• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 40564
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : در جامعه كنونى كه شناخت حق از باطل مشكل شده است براى تشخيص فرداصلح در انتخابات چه معيارهايى را بايد در نظر گرفت؟
پاسخ : مسأله‏اى شناخت حق از باطل، در هر جامعه و دورانى مهم و سرنوشت‏ساز بوده و عدم تشخيص درست آن، لطمه‏هاى جبران‏ناپذيرى به پيشرفت جامعه وارد كرده است. بررسى تاريخ صدر اسلام هم نشان مى‏دهد كه اين مسأله از دغدغه‏هاى اصلى مردم آن زمان بوده است. شيخ مفيد در كتاب امالى روايتى را نقل مى‏كند: «حارث به آن حضرت (على«ع») عرض كرد: پدر و مادرم فدايت باد! كاش زنگار از دل‏هاى ما بزدايى و در اين موضوع (قضيه‏ى طلحه و زبير در جنگ جمل) و اين كه گروهى فكر مى‏كردند حق با آن دو است، ما را از بينش لازم برخوردارسازى». امام على(ع) فرمودند: بس كن! تو دچار شبهه شده‏اى. همانا دين خدا با موقعيت اشخاص شناخته نمى‏شود؛ بلكه با معيار و نشانه‏ى حق شناخته مى‏گردد. پس حق را بشناس، تا اهلش را بشناس «فاعرف الحق تعرف اهله»، (محمدى رى‏شهرى، ميزان‏الحكمه، ج 3، ص 1237) . حضرت بر اين نكته تأكيد مى‏ورزند كه بايد اول ملاك‏هاى تشخيص حق را شناخت، تا براساس آنها بتوان اهل حق را باز شناخت. در جامعه كنونى ما هم گاهى شرايطى پيش مى‏آيد كه انسان در تشخيص حق از باطل در مى‏ماند؛ بنابراين نياز به شناخت ملاك‏هايى است كه از نظر اسلام براى تشخيص و شناخت حق معرفى شده‏اند. در مسأله انتخابات - چه رياست جمهورى و چه مجلس و... - تعبير حق و باطل چندان صحيح نيست و در واقع تشخيص فرد اصلح از ميان ساير افراد مورد نظر است؛ اما در هر صورت در مسأله انتخابات دو نكته، مهم مى‏باشد: يكى مربوط به انتخاب كنندگان و ديگرى مربوط به شرايط انتخاب شوندگان. الف) دو وظيفه بسيار حساس بر عهده انتخاب‏كنندگان مى‏باشد كه اگر آنها را رعايت نكنند، وظيفه دينى خود را انجام نداده و در پيشگاه خداوند مقصر مى‏باشند: - يك، انتخاب كانديداى اصلح فقط براى رضاى خدا و مصلحت امت اسلامى باشد و اميال نفسانى، روابط دوستى، گروه‏گرايى، تعصبات نژادى و محلى و قومى و قبيله‏اى وجود نداشته باشد. حضرت على(ع) مى‏فرمايد:
انما اخاف عليكم اثنين: اتباع الهوى و طول الامل اما اتباع الهوى فيصتدعن الحق‏؛ از دو چيز بر شما مى‏ترسم: يكى از پيروى هواى نفس و ديگرى آرزوى دراز. زيرا پيروى هواى نفس، انسان را از حق باز مى‏دارد...». مرحوم علامه امينى در كتاب «الغدير» از رسول خدا(ص) نقل مى‏كند:
من استعمل عاملاً من المسلمين و هو يعلم ان فيهم اولى بذلك منه و اعلم بكتاب الله و سنة نبيه فقد خان الله و رسوله و جميع المسلمين‏؛ هر كس از بين مسلمانان عامل را بر سر كار بياورد و بداند كه در بين مسلمين فردى وجود دارد كه او براى اين كار سزاوارتر و به كتاب خدا و سنت پيغمبر(ص) آشناتر است، آن كس به خدا و رسول خدا و جميع امت اسلامى خيانت كرده است‏»، (الغدير، ج 8، ص 291) . - دو، وظيفه دوم اين است كه فردى را كه مى‏خواهند انتخاب كنند، كاملاً شناخته باشند و از ديانت، صداقت، توان انجام مسؤوليت و ميزان كارآيى او را براى كارى كه انتخاب مى‏كند. مطمئن باشند براى رسيدن به اين تشخيص نياز به شناخت معيارها و ملاكات تشخيص اصلح مى‏باشد و نمى‏توان به شرايطى كه در قانون اساسى براى رئيس جمهورى يا نمايندگان ذكر شده، اكتفا نمود؛ زيرا آنها حداقل شرايط مى‏باشد، حال آن كه در اسلام، امر زعامت بسيار مهم است و كسى كه عهده‏دار زعامت مسلمين مى‏شود، بايد واجد بيش‏ترين شرايط باشد. در اسلام براى زمامداران و مسؤولين حكومت، شرايط بسيارى هست كه نمونه‏هايى از آنها را ذكر مى‏كنيم: پيامبر(ص) مى‏فرمايد: «امامت و پيشوايى (رياست بر مردم) جز براى شخصى كه در او سه خصلت باشد شايسته نيست: اول،اهل ورع و پارسايى است كه او را از نافرمانى خدا باز دارد. دوم، حلم و بردبارى است كه بتواند خشم خود را مهار كند. سوم، حسن سلوك و خوش‏رفتارى با مردم است. به طورى كه براى ملت، مانند پدرى مهربان باشد»، (اصول كافى، ج 1، ص 407) . حضرت على(ع) در عهدنامه خود به مالك‏اشتر درباره روش انتخاب و صفات كارمندان و كارگزاران چنين مى‏فرمايند:
ثم انظر فى امور عمالك فاستعملهم اختياراً ولا تولّهم محاباة واثرة فانهما جماع من ثعب الجور والخيانة و توخ منهم اهل التجربة والحياء من اهل البيوتات الصالحة والقدم فى الاسلام المتقدمه...؛ در امور و كارهاى كارمندان و كارگزاران خود دقت كن و پس از اين كه آنها را امتحان نمودى، به كار بگمار و در تعيين آنان چنين كن: قبل از اين كه آنها را به كار بگمارى، آنان را مورد آزمايش و امتحان قرار بده. به سبب تمايل به شخص، كسى را به كارى منصوب مكن. خودسرانه و بدون مشورت و يا استبداد رأى، آنها را به كار مگمار؛ زيرا اين گونه انتخاب خود ظلم و خيانت است‏». براى انتخاب كارمندان و كارگزاران دولت، اين‏گونه افراد را انتخاب كن: افرادى كه اهل تجربه‏اند و در كشاكش كارها، ساخته و پرداخته شده‏اند. داراى صيانت نفس و اهل شرم و حيا و عفت و از خاندان‏هاى پاك دامن و صالح باشند و حسن سابقه آنها در اسلام، بيش از ديگران باشد. چون اين افراد با اين صفات شايسته‏اند، از نظر فضايل اخلاقى در درجه اعلاى كرامت نفس قرار دارند و آبرومندند و داراى شخصيت و علاقمند به حفظ صيانت و پاكى نفس و روح خويشند و كم‏ترين طمع را دارند. مدير و دورانديشند و در كارها و مسائل عميق و ژرف‏نگرند»، (نهج‏البلاغه، نامه 53) . با مراجعه به آيات و احاديث و روايات ائمه معصومين(ع) مى‏توان شرايط ذيل را براى تشخيص كانديداى اصلح بيان نمود: 1- با تقوا و پرهيزكار، عادل و پارسا و پرهيز از هرگونه معصيت و گناه 2- داراى حلم و بردبارى و حسن اخلاق و خوش‏رفتارى با مردم و زيردستان 3- داراى زندگى ساده و بى‏آلايش و بى‏اعتنا به جلوه‏هاى فريبنده دنيا، توأم با رعايت عفت و پاك‏دامنى در خانواده. امام على(ع) مى‏فرمايند:
و ان عملك ليس بطعمة و لكنه فى عنقك امانة؛ حكمرانى براى تو طعمه و خوراك نيست، بلكه برگردن تو امانت است‏»، (نهج‏البلاغه، نامه 5) . 4- پاى‏بند به اجراى سنت‏هاى دينى و انجام واجبات الهى 5- داراى دانش كافى و آگاهى از فقه اسلامى همراه با بينش عميق سياسى و مديريت كافى و حسن تدبير براى اداره امور جامعه. 6- از اسباب نامشروع (تخريب، اسراف در تبليغات و...) براى پيروزى بر رقيب استفاده ننمايد. حضرت على(ع) در مقابل كسانى كه پيشنهاد مى‏دادند براى جذب افراد و جلوگيرى از خطر احتمالى به بعضى از آنها سهم بيشترى از بيت‏المال بدهد، مى‏فرمايند:
اتأمرونى ان اطلب النصر بالجور فيمن وليت عليه‏؛ به من دستور مى‏دهيد كه با جور طلب يارى نمايم‏»، (نهج‏البلاغه، خطبه 126) . 7- در همه حال مصلحت نظام اسلامى، وحدت و منافع و امنيت ملى را بر مصالح گروهى و جناحى و شخصى خود، مقدم بدارد 8- براساس آيه كريمه أَطِيعُوا اَللَّهَ وَ أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِي اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ‏، (نساء، آيه 59) هميشه مطيع محض ولايت‏فقيه بوده، در راستاى خط امام و رهبرى قدم بردارد 9- دشمن‏ستيز، دوستدار حق و مخالف باطل باشد: يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا اَلْيَهُودَ وَ اَلنَّصارى‏ أَوْلِياءَ، (مائده، آيه 51) يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِياءَ، (توبه، آيه 23) أَشِدَّاءُ عَلَى اَلْكُفَّارِ، رُحَماءُ بَيْنَهُمْ‏، (فتح، آيه 29) 10- رسول خدا(ص) مى‏فرمايد:
من تقدم على قوم من المسلمين و هو يرى ان فيهم من هو افضل منه فقد خان الله و رسوله والمسلمين‏؛ هر كسى خود را بر قومى مقدم بدارد در حالى كه بداند در بين آن ملت فاضل‏تر از او براى آن كار وجود دارد، آن شخص به خدا و رسول و جميع مسلمانان خيانت كرده است‏»، (الغدير، ج 8، ص 291) . بنابراين اگر مسلمان متعهد و واجد شرايط لازم، نامزد رياست شود، ولى رفيق و رقيب خود را از خود متعهدتر و شايسته‏تر براى تصدى آن مسؤوليت بداند، چه بسا وظيفه و واجب شرعى اين باشد كه به نفع او كنار برود. دومين مرحله بعد از شناخت معيارها و شرايط كانديداى اصلح، شناسايى و تشخيص مصداق آن مى‏باشد. براى تعيين مصداق، بايد بررسى شود: الف) تشخيص وجود شرايط و ملاكات اخلاقى، دينى، تعهد و... در فرد مورد نظر و برترى او نسبت به ساير كانديداها. در اين باره بايد گفت كه شناخت كامل مسائل معنوى، اعتقادى، تقوا و... در افراد كار بسيار دقيق و حساس است. تا انسان بافردى معاشرت طولانى و نشست و برخاست كافى نداشته باشد، و او را در حالت‏هاى مختلف و زمينه‏هاى گوناگون آزمايش نكرده باشد، نمى‏تواند به نتيجه برسد؛ لذا بايد با مرور بر سابقه زندگى فرد و كسب اطلاعات از افرادى كه او را در اين زمينه‏ها كاملاً مى‏شناسند، آگاهى‏لازم را به دست آورد. ب ) تشخيص ميزان كارآيى، تخصص، توان مديريتى و... براى اين كار نيز بايد با سوابق علمى و تحصيلى، سوابق اجرايى و... آشنايى كامل داشته باشد و يا از افراد مورد اطمينان و گروه‏هاى مطمئن كسب آگاهى نمايد. در هر صورت، تشخيص حق و باطل و يا شناخت كانديداى اصلح، با توجه به شناخت معيار حق و شرايط و صفات نمايندگان اصلح، ممكن مى‏باشد. اگر فردى نتوانست خودش مصاديق را تشخيص دهد، لازم است به آگاهان عادل و خبره مراجعه كند و براساس شناخت و معرفت كامل وظايف اجتماعى خود را سامان دهد. براى آگاهى بيشتر ر.ك: 1- احمدرضا كشورى، اصول سياسى اسلام در عهدنامه امام على(ع) 2- على‏اكبر عليخانى، توسعه سياسى از ديدگاه امام على(ع) 3- انتخابات از نظر اسلامى و قانون اساسى، ماهنامه پاسدار اسلام‏
کد سوال : 40565
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : كسى كه ولايت فقيه را قبول ندارد آيا به مسأله امامت او خللى وارد مى‏شود؟
پاسخ : مسأله ولايت و اعتقاد به آن، داراى مراتب و انواعى است. اصل مسأله ولايت، به ولايت خدا و رسول و ائمه(ع) باز مى‏گردد وروشن است كه هيچ مسلمانى نمى‏تواند بدون پذيرش اين مسأله خود را مسلمان بداند إِنَّما وَلِيُّكُمُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا...، (مائده، آيه 55). در مورد ولايت فقيه، گرچه اين موضوع داراى جايگاه رفيعى در مجموعه معارف دينى و نظام آن است، ولى عدم اعتقاد به آن ضررى به مسلمانى كسى نمى‏زند. گرچه التزام عملى به آن ضرورى است. ولايت‏فقيه جانشين امام معصوم(ع) است كه امامت آن امام معصوم(ع) جزء اصول مذهب است نه اصول دين، متفكران اسلامى اگر ولايت‏فقيه را به عنوان يك مسأله كلامى مطرح كرده‏اند، براساس نيابت فقيه از امام معصوم(ع) است نه اين كه خود ولايت‏فقيه. در حد توحيد و نبوت و معاد جزء اصول دين يا در حد امامت جزء اصول مذهب باشد اما اگر مسأله‏اى ضرورى دين باشد و انكار آن به انكار رسالت و دين بيانجامد و انسان هم به استلزام انكار رسالت توجه داشته باشد و با علم و عمد آن مطلب ضرورى دين را انكار كند از دين خارج مى‏شود در اصول مذهب هم همين‏گونه است يعنى انكار عمدى ضرورى مذهب كه انسان بداند چيزى ضرورى مذهب است وانكارش به انكار و نفى يكى از اصول مذهب مى‏انجامد و با علم و عمد آن را تكذيب كند از مذهب خارج است ولى از دين خارج نمى‏شود اما يك مسأله عميق نظرى و پيچيده چنين نيست و بر فرض هم كه ضرورى باشد بايد به تلازم انكار آن به انكار رسالت توجه داشته باشد. بنابراين ولايت‏فقيه نه مانند نبوت است و نه مانند امامت. البته اگر ولايت‏فقيه به وسيله برهانى براى كسى ثابت شود و پس از ثبوت برهانى و قطعيت استناد آن به شارع مقدس آن را انكار كند، حكم انكار ضرورى را دارد و انكار ضرورى دين غير از انكار توحيد يا نبوت است بلكه بايد استلزام انكار يكى از آن‏ها باشد وانكار آگاهانه يك مطلب ضرورى دين مايه خروج از آن خواهد بود؛ پس صرف ثبوت ولايت‏فقيه و وجوب ايمان قلبى به آن و لزوم تعهد عملى برابر آن موجب نمى‏شود كه اين حكم همتاى حكم توحيد و معاد و مانند آن باشد»، (ولايت‏فقيه، جوادى آملى، ص 351 و 352). بنابراين هر چند كه ولايت‏فقيه يك بحث كلامى است و كلامى بودن آن از كلامى بودن امامت سرچشمه مى‏گيرد. اما خودش نه جزء اصول دين است و نه اصول مذهب در عين حال بحثى است كلامى مانند ساير بحث‏هاى كلامى ديگر كه عدم اعتقاد به آن بر اعتقاد و مسلمانى انسان ضرر نمى‏زند، (جوادى آملى، ولايت‏فقيه، ص 144).
کد سوال : 40566
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : حكم وجوب حجاب در چه سالى و طبق كدام آيات مى‏باشد؟
پاسخ : راى پاسخ به نكاتى اشاره مى‏كنيم: 1- به نظر مى‏رسد حكم ايجاب حجاب در سال ششم هجرت تشريع گرديد. شاهد بر آن، آيات سوره نور است كه داستان معروف افك در آن آمده است. در همين زمان بود كه منافقين و اراذل و اوباش در صدد برآمدند با ايجاد شايعه درباره زنان پيامبر(ص) و با درست كردن مزاحمت‏هاى راهى براى زنان آزاده به بهانه كنيز انگاشتن آنها قلوب پيامبر و مسلمانان را جريحه‏دار بكنند. به دنبال اين اوضاع و شرايط بود كه خداوند آيات مربوط به پوشش را براى بازگويى به امت نازل فرمود. 2- آيات مربوط به حجاب در دو سوره از قرآن (نور و احزاب) آمده است. سوره نور، آيه 30 و 31 كيفيت پوشش را بيان مى‏كند. ابتدا مى‏فرمايد: بگو (اى پيامبر) براى مؤمنين و مؤمنات كه نگاه‏هايشان را كوتاه كنند يعنى هنگام نگاه به يكديگر به صورت خيره به هم نگاه نكنند. از نگاه به گونه وراندازى و استقلالى پرهيز كنند. آنگاه به زنان مومن خطاب كرده و مى‏فرمايد: وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَ‏؛ مى‏بايد روسرى خود را بر روى سينه و گريبان خويش قرار دهند»، (احزاب، آيه 59). هم به اين مطلب اشاره دارد. در اين آيه چنين آمده است: اى پيغمبر... به زنان مؤمن بگو كه جلباب‏هاى (روسرى) خويش را به خود نزديك سازند. روشن است كه وقتى به زن بگويند روسرى‏ات را به خود نزديك كن مقصود اين است آن را رها نكن، آن را جمع و جور كن و خود را با آن بپوشان. اطلاعات بيشتر درباره كيفيت خاص پوشش را از همان آيه 31 سوره نور كه گذشت بهتر مى‏توان استنباط كرد. 3- صاحب كشاف، وضع زنان را در پيش از نزول آيات حجاب چنين شرح مى‏دهد: زنان، گريبان‏هايشان گشاد و باز بود، گردن و سينه و اطراف سينه‏هاشان ديده مى‏شد و داخل روسرى‏ها را معمولاً از پشت سر برمى‏گرداندند (همان‏طور كه الان بين مردان عرب متداول است) و قهراً قسمت‏هاى گردن و بناگوش و سينه ديده مى‏شد، (كشاف، ج 3، ص 231). اما درباره حضور زنان در اجتماع، بايد خاطر نشان كنيم كه زنان قبل از نزول اين آيات چنان نبوده است كه مثل مردان با سر باز در معرض اجتماع رفت و آمد بكنند، بنابراين آنچه در جامعه رواج داشت و قرآن به مبارزه با آن برخاست، پديده بدحجابى بود، نه بى‏حجابى. 4- چنان كه گذشت، افراد هوس‏باز و اراذل با ايجاد مزاحمت‏ها باعث دلتنگى زنان مدينه مى‏شدند. روشن است كه با آمدن حكم حجاب و دستور مجازات اين‏گونه افراد به طور طبيعى حضور زنان راحت‏تر و چشمگيرتر انجام مى‏شد. خداوند درباره مجازات مى‏فرمايد: «اگر اينها دست از عمل زشت خود برندارند، تو را فرمان مى‏دهيم كه به آنها حمله‏برى كه ديگر جز اندكى در پناه تو نخواهند بود»، (احزاب، آيه 60) بنابراين مى‏توان گفت تشريع حكم حجاب و به دنبال آن ايجاد امنيت براى زنان، حضور زنان را در جامعه آن روزگار تقويت نمود. 5- اين كه اقامه نماز و حضور زنان در مسجد چگونه انجام مى‏گرفت؟ پاسخش اين است كه وضع زنان در انجام اين‏گونه امور به طور حتم با پوشش همراه بود، گرچه نحوه آن با آمدن آيات فوق تغيير كرد و صورت جديدتر و كامل‏ترى به خود گرفت. ازاين‏رو نمى‏توان گفت كه زنان قبل از نزول آيات فوق با هيچ پوششى نماز مى‏خواندند و يا در اماكن مقدس و معنوى با همان وضع و شرايطى كه در داخل خانه حاضر مى‏شدند حضور يافته و به سخنان پيامبر(ص) در كنار مردان در مساجد گوش فرا مى‏دادند. ذكر اين نكته خالى از فايده نيست كه حجاب در دين‏هاى قبلى تشريع شده بود گرچه با كيفيتى خاص و انسان‏هاى مسلمان و موحد از همان اوايل بعثت مانند: على(ع) و خديجه و... با پوشش لازم و مناسب نماز به پا داشته و در محافل عمومى حاضر مى‏شدند. براى آگاهى بيشتر ر.ك: 1- تفسير الميزان، ج 15، ص 127 به بعد 2- كشاف، ج 3، ص 227 3- مسأله حجاب،مرتضى مطهرى 4- حجاب در اديان،محمدى آشنانى
کد سوال : 40567
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چرا بين دانشجويان انسانى و پزشكى اينقدر تفاوت وجود دارد؟
پاسخ : مسلماً همان‏گونه كه بيان داشتيد، هر جامعه‏اى براى دست‏يابى به پيشرفت و توسعه همه جانبه اعم از اقتصادى، سياسى، نظامى، پزشكى، تكنولوژى و صنعت، حل مشكلات و معضلات اجتماعى و... و همچنين برآوردن نيازهاى مادى و معنوى افراد خويش، نيازمند توجه تام و هماهنگ هم به رشته‏هاى تجربى و هم به رشته‏هاى علوم انسانى و... بوده و توجه بيش از حد به يكى و غفلت از ديگرى باعث درجا زدن و توقف حركت جامعه از دستيابى به تعالى و تكامل جامعه مى‏شود. چنانچه بسيارى از معضلات و مشكلات اجتماعى، اقتصادى، سياسى و... كشورهاى جهان سوم معلول همين عامل مى‏باشد و كشور ما نيز از اين قاعده كلى مستثنى نبوده و بر اين اساس بعد از وقوع انقلاب اسلامى توجه بسيار زيادى به رشد، بالندگى و پويايى رشته‏هاى علوم انسانى چه از لحاظ كمى و يا كيفى صورت گرفته و اميد مى‏رود انشاءالله كاستى‏ها و نواقص موجود نيز برطرف شود. البته متأسفانه عليرغم تحولات فوق هنوز نوعى ديد تحقيرآميز و كم‏اهميت جلوه دادن علوم انسانى - كه خود ناشى از عوامل مختلفى از جمله: استمرار تلقى قبل از انقلاب و نگاه مادى‏گرايانه به رشته‏هاى تحصيلى، كم‏بود بازار كار و اشتغال براى فارغ‏التحصيلان اين رشته‏ها و... مى‏باشد - در بين عموم مردم و حتى برخى مسؤولين رده‏هاى پايين وجود دارد كه ناخواسته موجب بروز نوعى تبعيض مى‏شود. البته اثبات اين امر نيازمند بررسى‏هاى آمارى و هزينه‏هاى اختصاصى به هر بخش و مسائل ديگرى از اين قبيل مى‏باشد كه پس از اثبات مسؤولين مربوطه بايد پاسخ‏گو باشند.
کد سوال : 40568
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : به علت خفقان رژيم شاهنشاهى پدرانم سيادت خود را مخفى كرده‏اند حال‏چگونه مى‏شود اين ادعا را ثابت كرد
پاسخ : خفقان موجود در رژيم شاهنشاهى مانع اظهار سيادت نبوده است. در عين حال اگر خواستار بررسى مسأله باشيد بايد به متخصص اين فن مراجعه نماييد، در حال حاضر آية اللَّه شبيرى زنجانى در اين زمينه تخصص دارند.
کد سوال : 40569
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : ماده اوليه بوجود آورنده جهان چيست؟
پاسخ : بنا بر نظر برخى از فلاسفه ماده قديم است؛ يعنى، همواره بوده است. البته در مرتبه معلوليت و مخلوقيت نه در مرتبه عليت. به عبارت ديگر قديم زمانى است، نه ذاتى. ديدگاه‏هاى ديگرى نيز در اين زمينه وجود دارد و آن حدوث زمانى ماده است. به هر روى، چه ماده قديم زمانى و چه عادت زمانى باشد، در هر دو صورت نيازمند علت است.
کد سوال : 40570
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : خشوع در نماز به چه اعمالى اطلاق مى‏شود؟
پاسخ : نچه در حال نماز باعث خضوع مى‏شود، همان رعايت آداب و مستحباتى است كه در رساله‏هاى عمليه ذكر شده است؛ برخى از اين موارد عبارت است از: راست ايستادن، نگاه روى مهر كردن، انگشتان دست‏ها را به هم چسباندن و روى ران‏ها قرار دادن، توجه به معانى الفاظى كه خوانده مى‏شود، طول دادن ذكر ركوع و سجود و از همه مهم‏تر متوجه بودن به اين كه در مقابل چه كسى ايستاده و با چه كسى سخن مى‏گويد. رعايت كردن موارد ذكر شده و مواردى از اين قبيل، باعث خضوع و خشوع مى‏شود. براى آگاهى بيشتر به كتاب‏هايى كه در زمينه «آداب نماز» نوشته شده است مراجعه كنيد، مانند: 1- آداب الصلوة،امام خمينى 2- اسرار الصلوة،آقا ملكى تبريزى 3- ترجمه اسرار الصلوة،شهيد ثانى
کد سوال : 40571
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چگونه مى‏توانم در زندگى، حضرت على (ع) و فاطمه زهرا (س) را الگوى خودقرار دهم؟
پاسخ : در اين باره ابتدا بايد: الف) مطالعات گسترده و همه جانبه‏اى در زندگى ايشان انجام داده و آگاهى جامعى به روش آنان به دست آوريد.بهتر است سيره همه امامان را در اوضاع مختلف مورد بررسى قرار دهيد . ب ) توان‏هاى خود را به درستى بسنجيد و متناسب با آن حركت كنيد. ج ) مقتضيات و اوضاع جامعه و خانواده خود را نيز لحاظ كنيد، و سپس با جمع بندى كامل اقدام كنيد. د ) دليلى وجود ندارد كه آن حضرت همسر خود را در مضيقه قرار مى‏دادند. اگر فقر و فشارى وجود داشت، تا حدى تابع وضع اقتصادى جامعه بود. البته در اين وضع آنان به خوبى از عهده آزمايش الهى در آمدند. از طرف ديگر پذيرش خانوادگى حايز اهميت است، مثلاً حضرت زهرا(س) و فرزندانشان كسانى هستند كه با ميل و اراده خويش افطار خود را در سه شب متوالى به مسكين و يتيم و اسير بخشيدند؛ نه اين كه حضرت على (ع) اين كار را بر ايشان تحميل كرده باشند و در روايات و تعاليم اسلامى آمده است خوب است مرد در زندگى زن و فرزند خود تا حدى توسعه بدهد و رفاه آنان را تامين نمايد.
کد سوال : 40572
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : مذهب شينتو چيست؟
پاسخ : آيين مردم ژاپن «شين‏تو» مى‏باشد، نه شيختو. براى آگاهى بيشتر به پيوست كتاب «تاريخ اديان و مذاهب جهان» (ج‏1، ص 142-148)، احمد مبلغى آبادانى مراجعه كنيد.
کد سوال : 40573
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا اوليأالله داراى كرامتند و نفس آنها اثر بخش است؟
پاسخ : بصورت كلّى اولياء اللّه به تناسب درجاتشان داراى كرامات مى‏باشند و دعا و نَفَس آنها اثر بخش است، و آنها بيشتر كتوم هستند، مشاهدات خودشان را كتمان مى‏كنند، ولى كرامات و مكاشفات و توانايى‏هاى مخصوص دارند. البته كرامتها متفاوت است و هر يك از اولياء الهى رسالت‏هايى دارند كه كرامت نيز به تناسب آن رسالت به ايشان داده مى‏شود. برخى مأمور به شفاى بيماران‏اند و برخى ديگر مسؤول هدايت و ارشاد جامعه، ازاين‏رو آنچه از آنان مشاهده مى‏شود هماهنگ با رسالتى است كه بر دوش دارند. براى آگاهى بيشتر ر.ك: روح مجرد، علامه سيد محمدحسين تهرانى فريادگر توحيد (جمال‏السالكين و شيخ‏العارفين حضرت آيةالله العظمى محمدتقى بهجت) ، تهيه و تنظيم مؤسسه تحقيقاتى فرهنگى اهل بيت قم، انتشارات انصارى‏