• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 7956
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : مفهوم لغوى قضاء و قدر را بيان كنيد ؟
پاسخ : واژه قـدر بـمـعـنـاى انـدازه و ( تقدير ) بمعناى سنجش و اندازه گيرى و چيزى را بااندازه معين ساختن است . و قـضـاء هـم بـمـعناى يكسره كردن و به انجام رساندن وداورى كردن ( كه آن هم نوعى به انجام رساندن اعتبارى است ) استعمال مى شود . و گاهى اين دو واژه بصورت مترادف و بمعناى ( سرنوشت ) بكار مى روند .
کد سوال : 7957
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : منظور از تقدير الهى و قضاء الهى چيست ؟
پاسخ : تـقـديـر الـهـى يعنى خداى متعال براى هر پديده اى اندازه و حدود كمى و كيفى و زمانى و مكانى خاصى قرار داده است كه تحت تاثير علل و عوامل تدريجى تحقق مى يابد وقضاء الهى يعنى پس از فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرايط يك پديده آن را به مرحله نهايى و حتمى مى رساند .
کد سوال : 7958
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در آيـه 78 سـوره نـسـاء همه نيكيها و بديها به خدا نسبت داده شده , در حالى كه آيه بعد آن فقط نـيـكـيـها را به خدا نسبت مى دهد و بديها و سيئات را به مردم چگونه ممكن است دو آيه پشت سر همديگر اختلاف به اين روشنى داشته باشند ؟
پاسخ : اگر در آيه اول تمام حسنات و سيئات به خداوند نسبت داده شده است به خاطر آن است كه تمام منابع قدرت حتى قدرتهايى كه از آن سوءاستفاده مى شود , از ناحيه خداست و سرچشمه قسمتهاى سازنده و مثبت اوست و اگر در آيه دوم سيئات به مردم نسبت داده شده است اشاره به جنبه هاى منفى و سوء استفاده از مواهب و قدرتهاى خدادادى است .
کد سوال : 7959
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قـرآن در آيـه 43 سـوره مائده مى گويد : حكم خدا در تورات ذكر شده است در حالى كه در جاى ديـگـر آيات قرآن تورات را تحريف يافته مى داند و همين تورات تحريف يافته در زمان پيامبر اسلام بوده است ؟
پاسخ : اولا مـا تـمـام تورات را تحريف يافته نمى دانيم بلكه قسمتى از آن را مطابق واقع مى دانيم و اتفاقا حكمى كه آيه 43 سوره مائده به آن اشاره كرده از احكام تحريف نايافته مى باشد ثانيا تورات هر چه بوده نزد يهوديان يك كتاب آسمانى و تحريف نايافته محسوب مى شده با اين حال جاى تعجب است كه آنها به آن عمل نمى كردند .
کد سوال : 7960
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قـرآن مـى گويد : پاداش حسنه ده برابر است ( آيه 160 سوره انعام ) در حالى كه دربعضى ديگر از آيـات تـنـها به عنوان چندين برابر اكتفا شده ( آيه 245 سوره بقره )و در بعضى ديگر اجر و پاداش بى حساب ذكر كرده است ( آيه 10 سوره زمر ) و ياروايات پاداشهايى بيش از ده
پاسخ : حـداقـل پاداشى كه به نيكوكاران داده مى شود ده برابر است و همينطور به نسبت اهميت عمل و درجـه اخـلاص آن و كوششها و تلاشهايى كه در راه آن انجام شده است بيشترمى شود , تا به جايى كـه هـر حـد و مـرزى را درهم مى شكند و جز خدا حد آن را نمى داندمثلا انفاق در اسلام پاداشش هفتصد برابر عمل نيك و در مورد استقامت كه ريشه تمام موفقيتها و سعادتها و خوشبختيهاست و هيچ عقيده و عمل نيكى بدون آن پا بر جانخواهد بود , پاداش بى حساب ذكر شده است . بنابراين آيات مزبور هيچگونه اختلافى با هم ندارند .
کد سوال : 7961
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيـه 164 سـوره انعام مى گويد : هيچ كس جز براى خود عملى انجام نمى دهد و هيچ گناهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى كشد و اين با ديگر آيات قرآن و بعضى از روايات و احاديث تطبيق نـمى كند مثلا در آيه 25 سوره نحل مى خوانيم : آنها درروز رستاخيز بار سنگين گناهان
پاسخ : آيـه 164 سوره انعام مى گويد : بى جهت و بدون ارتباط , گناه كسى را بر ديگرى نمى نويسند ولى آيـات و روايـاتـى كـه اشاره شد مى گويد : اگر انسان بنيانگذار عمل نيك و بد ديگرى باشد , و به اصطلاح از طريق تسبيب در انجام آن عمل دخالت داشته باشد , در نتايج آن شريك خواهد بود و در حقيقت عمل خود او محسوب مى شود ,زيرا پايه و اساس آن , به دست وى گذارده شده است .
کد سوال : 7962
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيه 6 سوره اعراف مى گويد : در روز قيامت از همه حتى پيامبران و پيشوايان سئوال مى كنيم و اين بـا بعضى ديگر از آيات قرآن منافات دارد مثلا در سوره الرحمن مى خوانيم : در آن روز از هيچكس سئوالى نمى شود بلكه افراد گناهكار از چهره شان شناخته مى شوند اين دو دسته
پاسخ : از مجموع آيات مربوط به سئوال و جواب در روز قيامت چنين استفاده مى شود كه مردم در آن روز , مـراحـل مـختلفى را مى پيمايند , در پاره اى از مراحل هيچگونه سئوال وپرسشى از آنها نمى شود حتى مهر بر دهان آنها مى گذارند و تنها اعضاى پيكرشان كه آثار اعمال را در خود حفظ كرده اند , به عنوان يك گواه گويا و انكار ناپذير ,چگونگى اعمالشان را بازگو مى كنند در مرحله بعد , مهر از زبـانـشان برداشته مى شودو به سخن مى آيند و از آنها پرسش مى شود آنها نيز با مشاهده روشن شـدن حـقايق درپرتو گواهى اعضا به اعمال خود اعتراف مى كنند , درست همانند مجرمى كه با مشاهده آثار عينى جرم چاره اى جز اعتراف نمى بيند .
کد سوال : 7963
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : دربـاره وسـيله نابودى قوم ثمود در قرآن تعبيراتى است كه با هم تضاد دارند مثلا درآيه78 سوره اعراف وسيله نابودى اين قوم زلزله ذكر شده اما آيه 13 سوره فصلت برمى آيد كه صاعقه آنها را نابود كرد و در آيه 5 سوره حاقه آمده : بوسيله يك عامل ويرانگر ( طاغيه ) از مي
پاسخ : هـر سـه عـامـل بـه يك چيز بازگشت مى كند زيرا بسيار مى شود كه زمين لرزه در يك منطقه بر صـاعـقه هاى عظيم ايجاد مى شود يعنى نخست صاعقه توليد مى شود و به دنبال آن زمين لرزه به وجود مى آيد و اما طاغيه معنى موجودى است كه از حد خود تجاوز كند و اين هم با زلزله سازگار است و هم با صاعقه بنابراين تضادى در ميان آيات نيست .
کد سوال : 7964
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيـه 122 سـوره توبه مى گويد : شايسته نيست مومنان همگى به سوى ميدان جهاد كوچ كنند و اين منافات دارد با آيات ديگر قرآن كه به همه دستور شركت در جهاد داده شده و تخلف كنندگان به شدت مورد سرزنش قرار گرفته اند
پاسخ : اين دو دستور با توجه به شرائط مختلف صادر شده مثلا در مورد جنگ تبوك و روبروشدن با ارتش نـيرومند امپراطورى روم چاره اى جز اين نبود كه همه مسلمانان آماده جهاد شوند , ولى در مورد مقابله با گروههاى كوچكتر , ضرورتى ندارد كه همه مسلمانان حركت كنند مخصوصا در مواردى كه خود پيامبر در مدينه مى ماند نبايدمدينه را خالى نمايند و خطرات احتمالى آن را ناديده بگيرند .
کد سوال : 7965
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : هـمـانگونه كه مى دانيم قرآن مجيد در يك جا مخالفان را دعوت به آوردن مثل قرآن كرده است و در جاى ديگر به آوردن ده سوره همانند قرآن , و در مورد ديگر به آوردن يك سوره مثل سوره هاى قرآن , اين تفاوت در تحدى و دعوت به مبارزه براى چيست ؟
پاسخ : مى توان گفت اين تفاوت از قبيل تنزل از مرحله بالاتر به مرحله پايين تر است . درسـت مـثـل ايـنـكـه كـسـى بـه ديگرى بگويد اگر مى توانى شعر بگويى ديوانى مثل ديوان من بـنـويـس بـعـد بـگـويـد لااقل يك قصيده بگو و اگر آن هم از دستت برنمى آيد لااقل يك رباعى مثل رباعى هاى من بگو پاسخ ديگر اينكه قرآن از ماده قرائت است هم بر كل قرآن صادق است و هم بر جزء آن . بنابراين تحدى به مثل قرآن مفهومش تمام قرآن نيست و با ده سوره و حتى يك سوره نيز سازگار اسـت از سـوى ديـگر واژه سوره نيز در اصل به معناى مجموعه و محدوده است و بر مجموعه اى از آيـات نيز تطبيق مى كند هر چند يك سوره كامل نباشد و به تعبير ديگر سوره در دو معنا استعمال مـى شود يكى به معناى مجموع آياتى كه هدف معينى را تعقيب مى كند و ديگر يك سوره كامل كه نام خاصى دارد . شـاهد اين سخن آيه 86 سوره توبه است آنجا كه مى فرمايد و اذا انزلت سوره ان آمنواباللّه و جاهدوا مـع رسـوله 000 منظور از سوره در اين آيه همان آياتى است كه دعوت به ايمان و جهاد مى كند هر چند يك سوره كامل نباشد . راغـب نـيـز در كتاب مفردات در تفسير آيه اول سوره نور سوره را به مجموعه اى از احكام تفسيركرده است . خلاصه اينكه فرق چندانى ميان قرآن , سوره و ده سوره از نظر مفهوم لغوى نيست يعنى هر سه به مجموعه اى از آيات قرآن اطلاق مى شود نتيجه اينكه تحدى قرآن به يك كلمه ويا يك جمله نيست تـا كـسى ادعا كند من مى توانم مثل آيه و الضحى يا آيه مدهامتان يا جمله ساده اى از قرآن را انـشـاء نـمايم بلكه تحدى به مجموعه اى ازآيات است كه هدف مهمى را تعقيب كند و با بقيه قرآن كاملا منسجم باشد .