• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 663
تعداد نظرات : 403
زمان آخرین مطلب : 3288روز قبل
شعر و قطعات ادبی
خدای اطلسی ها با تو باشد 
پناه بی کسی ها با تو باشد
تمام لحظه های خوب یک عمر 
به جز دلواپسی ها با تو باشد 
دوشنبه 17/3/1389 - 16:10
خانواده
لالالالا نخواب دنیا خسیسه 
واسه کمتر کسی خوب می نویسه 
یکی لبهاش تو خوابم غرق خندست 
یکی پلکش تو خوابم خیس خیسه
دوشنبه 17/3/1389 - 16:10
طنز و سرگرمی
غضنفر میره عیادت یکی از دوستانش ،
 وقتی می خواد بره
 به اقوام دوستش که اونجا بودند
 میگه : این دفعه مثل دفعه ی قبل نکنید
 که مریضتون مُرد و منو خبر نکردیدها !
دوشنبه 17/3/1389 - 16:10
شعر و قطعات ادبی

همچون باران باش ،

رنج جدا شدن از آسمان را

در سبز کردن زندگی جبران کن 

دوشنبه 17/3/1389 - 16:7
شعر و قطعات ادبی

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد 


خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

دوشنبه 17/3/1389 - 16:6
ادبی هنری
بنشین، مرو، چه غم كه شب از نیمه رفته است 
بگذار تا سپیده بخندد به روی ما 
بنشین، ببین كه دختر خورشید "صبحگاه" 
حسرت خورد ز روشنی آرزوی ما 
بنشین، مرو، هنوز به كامت ندیده ایم 
بنشین، مرو، هنوز كلامی نگفته ایم 
بنشین، مرو، چه غم كه شب از نیمه رفته است 
بنشین، كه با خیال تو شب ها نخفته ایم 
بنشین، مرو، كه در دل شب، در پناه ماه 
خوش تر ز حرف عشق و سكوت و نگاه نیست 
بنشین و جاودانه به آزار من مكوش 
یكدم كنار دوست نشستن گناه نیست 
بنشین، مرو، حكایت "وقت دگر" مگوی 
شاید نماند فرصت دیدار دیگری 
آخر، تو نیز با منت از عشق گفتگوست 
غیر از ملال و رنج از این در چه می بری؟ 
بنشین، مرو، صفای تمنای من ببین 
امشب، چراغ عشق در این خانه روشن است 
جان مرا به ظلمت هجران خود مسوز 
بنشین، مرو، مرو كه نه هنگام رفتن است!... 
اینك، تو رفته ای و من از راه های دور 
می بینمت به بستر خود برده ای پناه! 
می بینمت - نخفته - بر آن پرنیان سرد 
می بینمت نهفته نگاه از نگاه ماه 
درمانده ای به ظلمت اندیشه های تلخ 
خواب از تو در گریز و تو از خواب در گریز 
یاد منت نشسته برابر - پریده رنگ - 
با خویشتن - به خلوت دل - می كنی ستیز
دوشنبه 17/3/1389 - 16:4
شعر و قطعات ادبی

شمع بزم محفل شاهان شدن ذوقی ندارد

 
ای خوشا شمعی که روشن میکند ویرانه ای را. 

دوشنبه 17/3/1389 - 15:57
ادبی هنری

زندگی هیچ نبود، 

و به آسانی یک گریه گذشت. 

کودکی را دیدم که دلش غمگین بود و بدنبال عروسک می گشت. 

تا که در رویاها 

همه دار و ندارش، 

قلک بی اعتبارش و دل خسته و زارش 

همه را بی منت، به عروسک بخشد 

غافل از آینده. 

*** 

زندگی فلسفه ای بیش نبود 

که در آن بیزاری، رهنمای همه یاران شده بود 

و محبت، افسوس. 

من خودم را دیدم، آن زمانی که دلم سوخته بود 

و تو را می دیدم، بی خبر از من و غمهای دلم 

و تو آن عصیانگر، 

که نماد همه خوبان شده بود!! 

و سخن از غم یاران می گفت 

واپسین لحظه دیدار عجیب 

خود نصیحت گوی، من دیوانه شدی 

و سخن از رفتن، 

سخن از بی مهری!! 

تو که خود می گفتی 

خسته از هرچه نصیحت شده ای. 

*** 




دوشنبه 17/3/1389 - 15:55
شعر و قطعات ادبی
در خواب ناز بودم شبی دیدم کسی در میزند
در را گشودم روی او دیدم غم است در می زند
ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا
غم با همه بیگانگی هر شب به من سر میزند
دوشنبه 17/3/1389 - 15:50
دعا و زیارت
امام جواد (ع) : سه چیز است كه هر كس آن را مراعات كند 
، پشیمان نگردد 
1 - اجتناب از عجله ،
 2 - مشورت كردن ،
 3 - و توكل بر خدا در هنگام تصمیم گیری .
دوشنبه 17/3/1389 - 15:48
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته