مشيانه
(
Moshiyāne
)
حوا ، نخستين زن آفريده شده
مشير
(
Moshir
)
اشاره كننده ، مشورت كننده
مشيما
(
Mashimā
)
درخت هميشه بهار
مشید
(
Mashid
)
برافراشته ، محکم و استوار
مُشیَّده
(
Moshaiyada
)
بلند و استوار
مصباح
(
Mes-bāh
)
چراغ ، ستاره ، مشعل
مُصبح
(
Mos-beh
)
صبح کننده ، به بامداد درآمده
مصدق
(
Mosad-degh
)
تصديق كننده ، باور كننده
مُصَّدقه
(
Mosad-dagha
)
تصدیق کننده ، باور کننده
مصطفي
(
Mostafā
)
برگزيده ، خالص
مصعب
(
Mos-`ab
)
كار دشوار
مصفا
(
Mosaf-fā
)
تصفيه شده ، پاكيزه
مصقول
(
Mas-ghool
)
صيقل داده ، زنگ زدوده ، جلا داده
مصلح
(
Mosleh
)
اصلاح كننده ، نيكوكار ، آشتي دهنده ، صالح
مصلح الدين
(
Mosle-hod-din
)
اصلاح كننده در دين
مُصَوِر
(
Mosav-ver
)
نقاش ، تصویرگر
مضراب
(
Mez-rāb
)
آلت زدن ، زخمه ، نام پهلواني از ياران ابومسلم خراساني
مطاهر
(
Motāher
)
مددكار ، حمايت كننده
مطلب
(
Mot-taleb
)
جد رسول اكرم صلي الله عليه و آله وسلم
مَطلَع
(
Mat-la`
)
جایگاه طلوع ، محل ستارگان ، آغاز کلام
مَطلوب
(
Mat-loob
)
مورد نیاز ،مقصود
مطلوبَه
(
Matlooba
)
آرزو ، درخواست
مُطمَئنَّه
(
Motnaen-na
)
آرام و آسوده ،راحت
مطهر
(
Motah-har
)
پاك شده ، پاكيزه ، مقدس ، تطهير شده
مطهره
(
Motah-hare
)
مؤنث مطهر ، زن پاكيزه ومقدس
مطيب
(
Motay-yeb
)
پاك و خوشبو
مطيع
(
Moti`
)
فرمانبردار ، اطاعت كننده ، رام و فروتن ، پيشكار
مظاهر
(
Mazāher
)
جمع مظهر ، منظره ها ، تجلي گاه ها
مظفر
(
Mozaf-far
)
پيروز ، كامروا ، منصور
مظفرالدين
(
Mozaf-farod-din
)
پيروز در دين
مظهر
(
Maz-har
)
تماشاگاه ، جلوه گاه، جاي پيدايش
مَعاد
(
Ma-ād
)
محل بازگشت ،آخرت
معارج
(
Ma-`ārej
)
پايه ها ، نام هفتادمين سوره از قرآن كريم
معتز
(
Mo`-taz
)
عزيز داشته شده
معتصم
(
Mo`-tasem
)
چنگ زننده در چيزي براي استعانت و نجات
معتضد
(
Mo`-tazed
)
دادخواه ، ياري گيرنده
معتمد
(
Mo`-tamed
)
اعتماد كننده ، تكيه كننده ، طرف اعتماد
معجِزه
(
Mo-jeza
)
امر خارق العادهای که دیگران از آوردن آن عاجزند
معراج
(
Me-rāj
)
نردبان ، پله
معرفت
(
Ma`-refat
)
شناخت ، آشنايي ، علم ، دانش
معرفت الله
(
Ma`-refat-ol-lāh
)
شناخت خداوند
مَعروش
(
Ma-roosh
)
افراشته
معزالدين
(
Mo`ez-zed-din
)
عزيز و گرامي در دين
مَعشَر
(
Ma-shar
)
خانواده ، جماعت
مُعصِر
(
Mo-ser
)
ابر پر آب و بسیار بارنده
معصوم
(
Ma`soom
)
بي گناه ، دور نگه داشته از گناه ، باعصمت
معصومه
(
Ma`soome
)
زن بي گناه و بي عيب
معظم
(
Mo`az-zam
)
تعظيم شده ، بزرگ شمرده شده
معـّز
(
Mo`-ezz
)
عزيز و گرامي ، عزت دهنده
معلم
(
Mo`al-lem
)
آموزنده ، تعليم كننده ، استاد
مَعمور
(
Ma-moor
)
آباد شده ،آبادان
معير
(
Mo`ay-yer
)
كسي كه عيار طلا و مسكوكات را تعيين كند
معين
(
Mo-`in
)
ياري كننده ، مددكار ، ياري دهنده ،يكي از نام هاي خداي تعالي
معين الدين
(
Mo`in-ed-din
)
ياور دين
معکوف
(
Ma-koof
)
گیس شانه شده و بافته
مغفرت
(
Maghferat
)
آمرزش ، بخشودن گناه
مغيث
(
Moghis
)
فريادرس ، يكي از نام هاي خداي تعالي
مَفاز
(
Mafāz
)
مایه ی نجات و رستگاری
مفازه
(
Mafāza
)
مایه ی نجات و رستگاری
مفتح
(
Mofat-teh
)
گشاينده ، باز كننده
مفتون
(
Maftoon
)
عاشق ، شيفته ، ديوانه
مفرح
(
Mofar-rah
)
شاد كننده
مفرد
(
Mof-rad
)
تنها ، مجرد
مفلح
(
Mof-leh
)
رستگار ، پيروز ، نيكبخت
مفيد
(
Mofid
)
سودبخش ، فايده رسان
مفيده
(
Mofide
)
مؤنث مفيد ، سودبخش
مَقام
(
Maghām
)
ارج ، منزلت
مُقام
(
Moghān
)
اقامت ، مکان یا زمان اقامت
مقامَه
(
Moghāma
)
محل اقامت ، گروه مردم
مقبل
(
Mogh-bel
)
روي آورنده ، صاحب اقبال ، قبول كننده
مقبله
(
Mogh-bele
)
شب آينده ، آتيه
مقبول
(
Magh-bool
)
پذيرفته ، پسنديده
مُقتَدا
(
Moghtada
)
پیشوا ، رهبر
مُقتَدِر
(
Moghtader
)
توانا ،نیرومند
مُقتَصِد
(
Moghtased
)
میانه رو ، صرفه جو
مقتصدَه
(
Moghtaseda
)
میانه رو ،صرفه جو
مقداد
(
Megh-dād
)
نام يكي از اصحاب پيامبر
مقدس
(
Moghad-das
)
پاك كرده ، پاك و منزه
مقدسه
(
Moghad-dase
)
زن بسيار پاك و منزه
مقدم
(
Moghad-dam
)
پيشوا ، رئيس
مُقَرَّب
(
Moghar-rab
)
آن که در نزدکسی منزلت دارد
مُقرِن
(
Mogh-ren
)
یاری کننده ، قوت دهنده
مُقَسِّم
(
Moghasem
)
قسمت کننده
مُقسِط
(
Mogh-set
)
عادل ، دادگر
مقصود
(
Magh-sood
)
مطلوب ، هدف ، خواسته ، قصد شده
مقصوده
(
Magh-soode
)
مؤنث مقصود ، مورد نظر
مقيم
(
Moghim
)
ساكن ، جاي گرفته ، پيوسته و پايدار
مقيما
(
Moghimā
)
يكي از شاعران قرن يازدهم هجري
مكرم
(
Mokar-ram
)
بزرگ داشته شده ، گرامي
مكرمه
(
Mokar-rame
)
مؤنث مكرم ، بزرگوار ، گرامي
ملاحت
(
Malāhat
)
بانمك بودن ، خوبرو بودن
ملايم
(
Molāyem
)
نرم خو ، آرام طبع
ملك
(
Malak
)
فرشته ، پري
ملك آرا
(
Malak-ārā
)
آراينده ملك
ملكان
(
Mālekān
)
نام پدر خضر پيامبر از نوادگان سام بن نوح
ملكزاد
(
Malak-zād
)
پريزاد ، زاده یپری