• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 40484
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا وضو گرفتن براى زن حائض فايده‏اى دارد؟ آيا مى‏تواند عبادت كند؟
پاسخ : اگر زن در حال حيض يا نفاس يا جنابت باشد لمس كردن خط قرآن و اسامى خداوند عالم و پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصومين و حضرت زهرا(س) و نيز نماز خواندن بر او حرام است اگر چه وضو بگيرد. بلى مستحب است زن حائض در وقت نماز خود را از خون پاك كند و وضو بگيرد يا اگر نمى‏تواند تيمم كند و در جاى نماز خود رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر خدا و دعا و صلوات شود.
کد سوال : 40485
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : بازى با شطرنج و پاسور حكمش چيست؟
پاسخ : بازى با آلات قمار مطلقا حرام است. (مسائل‏جديد از ديدگاه مراجع‏تقليد ص‏189 ورامين: صاحب‏الزمان(عج) چ‏دوم‏80)
کد سوال : 40486
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : گرفتن ديپلم را در اولويت قرار بدهيم يا ازدواج كنم؟
پاسخ : در آغاز پاسخ تبريك ما را به مناسبت تحمل و صبرى كه در شدايد و مشكلات زندگى داشته‏ايد بپذيريد، اميد است با تكيه بر الطاف خداوند متعال همچنان در راه غلبه بر مشكلات زندگى و پيمودن راه تكامل و ترقى موفق باشيد. از بهترين نقطه‏هاى روشن در زندگى شما روح مشورت و تلاش براى دستيابى به بهترين نقطه نظرهاست، همواره در زندگى بر اين طريقه مداومت نماييد، زيرا كه همه خردها در همه سرهاست. البته در اين بين شما بايد خود تصميم گيرنده باشيد نه اين كه ديگران براى شما تصميم بگيرند، مشورت به اين معنى است كه آدمى نظرات ديگران را با عقل خود سنجيده و سبك و سنگين نمايد و تصميم لازم را در موارد خود اتخاذ نمايد نه اين كه تسليم نظريات يك فرد و يا افراد ديگر شود. در مورد ازدواج نيز پيشنهاد ما آن است كه شما بايد شرايط جسمى، روحى و خانوادگى خود را در مجموع سنجيده و ازدواج كردن و يا تأخير آن را بپذيريد. البته ادامه تحصيلات نيز امرى مطلوب و پسنديده است، ولى شايد در مواردى بتوان بين تحصيل و ازدواج نيز جمع نمود و در عين قبول مسؤوليت ازدواج و تفاهم با همسر به تحصيل نيز ادامه داد. در هر صورت ما به دليل عدم اطلاع كافى از وضعيت شما نمى‏توانيم پيشنهاد مشخص به شما داشته باشيم. اين شما هستيد كه بايد با توجه به شرايط خود تصميم بگيريد و چنانچه در تحير قرار گرفته و قادر بر تصميم نبوديد، با استخاره و انتخاب يك طرف خود را از تحير نجات دهيد.
کد سوال : 40487
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چرا در زيارتها خطاب به انبيأ گذشته بصورت غايب ولى در مورد ائمه‏بصورت مخاطب است؟
پاسخ : خطاب و غيبت از نظر فصاحت و بلاغت و زيبايى و عمق و معناى گفتار معناى و كاربردهاى گوناگونى دارد. از جمله در اينجا مى‏تواند به اين معنا باشد كه پيامبران گذشته كه قبل از پيامبر اسلام(ص)بوده‏اند را از آنجايى كه متعلق به دوران قبل از اسلام هستند و زمان و مدت رسالت آنان گذشته است را غايب محسوب داشته و پيامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) را به جهت اينكه دوران دوران آنان است و ما در ادامه و در زمان رسالت آنان به سر مى‏بريم را حاضر و مورد خطاب دانسته است. «كه به هر دورى وليّى قائم است».
کد سوال : 40488
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : توسل به ائمه با توجه به آيه قرآن در زمينه نصارا و يهوديان شرك محسوب‏نمى‏شود.
پاسخ : يكى از اصول مسلم اسلامى «توحيد ربوبى» است. توحيد در ربوبيت، به اين معنا است كه «تنها خداوند مالك حقيقى عالم هستى است و تدبير همه موجودات عالم را بر عهده‏دارد و مى‏تواند به صورت مستقل و بدون نياز به همكارى يا اذن و اجازه موجود ديگر، در امور هستى تصرف كند و آن را سامان دهد و اگر يكى از مخلوقات او، به تدبير و تنظيم امور موجود ديگرى دست مى‏زند، اين عمل او وابسته به اذن و اراده و قدرت خداوند و غيرمستقل است». براين اساس، هرگونه تدبير امور عالم هستى و برآوردن نيازها و حاجات موجودات - از جمله انسان - به طور مستقل از آن خداوند است و تنها او است كه حاجت‏ها و نيازها را برطرف مى‏سازد. بله، غير خدا با اذن و اجازه خداوند و متكى به اراده و قدرت او مى‏تواند در تدبير پاره‏اى از امور انسان نقش داشته باشد. اما اين نقش استقلالى نيست؛ بلكه تبعى و با اذن و قدرت الهى است؛ يعنى، خداوند، خودش آنان را وسيله و سبب در انجام دادن و تدبير بعضى از امور قرار داده است. بنابراين ما مى‏توانيم از اولياى الهى (پيامبران و ائمه معصومين(ع)) بخواهيم حاجت ما را برآورند؛ اما بايد به اين نكته توجه كنيم كه آنان، هرگز نمى‏توانند مستقل از اراده و مشيت الهى عمل كنند؛ زيرا آنان متكى به اراده، خواست و قدرت خداوند و واسطه در برآمدن حاجات ما مى‏باشند. درباره حكمت اين كه چرا خداوند به بزرگان دين چنين نقشى را داده است و مردم مى‏توانند در طلب حاجات خود به آنان به عنوان واسطه و سبب بنگرند، مى‏توان گفت: اولاً از ان جا كه اولياى الهى، انسان‏هايى مثل خود ما هستند، مى‏توانيم خيلى راحت‏تر و زودتر، رابطه عاطفى و نزديك با آنان برقرار كنيم. ثانياً، خداوند با اين كار، خواسته است اولياى خود را در كانون توجه و اقبال مردم قرار دهد و در عمل، مردم را اسوه‏ها و الگوهاى هدايت ارجاع دهد تا مردم با مراجعه به آنان و الگوگيرى از ايشان، به طريق هدايت و سعادت دست يابند. با توجه به توحيد در ربوبيت، تنها خداوند مالك عالم هستى است و تنها او است كه مستقل و بدون اذن و اجازه موجود ديگر و بدون نياز به قدرت ديگرى، مى‏تواند در امور جهان هستى، تصرف كند و ساير موجودات و مخلوقات نيز، تنها با اذن و اراده خدا و متكى به قدرت او، مى‏توانند در عالم هستى تأثيرگذار باشند. از آنجا كه خداوند عالم هستى و امور آن را براساس نظام اسباب و مسببات قرار داده است و فيض خود را از طريق مجارى و اسباب اعطا مى‏كند، براى نيل به مقصود، بايد به اين اسباب و وسايط متوسل شويم:
ابى الله ان يجرى الاشياء الا بالاسباب‏، (بحارالانوار، ج 2، ص 90). بر اين اساس، خداوندِ سبب‏ساز، خود، اولياى خويش را واسطه و سبب در برآمدن حاجات قرار داده و ما را امر به توسل كرده است: يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللَّهَ وَ اِبْتَغُوا إِلَيْهِ اَلْوَسِيلَةَ؛ اى مؤمنان! پرواى الهى داشته باشيد و به سوى او وسيله تحصيل كنيد، (مائده، آيه 35). همچنان كه نماز و روزه و واجبات، وسيله تقرب به خدا هستند، دعاى پيامبران و اولياى معصوم و پاك نيز وسيله قرب به خداوند است. بنابراين اولياى الهى، اسباب و وسايل‏اند؛ اما توسل به آنان، با توجه به اين نكته است كه براى آنان اصالت قائل نيستيم و ايشان را فاعل مستقل نمى‏دانيم؛ بلكه هرگونه تأثيرگذارى آنان را متكى به اذن و اراده و قدرت خداوند مى‏دانيم. در حقيقت توسل به اسباب، هر چند به ظاهر توجه به آنان است؛ اما در حقيقت، مطلوب حقيقى خود خداوند است و در واقع توجه به اسباب، عين توجه به مسبب‏الاسباب (خداوند) است. و اما در مورد آيه قرآن كه به آن اشاره فرموده‏ايد. مواردى كه در قرآن، عقيده برخى مردم در مورد پيامبران مورد سرزنش قرار گرفته، اولاً در مواردى است كه آنان را فرزند خدا دانسته‏اند مانند وَ قالَتِ اَلْيَهُودُ عُزَيْرٌ اِبْنُ اَللَّهِ وَ قالَتِ اَلنَّصارى‏ اَلْمَسِيحُ اِبْنُ اَللَّهِ‏؛ يهود گفتند: عُزَير، فرزند خداست و نصارا گرفتند مسيح پسر خداست‏، (توبه، آيه 30). ثانياً، در مواردى است كه آنان، پيامبر خدا را، خدا دانسته‏اند وَ إِذْ قالَ اَللَّهُ يا عِيسَى اِبْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اِتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اَللَّهِ‏؛ و آنگاه كه خداوند به عيسى گفت: آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را اله و معبود خود قرار دهيد، (مائده، آيه 116). به هر حال، همان گونه كه در مورد توسل بيان شد، توسل به معصومين نه با اعتقاد به الوهيت و خدايى آنهاست و نه با اعتقاد به ربوبيت آنان (يعنى اين كه آنان در افعال خود مستقل از خداوند و خارج از حيطه قدرت و اراده و خواست الهى عمل كنند). لذا توسل شرك نيست و آيات فوق هم ربطى به اين مسأله ندارد.
کد سوال : 40489
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا روغن مو مانع رسيدن آب مى‏باشد؟ اگر چنين است حكم نمازهايى كه به‏اين صورت خوانده‏ام چيست؟
پاسخ : اگر جاى مسح سر خيلى چرب نباشد كه چربى مانع اثر كردن ترى آب وضو به جاى مسح بشود اشكال ندارد و در فرض سؤال كه فرق را باز مى‏كرده‏ايد و بيخ موها را مسح كرده‏ايد اشكال ندارد و نمازهايى كه خوانده‏ايد صحيح است.
کد سوال : 40490
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : درباره اعجازهاى علمى قرآن چند نمونه بيان كنيد.
پاسخ : در رابطه با اعجاز علمى قرآن به آياتى از قرآن كريم اشاره مى‏شود: 1. وَ اَلشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِكَ تَقْدِيرُ اَلْعَزِيزِ اَلْعَلِيمِ‏؛ و خورشيد كه پيوسته به سوى قرار گاهش در حركت است، اين تقدير خداوند قادر و دانا است‏، (سوره يس، آيه 38). اين آيه به وضوح حركت مستمرّ خورشيد را بيان مى‏كند؛ اما در اين كه منظور از اين حركت چيست، مفسران بحث‏هاى فراوان دارند. آخرين و جديدترين تفسير براى اين آيه همان است كه اخيراً دانشمندان كشف كرده‏اند كه خورشيد با مجموعه منظومه شمسى در وسط كهكشان به سوى ستاره دوردست «وگا» در حركت است. ممكن است عبارت «تجرى» تمام اين حركت‏ها و حركت‏هاى ديگرى را در آينده كشف خواهد شد، بيان مى‏كند، (تفسير نمونه، جلد 18، ص 381 و 382). 2. لاَ اَلشَّمْسُ يَنْبَغِي لَها أَنْ تُدْرِكَ اَلْقَمَرَ وَ لاَ اَللَّيْلُ سابِقُ اَلنَّهارِ وَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ‏؛ نه براى خورشيد سزاوار است كه به ماه رسد و نه شب به روز پيشى مى‏گيرد و هر كدام از آن‏ها در مسير خود شناورند، (سوره يس، آيه 40). در آيات 38 و 40 سوره يس براى خورشيد، هم حركت جريانى قائل شده و هم دورانى. يك جا مى‏گويد: وَ اَلشَّمْسُ تَجْرِي... و در جاى ديگر از شناور بودن خورشيد در فلك سخن مى‏گويد: كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ‏. آن روز كه اين آيات نازل شد، فرضيه هيئت بطليموس با قدرت هر چه تمام‏تر بر محافل علمى حاكم بود. طبق فرضيه بطليموس، اجرام آسمانى به خودى خود گردشى نداشتند؛ بلكه در دل افلاك - كه اجسامى بلورين و متراكم روى هم همچون طبقات پوست پياز بودند - ميخكوب شده بودند و حركت آن‏ها تابع حركت افلاكشان بود. در آن روزگار، نه شناور بودن خورشيد مفهومى داشت، و نه حركت طولى و جريانى خورشيد. امّا بعد از فرو ريختن پايه‏هاى فرضيه بطليموس در پرتر كشفيات قرون اخير و آزاد شدن اجرام آسمانى از قيد و بند افلاك بلورين، اين نظريه قوت گرفت كه خورشيد در مركز منظومه شمسى ثابت و بى حركت است و تمام منظومه شمسى پروانه‏وار به گرد او مى‏چرخند. در اين زمان نيز، هنوز مفهوم آيات فوق كه حركت طولى و دورانى را به خورشيد نسبت مى‏داد، روشن نبود؛ تا اين كه باز پيشرفت علوم، امروزه چند نوع حركت براى خورشيد ثابت شده است. حركت وضعى آن به دور خورشيد؛ و حركت طولى آن همراه منظومه شمسى به سوى نقطه مشخصى از آسمان حركت دورانى آن همراه مجموعه كهكشانى ك جزئى از آن است. و به اين ترتيب يك معجزه ديگر علمى براى قرآن به ثبوت رسيد، (تفسير نمونه، ج 18، ص 388 و 389). 3. إِذَا اَلسَّماءُ اِنْشَقَّتْ‏؛ در آن هنگام كه آسمان شكافته شود، (سوره انشقاق، آيه 1). در حديثى از اميرالمؤمنين على(ع) در تفسير اين آيه آمده است كه منظور از شكافتن آسمان، اين است كه آسمان‏ها از كهكشان جدا مى‏شود. اين حديث - كه از معجزات علمى محسوب مى‏شود - از حقيقتى پرده بر مى‏دارد كه در آن زمان هيچ يك از دانشمندان به آن نرسيده بودند. دانشمندان فلكى امروز با مشاهدات نجومى خود به وسيله تلسكوب‏هاى عظيم و نيرومند ثابت كرده‏اند كه عالم مجموعه‏اى است از كهكشان‏ها و هر كهكشان مجموعه‏اى است از منظومه‏ها و ستارگان؛ به همين دليل آن‏ها را شهرهاى ستارگان مى‏نامند. كهكشان راه شيرى معروف كه با چشم قابل مشاهده است، مجموعه عظيم و دايره مانندى از همين منظومه‏ها و ستارگان است. على(ع) مى‏فرمايد كه در آستانه قيامت، اين كواكب را كه مشاهده مى‏كنيم. از كهكشان جدا مى‏شود و نظام همگى به هم مى‏خورد، (روح المعانى، ج 30، ص 87؛ درّ المنثور، ج 6، ص 329، نقل از تفسير نمونه، ج 26، ص 303 و 304). براى آگاهى بيشتر ر.ك: 1. محمدعلى رضائى اصفهانى، پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، مركز نشر علوم و معارف قرآن كريم. 2. موريس بوكاى، قرآن، تورات، انجيل و علم، چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
کد سوال : 40491
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا روش امروزه توسل درست است و از چه زمانى شروع شد؟
پاسخ : چنان كه گذشت، تنها روش توسل، عزادارى نيست. بله عزادارى به شكل اظهار حزن و اندوه از مصيبت‏هاى وارده به اولياى الهى، يكى از روش‏هاى توسّل به آنان است، امّا بايد اعتراف كرد كه در برخى موارد و به ويژه در بعضى از مكان‏ها، اين مراسم و اعمال با پيرايه‏هاى نادرست - كه برآمده از فرهنگ‏هاى بومى و سنتى است - آلوده و همراه شده است كه بايد از آنها دورى كرد. اما راجع به زمان پيدايش مراسم عزادارى و نوحه‏خوانى، گفتنى است هر انسانى كه عزيز و محبوبش را از دست مى‏دهد، در فراق او و حزن از دست دادن وى، غمگين شده و گريه مى‏كند و به پاس احترام و بزرگداشت ياد او، مراسمى بر پا مى‏كند و اين امر طبيعى و كاملاً درست و مطابق با فطرت و ابعاد روحى و روانى نهفته در انسان‏ها است. ما نيز به پاس احترام و زنده كردن ياد و مكتب اولياى الهى، مراسم عزادارى برگزار مى‏كنيم. در حقيقت هدف زنده كردن ياد و نام و مكتب آنان و پيروى از ايشان است. به همين جهت ائمه معصومين(ع) بر زنده كردن قيام امام حسين و بر پا كردن مراسم عزادارى تأكيد كرده و از ثواب گريه بر آن حضرت سخن گفته‏اند. اين گريه بايد ناشى از معرفت، احيا كننده مكتب امام حسين، بيان مناقب اهل بيت و همراه با درس گرفتن و تربيت شدن شخص سوگوار باشد. بنابراين، پرداختن به يك سرى امور ظاهرى در مراسم عزادارى - كه به دور از هدف اصلى قيام امام حسين(ع) است - انحرافى بزرگ محسوب مى‏شود. بايد مجالس عزادارى و نوحه‏خوانى، خالى از حركات و پيرايه‏هاى نادرست و به گونه‏اى باشد كه هدف اين مراسم - كه احياى دين و احياى مكتب اولياى الهى است - تأمين شود. در مورد فلسفه مراسم عزادارى به ويژه براى امام حسين(ع) توجه شما را به چند نكته جلب مى‏كنيم: مراسم عزادارى، به ويژه براى حضرت سيدالشهدا كه از افضل قربات است و در طول تاريخ داراى اثر مفيد و ارزشمندى بوده از جمله: 1- احيا و زنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگه‏داشتن و ترويج دائمى مكتب قيام و انقلاب در برابر طاغوت‏هاست و تربيت كننده و پرورش دهنده‏روح حماسه و ايثار است. 2- عزادارى نوعى پيوند محكم عاطفى با مظلوم انقلابگر و اعتراض به ستمگر است و به تعبير استاد مطهرى: «گريه بر شهيد شركت در حماسه اوست». 3- عزادارى براى اهل بيت موجب احياى ياد و نام آنها و در كنار آن فرهنگ و مكتب وهدف آنان است. به عبارت ديگر در شكل يك پيوند روحى راه آنان به جامعه الهام گشته و پيوستگى پايدارى بين پيروان مكتب و رهبران آن برقرار مى‏سازد و ديگر گذشت قرون و اعصار نمى‏تواند بين آنها جدايى افكند. همين مساله موجب نفوذ ناپذيرى امت از تاثيرات و انحرافات دشمنان مى‏گردد و مكتب را همچنان سالم نگه مى‏دارد و تحريفات و اعوجاجات را به حداقل مى‏رساند. از همين‏رو است كه استعمارگران براى نابودى ملل اسلامى مى‏كوشند رابطه آنان را با تاريخ پر افتخار صدر اسلام قطع نمايند تا با ايجاد اين خلاء زمينه القاى فرهنگ خود را فراهم آورند. اينها از آثار اجتماعى عزادارى است و آثار روانى و تربيتى ديگرى نيز دارد. در زمينه تاريخچه و فلسفه عزادارى براى اولياى الهى ر.ك: 1. فلسفه شهادت و عزادارى حسين(ع)، علامه شرف‏الدين. 2. تاريخچه عزادارى حسين(ع)، صالحى شهرستانى. 3. فرهنگ عاشورا، جواد محدثى.
کد سوال : 40492
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : در حاليكه بسيارى از علماى دين در مسائل اصلى اسلام اختلاف دارند ما چگونه‏به حقايق دست بيابيم ؟
پاسخ : اختلاف نظر و برداشت امرى طبيعى است و يكى از راه‏هاى رشد و تكامل «انديشه» مى‏باشد؛ ليكن در لابه لاى اختلافات، يك سرى اصول مسلم و ثابت است كه همگان بر آن وفاق دارند؛ از قبيل: بديهيات، ضروريات و قطعيات. بنابراين در اين سه حوزه، مشكلى از نظر دسترسى به حقيقت وجود ندارد. مشكل اصلى در ناحيه امور كسبى نظرى و ظنى است. در اين موارد، نمى‏توان توقع داشت كه در جميع قضايا، عين حقيقت را دريافت. البته براى به دست آوردن آن بايد كوشيد؛ ولى نبايد پنداشت كه گوهر حقيقت، سهل‏الوصول و زودياب است. البته اگر انسان در جست‏وجوى حقيقت باشد، آنچه را هم كه نتواند به درستى به چنگ آورد، پاداشش را خداوند به او خواهد داد؛ زيرا در روايت است كه
انما الاعمال بالنيّات‏.
کد سوال : 40493
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : درروايات ازبى‏احترامى و توهين به والدين نهى‏شده است حال اگر والدين به‏فرزندشان ستم‏كردند چگونه‏ازحق‏خود دفاع‏كند به طورى‏كه موجب ناراحتى‏آنان‏نشود
پاسخ : مسأله احترام به پدر و مادر مقوله‏اى جدا از دفاع ازحق و اعتراض منطقى و معقول به اعمال خلاف والدين است. بنابراين اگر فرزند مورد ستم آنان قرارگيرد حق دفاع از خود و اعتراض به والدين يا شكايت از آنان را دارد ولى حق توهين و بى‏احترامى ندارد.