مجموعه جلسه های مجلس برای رای اعتماد یا عدم اعتماد دادن به وزرای پیشنهادی کابینه ی حسن روحانی، رئیس جمهور کشورمان، و پخش این مجموعه جلسه ها به صورت زنده از شبکه ی خبر صدا و سیما، اتفاق مهمی است. اما دو نکته در این جلسه ها توجهم را به شکل خاص به خودش جلب کرد که باید بیانشان کنم. نکته ی اول مربوط است به پخش این جلسه ها از تلویزیون و نکته ی دوم مربوط است به صحبت های نمایندگان.
۱- وقتی منطق صفر و یکی به اجبار تن به آزاداندیشی می دهد.
صدا و سیما، متاسفانه، هم به خاطر ساختار خاصش و هم به خاطر مدیرانی که بر آن مدیریت می کنند، مجموعه ای بسته و القاگر نوع خاصی از تفکر است. گاه حتا این مجموعه ی گسترده به طرف جناح و گروه خاصی هم سوق پیدا می کند. در اخبار می بینیم که خبرهای خاصی پخش می شود و خبرهای خاصی پخش نمی شود. مثلن تا مدت ها، صدا و سیما از پیروزی های ارتش سوریه سخن می گفت بی آن که از پیشروی های نیروهای ضد حکومتی حرف بزند. و وقتی در اخبار از تسلط ارتش بر فلان شهر حرف زده می شد، مخاطب از خود می پرسید این شهر کی از تسلط خارج شده بوده که حالا ارتش تسلط پیدا کرده است؟!
این بحث هم که وقتی به کسی در «رسانه ی ملی» تهمتی زده می شود، آن فرد باید بتواند پاسخ بدهد (همان طور که در فضای مطبوعات این گونه است) از سوی مدیران این مجموعه عملی نشد. در کنار این ها، نام هایی را بگذارید که به تشخیص مدیران محترم، نباید از صدا و سیما پخش می شد! یا افرادی که «ممنوع التصویر» بودند، چه از مجموعه ی خود صدا و سیما (مجریان، بازیگران و…) چه خارج از این مجموعه.
البته حرف بر سر این نیست که رسانه های صوتی و تصویری دیگر در جهان، بی طرف هستند. اما حداقل سعی می کنند جوری رفتار کنند که حسی از بی طرف بودن شان به مخاطب نشان داده شود. در مقابل، نگاه کنید به گزارش های خبری صدا و سیما مثلن در مصاحبه با مردم! به جای آن که طبق اصول حرفه ای خبری، گزارش ها بی طرفانه و «گزارشی» تهیه شود، متن های حماسی و احساسی خوانده می شود! تحلیل های خاص مدیران ارائه می شود و کارهایی از این دست که بی طرفی را کاملن نقض می کند.
در واقع گویی صدا و سیما، نوعی مرزبندی دارد که افراد را در آن یا «خوب» نشان می دهد یا «بد». این نوع تفکر باعث می شود اگر فلانی بد است، بد باشد و از ویژگی های مثبتش هیچ چیز گفته نشود! یا به طور کامل حذف شود یا فقط از ویژگی های منفی اش حرف زده شود. در مقابل اگر کسی به تشخیص مدیران صدا و سیما، خوب بود، نباید از کارهای بدش گفته شود، نباید از او انتقاد شود.
در چنین فضایی، تصمیم گرفته شده است که جلسه های رای اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت یازدهم از این مجموعه ی «صفر و یکی» پخش شود. جلسه هایی که ماهیتشان آزاداندیشانه است و در آن موافق و مخالف حرف می زنند. مجموعه ای که پیش از این، خودش به جای مردم تصمیم می گرفت و می گفت «ما به شما می گوییم کی خوب است و کی بد!» حالا دارد جلسه هایی را پخش می کند که در آن، کسی مستقیمن به مردم نمی گوید «فلانی خوب است یا فلانی بد است» بلکه مردم خود موافقت ها و مخالفت ها را می بینند و آن گونه که خودشان تشخیص دهند، قضاوت می کنند. دیگر افراد سیاه یا سفید مطلق نیستند، بلکه خاکستری اند. مجموعه ای از ویژگی های مثبت و منفی.
همین است که به نظرم، پخش این جلسه ها از تلویزیون به نوعی تناقض است. باید امیدوار بود که مدیران صدا و سیما واقعن رویه ی خود را تغییر داده باشند و فهمیده باشند که نباید به جای مخاطب خود تصمیم بگیرند.
- نکته: جلسه های مجلس البته همیشه به شکل مستقیم از رادیو پخش می شود اما پر واضح است که مخاطب تلویزیون با مخاطب رادیو به هیچ وجه قابل مقایسه نیست و مثلن حساسیتی که نمایندگان در جلسه های اخیر در مورد صحبت های خود دارند، به علت پخش از تلویزیون، بسیار بیش از حساسیت آن ها در جلسه های قبلی شان است.
۲- وقتی رهبری هست، از او خرج می کنم!
می گویند در یک ساختار مدیریتی مشکل های کوچک را برای حل شدن نباید به آدم های سطح بالا سپرد. این مشکل ها را آدم های سطح های پایین تر هم می توانند حل کنند. دست های آدم های سطح های بالا را باید برای حل مشکل های بزرگ، آزاد گذاشت.
می گویند در زندگی، اگر به مشکلی برخوردید، نباید از همان ابتدا از سرمایه های کلان خود خرج کنید. بهتر است برای هر مشکل متناسب با اندازه و وسعتش سرمایه گذاری کنیم. چرا که سرمایه های بزرگ باید برای مشکل های بزرگ نگه داشته شوند.
حالا بگویید آیا واقعن برای رای اعتماد یا عدم اعتماد دادن به یک وزیر پیشنهادی، نیاز است از بزرگترین سرمایه ی نظام جمهوری اسلامی ایران خرج شود؟ مثلن یکی بگوید «بالاترین مقام کشور با وزارت ایشان موافق است»، «بالاترین مقام کشور با وزارت ایشان مخالف است». بحث بر سر درستی یا نادرستی چنین ادعاهایی نیست، بحث بر سر این است که مگر در مورد چنین مسائلی نیاز است بالاترین مقام کشور، اظهار نظر مستقیم کند؟
گرچه شاید در جلسه های اخیر، کم تر به این شکل صریح حرفی زده شده باشد، اما کافی ست بشمارید که چند بار از «مقام معظم رهبری» در سخنان نمایندگان مجلس و وزرای پیشنهادی استفاده شده است. گویی هرکس خود را ملزم دانسته که حرفی از «آیت الله خامنه ای» نقل کند یا خاطره ای بگوید از خودش و ایشان و به این ترتیب «هرکسی از ظن خود شد یارِ» رهبری!
وقتی کسی در مجموعه ی نظام فعالیت می کند، مشخص است که بالاترین مقام کشور را هم قبول دارد. دیگر چه نیازی است وقت و بی وقت از ایشان سخن گفته شود؟
خرج کردن از سرمایه های بزرگ برای مشکل های کوچک گرچه کار آسانی است اما عاقلانه نیست. به روزی فکر کنید که مشکل های بزرگ پیش بیاید و آن روز دیگر از بس سرمایه ها را خرج کرده اید، چیزی نداشته باشید!