• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 12908
تعداد نظرات : 583
زمان آخرین مطلب : 3954روز قبل
شعر و قطعات ادبی

شراب شعر چشمان تو


من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
همه اندیشه ام اندیشه فرداست
وجودم از تمنای تو سرشار است
زمان در بستر شب خواب و بیدار است

شراب شعر چشمان تو

هوا آرام، شب خاموش، راه آسمان ها باز
خیالم چون کبوترهای وحشی می کند پرواز

رود آنجا که می بافند کولی های جادو، گیسوی شب را
همان جاها، که شب ها در رواق کهکشان ها عود می سوزند
همان جاها، که اختر ها به بام قصر ها مشعل می افروزند
همان جاها، که رهبانان معبدهای ظلمت نیل می سایند
همان جاها که پشت پرده شب، دختر خورشید فردا را می آرایند

همین فردای افسون ریز رویایی
همین فردا که راه خواب من بسته است
همین فردا که روی پرده پندار من پیداست
همین فردا که ما را روز دیدار است
همین فردا که ما را روز آغوش و نوازش هاست
همین فردا، همین فردا

من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد

زمان در بستر شب خواب و بیدار است
سیاهی تار می بندد
چراغ ماه، لرزان از نسیم سرد پاییز است
دل بی تاب و بی آرام من از شوق لبریز است
به هر سو چشم من رو می کند فرداست

سحر از ماورای ظلمت شب می زند لبخند
قناری ها سرود صبح می خوانند
من آنجا چشم در راه توام، ناگاه
تو را از دور می بینم که می آیی
تو را از دور می بینم که میخندی
تو را از دورمی بینم که می خندی و می آیی
نگاهم باز حیران تو خواهد ماند
سراپا چشم خواهم شد

تو را در بازوان خویش خواهم دید
سرشک اشتیاقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد
تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت
برایت شعر خواهم خواند
برایم شعر خواهی خواند
تبسم های شیرین تورا با بوسه خواهم چید
وگر بختم کند یاری
در آغوش تو
ای افسوس!

سیاهی تار می بندد
چراغ ماه لرزان از نسیم سرد پاییز است
هوا آرام شب خاموش راه آسمان ها باز
زمان در بستر شب خواب و بیدار است

چهارشنبه 5/11/1390 - 20:42
داستان و حکایت

دو گدا تو یه خیابون شهر رم کنار هم نشسته بودن. یکیشون یه صلیب گذاشته بود جلوش، اون یکی یه ستاره داوود... مردم زیادی که از اونجا رد میشدن به هر دو نگاه میکردن ولی فقط تو کلاه اونی که پشت صلیب نشسته بود پول مینداختن.

یه کشیش که از اونجا رد میشد مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که پشت صلیبه پول میدن و هیچ کس به گدای پشت ستاره داوود چیزی نمیده. رفت جلو و گفت: رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا یه کشور کاتولیکه، تازه مرکز مذهب کاتولیک هم هست. پس مردم به تو که ستاره داوود گذاشتی جلوت پول نمیدن، به خصوص که درست نشستی بغل دست یه گدای دیگه که صلیب داره جلوش. در واقع از روی لجبازی هم که باشه هر کسی رد بشه به اون یکی پول میده  ولی  نه به تو.

گدای پشت ستاره داوود بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد به گدای پشت صلیب و گفت: هی "موشه" نگاه کن کی اومده به برادران "گلدشتین" بازاریابی یاد بده! 

چهارشنبه 5/11/1390 - 20:38
لطیفه و پیامک

حیف نان فیلم جنگی می دیده، تموم كه میشه سینه خیز میره تلویزیونو خواموش كنه

طرف میره ساندویچی، میگه: ببخشید بندری دارید؟ یارو میگه: بله. طرف میگه: پس قربون دستت، بذار یك حالی بكنیم!

یه روز 3 تا لاك پشت میرن سفر و با خودشون چند تا نوشابه هم ورمی دارن تا وقتی رسیدن بخورن. 25 سال طول می كشه تا برسن. وقتی میرسن یادشون میفته كه با خودشون استكان نبردن. یكیشون داوطلب میشه كه بره استكانا رو بیاره ولی میگه باید قول بدین كه تنهایی نخورین ها. دوستاشم قول میدن كه نخورن. یه 50 سالی می گذره دوستاش میگن بابا این نیومد بیا نوشابه ها رو بخوریم. تا درنوشابه رو باز می كنن یهو لاك پشته از لای سنگها میاد بیرون میگه نامردا! نگفتم اگه برم می خورین؟!


حیف نان نصف شب میره دزدی صاحب خونه پا میشه میگه كیه؟ حیف نان میگه هیچكی، گربست بع بع ... !

قاضی: «چرا دستت را در جیب این آقا كردی؟» متهم: «جناب قاضی! خیال كردم جیب خودم است.» قاضی: «پس چرا پول‌هایش را برداشتی؟» متهم: «یعنی می‌فرمایید اختیار جیب خودم را هم ندارم!»

تا حالا دقت کردین ما به بانک اعتماد می کنیم و پولامونو می ذاریم اونجا، ولی بانک به ما اعتماد نداره حتی خودکارها رو هم زنجیر کرده!

 

حیف نون زنگ می زنه مطب، می گه: متخصص پوست؟ منشی می گه بله، حیف نون می گه پوست بز چند می خرید؟

به حیف نون می گن: تو منی، من توام. حالا تو کدومی؟
می گه خدا بکشدت، گمم کردی!

 

چهارشنبه 5/11/1390 - 20:37
طنز و سرگرمی

سلام بر شما!


حالا که بعد از یه مدت طویل و مدیدی وبلاگم رو به روز کردم گفتم در یک حرکت نمادین "لطیفه های دفاع مقدس" بنویسم.


ایشا الله خوشتون بیاد.                             نظر یادتون نره! 


256 بفرستید 


برای اینکه شناسایی نشیم  تو مکالمات بی سیم برای هر چیزی یک کد رمز گذاشته بودیم.کد رمز آب هم 256 بود.من هم بی سیم چی بودم .چندین بار با بی سیم اعلام کردم که 256  بفرستید.اما خبری نشد .بازهم اعلام کردم برادرای تدارکات 256تموم شده برامون بفرستید ، اما خبری نمی شد .تشنگی و گرمای هوا امان بچه ها را بریده بود. من هم که کمی عصبانی شده بودم و متوجه نبودم بی سیم رو برداشتم و با عصبانیت گفتم مگه شما متوجه نیستیدبرادرا؟ میگم 256 بفرستید بچه ها از تشنگی مردند.تا اینو گفتم همه بچه ها زدند زیر خنده و گفتند با صفا کد رمز رو که لو دادی.اینجا بود که متوجه اشتباهم شدم و با بچه ها زدیم زیر خنده و همه تشنگی رو یادشون رفت.


همه برن سجده..!!! 


شب سیزده رجب بود. حدود 2000 بسیجی لشگر ثارالله در نمازخانه لشگر جمع شده بودند.


بعد از نماز محمد حسین پشت تریبون رفت و گفت امشب شب بسیار عزیزی است و ذکری دارد که ثواب بسیار دارد و در حالت سجده باید گفته شود. تعجب کردم! همچین ذکری یادم نمی آمد! خلاصه تمام این جمعیت به سجده رفتند که محمد حسین این ذکر را بگوید و بقیه تکرار کند. هر چه صبر کردیم خبری نشد. کم کم بعضی از افراد سرشان را بلند کردند و در کمال ناباوری دیدند که پشت تریبون خالی است و او یک جمعیت 2000نفری را سر کار گذاشته است.


بچه ها منفجر شدند از خنده و مسئولان به خاطر شاد کردن بچه ها به محمد حسین یک رادیو هدیه کردند!


 


اخوی عطر بزن 


شب جمعه بود


بچه ها جمع شده بودند تو سنگر برای دعای کمیل


چراغارو خاموش کردند


مجلس حال و هوای خاصی گرفته بود هر کسی


زیر لب زمزمه می کرد و اشک میریخت


یه دفعه اومد گفت اخوی بفرما


عطر بزن ...ثواب داره


- اخه الان وقتشه؟


بزن اخوی ..بو بد میدی ..امام زمان نمیاد تو مجلسمونا


بزن به صورتت کلی هم ثواب داره


بعد دعا که چراغا رو روشن کردند


صورت همه سیاه بود


تو عطر جوهر ریخته بود...


بچه ها م یه جشن پتوی حسابی براش گرفتند..


 


 پلنگ صورتی


شب عملیات بود .حاج اسماعیل حق گو به علی مسگری گفت:ببین تیربارچی چه ذکری میگه که اینطور استوار جلوی تیرو ترکش ایستاده و اصلا ترسی به دلش راه نمیده .


نزدیک تیر باچی شد و دید داره با خودش زمزمه میکنه :دِرِن ، دِرِن ، دِرِن ،...(آهنگ پلنگ صورتی!)


معلوم بود این آدم قبلا ذکرشو گفته که در مقابل دشمن این گونه ،شادمانه مرگ رو به بازی گرفته

چهارشنبه 5/11/1390 - 20:36
داستان و حکایت

ماجرای طنز


روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:

گیرنده : همسر عزیزم

موضوع : من رسیدم

میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه  !!

چهارشنبه 5/11/1390 - 20:34
جهانگردی
جشنواره دیدنی یخ و برف در بلژیک + عکس
اخیرا جشنواره ای از آثار مجسمه های ساخته شده با یخ و برف در شهر بروژ بلژیک برگزار شده است. سازندگان مجسمه های به نمایش گذاشته شده در این جشنواره از کشور های چین، آمریکا، سوئد و کانادا به این محل آمده اند.
اخیرا جشنواره ای از آثار مجسمه های ساخته شده با یخ و برف در شهر بروژ بلژیک برگزار شده است. سازندگان مجسمه های به نمایش گذاشته شده در این جشنواره از کشور های چین، آمریکا، سوئد و کانادا به این محل آمده اند. به گفته "الکساندر دمان"، مدیر نمایشگاه، این مجسمه ها طی 5 هفته کاری و به دست 29 هنرمند از 11 کشور جهان ساخته شده است. برای ساختن 90 مجسمه که در این نمایشگاه یخی شرکت دارند، بیش از 400 تن یخ بکار گرفته شده است.

در بین مجسمه‌های برفی و یخی به نمایش درآمده در این جشنواره، مجسمه‌هایی از "میکی ماوس" و "علاءالدین" دیده می‌شود بطوریکه بنظر می رسد شرکت والت دیزنی نقش اصلی را در برگزاری این جشنواره دارد. ‌به منظور حفاظت از مجسمه‌ها و جلوگیری از ذوب‌شدن یخ‌ها، تمام محوطه نمایشگاه در دمای منفی 10 درجه سانتیگراد قرار دارد.

جشنواره مجسمه‌های یخی که دهمین دوره آن برگزار شده تا 15 ژانویه 2012 ادامه خواهد داشت. برگزارکنندگان این جشنواره امیدوارند رویداد کنونی 200 هزار گردشگر و بازدیدکننده را به شهر بروژ در بلژیک بکشاند.

چهارشنبه 5/11/1390 - 20:25
اخبار

ثبت جهانی تعزیه با حضور احمدی نژاد + عکس

رییس جمهور تعزیه را یكی از زیباترین عرصه‌های هنر توحیدی و آگاهی‌بخش برای بیان عزت، عشق و كمال انسان‌ها و تفكیك جبهه حق از باطل و مردمی‌ترین هنر شناخته شده در جهان دانست.

 برترین ها: رییس جمهور تعزیه را یكی از زیباترین عرصه‌های هنر توحیدی و آگاهی‌بخش برای بیان عزت، عشق و كمال انسان‌ها و تفكیك جبهه حق از باطل و مردمی‌ترین هنر شناخته شده در جهان دانست و بر حمایت مسئولان از هنرمندان این عرصه به منظور اشاعه این هنر مردمی و انتقال فرهنگ عاشورا از طریق این هنر به جهان تاكید كرد.


دكتر محمود احمدی‌نژاد پیش از ظهر امروز (دوشنبه) در همایش ثبت جهانی میراث معنوی تعزیه در فهرست یونسكو با بیان اینكه تعزیه‌خوانان و هنرمندان فعال در این عرصه عاشقان پیامبر(ص)، اهل بیت(ع) و خط سرخ عزت و شرافت انسانی هستند.

كه در طول سالیان و نسل‌های متوالی پرچم عزت حسینی و انسانیت و توحید را در سرزمین ایران برافراشته‌اند و جمعی از بهترین هنرمندان كشورمان هستند كه بدون توقع، مشغول خدمت به فرهنگ سرزمین عزیز ایران هستند.










چهارشنبه 5/11/1390 - 20:23
سينمای ایران و جهان

بازیگر مشهور هالیوود مسلمان می شود

نیسون که برای بازی در فیلم "taken 2" در استانبول به سر می برد با شنیدن صدای اذان تحت تاثیر قرار گرفته و اعلام کرد که شاید دین خود را به اسلام تغییر دهد.

برترین ها: لیام نیسون بازیگر مشهور هالیوود اعلام کرد که در اندیشه تغییر دین خود و مسلمان شدن است.

نیسون که برای بازی در فیلم "taken 2 " در استانبول به سر می برد با شنیدن صدای اذان تحت تاثیر قرار گرفته و اعلام کرد که شاید دین خود را به اسلام تغییر دهد.



بنا به گزارش روزنامه سان بریتانیا نیسون 59 ساله که یک مسیحی کاتولیک بوده و اصالتا اهل ایرلند شمالی است در ماه دسامبر سال 2011 برای بازی در فیلم taken 2 به استانبول سفر کرده بود.

وی درباره تاثیر اذان گفت: "در هفته اول حضورم در استانبول صدای اذان دیوانه ام می کرد اما بعد این صدا کمک کرد تا خودم را پیدا کردم  و این زیبا ترین چیز بود."

این هنرپیشه هالیوود افزود که شکوه و عظمت مساجد استانبول او را بسیار تحت تاثیر قرار داده است.

وی افزود که درباره وجود خدا کتاب های زیادی خوانده است.

نیسون در سال 2009 همسر 45 ساله اش ناتاشا ریچاردسون را در یک سانحه اسکی از دست داده است.

چهارشنبه 5/11/1390 - 20:19
سينمای ایران و جهان

جزئیات تازه از توقف مجموعه "قهوه تلخ"

"سعید پیردوست" افزود: فیلمبرداری بخش های پایانی مجموعه ویدیویی "قهوه تلخ" متوقف شده و سرنوشت آن مشخص نیست.

برترین ها: بازیگر "قهوه تلخ" از توقف تولید این مجموعه ویدیویی تا اطلاع ثانوی خبر داد.


"سعید پیردوست" افزود: فیلمبرداری بخش های پایانی مجموعه ویدیویی "قهوه تلخ" متوقف شده و سرنوشت آن مشخص نیست.

وی گفت: علت تعطیلی این مجموعه ویدیویی بطور مشخص اعلام نشده اما انتشار نسخه قاچاق آن منجر به توقف تولید این اثر شده و وزارت ارشاد تا اطلاع ثانوی جلوی تولید این مجموعه ویدیویی را گرفته است.

پیردوست یادآور شد: تکلیف قرارداد بخشی از بازیگران مجموعه ویدیویی "قهوه تلخ" نیز مشخص نیست و بدهی های بازیگران این مجموعه تاکنون پرداخت نشده است.

وی ادامه داد: چک های یکسال پیش که برای دستمزد بازی در این مجموعه دریافت کرده ایم همچنان نقد نشده و در بلاتکلیفی به سر می بریم.

پیردوست افزود: کار ما به خواهش و تمنا نیز کشیده شده و این در حالیست که بازیگران جوان پیش از پایان بازی و حتی پیش از حضور مقابل دوربین در مجموعه، دستمزد خود را می گیرند و پیشکسوتان همچنان در پی دستمزد خود هستند تا بتوانند از طریق وصول بدهی های خود امرار معاش کنند.

توزیع مجموعه ویدیویی "قهوه تلخ" از ابتدای سال جاری در شبکه نمایش خانگی آغاز شد اما سری 26 سریال ویدیویی "قهوه تلخ" پیش از کسب مجوزهای لازم از اداره کل دفتر همکاری های سمعی و بصری و نمایش خانگی، در سوپرمارکت های شهر تهران توزیع شد که این امر منجر به توقف تولید آن شد.

مهران مدیری، سیامک انصاری، محمدرضا هدایتی، سحر جعفری جوزانی، سحر ذکریا و رضا فیض نوروزی از جمله بازیگران مجموعه ویدیویی "قهوه تلخ" به کارگردانی مهران مدیری و تهیه کنندگی برادران آقاگلیان هستند.

چهارشنبه 5/11/1390 - 20:16
ایرانگردی

جاذبه‌های طبیعی سیستان و بلوچستان

زمستان در کوه های مریخی و دریاچه صورتی!

اگر دوست دارید تنها بندر اقیانوسی ایران را ببینید باید سری به استان سیستان و بلوچستان و شهر چابهار بزنید. این شهر در كرانه دریای عمان و اقیانوس هند قرار گرفته و لنگرگاه آن قابلیت پهلوگیری كشتی‌های اقیانوس پیما را دارد و از مناطق آزاد بازرگانی ایران است. چابهار گرم‌ترین نقطه كشور در زمستان و خنك‌ترین بندر جنوبی ایران در تابستان است.



اگر دوست دارید تنها بندر اقیانوسی ایران را ببینید باید سری به استان سیستان و بلوچستان و شهر چابهار بزنید.  این شهر در كرانه دریای عمان و اقیانوس هند قرار گرفته و لنگرگاه آن قابلیت پهلوگیری كشتی‌های اقیانوس پیما را دارد و از مناطق آزاد بازرگانی ایران است. چابهار گرم‌ترین نقطه كشور در زمستان و خنك‌ترین بندر جنوبی ایران در تابستان است. در این شهر بهاری جاذبه‌های طبیعی بسیاری پیدا خواهید كرد و مطمئنا شگفت‌زده خواهید شد .





معروف‌ترین گِل افشان ایران


گل‌افشان یكی از شگفت‌انگیزترین پدیده‌های ژئوتوریسمی است كه زمین شناسان و دوستداران طبیعت خیلی به آن علاقه دارند. اگر می‌خواهید معروف‌ترین گل‌افشان ایران را ببینید باید سری به منطقه تنگ در سیستان و بلوچستان بزنید. یعنی در 95كیلومتری غرب بندر كنارك وارد دشت كهیر می‌شوید. نرسیده به روستای تنگ این گل‌افشان را می‌بینید كه در زمینی مسطح قرار گرفته و شامل 3 تپه كوچك گل‌افشان است. مردم به زبان محلی به این پدیده «ناف دریا» یا «بولوبولو» می‌گویند. گل‌افشان چابهار منشا تكتونیكی دارد و از نوع سرد است یعنی آتشفشان در پیدایش آن نقشی نداشته است. رسوب‌گذاری سریع گل و سیال ماندن آب‌های درون آن همراه فشار وارده از پایین موجب می‌شود كه آب و گل با گاز به بیرون پرتاب شود و منظره عجیبی را رقم بزند.





فعالیت گِل‌افشان را ببینید


در بلندای این تپه‌ها، دهانه‌هایی به قطر چند‌سانتی‌متر وجود دارد كه از دهانه گل‌افشان فعال گل خاكستری به‌صورت متناوب خارج می‌شود و از دامنه‌ها پایین می‌آید. دوره تناوب این پدیده زیبا،10 تا 15‌دقیقه است كه با لرزش خاك اتفاق می‌افتد و هنگام خروج گل صدایی شبیه شلیك هم شنیده می‌شود. این منطقه كاملا كویری است و هیچ گیاهی در آن دیده نمی‌شود؛ حتی یك بوته خار!





بیدام بخورید


درخت( لوز یا گارون زنگی) نام درختی گرمسیری با میوه‌ای به نام بیدام است كه در استان‌های ساحلی جنوب ایران می‌روید و شكوفه‌های زیبایی دارد. این میوه نخست سبزرنگ و كال است، سپس به رنگ قرمز مایل به قهو‌ه‌ای در می‌آید. حالا كه تا چابهار آمده‌اید حیف است طعم متفاوت بیدام را نچشید. بادام محلی چابهار یا بیدام شبیه بادام خودمان است. البته وقتی كه هنوز بادام پوست سبز داشته و پوستش هم شكل و رنگ میوه شبرنگ را دارد. بیدام مغز بزرگی دارد ولی لازم نیست مثل بادام آن را بشكنید و مغزش را بخورید. بیدام را باید با پوستش بخورید و كمی طعم گس داشته، هسته بزرگ لیف پوشیده آن هم مغز خوراكی دارد.






آن‌جا یك دریاچه صورتی در انتظار شماست


در 15 كیلومتری چابهار، در مسیر جاده ساحلی چابهار به گواتر، تنگه‌ای صخره‌ای مشرف به دره‌ای سرسبز و زیبا قرار دارد كه از بالای آن روستای لیپار در میان سبزه‌زارها پیداست. در میان 2 كوه كه فاصله چندانی با هم ندارند، آب‌بندی ایجاد شده كه آب‌های سرگردان اطراف را در خود جمع كرده و به آبگیری به طول 14 كیلومتر تبدیل شده است. این دریاچه كوچك به‌دلیل رنگ خاك منطقه، صورتی به‌نظر می‌رسد و به همین دلیل به دریاچه (صورتی لیپار)معروف است. در این آبگیر زیبا انواع بوته‌ها و درختچه‌ها، منطقه‌ای بكر با اكوسیستم خاصی را به‌وجود آورده‌اند. ماهی‌های كوچك زیادی هم در آب هستند كه حتی روی قایق‌ها هم می‌پرند. برای نزدیك‌شدن به آب آن دقت كنید چون كناره‌های دریاچه حالت باتلاق گونه دارد و ممكن است شما را پایین بكشد .






كوه‌های مریخی


حدود 40 تا 50 كیلومتر بعد از چابهار به سمت بندر گواتر، كوه‌هایی در سمت چپ جاده دیده می‌شود كه به كوه‌های مینیاتوری معروف‌ هستند. كوه‌های مینیاتوری مناظری از كوه‌های كره ماه را تداعی می‌كنند و به‌دلیل شكل غیرطبیعی كه دارند بومیان منطقه به آن‌ها كوه‌های مریخی می‌گویند. رنگ این كوه‌ها بین طوسی و سفید و جنس آن زبر و آهكی است. با این‌كه كوه‌های مینیاتوری فاصله زیادی تا دریا دارد می‌توانید گوش‌ماهی‌های زیادی را آنجا پیدا كنید. فسیل‌های صدف هم در این كوه‌ها زیبایی منحصر به فردی دارند كه نشان می‌دهد این منطقه هزاران سال قبل زیر آب بوده است. شیارها و تراش‌های زیبای این كوه‌ها هیچ‌گونه پوشش گیاهی ندارد. سعی كنید صبح زود یا عصر برای دیدن كوه‌ها بروید چون سایه‌ای پیدا نمی‌شود.


چهارشنبه 5/11/1390 - 20:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته