• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
و هنوز مي خنديدند.
تعداد بازدید : 1970
دو تا بچه ها، غولی را همراه خودشون آورده بودند و های های می خنديدند. گفتم : «اين كيه؟» . . . گفتند : «عراقی» گفتم: «چطوری اسيرش كرديد ؟». . . می خنديدند !!! گفتند:« از شب عمليات پنهان شده بود ، تشنگی فشار آورده بهش، با لباس بسيجی های خودمان اومده بود ايستگاه صلواتی شربت بگیره، پول داده بود، اين طوري لو رفت . » و هنوز مي خنديدند.
: نظرات کاربران
ناشناس
آخ شهدا چقدر دلامون تنگ براتون
0
موافقم
0
مخالفم
يکشنبه 19/6/1391 - 14:14
نظر خود را درباره اين عکس بيان کنيد .