کد سوال : 54624
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : شيطان بر چه کساني نفوذ و سلطه ندارد؟
پاسخ : خداوند تاکيد فرموده که تنها بندگان خالص شده اش هستند که ابليس و ياران او بر ايشان تسلطي ندارند.« فبعزتک لا غوينهم اجمعين* الا عبادک منهم المخلصين»« پس به عزت تو سگوند که همگي راجدا ازراه به در مي برم مگر آن بندگان پاکدامن تو را»
کد سوال : 54625
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : راههاب نفوذ و تسلط شيطان بر انسان کدام است؟
پاسخ : از خلال آيات قرآن کريم مي فهميم که براي شيطان راه هاي متعددي وجود دارد که از آن طرق در بني آدم نفوذ نموده و تاثير مي گذارد. طبعا اين امر ممکن نيست مگر آن که انسان خود بيراهه را بر راه هدايت ترجيح داده و برگزيند. راه هاي نفوذ شيطان عبارتند از :1- نزغ: « و اما ينزغنک من الشيطان نزغ فاستعذ بالله انه سميع عليم»، « و اگر از شيطان وسوسه اي به تو رسد به خدا پناه بر زيرا که او شنواي داناست»2- وسوسه: « فوسوس اليه الشيطان»، « پس شيطان او را وسوسه کرد» 3- طائف: « ان الذين اتقوا اذا مسهم طائف من الشيطان تذکروا فاذا هم مبصرون»« در حقيقت، کساني که از خدا پروا دارند، چون وسوسه اي از جانب شيطان به آنان رسد خدا را به ياد آورند و ناگهان بينا شوند»4- خطوه: « يا ايها الذين آمنوا لا تتبعوا خطوات الشيطان»، « اي کساني که ايمان آورده ايد پا جاي پاي شيطان نگذاريد» « خطوه» چيزي است که شيطان به ذهن انسان القا مي کند و او را براي اجراي آن تشويق مي نمايد. 4- مس: « الذين ياکلون الربا لا يقومون الا کما يقوم الذي يتخبطه الشيطان من المس»، « کساني که ربا مي خورند از گور بر نمي خيزند مگر مانند برخاستن کسي که شيطان بر اثر تماس آشفته سرش کرده است.
کد سوال : 54626
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : براي برطرف کردن تاثير شيطان چه بايد کرد؟
پاسخ : اول: بستن راه هاي بزرگي که شيطان از آن راه ها به قلب انسان نفوذ مي کند مانند: خواهش نفساني، خشم، زياده خواهي، حسد، دشمني، خودپسندي، کينه، خودبزرگ بيني، طمع، خست، سبک عقلي، ترس، و دوست داشتن کالاي کم ارزش دنيايي.دوم: آباد نمودن قلب با به کارگيري صفات نيک همچون اخلاق پسنديده، خداترسي، تقوي و مواظبت در عبادت. سوم: فراوان ياد کردن خداوند با قلب و زبان . خداي تعالي مي فرمايد:« ان الذين اتقوا اذا مسهم طائف من الشيطان تذکروا فاذا هم مبصرون»« در حقيقت کساني که از خدا پروا دارند چون وسوسه اي از جانب شيطان به آنان رسد خدا را به ياد آورند و ناگهان بينا شوند»
کد سوال : 54627
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : آيا شيطان در قيامت از پيروان خود حمايت مي کند؟
پاسخ : در سوره ابراهيم صحنه عذاب را براي ما به تصوير مي کشد وقتي که ياري طلبي ها و آه و ناله هاي کفار بالا گرفته و سرزنش آنها بر ابليس که آنان را به اين روز انداخته زياد مي شود در اين هنگام پاسخي عجيب دريافت مي کنند. آيه مذکور چنين مي گويد:« و قال الشيطان لما قضي الامر ان الله وعدکم وعد الحق و وعدتکم فاخلفتکم و ما کان لي عليکم من سلطان الا ان دعوتکم فاستجبتم لي فلا تلوموني و لوموا انفسکم ما انا بمصرخکم و ما انتخم بمصرخي ائي کفرت بما اشرکتمون من قبل ...»وقتي داوري ميان خلايق به پايان رسيده و اهل بهشت به بهشت و جهنمايان به آتش دوزخ وارد مي شوند، شيطان مي گويد: خداوند شما را به حق وعده داد. وعده هايي که در مورد زنده شدن مجدد و جمع شدن مردم براي حساب و دريافت ثواب و عقاب داده بود و در مقابل، من به شما وعده دادم که نه بعث است و نه نشور و نه حساب و نه بهشت و جهنم هيچ کدام حيقت ندارد. نسبت به وعده هاي خودم وفا نکردم من شما را به اکراه و اجبار به کفر ورزيدن و انجام گناهان وادار نکردم و تنها از طريق وسوسه وفريب به شما وعده دادم و شما با انتخاب بد خود از اختيارتان سوء استفاده کرده و دعوت مرا پذيرفتيد. پس مرا ملامت نکنيد به خاطر عذابي که خودتان با گزينش بد بر خويش حلال نموديد و خودتان را سرزنش کنيد به خاطر آن زمان که از امر الهي سرباز زده و به سمت پيروي از وسوسه بدون دليل و برهان راهتان را کج کرديد من فريادرس شما نيستم و شما نيز دادرس من نيستيد، من اکنون منکر اين هستم که در آنچه مرا شريک گرفتيد با خداي تعالي شراکت داشته ام، همانا براي ستمگران رنجي دردآور پيش بيني شده است.
کد سوال : 54628
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چرا شيطان به « رجيم» توصف شده است؟
پاسخ : « رجم» به معناي رانده شدن ميباشد و به شيطان « رجيم» مي گويند چون از آسمان رانده شده است. چنانکه خداي تعالي مي فرمايد: « فاستعذ بالله من الشيطان الرجيم»، « از شيطان مطرود به خدا پناه ببر»
کد سوال : 54629
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چرا در قرآن شيطان « وسواس خناس» ياد شده است؟
پاسخ : چون آهسته آهسته و گام به گام با انسان هم سخن شده و افکار زشت را پنهاني به وي منتقل مي کند. خداوند سبحان فرموده است: « من شر الوسواس الخناس»، « از بدي وسوسه کننده نهان شونده»شيطان، وسواس ناميده شده پس وسواس به معناي وسوسه است و آن عبارت از صدايي مخفيانه و پوشيده است که احساس نمي شود.
کد سوال : 54630
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : کداميک از کارهاي بني آدم براي شيطان رنج آورتر است؟
پاسخ : سجده بر خداي عزوجل نه تنها از بزرگترين عبادات مي باشد بلکه بايد گفت بهترين شکل عبادت خدا، از طريق سجده امکان پذير است. و هيچ کاري براي شيطان رنج آورتر از اين نيست که فرزند آدم را در حال سجده ببيند. چرا که خود او به سجده آدم (عليه السّلام) امر شد اما او نافرماني کرد. برترين حالات نزديکي بنده به پروردگارش حالتي مي باشد که وي به سجده افتاده است.
کد سوال : 54631
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : يک زن خوب از نظر اخلاقي چه ويژگي هايي دارد؟
پاسخ : خداي تعالي مي فرمايد: « فالصالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ الله»طبق اين آيه زنان نيک پس از آنکه در درجه نخست فرمانبردار امر خداوند هستند، در پي آنند تا حقوق شوهران خود را در نبودشان حفظ نمايند. يکي اين که وجود خود را از تعرض بيگانه محفوظ دارند؛ ديگر آن که از مال و دارايي شوهرشان پاسداري کنند. همان حقوقي که محافظت از آن بر هر زني واجب است. رسول الله (صلّي الله عليه و آله) در اين رابطه مي فرمايند:« خير النساء التي اذا نظرت اليها سرتک و اذا امرتها اطاعتک و اذا غبت عنها حفظتک في نفسها و مالک» « بهترين زنان کسي است که هرگاه به او نظر اندازي جمال او تو را شادمان سازد و هرگاه به او فرمان دادي اطاعت کند و چون از حضور او غايب شدي حقوق تو را درباره وجود خويش و نيز مال و ثروتت پاس دارد و حفظ کند»
کد سوال : 54632
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : ديدگاه قرآن کريم نسبت به مقام و جايگاه مادر چيست؟
پاسخ : از مضمون آيات کريمه اي که در اين مورد وجود دارد متوجه مي شويم که هرگاه خداي عزوجل درباره احسان به والدين سفارش مي فرمايد پس از آن فقط از مادر ياد مي کند: « ووصينا الانسان بوالديه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها»« و انسان را نسبت به پدر و مادرش به احسان سفارش کرديم مادر با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد»« و وصينا الانسان بوالديه حملته امه وهنا علي وهن و فصاله في عامين»« و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کرديم مادرش به او باردار شد سستي بر روي سستي، و از شير بازگرفتنش در دو سال است»اما اين که چرا در اين آيات نسبت به مادر به صورت اختصاصي توصيه شده بايد گفت: چون فضيلت پدر پيش چشم فرزند او آشکار است و فرزند مي بيند که پدر همواره خواسته هايش را برآورده ساخته و آنچه اراده کند فراهم مي نمايد. ولي ارزش والاي زحمات مادر بر او پوشيده است. چون مادر آن قسمت از نيازهاي فرزند را برطرف مي کند که در طول حيات وي به چشم نمي آيد يا از نظر عقلي قابل درک نيست. به طور مثال مادر است که بعضا شبها بيدار مي ماند و فرزند خود را شير مي دهد و اوست که فرزندش را در شکم حمل کرده و سپس به دنيا مي آورد ولي به محض آن که فرزند بزرگ مي شود و قدرت انديشيدن مي يابد آن کسي را که در مقابل خود مشاهده مي کند تنها پدر است. وقتي پدر نيازها و گرايشات فرزند را جامه تحقق مي پوشاند، او اين لطف و فضل چدر را احساس مي کند ولي به ندرت اتفاق مي افتد که رنج و زحمتي را که مادرش به خاطر او متحمل شده در اندازه حقيقي آن قدر بداند. علت توصيه اختصاصي درمورد مادر از همين امر ناشي شده است. تا جايي که رسول گرامي اسلام (صلّي الله عليه و آله) به شخصي سه مرتبه فرمودند: « مادرت را درياب! مادرت را درياب! مادرت را درياب!» بعد از آن است که فرمودند: « و نيز پدرت را»
کد سوال : 54633
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : قرآن کريم چگونه حجاب را بر زن واجب گردانيده است؟
پاسخ : خداي سبحان با بيش از يک آيه حجاب را بر زن واجب ساخته است که در اينجا بعضي از آنها را ذکر مي کنيم:« يا ايها النبي قل لازواجک و بناتک و نساء المومنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلک ادني ان يعرفن فلا يوذين»« اي پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مومنان بگو: پوشش هاي خود را بر خود فروتر گيرند. اين براي رسيدن به آن منظور که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند نزديکتر است.»اين فرمايش خدا « يدنين عليهن من جلابيبهن» ( پوشش هاي خود را بر خويش نزديک تر کنيد) سخن فراگير و عامي است که شامل پوشاندن همه اجزاي بدن از جمله سر مي شود و حکايت از وجوب امر دارد. از اين ميان صورت و کف دستها به استناد اين فرمايش خداي تعالي استثنا و خارج شده است:« لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها»« و زيورهاي خود را آشکار نکنند مگر آنچه که طبعا از آن پيداست»« ذلک ادني ان يعرفن» يعني اين نزديک ترين راه براي شناسايي آنان ( به عفت و صيانت نفس) است. البته حجاب، ميان پوشيده از سويي و طمع اهل گناه و فسق و گمان اهل شک از سوي ديگر مانعي ايجاد مي کند که « فلايوذين» تا او را به وسيله نگاه هاي گناه آلود و نقل سخنان غيرواقعي خود نيازارند. « و کان الله غفورا رحيما» يعني خطاهاي گذشته انسان را خدا مي آمرزد و بر کسي که پس از آن توبه کرده و با پشيماني بازگردد رحم مي کند.