• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 13942
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : كتا بي كه خواص آيات و سوره هاي قرآن را بيان كرده است معرفي نماييد .
پاسخ : در اين زمينه ر . ك : اسرار قرآن غزالي ترجمه : خديو جم جاذبه قرآن علي كريمي جهرمي خواص الايات محمد تقي نجفي نمونه هايي از تاثير و نفوذ قرآن علي كريمي جهرمي ضمناً در بسياري از تفاسير در آغازهر سوره ، فضيلت و خواص هر سوره نقل گرديده است ؛ مانند : تفسير مجمع البيان ، منهج الصادقين و ديگر تفاسير.;
کد سوال : 13943
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : مفهوم آيه و اركعي مع الراكعين چيست ؟
پاسخ : به مفهوم برپا داشتن نماز به همراه نمازگزاران است ( نمازجماعت ) ؛ زيرا ركوع نمودن جز در مورد نماز توصيه نشده است . ;
کد سوال : 13944
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا به قرآن اوصاف مجيد و كريم داده شده ؟
پاسخ : اين اساسمي و اوصاف را خود خداوند به قرآن داده است . الف ) بل هو قرآن مجيد، ( بروج ، آيه 132 ) . ب ) انه لقرآن كريم ، ( واقعه ، آيه 77 ). ج ) ولقد آتينك سبعا" من المثاني والقرآن العظيم ، ( حجر، آيه 87 ) . ;
کد سوال : 13945
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : علت عدم استجابت دعاهايم و قضاي نماز صبح چيست ؟
پاسخ : تحول روحي پديد آمده در شما، تحولي مثبت است و نشان ازوزيدن الطاف رحماني خداوند، درباره شما دارد .اميد است هم چنان باخودسازي و طي مراحل كمال و تهذيب نفس ، اين روحيه را در خود تثبيت نموده و به مراحل بالاتري صعود كنيد .درباره خواب ديدن ، گفتني است كه نوع دعاها و اعمالي كه براي ديدن اشخاص در رويا ذكر گرديده ، به صورت اقتضاست و در صورتي تاثير مي كند كه مانعي در كار نباشد .اين مواقع ،ممكن است در درون آدمي و يا در آن شخص باشد كه مي خواهد او را دررويا ببيند .بنابراين اگر تاثيري مشاهده نمي كنيد، آن را دنبال ننماييد .ولي اين بدان معنا نيست كه دعاي شما، حبس شده باشد .دعا براي كسي حبس شده كه اساساً حال دعا و انابه به درگاه خداوند را ندارد و كمتر متوجه خداست وكمتر به درگاه او نيايش مي كند .آن يكي الله مي گفتي شبي تا كه شيرين مي شداز ذكرش لبي گفت شيطان : آخر اي بسيار گواين همه الله را لبيك كو ؟مي نيايد يك جواب از پيش تخت چند الله مي زني با روي سخت او شكسته دل شد و بنهاد سرديد در خواب او خضر اندر خضر گفت : هين ، از ذكر چون وامانده اي چون پشيماني ، از آن كش خوانده اي ؟ گفت : لبيكم نمي آيدجواب زآن همي ترسم كه باشم رد باب گفت : آن الله تو، لبيك ماست وآن نيازو سوزو دردت پيك ماست در مورد بيدار شدن براي نماز صبح، رعايت اين نكات مفيد است : 1- حتي الامكان بايد زودتر خوابيد تا بتوان زودتر ازخواب برخاست . 2- شب ها، غذاي سبك و اندك بخوريد .3- از ساعت زنگ دار استفاده كنيد .4- از اهل خانه و يا دوستان خود بخواهيد شما را بيداركنند .5- چنانچه دوست و يا اقوامي داريد - كه سحرخيزند - ( در صورت داشتن تلفن ) به آنان سفارش كنيد كه به مدت بيست روز - آن هم هر روز -براي نماز به شما زنگ بزنند .6- سه آيه آخر سوره كهف را بخوانيد و ساعتي كه مي خواهيد بيدار شويد را در نظر بگيريد .7- هنگام بيدار شدن از خواب ،بلافاصله از بستر برخيزيد .8- در صورت كوتاهي كردن در برخاستن ازخواب ، خود را تنبيه كنيد؛ مثلاً آن روز را غذا نخوريد و يا خود را از چيزهاي ديگر محروم كنيد؛ مثلاً : تماشاي تلويزيون ، رفتن به ديدار دوستان و. ...;
کد سوال : 13946
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا در قرآن كريم اغوا يك جا به خدا و در جاي ديگر به شيطان نسبت دادهشده است
پاسخ : روش قرآن در طرح مسايل مربوط به آفرينش و نظام اسباب آن ، چنان است كه گاهي كاري را به خداوند نسبت مي دهد و همان را نيز به اسباب منتسب مي سازد؛ براي نمونه : ( ( خداوند در حين مرگ جانها رامي گيرد ) ) . ( زمر، آيه 42 ) ( ( بگو ملك الموت به هنگام مرگ جان شما رامي گيرد ) ) . ( سجده ، آيه 11 ) يا در موضوع ديگر : ( ( خداوند هر كه را بخواهدگمراه و هر كه را بخواهد هدايت مي كند ) ) . ( رعد، آيه 27 ) ( ( و بسياري را گمراه كردند ) ) . ( مايده ، آيه 77 ) و يا در موضوع ديگر : ( ( و اين چنين ما براي هر امتي عملشان را زينت مي دهيم ) ) . ( انعام ، آيه 108 ) ( ( شيطان كردار زشت آنان را درنظرشان زيبا نمود ) ) . ( انفال ، آيه 48 ) از اين نمونه ها در قران مجيد به وفوريافت مي شود .اين موضوع ريشه در بينش توحيدي قرآن دارد؛ چرا كه هرچه در اين عالم از اسباب و نظامات وجود دارد، جملگي مجريان اراده حق هستند و هيچ ثنويتي در عالم حقيقت ندارد، تا اهريمن و اهورا مزدا دونيروي متقابل باشند .شيطان نيز اگر شيطان است ، مقهور اراده الهي و مجري مشيت كلي اوست . البته تصور نشود كه اين موضوع با اختيار برخي موجودات ، تنافي دارد؛ چرا كه مختار بودن برخي از موجودات نيز به مشيت الهي است و او موجوداتي مختار را آفريده است . بر اين اساس اغواي شيطان نيز، جريي از نظام قانونمند هستي و مشيت قاهره خداوند است . ;
کد سوال : 13947
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : حوض كوثر كه در بهشت است براي چه كساني است ؟ حوض كوثر چه كساني را سيراب مي كند؟
پاسخ : در حوض كوثر، آب گوارايي وجود دارد كه در روز قيامت مومنان را سيراب كرده و از عطش نجات خواهد داد .البته كساني از اين حوض سيراب خواهند شد كه در دنيا نيز از ساقي آن يعني وجود مقدس پيامبر ( ص ) و خاندان پاكش كسب نور و فيض كرده و در كنار اقيانوس تعاليم آنان ، جرعه اي نوشيده باشند.;
کد سوال : 13948
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چند سوره از قرآن در شب قدر بر پيامبر نازل شده ؟
پاسخ : - طبق آيات قرآن و روايات معصومين ( ع ) كل قرآن يك مرتبه در شب قدر به يكباره بر پيامبر ( ص ) نازل شده است و بار ديگر در ظرف 23 سال به طور تدريجي بر وجود ايشان نازل گشته است. ;
کد سوال : 13949
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در آيه ( الرجال قوامون علي النسا ) چرا زنان اينقدر بي ارزش گرفته شده وچرا اجازه كتك زدن زن ، به مرد داده شده ؟
پاسخ : درباره آيه شريفه ( ( الرجال قوامون علي النسا ) ) بايد معناي آن را به درستي فهم نمود .در اين رابطه بايد ابتدا درك درستي از ( ( قوام ) ) بودن مرد ودايره شمول آن داشت ، تا بتوان به دليل و فلسفه آن راه يافت . بنابراين دراينجا سه نكته بايد روشن شود : معنا، گستره و حكمت . الف ) در رابطه بامعناي كلمه ( ( قوام ) ) آمده است : ( ( القوام من القيام و هو اداره المعاش ) ) ؛ يعني ، ( ( قوام ) ) مشتق شده از ( ( قيام ) ) و آن به معناي اداره امور زندگي است ، ( تفسيرالميزان ، ج 4، ص 215 ) . ب ) گستره اين حكم محدود به روابط خانوادگي است . به عبارت ديگر اين آيه ، بيانگر برتري مطلق مرد نسبت به زن نيست وتنها مسووليت مرد در سرپرستي كانون خانواده را بيان نموده و به دنبال آن ،به برخي از توابع اين مسووليت ( مانند لزوم تامين نيازهاي اقتصادي خانواده ) اشاره مي كند .ج ) فلسفه اين حكم آن است كه به طور طبيعي مرد،توانايي بهتري براي اداره خانواده و تامين نيازمندي هاي آن دارد .از طرف ديگر زن نيازمند محيطي امن همراه با آسايش كافي است تا در پرتو آن ،بتواند به انجام وظايف ديگري كه در نظام آفرينش بر عهده او قرار داده شده است ( مانند حمل ، رشد و تربيت فرزند و ...) بپردازد .بنابراين رياست ومسووليت مرد و در راستاي آن تلاش براي اداره و تامين نيازهاي خانواده ، نه تنها امري شرعي ؛ بلكه حقيقتي تكويني و متناسب با نظام خلقت زن و مرداست . آيه فوق پس از آنكه اعلام مي دارد قوام زندگي زن يعني مسووليت اداره و تامين نيازهاي او بر عهده مرد است ، دستوراتي را در رابطه باچگونگي برخورد با برخي از مشكلات احتمالي در روابط زوجين بيان مي دارد .در اين رابطه نكاتي چند شايان توجه است : 1- دستورات صادره در اين آيه در مورد نشوز است و نشوز آن است كه زن در مقابل تكاليف اختصاصي اش يعني تمكين و عفاف بدون هيچ عذر موجهي سرپيچي نمايد .جالب اين است كه اگر زني از انجام كارهاي خانه ، بچه داري و... سرباز زند شارع مقدس هيچ حقي براي مرد در برابر آن قرار نداده و لذا مردنمي تواند در اين موارد واكنش نشان دهد .بنابراين آيه فوق در رابطه بابسياري از مسايل اختلافي زوجين ساكت است و هيچ حقي براي مرد دربرابر آن قرار نداده و لذا مرد نمي تواند در اين موارد واكنشي نشان دهد.بنابراين آيه فوق در رابطه با بسياري از مسايل اختلافي زوجين ساكت است و هيچ حقي براي مرد جز در دو مورد فوق كه زن با پيمان ازدواج تعهد به آنهارا ملتزم شده صادر نكرده است . 2- ( ( نشوز ) ) مسلما" امري برخلاف حقوق مرد است و براي مقابله با آن بهترين راه اين است كه قبل از مراجعه به ديگران مشكل را در داخل خانه حل نمود، ولي اگر چنين چيزي ميسر نبودآنگاه نوبت به خارج از منزل و دخالت دادن ديگران مي رسد كه در آيه بعدسالمترين راه آن عنوان شده است . 3- حل مساله نشوز در داخل خانه نيز به اشكال مختلفي انجام پذير است و جالب اين است كه خداوند از ملايمترين راه ها شروع نموده و در صورت تاثير گذاري آن مراتب بالاتر را اجازه نداده است . لذا در مرتبه اول سفارش به پند و اندرز نموده است . چنين روشي حكيمانه ترين شيوه در حل مشكلات زوجين است . ليكن اگر زني در برابراندرزها و نصايح شوهر سر تسليم فرود نياورد و همچنان بر تخلف از حقوق زوج پايداري ورزيد چه بايد كرد؟ در اينجا نيز خداوند راه دومي را پيشنهادنموده است كه از حد برخورد منفي عاطفي بالاتر نمي رود و آن خودداري ازهمبستر شدن با وي مي باشد .در اينجا نيز اگر مشكل حل شد ديگر كسي حق پيمودن راه سوم را ندارد، اما اگر زن در چنين وضعيتي نيز سرسختي نشان داده و حاضر به تامين حقوق طرف مقابل نگرديد چه بايد كرد؟ دراينجا چند راه قابل تصوير است : الف ) مرد حقوق خود را ناديده انگارد و درمقابل نشوز زن به كلي ساكت شود، هر چند ساليان دراز اين برنامه ادامه يابد .چنين چيزي براساس هيچ منطقي قابل الزام نيست و اختصاص به مردهم ندارد، يعني در هيچيك از نظامهاي حقوقي جهان نمي توان به صاحب حقي الزام كرد كه در برابر حقوق خود ساكت شود و دم نزند، يعني از نظراخلاقي ، آنهم در موارد خاصي مي توان چنين توصيه اي نمود ولي نبايد بين مساله حقوقي و اخلاقي خلط كرد .از طرف ديگر نشوز زن اقسامي دارد كه برخي از آنها مسلما" به زيان خود او هم تمام مي شود و بر مرد لازم است كه به عنوان مدير كانون خانواده كنترل هدايتگرانه و سازنده بر رفتار زن داشته باشد .ب ) راه ديگر آن است كه مرد از هر طريق ممكن استيفاي حقوق نمايد .چنين چيزي را هرگز شارع اجازه نمي دهد و براي استيفاي حق روشهاي معيني وضع نموده است ، زيرا در غير اينصورت ممكن است به زن ستم شود و انواع مفاسد و مظالم ديگر به بار آيد .ج ) راه ديگر آن است كه مرد با مراجعه به ديگران اعم از مراجع قضايي يا افراد ذي نفوذ ديگر حقوق خود را استيفا كند، چنين چيزي اگر چه ممكن است حق مرد را تامين كندولي هنوز با امكان حل مشكل در داخل خانه بهتر است مساله به بيرون كشيده نشود .زيرا ابراز خارجي مسايل داخل خانه آسيب هاي فراواني براي خانواده به بار مي آورد كه در اينجا جاي ذكر آن نيست ، لذا خداوند حكيم حل خارجي را به عنوان آخرين راه ممكن پيشنهاد مي نمايد .د ) راه ديگر آن است كه مرد اندكي قاطعانه تر از برخورد منفي عاطفي فوق برخورد نمايد.لذا قرآن مجيد به عنوان آخرين راه حل ممكن در داخل خانه مساله ( ( ضرب ) ) را مطرح نموده است . البته اين مساله نيز حدودي دارد كه هرگز با آنچه دراذهان عمومي يا تبليغات مسموم مطرح مي شود، سازگاري ندارد .در رابطه با حد و چگونگي زدن ، علامه مجلسي ( ره ) در بحار الانوار ، ج 104 ، ص 58 روايتي از فقه الرضا ( ع ) نقل نموده است كه ( (... والضرب بالسواك و شهبه ضربا" رفيقا" ؛ زدن بايد با وسايلي مانند مسواك و امثال آن باشد، آنهم بامدارا و ملايمت ) ) . ظاهر روايت فوق به خوبي نشان مي دهد كه ( ( ضرب ) ) بايددر پايين ترين حد ممكن باشد و هرگز نبايد اندك آسيبي بر بدن وارد كند.وسيله اي كه در اين روايت اشاره شده چوبي بسيار نازك مانند سيگار و سبك و كم ضربه اي است . نكته ديگري كه از آيه شريفه به دست ميآيد اين است كه دستور فوق جنبه موقت و گذرا دارد و نبايد به آن مداومت بخشيد، زيرا به دنبال اين عمل دو واكنش احتمال مي رود : يكي آن كه زن به حقوق مردوفادار شود، در اينصورت قرآن مي فرمايد : ( ( فان اطعنكم فلا تبغوا عليهن سبيلا ؛ اگر به اطاعت درآمدند بر آنها ستم روا مداريد ) ) . يعني ، اگر زن در برابرحقوقي كه بر آن پيمان بسته است تسليم شد ديگر مقابله با وي ظلم و تجاوزاست . واكنش ديگر آن است كه همچنان سرسختي نشان دهد و كانون خانواده را گرفتار تزلزل و بي ثباتي نمايد، در اين رابطه در آيه بعد فرموده است : ( ( و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكما" من اهله و حكما" من اهلها ان يريدا اصلاحا" يوفق الله بينهما ان الله كان عليما" خبيرا" ؛ اگر خوف گسست در بين آن دو يافتيد، پس حكمي از ناحيه مرد و حكمي از بستگان زن برگزينيد، اگر از پي آن خواستار صلاح باشند خداوند بين آنان وفاق ايجادخواهد كرد، همانا خداوند دانا و آگاه است ) ) . نكته جالب توجه اين است كه قرآن مجيد در آخرين مرحله گشودن گره را به دست نزديكان و بستگان قرارمي دهد تا مساله با سلامت هر چه بيشتر روال خود را طي كند و براي اينكه حقي از هيچيك از طرفين زايل نشود و تبعيضي رخ ننمايد فرموده است كه از هر جانب حكمي برگزيده شود و با رعايت حقوق و مصالح طرفين مشكل را برطرف نمايند .خلاصه در اين حكم شرايط زير ديده مي شود : ( 1 ) اختصاص به مورد سرپيچي زن از تكليف خود و حقوق مسلم مرد دارد،حقوقي كه با پيمان ازدواج ، زن وفاداري خود نسبت به آن را متعهد شده است . ( 2 ) در راستاي حل مشكل در داخل خانه و خودداري از بروز آن درخارج از منزل وضع شده . ( 3 ) سومين مرحله حل اختلاف در خانه است وبدون گذر از مراحل پيشين روا نيست . ( 4 ) حد آن نازلترين مرتبه ضرب است و نبايد موجب كمترين آسيبي بر بدن زن شود .( 5 ) موقتي است و چه داراي نتيجه مثبت و چه منفي باشد بايد به زودي از آن دست كشيد .نكته ديگري كه شايان ذكر است اين است كه اساسا" ديدگاه شارع نسبت به زدن همسرنگرشي منفي است و نصوص زيادي در نهي از اين عمل وارد شده است. اين روايات همه در زماني بيان شده كه خشونت عليه زنان از توهين وفحاشي تا ضرب و جرح و حتي قتل را شامل مي شد، و اسلام آنها را تحريم و مستوجب مجازات فقهي و قضايي در دنيا و عذاب آخرت دانست . برخي از اين روايات عبارتند از : 1- پيامبر ( ص ) فرمود : من در شگفتم از كسي كه زن خود را مي زند، در حالي كه خودش براي كتك خوردن ، سزاوارتر است. زنانتان را مزنيد كه قصاص دارد .2- و نيز فرمود : زنان بر مرد كريم ، غالب مي شوند و مرد لييم ، بر زنان مسلط مي گردد .من دوست دارم كريم مغلوب باشم نه لييم غالب . 3- از امام صادق ( ع ) از پدرش روايت شده كه گفت : وقتي با زني ازدواج مي كنيد، احترامش كنيد .زن مايه آرامش شما است . زنان را آزار ندهيد و حقوق آنان را ضايع نكنيد .4- پيامبر ( ص ) فرمود : هر مردي كه بر بد اخلاقي همسرش صبر كند، خدا اجر داوود ( ع ) را به او مي دهد و به هر زني كه بر بداخلاقي مردش صبر كند، همچون اجر آسيه را كه با فرعون ،كنار آمد، عطا مي كند .5- حضرت محمد ( ص ) فرمود : ( ( زنان را نزنيد و تقبيحمكنيد ) ) . 6- حضرت علي ( ع ) فرمود : ( ( در هر حال با زنت مدارا كن و با او به نيكي رفتار نماي تا زندگي لبريز از صفا و صميميت باشد ) ) . 7- آخرين چيزي كه به وقت وفات ، از رسول خدا ( ص ) شنيدند - كه در زير زبان همي گفت -سه سخن بود : ( ( نماز بر پا داريد و مراقب حقوق بردگان باشيد و ستم نكنيد .والله الله در حديث زنان ، كه در دست شمايند .با زنانتان ، نيكو زندگي كنيد وحريم آنان را نگاه داريد .8- و رسول خدا ( ص ) ، خشم و توهين زنان راتحمل مي كرد .روزي زن عمر جواب وي به خشم ، باز داد .عمر گفت : يالكعا، جواب باز مي دهي ؟ گفت : آري كه رسول ( ص ) از تو بهتر است ، زيرازنان ، وي را جواب باز مي دهند و او تحمل مي كند .9- يك روز، زني به خشم ، دست فراسينه رسول خدا ( ص ) زد .مادر وي با وي درشتي كرد كه : چرا كردي ؟ رسول خدا گفت : بگذار بيش از اين نيز كنند و من درگذرم ، ( احاديث به نقل از بولتن انديشه ، ويژه ( ( زن ) ) ، ص 350 ) . نكته اي كه لازم است در پايان به آن اشاره كنيم اين كه اصولاً در بررسي يك كتاب بويژه كتب مهم نبايستي تنها با ديدن يك آيه در موردي به قضاوت نشست . حال اگر آن كتاب كتاب آسماني باشد موضوع اهميت فوق العاده تري پيدا مي كند .وقتي مي توان درباره نگاه قرآن به زن و مرد سخن گفت كه مجموعه آيات در اين زمنيه ديده شود نه اين كه - كلوا و اشربوا در گوش كرد و لا تسرفوا را فراموش كرد .بنابراين وقتي مي توان ديدگاه در اين زمينه ارايه داد كه به مجموع آيات قرآن نظر شود .ثانيا" : قرآن براي خود مفسر و مبين تعريف كرده است ( ( و انزلنااليك الذكر ليتبين للناس مانزل اليهم ؛ و ما قرآن را بر تو نازل كرديم تا براي مردم آنچه را كه ما نازل كرديم بيان كني ) ) حال براي درك محدوده معناي يك آيه بايستي ديگر ادله را در سنت مورد توجه قرار داد .چنانكه براي فهم آيه قوامون بايستي آيات ديگر و هم چنين روايات صحيحي كه براي تبيين محدوده هر يك از آنها وارد شده مورد توجه قرار گيرد .موفق باشيد ;
کد سوال : 13950
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : كدام يك از پيامبران علاوه بر سمت پيامبري حكمراني هم داشتند؟
پاسخ : ازآيات قرآن و روايات استفاده مي شود كه ذوالقرنين ، داوود، سليمان ويوسف ( ع ) پادشاه بوده اند ( بعد از نوح ( ( ع ) ) ) . قلمرو حكومت ذوالقرنين ازمشرق تا مغرب شناخته شده آن زمان بوده است . [ گرچه در پيامبر بودن ذوالقرنين اختلاف نظر وجود دارد و طبق بعضي از روايات او مومن و ولي خداوند و صاحب مقام بوده و خداوند به او علم داده است ] ( حضرت يوسف را هم برخي شخص دوم حكومت يا وزير اقتصاد دانسته اند .) به حسب روايات مطلب روشن است . ( ( جعل الجبار العاتي له عبدا" بعد اذ كان له مالكا ) ) ، ( كافي ، ج 2، ص 89 ) . هم چنين حضرت موسي ( ع ) و پيامبر گرامي اسلام ( ص ) نيز حكومت داشته اند، گر چه نوع حكومت اين دو پيامبر با جناب داوود و سليمان فرق مي كند .در قرآن كريم داستان حكومت طالوت بر بني اسراييل و جنگيدن اوبا جالوت ستمگر آمده است ( طالوت صاحب علم و مقامات بوده و از طرف پيامبر زمان خودش براي حكومت و بنا به قولي براي وزارت جنگ منصوب بوده است ) . حكومت حضرت داوود هم در ادامه جنگ طالوت و غلبه او برجالوت بوده است . ;
کد سوال : 13951
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در قيامت چه عذابي براي خانمهايي كه موهايشان را نمي پوشانند وجود دارد؟
پاسخ : در روايت آمده است كه اميرالمومنين ( ع ) مي فرمايد : من و فاطمه خدمت رسول خدا ( ص ) بوديم و ديديم كه حضرت به شدت گريه مي كند .علت راسوال نموديم ، حضرت فرمودند : شبي كه مرا به معراج بردند نمونه هايي ازاهل عذاب را به من نشان دادند و گريه من به خاطر آن چيزهايي است كه مشاهده كردم ... از جمله زناني از امتم را ديدم كه در عذاب هستند و سپس به ذكر موارد پرداختند تا رسيدند به اينجا كه فرمودند : ( ( و رايت امراه معلقه بشعرها يغلي دماغ راسها؛ زني را ديدم كه به موهايش آويزان در آتش است ومغز سرش مي جوشد ) ) . سپس به ذكر علت اين عذاب ها پرداخت و در موردياد شده فرمودند : ( ( اين زني از امت من بوده كه در دنيا موي خودش را ازنامحرم نمي پوشاند ) ) ، ( بحارالانوار، ج 8، ص 309 ) . گفتني است كه اين درباره زني است كه عمدا" و از روي آگاهي موي سرش را به نامحرم نشان بدهد؛ اما اگر زني در اثر ندانستن و يا اشتباها" مويش در معرض ديد نامحرم قرار گرفت ، مشمول اين روايت نمي باشد .هم چنين درباره مردي كه عمدا" وبا آگاهي به ساير بدن زن نگاه كند، چنانچه بدون توبه بميرد در روايات وعده عذاب شديد داده شده است . از پيامبر خدا ( ص ) نقل شده ( ( هر كه چشم خود را از حرام پر كند ( يعني به زن نامحرم نگاه مستمر داشته باشد كه لذت ببرد نه نگاه گذرا ) خداوند در روز قيامت چشم او را از آتش پر گرداند مگراين كه توبه كند و از عمل خود دست بردارد ) ) ، ( ميزان الحكمه ، ج 13،ص 6323، ح 20280 ). ;