• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1039
تعداد نظرات : 38
زمان آخرین مطلب : 4138روز قبل
سلامت و بهداشت جامعه

شاط و هوشیاری با این روغن

کارشناس مسئول واحد بهبود تغذیه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی نیشابور، استفاده از روغن کنجد را در درمان اختلالات عصبی و افزایش نشاط و هوشیاری مؤثر دانست.

به گزارش قدس آنلاین به نقل ازهمشهری، لیلا شورورزی،کارشناس مسئول واحد بهبود تغذیه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی نیشابور اظهار داشت: روغن کنجد علاوه بر دارا بودن چربی‌های غیر اشباع مانع اختلالات عصبی، افزایش نشاط و هوشیاری، کاهش دردهای مزمن و گرفتگی غضلات می‌شود.وی افزود: ویتامین E موجود در روغن کنجد خطر بروز بیماری‌های قلبی و عروقی را در افراد کاهش می‌دهد.

علاوه بر این روغن کنجد تا 200 درجه سانتیگراد حرارت، هیچ گونه اختلالی در ترکیب آن به وجود نمی‌آورد و در بین روغن‌های گیاهی موجود، در برابر حرارت دوام بیشتری دارد.این کارشناس تفذیه در ادامه گفت: همچنین روغن‌ زیتون عملکرد محافظتی برای معده داشته و این ارگان را از زخم و التهاب مصون نگه می‌دارد و سبب افزایش ترشح صفرا و هورمون‌های لوزالمعده شده و در نتیجه از تشکیل سنگ صفرا جلوگیری می‌کند .گفتنی است: بر اساس تحقیقات انجام شده در روغن زیتون نوعی آنتی‌اکسیدان با عوامل ضد سرطان موجود است که گلبول‌های قرمز خون را از صدمه محافظت می‌کند اما با تمام این فواید بهتر است از حرارت دادن زیاد روغن زیتون اجتناب شود.

انتهای خبر/ قدس آنلاین / کد خبر: 70790
يکشنبه 9/7/1391 - 18:31
سلامت و بهداشت جامعه

مقصر اصلی استرس‌شغلی‌چیست؟

نتایج تحقیقاتی که در دانشگاه نوتردام انجام شده نشان می‌دهد که کارمندان و کارگرانی که در معرض استرس و فشار عصبی شدید هستند و کارفرمای خود را مقصر می‌دانند باید تجدید نظر کرده و علت را در DNA خود جستجو کنند.

 به گزارش قدس آنلاین به نقل از مهر، تیموتی جاج، استاد مدیریت در کالج تجارت مندوزا در دانشگاه نوتردام طی تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که استرس کاری، رضایت شغلی و مشکلات سلامتی که در نتیجه فشار عصبی و استرس ایجاد می‌شود بیش از آنچه که تصور می‌شد به ژن‌ها مربوط است.

جاج حدود 600 دوقلوهای دو تخمکی یکسان را که با هم یا جدا تربیت شده بودند را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که تربیت و پرورش در شرایط یکسان تأثیر بسیار اندکی روی شخصیت، میزان استرس و سلامتی می‌گذارد، به جای آن ژنهای مشترک چهار برابر شرایط محیطی مشترک تأثیرگذار هستند.

به عنوان نمونه این محقق اظهار داشت که دو کارمند در شرایط مساوی شغلی ممکن است دچار سطوح مختلفی از استرس باشند، اگرچه این الزاماً بدان معنا نیست که شغل یک نفر بیشتر از دیگری استرس زا است.

تیموتی جاج اظهار داشت: نتایج تحقیقات ما نشان می‌دهد که خصوصیات ارثی در رابطه با استرس کاری تأثیر دارد و این به این معنا است که استرس ارتباط اندکی با ویژگیهای عینی شرایط دارد و بیشتر به کدهای ژنتیکی افراد مرتبط می‌شوند.

این تحقیقات نشان می‌دهد که افرادی که تلاش می‌کنند استرس خود را در زندگی کم کنند، نباید تصور کنند که تغییر شغل می‌تواند در این رابطه نقش داشته باشد مگر اینکه آن‌ها زمینه خود را در رابطه با استرس شناسایی کرده باشند.

از سوی دیگر این بدان معنا نیست که کارمندان و کارگران نباید از کارهای استرس زا پرهیز کنند.

این محقق یادآور شد: اگرچه ما نباید تصور کنیم که در یک فضای خالی قرار گرفتیم و بیش از حد نسبت به شرایط کاری خود خوشبین باشیم، اما مسئله اصلی اینجاست که این استرس بیش از آنکه به شرایط کاری ارتباط داشته باشد به شرایط داخلی بدن ما مرتبط است.

این تحقیق با عنوان «تأثیرات ژنتیکی روی ارزیابیهای شخصی، رضایت شغلی، استرس شغلی و سلامت کارمند: مدل رفتار ژنتیکی» در مجله رفتار سازمانی و فرآیندهای تصمیم گیری منتشر شده است.

پیش از این تحقیقاتی در مجله PLoS ONE منتشر شده بود که نشان می‌دهد که یک شغل دارای استرس می‌تواند تبعات جدی برای سلامت قلب داشته باشد.

زنان آمریکایی که شغل خود را پراسترس می‌دانند 67 درصد بیشتر در معرض حمله قلبی قرار دارند و 38 درصد آن‌ها در مقایسه با زنانی که شغل کم استرس تری دارند، در معرض سکته احتمالی یا ابتلا به فشار خود بالا قرار دارند.

دکتر مایکل البرت از بیمارستان بریگهام و زنان در بوستن اظهار داشت: استرسی که در این تحقیق به آن اشاره شده استرسی است که از ظرفیت بدن برای مدیریت یا سازگاری نسبی فرا‌تر رفته است.
 

انتهای خبر/ قدس آنلاین / کد خبر: 70892
يکشنبه 9/7/1391 - 18:29
اهل بیت

رسول خدا (ص) فرمود: بزودى پاره‏اى از بدن من در زمین خراسان دفن مى‏شود، هیچ غمگینى او را زیارت نمى‏کند، مگر آن که خدا غمش را زایل مى‏کند و هیچ گناهکارى او را زیارت نمى‏کند، مگر آن که خدا گناهانش را مى‏آمرزد.

ü       دعاى مستجاب

1- آل برمک، مخصوصاً یحیى بن خالد بر مکى براى حفظ حکومت و مقام خویش هارون عباسى را وادار کردند تا موسى بن جعفر (ع) را شهید کرد، بدین سبب امام رضا (ع) در مکه به آنها نفرین کردند، حکومت و مقامشان تار و مار گردید.محمد بن فضیل گوید: ابوالحسن رضا (ع) را دیدم، در عرفات ایستاده و دعا مى‏کرد. بعد سرش را پایین انداخت، (گویى چیزى به قلب مبارکش الهام شد) که وى علت سر به زیر انداختن را پرسیدند؟

فرمود: به برامکه نفرین مى‏کردم که سبب قتل پدرم شدند.خداوند امروز دعاى مرا درباره آنها مستجاب کرد، امام از مکه برگشت، چیزى نگذشت که در همان سال، هارون بر آنها خشم گرفت وتار و مارشان کرد، 1جعفر برمکى شقه شد، پدرش یحیى به زندان رفت، بطورى متلاشى شدند که مایه عبرت مردم گشتند.

ü       علم غیب ‏

2- حسن بن على بن وشا از مسافر نقل مى‏کند: با ابوالحسن الرّضا (ع) در «منى» بودم، یحیى بن خالد با گروهى از آل برمک از آنجا گذشتند. امام صلوات الله علیه فرمود: بیچاره‏ها نمى‏دانند در این سال چه بلایى به سرشان خواهد آمد، بعد فرمود: بدانید عجیب‏تر از این آن است که من با هارون مانند این دو انگشت خواهم بود، آنگاه دو تا انگشت مبارک را در کنار هم گذاشت. مسافر گوید: والله من معنى این کلام را نفهمیدم مگر بعد از آنکه امام را در طوس در کنار قبر هارون دفن کردیم. 2

ü       لقب رضا ازخدا است

3- ابونصر بزنطى رضوان الله علیه گوید: به امام جواد صلوات الله علیه گفتم: قومى از مخالفان شما مى‏گویند: پدرت صلوات الله علیه را مأمون، رضا لقب داد، که به ولایت عهدى راضى شد. فرمود: به خدا قسم، دروغ گفته و گناهکار شده‏اند. پدرم را خداى تعالى رضا لقب داده است زیرا که به خداوندى خدا در آسمانش و به رسالت رسول الله و ائمه در زمینش راضى بود.

گفتم: مگر همه پدرانت چنین نبودند؟ فرمود: آرى. گفتم: پس چرا فقط پدرت به این لقب ملقب شدند؟ فرمود: چون مخالفان از دشمنانش مانند موافقان از دوستانش از وى راضى شدند و چنین چیزى براى پدرانش به وجود نیامد، لذا از میان همه به رضا ملقب گردید. 3ناگفته نماند: مخالفان خواسته‏اند با این طریق منقصتى بر آن حضرت فراهم آوردند، ولى چنانکه دیدیم این لقب از جانب خدا بوده است، درست است که همه امامان صادق، کاظم، رضا، جواد و هادى و... بودند ولى براى هر یک بمناسبتى لقب بخصوص تعیین گشته است .

ü       حضرت ابوالحسن رضا (ع) در«نیاج»

4- ابو حبیب نیاجى 4 گوید: رسول خدا (ص) را در خواب دیدم که به «نیاج» آمد و در مسجدى که حاجیان هر سال مى‏آمدند نشست گویا محضر ایشان رفته و سلام کرده و مقابلش ایستادم، در پیش آن حضرت طبقى از برگ درختان خرماى مدینه بود و در آن خرماى صیحانى داشت. گویا رسول خدا مشتى از آن خرما را به من داد، شمردم هیجده تا بود، - پس از بیدارى - خوابم را چنین تأویل کردیم که هیجده سال عمر خواهم کرد.

بعد از بیست روز در زمینى بودم که براى زراعت آماده مى‏کردند، مردى پیش من آمد گفت: حضرت ابوالحسن رضا (ع) به «نیاج» آمده و الان در مسجد نشسته‏اند. در این بین دیدم که مردم به دیدار آن حضرت مى‏روند، من هم به زیارت آن بزرگوار شتافتم، دیدم در محلى نشسته که رسول خدا (ص) را در آنجا دیده بودم، زیر آن حضرت حصیرى بود مانند حصیرى که در زیر جدش بود. و در پیش وى طبقى از برگ درخت خرما و در آن خرماى صیحانى قرار داشت .سلام کردم، جواب سلامم را داد و از من خواست نزدش بروم، مشتى از خرما به من داد که شمردم هیجده تا بود، گفتم: یابن رسول الله (ص)! زیاد بدهید، فرمود: اگر رسول خدا (ص) زیاد داده بود ما هم زیاد مى‏دادیم «فقال لوزادکَ رسولُ اللّه لزدْناکَ» 5.

ü       فضایل امام رضا(ع)اززبان ابراهیم بن عباس

5- ابراهیم بن عباس گوید: امام رضا (ع) نشد که به کسى در سخن گفتن ظلم یا جفا کند، هر که با او سخن مى‏گفت، کلام او را قطع نمى‏کرد و مجال مى‏داد تا آخر سخنش را بگوید. اگر کسى حاجت پیش او مى‏آورد در صورت امکان ابداً او را رد و مأیوس نمى‏کرد. ندیدم که در پیش کسى پایش را دراز کند، و ندیدم در پیش کسى تکیه کند. ندیدم که به کسى از غلامانش فحش بدهد، ندیدم که آب دهان را به زمین اندازد، و ندیدم که با صدا و قهقهه بخندد بلکه فقط تبسم مى‏کرد.

چون سفره طعام را باز مى‏کردند همه خدمتکاران و غلامانش را و حتى دربان را با خود در سر سفره مى‏نشانید. شبها کم مى‏خوابید، بیشتر بیدار مى‏ماند، اکثر شبها از اول تا آخر احیا مى‏کرد، بسیار روزه مى‏گرفت، در هر ماه سه روز روزه از وى فوت نمى‏شد. مى‏گفت : این روزه همه عمر است «ذلک صومُ الدّهر» .6 در پنهانى بسیار احسان مى‏کرد و صدقه مى‏داد، این کار را بیشتر در شبهاى ظلمانى انجام مى‏داد، هر که گوید: نظیر او را در خوبى دیده‏ام، باور نکنید 7.

ü       مبارزه با اسراف

6- روزى غلامانش میوه‏اى را خوردند ولى آن را تمام نخوردند و مقدارى مانده به دور انداختند، امام صلوات الله علیه بر آنها بر آشفت و فرمود: سبحان الله، اگر شما بى نیاز هستید دیگران بدان نیازمندند، بجاى انداختن، به  مستمندان انفاق  کنید، «سبحان الله ان کنتم استغنیتم فان اُنا ساً لم یستغنوا اطعموه من یحتاج الیه» 8.

ü       علم غیب

7- محمد بن سنان گوید: به آن حضرت عرض کردم: خودت را به امامت و پیشوایى مشهور کرده و در جاى پدرت نشستى حال آن که از شمشیر هارون خون مى‏ریزد؟! فرمود: قول رسول خدا (ص) به من این جرأت را داده است، آن حضرت فرمود: اگر ابوجهل مویى از سر من برکند، بدانید که من پیغمبر نیستم، و من مى‏گویم: اگر هارون توانست مویى از سر من بگیرد بدانید که من امام نیستم. 9

ü       فضیلت زیارت امام رضا(ع)

8- رسول خدا (ص) فرمود: بزودى پاره‏اى از بدن من در زمین خراسان دفن مى‏شود، هیچ غمگینى او را زیارت نمى‏کند، مگر آن که خدا غمش را زایل مى‏کند و هیچ گناهکارى او را زیارت نمى‏کند، مگر آن که خدا گناهانش را مى‏آمرزد. «قال رسول اللّه (ص) ستّد فَنُ بضعةٌ منى بخراسان مازارها مکروب الا نفس الله کربه و لا مذنب الا غفرالله ذنوبه» 10زیارت ائمه علیهم السلام مانند توبه از مکفرات است و مصداق: «ان الحسنات یذهبن السیئات» (هود: 114) مى‏باشد، رسول خدا (ص) این کلام را در وقتى فرموده که هنوز پدر و مادر امام هم به دنیا نیامده بودند.

امام جواد صلوات الله علیه به داوود صرمى فرمود: «من زار ابى فله الجنة» .11 هر که قبر پدرم را زیارت کند اجرش بهشت است .و در روایت دیگرى فرمود: هر کس قبر پدرم را عارفاً بحقه زیارت کند ازطرف خدا بهشت او را ضمانت مى‏کنم: «قال ابوجعفر محمد بن على الرضا (ع) ضمنت لمن زار قبر ابى (ع) بطوس عارفاً بحقه الجّنةَ على اللّه عزوجل» 12.

ü       سخنى گهربار

9- ثامن الائمه صلوات الله علیه فرمود: مؤمن، مؤمن (واقعى) نمى‏شود مگر آن که در وى سه سنت (عادت و کار) باشد: سنتى از پروردگارش ،سنتى از پیامبرش و سنتى از امامش. اما خصلتش از پروردگار آن است که اسرار مردم رإ؛ّّ مخفى بدارد و افشا نکند و اما خصلتش از پیامبر آن است که با مردم مدارا کند، و امام خصلتش از امام آن است که در ضررهاى بدنى و مالى صبر و استقامت داشته باشد. «قال الرضا (ع) لایکون المؤمن مؤمناً حتّى یکونَ فیه ثلاث خصالٍ: سنةٌ من ربه و سنة من نبیه و سنة من ولیّه، فاما السّنةُ من ربه فکتمان السر و اما السنة من نبیه فمداراة الناس و اما السنة من ولیّه فالصبر فى الباساء والضراء» تحف العقول: ص 442.

ü       احسان

10- مردى به محضر حضرت رضا (ع) آمد و گفت: به اندازه مروت خویش به من احسان کن، فرمود: نمى‏توانم (زیرا مروت امام خارج از حد بود). گفت: پس بقدر مروت من احسان کن، امام فرمود: آرى، بعد به غلامش فرمود: دویست دینار به او بده.امام در روز عرفه در خراسان همه مالش (شاید نقدینه باشد) را احسان کرد و به اهل نیاز تقسیم فرمود. فضل بن سهل گفت: این غرامت و اسراف است. فرمود: نه، بلکه غنیمت است، آنچه را که در آن پاداش و کرامت هست، غرامت مشمار.13

ü       على بن موسى عالم آل محمد

11- موسى بن جعفر صلوات الله علیه به پسرانش مى‏فرمود: برادرتان على بن موسى عالم آل محمد است، از او از دینتان بپرسید، آنچه مى‏گوید حفظ کنید، من ازپدرم امام صادق (ع) دفعات شنیدم مى‏گفت: عالم آل محمد در صلب تو است اى کاش او را درک مى‏کردم، او همنام امیرالمؤمنین على است. .14 امام صادق صلوات الله علیه در 25 شوال 83 هجرى از دنیا رفت، امام رضا (ع) بعد از 16 روز در 11 ذوالقعده همان سال به دنیا آمد.

ü       تواضع

12- مردى از اهل بلغ گوید: در سفر خراسان در خدمت امام رضا (ع) بودم .روزى طعام خواست، همه خدمتکاران از سیاهان و دیگران را کنار سفره جمع کرد، گفتم: فدایت شوم ،بهتر آن است که آنها در خوان دیگرى بخورند. فرمود: آرام باش پروردگار همه یکى است، مادرمان حوا و پدرمان آدم یکى است، مجازات بسته به اعمال است «فقال: مه ان الرّبّ تبارک و تعالى واحد، والام واحدة والاب واحد و الجزاء بالاعمال» 15.

ü       بنده نوازى

13- امام صلوات الله علیه به غلامانش گفته بود: در وقت طعام خوردن اگر بالاى سرتان هم بایستم قبل از تمام کردن طعام برنخیزید، یاسر گوید: گاهى بعضى از ما را صدا مى‏کرد، مى‏گفتند: مشغول طعام خوردنند، مى‏فرمود: پس بگذارید طعامشان را تمام کنند: «قال: ان قمت على رؤوسکم و انتم تاکلون فلاتقوموا حتى تفرغوا». 16

ü       توحید

14- بزنطى علیه الرحمة نقل مى‏کند: مردى از ماوراء نهر بلخ خدمت امام رضا (ع) آمد و گفت: از شما سؤالى مى‏کنم اگر جواب دادید به امامتان معتقد خواهم بود، حضرت فرمود: از هر چه مى‏خواهى بپرس.گفت: مرا از خدایت خبر بده، در کجا بوده و چطور بوده و بر چه چیز تکیه کرده بوده است؟ امام (ع) فرمود: «انّ اللّه اَیّنَ الأَینَ بلاأینٍ و کَیّفَ الکْیفَ بلا کیفٍ و کان اعتمادُه على قدرته» .

یعنى خداوند به وجود آوردنده مکان است بى آنکه مکانى داشته باشد و به وجود آورنده کیفیت است بى آنکه کیفیتى داشته باشد و اعتمادش بر قدرتش بود، (خدا لامکان است، مکان از عوارض جسم است، خدا جسم نیست، کیفیت، مخلوق خداست، لازمه‏اش محدود بودن است، خدا بى انتها است، خدا بر قدرت خود ایستاده، هستى را از جایى دریافت نکرده است).

آن مرد چون این جواب را شنید برخاست، سر مبارک امام را بوسید و گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله و ان علیا وصى رسول الله والقیّمُ بعده بما أَقام به رسول الله و انّکم الائمة الصادقون و انک الخلف بعدهم» 17 ظاهراً آن مرد از فلاسفه بوده و از جواب امام (ع) پى‏به دانایى و امامت آن حضرت برده است .

ü       ‏معجزه اى از امام رضا (ع) و مجسم شدن عکسها

صدوق رحمة الله علیه در عیون اخبار الرضا (ع) نقل مى‏کند: در عهد مأمون عباسى که حضرت رضا (ع) ولیعهد بود، باران قطع گردید، مأمون از آن حضرت خواست درباره باران دعا کند، امام فرمود: روز دوشنبه چنین خواهم کرد، رسول خدا (ص) دیشب با امیرالمؤمنین به خواب من آمد و فرمود: روز دوشنبه به صحرا برو و از خدا باران بطلب که خدا بر آنها باران خواهد فرستاد...

امام به صحرا رفت و از خدا باران خواست، باران آمد و احتیاج مردم رفع گردید. 5 امام جواد صلوات الله علیه فرمود: بعضى از بدخواهان پدرم، به مأمون گفتند: یا امیرالمؤمنین! به خدا پناه که تو شرافت عمیم و افتخار بزرگ خلافت را از خاندان بنى عباس به خاندان علویان منتقل کنى!! بر علیه خود و خانواده‏ات اقدام کردى. این جادوگر و فرزند جادوگران را آوردى، و او را پس از آن که گمنام بود میان مردم شهرت دادى، آوازه‏اش را بلند کردى.دنیا را با این جادو که در وقت دعایش باران آمد، پر کرد.

مرا واهمه گرفت که خلافت را ازخاندان عباسى خارج گرداند، حتى وحشت کردم که با سحر خود نعمت شما را زایل نموده و بر مملکت تو شورش بر پا دارد، آیا کسى بر علیه خود چنین جنایتى کرده است؟!!مأمون گفت: این مرد در پنهانى مردم را به سوى خویش دعوت مى‏کرد، خواستیم او را ولیعهد خود گردانیم تا مردم را به سوى ما دعوت نماید و مردم بدانند که اهل حکومت و خلافت (دنیا دوست) است و آنان که به وى فریفته شده‏اند بدانند که در ادعاى خود از تقوا و فضیلت و زهد صادق نیست! خلافت مال ما است نه مال او، ولى ترسیدیم که اگر او را به حال خود رها کنیم، براى ما از جانب او وضعى پیش بیاید که جلوگیرى نتوانیم کرد.

واکنون که کرده خود را کردیم و به خطاى خود پى بردیم، مسامحه در کار وى ابداً روا نیست، ولى مى‏خواهیم بتدریج او را در نزد رعیت چنان بنمایانیم که بدانند لیاقت حکومت ندارد، آنوقت ببینیم با چه راهى بلاى او را از سر خود مى‏توانیم قطع نماییم.6آن مرد گفت: یا امیرالمؤمنین! مجادله با او را به عهده من بگذارید، تا خود و یارانش را مغلوب نمایم و احترام و عظمت او را پایین آورم، اگر هیبت تو در سینه‏ام نبود او را سر جاى خودش مى‏نشاندم. و بر مردم آشکار مى‏کردم که از لیاقت ولایت عهدى که به او تفویض کرده‏اى قاصر است .

مأمون گفت: چیزى براى من محبوبتر از این کار نیست که به او اهانت و از قدرتش کاسته گردد، گفت: پس بزرگان مملکت، فرماندهان، قضات، و بهترین فقهاء را جمع نمایید، تا منقصت او را در پیش آنها روشن کنم، تا از مقامى که او را در آن قرار داده‏اى پایین آید.مأمون نامبردگان را جمع کرد، و در صدر مجلس نشست و حضرت رضا (ع) را در مقام ولایت عهدى در طرف راست خود نشانید، پس از رسمیت جلسه، آن شخص که از طرف مأمون مطمئن بود، شروع به سخن کرد و گفت: مردم از شما بسیار حکایات نقل مى‏کنند. و در تعریف شما افراط کرده‏اند، بطورى که اگر خودتان بدانید از آنها بیزارى مى‏کنید، اولین اینها آن است که: شما خدا را درباره باران که عادت باریدن دارد، دعا کردید و باران آمد، مردم آن را به حساب معجزه‏اى از شما گذاشتند و نتیجه گرفتند که در دنیا نظیر و مانندى ندارد.

این امیرالمؤمنین ادام الله ملکه و بقاءه است که با کسى مقایسه نمى‏شود مگر آن که برتر آید، شما را در محلى قرار داده که مى‏دانید، این پاسدارى از حق و انصاف نیست که مجال دهید دروغگویان بر علیه او و بر له شما بدروغ چیزهایى بگویند که تکذیب مقام امیرالمؤمنین است!! و شما را از او بالاتر بدانند؟!!!امام صلوات الله علیه فرمود: بندگان خدا را مانع نمى‏شوم ازاین که نعمتهاى خدا را درباره من یاد و حکایت کنند، اما این که گفتى: صاحب تو (مأمون) مقام مرا برتر داشت، او مرا قرار نداد مگر در مقامى که پادشاه مصر، یوسف صدیق را در آن قرار داد، حال آن دو را نیز مى‏دانى (یوسف پیامبر بود و او یک پادشاه مشرک).

در این وقت آن مرد بر آشفت و گفت: پسر موسى! از حد خود قدم فراتر گذاشتى، که خداوند بارانى را در وقت معین خود نازل کرد و تو آن را وسیله بلندى مقام خود قراردادى، که به مقام حمله به دیگران بر آیى؟ گویا معجزه ابراهیم خلیل را آورده‏اى که سرهاى پرندگان را در دست گرفت و اعضاء آنها را در کوهها پراکنده نمود و به وقت خواندن، آمدند و بر سرهاى خود چسبیدند و شروع به پرواز کردند؟!!!اگر راستگویى این دو عکس شیر را که در مسند خلیفه هستند زنده کن و بر من مسلط گردان، در این صورت معجزه‏اى براى تو خواهد بود، اما باران که با دعاى تو آمد، تو از دیگران در این کار برتر نیستى.

امام صلوات الله علیه از جسارت آن خبیث برآشفت و به دو عکس شیر فریاد کشید: این فاجر را بگیرید، پاره کنید، از او عینى و اثرى نگذارید. در دم آن دو عکس به دو شیر ژیان مبدل شدند، و آن خبیث را گرفته و خرد کردند و خوردند و خونش را که ریخته بود لیسیدند، مردم با حیرت به این منظره نگاه مى‏کردند. آنگاه آن دو شیر محضر حضرت آمده و گفتند: یا ولى الله فى ارضه! دیگر چه فرمانى دارى، مى‏خواهى مأمون را نیز مانند او به سزایش برسانیم.مأمون از شنیدن این سخن بیهوش گردید، امام فرمود: در جاى خویش بایستید. بعد فرمود: بر صورت مأمون گلاب پاشیدند، به حال آمد، شیران عرض کردند: مى‏فرمایید او را به رفیقش ملحق سازیم؟ فرمود: نه، خداوند عز و جل را تدبیرى است که به سر خواهد برد(اجازه نداده از ولایت تکوینى هر استفاده‏اى را بکنیم).

گفتند: پس فرمانت چیست؟ فرمود: برگردید به حالت اولى خود، آن دو شیر در دم مبدل به عکس شده و در روى مسند قرار گرفتند.مأمون گفت: خدا را حمد مى‏کنم که مرا از شر حمیدبن مهران خلاص کرد (آن مرد خبیث)، بعد گفت: یابن رسول الله! خلافت مال جد شما بود، سپس از آن شماست اگر مى‏خواهى آن را به شما تحویل بدهم، امام فرمود: اگر خلافت را مى‏خواستم در عدم قبول آن با تو منازعه نمى‏کردم و از تو آن را نمى‏خواستم، زیرا خداوند از اطاعت مخلوقش به من عطا فرموده مانند آن را که با چشم دیدى که چگونه آن دو تصویر به شیر مبدل شدند.ولى جهال بنى آدم از من طاعت ندارند، آنها هر چند در این کار زیانکار شده‏اند ولى خدا را در تدبیر آنها مشیتى است، مرا امرفرموده بر تو اعتراضى نکنم و کارى را که کردم بر تو ننمایم، چنان که به یوسف (ع) نیز درباره پادشاه مصر چنان فرمان داده بود...7

نگارنده گوید: در این کار ابداً شگفتى نیست، آن مانند مبدل شدن عصاى موسى به اژدهاست. امام (ع) ولایت تکوینى داشت و خدا او را چنین قدرتى داده بود، چنان که عیسى (ع) نیز نظیر آن را انجام داد. در بعضى نقلها دیده‏ام که مأمون به آن حضرت گفت: دعا کنید که آن مرد زنده شود، فرمود: اگر عصاى موسى جادوها را پس مى‏داد، اینها نیز آن مرد را پس مى‏دادند.

پی نوشت:

1- عیون اخبارالرضا: ج 2 ص 225 باب 50.

2- عیون اخبارالرضا: ج 2 ص 225 باب 50.

3- علل الشرایع: ج 2 ص 237 باب 172.

4- نیاج بر وزن کتاب روستایى است در بادیه.

5- عیون اخبارالرضا: ج 2 ص 210 باب 47، بحار ج 49 ص 35.

6- چون بحکم «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها» هر یک روز در جاى ده روز است .

7- عیون اخبار الرضا: ج 2 ص 184، بحار ج 49 ص 91.

8- انوار البهیه ص 107.

9- انوار البهیه ص 107.

10- وسائل الشیعه: ج 10 ص 433 و 435.

11- وسائل الشیعه: ج 10 ص 433 و 435.

12- وسائل الشیعه: ج 10 ص 433 و 435.

13- بحارالانوار /101/ 100/ 49.

14- بحارالانوار /101/ 100/ 49.

15- بحارالانوار /101/ 100/ 49.

16- فروع کافى: ج 6 ص 298.

17- اصول کافى: ج 1 ص 88 باب الکون و المکان.

سید على اکبر قریشى

منبع: خاندان وحى
يکشنبه 9/7/1391 - 18:25
قرآن
تفكیك شیوه حفظ صوتی و تصویری آیات، بهترین راه حفظ قرآن است

گروه فعالیت‌های قرآنی: در قرآن آیاتی وجود دارد كه در یك موقعیت و صفحه مشابه قرار گرفته‌اند لذا با حفظ تصویری نمی‌توان به‌درستی سوره‌های مورد نظر را در ذهن تفكیك كرد، در این مواقع حفظ صوتی مؤثرتر بوده لذا قرآن‌آموز باید بتواند از تفكیك شیوه حفظ صوتی و تصویری آیات قرآن استفاده كند.

 
ابوذر كرمی دانشجوی دانشگاه علوم پزشكی اراك و نفر اول چهارمین دوره مسابقات بین‌المللی دانشجویان مسلمان در رشته حفظ كل قرآن‌كریم

ابوذر كرمی، دانشجوی دانشگاه علوم پزشكی اراك و نفر اول چهارمین دوره مسابقات بین‌المللی ‌دانشجویان مسلمان در رشته حفظ كل در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایكنا) شعبه مركزی، با بیان اینكه حفظ قرآن در قالب دوره‌های دو سال به بالا به‌واسطه وجود فرصت كافی برای مرور آیات، نسبت به دوره‌های فشرده یك ساله بسیار بهتر و مؤثر است، گفت: حفظ كردن با استفاده از نوارهای تلاوت قاریان نقش موثری در تثبیت آیات در حافظه دارد.

وی تكرار آیات همراه با نوار را بسیار مؤثر دانست و گفت: این روش دارای بركات بسیاری است؛ از جمله ذهن فرد را مملو از نغمه‌های قرآنی كرده و فرد با استفاده از نغماتی كه حفظ كرده می‌تواند ذهن خود را پرورش دهد.

كرمی در ادامه شنیدن نوارهای ترتیل قرآن را عاملی مؤثر در حفظ آیات به شیوه‌ای درست و زیبا عنوان كرد و افزود: مهم‌ترین ویژگی حفظ قرآن با استفاده از نوار این است كه به حسن حفظ كمك می‌كند و همیشه حفظ كردن قرآن با استفاده از شیوه به خاطر سپردن تصویر صفحه مؤثر نیست.

حافظ كل قرآن با بیان اینكه كودكان به‌واسطه برخورداری از وقت آزاد بیشتر نسبت به بزرگسالان، همچنین آماده بودن بیشتر ذهن آنها می‌توانند به حفظ قرآن كریم در مدت زمان كوتاه‌تری نسبت به برگسالان بپردازند، گفت: از این رو به‌راحتی می‌توانند در دوره‌های حفظ 2 ساله شركت كنند.

كرمی خاطرنشان كرد: هر فرد قبل از آغاز حفظ قرآن باید دوره‌های پیش‌زمینه حفظ قرآن را سپری كند؛ به‌طور مثال فرد باید با دوره تجوید آشنایی پیدا كرده یا مقدماتی درباره لحن بداند.

وی در ادامه با تأكید بر اینكه انس با قرآن كریم منشأ بركات فراوانی در زندگی انسان است‌، تصریح كرد: تمامی آیات قرآن دارای فضیلت فراوان هستند؛ ولی برخی از آیات قرآن دارای فضیلت ویژه بوده لذا بر مداومت در تلاوت آنها تاكید شده است؛ به‌طور مثال آیة‌الكرسی یكی از آیات بسیار با فضیلت قرآن است و در برخی روایات از آن با عنوان سید آیات قرآن یاد شده است و توصیه شده انسان در لحظه لحظه زندگی اعم از هنگام خروج از خانه، پس از نمازهای واجب، حین وضو گرفتن، هنگام خواب و غیره، این آیه شریف را تلاوت كند.

نفر اول چهارمین دوره مسابقات بین‌المللی دانشجویان مسلمان در پایان با بیان اینكه قرآن كریم كتاب نجات‌ بخش و هدایت بشر است، خاطرنشان كرد: گنجاندن آموزه‌های كلام الهی در بطن زندگی انسان سعادت ابدی بشر را تضمین می‌كند.

يکشنبه 9/7/1391 - 18:24
كودك

مدرس و قاری بین المللی قرآن با اشاره به کمبود رفتارهای مبتنی بر آموزه های دینی و قرآنی در میان جوانان و نوجوانان گفت: مقطع دبستان بهترین زمان برای انسان سازی است.

سیدمرتضی سادات فاطمی قاری و مدرس بین المللی قرآن با اشاره به فقدان معلمان قرآن در دوران دبستان به منظور تربیت انسان های دین مدار در جامعه کنونی گفت: اگر نیمی از مشکلات جامعه مانند نقصان در عملکرد درست یک قاضی، پلیس، کارمند و غیره را بر عهده آموزش و پرورش بدانیم خیلی خوشبینانه است.

وی با اشاره به اهمیت تربیت افراد از سنین کودکی خاطرنشان کرد: بهترین زمان برای درک حقیقت، دوران دبستان است و افراد وقتی وارد دانشگاه می شوند به راحتی سخن درست نمی پذیرند.

سادات فاطمی افزود: در کشور کانادا معلمان دبستانی بیشترین حقوق را دریافت می کنند و اساتید دانشگاهی تنها در یک رشته تبحر دارند ولی معلمان دبستانی باید حداقل در سه رشته دانشگاهی تحصیل کرده باشند.

وی با اشاره به تاکیدات بسیار رهبر کبیر انقلاب در آموزش و اشاعه فرهنگ غنی قرآنی در جامعه تصریح کرد: ایشان در زمان ریاست شهید رجایی بسیار پی گیر اجرای برنامه های قرآنی در آموزش و پرورش بودند که عمر آن شهید بزرگوار فرصت تحقق این کار را نداد.

این استاد بین المللی قرآن با اشاره به عشق زایدالوصف مقام معظم رهبری به قرآن و منویات ایشان در اجرای عملی احکام قرآنی در کشور اظهار کرد: ایشان فراتر از گزارش های رسمی توسط ارتباطات با دوستان قدیمی خود از ریز مسائل جامعه باخبرند و از اجرای نادرست آموزه های قرآنی ناراضی هستند.

وی با اشاره به خاطره ای از عشق رهبر کبیر انقلاب به قرآن در زمان مجروحیتشان عنوان کرد: وقتی آیت الله خامنه ای در اثر بمب گذاری منافقان کوردل مجروح شدند من بسیار نگران بودم برای همین به سرعت خود را از مشهد به تهران رساندم از فرزند آقا درخواست کردم تا ایشان را ملاقات کنم ولی او گفت: در این مقطع هیچ کس نمی تواند آیت الله خامنه ای را ببیند جز آقای رفسنجانی و من برای بردن غذا برای آقا شما را با خودم به بیمارستان می برم.

بیمارستان امام خمینی (ره) در خیابان ولیعصر واقع بود که فضایی بسیار کوچک و شبیه به خانه ویلایی داشت داخل بیمارستان بر روی برانکارد آقا را آوردند و ایشان زیرلب چیزی گفتند که من نفهمیدم چند لحظه بعد ایشان با چشم خود به من اشاره کردند که نزدیکتر بیایم بغض تمام وجودم را گرفته بود که ایشان خیلی آهسته به من گفتند التماس دعا خیلی خودم را کنترل کردم تا گریه نکنم و از اتاق بیرون رفتم. دکتر از من سوال کرد آقا شما قاری قرآن هستید من جواب دادم بله دکتر گفت: آقای خامنه ای با توجه به جراحت و درد زیادشان قویترین مسکن ها توانایی خواباندن ایشان را ندارد با روحیاتی که من از آقای خامنه ای سراغ دارم ممکن است برای ایشان چند آیه ای قرآن تلاوت کنید من هم پشت در بسته در قسمت بیرونی اتاق آیاتی را به سبک مرحوم مصطفی اسماعیل قرائت کردم چون آیت الله خامنه ای علاقه بسیاری به این سبک داشتند پس از چند دقیقه دکتر آمد و به من گفت: ایشان خوابیدند.

سادات فاطمی با اشاره به فطرت پاک جوانان برای دریافت حقیقت گفت: در زمان جنگ تحمیلی به خاطر تفسیر آیات قرآن و روشن کردن جوانان از دام پلید فرقه ضاله منافقین این افراد در پی ترور من بودند.

وی افزود: اگر جوانان آن زمان فقط با آموزه هایی از یک معلم قرآن می آموختند و به آیات ابتدایی سوره بقره توجه می کردند هیچگاه فریب گروهک منافقین را نمی خوردند.

سادات فاطمی با بیان این مطلب که آموزش باید هدفمند صورت گیرد خاطرنشان کرد: پیش از انقلاب من به امر فروشندگی لوازم خانگی مشغول بودم و هیچگاه به مردم رادیو نمی فروختم چرا که معتقد بودم برنامه هایی که در رژیم طاغوتی شاهنشاهی پخش می شود مشروع نیست.

وی با اشاره به زمان تدریس خود در مقطع دبستان عنوان کرد: من در دهه 60 همزمان با موشک باران شهر تهران در مدرسه توحید به مدت یکسال در مقطع دبستان تدریس کردم علی رغم اعتراض سازمان تبلیغات برای حفظ شان قاری بین المللی قرآن و تدریس در دانشگاه من به جای کسب اسم و رسم دنبال کار کردن رفتم به خاطر همین تدریس در دبستان را انتخاب کردم.

سادات فاطمی گفت: من در مدرسه ای کار کرده ام که شاگردانش در خانه قرآن نداشتند طبق خواسته بچه ها مقرر شده بود در پایان هر کلاس تلاوت قرآن بکنم روزی وقتی زنگ تفریح زده شد تا بچه ها برای تغذیه بیرون بروند شاگردان دبستانی که برای زنگ تفریح لحظه ای درنگ نمی کنند میخکوب آماده شنیدن تلاوت من بودند در همین بین چند نفر از معلمان وقتی این صحنه را دیدند به مدیر مدرسه گفتند آقای فاطمی بچه های کلاس را سحر کرده است.

وی با اشاره به دیگر تجربیات خود در زمان تدریس تصریح کرد: روزی برای برگزاری مسابقات قرآن در مدرسه توحید از مسئولان دبستان خواستم تا اولیا هم در این برنامه شرکت کنند ولی مدیر مدرسه برای حفظ آبروی من از اینکه شاگردان جلوی اولیا قرائت ضعیفی ارایه دهند از دعوت والدین بچه ها خودداری کرد در پایان مراسم تک تک معلمان و مدیر مدرسه از حسرت دعوت نکردن اولیا بر روی دستهای خود می زدند.

فاطمی ادامه داد: دو نفر از شاگردان سال پنجم ابتدایی نزاع لفظی با هم داشتند من به آن دو گفتم بیایید تا روایتی برای شما بگویم آن دو شاگرد گفتند روایت یعنی چی؟ من گفتم یعنی سخنی که از سوی معصوم به ما رسیده باشد و ادامه دادم مسلمان کسی است که دیگران از دست و زبانش در امان باشند. با شنیدن این حرف آن دو منقلب شدند و از من خواستند تا این حدیث را برروی تخته سیاه بنویسیم همچنین زمانی در دانشگاه آزاد مشغول امر تدریس بودم که شاگردی با پوشش بد به منظور اختلال در نظم کلاس وارد شد بعدها اطرافیان با تعجب به من گفتند فلان کس به تازگی نماز می خواند.

این قاری بین المللی تاکید کرد: معلمان قرآن مدارس باید قرآن بدانند و اگر اینطور نیست از کار خود استعفا دهند.

سادات فاطمی با اشاره به جذب کمیت سازی به جای کیفیت مندی برنامه ها در آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: روزی مدیر مدرسه به من اطلاع داد که فرزندم در نماز جماعت شرکت نمی کند و وقتی این اتفاق را از او جویا شدم گفت: بیشتر بچه های مدرسه بدون وضو در نماز شرکت می کنند و مدرسه فقط به دنبال تعداد افراد در نماز جماعت است.

: خبرگزاری شبستان
يکشنبه 9/7/1391 - 18:22
اخلاق

کمترین دعا با بیشترین تأثیر

 


همان طور که براى غذا مقدار معیّنى نمک لازم و کافى است و به بیش از آن نیاز نیست، همین طور کسى که اعمال شایسته دارد، به همان میزان که نمک براى غذا کافى است، دعا ضرورت دارد و بواقع دعا به منزله نمک براى زندگى انسان سعادت پیشه است .

 

 


دعا

 

اهمیت اظهار فقر و ناتوانى در پیشگاه الهى

 

 

وقتى انسان پى برد که خداوند متعال از او مى خواهد که باهمه وجود و با همه قواى ظاهرى و باطنى اظهار بندگى کند، باید بداند که با زبان نیز باید اظهار عجز و تذلّل و گدایى کند و این درخواست و گدایى نشانه ذلّت در پیشگاه پروردگار است و آنان که شیرینى آن را چشیده اند مى دانند که این گدایى چه آقایى و عزتى مى آورد. بله کسانى که به مقامهاى عالى معرفت رسیده اند، باز احساس مى کنند که باید دعا کنند و آثار بندگى را بر زبان جارى سازند، این اظهار بندگى عبادت است و موضوعیت دارد.

خداوند از انسان مى خواهد که در پیشگاهش اظهار فقر و نادارى کند و طبیعى است وقتى همه اعضاء و جوارح انسان، در مسیر بندگى خداوند و انجام اعمال شایسته هماهنگ باشند و از جمله آثار بندگى، اظهار عجز، نادارى و درخواست از خداوند بر زبان جارى شود، انسان به نتیجه مطلوب مى رسد، چون تمام اندام وقواى انسان هماهنگند. وقتى دعا مى کند، گویا با همه وجود از ساحت مقدّس ربوبى درخواست و سۆال مى کند و طبیعى است که رحمت واسعه الهى او را در برمى گیرد:

«وَإِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ...»( بقره / 186)

و چون بندگان من، از تو مرا بخواهند، (بدانند که) من به آنها نزدیکم و هر که مرا خواند دعایش را اجابت مى کنم.

شاید علت اجابت نشدن دعاى کسانى که اعمال ناشایست دارند و موفق نبودن آنها در درخواست از خداوند، این است که توجه کامل به خداوند ندارند. چون اعمال ناشایست موجب دلبستگى به غیر خدا و چه بسا موجب دلبستگى به چیزى شود که مبغوض خداوند است

 

در دعا، انسان از خداوند چیزى مى خواهد، او نیز به او عطا مى کند. اما براى کسى که مزه مناجات و محبت خداوند را چشیده است، بزرگترین لذّت این است که وقتى «یا اللّه» مى گوید، در جواب به او «لبک» گفته شود. ولى اگر کسى دلش فقط به خداوند متوجه باشد و به دیگران نظر نداشته باشد، وقتى درخواستى کند خداوند به او عطا مى کند. انسان باید همه چیزش را از خداوند بخواهد، اگر گرسنه است نانش را از خداوند بخواهد و باهمه وجود اظهار فقر و نیاز به ساحت غنىّ مطلق برد و چون موسى، علیه السلام، بگوید:

«... رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَىَّ مِنْ خَیْر فَقِیرٌ»( قصص/ 24)؛ پروردگارا، من به خیرى که نازل فرمودى محتاجم.

در هنگامه اى حضرت موسى آن سخن را بر زبان جارى ساخت که پس از فرار از مصر و روانه گشتن به سوى مدین، نه غذایى براى خوردن داشت و نه مسکنى براى خواب. شبها در بیابان، بر روى زمین مى خوابید و از شدّت گرسنگى علف بیابان مى خورد.

موسى، على نبینا و آله و علیه السلام، پس از آنکه از مصر فرار کرد به طرف مدین رهسپار گشت. روزى در مدین دید عده اى مشغول آب برداشتن از چاه هستند و دو دختر را دید که در گوشه اى منتظرند که مردان کنار روند تا آنها بتوانند براى گوسفندان خود از چاه آب بکشند. موسى نزد آن دو دختر رفت و سۆال کرد: براى چه اینجا آمده اید؟ وقتى متوجه منظور آنها شد، از روى دلسوزى آب از چاه کشید و گوسفندان آنها را سیراب کرد. سپس دختران با گوسفندانشان دور شدند و چیزى نگذشت که کى از آندو برگشت و گفت: پدرم از تو خواست که نزدش بروى و پاداش کمکى که به ما کردى به تو ارزانى کند. وقتى موسى نزد شعیب پدر دختران رفت او یکى از دختران خود را به عقد موسى در آورد و از آن پس زندگى مادى، زن و فرزند، آسایش و آرامش او نیز تأمین گشت.

حضرت موسی

 

بله اگر انسان از صمیم دل از خداوند چیزى بخواهد به او عنایت مى کند. دیگر لازم نیست دعاهاى مفصل و طولانى بخواند و وقت زیادى را صرف دعا کند، کافى است با همه وجود از خداوند درخواست کند تا دعایش اجابت شود. اما وقتى انسان دعا مى خواند، حتى دعاهاى طولانى و مفصل، اما دل به غیر خدا نیز توجه دارد، آن دعا اثر نمى کند. اگر انسان علاوه بر آمادگى روحى اعمال شایسته داشته باشد دعایش زود اثر مى کند.

 

لزوم همراه ساختن دعا با اعمال شایسته

شاید علت اجابت نشدن دعاى کسانى که اعمال ناشایست دارند و موفق نبودن آنها در درخواست از خداوند، این است که توجه کامل به خداوند ندارند. چون اعمال ناشایست موجب دلبستگى به غیر خدا و چه بسا موجب دلبستگى به چیزى شود که مبغوض خداوند است. در این صورت چگونه ممکن است انسان به پیشگاه خداوند بار یابد؟ کسانى توجه خالص و کامل به خداوند پیدا مى کنند که اعمالشان صالح و شایسته و به دور از آلودگى باشد. از این روست که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرمایند:

«یا أباذرّ؛ کفى من الدُّعاء مع البرِّ ما کفى الطَّعام من الملح»؛ با اعمال شایسته و نیک همان قدر دعا کافى است که براى غذا نمک کافى و لازم است.

همان طور که براى غذا مقدار معیّنى نمک لازم و کافى است و به بیش از آن نیاز نیست، همین طور کسى که اعمال شایسته دارد، به همان میزان که نمک براى غذا کافى است، دعا ضرورت دارد و بواقع دعا به منزله نمک براى زندگى انسان سعادت پیشه است. پس لازم نیست که پیوسته دعا و درخواست کند و به مجرّد دعا و درخواست از خداوند، خداوند به درخواستش پاسخ مى گوید. اما آنان که اعمالشان شایسته نیست و به دیگران خدمت نمى کنند، اگر فراوان هم دعا کنند معلوم نیست به حالشان سود بخشد؛ براى اینکه این مطلب بیشتر روشن شود، پیامبر مى فرمایند:

«یا أباذرّ؛ مثل الذی یدعو بغیر عمل کمثل الذى یرمی بغیر وتر» ؛ اى ابوذر؛ مثل کسى که بدون عمل شایسته دعا مى کند، مثل کسى است که بدون کمان تیر مى افکند.

در دعا، انسان از خداوند چیزى مى خواهد، او نیز به او عطا مى کند. اما براى کسى که مزه مناجات و محبت خداوند را چشیده است، بزرگترین لذّت این است که وقتى «یا اللّه» مى گوید، در جواب به او «لبک» گفته شود. ولى اگر کسى دلش فقط به خداوند متوجه باشد و به دیگران نظر نداشته باشد، وقتى درخواستى کند خداوند به او عطا مى کند

 

زندگى انسان باید سراسر بندگى و عبادت خداوند متعال باشد. چه در شئون فردى و شخصى و چه در ارتباط با خانواده، همسایگان و نیز نسبت به جامعه و خلق خدا، باید آثار بندگى از رفتار و اعمال انسان ظاهر گردد؛ در ضمن دعا نیز بکند. چرا که همین دعا اثر بندگى خداست که از زبان ظاهر مى گردد (و مسلّماً آن درخواست و توجه باید از صمیم دل باشد.)

نکته دیگرى که از بیان پیامبر روشن گشت این است که انسان با اعمال نیک و شایسته، خیلى زود به اهدافش مى رسد و وقتى دعا مى کند به کسى مى ماند که با کمان تیر مى افکند و خیلى سریع تیرش به هدف اصابت مى کند. او مثل کسى است که غذایش آماده است و فقط مقدارى نمک باید به آن اضافه گردد، تا براى خوردن آماده شود. پس اعمال نک و شایسته انسان را به خواسته هایش نایل مى سازد.

البته خواسته هاى افراد مختلف است: کسانى که به مراتب عالى بندگى خداوند رسیده اند، خواسته هایشان خیلى عالى است، خواسته هاى آنها از قبیل قرب خداوند، بى نیازى از خلق و راهیابى به سعادت دنیا و آخرت و نیز دوام نعمت هایى است که خداوند به آنها عنایت فرموده. آنها معتقدند که فقط خداوند متعال خواسته هاى آنها را تأمین مى کند، نه کسى دیگر. اما کسانى که در مراتب پایین بندگى و معرفت خداوند قرار دارند، در فکر شکم، مسکن و لباسند و نیازها و خواسته هایشان در ارتباط با آنهاست و البته خداوند نیازهایشان را بر طرف مى سازد.

در واقع سخن پیامبر تشویقى است براى اینکه انسان به اصلاح نفس خود و انجام وظایف همّت گمارد که در این صورت زودتر به اهدافش مى رسد و خداوند دعایش را اجابت مى کند، فرق نمى کند دعاى او در ارتباط با خودش باشد یا دیگران، خواسته هاى او دنیوى باشد یا معنوى و اخروى. پس پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) دیگران را به انجام اعمال خیر تشویق مى کنند، گرچه آثار واقعى و پاداشهاى شایسته و حقیقى اعمال خیر در آخرت ظاهر مى گردد و این دنیا تنها محل کار کردن است و پاداش اعمال در آخرت به انسان عطا مى گردد.

                                                                                                                                          فرآوری : محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

يکشنبه 9/7/1391 - 18:21
آموزش و تحقيقات

پلی مخصوص خودکشی عشاق در کره جنوبی +عکس

آمار پلیس کره جنوبی نشان می دهد که در پنج سال گذشته نزدیک به 1000 نفر در کره جنوبی تلاش می کردند تا خود را از روی پل رودخانه هان در سئول به پائین بیاندازند و دست به خودکشی بزنند.

به گزارش قدس انلاین به نقل از تکناز، کره جنوبی یکی از کشورهایی است که بیشترین آمار خودکشی را در جهان برای خود به ثبت رسانده است و مقامات این کشور سعی دارند به هر نحوی جلوی افزایش این روند را بگیرند. آمار نشان می دهد که در سال 2010 میلادی از هر 100 هزار نفر کره ای، 34 نفر خودکشی کرده اند. مشکلات روحی و روانی ، سرخوردگی ، شکست های اقتصادی و عشقی از مهمترین عواملی هستند که باعث خودکشی افراد در کره جنوبی می شود.

 

نکته جالب در این خودکشی ها ان است که مردم کره جنوبی علاقه خاصی به کشتن خود در برخی نقاط خاص دارند و به عنوان مثال، افزایش آمار خودکشی در رودخانه هان در کره جنوبی باعث نگرانی دولت این کشور شده است.

آمار پلیس کره جنوبی نشان می دهد که در پنج سال گذشته نزدیک به 1000 نفر در کره جنوبی تلاش می کردند تا خود را از روی پل رودخانه هان در سئول به پائین بیاندازند و دست به خودکشی بزنند که تعداد زیادی از آنها شکست خورده در مسائل عشقی و عاظفی بوده اند.

در گزارشی که به تازگی در کره جنوبی منتشر شده است آمده است که 408 نفر در کره جنوبی طی پنج سال گذشته در رودخانه هان در سئول پایتخت کره جنوبی خودکشی کرده اند.

هم اکنون پلیس کره جنوبی با نصب دوربین های مخفی و کنترلی در حاشیه رودخانه هان و پل های احداثی روی آن و همچنین افزایش گشت زنی نیروهای گشتی سعی دارد تا آمار خودکشی را کاهش دهد.

انتهای خبر/ قدس آنلاین / کد خبر: 73877
يکشنبه 9/7/1391 - 18:16
آموزش و تحقيقات
کلاهبرداری میلیاردی به بهانه پرداخت وام
پلیس آگاهی تحقیقات خود را برای شناسایی مرد کلاهبردار که به بهانه پرداخت وام یک میلیارد تومان کلاهبرداری کرده بود، آغاز کردند.

به گزارش خبرنگار مهر،بیست و یکم آذرماه سال گذشته تعدادی از شهروندان با مراجعه به کلانتری 148 انقلاب به مأموران اعلام داشتند توسط شرکتی که قرار بوده به آنها وام های چند ده میلیون تومانی ارائه دهد ، مورد کلاهبرداری قرار گرفته اند .
با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای دادسرای خارک، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

همزمان با ارجاع پرونده به اداره چهاردهم ، کارآگاهان در تحقیقات از مالباختگان اطلاع پیدا کردند که شرکتی کاغذی با نام "بعثت توسعه کوثر" با افتتاح دفتر شرکتی در بلوار کشاورز ـ خیابان فلسطین شمالی و انتشار آگهی "ارائه وام های فنی و حرفه ای" در روزنامه های کثیرالانتشار ، اقدام به دریافت مبالغ چند میلیون تومانی از متقاضیان دریافت وام کرده و مدیر عامل شرکت پس از مدتی فعالیت صوری و در زمان ارائه وام متواری شده است .

کارآگاهان با بررسی اسناد و مدارک شرکت اطلاع پیدا کرند که شرکت توسط شخصی به هویت "فراز شیرزاد" به ثبت رسیده که مشخص شد هویت مذکور ، مجعول و ساختگی بوده و مدیر عامل شرکت با استفاده از مدارک شناسایی و هویت مجعول اقدام به ثبت شرکت کرده است .

در ادامه تحقیقات ، کارآگاهان با بررسی شیوه و شگرد استفاده شده از سوی مدیرعامل شرکت اطلاع پیدا کردند که این شرکت نیز همانند دیگر شرکت های کاغذی ارائه کننده وام ، پس از انتشار آگهی بازرگانی در روزنامه های کثیرالانتشار و جذب متقضاضیان دریافت وام ، اقدام به تنظیم قرارداد و دادن تعهد مبنی بر پرداخت وام در مدت چند ماهه به افراد کرده و مدیرعامل آن نیز همانند دیگر شرکت های کاغذی ، در زمان سررسید پرداخت وام متواری شده است. البته با این تفاوت که در پرونده اخیر ، شخص مدیرعامل در شیوه و شگردی جدید و با هدف جلب اعتماد افراد جهت سرمایه گذاری در خصوص دریافت وام ، پس از تنظیم به اصطلاح قرارداد اقدام به ارائه چک های حساب جاری به مالباختگان ـ بر خلاف روال دیگر شرکت های کاغذی ـ کرده و مالباختگان نیز با در اختیار داشتن چک بانکی و اطمینان از وصول چک های خود ، در زمان سررسید به شعبه بانکی در میدان آرژانتین مراجعه و در کمال تعجب با حساب بانکی بدون اعتبار شرکت و برگشت چک های خود روبرو می شدند .

مالباختگان در اظهارات خود به کاراگاهان اعلام داشتند که مدیرعامل شرکت در زمان تنظیم قرارداد ، به آنها عنوان کرد که سرمایه گذار شرکت ، یک شخص حقیقی بوده و به همین علت تأمین سرمایه ی لازم جهت ارائه وام ، خارج از سیستم بانکی کشور انجام اما با این وجود و به منظور اطمینان از وصول اقساط بازپرداخت ، شرکت تنها در صورت دریافت چک یا سفته ( به عنوان ضمانت ) اقدام به ارائه وام به متقاضیان می کند که به این شیوه اعتماد مالباختگان به فعالیت های شرکت بیش از پیش جلب و متقاضیان وام نیز بلافاصله با تأمین تمامی مدارک بانکی مورد درخواست شرکت و نهایتا دریافت چک های جاری شرکت ، منتظر زمان سررسید وام های خود می شدند.

 

سرهنگ کارآگاه فریدون رهبریان ، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی تهران، با اعلام ارزش یک میلیارد تومانی این پرونده ، گفت : با توجه به استفاده مدیر عامل شرکت کاغذی "بعثت توسعه کوثر" از اوراق و مدارک شناسایی مجعول به منظور ثبت شرکت و همچنین افتتاح حساب بانکی ، تحقیقات جهت شناسایی هویت واقعی و دستگیری متهم در دستور کار کارآگاهان اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است که در این راستا دستور انتشار بدون پوشش متهم جهت شناسایی از سوی شهروندانصادر شده است. از شهروندان که موفق به شناسایی تصویر متهم شده و اطلاعاتی در خصوص هویت واقعی ، مخفیگاه یا محل های تردد متهم در اختیار دارند درخواست می شود تا هرگونه اطلاعات خود را از طریق شماره های تماس 51055614 و 51055514 در اختیار کارآگاهان اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دهند.

همچنین از دیگر شکات و مالباختگان احتمالی که توسط متهم پرونده و یا شرکت کاغذی "بعثت توسعه کوثر" مورد کلاهبرداری قرار گرفته اند دعوت می شود تا جهت طرح و پیگیری شکایات خود به اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند .

يکشنبه 9/7/1391 - 18:12
سياست

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، صبح امروز مراسم صبحگاه مشترک نیروهای انتظامی استان قم، با حضور فرماندهان نیروی انتظامی، آموزش و پرورش استان، مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر، نمایندگان حضرات آیات صافی گلپایگانی و علوی گرگانی در پادگان سردار شهید حاج خداکرم برگزار شد.
این مراسم با تجدید پیمان با آرمان‌های شهدا و حضور در برابر یادمان شهدای نیروی انتظامی آغاز و با قرائت قرآن و برافراشتن پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران، ادامه یافت.
در ادامه‌ مراسم فرمانده نیروی انتظامی استان قم ضمن خوش‌آمدگویی به حاضران از جمله معاون سیاسی امنیتی استاندار قم به سخنرانی پرداخت.
در این مراسم از هشت خانواده شهید، سه جانباز، شش کارمند ناجا، دو تن از رزمندگان دفاع مقدس و پنج تن از بازنشستگان سال 90 که مربوط به نیروی انتظامی استان قم بودند، تجلیل به عمل آمد.
همچنین در مراسم صبحگاه مشترک نیروی انتظامی استان، 11 افسر لایق نیروی انتظامی استان ترفیع درجه یافتند و در بخش دیگری از مراسم، یک نفر به عنوان برگزیده مسابقات انضباطی ناجا و پنج دانش‌آموز و دانشجو از خانواده‌های کارکنان ناجا مورد تقدیر قرار گرفتند.
در ادامه مراسم مانور یگان‌های عملیاتی ناجا برگزار شد و در ابتدا یگان موتوری نیروی انتظامی با اجرای نمایش موتوری کار خود را آغاز کرد و پس از آن یگان رزمی نیروی انتظامی به اجرای فعالیت‌های رزمی و شکستن اجسام پرداخت.
در ادامه یگان ویژه‌ نیروی انتظامی استان قم با اجرای یک عملیات تعقیب و گریز و رهایی گروگان، به مراسم صبحگاه مشترک نیروی انتظامی پایان داد.
این عملیات نمادین به این نحو بود که در میدان صبحگاه مشترک، ساختمانی را به عنوان ساختمان فرمانداری قم، معرفی کرده بودند و تعدادی فرد مسلح با ورود به این ساختمان و اقدام به ترور، از محل متواری شدند.
در ادامه یکی از واحدهای گشت پلیس به تعقیب تروریست‌ها پرداخت و به سبب حساس بودن شرایط، واحد یگان ویژه نیروی انتظامی وارد عمل شد و به تعقیب تروریست‌ها پرداخت.
پس از تعقیب و گریز مسلحانه یگان ویژه با تروریست‌ها، اشرار با فرار به داخل یک ساختمان، اقدام به گروگان‌گیری یک نفر از ساکنین محل کردند.
در انتها با عملیات رهایی گروگان یگان ویژه‌ نیروی انتظامی استان قم، گروگان آزاد و تروریست‌ها دستگیر شدند.
انتهای پیام/ج20

http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900718000393

يکشنبه 9/7/1391 - 18:11
اخبار

این زن سرش از تنش جدا شد اما زنده ماند

زنی که بر اثر تصادف سرش از نخاعش جدا شده بود و تنها از طریق عضلات و بافت ها با بدنش ارتباط داشت،پس از یکسال مراقبت ویژه توانست دوباره بر روی پاهای خود بایستد و دوباره به زندگی بازگردد.

به گزارش  باشگاه خبرنگاران ، یک شهروند امریکایی بانام راشل بیلی پس از وقوع یک تصادف مهیب راهی بیمارستان شد و این در حالی بود که بدلیل جدا شدن سرش از قسمت نخاع، سرش کاملا جداشده تلقی می شد و پزشکان امیدی به زنده ماندنش نداشتند.
اما پزشکان توانستند سر این زن را که تنها بوسیله عضلات و بافت ها با بدنش تماس داشت را دوباره با استخوان نخاع جوش دهند و جان این زن را به طرز معجزه آسایی پس از یکسال تلاش نجات دهند.
بیلی که اکنون می تواند صریح صحبت کند اعلام کرده که زنده ماندن خود را مدیون ماموران اورژانسی است که به موقع خود را به صحنه رساندند.
 

انتهای خبر/ قدس آنلاین / کد خبر: 73966
يکشنبه 9/7/1391 - 18:9
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته