• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 99
تعداد نظرات : 326
زمان آخرین مطلب : 5637روز قبل
خانواده

تمام قاب ما راخط خطی کرد

                    رخ مهتاب ما رو خط خطی کرد

اتاق ما همین مهتاب را داشت

                     چرا اعصاب ما رو خط خطی کرد؟؟!!

 
شنبه 9/6/1387 - 22:25
رمضان

وای چه بویی میاد.....

بو کن.....

اره ...بوی خوب ماه رمضان .....

هم اومدنش کلی ذوق می کنم هم تموم شدنش!!

وای چه بویی داره....

شنبه 9/6/1387 - 12:53
دعا و زیارت

هر کس 3 روز اخر ماه شعبان را روزه بگیرد وبه ماه رمضان متصل کند خداوند ثواب 2ماه روزه را برایش ثبت می نماید...

التماس دعا

جمعه 8/6/1387 - 14:43
طنز و سرگرمی

پسر كوچكى از مادرش پرسید: وقتى كه من به دنیا آمدم تو كجا بودى؟

  در بیمارستان عزیزم.

  پدرم كجا بود؟

  البته در دفتر كارش.

  پدربزرگ  و مادر بزرگ؟

  خانه خودشان، كجا مى‏خواستى باشند؟

 پسر بچه غرغر كنان گفت: همیشه همین طور است، هر وقت به خانه مى‏آیم، كسى نیست.

پنج شنبه 7/6/1387 - 19:33
طنز و سرگرمی

زنى از حماقت‏هاى پسرشان نزد شوهرش شكایت مى‏كرد، در آخر گفت: پسره حماقت را از تو به ارث برده.

 مرد: البته، مال تو سر جایش هست!

پنج شنبه 7/6/1387 - 19:25
دانستنی های علمی

یه چیزی تو مایه های اژدها وارد می شود...!!!

امروز دیدم اسمم جزء مورد توجه هاست!!خلاصه کلی ذوق کردم

ولی خب زیادم مهم نیست لطف دوستانه که ممنونشون هستم

البته هر از گاهی اسمم اتفاقی ها!!می ره تو لیست سیاه و در می اد..

ولی خودم دنبال اول بودن نیستم..

یه بزرگی می گه=اول ها همیشه بهترین نیستند ولی بهترین ها اول اند

پنج شنبه 7/6/1387 - 18:21
دعا و زیارت

پیامبر اکرم (ص) فرمودند:

قسم  به خدایی که مرا به حق مبعوث کرد خداوند عمل نیک هیچ بنده ای را نمیپذیرد تا اینکه از او در مورد محبت علی بن ابی طالب  سئوال کند.

چهارشنبه 6/6/1387 - 18:52
خانواده
هنوز گام در جاده متروك ننهاده بودم كه تنهایی همسفرم شد
چهارشنبه 6/6/1387 - 17:51
خانواده

دلم تنگ است، ‌این غمهای كم من را نمی‌فهمند
شبیه ذره‌اند و كوه آهن را نمی‌فهمند

مگر تو بر صلیب عشق خود پرپر كنی من را

این شمشیرها در عشق مردن را نمی‌فهمند
چنان ویرانه‌ای افتاده‌ام بر خاكها بی‌تو 

بیا روح ‌القدس! این گورها من را نمی‌فهمند

چهارشنبه 6/6/1387 - 17:47
رويا و خيال
چنگ می زننــد ، زخمه هــــــای اشک شـور من

 

بر گدازه هــــــــای زخـــم کهنـه ی  غــــــرور من

چند ســــــال نـــوری است  تــا به اوج چشم تو؟

ای ستـــــــاره ی  بلــند  کهـــکشـــــان  دور من

تـــــار عنکبـــــوت بسته کنـج خـــــــــانه ی دلـم

ساز هم نمی شـــــود بهـــــانه ی ســـــرور من

کیست این کــــه اینچنین مرا بـه شـانه می برد

تــــــــا بـه قبـر ،آخرین دریچــــــه ی عبـــــور من

یک نگـــــــاه بیشتر نخـــــــواستـم ز چشمتــان

چیست این که قطره قطره می چکد به گور من

چهارشنبه 6/6/1387 - 16:6
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته