• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 837
تعداد نظرات : 1481
زمان آخرین مطلب : 5043روز قبل
دانستنی های علمی

تکنیک جادویی نوشیدن 8 لیوان آب

 

اولین سخنرانی استاد حلت در سال 85 در مجتمع گلف جزیره کیش بر گزار شد. احمد حلت پس از ارایه یک سخنرانی پر انرژی و با نشاط به حاضران انجام تکنیک جادویی نوشیدن 8 لیوان آب را با تکرار عبارات تاکیدی تو صیه کرد . مدیر مسوول مجله موفقیت گفت از آنجا که 70 درصد وزن بدن انسان را آب تشکیل داده است در طی روز باید حداقل 8 لیوان آب نوشید و قبل از نوشیدن باید لیوان را جلوی دهان گرفته و عبارات مربوطه را با صدای بلند تکرار کرد پس از سه هفته معجزه آن را خواهید یافت.

                                                                خبر نگار موفقیت- جزیره کیش

 

 

قبل از نوشیدن آب ، هر روز جملات زیر را با انرژی و قدرت تکرار کنید.

لیوان اول ، بعد از بیدار شدن صبح:

خداوندا، سپاس تو راکه بار دیگر به من طلوع خورشید را هدیه دادی ، قول می دهم امروز هر جا که بروم مهری برسانم حتی با لبخندی . به من کمک کن ، امروز را به شاهکاری بی همتا تبدیل کنم.

لیوان دوم ، حدود ده صبح:

افتخار می کنم که از امروز پاک ترین انسان روی زمین هستم.

لیوان سوم حدود دوازده ظهر:

من نظر کرده خداوندم.

لیوان چهارم بعد از نهار:

خداوندا تورا سپاس به خاطر برکاتی که به من بخشیدی ، خزانه غیبت را به روی من و خانواده ام بگشای.

لیوان پنجم، ساعت چهار عصر:

عشق الهی هم اکنون مرا ثروتمند و توانگر می سازد.

لیوان ششم ساعت شش عصر :

به هر سو که می نگرم موفقیت به من لبخند می زند.

لیوان هفتم ، قبل از شام:

هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر می شوم .

لیوان هشتم ، قبل از خواب :

خداوندا، سپاس تورا که یک روز دیگر را به من هدیه دادی ، کشور عزیزم ایران را در پناه خوذت حفظ کن و صلح را در جهان حاکم فرما.  خود و خانواده ام را به تو می سپارم ، ای مهربان ترین مهربانان.

پروردگارا خوابی آرام به من هدیه بده ، که من عاشق تو هستم .

این جمله ها راهمراه با نوشیدن 8 لیوان آب به مدت 21 روز تکرار کنید و به چشم خود ببینیدکه چطور خود و زندگی تان تغییر خواهد کرد.

چهارشنبه 30/8/1386 - 16:8
خواستگاری و نامزدی

عاشق خدایی  بیمار شد . یک نفر  در عیادتش دید که   او می خندد و خوشحالی  می کند

پرسید : چرا خوشحالی؟

مرد بیمار خندید و گفت :  ای عزیز پرده ها از مقابل چشمم کنار رفته و محبوب خویش را همین نزدیکی می بینم  اگر تو نیز عاشق خداوند باشی هنگام مرگ و وصل به او شادمان خواهی بود .

جمعه 25/8/1386 - 12:14
خواستگاری و نامزدی
حکایت

مردى متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوائیش کم شده است. به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولى نمیدانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد. بدین خاطر، نزد دکتر خانوادگىشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت. دکتر گفت براى این که بتوانى دقیقتر به من بگویى که میزان ناشنوایى همسرت چقدر است آزمایش سادهاى وجود دارد. این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو: «ابتدا در فاصله ٤ مترى او بایست و با صداى معمولى مطلبى را به او بگو. اگر نشنید همین کار را در فاصله ٣ مترى تکرار کن. بعد در ٢ مترى و به همین ترتیب تا بالاخره جواب دهد.» آن شب، همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق تلویزیون نشسته بود. مرد به خودش گفت الان فاصله ما حدود ٤ متر است. بگذار امتحان کنم. سپس با صداى معمولى از همسرش پرسید: عزیزم شام چى داریم؟ جوابى نشنید. بعد بلند شد و یک متر جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و دوباره پرسید: عزیزم شام چى داریم؟ باز هم پاسخى نیامد. باز هم جلوتر رفت و از وسط هال که تقریباً ٢ متر با آشپزخانه و همسرش فاصله داشت گفت: عزیزم شام چى داریم؟ باز هم جوابى نشنید. باز هم جلوتر رفت و به در آشپزخانه رسید. سوالش راتکرار کرد و باز هم جوابى نیامد. این بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت: عزیزم شام چى داریم؟ زنش گفت: مگه کرى؟ براى پنجمین بار میگم: خوراک مرغ!

نتیجه اخلاقى:
مشکل ممکن است آنطور که ما همیشه فکر میکنیم در دیگران نباشد و شاید در خود ما باشد
جمعه 25/8/1386 - 12:13
ادبی هنری
لئوناردو داوینچی موقع كشیدن تابلو "شام آخر" دچار مشكل بزرگی شد، می بایست "نیكی" را به شكل عیسی" و "بدی" را به شكل " یهودا" یكی از یاران عیسی كه هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت كند، تصویر می كرد.كار را نیمه تمام رها كرد تا مدل ها ی آرمانی اش را پیدا كند. روزی دریك مراسم همسرایی, تصویر كامل مسیح را در چهرة یكی از جوانان همسرا یافت. جوان را به كارگاهش دعوت كرد و از چهره اش اتودها و طرح هایی برداشت. سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریباً تمام شده بود ؛ اما داوینچی هنوز بری یهودا مدل مناسبی پیدا نكرده بود. كاردینال مسئول كلیسا كم كم به او فشار می آورد كه نقاشی دیواری را زودتر تمام كند. نقاش پس از روزها جست و جو , جوان شكسته و ژنده پوش مستی را در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا كلیسا بیاورند , چون دیگر فرصتی برای طرح برداشتن از او نداشت. گدا را كه درست نمی فهمید چه خبر است به كلیسا آوردند، دستیاران سرپا نگه اش داشتند و در همان وضع داوینچی از خطوط بی تقوایی، گناه و خودپرستی كه به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری كرد. وقتی كارش تمام شد گدا، كه دیگر مستی كمی از سرش پریده بود، چشمهایش را باز كرد و نقاشی پیش رویش را دید، و با آمیزه ای از شگفتی و اندوه گفت: "من این تابلو را قبلاً دیده ام!" داوینچی شگفت زده پرسید: كی؟! گدا گفت: سه سال قبل، پیش از آنكه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی كه در یك گروه همسرایی آواز می خواندم , زندگی پراز روًیایی داشتم، هنرمندی از من دعوت كرد تا مدل نقاشی چهرة عیسی بشوم! "می توان گفت: نیكی و بدی یك چهره دارند ؛ همه چیز به این بسته است كه هر كدام كی سر راه انسان قرار بگیرند." پائولو كوئیلو
جمعه 25/8/1386 - 10:23
ادبی هنری

و " قاف " حرف آخر عشق است

آنجا که نام کوچک من آغاز می شود...!

 "زنده یاد قیصر امین پور"

ناگهان چقدر زود دیر می شود.....

پنج شنبه 24/8/1386 - 12:58
دانستنی های علمی
با آنكه دو نیمكره مغز عملكرد یكپارچه ای دارند و
در همكاری تنگاتنگی با یكدیگر می باشند اما از
جـنبه های گوناگونی با یكدیگر تفاوت دارند. افراد
نـیـز از نـظـر آن كـه كدام نیكره مغزشان بر افكار و
پردازش اطلاعات مغزشان سیطره دارد بـا یكدیگر
تفاوت دارند اكنون به تفاوتهای دو نیمكره مغز می
پردازیم:

 


نیمكره راست:

* دیداری-تمركز بر تصاویر و الگوها.
* درك مستقیم و شهودی-پیروی از احساسات. 
* حافظه تصویری-توسط یادداشت و یا ترسیم موضوعات میتوان آنها را به خاطر سپرد. 
* پردازش افكار بطور همزمان صورت میگیرد.
* اطلاعات را بیكدیگر ارتباط میدهد.
*  ابتدا به كلیات و سپس به جزئیات میپردازد.
* سازمان نیافته میباشد. 
* تداعی آزاد دارد.
* بسیار در جستجوی استدلال بوده و بدنبال علل قوانین میباشد. 
* فاقد حس زمان میباشد.
* در تلفظ و یافتن واژه ها مشكل دارد.
* از لمس اشیاء لذت میبرد. 
* در الویتبندی مشكل دارد. تكانشی و بدون اندیشه اقدام به كاری میكند.
* هنگام صحبت كردن دستان خود را حركت میدهد.
* به چگونگی بیان سخنی توجه میكند و نه به مضمون آن.

 

 نیمكره چپ:

* شفاهی-تمركز بر واژه ها، نمادها و ارقام.
* تحلیل گر-پیروی از منطق.
* برای بخاطر آوردن از واژه ها سود میبرد-اسامی را بجای چهره ها بخاطر می سپارد. 
* پردازش افكار بطور متوالی و ترتیبی صورت میگیرد-مرحله به مرحله. 
* استنتاج منطقی از اطلاعات بعمل می آورد. 
* ابتدا جزئیات را بررسی كرده سپس به كلیات دست می یابد.
*  بسیار سازمان یافته میباشد.
* علاقه مند به تهیه فهرست و برنامه ریزی. 
* معمولا بدون تحقیق و كوركرانه از قوانین تبعیت میكند. 
* در پیگیری و حفظ زمان كار آمد است.
* تلفظات و فرمولهای ریاضی به سهولت به خاطر سپرده میگردند.
* از مشاهده اشیاء لذت میبرد. 
* از پیش برنامه ریزی میكند.
* هنگام سخن گفتن بندرت از اشارات و حركات دست استفاده میكند.
* به مضمون سخن توجه میكند و نه به چگونگی بیان آن.


 تفاتهای مغز زنان و مردان:

* سلولهای مغزی در مردان %4 بیشتر از زنان میباشد.مغز مردان 100 گرم سنگین تر از  مغز زنان میباشد.
*  ارتباطات میان سلولهای مغزی در زنان بیشتر از مردان میباشد. 
* انتقال اطلاعات میان دو نیمكره مغز در زنان با سرعت بیشتری انجام میگیرد. 
* زنان تقریبا به هر دو نیكره مغزشان دسترسی دارند اما مردان عمدتا از نیمكره چپ مغزشان استفاده میكنند.
* طول نخاع در مردان اندكی طویل تر از زنان میباشد.

جمعه 4/8/1386 - 14:0
دانستنی های علمی

مجنون هنگام راه رفتن کسی را به جز لیلی نمی دید.... 16.gif

روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او و مهرش عبور کرد. مرد نمازش را قطع کرد و داد زد: هی چرا بین من و خدایم فاصله انداختی؟

مجنون به خود آمد و گفت: من که عاشق لیلی هستم تورا ندیدم تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه دیدی که من بین تو و خدایت فاصله انداختم؟!

جمعه 4/8/1386 - 13:53
خانواده
پروردگارا! ببخش مرا كه از تمسخر دیگران لذت بردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه براى رسوا كردن دیگران تلاش كردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه نمازم، وقت یافتن گمشده‏هاى من است.
پروردگارا! ببخش مرا كه نادانى دیگران را به رُخِشان كشیدم.
پروردگارا! ببخش مرا كه براى همه گردن كشیدم، به غیر از خودم.
پروردگارا! ببخش مرا كه دیگران را وادار به معذرت خواهى كردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه همه‏اش دعا كردم خدایا! مرا از شر خلق دور بدار و یك بار ن
گفتم
: خلقت را از شر من دور دار.
پروردگارا! ببخش مرا كه فكر و دلم از تو عزلت گزید و از گناه نه.
پروردگارا! ببخش مرا كه هر چه با من مدارا كردى، من بر تو خیره‏سرى كردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه بر بى‏منزلى و بى‏كارى و... گریستم، بر غم فراق از تو گریه نكردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه به فكر زیبایى ظاهر و مد لباس و... بودم، به فكر زیبایى و طهارت باطنم نبودم.
پروردگارا! ببخش مرا كه بارها و بارها به دنبال جنازه این و آن رفتم و فقط با یك «اِاِ» گفتن، از كنارش گذشتم و هنوز باورم نیست كه من هم رفتنى هستم.
پروردگارا! ببخش مرا كه با رفتار زشتم، دیگران را به دین بدبین كردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه در مجادله با این و آن فهمیدم كه حق با من نیست؛ ولى به رو نیاوردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه براى نظرات دیگران، آن گونه كه حق‏شان بود، ارزش قائل نشدم.
پروردگارا! ببخش مرا كه با پرسش‏هاى مشكل از استادانم، خود را در چشم دیگران بزرگ جلوه دادم و استادانم را تحقیر كردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه موقع تعریف و تمجید دیگران، باورم شد كه راستى راستى كسى هستم!
پروردگارا! ببخش مرا كه تاب شنیدن تعریف از دیگران را نداشتم!
پروردگارا! ببخش مرا كه توان حل مشكل دیگران را داشتم؛ ولى سكوت كردم و
گفتم
دردسر نمى‏خواهم.
پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه حسرت نداشته‏هایم را خوردم، شاكر داشته‏هایم نبودم.
پروردگارا! ببخش مرا كه اسامى بى‏معنى آناتا و آتنا و... را بر فرزندانم گذاشتم و از گذاشتن اسامى اهل بیت علیهم‏السلام، طفره رفتم؛ چون زمانه آن را نمى‏پسندید.
پروردگارا! ببخش مرا كه اگر 1000 تومانم گم شد، غصه‏دار شدم؛ ولى نمازم قضا شد و آن قدر غصه نخوردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه واله و شیداى مخلوقاتت شدم و خالقیتت را از یاد بردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه غصه روزى‏ام را خوردم، غصه آخرتم را نخوردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه مدام دروغ
گفتم
و توجیه كردم كه دروغ مصلحتى بود.
پروردگارا! ببخش مرا كه خود را به خواب زدم تا از انجام كارى كه وظیفه‏ام بود، شانه خالى كنم.
پروردگارا! ببخش مرا كه با دروغ‏هاى مكرر خود، زشتى دروغ را در ذهن فرزندم از بین بردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه اهل حرف بودم، اهل عمل نبودم
جمعه 4/8/1386 - 13:51
خانواده
اگر شیر آمد:تردید نکن که دوستت دارم اگر خط آمد:مطمئن باش دوستدارت هستم .....صبر کن سکه بیندازیم اگر دوستت نداشتم.....آن وقت برو
سه شنبه 24/7/1386 - 17:16
دعا و زیارت

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

 

 لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعاً مُّتَصَدِّعاً مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ (21)

 

و (ای رسول) اگر ما این قرآن را بر کوه نازل می کردیم آن (کوه) را از بیم خدا فروتن واز هم پاشیده می دیدی. واین مثلها را برای مردم می زنم ، باشد که  آنان بیندیشند

                                                   سوره حشر-  آیه 9

سه شنبه 24/7/1386 - 17:1
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته