• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 7664
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : شناخت حصولى چه نقشى را مى تواند در مورد شناخت حضور ايفاء كند ؟
پاسخ : شـنـاخـت حـصـولـى زمـيـنه ساز شناخت حضورى است و غالبا شناخت حضورى پس از شناخت حصولى براى انسان ميسور و ممكن مى شود .
کد سوال : 7665
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در قرآن پرواز پرندگان و حركت كشتى در دريا به خدا استناد شده است , در حاليكه قانون عليت وجـود دارد و علم علل و اسباب پرواز پرندگان و هواپيماها راكشف كرده و انسان مى تواند چنين كارهايى را انجام دهد .
پاسخ : اسـتـنـاد پـرواز پرندگان در آسمان و حركت كشتى ها در دريا به خداوند نه تنهامنافاتى با قانون عليت ندارد بلكه مثبت آن است زيرا هوا , باد , جرم , حركت و000 همه مخلوق خداوند مى باشند و خـداوند ميان آنها رابطه عليت را قرار داده است و خود حضرت حق سر سلسله علل است و هستى بخش آنهاست . و پـيـشرفت علم و بشر نيزمنافاتى با استناد اين پديده ها به خداوند ندارد چرا كه خداوند است كه علم ومعلوم و علت و معلول را آفريده است و همه , همواره به او محتاج و او بى نياز وستوده است .
کد سوال : 7666
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : كاربرد عسى و لعل كه به معناى شايد است از طرف خدا چه توجيهى دارد ؟
پاسخ : اين كلمات در جايى بكار مى رود كه براى رسيدن به هدف مقدمات زيادى لازم است به هنگامى كه يك يا چند قسمت از اين مقدمات حاصل شود هرگز نمى توان حكم قطعى به وجود آن هدف كرد بـلـكـه بايد به صورت يك حكم احتمالى بيان شود مثلا قرآن مجيدمى گويد : هنگامى كه قرآن خـوانـده شود گوش كنيد و خاموش باشيد اميد است مشمول رحمت خداوند شويد روشن است كه تنها با گوش دادن آيات قرآن انسان مشمول رحمت خداوند نمى شود بلكه اين يكى از مقدمات است و مقدمات ديگر آن فهم و درك آيات وسپس به كاربردن دستوراتى است كه در آنها آمده لذا در ايـن گـونـه موارد بايد بصورت يك حكم احتمالى بيان گردد و تنها با وجود مقدمه نمى توان حكم قطعى به حصول نتيجه كرد .
کد سوال : 7667
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : روشـن اسـت كه خداوند همه چيز را مى داند و اصولا در همه جا حاضر و ناظر است با اين حال چه نيازى به سئوال دارد كه انبياء و امتها را عموما و بدون استثناء موردبازپرسى قرار دهد ؟
پاسخ : اگـر سـئوال براى استعلام و درك واقعيت چيزى باشد , در مورد كسى كه عالم است معنى ندارد ولـى اگـر مـنـظور توجه دادن خود شخص و اتمام حجت به او و امثال آن بوده باشد , هيچ مانعى نـدارد درسـت مـثـل ايـنكه ما به شخص فراموشكارى خدمتهاى زيادكرده ايم و او به جاى خدمت مـرتـكـب خـيانتهايى شده و همه اين مسائل پيش ما روشن است , او را مورد بازپرسى قرار داده و مـى گـوئيم آيا ما اين همه به تو خدمت نكرديم ؟ و آيا تو حق اين خدمات را ادا كردى ؟ اين سئوال براى كسب علم نيست بلكه براى تفهيم طرف است .
کد سوال : 7668
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : رهـبرى آنهم يك رهبرى جهانى و همگانى نياز به آگاهى بر بسيارى از مسائل دارد پس چرا قرآن دربـاره پيامبر مى گويد : بگو من از غيب و اسرار نهان آگاه نيستم زيرااگر چنين آگاهى داشتم منافع فراوانى را براى خود فراهم مى ساختم و هيچگونه زيانى به من نمى رسيد ؟
پاسخ : آيه مزبور علم بالذات و مستقل را از پيامبر نفى مى كند همانگونه كه مالكيت هرگونه سود و زيان را بـه طـور مستقل از او نفى كرده است به تعبير ديگر پيامبر (ص )از خودش چيزى نمى داند بلكه آنچه از غيب و اسرار نهان در اختيارش گذارده است مى داند .
کد سوال : 7669
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قـرآن مـى گويد : آگاهى بر اسرار نهان و اسرار گذشته و آينده مخصوص خداوند است اما در پاره اى ديگر از آيات و روايات فراوان درباره پيامبر و على و ائمه عليهم السلام مى خوانيم كه آنها نيز گاهى از حوادث آينده و از اسرار نهان خبرمى دادند
پاسخ : اگر در پاره اى از آيات قرآن بخشى از علم غيب به پيامبران نسبت داده شده بايددانست كه آن به تـعـلـيم الهى است اوست كه در هر مورد صلاح بداند قسمتى از اسرارغيب را به بندگان خاصش تـعليم مى دهد اما اين علم نه ذاتى است و نه نامحدود , نه تنها خداوند اسرار غيب را در مورد لازم به پيامبران و امامان تعليم مى دهد بلكه گاهى به غير پيامبر و امام نيز چنين تعليمى مى دهد مثلا در داستان مادر موسى درقرآن مى خوانيم كه خداوند به او گفت : نترس و اندوه به خود راه مده مـا ايـن كـودك را به تو باز مى گردانيم و او را از پيامبران قرار مى دهيم حتى گاهى پرندگان و جـانـداران ديـگر به خاطر ضرورتهاى زندگى , آگاهيهايى از اسرار نهان وحتى از آينده دور پيدا مى كنند كه تصورش براى ما مشكل و پيچيده است و به اين ترتيب بعضى از مسائل كه براى ما غيب محسوب مى شود , براى آنها غيب نيست .
کد سوال : 7670
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قـرآن مـى گويد : اللّه يعلم ما تحمل كل انثى خداوند از جنين هايى كه هر زن ياهر حيوان ماده حـمـل مى كند آگاه است در حالى كه امروزه با دستگاههايى نظيرسونوگرافى نيز اين موضوع قابل تشخيص است و مى توان بر آن آگاهى يافت
پاسخ : مفهوم اين جمله اين نيست كه خداوند تنها از جنسيت آن ( يعنى نر و ماده بودن )آگاه است بلكه از تمام مشخصات , استعدادها , ذوقها و نيروهايى كه بالقوه در آن نهفته شده آگاه است امورى كه هيچكس با هيچ وسيله اى نمى تواند از آن آگاهى يابد .
کد سوال : 7671
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيـه 21 سـوره ابـراهـيـم مـى گويد : و برزوا للّه جميعا در قيامت همه در پيشگاه خداوند ظاهر مى شوند مگر مردم در اين جهان در برابر علم خدا ظاهر و آشكارنيستند كه آيه مزبور مى فرمايد : همگى در پيشگاه خدا بارز و ظاهر مى شوند ؟
پاسخ : مـنظور اين است كه افراد بشر در اين جهان احساس نمى كنند كه آنها و همه اعمالشان در پيشگاه خدا ظاهر و بارز است , ولى اين حضور و ظهور را در قيامت همگى احساس خواهند كرد . بعضى نيز گفته اند : منظور خارج شدن از قبرها و بروز و ظهور دردادگاه عدل الهى براى حساب است .
کد سوال : 7672
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در حديثى از پيامبر (ص ) آمده : يك روز موسى در ميان بنى اسرائيل مشغول خطابه بودكسى از او پرسيد در روى زمين چه كسى از همه اعلم است ؟ موسى گفت : كسى عالمتراز خود سراغ ندارم در ايـن هـنگام به موسى وحى شد ما بنده اى داريم كه از تودانشمندتر است و موسى از خد
پاسخ : بـايد دانشمندترين آنها نسبت به قلمرو ماموريتش , يعنى نظام تشريع باشد و موسى چنين بود اما قـلـمـرو مـاموريت دوست عالمش قلمرو جداگانه اى بود كه ارتباطى به عالم تشريع نداشت و به تعبير ديگر آن مرد عالم از اسرارى آگاه بود كه دعوت نبوت برآن متكى نبود .
کد سوال : 7673
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در آيه 34 سوره لقمان مى خوانيم : و ما تدرى نفس ماذا تكسب و ما تدرى نفس باى ارض تموت هـيچكس نمى داند فردا چه بدست مى آورد و هيچ كس نمى داند در چه سرزمينى مى ميرد ؟ در حالى كه در تواريخ و روايات متعددى آمده كه ائمه اهل بيت عليهم السلام و حتى بعضى از اول
پاسخ : آگاهى بر پاره اى از اين امور به صورت علمى اجمالى - آنهم از طريق تعليم الهى -هيچ منافاتى با اخـتـصـاص عـلم تفصيلى آنها به ذات پاك خداوند ندارد و تازه همين اجمال نيز ذاتى و استقلالى نـيـسـت , بـلـكه جنبه عرضى و تعليمى دارد و از طريق تعليم الهى است , به مقدارى كه خداوند مى خواهد و صلاح مى داند .