• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1378
تعداد نظرات : 171
زمان آخرین مطلب : 3799روز قبل
آموزش و تحقيقات

بالا بودن قند خون افراد نیز باعث افزایش خطر ابتلا به زوال عقل می‌شود.

خبرگزاری فارس: بالا بودن خفیف قند خون احتمال ابتلا به زوال عقل را افزایش می‌دهد

به گزارش خبرگزاری فارس، محققان معتقدند این یافته ها می تواند راه حل های جدیدی را با توجه به کنترل سطح گلوکز خون برای پیشگیری از آلزایمر به دست دهد.

آلزایمر رایج ترین شکل زوال عقل است و مدتهاست که گمان می‌شود دیابت احتمال آن را بیشتر می کند. تحقیق جدید به بررسی سطح قندخون افراد در طولانی مدت در افراد مختلف مبتلا و غیرمبتلا به دیابت پرداخته است تا تأثیرات آن را بر زوال عقل تشخیص دهد.

دکتر پل کرین از دانشگاه سیاتل واشنگتن می‌گوید نتایج جدید یافته‌های کنونی را تغییر می‌دهد و نشان می‌دهد که بالا بودن قند خون حتی نه در سطح دیابت نیز می‌تواند نگرانی‌ها را افزایش دهد.

این تنها گوشه‌ای از تصویر بزرگتری است و یک الگوی واضح. این تحقیق شواهد بیشتری را به دست می‌دهد که ورزش و کنترل فشار و قند خون و کلسترول می‌توانند راه هایی برای پیشگیری از زوال عقل باشند.

نزدیک به 35 میلیون نفر در سراسر جهان از زوال عقل رنج می‌برند و در آمریکا نزدیک به 5 میلیون نفر به دیابت مبتلا هستند. علت ابتلا چه هست هنوز معلوم نیست و داروهای کنونی تنها علایم را تخفیف و تسکین می‌دهند.

تحقیق جدید که نتایج آن در مجله پزشکی نیوانگلند منتشر شده است فقط به بررسی وضع افراد پرداخته است و بررسی نکرده که آیا کاهش سطح قند خون می‌تواند به پیشگیری از این حالت منجر شود یا خیر.

تغذیه مناسب، ورزش و کنترل وزن همگی به میزان نگه داشتن سطح قند خون کمک می‌کنند.

این تحقیق بر روی 2067 نفر از افراد 65 سال به بالا صورت گرفته است. احتمال ابتلا به زوال عقل در میان افرادی که دیابت داشته‌اند 40 درصد بیشتر از سایرین بوده است.

چهارشنبه 23/5/1392 - 4:57
آموزش و تحقيقات

بر اساس تحقیقات منتشرشده در نشریه نورولوژی، ۲ فنجان ‌شکلات داغ جریان خون را در مغز سالمندان سالم افزایش می‌دهد.

خبرگزاری فارس: شکلات داغ ضعف حافظه سالمندان را کم می‌کند

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از بی‌بی‌سی‌، دانشمندان دریافتند که نوشیدن روزانه 2 فنجان شکلات جریان خون را در مغز سالمندان سالم افزایش می‌دهد و به همین دلیل عملکرد حافظه آنها بهبود می‌یابد.

محققان افراد مورد مطالعه را به 2 دسته تقسیم کردند، به یک گروه شکلات با «فلاونول» زیاد دادند و به گروه دیگر شکلات با فلاونول کم و از آنها خواسته شد هیچ نوع شکلات دیگری در روز مصرف نکنند.

با اینکه این افراد سالم بودند اما معاینات پیش از تحقیق نشان می‌داد 17 نفر آنها دچار کاهش خون‌رسانی به مغز هستند و فقط 37 درصد از آنها هیچ مشکل خون‌رسانی مغزی نداشتند.

پس از پایان تحقیق، محققان متوجه شدند صرفنظر از اینکه چه نوعی شکلاتی نوشیده شده باشد، در 88 درصد افراد خون‌رسانی به مغز بهتر شده و آنها که دچار مشکلات شناختی مثل ضعف حافظه بودند پیشرفت نشان دادند.

«فرزانه سوروند» محقق این پژوهش از دانشکده پزشکی هاروارد گفت: بخشهای مختلف مغز برای تکمیل فعالیتهای خود نیاز به انرژی دارند و این یعنی نیاز به خون بیشتری دارند. به همین دلیل این رابطه عصبی-عروقی نامیده می‌شود و نقش مهمی در بیماریهایی مثل آلزایمر دارد.

چهارشنبه 23/5/1392 - 4:56
اطلاعات دارویی و پزشکی

متخصص گوش و حلق و بینی گفت: آن چیزی که در نظر عموم به عنوان لوزه شناخته شده، لوزه سوم است؛ لوزه‌ای که در ناحیه حلق بینی قرار داده شده و منظور از ناحیه حلق بینی، محلی است پشت حفره‌های بینی که به حلق ارتباط دارد.

خبرگزاری فارس: لوزه چیست

مهتاب ربانی اناری در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس اظهارداشت: لوزه یک لفظ کلی است برای عناصر لنفاوی که در قاعده زبان، ناحیه حلق دهانی، ناحیه حلق بینی و دیواره پشتی حلق قرار دارد.

متخصص گوش و حلق و بینی گفت: آن چیزی که در نظر عموم به عنوان لوزه شناخته شده ، لوزه سوم است؛ لوزه‌ای که در ناحیه حلق بینی قرار داده شده و منظور از ناحیه حلق بینی، محلی است پشت حفره‌های بینی که به حلق ارتباط دارد.

استادیار گروه گوش و حلق و بینی دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: از سوی دیگر لوزه‌های کامی، لوزه‌هایی هستند که در ناحیه حلق دهانی واقع‌اند و همان لوزه‌هایی هستند که با باز کردن دهان دیده می‌شوند.

وی ادامه داد: بزرگی لوزه می‌تواند عموماً بزرگی لوزه سوم یا بزرگی لوزه‌های کامی باشد.

استادیار گروه گوش و حلق و بینی دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: در حالت عادی و در جریان سرما خوردگی‌ و عفونت‌ها، همه بافتهای لنفاوی بدن از جمله لوزه‌ها، افزایش فعالیت و بزرگی اندازه پیدا می‌کنند.

 ربانی اناری ادامه داد: اگر این بزرگی لوزه‌ها در وضعیت سلامت باقی بمانند و به بسته شدن راه تنفس چه از راه بینی و چه از راه دهان منجر شود و به درمان‌های دارویی جواب مناسب ندهد باید لوزه‌ها را برداشت.

متخصص گوش و حلق و بینی افزود: در این حالت ضرر این لوزه‌ها بیشتر از نفع آنهاست چرا که باید تنفس و اکسیژن رسانی به بدن برقرار باشد.

ربانی اناری، یکی دیگر از عوامل برداشتن لوزه‌ها را عفونت‌های چرکی مکرر آنها دانست و ادامه داد: البته تشخیص این حالت به عهده پزشک معالج است زیرا در بسیاری از موارد والدین به اشتباه، سرماخوردگی معمولی را که اغلب ویروسی است یا حساسیت فصلی را به عفونت چرکی تعبیر می‌کنند.

استادیار گروه گوش و حلق و بینی دانشگاه علوم پزشکی تهران در پاسخ به پرسش فارس مبنی بر مناسب‌ترین سن انجام عمل جراحی لوزه در کودکان گفت: در سن زیر 3 سال نقش لوزه‌ها در سیستم ایمنی و دفاعی بدن پر رنگ‌تر است ولی به صورت کلی هر زمان که لوزه‌ها عملکرد طبیعی خود را از دست بدهند و به انسداد تنفسی و عوارض آن منجر شوند نیاز به برداشتن آنها وجود دارد.

متخصص گوش و حلق و بینی در مورد خوردن بستنی بعد از عمل جراحی لوزه گفت: بعد از این عمل در محل لوزه‌ها یک حالت زخم به وجود می‌آید که مواد سرد مانع از خونریزی آن شده و از طرفی دیگر باعث بهبود درد می‌شوند بنابراین به این افراد توصیه می‌شود که از بستنی و مایعات سرد استفاده کنند.

سه شنبه 22/5/1392 - 17:51
تغذیه و تناسب اندام

 

اگر مصرف سالاد به بعد از غذا موکول شود، ممکن است دیگر جایی برای آن باقی نماند، یا این‌که باعث گشاد شدن بیش از حد معده شود.

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت، علی اکبر کمالی اردکانی کارشناس صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی یزد در مورد رفتارهای نادرست حین غذا خوردن گفت: خوابیدن یکی از عادات نادرست پس از صرف غذا است و به افرادی که زمینه رفلاکس (بازگشت اسید معده) دارند، توصیه می شود بلافاصله پس از صرف غذا، دراز نکشند زیرا این عامل باعث برگشت محتویات معده که اسیدی هستند، به طرف مری و ایجاد التهاب مری می شود.

وی افزود: در برخی موارد نیز احتمال ورود غذا به ریه را امکان پذیر می کند، این در حالی است که بعد از صرف غذا، چند دقیقه استراحت به معده کمک زیادی می کند، اما این استراحت نباید به صورت دراز کشیدن باشد.

اردکانی توصیه کرد: مصرف سالاد بهتر است قبل از غذا باشد که هم از پرخوری جلوگیری می کند و هم محتوای فیبر آن برای حرکت درست روده ها مفید است.

این کارشناس صنایع غذایی افزود: اگر مصرف سالاد به بعد از غذا موکول شود، ممکن است دیگر جایی برای آن باقی نماند، یا این که باعث گشاد شدن بیش از حد معده شود.

سه شنبه 22/5/1392 - 17:50
شهدا و دفاع مقدس

یکی از تلخ‌ترین صحنه‌ها این بود که منافقین بعد از گرفتن شهر اسلام‌آباد غرب، به بیمارستان امام خمینی(ره) حمله کردند و تمام کارکنان، مجروحان نظامی و شخصی را ‌کشتند و بعد پیکرهایشان را به داخل حیاط بیمارستان بردند و آتش زدند.

خبرگزاری فارس: بیمارستانی که تمام کارکنان و مجروحانش شهید شدند

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس(باشگاه توانا)، از جنایت منافقین در غرب کشور آن هم بعد از پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران، روایات و حرف‌های بسیاری شنیدیم که فقط بخشی از آن همه جنایت است؛ رزمنده بسیجی «حسین دهنوی» از رزمندگان غرب کشور است که جنایت منافقین در اسلام‌آباد غرب را روایت می‌کند.

                                                         ***

بعد از پذیرش قطعنامه 598 در 27 تیرماه 1367 توسط امام خمینی(ره)، بعثی‌ها از جنوب و غرب کشور حمله گسترده‌ای را آغاز کردند؛ گردان ما در سرپل ذهاب با نیروهای عراقی درگیر شدند؛ بعد از پیشروی عراق، منافقین در تاریخ سوم مرداد از پادگان اشرف به سمت ایران سرازیر شدند؛ 4 مرداد 1367 منافقین به اسلام آباد غرب رسیدند و پنجم مرداد درگیری با منافقین در تنگه مرصاد ـ چارزبر صورت گرفت.

در این حملات، شاهد واقعه بودیم. در آن زمان این قدر امکانات و تجهیزات نظامی نبود که بتوانیم مقابل 30 تیپ پیاده و مکانیزه منافقین مقاومت کنیم. آنها مانند رعد و برق به شهر حمله کردند. بعد از اینکه درگیر جنگ شهری شدیم، می‌دیدم که مردم، کوچه به کوچه از دست منافقین فرار می‌کردند و این گروهک هم مردم را به رگبار می‌بست؛ تعداد زیادی از مردم در این منطقه شهید و مجروح شدند.

در این بین ما درگیر بودیم و حتی فرصت نداشتیم که پیکرهای شهیدان و مجروحان را جمع کنیم و کار رزمی خودمان را ادامه دادیم. ما می‌دیدیم که منافقین برخی از مردم را روی زمین خوابانده بودند و تیرخلاص به آنها می‌زدند.

یکی از تلخ‌ترین صحنه‌ها این بود که منافقین بعد از گرفتن شهر اسلام آباد غرب، به بیمارستان امام خمینی(ره) حمله کردند و تمام کارکنان، مجروحان نظامی و شخصی را ‌کشتند و بعد پیکرهایشان را به داخل حیاط بیمارستان بردند و آتش زدند.

علاوه بر مردم اسلا‌م آباد غرب، مردمی که در این شهر به شهادت رسیدند، از مناطق کرند غرب و سرپل ذهاب بودند که در این منطقه پناه گرفته بودند.

بعد این حملات وحشیانه، منافقین به تنگه مرصاد رسیدند و گردان مستقر تیپ انصار همدان آماده رزم با این نیروها شدند؛ عملیات تأخیری انجام شد؛ بعد هم نیروهای کمکی به منطقه رسیدند و به حول و قوه الهی، منافقین را شکست دادیم.

دو روز بعد از قتل عام مردم توسط منافقین، برای پاکسازی وارد شهر اسلام آباد غرب شدیم؛ صحنه‌های دردناک بسیاری دیدیم، چرا که آنها می‌خواستند رعب و وحشت بین مردم ایجاد کنند و افراد سرشناس را هم به شهادت می‌رساندند؛ نمونه‌ای آن صحنه‌ای بسیار دردناک بود که منافقین عمامه یک طلبه را دور گردنش آویخته بودند و او را از ساختمان سه طبقه‌ای در میدان مرکزی اسلام‌آباد، اعدام کرده بودند.

هفتم مرداد پایان عملیات مرصاد بود، روز هشتم هم کار پاکسازی منطقه را انجام دادیم و سپس مردم از نقاط مختلف برای تحویل پیکرهای شهدایشان به اسلام‌آباد آمدند.

سه شنبه 22/5/1392 - 17:49
خواستگاری و نامزدی

 

حمیده وقتی از محسن حرف می‌زند آنچنان اوج می‌گیرد که فکر می‌کنید طرف مقابلش هیچ عیبی ندارد، اما اگر مخاطب او باشید متوجه می‌شوید که اگر شما جای او بودید اینقدر ذوق نمی‌کردید.

او در حالی که از هیجان روی پایش بند نیست و گونه اش گل انداخته در جمع دوستانش با آب و تاب تعریف می کند:

«محسن دوست دارد فقط مال خودش باشم. چشم ندارد ببیند کسی نگاهم می کند. دیروز که با هم برای خرید رفته بودیم نمی دانم کسی که از کنارمان رد می شد اصلا مرا نگاه می کرد یا نه که یکدفعه پرید یقه طرف را گرفت.

توی مهمانی همه اش چشمش به من است که ببیند به کس دیگری غیر از او نگاه می کنم یا نه. دیگران را هم همه اش دارد می پاید.

از شدت عشق دارد دیوانه می شود. یک روز به من گفت اگر با هم ازدواج کنیم دیگر نمی گذارم از خانه بیرون بروی یا تلفن را جواب بدهی. دوست ندارم کسی تو را ببیند یا صدایت را بشنود.

محسن برای هر چیز کوچکی غیرتی می شود و می خواهد دعوا راه بیندازد.»

عشق یا ضدعشق

عشق شاید چیز خوبی باشد، اما اگر بخواهید از مزایای آن بهره ببرید اول باید بدانید دقیقا عشق چگونه است و آیا رابطه شما یک عشق است یا یک رابطه یک طرفه که هر چه محبت می کنید عشقی به سوی شما نمی آید.

باید مطمئن شوید آنچه از محبوب خود که با او قصد ازدواج دارید دریافت می کنید محبت است یا کنترل وسواسی و حسادت آمیز و مخرب.

برای این منظور در دوران نامزدی باید با هم در چارچوب اصول اخلاقی و با رعایت حریم ها رفت و آمد کنید تا با دقت در رفتار یکدیگر، از انتخابتان مطمئن شوید.

عشق زبانی و عشق جانی

آن نصیحت را یادتان هست که شاعر می گوید: « یار جانی را نگه دار و به پایش جان فشان تا می توانی؟»

رابطه عاشقانه هم همین طور است و با روح و جان آدمی سر و کار دارد و به زبان ختم نمی شود.

کسی که عاشق است به خاطر این دوست داشتن خیلی کارها می کند و خیلی از رفتارها را انجام نمی دهد.اگر نامزد شما در عمل کم می آورد، اما در زبان آوری استاد است او را به عمل بیازمایید. زیرا به عمل کار برآید به سخندانی نیست.

عاشق نباید دروغگو باشد زیرا برای شما شأنی بیش از این قائل است که فریبکاری کند. در یک ارتباط زناشویی توام با عشق و محبت تنها راستی و صداقت است که بنیان تمام رفتارهای منجر به پذیرش متقابل را به وجود می آورد.

اگر در گفتار و رفتار نامزد خود تناقض دیدید و عشق او منجر به زجر و عذاب شما می شود و در کلافی از پنهان کاری ناپدید می شود باید در تصمیم خود تجدیدنظر کنید.

کنترل کردن عشق نیست

شاید شما هم شنیده باشید که در سخنان بسیاری از دختران و پسران حس کنترل بیش از حد و حسادت بی دلیل به عشق تعبیر می شود و به بهانه آن شخص جواز هر رفتاری را به خودش می دهد، اما در یک عشق دو طرفه اعتمادی نهفته است که آزادی عمل معقولانه ای به همراه می آورد.

ثریا خانمی بیست و پنج ساله از عشق همسرش تعریف می کند که در یک پیک نیک دسته جمعی با خانواده به خاطر هم کلامی او و برادرشوهرش با وی گلاویز شده بود.

او می گوید: این کار او بسیار مرا تحقیر کرد و با خود گفتم الان خانواده شوهرم مرا چگونه دختری فرض می کنند و فکر می کنند همسرم از من چه دیده است که این طور مشکوک است. او جلوی افراد خانواده به من نهیب می زند که برو توی آشپزخانه، تو چیزی نگو یا برو چادر سرت کن در حالی که من حجاب مناسبی دارم و اگر بنا باشد چیزی بگوید باید آهسته به خودم بگوید نه جلوی دیگران. همیشه هم بهانه اش این است که خیلی دوستت دارم و با این حرف دهان من را می بندد.

گاهی برخی بدگمانی ها، تهمت و افتراست و برخی رفتار ها غرور طرف مقابل را جریحه دار می کند و صفت عشق هرچه باشد خرد کردن غرور معشوق نیست.

تو خوبی اما...

کسی که عاشق شماست کم کم به تمام کیفیت ها و روابط مربوط به شما علاقه مند می شود. به خانواده شما احترام می گذارد زیرا موهبتی چون شما را نصیبش کرده اند و به دوستانتان علاقه مند می شود زیرا شما را سرگرم و خوشحال می کنند.کسی که از همان ابتدا برای ارتباط با خانواده تان منت می گذارد و احترام آنان را نگاه نمی دارد عشق بی قید و شرطی ندارد و شما را همان طور که هستید نمی پذیرد و در اولین برخورد خواهد گفت: «تو فرزند همان خانواده هستی!»

«گفت از راست نرنجیم ولی

هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت»

حق با حافظ است و به نکته دقیقی اشاره کرده است. کسی که عاشق است معشوق را به باد انتقادهای کوبنده نمی گیرد زیرا محبوب خود را با همه فراز و فرود شخصیت اش دوست می دارد، اما کسی که می خواهد باشما باشد تا شما را چنان که می خواهد تغییر دهد و امیدش تبدیل شما به چیزی است که دوست می دارد در واقع عاشق ایده آل ها و تخیلات خودش است نه انسانی که هم اکنون هستید.

انتقاد مفید است، اما تا جایی که سازنده باشد و رنجش ایجاد نکند نه این که کلا شخصیت طرف مقابل را زیر سوال ببرد.

عشق سهل و ممتنع است

شما نمی خواهید محبوب خود را از دست بدهید پس با او نرم هستید. اگر اشتباهی کنید از عذرخواهی نمی گریزید و اگر دیدگاه همسر خود را بشنوید با او لجبازی نمی کنید. اگر چنین نیست باید در کیفیت عشق خود تجدیدنظر کنید.

عذرخواهی در برابر کسی که دوستش دارید باید برایتان بسیار راحت باشد چراکه غرور در برابر معشوق جایی ندارد.

به صحرا بنگرم صحرا تو بینم

یکی از ویژگی های عشق این است که هرگز معشوق فراموش نمی شود و به قول باباطاهر چون به دریا و صحرا بنگرید عشق خود را می بینید چگونه ممکن است فراموش کنید که در تصمیم گیری ها او هم سهمی دارد؟

وقتی همسرتان را دوست داشته باشید همیشه می خواهید نظر او را راجع به همه چیز جویا شوید و کاری کنید که او را خوشحال می کند، پس همیشه با او مشورت می کنید.

اختلافات و روش ها

عاشق به معشوق خود پرخاشگری نمی کند و به او لطمه نمی زند. اگر در اولین اختلاف نظر همسر آینده تان به شما پرخاش کرده و بعد هم موبایلش را رویتان بسته و چند هفته گذشته و حتی یک زنگ هم نزده کمی با خود فکر کنید.

کسی که عاشق است محبوب خود را با آرامش قانع می کند و دلیل مخالفت را روشن و واضح برایش توضیح می دهد و به دنبال پذیرش اوست نه پذیرفته شدن بی قید و شرط خودش آن هم به زور قهر و تحکم.

فرد عاشق اشتباهات را راحت تر می بخشد و فراموش می کند و گاه اصلا به چشمش نمی آید و به قول شاعر: یاری که تحمل نکند یار نباشد

در زندگی اشتباهات کوچکی پیش می آید که می توان با محبت از آنها گذشت و با صحبت های منطقی، از بروز دوباره آن جلوگیری کرد. وقتی کسی را دوست دارید اول به او می اندیشید و بعد به خودتان؛ به همین دلیل است که هر عشقی با ایثار همراه است.

ماندانا ملاعلی / جام جم

سه شنبه 22/5/1392 - 17:48
آموزش و تحقيقات

دبیر انجمن گفتار درمانی ایران مهمترین مسئله در درمان لکنت را پذیرش لکنت توسط خود فرد دانست و گفت: این دسته از افراد باید لکنت خود را بپذیرند تا برای درمان انگیزه لازم را داشته باشند چرا که پنهان کردن لکنت، باعث تشدید آن می‌شود.

خبرگزاری فارس: پنهان کردن لکنت زبان باعث تشدید آن می‌شود

رضا پیرهادی در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان، اظهار داشت: هر گونه گیر، کشیدن کلمه و ناروانی در گفتار، تعریف ابتدایی لکنت است.

دبیر انجمن گفتار درمانی ایران به علل لکنت اشاره داشت و افزود: اگر چه نظریه‌ها و مطالعاتی وجود داشته که علت لکنت را به مواردی چون ژنتیک، مباحث عصب‌شناسی و روانشناختی مرتبط می‌کنند و یکی، دو کروموزوم مرتبط با لکنت نیز شناسایی شده اما هنوز علت اصلی ناشناخته است.

متخصص گفتار درمانی ادامه داد: برای بیان یک کلمه 1100 رویداد عصبی اتفاق می‌افتد تا فرد بتواند یک کلمه را ادا کند حال اگر یک رویداد درست انجام نشود فرد دچار لکنت می‌شود.

دبیر انجمن گفتار درمانی ایران تصریح کرد: در سن 3 تا 5 سالگی کودکان یک سری گیرها و علائمی شبیه لکنت دارند که پس از مراجعه به گفتار درمان و دریافت مشاوره لازم، ناروانی طبیعی گفتار تشخیص داده می‌شود.

وی افزود: ناروانی طبیعی گفتار، لکنت نیست و خود کودک متوجه آن نمی‌شود اما خانواده‌ها باید در رفتار خود دقت کنند و خونسردی نشان دهند و هیچ گونه واکنشی نسبت به گفتار کودک نداشته باشند و به گفتار درمان مراجعه کنند.

این متخصص گفتار درمانی ادامه داد: ممکن است در 3 تا 5 سالگی نیز لکنت وجود داشته باشد اما چون درصد بسیاری از این گیرها در این گروه سنی ناروانی طبیعی گفتار تشخیص داده می شود ما سن آغاز لکنت را از 5 سالگی در نظر می‌گیریم.

پیرهادی بیان داشت: با در نظر گرفتن میزان درگیری فرد، پیچیدگی‌های شخصیتی و شدت عارضه، رویکرد درمانی متفاوت است. نکته اصلی در درمان لکنت، تدریجی بودن و زمان‌بر بودن درمان لکنت است.

دبیر انجمن گفتار درمانی ایران با بیان این مطلب که تبلیغات اغوا کننده در درمان قطعی و صد در صدی لکنت در جامعه وجود دارد گفت: افراد نباید انتظار داشته باشند که سریعاً و با خوردن چند قرص لکنتشان درمان شود چرا که درمان لکنت بلندمدت است.

متخصص گفتار درمانی ادامه داد: لکنت فقط گیر و ناروایی گفتار نیست چرا که افراد لکنتی به این دلیل از گفتار در جمع می‌ترسند که با صحبت نکردن دچار انزوا و گوشه‌گیری شده و نمی‌توانند استعدادها و توانمندی‌های خود را نشان دهند.

پیرهادی مهمترین مسئله مهم در درمان افراد دچار لکنت را پذیرش لکنت توسط خود فرد دانست و افزود: این دسته از افراد باید سعی کنند که لکنت خود را بپذیرند تا برای درمان انگیزه داشته باشند چرا که عدم پذیرش این امر باعث تشدید لکنت می شود. اگر فرد بپذیرد که لکنت دارد بدون هیچ استرس، ترس و واهمه ای صحبت می کند.

دبیر انجمن گفتار درمانی ایران ادامه داد: درمان لکنت هر چه از سنین پایین‌تر شروع شود بهتر جواب می‌دهد چرا که افراد در سنین پایین درگیری کمتری دارند و پیچیدگی‌های شخصیت و موقعیت را نیز ندارند و راحت‌تر می‌توانند درمان شوند.

پیرهادی تأثیر استفاده از آرام‌بخش‌ها را در درمان لکنت، کوتاه مدت دانست و افزود: داروهای آرامبخش نمی‌توانند تأثیر بسزایی در درمان لکنت داشته باشند چرا که در اعتماد به نفس کاذب افراد نقش دارد و در بلندمدت باعث اعتیاد فرد به آن می‌شوند.

دبیر انجمن گفتار درمانی ایران، پرهیز از مصرف خودسرانه داروهای آرام‌بخش را در درمان متذکر شد و گفت: درمان لکنت زبان مراجعه به گفتار درمان‌ها و انجام راه‌حل‌های پیشنهادی آنهاست.

سه شنبه 22/5/1392 - 17:45
اطلاعات دارویی و پزشکی

 

تقریبا همه افراد درباره اختلالات غده تیروئید اطلاعاتی دارند؛ اطلاعاتی که شاید از نظر پزشکی خیلی دقیق نباشد، ولی به آنها کمک می‌کند بموقع به دنبال تشخیص و درمان مشکل‌ بروند. از طرف دیگر، خیلی‌ها بیماری‌های رایج چشم را هم می‌شناسند و با آنها آشنا هستند و در این مورد هم زمانی که لازم باشد از پزشکان و متخصصان کمک می‌گیرند.

در این میان، اما خیلی ها بیماری تیروئید چشمی را نمی شناسند. خیلی ها نمی دانند تیروئید چشمی چیست؟ چرا ایجاد می شود؟ چه نشانه هایی دارد و برای درمان آن چه کار باید کرد؟ البته بعضی از افراد باور دارند تیروئید چشمی فقط برای کسانی ایجاد می شود که دچار کم کاری تیروئید هستند. در صورتی که دکتر محسن بهمنی کشکولی، فوق تخصص جراحی پلاستیک چشم نظر دیگری دارد و در گفت وگو با «جام جم» توضیح می دهد: تیروئید چشمی، بیماری ای است که به طور معمول همراه با پرکاری تیروئید مشاهده می شود، ولی این مساله الزاما به این معنا نیست که حتما باید همراه با تیروئید چشمی، پرکاری تیروئید هم وجود داشته باشد. گاهی ممکن است این بیماری همراه با کم کاری تیروئید نیز بروز کند یا اصلا هیچ گونه مشکلی در غده تیروئید وجود نداشته باشد. به طوری که ابتدا علائم تیروئید چشمی نمایان می شود و پس از آن، نشانه های اختلالات غده تیروئید بروز می کند.

به گفته این چشم پزشک، براساس مطالعاتی که در این زمینه انجام شده، مشخص شده است حدود هفت درصد بیماران ایرانی با کم کاری تیروئید دچار علائم تیروئید چشمی خواهند شد و چیزی کمتر از 10 درصد بیماران ابتدا هیچ علامتی از اختلال غده تیروئید ندارند، ولی علائم تیروئید چشمی در آنها نمایان می شود که ممکن است پس از گذشت چند سال، اختلالات تیروئید هم در آنها بروز کند.

وی تاکید می کند: لازم است تمام کسانی که دچار بیماری تیروئید چشمی می شوند به طور متناوب غده تیروئید و هورمون های مربوط به آن را کنترل کنند تا مشکل شان در اولین فرصت توسط متخصصان غدد درمان شود.

علائم تیروئید چشمی؛ از بیرون زدگی تا نابینایی

دکتر بهمنی کشکولی این بیماری را چنین تعریف می کند: تیروئید چشمی یک بیماری خود ایمنی است که طی آن آنتی بادی هایی داخل بدن ترشح می شود. این آنتی بادی ها هم می تواند بر غده تیروئید اثر بگذارد و هم بر بافت های پشت کره چشم و سطح کره چشم.

به گفته وی این تاثیرگذاری موجب می شود عضلات پشت کره چشم بزرگ شود، چربی ها افزایش یابد و در بعضی مواقع چربی ها و عضلات در مراحل پیشرفته بیماری به بافت های فیبروز تبدیل می شود که این تغییرات نیز باعث ایجاد علائم بالینی بیماری خواهد شد. این علائم ابتدا شامل بیرون زدگی و زل زدگی چشم و باز ماندن چشم هنگام خواب شده و پس از آن می تواند دوبینی ایجاد کند و در مراحل شدیدتر موجب از بین رفتن بینایی می شود.

این چشم پزشک می افزاید: گاهی در مراحل اولیه و بدون این که بیرون زدگی یا زل زدگی چشم ایجاد شده باشد، بیمار احساس جسم خارجی در چشم و درد و ناراحتی هنگام پلک زدن دارد که این موارد هم جزو علائم اولیه تیروئید چشمی به حساب می آید. بنابراین کسانی که دچار اختلالات تیروئید هستند و دچار چنین علائمی می شوند حتما باید به متخصصان مراجعه کنند تا در همین مراحل، بیماری تشخیص داده شده و از پیشرفت آن پیشگیری شود.

چه کسانی به این بیماری مبتلا می شوند؟

اگر شما هم دچار پرکاری یا کم کاری تیروئید هستید و می ترسید به بیماری تیروئید چشمی مبتلا شوید، باید بدانید به گفته دکتر بهمنی تمام بیماران تیروئیدی دچار این مشکل نمی شوند.

وی در این باره توضیح می دهد: اگر فقط به علائم بالینی تیروئید چشمی یعنی زل زدگی و بیرون زدگی چشم ها توجه داشته باشیم، می توان گفت یک سوم افرادی که دچار مشکلات غده تیروئید هستند با این مسائل نیز روبه رو می شوند، اما اگر جزئیات بیشتری مانند شرایط پشت کره چشم را در تصاویری مانند ام آرآی بررسی کنیم، تقریبا بیش از 90 درصد افراد، درجاتی از تیروئید چشمی را دارند. بنابراین بر خلاف نظری که قبلا وجود داشته و می گفتند فقط برخی بیماران تیروئیدی و آن هم کسانی که دچار پرکاری تیروئید هستند، به این بیماری مبتلا می شوند، امروزه مشخص شده است که اگر با دقت بیشتری دنبال این بیماری باشیم در تمام این افراد می توانیم درجاتی از بیماری را پیدا کنیم.

این چشم پزشک با تاکید بر این که پیشرفت بیماری در افراد و گروه های مختلف، متفاوت است، می گوید: با این حال این طور نیست که تمام افرادی که در ام آرآی علائم این بیماری را دارند، دچار مشکلاتی مانند زل زدگی چشم نیز بشوند. آن طور که مشخص شده، 10 درصد بیماران تیروئید چشمی علائم یک طرفه ای دارند. به این معنی که نشانه ها در یک چشم نمایان می شود و چشم دیگر تغییرات ظاهری را نشان نمی دهد.

برای درمان، اول سیگار را ترک کنید

دکتر بهمنی کشکولی درباره عوامل خطر این بیماری توضیح می دهد: یکی از عوامل بسیار خطرزا در این مورد استعمال دخانیات است. به بیماران توصیه می شود به هیچ عنوان و در هیچ شرایطی سیگار استفاده نکنند؛ حتی یک عدد سیگار و اگر از سیگار استفاده می کنند وارد مراحل درمان تیروئید چشمی نشوند.

به گفته این چشم پزشک، اکثر افرادی که دچار نابینایی و دوبینی می شوند افراد سیگاری هستند و به همین دلیل حتما باید سیگار را ترک کنند و در معرض دود آن نیز قرار نگیرند.

وی می افزاید: این بیماری در خانم ها شایع تر است، ولی در آقایان شدیدتر ظاهر می شود. کسانی که دچار بیماری تیروئید چشمی هستند، حتما باید به متخصصان غدد مراجعه کنند تا اختلالات تیروئیدی آنها به موقع درمان شود. در واقع، اختلالات هورمونی این بیماران هم عامل دیگری است که می تواند تیروئید چشمی را تشدید کند.

برای جراحی عجله نکنید

بیماران برای درمان تیروئید چشمی هم باید از متخصصان غدد کمک بگیرند و هم از چشم پزشکان. بهتر است آنها به روانپزشکان نیز مراجعه کنند تا مشکلاتی که در اثر تغییرات ظاهری برایشان ایجاد می شود، به کمک آنها برطرف شود.

دکتر بهمنی کشکولی درباره درمان بیماری، توضیح می دهد: بیماران باید در مراحل اولیه به فکر کنترل و درمان مشکل باشند تا هیچ وقت بیماری به مراحل پیشرفته نرسد و عوارض ناگواری مانند از دست دادن بینایی برای آنها ایجاد نشود.

به گفته وی، برای درمان تیروئید چشمی نباید انتظار داشته باشید خیلی سریع به نتیجه دلخواه برسید و مشکل به کلی برطرف شود. همچنین نباید در مراحل اولیه توقع انجام عمل جراحی زیبایی را داشته باشید تا مشکلات ظاهری شما برطرف شود.

گاهی بعضی از همکاران به اصرار بیمار عمل جراحی را برای او انجام می دهند تا فرد راضی شود، در حالی که اگر قبل از کنترل بیماری هم از نظر غده تیروئید و هم از نظر تیروئید چشمی به مدت شش ماه تا یک سال، جراحی انجام شود، نه تنها سودی برای بیمار نخواهد داشت که حتی می تواند عملکرد بافت ها را هم مختل کند.

بنابراین تاکید می شود جراحی زیبایی روی بیماران تیروئید چشمی با در نظر گرفتن شرایط خاصی انجام شود که مهم ترین شرط نیز برای انجام عمل این است که اختلالات تیروئید و تیروئید چشمی تحت کنترل باشد.

دکتر بهمنی یادآور می شود: درمان این بیماران معمولا با داروهای مخصوص انجام می شود و معمولا داروهای ضدایمنی و ضد التهابی مانند کورتون ها استفاده می شود. این داروها قطعا عوارضی دربردارند و به همین دلیل داروهای دیگری هم به این افراد می دهیم تا عوارض را بهبود بخشد. بنابراین توصیه می شود به هیچ عنوان، بیماران داروها را خودسرانه کم و زیاد یا قطع نکنند و از ادامه مصرف داروها خسته نشوند.

نیلوفر اسعدی بیگی / جام جم

چهارشنبه 9/5/1392 - 19:35
مصاحبه و گفتگو

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم گفت: شب قدر، سرمایه اصلی انسان در ارتباط با شناخت امام علی(ع) به شمار می‌رود، هرچند باید مقدماتی برای این مسئله طی شود اما به فضل خداوند متعال می‌توان از آثار و برکات شب‌های قدر بهره‌مند شد.

خبرگزاری فارس: راه برقراری ارتباط با امام علی(ع) در شب قدر/ امیرالمؤمنین(ع) باطن جوشن‌کبیر است

آیت‌الله سید محمدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم در گفت‌وگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس درباره اینکه ما چگونه می‌توانیم در شب‌های قدر به حضرت‌علی(ع) نزدیکتر شویم، اظهار داشت: شرط اول نزدیک شدن به ولی خدا، بزرگتر شدن از دنیاست، کسی که در حد دنیا و در حد غرایض خود حرکت می‌کند بی تردید نمی‌تواند راهی به سوی امام معصوم(ع) پیدا کند.

وی تصریح کرد: نخستین گام همراهی اولیای خدا آن است که انسان، دعوت آن‌ها را اجابت کند و از دنیا بزرگتر باشد و گام‌های بعدی باید طی شود که شخص به مقام اخلاص در محبت می‌رسد و کسانی که در اخلاص محبت قرار دارند از طریق محبتشان به خدا و ائمه اطهار علیهم‌السلام می‌توانند با آنها همگام و همسفر شده و به ثبات قدم برسند.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی در پاسخ به اینکه چگونه می‌توان در شب‌های قدر، هنگام خواندن دعا فقط درگیر الفاظ آن نشویم، عنوان کرد: نباید آنقدر مشغول در الفاظ شویم که صاحب اصلی این شب را از یاد ببریم، بلکه یک سری از الفاظ باید به معانی تبدیل شود تمامی نام‌هایی که ما در دعای جوشن کبیر می‌خوانیم در واقع باطن آنها مقام امیرالمؤمنین(ع) است و اگر کسی اینگونه به حضرت امیر(ع) توجه کند و ایشان را حقیقت ساری در همه عالم و اسم اعظم الهی ببیند، تمام مسائل و مشکلات او حل خواهد شد.

استاد درس خارج ولایت فقیه تأکید کرد: اگر حضرت علی(ع) را تنها، وجود مقدسی بدانیم که به دنیا آمده و از دنیا رفته است نمی‌توان بهره خاصی از محضر امام(ع) برد.

وی عنوان کرد: اگر ما به امام علی(ع) به گونه‌ای نگاه کنیم که اسم اعظم الهی به وسیله حضرت در تمام عالم ساری می‌شود علاوه بر حل شدن مشکلات، دیگر خواندن دعا منافاتی با جایگاه اما (ع) نخواهد داشت و البته این طریق استجابت دعای ما می‌شود و امام معصوم(ع) صراط عبودی ما خواهد شد و تمام عبادات ما در صراط بندگی خدا که همان صراط محبت امام (ع) است قرار خواهد گرفت. بنابر این اگر امام علی(ع) را به درستی بشناسیم صراط عبودیت ما خواهد بود که در غیر اینصورت، ما نمی‌توانیم ارتباطی با ایشان برقرار کنیم.

میرباقری درباره اینکه آیا برای برقراری یک رابطه خوب با امام معصوم(ع) مقدماتی نیاز است یا اینکه خود شب قدر، به خودی خود می‌تواند این فرصت استثنایی را برای ما فراهم کند، گفت: با وجود اینکه باید مقدماتی برای این مسئله طی شود اما افرادی که این مقدمات را طی نکرده‌اند نیز می‌توانند به فضل خداوند متعال از آثار و برکات شب‌های قدر بهره‌مند شوند.

وی خاطرنشان کرد: سرمایه اصلی در ارتباط میان انسان‌ها با امام علی (ع) شب قدر است، همان‌طور که در دعای کمیل عرضه می‌داریم «واجعلنی من احسن عبیدک نصیباً عندک و اقربهم منزله منک» از پروردگار عالمیان می‌خواهیم که ما را از جمله بندگانی قرار دهد که به تو از همه نزدیکترند و نصیبشان از سایر افراد بیشتر است و این شدنی نیست مگر با فضل و رحمت الهی. بنابر این ما باید با فضل الهی این مسیر را طی کنیم.

چهارشنبه 9/5/1392 - 19:32
تاریخ

هنگامی که سخت‌ترین دشمن امیر‌المؤمنین(ع) در نامه‌ای که به معاویه هشدار می‌دهد اگر بی‌خیال مالیات مصر نشود، زنگ رسوایی معاویه را به صدا در می‌آورد و فضایل امام علی(ع) را نقل می‌کند تا تاریخ بدانند در حق او چه جفایی شده است!

خبرگزاری فارس: اعتراف مکارترین دشمن امیرالمؤمنین(ع) به فضایل آن حضرت

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، علامه امینی در کتاب «الغدیر» خود نامی از شعرایی برده است که درباره فضیلت و منقبت ساقی کوثر امام علی(ع) قصیده‌ها و غزل‌هایی سروده‌اند، جالب اینکه یکی از این شعرا «عمروعاص» مکارترین دشمنان امیرالمؤمنین(ع) است.

قصیده عمروعاص که به قصیده «جُلجُلیه» معروف است، در واقع جواب نامه‌ای است که عمروعاص به معاویه نوشته است، چرا که معاویه از او خواسته بود خراج مصر را بپردازد و او را به خاطر امتناع از پرداختن خراج سرزنش و توبیخ کرده بود، در این ابیات عمروعاص بارها و بارها به مقام شامخ ولایت امام علی(ع) اعتراف کرده و چوب شماتت را بر سر معاویه کوبیده است.

اسحاقی درباره علت سروده شدن قصیده جلجیله عمروعاص در «لطائف اخبار الدول» می‌گوید: معاویه در نامه‌ای به عمر بن عاص نوشت: نامه‌هایی مکرر مبنی بر مطالبه خراج مصر به تو نوشتم اما تو امتناع کرده، آن را حواله می‌دهی و خراج را نمی‌فرستی، برای آخرین بار و آن هم با تأکید می‌گویم که خراج مصر را برایم ارسال کن، معاویه وقتی این ابیات را عمروعاص شنید دیگر متعرض او نشد و خراج مصر را از او طلب نکرد.

به مناسبت سالروز شهادت امیرالمؤمنین امام علی(ع) ترجمه فارسی این قصیده را که توسط حجت‌الاسلام محمدحسن شفیعی شاهرودی انجام گرفته است، به ترتیب ابیات می‌آید: 

1-ای معاویه! درباره حال من و چند و چون کارم خود را به نادانی نزن و قدمی از راه حق عدول نکن

2 - آیا فراموش کرده‌ای آن روز که تو زر و زیور حکومت به تن می‌کردی، چگونه با نیرنگ و حیله اهل دمشق را فریب دادم؟!

3 - گروه گروه شتابان به تو روی می‌کردند و مانند گاوهای رمیده ناله و جزع آن‌ها بلند بود.

4 - فراموش کرده‌ای که به آن‌ها گفتم: نماز واجب بدون وجود تو مورد قبول خداوند نیست؟!

5 - پس به دین پشت کرده و به نماز اعتنایی نمی‌کردند و این گله رمیده را به سوی گرد و غبار جنگ هدایت کردم.

6 - و آن زمان که در برابر پیشوای هدایت عصیان و تمرد کردی در حالی که در لشکرش مردان دلیری بود.

 7 - گفتی: آیا با افراد نامبارک و بدی که مثل گاوهای گنگ هستند به جنگ اهل تقوا و درایت بروم؟!

8 - گفتم: آری! برخیز که من جنگ را با این کسی که خدا به او برتری داده است، بهترین کار می‌دانم.

9 - این من بودم که آن‌ها را برانگیختم تا با سید اوصیاء علی(ع) به بهانه خونخواهی آن مرد احمق (عثمان) جنگ کنند.

10 - این من بودم که به لشکرت این نیرنگ را آموختم که نیزه‌هایی که بر آن‌ها قرآن زده بودند در میان گرد و غبار برافراشتند.

11 - و به افرادت آموختم که برای آنکه شیر بیشه جوانمردی از کشتن شما صرف نظر کند عورتتان را نمایان کنید.

12 - پس گنهکاران ستمگر علیه حیدر قیام کردند و از مشعل فروزان و گرمابخش هدایت دور نگاه داشته شدند. 

13 - آیا فراموش کرده‌ای که چگونه با ابوموسی اشعری در «دومة الجندل» مذاکره کردم.

14 - به نرمی سخن می‌گویم و طرف مقابل در خیراندیشی من طمع می‌کند در حالی که تیرهای مکر من در مواضع کشنده از بدن او فرو رفته است.

15 - به راحتی در آوردن کفش از پا، نیرنگ حیدر را از خلافت خلع کردم (و جامعه خلافت را از قامت علی در آوردم)

16 - و جامعه خلاقت را مانند انگشتری که به انگشت می‌کنند، بر تو پوشانیدم در حالی که تو خود از خلافت مأیوس بودی

17. و تو را بر منبر شامخ و بلند پیامبر اکرم(ص) بدون آنکه شمشیر تیزکنی و به جنگ بر آیی، بالا بردم.

18 - هر چند که تو شایسته این بلندی و صاحب مقام و کمال نبودی.

19 - و لشکری از منافقان اهل عراق را به حرکت در آوردم که مانند آن بود که جنوب و شمال را با هم همراه کنی.

20 - و این من بودم که نام تو را به افق‌های دور دست رساندم که مانند راه بردن الاغی با بار، سخت بود.

21 - ای پسر هند جگر خوار! اینکه تو مرا نشناسی بسیار بر من سنگین است. 

22 - اگر من وزیر و مشاور تو نبودم، هیچ‌گاه مردم از تو اطاعت نمی‌کردند و بدون وجود من تو را نمی‌پذیرفتند.

23 - اگر من نبودم تو همانند زنان در خانه می‌نشستی و از منزلت خارج نمی‌شدی.

24 - ای پسر هند! ما از روی نادای تو را در برابر «نبأ عظیم» و بهترین انسان‌ها یار کردیم.

25 - و هنگامی که تو را بالای سر مردم و در رأس امور قرار دادیم خود از پست به پایین‌ترین درجات رفتیم و به اسفل سافلین فرو افتادیم.

26 - در حالی که چه بسیار از مصطفی صفات و فضایل مخصوص علی را شنیده بودیم.

27 - آن روز که پیامبر اکرم(ص) در غدیر خم بر منبر بالا رفت و امر خدا را در حالی که کاروان‌ها هنوز نرفته بودند به همه ابلاغ کردند.

28 - او دست علی را در دست خویش گرفته بود و به همه نشان داد و با صدای بلند به امر خداوند عزیز و بلند مرتبه ندا داد:

29 - «ای مردم! آیا من بر شما از خودتان سزاوارتر نیستم (و بر شما ولایت مطلقه ندارم)»؟ گفتند: آری! و هر چه می‌خواهی انجام بده.

30 - پس حکومت بر مؤمنان را از جانب خداوند به او مخصوص گردانید و اوست که خلافت خود را به هر که بخواهد می‌بخشد.

31 - و فرمود: «هر کس من مولای اویم از امروز این علی (ع) مولایی شایسته برای اوست».

32 - و دعا کرد: «ای خداوند ذوالجلال! دوست موالیان او باش و دشمنان برادر رسولت را دشمن بدار!

33 - ای مردم! پیمانی را که نسبت به عترت من بسته‌اید، نشکنید که هر کس از پیروی آن‌ها جدا شود در آخرت به من دسترسی نخواهد داشت.

34 - پس استاد تو وقتی که دید گره محکم پیمان ولایت و زعامت حیدر قابل گسستن نیست، بخ بخ گویان به او تبریک گفت.

35 - رسول خدا(ص) گفت: «علی ولی شما است و بر شما است که او را در میان خود حفظ کنید  و همان طور که با من رفتار می‌کردید با او برخورد کنید.

36 - و ما به همراه کردار و اعمال خود در پایین‌ترین درجه جهنم خواهیم بود.

37 - فردای قیامت -که روز شرمندگی ماست - خون عثمان ما را نجات نخواهد داد.

38 - علی که در قیامت به واسطه خدا و رسول در نهایت عزت است در آن روز دشمن ما خواهد بود.

39 - آن گاه خداوند متعال است نسبت به وقایعی که رخ داده و ما در آن‌ها دور از حق و در جبهه باطل بودیم، از ما حسابرسی می‌کند.

40 - آن روز که پرده از رخ حقیقت برداشته می‌شود، ما هیچ عذری نداریم و وای بر تو و من از این حال در روز قیامت.

41 - ای پسر هند! در برابر پیمانی که با من بسته بودی و به آن وفا نکردی، بهشت را فروختی.

42 - برای رسیدن به مال ناچیز دنیا در برابر نعمت بی‌پایان و فراوان آخرت، آخرتت را از دست داد. 43 - صبح کردی و دیدی مردم پیرامونت را گرفته‌اند و حکومت برایت آماده شده، حکومتی که از دیگری به تو رسیده و ناپایدار است.

44 - تو مثل صیادی بودی که تور می‌اندازد و انسان‌ها فریب می‌دهی و تشنگان را از نهر آب دور می‌کنی.

45 - گویا «لیلة الهریر» را در جنگ صفین با آن همه ترس و وحشتی که داشت فراموش کرده‌ای. 46 - چنان ناتوان شده بودی که از ترس دلیر مردی که به تو روی کرده بود مانند شتر مرغ به خود  غائط کردی.

47 - هنگامی که لشکر گمراهی را از هم پاشید و همچون شیری ویرانگر تو را به هلاک افکند.

48 - در تنگنای بسیار شدیدی قرار گرفته بودی و میدان گسترده برایت تنگ راهه‌ای باریک شده بود.

49 - به من گفتی: ای عمرو! از چنگال جنگاوری نیرومند که چون سیل سرازیر می‌شود به کجا فرار کنیم؟

50 - مگر آنکه تو ای عمرو! در برابر حملا مکرر او حیله‌ای کنی، کاری بکنی که قلب من در تب و تاب است.

51 - آن گاه که حکومتت کامل نشده بود قول دادی که هر مقامی به دست می‌آوردی با من نصف کنی.

52 - من هم برخاستم و با سرعت به کار افتادم تا آنجا که دامن لباسم را (در برابر امیرالمؤمنین) بالا زدم و عورتم را نمایان کردم

53 - پس حیای او موجب شد که روی خود را بپوشاند و از قتل من منصرف شود و این چیزی است که عقل تو بدان قد نمی‌دهد.

54 - اما تو از ترس دلیری او مثل بید به خود می‌لرزیدی.

55 - وقتی که حکومت بر مردم را به دست آوردی و عصای فرمانروایی به دستت رسید

56 - کوه‌هایی از مال و جاه و ملک فراوان به دیگران عطا کردی و به من و به اندازه یک ذره خردل هم ندادی.

57 - حکومت مصر را به عبدالملک بخشیدی و این کار تو جز ستم در حق من چیزی نبود.

58 - هر چند که تو به آن (حکومت مصر) طمع داشتی، اما بدان که مرغ سنگخوار از دست شاهین گریخت (و این حکومت از دستت رفت)

59 - اگر از خیر حکومت مصر و خراج آن نگذری، من آماده و بی‌تاب کارزار و به هراس افکندن شما هستم.

60 - با سپاهی آماده و سرفراز و شمیرهایی تیز و نیزه‌های بر افراشته.

61 - پرده غرور تو را پاره خواهم کرد و خوابیده داغدار (یتیمانی که پدرانشان به خاطر تو کشته شده‌اند) را بیدار می‌کنم (و علیه تو تحریک می‌کنم).

62 - تو از حکومت بر مؤمنان و ادعای خلافت دور هستی.

63 - تو به اندازه ذره‌ای در حکومت حقی نداری و قبل از تو اجدادت هم چنین حقی نداشتند.

64 - ای معاویه! چه نسبتی می‌تواند میان تو و علی باشد؟! علی چون شمشیری (بران) است و تو بمانند داسی (کند).

65 - علی که چون ستاره آسمان است کجا و تو که چون ریگی بیش نیستی کجا؟!

66 - ای معاویه! اگر تو در امر حکومت به آرزویت رسیدی، به خاطر آن بود که به گردن خود زنگوله رسوایی آویختم (و آگاه باش که در گردن من زنگوله‌ای است که اگر گردنم را تکان بدهم، زنگوله به صدا در خواهد آمد).

سه شنبه 8/5/1392 - 20:37
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته