• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 13765
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قلم چه مرتبه اي از وجود است ؟
پاسخ : قلم : مرتبه اي از مراتب وجود است كه موجودات جهان هستي ، به صورت اجمال و بساطت در آن تحقق دارند؛ ولي در عين حال ( ( قلم ) ) وجودتفصيلي آنها را افاضه مي كند .از اين رو، مي توان گفت : قلم نگاه دار اجمال موجودات و افاضه كننده ً تفصيل آنان است ، ( همان ، صص 178 - 183 ) . ;
کد سوال : 13766
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : خداوند مي فرمايد : ( ان تتقوالله يجعل لكم فرقانا ) × مگر طلحه و زبير، ياران باتقواي پيامبر نبودند؟ چرا در ولايت علي ( ع ) اشتباه كردند؟
پاسخ : طلحه و زبير از ياران پيامبر ( ص ) بودند و منكر مساله ولايت علي ( ع ) بعد از پيامبر اسلام ( ص ) نبودند، حتي باعلي ( ع ) پيمان بسته و بيعت كرده بودند .طلحه اولين كسي است كه باعلي ( ع ) بيعت مي نمايد و اولين كسي هم است كه نكث بيعت نموده وپيمان شكني مي نمايد و امام علي ( ع ) در نامه به طلحه و زبير سابقه درخشان آنان را بازگو نموده به زبير ( فارس قريش ) به طلحه شيخ المهاجرين اطلاق مي كند و به آنها گوشزد مي نمايد كه شما با من پيمان بسته ايد حتي به آنهامي گويد اگر در بيعت خويش هم مجبور بوديد راه براي شما هموار است چرادست به توطيه مي زنيد، ( امام علي الگوي زندگي ، حبيب الله احمدي ) . طلحه و زبير كه هواي حكومت در سر داشتند و علي ( ع ) را آماده واگذاري بعضي ازمناصب مهم حكومت به خودشان نديدند تحت تاثير هواي نفس ووسوسه هاي شيطاني بيعت خود را با علي شكستند .امام علي ( ع ) در اين مورد مي فرمايد : آگاه باشيد شيطان حزب خود را بسيج كرده و سپاهش راگردآورده است تا بار ديگر ظلم و ستم به وطنش بازگردد و باطل به جايگاه نخستينش رسد، ( نهج البلاغه ، خطبه 22 ) . اين مساله نشان مي دهد كه سرانحراف اين دو نوعي بي تقوايي است ، بنابراين اگر هم در گذشته ازتقواي نسبي برخوردار بودند ولي به تدريج هواخواهي و نفس پرستي آنان بر تقوا غلبه يافت و همين مساله موجب انحراف آنان شد .خداي سبحان انسان ها را به دو گروه حزب الله و حزب شيطان تقسيم مي كند ونشانه اصلي حزب الله دوست داشتن براي خدا و دشمن داشتن براي خدامي شمرد و اين گروه را از رستگاران مي شمارد .در مقابل اينها گروهي هستندكه براي حفظ منافع خويش رابطه دوستي با دشمنان خدا برقرار مي كند وراه نفاق و دورويي را پيش مي گيرند و تكيه بر قدرت و هواي خودمي كنندو در ميان بندگان خدا تخم ظلم و فساد مي پاشند [ استحوذ عليهم الشيطان فانساهم ذكر الله اوليك حزب الشيطان الا ان حزب الشيطان هم الخاسرون ] طلحه و زبير هم در آن مقطع زماني تخم نفاق و تفرق را پاشيدندو صف خودشان را از صف حزب الله جدا كردند و در مقابل امام واجب الطاعه خروج كرده و ايستادند .در واقع انسان مي تواند در سنين مختلف زندگي خود شايستگي هاي گوناگون داشته باشد - همانند طلحه و زبير - و يك روزدر صف حق باشد و بهشت بر او واجب گردد و روز ديگر از آن صف خارج شود و در صف باطل قرار گيرد و مورد غضب خداوند واقع شود، در تاريخ اسلام بسيار بودند كساني كه در طول عمر خود تغيير چهره دادند و ازصفوف حق به باطل يا از صفوف باطل به حق گراييدند وگرنه چه كسي مي تواند بگويد كسي كه آتش جنگ جمل را بر ضد امام و پيشواي خود كه همه او را به رهبري پذيرفته اند برافروخته و سبب ريختن اين همه خون شد آدم خوب و اهل نجات باشد .خداي سبحان در قرآن مي فرمايد : ( ( والسابقون الاولون من المهاجرين والانصار ...) ) ، ( توبه ، آيه 100 ) اين آيه شامل تمام مهاجران و انصار مي شود در حالي كه ميدانيم بعضي از آنها مانند عبدالله ابن ابي سرح و ثعلبه ابن حاطب انصاري از راه راست منحرف شدند و مغضوب خدا و پيغمبر گشتند .در حالي كه در آغاز در صف اصحاب پيامبر و جز مهاجران يا انصار بودند و نيز مي دانيم گروهي از منافقان كه قرآن مجيد شديدترين حملات را بر آنها دارد جزو اصحاب بودند .بر اين اساس جاي شك نيست كه صحابه پيامبر - مثل طلحه و زبير - را نيز بايد بر مقياس اعمالشان تا پايان عمر سنجيد و درباره آنها قضاوت كرد وگرنه گرفتار تناقضاتي مي شويم كه براي آنها هيچ پاسخي نمي توان يافت ، ( شرح نهج البلاغه پيام ، ج 2، ص 353 و 254، آيت الله مكارم ) . نتيجه : تقوا با هواپرستي و جاه طلبي ونفاق نمي سازد اگر اين موارد در انسان باشد تقوا جايگاه ندارد و اگر تقوانباشد فرقان بودن تقوا سالبه به انتفا موضوع است . ;
کد سوال : 13767
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : ( عرش ) به چه معناست ؟
پاسخ : عرش : اين واژه حكايت گر موجودي است كه نسبتش با همه ً موجودات يا خصوص عالم اجسام و مادي ، بسان نسبت سرير پادشاه به كشور است . هم چنين نسبتش به خداوند سبحان ، مانند نسبت سرير سلطان به سلطان است. به عبارت ديگر، ( ( عرش ) ) ، مرتبه اي از وجود است كه تمام صفات خداوندسبحان ، در آن تجلي كرده است . جايگاه پادشاه كه مقام صدور احكام است ، ( ( عرش ) ) نيز همان مقام صدور احكام تفصيل يافته موجودات است ؛ يعني ،در آن مقام ( ( وجوه ) ) تمام موجودات و وجودهاي شريف آنها، به طورتفصيلي حضور دارند .از آن جا كه گستره ً عرش مجرد و مادي را در بر مي گيرد،خود يك موجود مجرد است . از اين رو، فعليت هاي تمام موجودات مادون ،نزد خداوند سبحان و براي او با تمام وجودشان ، حضور دارد و به همين جهت عرش از مراتب علم خداوند به شمار مي رود .;
کد سوال : 13768
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : ( كرسي ) يعني چه ؟
پاسخ : كرسي : بنابر آنچه كه از روايات استفاده مي شود، كرسي ، ظاهر علم خداوند بوده و عرش باطن آن است . امام صادق ( ع ) در روايتي مي فرمايد : ( ( ... عرش در همان حال كه باكرسي مرتبط است ، از آن جدا مي باشد؛ زيرا آنها دو در، از بزرگ ترين درهاي غيب هستند و هر دو نهان اند، آن دو در غيب قرين و نزديك يك ديگراند.؛ زيرا كرسي باب آشكار غيب است كه آغاز آفرينش از آن بوده و همه ً اشيا از آن پديد مي آيند؛ و عرش باب نهان است كه علم چگونگي ، بودن ، اندازه ، حد، مكان ، مشيت ، صفت اراده و دانش الفاظ وحركات و ترك ، و علم بازگشت و آغاز، همه در آن يافت مي شود .پس آنهادر علم ، دو باب نزديك به يكديگرند؛ زيرا ملك عرش غير از ملك كرسي است و دانش آن ، نهان تر از علم كرسي است ... ) ) ، ( ر.ك : توحيد، صدوق ،باب 50، صص 321 - 323، ج اول ) . ;
کد سوال : 13769
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : وصيت حضرت علي ( ع ) در مورد قصاص ابن ملجم به چه كسي بود و چگونه ؟
پاسخ : وصيت حضرت علي ( ع ) براي قصاص ابن ملجم مسلما" به امام حسن ( ع ) ( پسرارشد آن حضرت ) بود .اما اين كه شما شنيده ايد كه امام حسن ابن ملجم راقصاص كرد، اين هم با قصاص مباشري سازگار است و هم تسبيبي ؛ يعني ،اگر هم حضرت دستور داده باشند كه شخص ديگري ابن ملجم را بكشد،ولي چون دستور از ايشان بوده است ، در محاوره عرفي گفته مي شود كه دستور دهنده قصاص كرد .امروزه هم در دادگاه ها بعضي افراد مي گويند ماجاني را قصاص كرديم ، در حالي كه تقاضاي قصاص از آنها بوده و دادگاه حكم را اجرا كرده است. ;
کد سوال : 13770
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : ( اسماالله ) چيست ؟
پاسخ : اسماالله : همان ذات خداوندمتعال است كه همراه با پاره اي از اوصافش در نظر گرفته شده است . از اين رو، خداوند سبحان با توجه به ذات خود و بدون توجه به هر چيز ديگري ، به آن كمالات متصف شده و به آنها ناميده مي شود .مفاهيم آنها نيز - كه همان اسماالله هستند - از ذات او بدون لحاظ هر چيز ديگري ، انتزاع مي شود؛ مثلا"از آن جهت كه ذات او، به خود و براي خود بوده و در همه شرايط، ثابت است ، ( ( حق ) ) مي باشد .و از جهت حضور ذات الهي و روشن بودن آن براي خودش و حضور ديگر موجودات نزد او، ( ( عالم ) ) و ( ( عليم ) ) است . و از آن جهت كه از دقيق ترين امور آگاه است ، ( ( خبير ) ) مي باشد و...، ( ر.ك : رسايل توحيدي ، صص 43 - 76 ) . ;
کد سوال : 13772
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : ( صراط ) يعني چه ؟
پاسخ : صراط : بر اساس آيات و روايات ، صراط - كه درعالم حشر قرار داشته و همه از آن عبور خواهند كرد از مو باريك تر و از شمشيربرنده تر است . اين صراط در مسير انسان ها در سير و حركتشان به سوي خداوند قرار گرفته است . از اين واژه استفاده مي شود كه حركت ، راهي است به سوي خداوند .اين صراط، ظهور باطن صراطي است كه انسان ها درزندگي دنيوي داشته و در آنها قرار گرفته بودند؛ زيرا در حقيقت انسان هادر زندگي دنيوي خود، صراطي به سوي خدا داشته اند و يا راهي به سوي غير خداوند پيموده اند باطن صراطي كه ما در اين جا داشته و براي خودساخته ايم ، براي هر انساني در قيامت بروز خواهد كرد و اين باطن ، در همان اول حشر ظاهر مي گردد .صراط در متن همه ً مواقف حشر ( صحيفه عمل ، قرايت نامه ً عمل ، ميزان و حساب ) خواهد بود و در واقع تمامي اين مواقف ، ازاجزاي صراطاند، ( ر.ك : موافقت حشر، محمدشجاعي ، دانش ، مبحث ( ( صراط ) ) ). ;
کد سوال : 13775
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چه دعاهايي بايد خواند و يااعمالي را انجام داد تا خداوند توفيق زيارت خانه خدا را به ما عنايت كند ؟
پاسخ : خواندن سوره نبا ( عم يتسايلون ) در هر روز ازجمله اعمالي است كه براي توفيق حج تجربه شده است ونيز در روايات آمده است كسي كه هزار مرتبه بگويد : ماشاالله خداوند حج را روزي او خواهد كرد .;
کد سوال : 13777
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : طبق معناي برخي از آيات ، آيا عزت و ذلت تنها اختصاص به خواست خدا دارد؟
پاسخ : اين آيات هرگز به معناي جبر نيست ؛ توضيح آن كه ( ( عزت ) ) به معناي خلل و نفوذناپذيري است و كاملا" بديهي است كه عزت به طور مطلق از آن خدا است . از طرف ديگر هر كس در راه خدا قدم بردارد وبه او متصل شود، داراي پناهگاه محكمي مي شود كه دشمنان قدرت رسوخ در آن و شكست آن را ندارند .ازاين رو خداوند مي فرمايد : ( ( العزه لله و لرسوله و للمومنين ) ) . و اگر در جاي ديگر آمده است : ( ( تعز من تشا و تذل من تشا ) ). ازاين رو است كه از غيرطريق و راه خدا، نمي توان به چنان عزت و سربلندي دست يافت . بنابراين راه رسيدن به عزت - كه همان ايمان و خداجويي است - با اراده انسان انجام مي گيرد و ثمره آن اين است كه خداوند بنده مومن را عزت مي بخشد .در مقابل نيز بشر با انتخاب خويش راه كفر و الحادرا برمي گزيند، كه در مقابل اين كار، خداوند او را ذليل مي سازد .بنابراين عزت و ذلت به دست خدا است ؛ ولي گزينش راهي كه ثمره آن عزت يا ذلت باشد به دست بنده است . ;
کد سوال : 13778
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا ترتيب تسبيحات اربعه بر عكس تسبيحات حضرت زهرا ( س ) است ؟
پاسخ : تسبيححضرت فاطمه زهرا ( س ) به شكل ديگري هم وارد شده است : ( ( سبحان الله ،الحمدلله ، الله اكبر ) ) . هم چنين در مورد تقدم تسبيح بر تحميد نيز رواياتي واردنشده است . در هر صورت هر موقعيتي تناسب با ذكري خاص و ترتيبي مخصوص دارد؛ مثلا" نماز با تكبير آغاز مي شود، پس از آن تحميد است ( الحمدلله ) و پس از آن تسبيح ( در ركوع و سجده ) ، بنابراين بايد گفت : چراتسبيحات اربعه روند ديگري نسبت به آغاز نماز دارد؟ در هر صورت اساس مطلب آن است كه اين اذكار متناسب با موقعيت شخص است ؛ مثلا" نماز باتكبير شروع مي شود، ولي در ركعات 3 و 4 تسبيح قبل از هر چيز مطرحمي شود .راز اين تفاوت شايد در اين موضوع نهفته باشد كه بنده ، با توجه به عظمت الهي در برابر او مي ايستد و ( ( الله اكبر ) ) مي گويد؛ ولي آن گاه كه كوچكي و نقص خود را در برابر او ديد، لب به تسبيح مي گشايد و از ان چه كه درباره خداوند تصور كرده است ، پوزش مي طلبد و مي گويد ( ( سبحان الله ) ). ;