کد سوال : 54634
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : کدام گناه بخشيده نمي شود؟
پاسخ : خداوند گناه را هر چند بزرگ و عظيم باشد مي آمرزد:« يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله يغفر الذنوب جميعا»« اي بندگان من - که بر خويشتن زياده روي روا داشته ايد - از رحمت خدا نوميد نشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مي آمرزد.»ولي گناهي که آمرزيده نمي شود، شريک قائل شدن براي خداي متعال است :« ان الله لا يغفر ان يشرک به و يغفر ما دون ذلک لمن يشاء»« مسلما خدا، اين را که به او شرک ورزيده شود نمي بخشايد و غير از آن را نيز براي هر که بخواهد مي بخشايد.»
کد سوال : 54635
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : انواع گناهان چيست؟
پاسخ : گناهان بر دو قسمند : کبائر و صغائر. کبائر : خداي تعالي مي فرمايد :« ان تجتنبوا کبائر ما تنحون عنه نکفر انکم سيئاتکم»« اگر از گناهان بزرگي که از انها نهي شده ايد دوري گزينيد بدي هايتان را از شما مي زدائيم»برخي گفتند گناه کبيره شامل تمام گناهاني مي شود که خداوند در قرآن براي کيفر آنها وعده آتش داده است. از حضرت امام صادق (عليه السّلام) روايت شده که مي فرمايد:« گناهان کبيره اي که عذاب الهي را به همراه دارد هفت نوع است: کشتن انسان به حرام و ناحق، نا فرماني و آزار پدر و مادر ( عقوق والدين)، ارتداد، رباخواري، تهمت زنا به زن پاکدامن، خوردن مال يتيم و گريختن از دشمن در جنگ.صغائر: گفته اند آن گناهاني مي باشد که کيفر و مجازات آن به شکل کاهش پاداش از صاحب و مرتکب آن است. برخي نيز مي گويند کبيره آن گناهي است که خداوند به مرتکب آن وعده عذاب اخروي داده، علاوه بر اينکه در قبال آن در دنيا نيز مجازات و حدي مشخص فرموده است. همچنين اصرار بر انجام گناهان صغيره را نوعي گناه کبيره دانسته اند بنا به فرمايش پيامبر اکرم (صلّي الله عليه و آله) که فرمود:« لا کبيره مع الاستغفار و لا صغيره مع الاصرار»« هيچ گونه کبيره اي پس از آمرزش طلبيدن از آن ديگر کبيره نيست و هيچ گناه صغيره اي نيز پس از اصرار بر انجام آن ديگر گناه صغيره محسوب نمي شود.»
کد سوال : 54636
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : توبه چه کساني پذيرفته مي شود و توبه چه کساني پذيرفته نمي شود؟
پاسخ : خداوند توبه را با شرايطي مي پذيرد :« انما التوبه علي الله للذين يعملون السوء بجهاله ثم يتوبون من قريب فاولئک يتوبوا الله عليهم و کان الله عليما حکيما»، « توبه نزد خداوند تنها براي کساني است که از روي ناداني مرتکب گناه مي شوند سپس به زودي توبه مي کنند اينانند که خدا توبه شان را مي پذيرد و خداوند داناي حکيم است» بنابراين خداي سبحان توبه کساني را که بر گناهان آگاهانه اصرار مي ورزند نمي پذيرد و البته آنان نيز تا هنگامي که نشانه هاي مرگ برايشان هويدا نشود توبه نمي کنند . خداوند مي فرمايد:« وليست التوبه للذين يعملون السيئات حتي اذا حضر احدهم الموت قال اني تبت الان و لا الذين يموتون و هم اولئک کفار اولئک اعتدنا لهم عذابا عليما»« و توبه کساني که گناه مي کنند پذيرفته نيست، آنان که چون مرگ يکي از ايشان در رسد، مي گويد: اکنون توبه کردم، و نيز توبه کساني که در حال کفر مي ميرند، پذيرفته نخواهد بود آنانند که برايشان عذابي دردناک آماده کرده ايم.»اين چنين توبه اي تنها وقتي پذيرفته است که « نصوح» يعني خالصانه بوده و در جهت فرمان برداري از دستورات خداي تعالي و گردن نهادن به نواحي الهي باشد نه آن که از روي ناتواني و عجز. يا به خاطر گريز از موقعيتي باشد که پيش آمده. خداي متعال مي فرمايد :« يا ايها الذين آمنوا توبوا الي الله توبه نصوحا»« اي کساني که ايمان آورده ايد، به درگاه خدا توبه اي راستين کنيد.»
کد سوال : 54637
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : از چه حشرات و جانوراني در قرآن کريم ياد شده است؟
پاسخ : در کتاب خدا نام جانوران فراواني ذکر شده است که عبارتند از:زنبور:« و اوحي ربک الي النحل»« و پروردگارت به زنبور عسل وحي کرد.»مورچه:« قالت نمله يا ايها النمل»« مورچه گفت: اي گروه مورچگان.»هدهد:« فقال ما لي لا اري الهدهد.»« پس گفت: مرا چه شده است که هدهد را نمي بينم؟»فيل:« الم تر کيف فعل ربک باصحاب الفيل»« آيا نديدي پروردگارت با فيل داران چه کرد؟»مار:« فاذا هي حيه تسعي»« و ناگاه ماري شد که به سرعت مي خزيد.»گاه هم از آن با لفظ « ثعبان» (اژدها) ياد شده است:« فاذا هي ثعبان مبين»« ناگهان به اژدهايي آشکار تبديل شد»اسب و قاطر و الاغ:« والخيل و البغان و الحمير لترکبوها و زينه»« و اسبان و استران و خران را آفريد تا بر آنها سوار شويد و براي شما تجملي باشد»سگ:« فمثله کمثل الکلب ان تحمل عليه يلهث او تترکه يلهث»« پس داستانش چون داستان سگ است که اگر بر آن حمله ور شوي زبان از کام برآورد و اگر آن را رها کني، باز هم زبان از کام برآورد»گرگ:« و ترکنا يوسف عند متاعنا فاکله الذئب»« يوسف را پيش کالاي خود نهاديم آنگاه گرگ او را خورد. گوساله:« فما لبث ان جاء بعجل حنيذ»« و ديري نپاييد که گوساله اي بريان آورد»ملخ و مورچه ريز ( يا کنه) و قورباغه:« فارسلنا عليهم الطوفان والجراد و القمل و الضفادع و الدم»« پس بر آنان توفان و ملخ و کنه ريز و قورباغه ها و خون را فرستاديم»گاو و گوسفند:« و من البقر و الغنم حرمنا عليهم شحومهما»« و از گاو و گوسفند، پيه آن دو را بر آنان حرام کرديم»شتر ماده:« ناقه الله و شقياها»« زنهار! ماده شتر خدا و نوبت آب خوردنش را حرمت نهيد.»شتر نر:« حتي يلج الجمل في سم الخياط»« مگر آن که شتر در سوراخ سوزن داخل شود»عنکبوت:« مثل الذين اتخذوا من دون الله اولياء کمثل العنکبوت اتخذت بيتا»« داستان کساني که غير از خدا دوستاني اختيار کرده اند همچون عنکبوت است با آب دهان خود خانه اي براي خويش ساخته»ميمون و خوک:« و جعل منهم القرده و الخنازير»« و از آنها بوزينه گان و خوکان پديد آورد»ماهي:اين جانوار عينا با لفظ « سمک» در قرآن نيامده بلکه در قالب الفاظ متفاوت از آن ياد شده:- حوت ( ماهي بزرگ) :« نسيا حوتهما»« آن دو ماهي خودشان را فراموش کردند»- لحما طريا ( گوشت تازه):« لتاکلوا منه لحما طريا»« تا از گوشت تازه بخوريد»- ن (نون):« ن و القلم و ما يسطرون»« نون، سوگند به قلم و آنچه مي نويسند»برخي گفته اند « ن» همان « حوت» است. شتر:« افلا ينظرون الي الابل کيف خلقت»« آيا به شتر نمي نگرند که چگونه آفريده شده؟»کلاغ:« فبعث الله غرابا يبحث في الارض»« پس خدا کلاغي را برانگيخت که زمين را کاويد»موريانه ( دابه الارض)
کد سوال : 54638
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : رسول اکرم (صلّي الله عليه و آله) درباره چه چيزي از امت خود شکايت مي فرمايد؟
پاسخ : از اينکه کتاب خدا را وانهاده و مورد استفاده قرار ندادند. خداي متعال مي فرمايد:« و قال الرسول يا رب ان قومي اتخذوا هذا القرآن مهجورا»« پيامبر خدا گفت: پروردگارا قوم من اين قرآن را به کتابي مهجور و متروک مبدل ساختند.« مهجور» يعني مهمل و بدون استفاده.
کد سوال : 54639
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : اصحاب کهف چه مدت در غار باقي ماندند؟
پاسخ : 309 سال در اين باره قرآن کريم مي فرمايد:« ولبثوا في کهفهم ثلاث مائه سنين وازدادوا تسعا»« و سيصد سال در غارشان درنگ کردند و نه سال نيز بر آن افزودند»برخي مفسرين اظهار کرده اند که خداي تعالي با اين فرمايش که « وازدادوا تسعا» ( نه سال بر آن افزودند) به اين مطلب اشاره فرموده که اصحاب کهف طبق سالهاي شمسي 300 سال و با حساب سالهاي قمري 309 سال در غار درنگ کرده اند چون تفاوت ميان اين دو ( سالهاي شمسي و قمري) در هر يکصد سال 3 سال است.
کد سوال : 54640
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : جمع آوري قرآن به صورت کنوني چگونه انجام گرفته است؟
پاسخ : جمع آوري قرآن در سه مرحله بوده است:مرحله يکم. نظم و چينش آيه ها در کنار يکديگر که شکل گيري سوره ها را در پي داشت. اين کار در عصر پيامبر (صلّي الله عليه و آله) صورت گرفت.مرحله دوم. جمع کردن مصحف هاي پراکنده دريک جا و تهيه جلد براي آنها که در زمان ابوبکر انجام شد. مرحله سوم. جمع آوري تمامي قرآن هاي نوشته شده از سوي کاتبان وحي، براي نگارش يک قرآن به عنوان الگو و ايجاد وحدت قرائت در آن. اين مرحله در زمان عثمان صورت گرفت.
کد سوال : 54641
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چند مورد از اعجازعلمي قرآن را بيان کنيد؟
پاسخ : 1- ترکيب خاص نباتات ( آيه 19، سوره حجر)؛ 2- تلقيح نباتات ( آيه 22، همين سوره)؛3- قانون زوجيت و تعميم آن به عالم نباتات ( آيه 3، سوره رعد)؛4- حرکت وضعي و انتقالي زمين ( آيه 53، سوره طه )؛5- وجود يک قاره ديگر غير از غاره هاي شناخته شده آن روز ( آيه 17، سوره رحمن)؛6- اصل کروي بودن زمين ( آيه 40، سوره معارج)؛7- ارتباط بين پديده هاي جوي ( آيه 164، سوره بقره و آيه 5 سوره جاثيه).
کد سوال : 54642
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : اگر قرآن براي همه زمانها و مکان ها است، چرا از اصطلاحات و فرهنگ رايج عربستان بهره برده است؟
پاسخ : قرآن در بيان پيام و آموزه هاي خود، از زبان عربي و الفاظ، عبارات و مثالهاي رايج بين مردم عرب آن زمان استفاده کرده است، ولي آنچه فرهنگ سازاست، پيام آن مثالها و عبارات است و پيام ها فراتر از محدوديت زمان، مکان و قوم خاصي است. روشن است که اهداف قرآن، در آن مثال ها و مصاديق محدود نمي گردد؛ ولي براي تفهيم و محاوره، گريزي از آنها نيست. پس مفاهيم و معاني بلند و ژرف از رهگذر آن مصاديق پي گيري مي شود و اين اهداف همان نتايج معرفتي، اخلاقي و هدايتي است که عموم مردم را شامل مي گردد؛ چرا که مسائل تربيتي و هدايتي نمي تواند در مکاني خاص و يا زماني معين محصور شود. بنابراين عربي بودن قرآن و به کارگيري بعضي از مثالهاي رايج در حجاز، به جهت آن است که مخاطبان اوليه قرآن مردم آن سامان بودند. اما زبان عربي موجب محدوديت ارسال پيام و بيان اهداف قرآن به مردم عرب نيست؛ بلکه براي همگان و به طور هميشه، قابل استفاده است و اين دو با هم منافات ندارد؛ چنان که در آيات نخستين سوره ابراهيم (عليه السّلام) آمده است:« الر کتاب انزلناه اليک لتخرج الناس من الظلمات الي النور... و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه» کتابي است که آن را به سوي تو فرود آورديم تا مردم را از تاريکي ها به سوي روشنايي بيرون آوري ... و ما هيچ پيامبري را جز به زبان قومش نفرستاديم. پس با توجه به اينکه قرآن بيانگر همه چيز است و محدود در زمان و مکان مشخصي نيست و همه را به تدبر و انديشه در معاني خود دعوت کرده است؛ معلوم مي شود که واژگان اختصاصي ، محدوديتي در ارتباط با اهداف بلند آن پديد نمي آورد و اگر هم چنين تاثيري داشته باشد، با توجه به بطون قرآن جايگاه خود را نزد هر مخاطبي حفظ خواهد کرد. اين ازويژگي ها و معجزات قرآن است که گاهي از عبارات و زبان ويژه يک منطقه استفاده مي کند؛ ولي براي ساير مناطق و فرهنگ ها نيز قابل برداشت است و گاهي تعبيرات را به گونه اي مي آورد که چند منظوره بوده و همه آنها پذيرفتني است. البته در قرآن تنها برخي از نمونه هاي رايج در منطقه حجاز، گزينش و از آنها ياد شده است. اين موارد به گونه اي است که علاوه بر ملموس بودن براي عرب ها، مورد پذيرش جامعه بشري و قابل توجه براي ديگران نيز مي باشد. به عنوان مثال اگر از دقت و تامل در شتر- که جايگاه ويژه اي در زندگي ساکنان شبهه جزيره عربستان داشته - ياد شده است ( افلا ينظرون الي الابل کيف خلقت) علاوه بر پيام کلي - که خوب است در تمام آفريده هاي خدا در هر مکان و نقطه از جهان دقت کرد- پيام ويژه اي هم دارد و آن اينکه دقت در ويژگي هاي اين حيوان، حتي براي مردم مناطق ديگر نيز اسرار بسياري را روشن خواهد ساخت.
کد سوال : 54643
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : براي نمونه يک؟
پاسخ : خثصنذبخصثذبهثصذر
بي رن دبريسيدر
يسمدز نيسر