشق های بزرگ و جاودانی را شدت می بخشد.مانند باد كه شمع راخاموش و آتش را شعله ور می سازد

آرشیو مطالب روزانه

موفقیتهای بزرگ تنها درصورتی نصیب انسان میشود كه
از شروع های كوچك راضی باشد

حرف دل

سیه مالامال درد است ای دریغا مرحمی

دل زتنهایی به جان آمد خدایا همدمی

خدایا تو من رو پاک آفریدی این من بودم که خودم را آلوده گناه کردم

سینه مالامال درد است ای دریغا مرحمی

دل ز تنهایی به جان آمد خدایا همدمی

خاطرات مثل هیزمهای خشکیه که آتش زندگی اونها رو از بین نمیبره

حرف دل

سینه مالامال درد است ای دریغا مرحمی

دل ز تنهایی به جان آمد خدایا همدمی

فرهنگ لغت دانشجویی
 مصیبت: ستم ،حضور و غیاب کردن در هر جلسه.
عمه خوانم:دانشجویی که سه بار زبان پیش بگیرد.سابقه دار .کسی که از 18سالگی تا 38 سالگی در دانشگاه تحصیل کند .
خشونت طلب: دشمن شماره 1 جامه مدنی.استادی که تهدید کند همه را خواهدانداخت.
عمو یادگار: بابا بزرگ ،فسیل.دانشجویان وردی 68.
جواد: هوشنگ سابق،کسی که دانشگاه علوم پایه را 7 ترمه بگذراند.
با حال: استادی که در جلسه امتحان تقلب نگیرد.میان ترمها را تصییح
نکند .حضور و غیاب نکند.استادی که نمره ها را روی نمودار ببرد.
ضد حال : مراقبی که جای دانشجویان را در جلسه امتحان عوض کند.
دوزار: ده شاهی :مدرک دانشگاه آزاد.
سشوار : وسیله ای که باد گرم تولید میکند،کولر دانشگاه.
شناسنامه: مشخصات اصطلا حات دانشجویی که نام و نام خانوادگی،نام پدر،
شماره دانشجویی همراه با تعداد واحد های یک دانشجو یان را حفظ باشد.متخصصّ در امور خاستگاری و بعله برون و ...
عشق و صفا: آغاز زندگی مشترک.اول بدبختی.آشنایی بیشتر با وزیر جنگ.
جوشکار: متخصص در امور ازدواج از خواستگاری گرفته تا عقد و عروسی.
آب خنک: خوردن ان معادل اخراج است.پاداش فعالیت های سیاسی.چیزی که به وفور یافت میشود.
کبریت بی خطر : دانشجویی که فقط کار فرهنگی و علمی انجام میدهد.دانشجوی غیر سیاسی.مصداق ضرب المثل "اهسته بیا تا گربه سلف شاخت نزنه".
سوتی: سه کردن .ضایع بازی .کسی که در نقلیه دانشگاه با بوق به زمین
بخورد.دانشجویی که مسله را حفظ کند ولی پای تخته یادش برود.دانشجویی که در جلسات امتحان پس از رد و بدل کردن ورقه فراموش کند اسم برگه را عوض کند.رو شدن تقلب.
هیئت پاکسازی: دانشجویی که همیشه در سلف و تریا و بوفه نشسته باشد.گشنه.نخورده.
بد شانس: مشروط با معدل 11،98 یا 11،99.
شمع و گل و پروانه: دانشجویانی که در جلسه امتحان کنار هم بشینّند.
بدل کار : جانشین.کسی که در کلاس های عمومی بجای دوستش حاضری بزند یا دنبال نمره برود.فداکار.

آنگاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خفتند ، ابر دریاها به پا میخیزند...

آیا تو هم بر می خیزی؟!

«آرد بزرگ»

ارشیو مطالب روزانهکوتاه ترین راه برای رسیدن به آرامش اینه که یاد خدا باشیم

 حرف دل

سینه مالامال درد است ای دریغا مرحمی

دل ز تنهایی به جان امد خدایا همدمی